Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هرزهزن» داستان زنی ورزشکار و احتمالاً خوشهیکل است که هنوز به قول خودش برای مردها جذاب است، اما با مردی ازدواج کرده که نیازهای اصلیاش رو برآورده نمیکند و همه فکر و ذکر شوهرش کار است و پول. زن چیزی برای به دست آوردن در این زندگی ندارد، در واقع هر روز که میگذرد چیزی را از دست میدهد، سلامتیاش، جوانیاش و حتی رفاهی که شوهرش قولش را داده بوده. ژانین زنی است که نه زندگی دارد و نه آزادی و تنها دلخوشیاش این است که تنها نیست و مردش به او نیاز دارد، ژانین برای زندگی کردن دلیلی میخواهد و آن دلیل چیزی نیست جز نیاز شوهرش به او. اگر همین یک دلیل هم نبود، آنها خیلی سال پیش باید از یکدیگر جدا میشدند.
اما این همۀ داستان نیست، وقتی کامو مشغول نوشتن این مجموعه بوده دغدغۀ الجزایر را داشته و این دغدغه در جایجای این مجموعه دیده میشود، هم در لایههای آشکار داستان مثل فضای داستان که در الجزایر میگذرد و هم در لایههای پنهان داستان که این ویدئو سعی دارد به این لایههای پنهان کمی نزدیک شود.
#تبعید_و_سلطنت
#آلبر_کامو
#محمدرضا_عشوری
@qoqnoospub
اما این همۀ داستان نیست، وقتی کامو مشغول نوشتن این مجموعه بوده دغدغۀ الجزایر را داشته و این دغدغه در جایجای این مجموعه دیده میشود، هم در لایههای آشکار داستان مثل فضای داستان که در الجزایر میگذرد و هم در لایههای پنهان داستان که این ویدئو سعی دارد به این لایههای پنهان کمی نزدیک شود.
#تبعید_و_سلطنت
#آلبر_کامو
#محمدرضا_عشوری
@qoqnoospub