انتشارات ققنوس
5.61K subscribers
1.73K photos
633 videos
109 files
1.18K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
ققنوس
آخرين اخبار و اطلاعات مربوط به كتاب ها و مراسم و فعاليت هاي گروه انتشاراتي ققنوس را در كانال ققنوس زودتر از هر جاي ديگري ببينيد
آدرس ما
tlgrm.me/qoqnoospub
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوست دارم برگردی

به زودي شهرزاد برمي‌گردد

#فندک_تب_دار
با ترانه و صدای محسن چاوشی
همخوانی سینا سرلک
@qoqnoospub
روزشمار ادبی
خبرهای ناب ادبی
فراخوان ها، اخبار جوایز جهانی، اطلاع از رویدادهای ادبی روز ایران و جهان
بولتن خبری دنیای ادبیات
اطلاع از رویدادهای روز ادبیات https://t.me/joinchat/AAAAADvGRlE6rqR6D6OflA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این بی امیدی
نمی دانم
فکرش را که می کنم
گاهی وحشتناک است
گاهی خنک
#این_تنهایی_لعنتی #فوژان_برقیان #ققنوس
@qoqnoospub
هر وقت جایی را ترک می‌کنم، انگار بخشی از وجودم را جا گذاشته‌ام. چه مثل مارکوپولو دنیا را بگردیم، چه از گهواره تا گور توی خانه بمانیم، فرقی نمی‌کند؛ برای همه‌ی ما زندگی رشته‌ای از تولدها و مرگ‌هاست. آغازها و پایان‌ها. برای تولد لحظه‌ای باید لحظه‌ی پیش از آن بمیرد. همان‌طور که برای زایش «منِ» جدید، منِ کهنه باید پژمرده و خشک شود...

#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#آدمکش_کور #مارگارت_آتوود #ققنوس @qoqnoospub
#برشی_از_یک_کتاب
جنگ سیاه و سفید است. البته در نظر کسانی که در حاشیه هستند. برای کسانی که واقعا در صحنه جنگ هستند، رنگ های زیادی وجود دارد، رنگ های تند، خیلی زننده، خیلی سرخ، خیلی نارنجی، خیلی آبکی و ملتهب؛ اما برای دیگران جنگ مانند اخبار فیلم های کوتاه خبری است.
دارای نقش، آلوده، با رگبار صداهای منقطع و تعداد زیادی آدم های خاکستری که حمله می کنند، یا گامهای سنگین برمی دارند یا به زمین می افتند. همه اینها در جای دیگر اتفاق می افتد.
#آدمکش_کور #مارگارت_اتوود
@farhanghsara
@qoqnoospub
#برشی_از_یک_کتاب
رنج بردن باعث فهمیدن می شود و ذهن را به تلاش برای شناختن وامی دارد، تا اینکه قواعد زندگی و تلخی و سختی را می شناسد و به درک و شعور می رسد.
ولی وقتی به فهمیدن و درک رسیدی، از آن به بعد دیگر خود فهمیدن باعث رنجت می شود.
دیگر هم از فهمیدن خودت رنج می بری، هم رنج فهمیدن آنچه دیگران درک نمی کنند و نمی فهمند و نمی بینند، به جانت نیش می زند و آزارت می دهد. ولی هرقدر در نادانی می شود درجا زد، در فهمیدن نمی شود.
وقتی چشم هایت باز شد، دیگر نمی توانی آن را ببندی و خودت را به نفهمی بزنی.
#دالان_بهشت #نازی_صفوی #ققنوس
@farhanghsara
@qoqnoospub
تبریک به همه
دوستداران و همکاران و همراهان ققنوس

ممنونیم از حمایت و همراهی و دلگرمی‌تان
@qoqnoospub
به انتهای دوستی ام با او نزدیک می شدم. در مدت دوستیمان، زیبایی های کمیابی را باهم شریک شدیم. چون دو آینه که مدام در حال انعکاس همدیگرند، ما در یکدیگر ابدیت را به تماشا نشستیم.
اما بالاخره روزی فرا می رسد که دایره می چرخد و دوران تمام می شود!
هر زمستانی بهاری و هر بهار، پایانی دارد!
در جایی که عشق است، دیر یا زود، جدایی هم هست..

#الیف_شافاک
از کتاب: #ملت_عشق
#ققنوس
@qoqnoospub
0043.mp4
14.1 MB
سهم صنعت نشر در اشتغال زايي..در مصاحبه راديو اقتصاد با آقاي رفيع جواهري و دكتر زهره حسين‌زادگان
@qoqnoospub
امير نمي‌دانست که زندگي مثل بعضي از اين فيلمهاي هاليوودي نيست که طرف توي سه تا ديزالو اعتيادش را ترک مي‌کند، توي سه تا ديزالو شغلش را عوض مي‌کند و توي سه تا ديزالو دوباره زندگي‌اش را از نو مي‌سازد. نمي‌دانست که بخش مهم داستان فاصله‌ي بين اين ديزالوهاست که هيچ وقت ما نمي‌بينيم. سکوتهايي که در زمان بيکاري بين تو و همسرت مي‌نشيند. چند بار بايد با سيلي به گوش ماکان مي‌زدم؟ چندبار بايد تا صبح عذاب وجدان مي‌گرفتم و نيمه شب مي‌رفتم بالاي سرش و گونه‌‌اش را مي‌بوسيدم؟ چقدر مي‌شد به تن و بدن مهتاب بپيچم؟ به بيزاري بعدش فکر کرده‌اي؟ اين که ديگر ميل نداريد به هم نگاه کنيد؟[...] امير نمي‌دانست بيکاري با زندگي آدم چه مي‌کند.
#چین‌خوردگی
#هادی_معصوم‌دوست
#ققنوس
@qoqnoospub
0044.mp4
14.1 MB
قسمت دوم؛
سهم صنعت نشر در اشتغال زايي..در مصاحبه راديو اقتصاد با آقاي رفيع جواهري و دكتر زهره حسين‌زادگان
@qoqnoospub
Forwarded from اتچ بات
🌷 سلام دوستان در دوازدهمین شب از کمپین "هر شب پنج دقیقه کتابخوانی" بخشی از کتاب "برتری خفیف" را برای شما آماده کرده ایم. امیدوارم از این کتاب لذت ببرید.
🙋‍♂️ برنامه امشب را برای اونهایی که دوستشون دارید بفرستید.
📒 هر شب یک قسمت منتخب از یک کتاب خوب را برای شما میخونیم. برای دریافت کتابها به کانال ما در لینک زیر مراجعه کنید.
🆔: https://t.me/joinchat/AAAAAD3cuHDmcPJw-7-QqQ
انتشارات ققنوس
#گانگستری_از_دیار_حافظ @qoqnoospub
زندانبان در زندان نوشتن

نگاهی به رمان؛ «گانگستری از دیار حافظ» نوشته، قاسم شکری
چاپ اول، ۱۳۹۲ - ققنوس


رمان را می‌توان، رمان شخصیت نامید. شخصیتی که در اتاقی دربسته و شیشه‌ای نشسته است و با شش نامه‌ای که برای همسر سابقش می‌نویسد و شش تا تلفنی که به دختردایی زن سابقش می‌زند، خودش را برای مخاطب عریان می‌کند تا شخصیتش در ذهن مخاطب شکل گیرد. عادت‌های شخصی تا خانوادگی‌اش از خلال حرف‌هایی که در نامه به همسر سابقش می‌نویسد، هویدا می‌شود. حتی نظرات اجتماعی و سیاسی‌اش در باب مسائل روز را می‌توان در این تک‌گویی‌هایی که تحت عنوان نامه انجام می‌دهد، دید و شنید.
مرد زندانبانی که به زنش نامه می‌نویسد، معضلات اجتماعی و اقتصادی مردم را در کنار مسائل خانوادگی‌اش به بوتهٔ نقد می‌کشد. هرچند به صورتی کوتاه و گذرا و در حد طرح آن معضل. الگوی زبانی و لحن خاصی که نویسنده برای شخصیت زندانبان برگزیده‌است، شخصیتی بی‌خیال و باری به هر جهت ترسیم می‌کند که گویی حضور و وجود زن در زندگی‌اش چندان مطرح نیست.
یکی از جذابیت‌های متن رمان، استفادهٔ بجا و درست از ضرب‌المثل‌ها و لغز و سخن‌های نغز است که علاوه بر تأییدهای بیانی بر حرف و سخن راوی، اندکی مایهٔ طنز به اثر داده‌است تا مخاطب را همراه خودش کند.
مأمور زندان که به همسر سابقش نامه می‌نویسد، گویی در اصل نامه‌ها را برای خودش می‌نگارد؛(ص۱۳۲؛ این نامه‌ها رو هم که می‌نویسم نه به این خاطر که حتما به دست تو برسه و تو هم برگردی سر خونه و زندگی اولت.نه به خدا. فقط محض خاطر حظ و حالیه که از نوشتن می‌برم.) طرح رمان به گونه‌ای‌ست که گویی از اول هم قرار نبوده کسی غیر از زندانبان در این داستان حرف بزند. تک‌گویی طولانی که صدایی به جز صدای راوی اول شخص در آن نیست و معدود نقل قول‌های میان جملات راوی هم معلوم نیست راوی با امانتداری نقل‌شان کرده باشد! به گمانی می‌توان گفت؛ راوی در میان حرف‌های و نوشته‌های خودش زندانی شده‌است. مأمور زندانی که گرفتار زندان نوشته‌های خویشتن است و در آخر همین نوشتن‌های بی‌حاصل و نامه‌هایی که به مقصد نمی‌رسند و زنی که از دستش می‌رود، او را مجبور به خودکشی با گاز می‌کند.
بهره‌گیری از شیوهٔ نامه‌نگاری اگرچه در این رمان توجیه‌پذیر است ولی نوشتن نامه‌های طولانی در حد یک فصل پنجاه صفحه‌ای، هیچ توجیهی ندارد. به خصوص در عصر پیامک و ایمیل که داستان در آن اتفاق می‌افتد و حتی در قرن قبل هم قابل‌پذیرش نبوده‌است. با این حال قاسم شکری داستان خوبی با این شیوه خلق می‌کند که مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند.
اگر سخن ارسطو را بپذیریم که؛ « پیرنگ شخصیت است.» و تعریف میلان کوندرا را که؛ « رمان نوعی تأمل در هستی از خلال شخصیت‌های تخیلی است.» رمان گانگستری از دیار حافظ ما را با شخصیتی آشنا می‌کند که خودش پیرنگ داستان است و شخصیت برساخته‌اش، موجبات تعمق در جهان پیرامون.
با تمام این اوصاف، نثر و زبان داستان و خرده‌روایت‌های گذشته و حال زندگی راوی چنان با لحنی خاص و ضرب‌المثل‌های گوناگون درهم تنیده شده‌اند که مخاطب را با خود می‌کشاند تا پایان داستان. به عبارتی راوی پرحرف داستان را مخاطب دوست می‌دارد. چرا که طنز حتی در جملات جدی‌اش تنیده شده‌است. و نقل‌قول‌های راوی حکم دومینویی را دارند که پشت سرهم به هم ضربه می‌زنند و مخاطب را هل می‌دهند به جلو.

۱۳۹۶/۲/۲۱- اهواز
منصور یوسفی‌کیا
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub
ارسلان فصیحی در گفتگو با مهر:
تعدد مترجم بی‌تجربه زبان فارسی را نابود می‌کند/ جای خالی کپی‌رایت
@qoqnoospub