انتشارات ققنوس
4.4K subscribers
1.53K photos
546 videos
108 files
1.12K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
چاپ هفتم منتشر شد؛

لعیا با من فرق دارد. این را از همان روز اول فهمیده ام. از همان روزی که با ترس و شرم به نازنین می گویم عاشق دوست سبزه ی چشم سبزش شده ام. نازنین بی اختیار می گوید : «دختر دکتر انتظام؟!» دکتر انتظام را نمی شناسم. هاج و واج نگاهش می کنم. وا می رود اما به روی خودش نمی آورد. لابد با خود می گوید این را چه به دختر دکتر انتظام.

می دانم به خاطر همین فرق ها عاشقش شده ام. هر چه ساعت شماطه دار خاطراتم را عقب تر می کشم لعیا را به خودم نزدیک تر می بینم و هرچه زمان را به جلو می رانم از او فاصله می گیرم، و آخر سر به نقطه ای می رسم که لعیا محو می شود. هرچه پلک می زنم نمی بینمش.

#انگار_خودم_نیستم
#یاسمن_خلیلی_فرد

@qoqnoospub
در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید؛
.

تا کنون هیچ موجودی حیات را روی کرهٔ زمین این‌گونه تغییر نداده، اما رویدادهای دیگری رخ داده که می‌توان با آن مقایسه کرد. در گذشته‌های دور، بسیار دیر‌به‌دیر، زمین محتمل تغییراتی چنان شدید شده که تنوع حیات را به خطر انداخته است. پنج مورد از این رویداد‌های پیشین چنان فاجعه‌بار بوده که طبقه‌بندی خاص خودشان را دارند و آن‌ها را پنج انقراض بزرگ نام نهاده‌اند.

#انقراض_ششم
#الیزابت_کولبرت
ترجمهٔ#شهربانو_صارمی

@qoqnoospub
- تو زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮب ﺑﻮدن ﺑﻪ هیچ دردی ﻧﻤﯿﺨﻮره!
+ مگه ﺧﻮد ﺗﻮ ﺧﻮب ﻧﯿﺴﺘﯽ؟
- ﻣﻦ؟ ﻧﻪ اﺻﻼ، ﺑﺎ همین ﺳﻦ فهمیدم ﮐﻪ
ﻣﺮدم وﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮان بگن یه نفر
ﺧﺮ و ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺳﺖ،
میگن فلانی ﭼﻪ آدم خوبیه...!

#عروسک_فرنگی
#آلبا_دسس_پدس
#بهمن_فرزانه

@qoqnoospub
تصویری بسیار دردناک و در عین حال ساده، میخکوبم کرد.
پدربزرگم را دیدم که مرده است.
در سپیده دم مرده بود.
یکی از همین صبح ها و من هرگز نگفته بودم که دوستش دارم،
هرگز!!

#آب_سوخته
#کارلوس_فوئنتس
#ققنوس

@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎤به‌مناسبت چاپ کتاب "موسی"، زهره حسین‌زادگان گفت‌وگویی با مترجم این اثر "محمد صبائی" در روز چهارشنبه ساعت ۲۰:۳۰ در صفحه‌ی اینستاگرام انتشارات ققنوس خواهد داشت.
علاقه‌مندان به حوزه‌ی ادیان خصوصا الهیات یهودی در این گفت‌وگو در کنار دیگر مخاطبان همراه ما باشید...
.
دکتر محمد صبائی، مترجم آثار "مسیح و آدم" و "درباره عرفان مسیحی" هستند که کتاب "انجیل یهودا" را نیز ویراستاری کرده‌اند.
"موسی" نیز که به تازگی در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده توسط محمد و فاطمه صبائی ترجمه شده‌ است.

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
🎤به‌مناسبت چاپ کتاب "موسی"، زهره حسین‌زادگان گفت‌وگویی با مترجم این اثر "محمد صبائی" در روز چهارشنبه ساعت ۲۰:۳۰ در صفحه‌ی اینستاگرام انتشارات ققنوس خواهد داشت. علاقه‌مندان به حوزه‌ی ادیان خصوصا الهیات یهودی در این گفت‌وگو در کنار دیگر مخاطبان همراه ما باشید...…
📚در قسمتی از کتاب موسی می‌خوانیم:
گرهارت فونراد از عالمان ارجمند الهیات عهد عتیق است. اودر کتاب مختصر و مفید موسی، نمایی روشنگر از الهیات یهودی ارائه میدهد. فونراد از رهگذر معرفی حیات و خدمت موسی به مسألۀ بزرگتری میپردازد و آن رابطۀ یهوه با قوم اسرائیل و غایتی است که برای ایشان در نظر میگیرد. این کتاب نشان میدهد که شناخت موسی و شناخت دین و تاریخ قوم اسرائیل درهم تنیده‌اند؛ زیرا یهوه نخست خویش را بر موسی بود که مکشوف کرد، به او بود که فرامینش را عطا کرد و به هدایت او بود که قومش را از مصر، سرزمین رنج و بردگی، بیرون آورد و هر سۀ اینها ارکان و وقایع سرنوشتساز دین و تاریخ قوم اسرائیل به شمار می‌آیند. خوانندۀ کتاب موسی درمی‌یابد که حیات و خدمت موسی جزئی جدایی‌ناپذیر از نقشۀ کلّی خدا برای قوم اسرائیل است و بر این اساس ارزش و اهمیت آنها اوالً و اساساً در کلیت اهداف نجات‌بخشانه‌ای است که یهوه برای قوم در نظر دارد.

@qoqnoospub
🔹منتشر شد؛

🔻بیهوده در وجدانش به دنبال ذره‌ای احساس پشیمانی گشت تا توجیهی باشد بر مجازات ویران‌کننده‌ای که ژنرال وعده کرده بود. پیش خودش استدلال کرد: «وقتی کسی رو مجازات می‌کنی، چیزی رو که خواهانش باشه ازش می‌گیری. تنها چیزی که من تو کل دنیا داشتم موسیقی بود، پس این چیزی بود که از دست دادم - همه‌چی.»

برشی از رمان کوتاه «#تربیت_اصولی» از مجموعهٔ پانوراما
#کورت_ونه_گات
#محمدرضا_شکاری

@qoqnoospub
«یکی مثل تو» و «تربیت اصولی» در پانورامای ققنوس

«یکی مثل تو» مجموعه‌داستانی از نویسندگان انگلیسی و «تربیت اصولی» رمانی کوتاه از «کورت ونه‌گات» در مجموعه پانورامای انتشارات ققنوس منتشر شد.


ادامه مطلب 👇👇

https://u.to/P5qUGQ

@qoqnoospub
سیر تکوین و تطور ایدئالیسم آلمانی به زبان امروزی

کتاب «درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی» با ترجمه سید مسعود آذرفام، به زبان امروزی در مقابل نثر دشوار متفکران آلمانی شرحی روان و قابل فهم از سیر تکوین و تطور ایدئالیسم آلمانی را در دسترس مخاطب فارسی زبان قرار می‌دهد.


ادامه مطلب 👇👇

https://u.to/8JmUGQ

@qoqnoospub
«نیهیلیسمِ معنایی»، داستانِ یک موضع فلسفی پرمناقشه

نخستِ کتاب «نیهیلیسمِ معنایی» به قلمِ حسین شقاقی که به موضعی پرمناقشه در دنیای فلسفه می‌پردازد، وارد بازار کتاب شد.

ادامه مطلب 👇👇

https://u.to/jJqUGQ

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
«یکی مثل تو» و «تربیت اصولی» در پانورامای ققنوس «یکی مثل تو» مجموعه‌داستانی از نویسندگان انگلیسی و «تربیت اصولی» رمانی کوتاه از «کورت ونه‌گات» در مجموعه پانورامای انتشارات ققنوس منتشر شد. ادامه مطلب 👇👇 https://u.to/P5qUGQ @qoqnoospub
به نظر من بازار عتیقه جای زن‌ها نیست، مگر این‌که فروشگاه مال خودشان باشد. فروشگاه را که دست زن‌ها بدهید حتماً می‌خواهند چیزی بفروشند؛ حتی دختربچه‌ای که در فروشگاه آگوست بود نمی‌خواست چیزی بفروشد. این امری غریزی است. برایشان مهیج است.

#یکی_مثل_تو؛ از مجموعه پانوراما
هفت داستان از نویسندگان بریتانیایی
ترجمهٔ #حسین_علیرضایی

@qoqnoospub
چگونه ممکن است که آدم‌ها هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند؟
شوپنهاور: «به سادگی»؛ این «دنائت فطری بشری است.» این امر نتیجه‌ی «نخوت ذاتی» و این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن، فکر نمی‌کنند بلکه پرحرف و فریبکارند - آنها به سرعت موضعی اختیار می‌کنند، و از آن پس، فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرأیی به آن می‌چسبند. نخوت همیشه بر حقیقت غلبه می‌کند...!

#هنر_همیشه_بر_حق_بودن
#آرتور_شوپنهاور
#عرفان_ثابتی

@qoqnoospub
💥💥💥💥💥

خودم را در آغوش گرفته ام...!
نه چندان با لطافت نه چندان با محبت
اما
وفادار...
وفادار...!

#ساموئل_بکت

@QOQNOOSPUB
Etefagh
10-10 Band
رفته‌ای از بر ما چشم به راهیم بیا
حلقه در گوش در کعبه آهیم بیا
دوری‌ات بند غم افکند به پای دل مست
مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا
زندگی چوبه‌دار و همه آویختگان

@QOQNOOSPUB
وارد می‌شویم. یک مرد بلندقامت جلومان را می‌گیرد. دستش را بالا می‌آورد و با انگشتان کشیده‌اش صورتم را لمس می‌کند. می‌گوید بد نیست ولی بیش از این‌ها باید پوستت چروک داشته باشد، می‌پرسم چرا؟ پا پوزخندی پر از آرامش می‌گوید چون مکی‌ها ویرانگرند. اشاره می‌کنم به آرام و پوست لطیفش، می‌گویم معشوقه اوست.

#نیستی_آرام
#مرتضی_کربلایی_لو

@qoqnoospub
مثلا اپیکور عقیده داشت «فیلسوفی که رنجی نمی‌زداید مهمل است. دارویی که درمان نکند به هیچ دردی نمی‌خورد، به همین قیاس فلسفه‌ای هم که رنجی از روان آدمی نکاهد به هیچ کاری نمی‌آید.»

#تأملات
#مارکوس_اورلیوس
#عرفان_وابتی

@qoqnoospub
بدون شک با دیدن دستخط من متعجب شده ای. ولی مطمئنم که با وجود سکوت طولانی و غیرموجه من، پاکت را نه تنها با کنجکاوی، بلکه با نگرانی باز کرده ای. سال هاست که از تو بی خبرم. از خود سوال می کنم آیا هنوز در ورونا هستی؟ در همان خانه ای که من همچنان تو را در آن در نظر مجسم می کنم؟ حتی می ترسم که تو نه آن جا باشی و نه هیچ جای دیگر، می ترسم مرده باشی و من خبری از مرگ تو به دست نیاورده باشم. این وحشت، گرچه ممکن است پوچ به نظر برسد ولی به تو حالی خواهد کرد که برای من تا چه حد اهمیت دارد بدانم که در جهان یک نفر وجود دارد که بتوانم کورکورانه به او اعتماد کنم. کسی که شاید بتواند به من کمک بکند. می دانم که این اشارات مبهم پریشان حالت می کند. هر نامه من، هر ملاقات ما، همیشه به نحوی تو را پریشانحال کرده است که من، هرگز دلیل خاصی را در آن درک نکرده ام. از اولین روز دوستی ما، تا آخرین باری که برایت نامه ای نوشتم، علاقه تو نسبت به من، همیشه آزادی را از من سلب کرده است، نگذاشته است تا به میل خود زندگی کنم. تو، از دور هم مرا تعقیب می کردی، سوال پیچم می کردی. با نوعی نگرانی، می خواستی با نگاه خود، چیزی را از من بیرون بکشی. هرچه را که می گفتم و یا فکر می کردم، هر اتفاقی که برایم رخ می داد، هر مشکلی که برایم پیش می آمد، هر انتخاب من، در تو چنان عکس العمل و واکنش شدیدی ایجاد می کرد که عاقبت در مقابل تمام آن اعمال، نسبت به تو احساس مسئولیت می کردم. خیال نکن دارم مبالغه می کنم. به نظرم می رسید که سرنوشت تو بستگی به من دارد. تقدیر تو را من در دست دارم.

#عذاب_وجدان
#آلبا_دسس_پدس
#بهمن_فرزانه

@qoqnoospub
عشق و مرگ مشابه همدیگر هستند.
آنها هیچ تاریخِ خاصی ندارند و رویدادهایی در زندگی انسان هستند.
رویدادی جداگانه که با دیگر رویدادهای مشابه پیوندی ندارند.
نمی توان از سلطه ی آنها فرار کرد!
آنها در زمان مقرر هجوم می آورند و ما نمی توانیم به زمان آن پی ببریم.
آنها ما را غافلگیر می کنند:« عشق و مرگ در بحبوحه ی دلمشغولی های روزمره ی شما از نیستی ظهور خواهند کرد. مسلما از هیچ کاری کوتاهی نمی کنیم تا به علت آنها پی ببریم و سعی می کنیم مقدمات آنها را بشناسیم».

#عشق_سیال
#زیگمونت_باومن
#عرفان_ثابتی

@qoqnoospub