«این خانه از آنِ من است» شاید عبارتی کمی اندوهناک، اما آشناست، برای همۀ ما که وطنی و سرزمینی و جغرافیایی داریم از آنِ خود که نمیخواهیم از دستش بدهیم، ترکش کنیم و رهسپار دیاری و خانهای دیگر شویم. آری شاید ناچار شویم روزی به خانهای دیگر پناه ببریم و پناهی بجوییم. همۀ ما ریشههایی داریم درون خاکی و زمینی که به نظرمان پهناور است، هرچند کوچک باشد. که برایمان مأمن است هرچند کسانی به آن تعرض کرده باشند.
دورته هانزن، نویسنده، روزنامهنگار و زبانشناس مطرح آلمانی، در اولین رمانش درد و رنج و آرامش و مسرت، جنگ و آتشبس، پیری و جوانی، روستا، سنت و مدرنیته و مجموعهای از احساسات و مفاهیم متضاد را در قالب شخصیتهای مختلف به تصویر میکشد.
موضوع اصلی داستان بیخانمانی و پناه آوردن از سر ناچاری، به خانهای است که سقفش درب و داغان اما همچنان پابرجا روی شاهتیرش نشسته و رنگ سردرش بر اثر فرسوردگی رفته. نگاه انتقادی ولی در عین حال عمیقاً انسانی هانزن به این مضامین از ویژگیهای مهم این رمان است.
این کتاب، در سال ۲۰۱۵، جایگاه پرفروشترین کتاب را در فهرست ادبیات داستانی آلمان داشته.
#این_خانه_از_آن_من_است
@qoqnoospub
دورته هانزن، نویسنده، روزنامهنگار و زبانشناس مطرح آلمانی، در اولین رمانش درد و رنج و آرامش و مسرت، جنگ و آتشبس، پیری و جوانی، روستا، سنت و مدرنیته و مجموعهای از احساسات و مفاهیم متضاد را در قالب شخصیتهای مختلف به تصویر میکشد.
موضوع اصلی داستان بیخانمانی و پناه آوردن از سر ناچاری، به خانهای است که سقفش درب و داغان اما همچنان پابرجا روی شاهتیرش نشسته و رنگ سردرش بر اثر فرسوردگی رفته. نگاه انتقادی ولی در عین حال عمیقاً انسانی هانزن به این مضامین از ویژگیهای مهم این رمان است.
این کتاب، در سال ۲۰۱۵، جایگاه پرفروشترین کتاب را در فهرست ادبیات داستانی آلمان داشته.
#این_خانه_از_آن_من_است
@qoqnoospub