انتشارات ققنوس
5.14K subscribers
1.6K photos
581 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
انتشارات ققنوس
دلم می‌خواست با شمر توی خانه خاله بازی باشیم. برایش استامبولی درست کنم یاخورشت‌قیمه. زن‌ها می‌گفتند که خیلی دوست دارد و وقتی لقمه قیمه را می‌گذارد توی دهنش انگار خون ازگوشه لبش خط می‌کشد. @qoqnoospub
دلم می‌خواست با شمر توی خانه خاله بازی باشیم. برایش استامبولی درست کنم یا خورشت قیمه.
زن‌ها می‌گفتند که خیلی دوست دارد و وقتی لقمه قیمه را می‌گذارد توی دهنش انگار خون از گوشه لبش خط می‌کشد تا روی گونه آفتاب سوخته‌اش. یکبار به دخترش که هم سن و سال ما بود، گفتم؛ می‌ذاری باباتو بغل کنم؟ چشم‌هایش را برایم براق کرد که یاد شمر افتادم و خشت، گفت: «چه حرفا؟ برو بابای خودتو بغل کن»
دلم می‌خواست مثل وقتی که سر امام را می‌بریدند و روی نیزه می‌گذاشتند و می‌چرخاندند که ببرند شام، سر شمر را روی نیزه می‌گذاشتم و می‌بردم توی خانه خاله بازیمان و قُرمه را لقمه می‌کردم و توی دهانش می‌گذاشتم که سرخ بشود.

پاره ای از داستان #اگه_زنش_بشم_میتونم_شمرو_بغل_کنم از مجموعه داستان #اگه_زنش_بشم_میتونم_شمرو_بغل_کنم
#محمد_اسماعیل_حاجی_علیان
#نشر_هیلا
#چاپ_دوم_1394
@qoqnoospub