شب به خرس
در ویترین روزنامه همشهری
@qoqnoospub
«شب به خرس»، نوشته عماد رضایینیک، روایتی از تغییر انسانی بهدست میدهد که برای سهم خود از دوستی، پول و عشق به کلی تغییر میکند. این کتاب دومین اثر عماد رضایی نیک (متولد ۱۳۷۰) است که حدود 2 سال بعد از نخستین اثر او، پسری بینام در روزگار نارنجی منتشر شده است. « شب به خرس» داستانی از 2 انسان تنها را روایت میکند؛ فاضل قناعتجو و ناصر عنصری که از نیمههای داستان با هم آشنا و بعد دوست میشوند. هر 2 این شخصیتها با مشکلات روحی و ارتباط با جامعه از کودکی روبهرو بودهاند و همین امر از هر کدام انسانهای متفاوتی ساخته است. فاضل قناعتجو از کودکی پدر و مادرش را از دست داده و با تنها بازماندگانش یعنی دخترخاله و مادربزرگش زندگی کرده، عاشق دخترخالهاش شده، اما او هم دست رد به سینهاش زده. ناصر عنصری در کودکی بهدلیل حادثهای پدربزرگش را از دست داده و تمام لحظات بعد از آن را در انتظار انتقام از قاتلان او میگذراند.دیگر شخصیتهای این داستان نیز هر یک با نوعی مشکلات لاینحل روبهرو هستند؛ ناهی دخترخاله فاضل، مانند او همه نزدیکانش را از بچگی از دست داده، از عشق فاضل فرار و ازدواجی نافرجام کرده و با کودک 7سالهاش روزگار میگذراند، فرناز دختری که با فاضل ارتباط دارد بهدلیل کنجکاوی در رفتار عجیب فاضل به سرنوشت ناخوشایندی دچار میشود و البته مشکلات و سرگشتگیها به همین شخصیتهای اصلی محدود نمیشود و به شخصیتهای فرعی مانند مهشید نیز سرایت میکند.
داستان از زاویه دید دانای کل روایت میشود که به خوبی میتواند هم کل فضای عجیب و غریبی را روایت کند هم به ذهن و روان شخصیتها سرک بکشد.اتفاقات عجیب مانند بلعیده شدن فاضل توسط چاه دستشویی در کودکی و ترس همیشگی او از آنجا، شرکت بنفشه و برادران یعقوبی بهعنوان مدیرعامل آنکه شاید بتوان نوعی انتقامگیری مدرن از آن تعبیر کرد، همه رویدادهای باورنکردنی در فضای واقعی هستند که بهتدریج از نیمه داستان بر بسامد آنها افزوده میشود.
نشر هیلا، از گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را با شمارگان 550نسخه به بهای 28هزار تومان منتشر کرده است.
https://b2n.ir/170096
در ویترین روزنامه همشهری
@qoqnoospub
«شب به خرس»، نوشته عماد رضایینیک، روایتی از تغییر انسانی بهدست میدهد که برای سهم خود از دوستی، پول و عشق به کلی تغییر میکند. این کتاب دومین اثر عماد رضایی نیک (متولد ۱۳۷۰) است که حدود 2 سال بعد از نخستین اثر او، پسری بینام در روزگار نارنجی منتشر شده است. « شب به خرس» داستانی از 2 انسان تنها را روایت میکند؛ فاضل قناعتجو و ناصر عنصری که از نیمههای داستان با هم آشنا و بعد دوست میشوند. هر 2 این شخصیتها با مشکلات روحی و ارتباط با جامعه از کودکی روبهرو بودهاند و همین امر از هر کدام انسانهای متفاوتی ساخته است. فاضل قناعتجو از کودکی پدر و مادرش را از دست داده و با تنها بازماندگانش یعنی دخترخاله و مادربزرگش زندگی کرده، عاشق دخترخالهاش شده، اما او هم دست رد به سینهاش زده. ناصر عنصری در کودکی بهدلیل حادثهای پدربزرگش را از دست داده و تمام لحظات بعد از آن را در انتظار انتقام از قاتلان او میگذراند.دیگر شخصیتهای این داستان نیز هر یک با نوعی مشکلات لاینحل روبهرو هستند؛ ناهی دخترخاله فاضل، مانند او همه نزدیکانش را از بچگی از دست داده، از عشق فاضل فرار و ازدواجی نافرجام کرده و با کودک 7سالهاش روزگار میگذراند، فرناز دختری که با فاضل ارتباط دارد بهدلیل کنجکاوی در رفتار عجیب فاضل به سرنوشت ناخوشایندی دچار میشود و البته مشکلات و سرگشتگیها به همین شخصیتهای اصلی محدود نمیشود و به شخصیتهای فرعی مانند مهشید نیز سرایت میکند.
داستان از زاویه دید دانای کل روایت میشود که به خوبی میتواند هم کل فضای عجیب و غریبی را روایت کند هم به ذهن و روان شخصیتها سرک بکشد.اتفاقات عجیب مانند بلعیده شدن فاضل توسط چاه دستشویی در کودکی و ترس همیشگی او از آنجا، شرکت بنفشه و برادران یعقوبی بهعنوان مدیرعامل آنکه شاید بتوان نوعی انتقامگیری مدرن از آن تعبیر کرد، همه رویدادهای باورنکردنی در فضای واقعی هستند که بهتدریج از نیمه داستان بر بسامد آنها افزوده میشود.
نشر هیلا، از گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را با شمارگان 550نسخه به بهای 28هزار تومان منتشر کرده است.
https://b2n.ir/170096
شب به خرس
«شب به خرس»، نوشته عماد رضایینیک، روایتی از تغییر انسانی بهدست میدهد که برای سهم خود از دوستی، پول و عشق به کلی تغییر میکند. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود روزنامه همشهری امروز،همشهری آنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❓نام کدام داستاننویس ایرانی در ذهن شما برجستهتر است؟🤔
.
🌿📚امروز به معرفی یکی از داستاننویسانی میپردازیم که توانسته خشتی دیگر بر دیوار بلند ادبیات داستانی اضافه کند.
.
✔️شهریار مندنیپور، در ۲۶ بهمن ۱۳۳۵ در شیراز به دنیا آمد.
.
او با نخستین مجموعه داستان خود که با نام "سایههای غار" در سال ۱۳۶۸ منتشر شد، نام خود را بهعنوان نویسندهای جستوجوگر بر سر زبانها انداخت.
.
شهریار مندنیپور، نویسندهی کتابهایی چون "#ارواح_شهرزاد" و "#هزار_و_یک_سال" که در گروه انتشاراتی ققنوس به چاپ رسیده، میباشد.📚
.
شناخت او از علومی، چون تاریخ و سیاست از او نویسندهای قابل اعتماد میسازد.
نویسندهای که با هر کارش، سمت و سویی تازه به ادبیات داستانی پیشنهاد میکند.
.
✔️چهارشنبه ⏰ساعت ۲۱:۳۰ در گفتگوی زندهی دکتر زهره حسینزادگان و علی دهباشی با شهریار مندنیپور درباره داستان و داستاننویسی همراه ما باشید...
.
#انتشارات_ققنوس #شهریار_مندنی_پور #داستان #ادبیات_داستانی #سایه_های_غار #ادبیات #زهره_حسین_زادگان #داستان_نویسی #علی_دهباشی
@qoqnoospub
.
🌿📚امروز به معرفی یکی از داستاننویسانی میپردازیم که توانسته خشتی دیگر بر دیوار بلند ادبیات داستانی اضافه کند.
.
✔️شهریار مندنیپور، در ۲۶ بهمن ۱۳۳۵ در شیراز به دنیا آمد.
.
او با نخستین مجموعه داستان خود که با نام "سایههای غار" در سال ۱۳۶۸ منتشر شد، نام خود را بهعنوان نویسندهای جستوجوگر بر سر زبانها انداخت.
.
شهریار مندنیپور، نویسندهی کتابهایی چون "#ارواح_شهرزاد" و "#هزار_و_یک_سال" که در گروه انتشاراتی ققنوس به چاپ رسیده، میباشد.📚
.
شناخت او از علومی، چون تاریخ و سیاست از او نویسندهای قابل اعتماد میسازد.
نویسندهای که با هر کارش، سمت و سویی تازه به ادبیات داستانی پیشنهاد میکند.
.
✔️چهارشنبه ⏰ساعت ۲۱:۳۰ در گفتگوی زندهی دکتر زهره حسینزادگان و علی دهباشی با شهریار مندنیپور درباره داستان و داستاننویسی همراه ما باشید...
.
#انتشارات_ققنوس #شهریار_مندنی_پور #داستان #ادبیات_داستانی #سایه_های_غار #ادبیات #زهره_حسین_زادگان #داستان_نویسی #علی_دهباشی
@qoqnoospub
💥💥💥💥💥
آرزو میکردم کاش آدمها میتوانستند مثلِ مه به هر کجا که میخواهند بروند. گفتم اگر پنجره را باز کنم شاید او را ببینم که در کوچه ایستاده و سرش را بالا گرفته است. چهار بار رفتم دم پنجره، اما هرگز او را ندیدم.
#عباس_معروفی
#سال_بلوا
@qoqnoospub
آرزو میکردم کاش آدمها میتوانستند مثلِ مه به هر کجا که میخواهند بروند. گفتم اگر پنجره را باز کنم شاید او را ببینم که در کوچه ایستاده و سرش را بالا گرفته است. چهار بار رفتم دم پنجره، اما هرگز او را ندیدم.
#عباس_معروفی
#سال_بلوا
@qoqnoospub
در پشت جلد كتاب #هگل_و_پديدارشنارسي_روح به نقل از #فريدريك_بيزر ميخوانيم كه شرح استرن، «بهترين راهنماي مقدماتي براي پديدار شناسي روح در زبان انگليسي است» يا استفان هولگيت آن را مقدمهاي ميداند كه «براي يكي از پيچيدهترين كتب تاريخ فلسفه، به طرز تحسينبرانگيزي واضح و مفيد است». صرف نظر از سويۀ تبليغاتي عبارات فوق، بايد اذعان كرد كه اين تعابير چندان هم بيراه نيستند.
استرن كوشيده است تا آنجا که ميتواند و ممكن است شرحي از پديدارشناسي روح به دست دهد كه حتي اگر مجبور است بخشهايي از اثر را ناديده بگيرد. دستكم توانسته باشد طرحي منسجم و تا حد قابل توجهي وفادارانه از سير تكوين روح از نخستين دقايق بالقوۀ آن تا انتهاي فعليت دانش مطلق به دست دهد
.
@qoqnoospub
#پديدارشناسي
#روح
#فلسفه
#پديدارشناسي_روح
#استرن
#محمدمهدي_اردبيلي
#سيدمحمدجواد_سیدی
لینک اطلاعات کامل کتاب
در سایت انتشارات ققنوس
👇👇👇
https://b2n.ir/776194
استرن كوشيده است تا آنجا که ميتواند و ممكن است شرحي از پديدارشناسي روح به دست دهد كه حتي اگر مجبور است بخشهايي از اثر را ناديده بگيرد. دستكم توانسته باشد طرحي منسجم و تا حد قابل توجهي وفادارانه از سير تكوين روح از نخستين دقايق بالقوۀ آن تا انتهاي فعليت دانش مطلق به دست دهد
.
@qoqnoospub
#پديدارشناسي
#روح
#فلسفه
#پديدارشناسي_روح
#استرن
#محمدمهدي_اردبيلي
#سيدمحمدجواد_سیدی
لینک اطلاعات کامل کتاب
در سایت انتشارات ققنوس
👇👇👇
https://b2n.ir/776194
داستانهاي من بر خانمها بيشتر تاثير گذاشته است
گفت وگو با مرتضي كربلاييلو به بهانه انتشار رمان جديدش «نيستي آرام»
زهره حسينزادگان
@qoqnoospub
مرتضي كربلاييلو رابايد نويسنده پركاري دانست. اگر در نظر آوريم كه اين نويسنده 43ساله نخستين كتابش را در سال 82 منتشر كرد، آنوقت كارنامه حاوي 10 رمان و 4 مجموعه داستان، يك كتاب در حوزه فلسفه آشكارا به اين پركاري گواهي ميدهد. كربلاييلو در سال 1356 در تبريز به دنيا آمد و همانجا دورههاي تحصيلياش را تا مقطع ديپلم گذراند و پس از آن دست به كسب تجربهاي زد كه بين نويسندگان رمان و داستان كوتاه -كه فينفسه فرمهاي ادبي مدرني هستند- كمتر ديده ميشود؛ و آن ورود به تحصيلات حوزوي و مدرسه معصومه قم بود كه تا 22 سالگياش ادامه داشت. بعد به تهران رفت و با رتبه دو در مقطع كارشناسي ارشد و رتبه يك در مقطع دكتري تخصصي فلسفه در دانشكده تربيت مدرس پذيرفته شد. از انتشار مجموعه داستان «من مجردم خانم» در سال ۱۳۸۲ با نشر ققنوس تا امسال كه رمان «نيستي آرام» را با همين ناشر منتشر كرد، آثار زيادي از او چاپ شده كه از آنها ميتوان به «زني با چكمه ساقبلند سبز، روباه و لحظههاي عربي، خيالات، نوشيدن مه در باغ نارنج، جمجمهات را قرض بده برادر و...» اشاره كرد.انتشارات ققنوس به تازگي رمان «نيستي آرام» كربلاييلو را منتشر كرده. گفتوگويي كه در ادامه ميخوانيد به اين بهانه با او انجام شده است.
بعد از همه اين طبعآزماييهاي زباني و فني، جامعه ادبي و مخاطبان شما تا قبل از انتشار «نيستي آرام» مدت زيادي از شما بيخبر بودند. من احساس ميكنم كه اين مدت سكوت پيشزمينهاي براي تولد فكر و انديشهاي تازه بوده كه در اين كتاب ميشود خيلي راجع به آن صحبت كرد. علت اين سكوت چه بوده؟ چرا اين مدت حتي دوستانتان هم - جز در مواردي كه خودتان خواسته باشيد- از شما بيخبر بودند؟
بخشياش به درگيري جدي من با بحث دكتري و تحصيلات دانشگاهيام برميگردد كه تمركز من را به سمت فلسفه و ارتباط با پاتوقها و جمعهاي فلسفي برد. بخش ديگر به خاطر اين است كه من در سال 91 رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» را منتشر كردم و به خاطر اينكه موضوع خاص و از نظر سياسي چالشبرانگيزي داشت مورد هجوم خبرگزاريها و سايتها قرار گرفتم و احساس كردم كه كتاب با اين حجم از هجمه به سمت قرائت خاصي از ادبيات جنگ پيش خواهد رفت. اتفاقي كه من نميخواستم بيفتد. من ميخواستم اين كتاب شخصيت مستقلش را حفظ كند و به نظر خودم نظيرش در ادبيات جنگ و ضدجنگ وجود ندارد. من راه ميانه را انتخاب كردم. بخشي از آن بايكوت كردن انعكاس خبري و رسانهها به خاطر آن كتاب بود. من در واقع با سكوتم از آن كتاب مراقبت كردم. بعدها ديدم كه اين اتفاق خيلي هم خوب است و سرم براي داستاننويسي خلوت ميشود. در واقع فرصتي بود كه تحولي را از سر بگذرانم و از آن بار سنگين مفهومي به بار عاطفي منتقل شوم.
« نيستي آرام» را كه ميخواندم همين احساس شما را داشتم؛ احساس ميكردم، فصل سومي در دوران كار ادبيتان شروع شده است. فصلي كه در آن ادبياتي خلق ميشود كه معنا، مفهوم و مغز در كنار زباني قرار ميگيرد كه مخاطب عام ميتواند با آن ارتباط برقرار كند؛ و در عين حال كه داستان تعليق دارد و سرگرمكننده است بهراحتي نميشود از هر بخش آن گذشت و در واقع به فكر وادارت ميكند.«نيستي آرام» حاصل بازخوردي است كه از مخاطبتان گرفتيد يا اينكه احساس كرديد، جامعه الان به اين شكل از ادبيات نياز دارد، اين شكل از ادبيات بازار دارد يا هر چيز ديگري؟ ميخواهم ببينم اين تغيير و تحول از كجا ميآيد؟
يك بخشياش بله، به خاطر ارتباط با مخاطب و بازخورد منفياي بود كه من از مخاطب گرفتم. ديگر اينكه من نويسندهاي برآمده از دهه 80 هستم. كتابهاي من و همنسلانم مورد توجه قرار گرفتند. ما جمعي بوديم كه الان نميدانم چند نفر از آنها همچنان داستان مينويسند و مسير نويسندگي را ادامه دادهاند اما احساس ميكنم كه فضا خيلي عوض شده. آن نوع نويسندگي و تلقي از نويسندگي كه توسط جوايز، نشريات و مجلات دهه 80 حمايت ميشد ديگر وجود ندارد. به خاطر اينكه اوضاع جهاني عوض شده. فضاي مجازي، سيستم اندرويد و... با خودشان الزاماتي آوردهاند. به خاطر همين، ما از مخاطبي كه با «كلمه» ارتباط برقرار ميكرد، رفتهايم به سمت مخاطبي كه بيشتر به تصوير التفات دارد. كلمه آن اهميت و سنگيني سابقش را در برقراري ارتباط از دست داده و الان يعني در دهه 90 تصوير است كه هيمنه خودش را بر جهان نشانده. بنابراين من اگر نويسندهاي باشم كه بخواهم به كار نوشتن ادامه بدهم و از اين طريق پول دربياورم، كه اقتضاي حرفهاي شدن هم همين است، بايد از بار سنگين كلمه بكاهم.
ادامه در لینک زیر
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/508935
گفت وگو با مرتضي كربلاييلو به بهانه انتشار رمان جديدش «نيستي آرام»
زهره حسينزادگان
@qoqnoospub
مرتضي كربلاييلو رابايد نويسنده پركاري دانست. اگر در نظر آوريم كه اين نويسنده 43ساله نخستين كتابش را در سال 82 منتشر كرد، آنوقت كارنامه حاوي 10 رمان و 4 مجموعه داستان، يك كتاب در حوزه فلسفه آشكارا به اين پركاري گواهي ميدهد. كربلاييلو در سال 1356 در تبريز به دنيا آمد و همانجا دورههاي تحصيلياش را تا مقطع ديپلم گذراند و پس از آن دست به كسب تجربهاي زد كه بين نويسندگان رمان و داستان كوتاه -كه فينفسه فرمهاي ادبي مدرني هستند- كمتر ديده ميشود؛ و آن ورود به تحصيلات حوزوي و مدرسه معصومه قم بود كه تا 22 سالگياش ادامه داشت. بعد به تهران رفت و با رتبه دو در مقطع كارشناسي ارشد و رتبه يك در مقطع دكتري تخصصي فلسفه در دانشكده تربيت مدرس پذيرفته شد. از انتشار مجموعه داستان «من مجردم خانم» در سال ۱۳۸۲ با نشر ققنوس تا امسال كه رمان «نيستي آرام» را با همين ناشر منتشر كرد، آثار زيادي از او چاپ شده كه از آنها ميتوان به «زني با چكمه ساقبلند سبز، روباه و لحظههاي عربي، خيالات، نوشيدن مه در باغ نارنج، جمجمهات را قرض بده برادر و...» اشاره كرد.انتشارات ققنوس به تازگي رمان «نيستي آرام» كربلاييلو را منتشر كرده. گفتوگويي كه در ادامه ميخوانيد به اين بهانه با او انجام شده است.
بعد از همه اين طبعآزماييهاي زباني و فني، جامعه ادبي و مخاطبان شما تا قبل از انتشار «نيستي آرام» مدت زيادي از شما بيخبر بودند. من احساس ميكنم كه اين مدت سكوت پيشزمينهاي براي تولد فكر و انديشهاي تازه بوده كه در اين كتاب ميشود خيلي راجع به آن صحبت كرد. علت اين سكوت چه بوده؟ چرا اين مدت حتي دوستانتان هم - جز در مواردي كه خودتان خواسته باشيد- از شما بيخبر بودند؟
بخشياش به درگيري جدي من با بحث دكتري و تحصيلات دانشگاهيام برميگردد كه تمركز من را به سمت فلسفه و ارتباط با پاتوقها و جمعهاي فلسفي برد. بخش ديگر به خاطر اين است كه من در سال 91 رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» را منتشر كردم و به خاطر اينكه موضوع خاص و از نظر سياسي چالشبرانگيزي داشت مورد هجوم خبرگزاريها و سايتها قرار گرفتم و احساس كردم كه كتاب با اين حجم از هجمه به سمت قرائت خاصي از ادبيات جنگ پيش خواهد رفت. اتفاقي كه من نميخواستم بيفتد. من ميخواستم اين كتاب شخصيت مستقلش را حفظ كند و به نظر خودم نظيرش در ادبيات جنگ و ضدجنگ وجود ندارد. من راه ميانه را انتخاب كردم. بخشي از آن بايكوت كردن انعكاس خبري و رسانهها به خاطر آن كتاب بود. من در واقع با سكوتم از آن كتاب مراقبت كردم. بعدها ديدم كه اين اتفاق خيلي هم خوب است و سرم براي داستاننويسي خلوت ميشود. در واقع فرصتي بود كه تحولي را از سر بگذرانم و از آن بار سنگين مفهومي به بار عاطفي منتقل شوم.
« نيستي آرام» را كه ميخواندم همين احساس شما را داشتم؛ احساس ميكردم، فصل سومي در دوران كار ادبيتان شروع شده است. فصلي كه در آن ادبياتي خلق ميشود كه معنا، مفهوم و مغز در كنار زباني قرار ميگيرد كه مخاطب عام ميتواند با آن ارتباط برقرار كند؛ و در عين حال كه داستان تعليق دارد و سرگرمكننده است بهراحتي نميشود از هر بخش آن گذشت و در واقع به فكر وادارت ميكند.«نيستي آرام» حاصل بازخوردي است كه از مخاطبتان گرفتيد يا اينكه احساس كرديد، جامعه الان به اين شكل از ادبيات نياز دارد، اين شكل از ادبيات بازار دارد يا هر چيز ديگري؟ ميخواهم ببينم اين تغيير و تحول از كجا ميآيد؟
يك بخشياش بله، به خاطر ارتباط با مخاطب و بازخورد منفياي بود كه من از مخاطب گرفتم. ديگر اينكه من نويسندهاي برآمده از دهه 80 هستم. كتابهاي من و همنسلانم مورد توجه قرار گرفتند. ما جمعي بوديم كه الان نميدانم چند نفر از آنها همچنان داستان مينويسند و مسير نويسندگي را ادامه دادهاند اما احساس ميكنم كه فضا خيلي عوض شده. آن نوع نويسندگي و تلقي از نويسندگي كه توسط جوايز، نشريات و مجلات دهه 80 حمايت ميشد ديگر وجود ندارد. به خاطر اينكه اوضاع جهاني عوض شده. فضاي مجازي، سيستم اندرويد و... با خودشان الزاماتي آوردهاند. به خاطر همين، ما از مخاطبي كه با «كلمه» ارتباط برقرار ميكرد، رفتهايم به سمت مخاطبي كه بيشتر به تصوير التفات دارد. كلمه آن اهميت و سنگيني سابقش را در برقراري ارتباط از دست داده و الان يعني در دهه 90 تصوير است كه هيمنه خودش را بر جهان نشانده. بنابراين من اگر نويسندهاي باشم كه بخواهم به كار نوشتن ادامه بدهم و از اين طريق پول دربياورم، كه اقتضاي حرفهاي شدن هم همين است، بايد از بار سنگين كلمه بكاهم.
ادامه در لینک زیر
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/508935
روزنامه اعتماد
داستانهاي من بر خانمها بيشتر تاثير گذاشته است
زهره حسينزادگان
این نوشتار، بخشى از اثرى است که #انگلس در نظر داشت در باره #نقش_قهر_در_تاریخ بنویسد و متأسفانه ناتمام ماند.
در دهه ١٨٨٠، سوسیال دموکراتها انگلس را ترغیب کردند که فصل پر ارزش #نظریه_قهر از کتاب آنتىدورینگ را براى انتشار به صورتى مستقل به زبان آلمانى تدوین کند. وى عقیده داشت که تجدید نشر آن به تنهایی براى چاپ به زبان آلمانى کافى نیست، بلکه افزودن پیوستى که از لحاظ نظرى با تازهترین مراحل تاریخى منطبق باشد،براى آن ضرورت قطعى دارد.
در اواخر سال ١٨٨٦، براى نخستین بار طرح این کار ریخته شد. طرح اولیه به این قرار بود که سه بخش «نظریهقهر» از فصل دوّم آنتى دورینگ که طى آن از یک سو نظریه قهر دورینگ مورد انتقاد انگلس قرار گرفته...و
چاپ سوم
قیمت ۲۲تومن
لینک اطلاعات کامل کتاب
👇👇👇
https://b2n.ir/823932
در دهه ١٨٨٠، سوسیال دموکراتها انگلس را ترغیب کردند که فصل پر ارزش #نظریه_قهر از کتاب آنتىدورینگ را براى انتشار به صورتى مستقل به زبان آلمانى تدوین کند. وى عقیده داشت که تجدید نشر آن به تنهایی براى چاپ به زبان آلمانى کافى نیست، بلکه افزودن پیوستى که از لحاظ نظرى با تازهترین مراحل تاریخى منطبق باشد،براى آن ضرورت قطعى دارد.
در اواخر سال ١٨٨٦، براى نخستین بار طرح این کار ریخته شد. طرح اولیه به این قرار بود که سه بخش «نظریهقهر» از فصل دوّم آنتى دورینگ که طى آن از یک سو نظریه قهر دورینگ مورد انتقاد انگلس قرار گرفته...و
چاپ سوم
قیمت ۲۲تومن
لینک اطلاعات کامل کتاب
👇👇👇
https://b2n.ir/823932
Delam Gerye Mikhad
Hojat Ashrafzadeh @RozMusic.com
دلم گریه می خواد
کجاست شونه هات
کجا رفتی
ای حس آرامشم
می خوام این شبایی که بارونیم
با آرامش دستات آروم بشم
@qoqnoospub
کجاست شونه هات
کجا رفتی
ای حس آرامشم
می خوام این شبایی که بارونیم
با آرامش دستات آروم بشم
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔊به مناسبت تجدید چاپ کتاب "تجدد آمرانه" و همچنین سالروز صدور "فرمان مشروطیت"، گفتوگوی زندهای را با نویسندهی این کتاب جناب آقای "تورج اتابکی" در روز سهشنبه ساعت ۲۲:۳۰ خواهیم داشت.🔊
.
✔️آقای تورج اتابکی نویسندهی کتابهای "ایران و جنگ جهانی اول"، "تجدد آمرانه" و "دولت و فرودستان" است که در انتشارات ققنوس به چاپ رسیدهاند.
فردی که در سال ۵۷، جوانی ۲۵ ساله و از طرفداران انقلاب بود که تحصیل خود را رها کرد و به ایران بازگشت.
.
📚کتاب «تجدد آمرانه» شامل مقالاتی درباره جامعه و دولت در دوره رضا شاه، خلافت، روحانیت و جمهوریت در ترکیه و ایران، ایران نو و زوال سیاستهای حزبی در دوره رضا شاه و چند مقاله دیگر است.
این کتاب برای اولین بار مسئله برخورد سنت و مدرنیته را از زاویهای جدید میکاود و به ریشههای تجدد آمرانه یا مدرنیت از بالا میپردازد.
.
در این گفتوگوی زنده همراه ما باشید...
.
#انتشارات_ققنوس #تورج_اتابکی #تجدد_آمرانه #زهره_حسین_زادگان #جنگ_جهانی #قاجاریه #مشروطیت #فرمان_مشروطیت #گفتگوی_زنده #دولت_و_فرودستان
@qoqnoospub
.
✔️آقای تورج اتابکی نویسندهی کتابهای "ایران و جنگ جهانی اول"، "تجدد آمرانه" و "دولت و فرودستان" است که در انتشارات ققنوس به چاپ رسیدهاند.
فردی که در سال ۵۷، جوانی ۲۵ ساله و از طرفداران انقلاب بود که تحصیل خود را رها کرد و به ایران بازگشت.
.
📚کتاب «تجدد آمرانه» شامل مقالاتی درباره جامعه و دولت در دوره رضا شاه، خلافت، روحانیت و جمهوریت در ترکیه و ایران، ایران نو و زوال سیاستهای حزبی در دوره رضا شاه و چند مقاله دیگر است.
این کتاب برای اولین بار مسئله برخورد سنت و مدرنیته را از زاویهای جدید میکاود و به ریشههای تجدد آمرانه یا مدرنیت از بالا میپردازد.
.
در این گفتوگوی زنده همراه ما باشید...
.
#انتشارات_ققنوس #تورج_اتابکی #تجدد_آمرانه #زهره_حسین_زادگان #جنگ_جهانی #قاجاریه #مشروطیت #فرمان_مشروطیت #گفتگوی_زنده #دولت_و_فرودستان
@qoqnoospub
توسط انتشارات ققنوس؛
رمان جدید جواد مجابی چاپ شد/تبعیدشدن به دنیای پلانکتونها
رمان «ایالاتِ نیست در جهان» نوشته جواد مجابی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ایالاتِ نیست در جهان» نوشته جواد مجابی بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب، صدوچهلوپنجمین داستان ایرانی و نودوچهارمین رمانی است که اینناشر چاپ میکند.
چهار رمان «باغ گمشده»، «گفتن در عین نگفتن»، «در اینهوا» و «در این تیمارخانه» و مجموعهداستان «روایت عور»، ۵ کتابی هستند که ققنوس پیش از این، از مجابی چاپ کرده است.
«ایالات نیست در جهان» که نگارش آن شهریورماه ۹۸ به پایان رسیده، داستان زندگی در یک جهان نامشخص و متناقض است و درباره افرادی است که کنار هم زندگی میکنند و آنقدر کوچک هستند که در دنیای احساسات انسان جا ندارند ولی آنچنان وسیع هم هستند که نمیشود درکشان کرد.
زبان و لحن روایت در اینکتاب، شاعرانه و وامگرفته از تجربههای روزنامهنگاری مجابی است. او پیش از شروع متن داستانش، این شعر را از کاتبْ «بازی دشوار بودن را/ نه تحمل/ که دلپذیرش کردیم.» و اینبیت را از نظامی گنجوی آورده است: «جهان این است و این خود در جهان نیست/ وگر هست ای عجب خود یکزمان نیست»
ادامه در لینک زیر
👇👇👇
https://cutt.ly/KdjFoho
رمان جدید جواد مجابی چاپ شد/تبعیدشدن به دنیای پلانکتونها
رمان «ایالاتِ نیست در جهان» نوشته جواد مجابی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ایالاتِ نیست در جهان» نوشته جواد مجابی بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب، صدوچهلوپنجمین داستان ایرانی و نودوچهارمین رمانی است که اینناشر چاپ میکند.
چهار رمان «باغ گمشده»، «گفتن در عین نگفتن»، «در اینهوا» و «در این تیمارخانه» و مجموعهداستان «روایت عور»، ۵ کتابی هستند که ققنوس پیش از این، از مجابی چاپ کرده است.
«ایالات نیست در جهان» که نگارش آن شهریورماه ۹۸ به پایان رسیده، داستان زندگی در یک جهان نامشخص و متناقض است و درباره افرادی است که کنار هم زندگی میکنند و آنقدر کوچک هستند که در دنیای احساسات انسان جا ندارند ولی آنچنان وسیع هم هستند که نمیشود درکشان کرد.
زبان و لحن روایت در اینکتاب، شاعرانه و وامگرفته از تجربههای روزنامهنگاری مجابی است. او پیش از شروع متن داستانش، این شعر را از کاتبْ «بازی دشوار بودن را/ نه تحمل/ که دلپذیرش کردیم.» و اینبیت را از نظامی گنجوی آورده است: «جهان این است و این خود در جهان نیست/ وگر هست ای عجب خود یکزمان نیست»
ادامه در لینک زیر
👇👇👇
https://cutt.ly/KdjFoho
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط انتشارات ققنوس؛ رمان جدید جواد مجابی چاپ شد/تبعیدشدن به دنیای پلانکتونها
رمان «ایالاتِ نیست در جهان» نوشته جواد مجابی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
💥💥💥💥💥
چشمان تو
معنای
تمام جمله های ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه
در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند ...
#عباس_معروفی
@qoqnoospub
چشمان تو
معنای
تمام جمله های ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه
در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند ...
#عباس_معروفی
@qoqnoospub
با دعوت انتشارات ققنوس رخ داد؛
@qoqnoospub
مواجهه با ششمین انقراض در کتابفروشیها/انسانبودن و منقرضکردن
کتاب «انقراض ششم (تاریخ غیرطبیعی)» نوشته الیزابت کولبرت با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «انقراض ششم (تاریخ غیرطبیعی)» نوشته الیزابت کولبرت بهتازگی با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۴ منتشر شده و ترجمه فارسی دیگری از آن بهقلم نیک گرگین توسط نشر ثالث منتشر شده است.
الیزابت کولبرت نویسنده اینکتاب، میگوید اینروزها دانشمندان به انقراض ششم فکر میکنند که پیشبینی میشود ویرانگرتر از انقراضهای پیشین در کره زمین و برخورد شهابسنگی باشد که نسل دایناسورها را بر کَند. اما اینانقراض ویرانگر، علتی بهنام انسان دارد.
اینکتاب به قلم یکخبرنگار نوشته شده و با مقدمهای که درباره تغییرات و انقراض گونههای جانوری دارد، به اینجا میرسد که کشف مخازن انرژی زیرزمینی توسط انسان، ترکیب اتمسفر تغییر کرد و آب و هوا و ترکیب شیمیایی اقیانوسها دستخوش تحول شد. اینمیان برخی گیاهان و جانواران، خود را با تغییرات سازگار کردند. در مجموع، الیزابت کولبرت میگوید پنجانقراض فاجعهبار در طبیعت رخ داده و ششمی در راه است. او قصه انقراضش را در ۱۳ فصل روایت کرده است.
کولبرت نویسنده مجله نیویورکر است و کتاب خود را با نثری قصهگو و روایتگر نوشته است. او در پی اثبات اینمساله است که انقراض ششم در زمین، احتمالا پایدارترین میراث بشر خواهد بود و در پس بیان اینمسائل از مخاطبش میخواهد به اینسوال مهم فکر کند: انسانبودن چه معنایی دارد؟
کتاب «انقراض ششم» همانطور که گفته شد، ۱۳ فصل اصلی با اینعناوین دارد: انقراض ششم، دندانهای کرسی ماستودون، پنگوئنهای اولیه، شانس آمونیتها، سلام بر آنتروپوسِن، دریای پیرامون ما، اسید چکنده، جنگل و درختان، جزایری در خشکی، پانگئای نو، کرگدن و موج فراصوت، ژن دیوانگی، موجود پردار.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
گراهام مرا برای دیدن پنلهای خورشیدی برد که برق ایستگاه تحقیقاتی را تامین میکرد و مخازنی که برای جمعآوری آب باران به منظور تامین آب استفاده میشد. مخزنها روی یک سکو سوار بودند و از آنجا میتوانستیم نوک درختان جزیره را ببینیم. برحسب محاسبات نسبی من، تعداد آنها به پانصد عدد میرسید. انگار صاف از توی قلوهسنگها درآمده بودند مثل تیر پرچم. گراهام درست آنطرف سکو یک چلچله دریایی نشانم داد که باد به غبغب انداخته بود و جوجهچلچله سیاه دریایی را نوک میزد. جوجه خیلی زود مرد. پیشبینی کرد: «آن را نمیخورد.» و درست گفت. چلچله دریایی از جوجه دور شد، کمی بعد یک مرغ نوروزی آن را خورد. گراهام با این صحنه فیلسوفانه برخورد کرد، معلوم بود بارها چنین صحنهای را دیده است؛ اینکار نمیگذاشت جمعیت پرندههای جزیره از منابع آن بیشتر شود.
آن شب اولین شب حنوکا بود. برای تعطیلات یک نفر ماهرانه شمعدان هفتشاخهای را با شاخه درخت ساخته و دو شمع را با نوارچسب به آن بسته بود. این شمعدان موقت رو شن، روی قلوهسنگهای ساحل سایههایی در حال جستوخیز میانداخت. شام آن شب گوشت کانگورو بود، تعجب کردم که دیدم خوشمزه است، اما به گفته اسرائیلیها مشخص بود که حلال نیست.
دیرتر همراه کِنی اشنایدر راهی دیکی_۱۳ شدم. در این زمان بیش از دو ساعت از مدّ دریا میگذشت، برای همین من و اشنایدر طوری زمانبندی کرده بودیم که چند دقیقه قبل از نیمهشب به محوطه برسیم. اشنایدر قبلا آنجا رفته بود اما هنوز به کار با جیپیاس کاملا وارد نبود. وسطهای راه فهمیدیم از مسیر دور افتادهایم.
اینکتاب ۳۵۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۹ هزار تومان منتشر شده است.
به زودي متن گفتگوي #دكتر_زهره_حسين_زادگان با #شهربانو_صارمي مترجم اثر كه در صفحه ايسنتاگرام ققنوس در دسترس است منتشر مي شود
https://b2n.ir/933249
@qoqnoospub
مواجهه با ششمین انقراض در کتابفروشیها/انسانبودن و منقرضکردن
کتاب «انقراض ششم (تاریخ غیرطبیعی)» نوشته الیزابت کولبرت با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «انقراض ششم (تاریخ غیرطبیعی)» نوشته الیزابت کولبرت بهتازگی با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۴ منتشر شده و ترجمه فارسی دیگری از آن بهقلم نیک گرگین توسط نشر ثالث منتشر شده است.
الیزابت کولبرت نویسنده اینکتاب، میگوید اینروزها دانشمندان به انقراض ششم فکر میکنند که پیشبینی میشود ویرانگرتر از انقراضهای پیشین در کره زمین و برخورد شهابسنگی باشد که نسل دایناسورها را بر کَند. اما اینانقراض ویرانگر، علتی بهنام انسان دارد.
اینکتاب به قلم یکخبرنگار نوشته شده و با مقدمهای که درباره تغییرات و انقراض گونههای جانوری دارد، به اینجا میرسد که کشف مخازن انرژی زیرزمینی توسط انسان، ترکیب اتمسفر تغییر کرد و آب و هوا و ترکیب شیمیایی اقیانوسها دستخوش تحول شد. اینمیان برخی گیاهان و جانواران، خود را با تغییرات سازگار کردند. در مجموع، الیزابت کولبرت میگوید پنجانقراض فاجعهبار در طبیعت رخ داده و ششمی در راه است. او قصه انقراضش را در ۱۳ فصل روایت کرده است.
کولبرت نویسنده مجله نیویورکر است و کتاب خود را با نثری قصهگو و روایتگر نوشته است. او در پی اثبات اینمساله است که انقراض ششم در زمین، احتمالا پایدارترین میراث بشر خواهد بود و در پس بیان اینمسائل از مخاطبش میخواهد به اینسوال مهم فکر کند: انسانبودن چه معنایی دارد؟
کتاب «انقراض ششم» همانطور که گفته شد، ۱۳ فصل اصلی با اینعناوین دارد: انقراض ششم، دندانهای کرسی ماستودون، پنگوئنهای اولیه، شانس آمونیتها، سلام بر آنتروپوسِن، دریای پیرامون ما، اسید چکنده، جنگل و درختان، جزایری در خشکی، پانگئای نو، کرگدن و موج فراصوت، ژن دیوانگی، موجود پردار.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
گراهام مرا برای دیدن پنلهای خورشیدی برد که برق ایستگاه تحقیقاتی را تامین میکرد و مخازنی که برای جمعآوری آب باران به منظور تامین آب استفاده میشد. مخزنها روی یک سکو سوار بودند و از آنجا میتوانستیم نوک درختان جزیره را ببینیم. برحسب محاسبات نسبی من، تعداد آنها به پانصد عدد میرسید. انگار صاف از توی قلوهسنگها درآمده بودند مثل تیر پرچم. گراهام درست آنطرف سکو یک چلچله دریایی نشانم داد که باد به غبغب انداخته بود و جوجهچلچله سیاه دریایی را نوک میزد. جوجه خیلی زود مرد. پیشبینی کرد: «آن را نمیخورد.» و درست گفت. چلچله دریایی از جوجه دور شد، کمی بعد یک مرغ نوروزی آن را خورد. گراهام با این صحنه فیلسوفانه برخورد کرد، معلوم بود بارها چنین صحنهای را دیده است؛ اینکار نمیگذاشت جمعیت پرندههای جزیره از منابع آن بیشتر شود.
آن شب اولین شب حنوکا بود. برای تعطیلات یک نفر ماهرانه شمعدان هفتشاخهای را با شاخه درخت ساخته و دو شمع را با نوارچسب به آن بسته بود. این شمعدان موقت رو شن، روی قلوهسنگهای ساحل سایههایی در حال جستوخیز میانداخت. شام آن شب گوشت کانگورو بود، تعجب کردم که دیدم خوشمزه است، اما به گفته اسرائیلیها مشخص بود که حلال نیست.
دیرتر همراه کِنی اشنایدر راهی دیکی_۱۳ شدم. در این زمان بیش از دو ساعت از مدّ دریا میگذشت، برای همین من و اشنایدر طوری زمانبندی کرده بودیم که چند دقیقه قبل از نیمهشب به محوطه برسیم. اشنایدر قبلا آنجا رفته بود اما هنوز به کار با جیپیاس کاملا وارد نبود. وسطهای راه فهمیدیم از مسیر دور افتادهایم.
اینکتاب ۳۵۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۹ هزار تومان منتشر شده است.
به زودي متن گفتگوي #دكتر_زهره_حسين_زادگان با #شهربانو_صارمي مترجم اثر كه در صفحه ايسنتاگرام ققنوس در دسترس است منتشر مي شود
https://b2n.ir/933249
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
با دعوت انتشارات ققنوس رخ داد؛ مواجهه با ششمین انقراض در کتابفروشیها/انسانبودن و منقرضکردن
کتاب «انقراض ششم (تاریخ غیرطبیعی)» نوشته الیزابت کولبرت با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
Dostat Daram
Alireza Ghorbani
به اندازه غم تورا دوست دارم ،
تورا دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم باهم تورا دوست دارم ،
تورا دوست دارم
من از عهد آدم تورا دوست دارم
از آغاز عالم تورا دوست دارم
@qoqnoospub
تورا دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم باهم تورا دوست دارم ،
تورا دوست دارم
من از عهد آدم تورا دوست دارم
از آغاز عالم تورا دوست دارم
@qoqnoospub
💥💥💥💥💥
یک لیوان آب کدر را با همه آلودگی ها و ذرات درونش تجسم کنید.
اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همة آب کثیف از لیوان خارج میشود و آبی که لیوان را پر میکند، کاملا شفاف خواهد بود.
لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم.
فقط بایستی آنچه را درست بود جایگزین میکردیم و طولی نمیکشید که آنچه غلط بود، از بین میرفت.
همین امر دربارة شیوة فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و میتوانم ها؛
آنگاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت.
#جوئل_اوستین
#هر_روز_پنجشنبه_است
#شبنم_سميعيان
#ققنوس
@qoqnoospub
یک لیوان آب کدر را با همه آلودگی ها و ذرات درونش تجسم کنید.
اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همة آب کثیف از لیوان خارج میشود و آبی که لیوان را پر میکند، کاملا شفاف خواهد بود.
لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم.
فقط بایستی آنچه را درست بود جایگزین میکردیم و طولی نمیکشید که آنچه غلط بود، از بین میرفت.
همین امر دربارة شیوة فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و میتوانم ها؛
آنگاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت.
#جوئل_اوستین
#هر_روز_پنجشنبه_است
#شبنم_سميعيان
#ققنوس
@qoqnoospub
💠 بازی در بنبستی تاریک
@qoqnoospub
📚 معرفی رمان «شهریور شعلهور»؛ نوشتۀ محمدحسن شهسواری؛ انتشارات هیلا
🖋 شیما جوادی
🌀 رمان «شهریور شعلهور» نوشتۀ محمدحسن شهسواری توسط انتشارات هیلا، گروه انتشاراتی ققنوس در زمستان نود و هشت چاپ شده است. این رمان در واقع ادامۀ رمان «مرداد دیوانه» است که برای اولین بار در گروه «مجموعۀ ژانر» انتشارات هیلا در سال نود و شش چاپ شده بود. در جلد اول ظاهراً با داستان همیشگی انتقام خون زن و فرزند روبهرو هستیم. مردی به نام «شهراد شاهانی» با مرگ زن و فرزند و برادرزنش به مرز فروپاشی رسیده و فکر انتقام مثل خوره روح و روانش را میخورد. در این بین خواهر و برادری به نام ساغر و سهراب سرایش هم دنبال انتقام بیحیثیتی خودشان هستند. ظاهراً هر سه یک هدف مشترک دارند. این سه نفر در داستان با هم آشنا میشوند و همپیمان برای اجرای عدالت به شیوۀ خودشان.
🌀 نویسنده سعی کرده در این رمان تمام قواعد ژانر را به درستی و کاملی رعایت کند؛ درست مثل کتاب اولش. ژانر تریلر در ایران درست مثل ژانر پلیسی جنایی ژانری مهجوری است؛ چه از لحاظ کیفی چه از لحاظ کمی. خوانندگان اینگونه کتابها بیشتر نویسندههای طراز اول خارجی را میشناسند و طالب کتابهایشان هستند. چون در بازار داخلی چیز دندانگیری را پیدا نمیکنند. از آن طرف نویسندۀ حرفهای چون نمیداند کتابش با استقبال مواجه خواهد شد یا نه دست به نگارش چنین ژانری نمیزند. گروه ژانر هیلا در اقدامی با برنامۀ منسجم سعی کرده در قالب ژانرهای مختلفی که در ایران کمتر به آن پرداخته شده، مثل ژانر فانتزی، عملیتخیلی، پلیسیجنایی و تریلر کتابهایی را با استاندارد و اصول درست این ژانرها چاپ کند. دو نمونۀ موفقش همین کتابهای «مرداد دیوانه» و «شهریور شعلهور» هستند که در قالب ژانر تریلر نوشته شده است.
🌀 شخصیتهای داستان نه سفید هستند نه سیاه. درست برعکس نمونههای کلاسیک و قدیمی کتابهای پلیسی ایرانی. بلکه خاکستریاند و گاهی حتی تمایلشان به سمت سیاهی بیشتر است. چه ضد قهرمانها چه قهرمانها. تمام ضعفها و نقطههای کور و سیاه زندگیشان در مقابل چشمهای ما عریان شده و ما در این کتاب بیشتر از کتاب اول به آنها نزدیک میشویم. این سیاهی بیشتر کمک میکند باور کنیم آنها از جنس ما هستند. پس با آنها همراه میشویم و درد میکشیم ودچار تردید میشویم. نمیدانیم باید بین خودمان و انگیزههای خودخواهانهمان و شخص مقابلی که دوستش داریم کدام را انتخاب کنیم. نویسنده داستانش را شبیه یک درخت کهنسال طراحی کرده با ریشهای واحد که از آن ریشههای باریک و کلفتی منشعب میشود و همه به یک کل واحد وصل هستند...
@qoqnoospub
📍متن کامل مطلب در لینک زیر:
https://b2n.ir/569944
🔗 www.Cafedastan.com
كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag
@qoqnoospub
📚 معرفی رمان «شهریور شعلهور»؛ نوشتۀ محمدحسن شهسواری؛ انتشارات هیلا
🖋 شیما جوادی
🌀 رمان «شهریور شعلهور» نوشتۀ محمدحسن شهسواری توسط انتشارات هیلا، گروه انتشاراتی ققنوس در زمستان نود و هشت چاپ شده است. این رمان در واقع ادامۀ رمان «مرداد دیوانه» است که برای اولین بار در گروه «مجموعۀ ژانر» انتشارات هیلا در سال نود و شش چاپ شده بود. در جلد اول ظاهراً با داستان همیشگی انتقام خون زن و فرزند روبهرو هستیم. مردی به نام «شهراد شاهانی» با مرگ زن و فرزند و برادرزنش به مرز فروپاشی رسیده و فکر انتقام مثل خوره روح و روانش را میخورد. در این بین خواهر و برادری به نام ساغر و سهراب سرایش هم دنبال انتقام بیحیثیتی خودشان هستند. ظاهراً هر سه یک هدف مشترک دارند. این سه نفر در داستان با هم آشنا میشوند و همپیمان برای اجرای عدالت به شیوۀ خودشان.
🌀 نویسنده سعی کرده در این رمان تمام قواعد ژانر را به درستی و کاملی رعایت کند؛ درست مثل کتاب اولش. ژانر تریلر در ایران درست مثل ژانر پلیسی جنایی ژانری مهجوری است؛ چه از لحاظ کیفی چه از لحاظ کمی. خوانندگان اینگونه کتابها بیشتر نویسندههای طراز اول خارجی را میشناسند و طالب کتابهایشان هستند. چون در بازار داخلی چیز دندانگیری را پیدا نمیکنند. از آن طرف نویسندۀ حرفهای چون نمیداند کتابش با استقبال مواجه خواهد شد یا نه دست به نگارش چنین ژانری نمیزند. گروه ژانر هیلا در اقدامی با برنامۀ منسجم سعی کرده در قالب ژانرهای مختلفی که در ایران کمتر به آن پرداخته شده، مثل ژانر فانتزی، عملیتخیلی، پلیسیجنایی و تریلر کتابهایی را با استاندارد و اصول درست این ژانرها چاپ کند. دو نمونۀ موفقش همین کتابهای «مرداد دیوانه» و «شهریور شعلهور» هستند که در قالب ژانر تریلر نوشته شده است.
🌀 شخصیتهای داستان نه سفید هستند نه سیاه. درست برعکس نمونههای کلاسیک و قدیمی کتابهای پلیسی ایرانی. بلکه خاکستریاند و گاهی حتی تمایلشان به سمت سیاهی بیشتر است. چه ضد قهرمانها چه قهرمانها. تمام ضعفها و نقطههای کور و سیاه زندگیشان در مقابل چشمهای ما عریان شده و ما در این کتاب بیشتر از کتاب اول به آنها نزدیک میشویم. این سیاهی بیشتر کمک میکند باور کنیم آنها از جنس ما هستند. پس با آنها همراه میشویم و درد میکشیم ودچار تردید میشویم. نمیدانیم باید بین خودمان و انگیزههای خودخواهانهمان و شخص مقابلی که دوستش داریم کدام را انتخاب کنیم. نویسنده داستانش را شبیه یک درخت کهنسال طراحی کرده با ریشهای واحد که از آن ریشههای باریک و کلفتی منشعب میشود و همه به یک کل واحد وصل هستند...
@qoqnoospub
📍متن کامل مطلب در لینک زیر:
https://b2n.ir/569944
🔗 www.Cafedastan.com
كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag
کافه داستان
یادداشت؛ رمان ژانر؛ شهریور شعلهور؛ محمدحسن شهسواری؛ نشر هیلا؛ شیما جوادی؛ کافه داستان
ژانر تریلر در ایران درست مثل ژانر پلیسی جنایی ژانری مهجوری است؛چه از لحاظ کیفی چه از لحاظ کمی. خوانندگان اینگونه کتابها بیشتر نویسندگان خارجی رامیشناسند
Mahe Bi Tekrare Man
Hojat Ashrafzadeh | موزیکدل
شراب کهنه ام
دلیل مستی ام
به رویای عشقت دچارم
چه بی بهانه در دلم نشسته ای
که با عشق تو ماندگارم
پس از تو از دل شکسته میرود قرارم قرارم قرارم
چرا ندارمت چرا ندارمت ندارم ندارم ندارم
@qoqnoospub
دلیل مستی ام
به رویای عشقت دچارم
چه بی بهانه در دلم نشسته ای
که با عشق تو ماندگارم
پس از تو از دل شکسته میرود قرارم قرارم قرارم
چرا ندارمت چرا ندارمت ندارم ندارم ندارم
@qoqnoospub
💥💥💥💥💥💥💥
گذشته ها قابل تکرار نیستند،
همان طوری که از اسمش پیداست،
آن زمان گذشته است.
دوران جدید ممکن نیست مثل قدیم ها باشد،
آدم هیچ وقت نباید به خاطر قدیم ها غصه بخورد.
کسی که عزای گذشته را می گیرد،
پیر و عزادار است.
#دانیل_گلاتائور
#مفید_در_برابر_باد_شمالی
#شهلا_پيام
#ققنوس
@qoqnoospub
گذشته ها قابل تکرار نیستند،
همان طوری که از اسمش پیداست،
آن زمان گذشته است.
دوران جدید ممکن نیست مثل قدیم ها باشد،
آدم هیچ وقت نباید به خاطر قدیم ها غصه بخورد.
کسی که عزای گذشته را می گیرد،
پیر و عزادار است.
#دانیل_گلاتائور
#مفید_در_برابر_باد_شمالی
#شهلا_پيام
#ققنوس
@qoqnoospub
یکی از نخستین اتفاقاتی که بعد از عاشق شدن رخ میدهد، تغییر شدید در خودآگاهی انسان است: «محبوب» شما به قول روان شناسان «معنایی خاص» پیدا میکند، و به موجودی بدیع، منحصر به فرد و بسیار مهم بدل میشود.
به قول یکی از مردان دلباخته: «تمام دنیایم تغییر یافته و محور جدیدی پیدا کرده بود به نام مرلین.»
توصیف رومئوی شکسپیر از محبوبش موجزتر و پربارتر است: «ژولیت خورشید است.»
چرا عاشق میشویم
#هلن_فیشر
#نشر_ققنوس
@qoqnoospub
به قول یکی از مردان دلباخته: «تمام دنیایم تغییر یافته و محور جدیدی پیدا کرده بود به نام مرلین.»
توصیف رومئوی شکسپیر از محبوبش موجزتر و پربارتر است: «ژولیت خورشید است.»
چرا عاشق میشویم
#هلن_فیشر
#نشر_ققنوس
@qoqnoospub
💥💥💥💥💥💥💥
آدم هايی هستن توی زندگی، نه نزديک،
كه گاهی حتی هزار فرسنگ دورتر،
ولی انگار اين آدم ها هميشه بايد باشن،
چسبيده به تو، چشم تو چشم با تو، همنفس با تو.
اين آدم ها انگار حق تو هستن، مال تو هستن،
امان از وقتی كه اين آدم ها گم و گور بشن و نباشن، برزخ از همون موقع شروع میشه...
#زندگی_منفی_يک
#کیوان_ارزاقی
#ققنوس
@Qoqnoospub
آدم هايی هستن توی زندگی، نه نزديک،
كه گاهی حتی هزار فرسنگ دورتر،
ولی انگار اين آدم ها هميشه بايد باشن،
چسبيده به تو، چشم تو چشم با تو، همنفس با تو.
اين آدم ها انگار حق تو هستن، مال تو هستن،
امان از وقتی كه اين آدم ها گم و گور بشن و نباشن، برزخ از همون موقع شروع میشه...
#زندگی_منفی_يک
#کیوان_ارزاقی
#ققنوس
@Qoqnoospub