بعدِپخش #مستند_قائم_مقام و میزگردی در ادامه تاییدافتراها به #آیت_الله_منتظری فرزندایشان طی نامه ای از #صداوسیما درخواست فرصتی برای حضور نماینده ای از بیت منتظری جهت پاسخگویی محتوایی به اینهمه تهمت وناروا کرده
حال منتظریم #صداوسیما مثل #احسان_علیخانی زمانی را دراختیارشان قراردهد
@sedayeslahat
حال منتظریم #صداوسیما مثل #احسان_علیخانی زمانی را دراختیارشان قراردهد
@sedayeslahat
چرا #آیت_الله_منتظری سکوت نکرد؟!/ پاسخ به پرسش عمادالدین باقی
باقی:
بعضی می گویند اگر شما این کار را نکرده بودید(اعتراض به اعدام زندانیان)، حساسیتها به وجود نمیآمد و شما بعد از فوت امام خمینی زمام رهبری را بدست می گرفتید.
آیتالله منتظری:
من هیچ وقت دنبال اینکه بخواهم رهبر شوم نبودم. آنچه وظیفهام بود انجام میدادم. معنی حرف آن بعضی این است که من بگذارم مردم را بکشند! خلاف شرع انجام شود برای اینکه بعد میخواهم رهبر شوم؟! اصلا و ابدا وجدانم به چنین امری راضی نمیشد. خدا را شاکرم، الان آرامش و سکون دارم، وجدانم هم راحت است چون آنچه وظیفه خود میدانستم انجام دادم.
(شهریور ۸۶، دیدگاهها،ج۳،ص ۲۲۵)
@mnnews
باقی:
بعضی می گویند اگر شما این کار را نکرده بودید(اعتراض به اعدام زندانیان)، حساسیتها به وجود نمیآمد و شما بعد از فوت امام خمینی زمام رهبری را بدست می گرفتید.
آیتالله منتظری:
من هیچ وقت دنبال اینکه بخواهم رهبر شوم نبودم. آنچه وظیفهام بود انجام میدادم. معنی حرف آن بعضی این است که من بگذارم مردم را بکشند! خلاف شرع انجام شود برای اینکه بعد میخواهم رهبر شوم؟! اصلا و ابدا وجدانم به چنین امری راضی نمیشد. خدا را شاکرم، الان آرامش و سکون دارم، وجدانم هم راحت است چون آنچه وظیفه خود میدانستم انجام دادم.
(شهریور ۸۶، دیدگاهها،ج۳،ص ۲۲۵)
@mnnews
🔴 چرا #آیت_الله_منتظری سکوت نکرد؟!/ پاسخ به پرسش عمادالدین باقی
باقی:
بعضی می گویند اگر شما این کار را نکرده بودید(اعتراض به اعدام زندانیان)، حساسیتها به وجود نمیآمد و شما بعد از فوت امام خمینی زمام رهبری را بدست می گرفتید.
آیتالله منتظری:
من هیچ وقت دنبال اینکه بخواهم رهبر شوم نبودم. آنچه وظیفهام بود انجام میدادم. معنی حرف آن بعضی این است که من بگذارم مردم را بکشند! خلاف شرع انجام شود برای اینکه بعد میخواهم رهبر شوم؟! اصلا و ابدا وجدانم به چنین امری راضی نمیشد. خدا را شاکرم، الان آرامش و سکون دارم، وجدانم هم راحت است چون آنچه وظیفه خود میدانستم انجام دادم.
(شهریور ۸۶، دیدگاهها،ج۳،ص ۲۲۵)
@sedayeslahat
باقی:
بعضی می گویند اگر شما این کار را نکرده بودید(اعتراض به اعدام زندانیان)، حساسیتها به وجود نمیآمد و شما بعد از فوت امام خمینی زمام رهبری را بدست می گرفتید.
آیتالله منتظری:
من هیچ وقت دنبال اینکه بخواهم رهبر شوم نبودم. آنچه وظیفهام بود انجام میدادم. معنی حرف آن بعضی این است که من بگذارم مردم را بکشند! خلاف شرع انجام شود برای اینکه بعد میخواهم رهبر شوم؟! اصلا و ابدا وجدانم به چنین امری راضی نمیشد. خدا را شاکرم، الان آرامش و سکون دارم، وجدانم هم راحت است چون آنچه وظیفه خود میدانستم انجام دادم.
(شهریور ۸۶، دیدگاهها،ج۳،ص ۲۲۵)
@sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
مستند ما و مستند شما!
"ما حق داریم هر نوع "مستند"ی را علیه هر کس به هر گونه که بخواهیم، بسازیم و پخش کنیم اما اگر شما بخواهید در پاسخ آن "مستند" مستند دیگری بسازید، تمام اسناد و مدارکتان را ضبط میکنیم!"
خب، این هم تعریف تازهای از "آزادی بیان" در کشور ماست که تن متفکران عصر روشنگری را در گور میلرزاند!
#فیلم_مستند
#آیت_الله_منتظری
#آزادی_بیان
#عصر_روشنگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
مستند ما و مستند شما!
"ما حق داریم هر نوع "مستند"ی را علیه هر کس به هر گونه که بخواهیم، بسازیم و پخش کنیم اما اگر شما بخواهید در پاسخ آن "مستند" مستند دیگری بسازید، تمام اسناد و مدارکتان را ضبط میکنیم!"
خب، این هم تعریف تازهای از "آزادی بیان" در کشور ماست که تن متفکران عصر روشنگری را در گور میلرزاند!
#فیلم_مستند
#آیت_الله_منتظری
#آزادی_بیان
#عصر_روشنگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴تا جنینی کار خون آشامی است!
#احمد_زیدآبادی؛
جنگ و خونریزی و قساوت بر سر باورهای مذهبی و غیر مذهبیِ آدمیان، چنان چهرۀ تاریخ را سیاه کرده است که فریاد آن از این ستمگری بلند است.
ریشۀ عموم این خونریزیها را باید در قدرتطلبی خواص و خامی و تعصب و نارشدیافتگی و ناآگاهی عوام جستجو کرد؛ دو پدیدهای که از کینهتوزی و نفرتپراکنی و ستیزهجویی ارتزاق میکنند و به آدمکشی و حتی خودزنیِ ناخواسته بر سر موضوعات بیاهمیت و اختلافات بیمبنا ختم میشوند.
تاریخ به ما میگوید؛ زیر نقابِ هر گونه تعصبِ خشکِ مذهبی یا نژادی یا قومی یا ایدئولوژیک حسی از نفرت به همنوع و میل به کشتار آنها نهفته است.
به قول مولانا:
این جهان همچون درختست ای کرام
ما برو چون میوههای نیمخام
سخت گیرد خامها مر شاخ را
زانک در خامی نشاید کاخ را
چون بپخت و گشت شیرین لبگزان
سست گیرد شاخها را بعد از آن
چون از آن اقبال شیرین شد دهان
سرد شد بر آدمی ملک جهان
سختگیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خونآشامی است
خداوند روان آیتالله منتظری را قرین رحمت بینهایت خود کند که با پیشنهاد هفتۀ وحدت، پایهای برای پایان خصومتهای فرقهای را بین اهل تسنن و تشیع در ایران بنا نهاد.
اگر از آن دسته از خشکاندیشان متعصبی که همچنان بر آتش اختلافات فرقهای میدمند، صرفِ نظر کنیم، متأسفانه برخی از حامیانِ متظاهرِ تقریب مذهبی بین مسلمانان نیز این موضوع را اقدامی صرفاً تاکتیکی برای مقابله با "دشمنِ مشترک" و در نتیجه امری گذرا میدانند و از همین رو، نه فقط "تساهل مذهبی" را تقبیح میکنند بلکه با هر فرصت و به هر بهانهای، پرده از نفرتِ فرقهگرایانۀ خود برمیدارند!
چنین رویهای طبعاً به سالوس و ریا و نفاق و بیاعتمادی متقابل میانجامد و نه فقط تلاشهای تقریب را به هدر میدهد، بلکه تقابل و تخاصم بینِ فرقهای را پیچیدهتر و بغرنجتر میکند.
از این گذشته، در جهان امروز همزیستی مسالمتآمیز به پیروان فرقههای مختلف درون یک دین محدود نمیشود. همزیستی بینِ ابناء بشر فارغ از نوع نگاه فیزیکی و متافیزیکی آنها ضرورت دنیای کنونی است و اگر مسلمانان با آن سازگار نشوند بزرگترین بازندۀ منازعات ناشی از آن خواهند شد.
باری غرض از این مطلب، نه بحثی مبسوط در بارۀ تقریب و یا الزامِ منطقیِ تساهل دینی بلکه بیان خاطرهای از دوران حبس انفرادی است که به این موضوعات مربوط میشود.
در سال 88 پس از تحمل چند ماه انفرادی بدون لحظهای هواخوری و یا حتی وجود یک ورق برای مطالعه، سرانجام امکان دسترسی به برخی کتابهای دینی فراهم شد. طبعاً من نهجالبلاغه را درخواست کردم که متنی از آن را با ترجمۀ شیخ محمد دشتی در اختیارم گذاشتند.
این ترجمه متأسفانه با گرایشِ تند فرقهگرایانه و با افزودن پاورقیهای بسیار سطحی و بیربط صورت گرفته بود به طوری که در آن تنگنا، مطالعۀ هر برگش بر تخریب اعصابم افزود. مترجم در خصومت با خلفا تا آنجا پیش رفته بود که خطبۀ معروف امامعلی بر سر مزار خلیفۀ دوم را نیز نفی کرده و آن را به ستایش امام از سلمان فارسی نسبت داده بود با این ادعا که امام علی قهراً نمیتوانسته سخنی ستایشآمیز نسبت به عمربن خطاب بر زبان رانده باشد!
بعدها در مراجعه به کتابخانههای عمومی بخصوص کتابخانههای مدارس متوجه شدم که این ترجمه در همۀ آنها به وفور یافت میشود چنانکه گویی ارادهای سیاسی برای توزیع گستردۀ آن در کار بوده است.
واقعاً نسبت ابن نوع ارادهها با ادعای تقریب چیست؟
#آیت_الله_منتظری
#تقریب_مذاهب
#سلول_انفرادی
#خلفای_راشدین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
جنگ و خونریزی و قساوت بر سر باورهای مذهبی و غیر مذهبیِ آدمیان، چنان چهرۀ تاریخ را سیاه کرده است که فریاد آن از این ستمگری بلند است.
ریشۀ عموم این خونریزیها را باید در قدرتطلبی خواص و خامی و تعصب و نارشدیافتگی و ناآگاهی عوام جستجو کرد؛ دو پدیدهای که از کینهتوزی و نفرتپراکنی و ستیزهجویی ارتزاق میکنند و به آدمکشی و حتی خودزنیِ ناخواسته بر سر موضوعات بیاهمیت و اختلافات بیمبنا ختم میشوند.
تاریخ به ما میگوید؛ زیر نقابِ هر گونه تعصبِ خشکِ مذهبی یا نژادی یا قومی یا ایدئولوژیک حسی از نفرت به همنوع و میل به کشتار آنها نهفته است.
به قول مولانا:
این جهان همچون درختست ای کرام
ما برو چون میوههای نیمخام
سخت گیرد خامها مر شاخ را
زانک در خامی نشاید کاخ را
چون بپخت و گشت شیرین لبگزان
سست گیرد شاخها را بعد از آن
چون از آن اقبال شیرین شد دهان
سرد شد بر آدمی ملک جهان
سختگیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خونآشامی است
خداوند روان آیتالله منتظری را قرین رحمت بینهایت خود کند که با پیشنهاد هفتۀ وحدت، پایهای برای پایان خصومتهای فرقهای را بین اهل تسنن و تشیع در ایران بنا نهاد.
اگر از آن دسته از خشکاندیشان متعصبی که همچنان بر آتش اختلافات فرقهای میدمند، صرفِ نظر کنیم، متأسفانه برخی از حامیانِ متظاهرِ تقریب مذهبی بین مسلمانان نیز این موضوع را اقدامی صرفاً تاکتیکی برای مقابله با "دشمنِ مشترک" و در نتیجه امری گذرا میدانند و از همین رو، نه فقط "تساهل مذهبی" را تقبیح میکنند بلکه با هر فرصت و به هر بهانهای، پرده از نفرتِ فرقهگرایانۀ خود برمیدارند!
چنین رویهای طبعاً به سالوس و ریا و نفاق و بیاعتمادی متقابل میانجامد و نه فقط تلاشهای تقریب را به هدر میدهد، بلکه تقابل و تخاصم بینِ فرقهای را پیچیدهتر و بغرنجتر میکند.
از این گذشته، در جهان امروز همزیستی مسالمتآمیز به پیروان فرقههای مختلف درون یک دین محدود نمیشود. همزیستی بینِ ابناء بشر فارغ از نوع نگاه فیزیکی و متافیزیکی آنها ضرورت دنیای کنونی است و اگر مسلمانان با آن سازگار نشوند بزرگترین بازندۀ منازعات ناشی از آن خواهند شد.
باری غرض از این مطلب، نه بحثی مبسوط در بارۀ تقریب و یا الزامِ منطقیِ تساهل دینی بلکه بیان خاطرهای از دوران حبس انفرادی است که به این موضوعات مربوط میشود.
در سال 88 پس از تحمل چند ماه انفرادی بدون لحظهای هواخوری و یا حتی وجود یک ورق برای مطالعه، سرانجام امکان دسترسی به برخی کتابهای دینی فراهم شد. طبعاً من نهجالبلاغه را درخواست کردم که متنی از آن را با ترجمۀ شیخ محمد دشتی در اختیارم گذاشتند.
این ترجمه متأسفانه با گرایشِ تند فرقهگرایانه و با افزودن پاورقیهای بسیار سطحی و بیربط صورت گرفته بود به طوری که در آن تنگنا، مطالعۀ هر برگش بر تخریب اعصابم افزود. مترجم در خصومت با خلفا تا آنجا پیش رفته بود که خطبۀ معروف امامعلی بر سر مزار خلیفۀ دوم را نیز نفی کرده و آن را به ستایش امام از سلمان فارسی نسبت داده بود با این ادعا که امام علی قهراً نمیتوانسته سخنی ستایشآمیز نسبت به عمربن خطاب بر زبان رانده باشد!
بعدها در مراجعه به کتابخانههای عمومی بخصوص کتابخانههای مدارس متوجه شدم که این ترجمه در همۀ آنها به وفور یافت میشود چنانکه گویی ارادهای سیاسی برای توزیع گستردۀ آن در کار بوده است.
واقعاً نسبت ابن نوع ارادهها با ادعای تقریب چیست؟
#آیت_الله_منتظری
#تقریب_مذاهب
#سلول_انفرادی
#خلفای_راشدین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴لغو سخنرانی در دقیقۀ 90
#احمد_زیدآبادی؛
وقتی که به مناسبت میلاد پیامبر از طرف " جلسۀ دورهای ستاد سوم محرم" برای سخنرانی در بارۀ ابتکارِ وحدتآفرین زندهیاد آیتالله منتظری به شهر نجف آباد اصفهان دعوت شدم، نخستین پرسشم از مسئولان ستاد این بود که آیا برای سخنرانیام در حسینیۀ اعظم شهر مجوز لازم را گرفتهاند؟
پاسخ شان این بود که این جلسه معمولاً برنامههای خود را به طور منظم برگزار میکند و نیازی به اخذ مجوز ندارد.
به آنها توضیح دادم که با توجه به حساسیتهای موجود، بعید میدانم سخنرانی مرا در نجفآباد تحمل کنند، بنابراین اگر هم نیاز به اخذ مجوز نیست، لازم است برنامه را به طور دقیق اطلاع رسانی کنند تا اگر مسئولان شهر با آن مخالفند، غافلگیر نشوند و دست به رفتارهای ایذایی نزنند.
مسئولان ستاد این پیشنهاد را پذیرفتند و جزئیات برنامه را رسانهای کردند. یک شبانه روز پس از آن، من نیز پوستر مربوط به برنامه را روی همین کانال نشر دادم و چون علامتی از مخالفت مسئولان شهر نشان داده نشد، قبل از ظهر پنجشنبه به اتفاق یکی از دوستان راهی نجف آباد شدم.
دمدمای غروب به نجف آباد رسیدیم. میزبانان که روحانیونی بسیار مهربان و خوشرو بودند، به استقبال آمدند و در پاسخ به پرسش من که تا حسینیۀ اعظم چقدر راه است، با احساسی از شرمساری اشاره کردند که اتفاقاتی رخ داده است!
اتفاق مورد اشارۀ آنها این بود که شورای تأمین شهر چند ساعت پیش از شروع برنامه، جلسه برگزار کرده و بعد به آنها اطلاع داده است که امکان سخنرانی من در نجفآباد وجود ندارد و برنامه باید لغو شود!
به آنها گفتم؛ از روز سهشنبه این برنامه رسانهای شده بود، پس چرا پیش از عزیمتم به نجفآباد مخالفتشان را اعلام نکردند؟ این پرسش را خودشان هم با اعضای شورای تأمین شهر در میان گذاشته و چنین پاسخ شنیده بودند که تا ظهر پنجشنبه از موضوع اطلاع نداشتهاند!
نظر اعضای ستاد اما این بود که قصدشان آزار و اذیت بوده است.
به هر حال، برنامۀ سخنرانی من لغو شد؛ اما امام جماعت حسینیه و یکی از سرداران سابق سپاه در مقابل جمعیتی هزار نفری که بسیاری از آنها از اصفهان و دیگر شهرهای استان برای شنیدن سخنرانی به نجفآباد آمده بودند، در صحبتهایشان حساب مسئولان شهر را کف دستشان گذاشتند!
این سفر اما بیهوده نبود. در گفتگو با برخی چهرههای روحانی نجفآباد و دوستان اصفهانی، در فهم و تجربۀ آنها از حوادث جاری کشور سهیم شدم. در نوشتههای آینده به این تجربهها اشاره خواهم کرد.
#آیت_الله_منتظری
#نجف_آباد
#شورای_تأمین
#اصفهان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
وقتی که به مناسبت میلاد پیامبر از طرف " جلسۀ دورهای ستاد سوم محرم" برای سخنرانی در بارۀ ابتکارِ وحدتآفرین زندهیاد آیتالله منتظری به شهر نجف آباد اصفهان دعوت شدم، نخستین پرسشم از مسئولان ستاد این بود که آیا برای سخنرانیام در حسینیۀ اعظم شهر مجوز لازم را گرفتهاند؟
پاسخ شان این بود که این جلسه معمولاً برنامههای خود را به طور منظم برگزار میکند و نیازی به اخذ مجوز ندارد.
به آنها توضیح دادم که با توجه به حساسیتهای موجود، بعید میدانم سخنرانی مرا در نجفآباد تحمل کنند، بنابراین اگر هم نیاز به اخذ مجوز نیست، لازم است برنامه را به طور دقیق اطلاع رسانی کنند تا اگر مسئولان شهر با آن مخالفند، غافلگیر نشوند و دست به رفتارهای ایذایی نزنند.
مسئولان ستاد این پیشنهاد را پذیرفتند و جزئیات برنامه را رسانهای کردند. یک شبانه روز پس از آن، من نیز پوستر مربوط به برنامه را روی همین کانال نشر دادم و چون علامتی از مخالفت مسئولان شهر نشان داده نشد، قبل از ظهر پنجشنبه به اتفاق یکی از دوستان راهی نجف آباد شدم.
دمدمای غروب به نجف آباد رسیدیم. میزبانان که روحانیونی بسیار مهربان و خوشرو بودند، به استقبال آمدند و در پاسخ به پرسش من که تا حسینیۀ اعظم چقدر راه است، با احساسی از شرمساری اشاره کردند که اتفاقاتی رخ داده است!
اتفاق مورد اشارۀ آنها این بود که شورای تأمین شهر چند ساعت پیش از شروع برنامه، جلسه برگزار کرده و بعد به آنها اطلاع داده است که امکان سخنرانی من در نجفآباد وجود ندارد و برنامه باید لغو شود!
به آنها گفتم؛ از روز سهشنبه این برنامه رسانهای شده بود، پس چرا پیش از عزیمتم به نجفآباد مخالفتشان را اعلام نکردند؟ این پرسش را خودشان هم با اعضای شورای تأمین شهر در میان گذاشته و چنین پاسخ شنیده بودند که تا ظهر پنجشنبه از موضوع اطلاع نداشتهاند!
نظر اعضای ستاد اما این بود که قصدشان آزار و اذیت بوده است.
به هر حال، برنامۀ سخنرانی من لغو شد؛ اما امام جماعت حسینیه و یکی از سرداران سابق سپاه در مقابل جمعیتی هزار نفری که بسیاری از آنها از اصفهان و دیگر شهرهای استان برای شنیدن سخنرانی به نجفآباد آمده بودند، در صحبتهایشان حساب مسئولان شهر را کف دستشان گذاشتند!
این سفر اما بیهوده نبود. در گفتگو با برخی چهرههای روحانی نجفآباد و دوستان اصفهانی، در فهم و تجربۀ آنها از حوادث جاری کشور سهیم شدم. در نوشتههای آینده به این تجربهها اشاره خواهم کرد.
#آیت_الله_منتظری
#نجف_آباد
#شورای_تأمین
#اصفهان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
⚫️⚫️⚫️چقدر جایش خالیست این انسان بزرگ.! فقیهی که سلوک عملی و شخصیت اخلاقی اش جلوتر از دیدگاه فقهی اش بود، با همه وجود از حقوق زندانیان و اعدامیان دفاع می کرد و غم آنان را داشت، تنها فقیهی بود که در کتاب خود حتی در دهه شصت از حقوق مخالفان گفت و قربانی دفاع از منافع وحقوق کسانی شد که قبول شان نداشت.
روحش شاد
#آیت_الله_منتظری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
روحش شاد
#آیت_الله_منتظری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat