انتشارات ققنوس
5.14K subscribers
1.6K photos
581 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
کتاب شب های کوش آداسی
فرشته، دختري حساس و كشيده قامت و علاقه‌مند به مولانا و امامزاده داوود است. او پيماني نانوشته و مرموز با پسر‌خاله‌اش اسكندر دارد. روزي كه ميرزا ابوالفتح‌خان با پسرش پوريا براي تعمير كمك فنر اتومبيل خود به محل كار فرشته مي‌روند، وي با مشاهدة هويت و شخصيت و مدل بالاي اتومبيل آنها، در مي‌يابد كه پوريا به اهداف والا تمايل دارد و به ناگاه قلبش از جا كنده مي‌شود و تصميم مي‌گيرد با او براي زيارت مولانا به كوش آداسي برود. بازگشت همزمان اسكندر از آمريكا به مام ميهن بر پيچيدگي ماجرا مي‌افزايد و اثر را از چند صدايي بسزايي برخوردار مي‌كند. با ورود سرزدة صفر آقا (برادر ناتني اسكندر و مدير مرغداري فرهيختگان) به زندگي فرشته، ماجرا اعماقي جديد پيدا مي‌كند و حوادثي سراسر عشق و اشتياق و خودگذشتگي در قرنِ بي مهري‌ها شكل مي‌گيرد و در دهليزهاي نمور زمان سرازير مي‌گردد. در اين ميان، صفر آقا، به صورتي ناخواسته با شخصي به نام حاج قنبر همدست مي‌شود و حاج قنبر در پي احتمال دست داشتن فرشته در سرقت پرونده كنجالة وارداتي و دبة شيرة ملاير و صندوق گردوي تويسركان از صندوق عقب اتومبيلش موفق مي‌شود به تعقيب و تهديد او پرداخته، زخم‌هايي ناسور را بر قلبش وارد ساخته، آن را ريش ريش كند تا مثلثي عشقي را شكل دهد، مثلثي كه ضلع چهارمش صفرآقاست. ماجرا با خواب عجيبي كه فرشته مي‌بيند ادامه مي‌يابد كه در آن نمادهايي چون حملة غول‌هاي بياباني و اكوان ديو، پُك‌‌هاي سنگين و جانسوز مش‌اسدالله به قليان، گوسفند پروار و چاق و چله، هندوانه، كسية گوجة برغاني، عباس قادري و اركستر فيلارمونيك وين، چون بهمني سهمگين در مغز فرشته فوران مي‌كنند.
مشاهده اطلاعات این کتاب
http://qoqnoos.ir/bookdetails.aspx?BookId=1311
#درباره #شب_های کوش آداسی
کتاب سايه باد
داستان اين رمان در شهر بارسلون اسپانيا اتفاق مي‌افتد. نويسنده در اين باره نيز مي‌گويد: «بارسلون يك دلربايي، راز و حالت رمانتيك در داستان ايجاد مي‌كند. چيزهاي زيادي اين مكان، خيابان‌ها تاريخ و مردمش را بي‌همتا مي‌كند. گذشته از اين، آنجا زادگاه من است: جايي كه من آن را مثل كف دستم مي‌شناسم. مي‌خواستم از اين پس‌زمينة خارق‌العاده، به عنوان يك عنصر اساسي استفاده كنم، خيلي شبيه كارهايي كه رمان‌نويس‌هاي بزرگ قرن نوزدهم، همچون لندني كه ديكنز خلق كرده است يا پاريسي كه ويكتور هوگو و بالزاك و غيره خلق كرده‌اند.
وقتي رمان سايه باد نوشته شد استقبال گسترده جهاني از آن نظر بسياري از منتقدان را به اين موضوع جلب كرد و همة اين‌ها به داستان مهيج آن باز مي‌گردد. به شخصيت‌ها، خوشايند بودن زبان و تصويرسازي و تجربه‌اي كه از خواندن آن حاصل مي‌شود: «هنوز روزي را كه پدرم براي نخستين بار مرا به گورستان كتاب‌هاي فراموش شده برد به ياد دارم. اوايل تابستان 1945 بود... ما در خيابان‌هاي مدفون زير آسمان خاكستريِ بارسلونا راه مي‌رفتيم. پدرم هشدار داد كه در مورد چيزي كه امروز مي‌بيني، نبايد به احدي حرفي بزني، حتي به دوستت... هيچكس.» كتاب ساية باد بيش از يك سال در اسپانيا پرفروش‌ترين كتاب بود و پس از ترجمه به ساير زبان‌ها، به كتابي پرفروش در جهان تبديل شد.

مشاهده اطلاعات این کتاب
http://qoqnoos.ir/bookdetails.aspx?BookId=1312
#درباره #سايه_باد