"درسهای تاریخ" پاسخ زوج تاریخنگار و پژهشگر "دورانت" پس از نگارش ۱۱ جلدی "تاریخ تمدن" است به سوالهایی که پیش روی خود یافتند:
ایا به درستی میدانیم در گذشته چه رخ داده یا تاریخ افسانهای است که هر کس از منظر خود روایت میکند؟
تحقیقات به چه کار آمدهاند؟
آیا فقط سرگرمی ذکر ترقی و تنزل ملتها، و آرمانها و بازگویی "داستانهای تلخ مرگ شاهان" بوده؟
آیا از تاریخ چیزی استنباط کردهای که "شرایط حال ما" را روشن سازد؟
در دادوریها و سیاستها راهنمایمان باشد؟
در برابر شبیخون حیرتزدگی فراز و فرودها فریادرسمان باشد؟
آیا در توالی حوادث گذشته قواعد و قوانینی هست که بتوان اعمال آینده بشر را پیشبینی کند؟
آیا درست است که "تاریخ معنایی ندارد" و چیزی به ما نمیآموزد؟
آیا گذشته سراسر تکرار ملالتبار خطاهایی است که آینده محکوم به ارتکاب آن هستیم؟
@qoqnoospub
ایا به درستی میدانیم در گذشته چه رخ داده یا تاریخ افسانهای است که هر کس از منظر خود روایت میکند؟
تحقیقات به چه کار آمدهاند؟
آیا فقط سرگرمی ذکر ترقی و تنزل ملتها، و آرمانها و بازگویی "داستانهای تلخ مرگ شاهان" بوده؟
آیا از تاریخ چیزی استنباط کردهای که "شرایط حال ما" را روشن سازد؟
در دادوریها و سیاستها راهنمایمان باشد؟
در برابر شبیخون حیرتزدگی فراز و فرودها فریادرسمان باشد؟
آیا در توالی حوادث گذشته قواعد و قوانینی هست که بتوان اعمال آینده بشر را پیشبینی کند؟
آیا درست است که "تاریخ معنایی ندارد" و چیزی به ما نمیآموزد؟
آیا گذشته سراسر تکرار ملالتبار خطاهایی است که آینده محکوم به ارتکاب آن هستیم؟
@qoqnoospub
❄️❄️❄️❄️❄️
به درختهای خشک پیاده رو خیره شد، برف شاخهها را خم کرده بود و در بارش بعد حتما میشکستشان.
آدمها هم مثل درختها بودند.
یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدم وجود داشت و سنگینیاش تا بهار دیگر حس میشد.
بدیش این بود که آدمها فقط یک بار میمردند. و همین یک بار چه فاجعه دردناکی بود.
سمفونی مردگان
عباس معروفی
@qoqnoospub
به درختهای خشک پیاده رو خیره شد، برف شاخهها را خم کرده بود و در بارش بعد حتما میشکستشان.
آدمها هم مثل درختها بودند.
یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدم وجود داشت و سنگینیاش تا بهار دیگر حس میشد.
بدیش این بود که آدمها فقط یک بار میمردند. و همین یک بار چه فاجعه دردناکی بود.
سمفونی مردگان
عباس معروفی
@qoqnoospub
فیلسوفی که بیش از همه به درک سایۀ مضاعفِ وقیح قدرتِ عمومی نزدیک شد ف.و.ی. شلینگ بود:
هیچ روحی بدونِ جهانِ ارواح وجود ندارد، هیچ روحانیتِ نابِ لوگوسی بدونِ «جسمانیتِ روحانیِ» مردگانِ زنده وجود ندارد. این انحرافِ روحانیت و معنویت چیزی بالعرض نیست: امکانِ این انحراف در دلِ مفهومِ روحانیت نهفته است.
به زودی منتشر میشود
📕باقیماندۀ تقسیم ناپذیر
✍🏻اسلاوی ژیژک
📝ترجمۀ علی حسنزاده
@qoqnoospub
هیچ روحی بدونِ جهانِ ارواح وجود ندارد، هیچ روحانیتِ نابِ لوگوسی بدونِ «جسمانیتِ روحانیِ» مردگانِ زنده وجود ندارد. این انحرافِ روحانیت و معنویت چیزی بالعرض نیست: امکانِ این انحراف در دلِ مفهومِ روحانیت نهفته است.
به زودی منتشر میشود
📕باقیماندۀ تقسیم ناپذیر
✍🏻اسلاوی ژیژک
📝ترجمۀ علی حسنزاده
@qoqnoospub
از دید شلینگ، در میانِ همۀ چیزهای آفریده، انسان آن یگانهای است که از «قدرتِ مرکز» برخوردار است، و از اینرو در تماسِ مستقیم با مغاکِ آزادیِ ازلی قرار دارد.
«جنونِ» برسازندۀ ذهنِ انسان در این امر قرار دارد که از آغاز نسبت به خودش «بیرون از ذهن» و برون ایستاست.
به زودی منتشر میشود
📕باقیماندۀ تقسیم ناپذیر
✍🏻اسلاوی ژیژک
📝ترجمۀ علی حسنزاده
@qoqnoospub
«جنونِ» برسازندۀ ذهنِ انسان در این امر قرار دارد که از آغاز نسبت به خودش «بیرون از ذهن» و برون ایستاست.
به زودی منتشر میشود
📕باقیماندۀ تقسیم ناپذیر
✍🏻اسلاوی ژیژک
📝ترجمۀ علی حسنزاده
@qoqnoospub
ترجمه«سنتایروین و زستراتزی» منتشر شد/یککتاب دیگر از ادبیات وحشت
کتاب «سنتایروین و زستراتزی» نوشته پرسی شِلی با ترجمه مهرداد وثوقی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سنتایروین و زستراتزی» نوشته پرسی شِلی بهتازگی با ترجمه مهرداد وثوقی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینناشر پیشتر ترجمه سهکتاب دیگر ادبیات وحشت یعنی «دراکولا»، «فرانکشتاین» و «دکتر جکیل و آقای هاید و دو داستان دیگر» را نیز در قالب مجموعه «ادبیات گوتیک» منتشر کرده است. اینکتابها همانطور که مشخص است از نظر عناصر ترس، موجودات غیرطبیعی و متافیزیکی، مرگ و ... با هم اشتراک دارند.
«سنتایروین و زستراتزی» دربرگیرنده دو داستان بلند با نامهای «سنت ایروین یا روزنکروتسیان» و «زستراتزی» است. اینداستانها سال ۱۸۱۰ نوشته و با یکسال فاصله از هم منتشر شدند. ترجمه فارسی آنها هم براساس نسخهای انجام شده که سال ۱۹۹۳ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است.
پرسی شلی خالق ایندو داستان نویسنده و غزلسرای انگلیسی است که سال ۱۷۹۲ متولد شد و ۲۹ سال عمر کرد. او را بهخاطر سرودن غزلهای معروفش بیرقیب میدانند. شلی بهخاطر نوشتههای سیاسی اجتماعی و غزلهایش شناخته میشود اما دو داستان هم دارد که در ژانر وحشت جا دارند و ترجمهشان در مجموعه پیشرو چاپ شده است. او پس از مرگ همسر اولش هریت وستبروک با مری شلی خالق داستان وحشتناک «فرانکشتاین» ازدواج کرد. البته مری شلی فرانکشتاین را سالها بعد نوشت. زندگی مشترک این دو هم تا پایان عمر پرسی یعنی ۶ سال دوام داشت. به اینترتیب از دید برخی از منتقدان و کارشناسان تاریخ ادبیات، خالق اصلی «فرانکشتاین» پرسی شلی است نه مری شلی.
خالق دو داستان مورد اشاره، از نظر اخلاق تاثیر زیادی روی کارل مارکس ...
ادامۀ مطلب👇🏻
https://zaya.io/lgfcs
@qoqnoospub
کتاب «سنتایروین و زستراتزی» نوشته پرسی شِلی با ترجمه مهرداد وثوقی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سنتایروین و زستراتزی» نوشته پرسی شِلی بهتازگی با ترجمه مهرداد وثوقی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینناشر پیشتر ترجمه سهکتاب دیگر ادبیات وحشت یعنی «دراکولا»، «فرانکشتاین» و «دکتر جکیل و آقای هاید و دو داستان دیگر» را نیز در قالب مجموعه «ادبیات گوتیک» منتشر کرده است. اینکتابها همانطور که مشخص است از نظر عناصر ترس، موجودات غیرطبیعی و متافیزیکی، مرگ و ... با هم اشتراک دارند.
«سنتایروین و زستراتزی» دربرگیرنده دو داستان بلند با نامهای «سنت ایروین یا روزنکروتسیان» و «زستراتزی» است. اینداستانها سال ۱۸۱۰ نوشته و با یکسال فاصله از هم منتشر شدند. ترجمه فارسی آنها هم براساس نسخهای انجام شده که سال ۱۹۹۳ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است.
پرسی شلی خالق ایندو داستان نویسنده و غزلسرای انگلیسی است که سال ۱۷۹۲ متولد شد و ۲۹ سال عمر کرد. او را بهخاطر سرودن غزلهای معروفش بیرقیب میدانند. شلی بهخاطر نوشتههای سیاسی اجتماعی و غزلهایش شناخته میشود اما دو داستان هم دارد که در ژانر وحشت جا دارند و ترجمهشان در مجموعه پیشرو چاپ شده است. او پس از مرگ همسر اولش هریت وستبروک با مری شلی خالق داستان وحشتناک «فرانکشتاین» ازدواج کرد. البته مری شلی فرانکشتاین را سالها بعد نوشت. زندگی مشترک این دو هم تا پایان عمر پرسی یعنی ۶ سال دوام داشت. به اینترتیب از دید برخی از منتقدان و کارشناسان تاریخ ادبیات، خالق اصلی «فرانکشتاین» پرسی شلی است نه مری شلی.
خالق دو داستان مورد اشاره، از نظر اخلاق تاثیر زیادی روی کارل مارکس ...
ادامۀ مطلب👇🏻
https://zaya.io/lgfcs
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | ترجمه«سنتایروین و زستراتزی» منتشر شد/یککتاب دیگر از ادبیات وحشت
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
كامو اظهار ميكند كه «پس از هولناكترين جنگها كه بهواقع حتي «الهامبخش يك شعر تراژيك هم نبود، در حالي كه بايست ميبود، ما دريافتيم كه شرايط يك بار ديگر براي زايش مجدد تراژدي مهياست. و بدين ترتيب، انسان، با زيستن دوباره در «حال و هواي تراژيك»، «عصيان خويش را اعلام ميكند، در حالي كه ميداند اين عصيان حدود خودش را دارد». اين «انسان متناقض» كه آزادي را طلب ميكند اما در معرض «ضرورت» است يك بار ديگر «انسان تراژيك» است.
كامو ميگويد ما و «قهرمان مدرن تراژيك» بايد «مردان جنگي» شويم كه به نفع «آن چيزي كه يگانه دين زنده در قرن جباران و بندگان است — يعني آزادي— عليه «تقدير شوم» نبرد ميكنند.
# تراژدی_فلسفه
#جولیان_یانگ
#حسن_امیری_آرا
@qoqnoospub
كامو ميگويد ما و «قهرمان مدرن تراژيك» بايد «مردان جنگي» شويم كه به نفع «آن چيزي كه يگانه دين زنده در قرن جباران و بندگان است — يعني آزادي— عليه «تقدير شوم» نبرد ميكنند.
# تراژدی_فلسفه
#جولیان_یانگ
#حسن_امیری_آرا
@qoqnoospub
رمان «گذرِ خان» نوشته سید محمدعلی ابطحی بهتازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
سیدمحمدعلی ابطحی روحانی اصلاحطلب عرصه سیاست، پیش از اینرمان دو کتاب «ما باختیم» و «از کرونا و دیگر شیاطین» را در حوزه یادداشتنویسی منتشر کرده است. گذرِ خان نام یکی از محلههای معروف شهر قم است که اتفاقات داستان ابطحی در آن رخ میدهد.
رمان «گذر خان» درباره حوزه علمیه شهر قم و محافل و جلسات روحانیون است. شخصیت محوری قصه هم، پسری است که یکپدر روضهخوان نابینا دارد و باید همهجا از روضههای مردانه و زنانه تا محافل علما و مراجع تقلید، او را همراهی کند. در اینکتاب درباره موضوعات جنجالی و مهمی چون کتاب «شهید جاوید» که پیش از انقلاب درباره قیام امام حسین (ع) منتشر شد هم صحبت میشود.
مبارزات و درگیریهای مسلحانه دوران پیش از انقلاب اسلامی هم از دیگر موضوعاتی است که ابطحی در اینکتاب به آنها پرداخته است.
رمان «گذر خان» در ۳۱ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ممدسن نچنچی کرد و زیرلب گفت: «خدا به داد ما طلبهها برسه...»
«الغرض، امشب در جلسه تفسیر دعوا خیلی بالا گرفت. از اون شبایی بود که تو دوست داشتی. جات واقعا خالی بود.»
ممدسن استکان خالی چای را از دست پدرش گرفت. متکاها را روی تشک به دیوار تکیه داد و مرتب کرد. دست پدر را گرفت و آرام روی تشک همیشگی گذاشت تا تکیه دهد به دیوار. بعد دستش را گذاشت روی دست پدرش و ریشهای او را بوسید و گفت: «واقعا؟ سر چی دعوا شد؟»
«سر شهید جاوید. میدونی چند ساله حوزه درگیر این کتابه.»
«پس این بود ماجرا. جدل سر یه کتابه. آخه امروز اتفاقی شنیدم بچههای یکی از حجرهها سر همین کتاب داشتن به هم میپریدن.»
«ببین بابا، خودِ دستگاه این اختلافات رو درست میکنه، اون وقت دعواش رو ما میکنیم.»
ایوان و آنیما از آشپرخانه برگشتند پیش پدر و پسر. آنیما داشت سر انگشتهایش را لیس میزد. لابد نوچی یا چربیِ چیزی بود که دوتا خواهر توی آشپرخانه خورده بودند. ایوان هم یک لیوان آب دستش بود و جرعهجرعه میخورد. از همان وسط هال کوچک خانه داد زد: «وااای. شما هم که همهچی رو بندازین تقصیر دستگاه. هی دستگاهدستگاه.»
شیخ ابراهیم صدایش را صاف کرد و تا خواست جواب زنش را بدهد ممدسن دستش را به پای پدر فشار داد که چیزی نگوید. به جایش از پدر پرسید: «حالا واقعا این قضیه شهید جاوید چیه که همه دارن راجع بهش حرف میزنن؟»
اینکتاب با ۲۶۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
لینک خبر
👇👇
https://b2n.ir/u79071
@qoqnoospub
سیدمحمدعلی ابطحی روحانی اصلاحطلب عرصه سیاست، پیش از اینرمان دو کتاب «ما باختیم» و «از کرونا و دیگر شیاطین» را در حوزه یادداشتنویسی منتشر کرده است. گذرِ خان نام یکی از محلههای معروف شهر قم است که اتفاقات داستان ابطحی در آن رخ میدهد.
رمان «گذر خان» درباره حوزه علمیه شهر قم و محافل و جلسات روحانیون است. شخصیت محوری قصه هم، پسری است که یکپدر روضهخوان نابینا دارد و باید همهجا از روضههای مردانه و زنانه تا محافل علما و مراجع تقلید، او را همراهی کند. در اینکتاب درباره موضوعات جنجالی و مهمی چون کتاب «شهید جاوید» که پیش از انقلاب درباره قیام امام حسین (ع) منتشر شد هم صحبت میشود.
مبارزات و درگیریهای مسلحانه دوران پیش از انقلاب اسلامی هم از دیگر موضوعاتی است که ابطحی در اینکتاب به آنها پرداخته است.
رمان «گذر خان» در ۳۱ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ممدسن نچنچی کرد و زیرلب گفت: «خدا به داد ما طلبهها برسه...»
«الغرض، امشب در جلسه تفسیر دعوا خیلی بالا گرفت. از اون شبایی بود که تو دوست داشتی. جات واقعا خالی بود.»
ممدسن استکان خالی چای را از دست پدرش گرفت. متکاها را روی تشک به دیوار تکیه داد و مرتب کرد. دست پدر را گرفت و آرام روی تشک همیشگی گذاشت تا تکیه دهد به دیوار. بعد دستش را گذاشت روی دست پدرش و ریشهای او را بوسید و گفت: «واقعا؟ سر چی دعوا شد؟»
«سر شهید جاوید. میدونی چند ساله حوزه درگیر این کتابه.»
«پس این بود ماجرا. جدل سر یه کتابه. آخه امروز اتفاقی شنیدم بچههای یکی از حجرهها سر همین کتاب داشتن به هم میپریدن.»
«ببین بابا، خودِ دستگاه این اختلافات رو درست میکنه، اون وقت دعواش رو ما میکنیم.»
ایوان و آنیما از آشپرخانه برگشتند پیش پدر و پسر. آنیما داشت سر انگشتهایش را لیس میزد. لابد نوچی یا چربیِ چیزی بود که دوتا خواهر توی آشپرخانه خورده بودند. ایوان هم یک لیوان آب دستش بود و جرعهجرعه میخورد. از همان وسط هال کوچک خانه داد زد: «وااای. شما هم که همهچی رو بندازین تقصیر دستگاه. هی دستگاهدستگاه.»
شیخ ابراهیم صدایش را صاف کرد و تا خواست جواب زنش را بدهد ممدسن دستش را به پای پدر فشار داد که چیزی نگوید. به جایش از پدر پرسید: «حالا واقعا این قضیه شهید جاوید چیه که همه دارن راجع بهش حرف میزنن؟»
اینکتاب با ۲۶۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
لینک خبر
👇👇
https://b2n.ir/u79071
@qoqnoospub
سفر به قلب حوزه علمیه با رمان «گذر خان»
عصرایران؛ مصطفی داننده- یکی از مهمترین تاثیرات رُمان خواندن کسب تجربه و دیدن جهان با کمترین هزینه است. رمان ما را بدون سفر به نقاط مختلف دنیا میبرد و با فرهنگهای مختلف آشنا میکند.
کانال عصر ایران در تلگرام
کلیسای جامع نوتردام در قلب پاریس در آتش سوخت. نام این کلیسا برای بسیاری از ما که در ایران زندگی میکنیم، آشنا بود. بسیاری از ما از سوختن این کلیسا ناراحت شدیم گویی سالها با آن خاطره داریم.
دلیل این نزدیکی چه بود؟ کتاب گوژپشت نتردام.
بسیاری از ما شاهکار ویکتور هوگو را خواندهایم و به همین خاطر با این کلیسا احساس نزدیکی میکنیم.
اینها را نوشتم تا بگویم اگر دوست دارید به درون حوزۀ علمیۀ قم و نیز محافل و جلسات روحانیون این حوزه سرک بکشید بدون اینکه تجربه حضور در حوزه را داشته باشید، کتاب محمد علی ابطحی را از دست ندهید؛ روحانی اصلاحطلبی که او را به ریاست دفتر سید محمد خاتمی میشناسند و البته وبلاگ خواندنیاش در دهه ۸۰.
ابطحی در سالهایی که کار اجرایی نمیکند دست به قلم برده و رمان «گذرِ خان» را به نگارش درآورده است. رمان داستان پسری را روایت میکند که پدر روضهخوان نابینایی دارد و بنابراین ناچار است همهجا او را همراهی کند، از روضههای زنانه و مردانه گرفته تا مجالس و محافل مراجع تقیلد. گذرِ خان نام محلهای نام آشنا در قم است که بسیاری از اتفاقات این داستان در آنجا به وقوع میپیوندد.
محمدعلی ابطحی در مورد اولین رمان منتشر شده از خود میگوید: «اولین رمانم که مجوز نگرفت اما بعد از مدتها بالاخره رمان جدید من با نام گذر خان از سوی نشر ققنوس منتشر شد. در مورد اندرون حوزه علمیه قم شاید در ادبیات جهان داستانهای زیادی درباره شخصیتهای دینی و مذهبی و زندگی خصوصیشان نوشته شده باشد، اما در ایران کمتر این اتفاق افتاده.»
سوژه کتاب بسیار ناب است و تقریبا در حوزه رمان نویسی و داستان نویسی در ایران، شاهد پرداختن به حوزه و روحانیون را نبودهایم و ابطحی به واسطه اینکه خودش این فضا را درک کرده، به خوبی توانسته است راوی حوزهای باشد که مردم کمتر با فضای آن آشنا هستند.
این کتاب 31 فصل دارد و ابطحی سعی کرده است که اشارههایی به مبارزات سیاسی قبل از انقلاب نیز داشته باشد.
در روزهایی که آلودگی هوا و البته سرما، بسیاری از مردم را خانه نشین کرده است، بهترین فرصت برای سفر به حوزه علمیه است. پس خواندن کتاب گذر خان را از دست ندهید.
این رمان را نشر ققنوس منتشر کرده است.
در ادامه بخشی از این رمان را بخوانید:
ممدسن نچنچی کرد و زیر لب گفت: «خدا به داد ما طلبهها برسه...». «الغرض، امشب در جلسه تفسیر دعوا خیلی بالا گرفت. از اون شبایی بود که تو دوست داشتی. جات واقعا خالی بود».
ممدسن استکان خالی چای را از دست پدرش گرفت. متکاها را روی تشک به دیوار تکیه داد و مرتب کرد. دست پدر را گرفت و آرام روی تشک همیشگی گذاشت تا تکیه دهد به دیوار. بعد دستش را گذاشت روی دست پدرش و ریشهای او را بوسید و گفت: «واقعا؟ سر چی دعوا شد؟».
«سر شهید جاوید. میدونی چندساله حوزه درگیر این کتابه».
«پس این بود ماجرا. جدل سر یه کتابه. آخه امروز اتفاقی شنیدم بچههای یکی از حجرهها سر همین کتاب داشتن به هم میپریدن». «ببین بابا، خودِ دستگاه این اختلافات رو درست میکنه، اون وقت دعواش رو ما میکنیم»
https://b2n.ir/s16246
@qoqnoospub
عصرایران؛ مصطفی داننده- یکی از مهمترین تاثیرات رُمان خواندن کسب تجربه و دیدن جهان با کمترین هزینه است. رمان ما را بدون سفر به نقاط مختلف دنیا میبرد و با فرهنگهای مختلف آشنا میکند.
کانال عصر ایران در تلگرام
کلیسای جامع نوتردام در قلب پاریس در آتش سوخت. نام این کلیسا برای بسیاری از ما که در ایران زندگی میکنیم، آشنا بود. بسیاری از ما از سوختن این کلیسا ناراحت شدیم گویی سالها با آن خاطره داریم.
دلیل این نزدیکی چه بود؟ کتاب گوژپشت نتردام.
بسیاری از ما شاهکار ویکتور هوگو را خواندهایم و به همین خاطر با این کلیسا احساس نزدیکی میکنیم.
اینها را نوشتم تا بگویم اگر دوست دارید به درون حوزۀ علمیۀ قم و نیز محافل و جلسات روحانیون این حوزه سرک بکشید بدون اینکه تجربه حضور در حوزه را داشته باشید، کتاب محمد علی ابطحی را از دست ندهید؛ روحانی اصلاحطلبی که او را به ریاست دفتر سید محمد خاتمی میشناسند و البته وبلاگ خواندنیاش در دهه ۸۰.
ابطحی در سالهایی که کار اجرایی نمیکند دست به قلم برده و رمان «گذرِ خان» را به نگارش درآورده است. رمان داستان پسری را روایت میکند که پدر روضهخوان نابینایی دارد و بنابراین ناچار است همهجا او را همراهی کند، از روضههای زنانه و مردانه گرفته تا مجالس و محافل مراجع تقیلد. گذرِ خان نام محلهای نام آشنا در قم است که بسیاری از اتفاقات این داستان در آنجا به وقوع میپیوندد.
محمدعلی ابطحی در مورد اولین رمان منتشر شده از خود میگوید: «اولین رمانم که مجوز نگرفت اما بعد از مدتها بالاخره رمان جدید من با نام گذر خان از سوی نشر ققنوس منتشر شد. در مورد اندرون حوزه علمیه قم شاید در ادبیات جهان داستانهای زیادی درباره شخصیتهای دینی و مذهبی و زندگی خصوصیشان نوشته شده باشد، اما در ایران کمتر این اتفاق افتاده.»
سوژه کتاب بسیار ناب است و تقریبا در حوزه رمان نویسی و داستان نویسی در ایران، شاهد پرداختن به حوزه و روحانیون را نبودهایم و ابطحی به واسطه اینکه خودش این فضا را درک کرده، به خوبی توانسته است راوی حوزهای باشد که مردم کمتر با فضای آن آشنا هستند.
این کتاب 31 فصل دارد و ابطحی سعی کرده است که اشارههایی به مبارزات سیاسی قبل از انقلاب نیز داشته باشد.
در روزهایی که آلودگی هوا و البته سرما، بسیاری از مردم را خانه نشین کرده است، بهترین فرصت برای سفر به حوزه علمیه است. پس خواندن کتاب گذر خان را از دست ندهید.
این رمان را نشر ققنوس منتشر کرده است.
در ادامه بخشی از این رمان را بخوانید:
ممدسن نچنچی کرد و زیر لب گفت: «خدا به داد ما طلبهها برسه...». «الغرض، امشب در جلسه تفسیر دعوا خیلی بالا گرفت. از اون شبایی بود که تو دوست داشتی. جات واقعا خالی بود».
ممدسن استکان خالی چای را از دست پدرش گرفت. متکاها را روی تشک به دیوار تکیه داد و مرتب کرد. دست پدر را گرفت و آرام روی تشک همیشگی گذاشت تا تکیه دهد به دیوار. بعد دستش را گذاشت روی دست پدرش و ریشهای او را بوسید و گفت: «واقعا؟ سر چی دعوا شد؟».
«سر شهید جاوید. میدونی چندساله حوزه درگیر این کتابه».
«پس این بود ماجرا. جدل سر یه کتابه. آخه امروز اتفاقی شنیدم بچههای یکی از حجرهها سر همین کتاب داشتن به هم میپریدن». «ببین بابا، خودِ دستگاه این اختلافات رو درست میکنه، اون وقت دعواش رو ما میکنیم»
https://b2n.ir/s16246
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
📌دیدار با ادبیات ملتها ورای حصارهای سیاسیاجتماعی آنها ممکن نیست، اما برای قضاوت دربارۀ همان ادبیات به نگاهی فرامرزی نیاز است، همانجایی که سیاستمداران و حاکمان قدرتشان موجب نمیشود درهای بستۀ دروازهها به رویشان باز شود. و کیست که تردید کند در این وظیفۀ ادبیات.
در چینِ تکحزبی، که از سویی اقتصاد دنیا را زیر سیطرۀ خود گرفته و از سوی دیگر در داخل مرزهایش آزادیهای سیاسی رنگباخته و کمجان است، نویسندگان و دگراندیشان همواره به دنبال ارائۀ تصویری واقعی از زندگی و جامعۀ خود بودهاند. واضح است که نویسندگان معاصر چین با میراثِ دشوار گذشته و حالِ مدام در حال تغییر چین دست به گریبان بوده و هستند. آنچه شاید در ادبیات ایران هم دیده میشود، گاه بهروشنی.
ادبیات چین در پی قتلعام میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ به سمت واقعیتگریزی حرکت کرد، گویی چارهای نداشت. درد و خشم و اندوهِ پس از آن واقعه چتری وسیع بر فرهنگ و ادبیات گستراند. اما آنچه در میان این رویدادها در خور توجه بود اعتقاد به «متوقف نشدن» بود. در همۀ عرصهها. تولیدات فرهنگی و ادبی در چین همگام با اقتصاد رونقدوست و سختلِگام آن حرکت کردند، تا جایی که طبق آمار در سالهای دهۀ ۲۰۱۴ چین به بزرگترین ناشر کتاب و مجله و روزنامه در جهان تبدیل شد.
📌مای جیا، نویسندۀ رمان مشهور «دریا دریا زندگی»، از مشهورترین نویسندگان این روزهای چین و البته ادبیات دنیاست. او، در کنار پنج نویسندۀ نامدار دیگر چین، ادبیات معاصر چین را نمایندگی میکند. نویسندگانی با سبک و سیاقی کاملاً متفاوت با نویسندگانِ قبل و حتی همدورۀ خود، اما پرمخاطب.
مای جیا در این رمان راهی بهتمامی متفاوت در پیش گرفته. ما، دیگر، صرفاً با مایجیای تریلرنویس روبهرو نیستیم، بلکه با مایجیایی روبهروییم که قصد دارد زندگی یک قهرمان را روایت کند. روایتی پرتعلیق و پردستانداز بر بستر تاریخ معاصر چین.
داستان از زاویۀ دید کودکی روایت میشود در دورانی شاید حدود صد سال پیش.
نویسنده، هنرمندانه، در خلال سطور کتاب به مخاطب نشان میدهد که زندگی درست بهسان دریاست، گاهی طوفانزده و سرد و گاهی آرام و گرم. گاهی ترسناک و گاهی کامبخش.
رمان مسحورکنندۀ مای جیا یکی از بهترین گزینهها برای دوستداران ادبیات در این روزهاست.
@qoqnoospub
در چینِ تکحزبی، که از سویی اقتصاد دنیا را زیر سیطرۀ خود گرفته و از سوی دیگر در داخل مرزهایش آزادیهای سیاسی رنگباخته و کمجان است، نویسندگان و دگراندیشان همواره به دنبال ارائۀ تصویری واقعی از زندگی و جامعۀ خود بودهاند. واضح است که نویسندگان معاصر چین با میراثِ دشوار گذشته و حالِ مدام در حال تغییر چین دست به گریبان بوده و هستند. آنچه شاید در ادبیات ایران هم دیده میشود، گاه بهروشنی.
ادبیات چین در پی قتلعام میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ به سمت واقعیتگریزی حرکت کرد، گویی چارهای نداشت. درد و خشم و اندوهِ پس از آن واقعه چتری وسیع بر فرهنگ و ادبیات گستراند. اما آنچه در میان این رویدادها در خور توجه بود اعتقاد به «متوقف نشدن» بود. در همۀ عرصهها. تولیدات فرهنگی و ادبی در چین همگام با اقتصاد رونقدوست و سختلِگام آن حرکت کردند، تا جایی که طبق آمار در سالهای دهۀ ۲۰۱۴ چین به بزرگترین ناشر کتاب و مجله و روزنامه در جهان تبدیل شد.
📌مای جیا، نویسندۀ رمان مشهور «دریا دریا زندگی»، از مشهورترین نویسندگان این روزهای چین و البته ادبیات دنیاست. او، در کنار پنج نویسندۀ نامدار دیگر چین، ادبیات معاصر چین را نمایندگی میکند. نویسندگانی با سبک و سیاقی کاملاً متفاوت با نویسندگانِ قبل و حتی همدورۀ خود، اما پرمخاطب.
مای جیا در این رمان راهی بهتمامی متفاوت در پیش گرفته. ما، دیگر، صرفاً با مایجیای تریلرنویس روبهرو نیستیم، بلکه با مایجیایی روبهروییم که قصد دارد زندگی یک قهرمان را روایت کند. روایتی پرتعلیق و پردستانداز بر بستر تاریخ معاصر چین.
داستان از زاویۀ دید کودکی روایت میشود در دورانی شاید حدود صد سال پیش.
نویسنده، هنرمندانه، در خلال سطور کتاب به مخاطب نشان میدهد که زندگی درست بهسان دریاست، گاهی طوفانزده و سرد و گاهی آرام و گرم. گاهی ترسناک و گاهی کامبخش.
رمان مسحورکنندۀ مای جیا یکی از بهترین گزینهها برای دوستداران ادبیات در این روزهاست.
@qoqnoospub
نیچه در یادداشتهای منتشرنشدهاش، که با عنوان ارادۀ معطوف به قدرت گردآوری شده است، مینویسد: «مایۀ ننگ فیلسوف است که بگوید "زیبایی و امر خیر یکساناند"؛ اگر در ادامه بیفزاید که "امر حقیقی نیز با آن دو یکی است"، باید پوست او را کَند. حقیقت زشت است. — به هنر چنگ میزنیم مبادا که حقیقت ما را به هلاکت برساند."
مفاهیم اساسی فلسفۀ هنر، ص. ۱۷۵
@qoqnoospub
مفاهیم اساسی فلسفۀ هنر، ص. ۱۷۵
@qoqnoospub