"صدای ملّت" ستاد مردمی حامیان دکتر مسعود پزشکیان
7.91K subscribers
141K photos
69K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
درب ورودی «باستی هیلز لواسان» دوباره بسته شد؟

طبقه بورژوا همچنان می‌تازد

یکی از مخاطبان پیام داده که «پس از جنجال ها وسر وصداهای فراوان، به شهرک مشهور به ⁧#باستی_هیلز⁩ لواسان رفتم،گیت ورودی را برداشتند و طناب گذاشتند!نگهبان به هیچ وجه اجازه بازدید نداد!ورود همچنان ممنوع!

گویا سر وصداها که خوابید، آش همان آش و کاسه همان کاسه»

مصطفی فقیهی



#عضو
یت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
لواسان، پایتخت ‌زمین‌خواری

📌از دادگاه #طبری تا پرونده بابک زنجانی، از ماجرای #قاضی_منصوری تا «حسن میرمحمدعلی» و دختر نعمت‌زاده، از پرونده سلطان‌های مختلف تا دادگاه متخلفان کمتر شناخته‌شده، کمتر پرونده فساد و تخلفی را می‌توان دید که اسم لواسان به‌نوعی در آن نباشد؛ منطقه‌ای خوش‌آب‌و‌هوا، محبوب و گران‌قیمت در نزدیکی تهران که حالا بیشتر از آنکه به کیفیت هوا و زمینش معروف باشد، نامش به فساد و غارت و تخلف اقتصادی گره خورده است.دلیلی که باعث می‌شود تصرف زمین و کندن کوه و تپه و زمین‌خواری در آن وسوسه‌برانگیزتر از هر جای دیگری باشد. یک سال پیش، یعنی در تابستان سال 98، به گفته مشاوران املاک در لواسان قیمت زمین کلنگی در برخی مناطق لواسانات دست‌کم متری 45 تا 50 میلیون تومان بود. حالا و پس از افزایش چندبرابری قیمت‌ها این نرخ به بالای 150 میلیون تومان نیز رسیده است.

📌ماجرای فساد و زمین‌خواری در این شهر چنان بالا گرفته که پیش ‌از ‌این، حجت‌الاسلام سید‌سعید لواسانی، امام جمعه لواسان، در گفت‌وگو با خبرگزاری آنا درباره موضوع زمین‌خواری در لواسان این‌طور گفته بود: «متأسفانه در منطقه ما موضوع ساخت‌وساز غیرقانونی، غیرمجاز و غیرعاقلانه و مباحثی درباره زمین‌خواری و کوه‌خواری بیداد می‌کند. افراد دارای قدرت و ثروت با اقدامات خود وضعیت این منطقه را به‌طور‌کلی دگرگون کرده‌اند».

📌 یکی از جدیدترین پرونده‌هایی که نام لواسان را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت، پرونده پر از حاشیه و جنجال #اکبر_طبری، از مسئولان سابق قوه قضائیه است. او در یکی از جلسات دادگاه خود در واکنش به صحبت‌های نماینده دادستان درباره رشوه‌گرفتنش از متهمان دیگر این پرونده این‌طور پاسخ داد: «من و نجفی و مشایخ مثل سه برادریم. اگر من ۸۰۰ میلیارد هم بخواهم، این برادرانم می‌دهند. اگر کل لواسان و کارخانه‌اش را بخواهم، به نام من می‌کند! این رفاقت است. اگر شما از این دوستان ندارید، به من ارتباطی ندارد. اگر آنها نیز از من بخواهند، من نیز برای آنها انجام می‌دهم».

📌#بابک_زنجانی صاحب یکی از معروف‌ترین و پرسروصداترین پرونده‌های تخلف اقتصادی بود که در اوایل دهه 90 رکوردهای زیادی را به نام خود ثبت کرد. او هم از ملک‌های گران‌بهای لواسان بی‌نصیب نبود و یکی از معروف‌ترین ویلاهای این منطقه به نام اوست؛ ویلایی که هم به خاطر قیمتش معروف بود و هم برخی حاشیه‌هایش.

📌دو پرونده دیگری که مدتی است خبری شده‌اند و هنوز هم در جریان هستند، یکی مربوط به تخلف #شبنم_نعمت‌زاده است و دیگری مربوط به #داماد_علی_شمخانی که هر دو هم ویلاهایی در لواسان دارند؛ ویلاهایی که حکم تخریب هر دو صادر شده است.دستور تخریب این ویلا اسفند سال 97 صادر شد؛ همان موقع شهرداری لواسان اعلام کرد بر‌اساس حکم قضائی، ویلای دختر وزیر سابق که غیرقانونی ساخته شده بود، تخریب میشود.
فسادها و زمین‌خواری در لواسان به‌قدری گسترده و پر‌دامنه است که بهمن سال گذشته فرماندار شهرستان شمیرانات خبر داد شهردار لواسان، دو عضو شورای شهر و دو کارمند شهرداری بازداشت شده‌اند. سیاوش شهریور گفت این افراد به اتهام «تخلفات مالی» بازداشت شده‌اند. برخی رسانه‌ها دلیل بازداشت ابن افراد را در ارتباط با تخلف در ساخت وساز شهرک لوکس معروف به #باستی_هیلز در محدوده‌ای بیش از یک‌ میلیون متر‌مربع در منطقه «کلاک» در لواسان اعلام کرده‌اند.

📌#ترانه_یلدا، معمار و تهران‌شناس، در گفت‌وگو با «شرق»، درباره این منطقه می‌گوید: لواسان در زمان قدیم همان روستای گلندوئک بود. روستایی که پولدارها آنجا باغ می‌خریدند. شهرداری لواسان در ابتدای تأسیس در همین محله #گلندوئک احداث شد. شهر فرحناز نام سابق شهر لواسان بود که در دوره پهلوی دوم برای مدت کوتاهی بر روی این شهر نهاده بودند که با اعتراض اهالی مجددا به‌صورت شهر لواسان نام‌گذاری شد. تا مدت‌های زیادی لواسان جای مهمی جز یک منطقه خوش‌آب‌و‌هوا نبود. در سال‌های منتهی به انقلاب قرار شده بود گلندوئک تبدیل به شهرکی دیپلماتیک شود؛ جایی امن برای زندگی خارجیانی که برای روابط دیپلماتیک در ایران هستند و منازل سفرا و سیاست‌مداران خارجی مقیم کشور به آنجا منتقل شود اما این طرح هیچ‌وقت اجرائی نشد.

📌او می‌گوید: «هرچه تهران غیرقابل زندگی‌تر شد، پولدارترها به طرف لواسان نقل‌مکان کردند. از آن طرف باغ‌های تهران به پولدارهای جدید فروخته شد و جایشان را برج و برج‌باغ گرفت؛ اقشاری که از این باغات استفاده می‌کردند، مشابه آن را برای خودشان در لواسان ساختند و از همین‌جا جابه‌جایی مسکن طبقات مرفه اتفاق افتاد./شرق

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴اینجی کُلِّش واس ماس

#محمد_فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

#مهران_مدیری و نویسندگان آثارش شاید مهم‌ترین خالقان آثار طنز تلویزیونی دو دهه اخیر ایران بوده‌اند. آن‌ها در #شب‌های_برره اقتصادی تک‌محصولی (نخود)، اعتیاد به این اقتصاد (گَرد نخود)، توهم ناشی از آن (دیدن خُرزو خان)، منازعات بی‌حاصل و بی‌مبنای جناح‌های سیاسی، افتتاح مضحک برخی طرح‌های عمرانی، محوریت یافتن پول (عبارت پول وَدِه) ... و از همه بیشتر «تنهایی و در تبعید بودن عقل» (کیانوش استقرارزاده، روزنامه‌نگار تبعیدی) را به تصویر کشیدند. تولید و پخش اثر از مهر تا بهمن 1384 نیز تصادفی نبود.

مدیری و نویسندگانش در «#مرد_هزار_چهره» و «#مرد_دو_هزار_چهره» نیز آدمی را به تصویر کشیدند که اشتباهی بود و نماد همه آدم‌های اشتباهی است که اصلاً قرار نبوده یا نمی‌شده مهم باشند اما شده‌اند. مدیری و نویسندگانش حتی نام فامیل قهرمان داستان - مسعود شصت‌چی - را هم دقیق و هدفمند انتخاب کرده بودند.

مدیری و نویسندگانش در «قهوه تلخ» (پخش از 23 شهریور 1389) قجری شدن دولت‌داری و حکمرانی را به طنز درآوردند. «نیما زند کریمی» که به گمان من همان کیانوش استقرارزاده، «عقل تنها و در تبعید» شب‌های برره است این بار با خوردن #قهوه_تلخ به پنج سال تاریخ گمشده ایران می‌رود. این پنج سال هیچ پنج سال مشخصی نیست و می‌تواند نماد هر لحظه‌ای از تاریخ مملکت باشد.

مدیری در قهوه تلخ هم نکات مهمی را به تصویر می‌کشد: رئیس نظمیه‌ای که می‌تواند بدهد «پدر پدر پدر پدرسوخته» هر متهمی – از جمله عقل تنهای در تبعید، نیما زند کریمی - را بی‌دلیل درآورند، شیوه اداره خزانه، نظام اداری، فقدان #گردش_نخبگان و در عوض #رسوب_نخبگان و قجری شدن کامل نظام اداری و اداره – که مدیری در شب‌های برره پیش‌بینی کرده بود - در آن پنج سال گمشده از تاریخ. بوروکراسی قجری در آن‌جا به اوج می‌رسد و به تصویر کشیدن یکباره درباریان در متروی تهران در دنیای معاصر، یکی از اوج‌های طنزپردازی مهران مدیری و نویسندگان آثار اوست.

من اما فکر می‌کنم مدیری مهم‌ترین حرفش را در سریال «#در_حاشیه» زده است. هومن صحرایی، همان کیانوش استقرارزاده و نیما زند وکیلی شب‌های برره و قهوه تلخ، متخصص در زمینه رشته‌ای خاص از علم پزشکی (نمادی از عقل و تخصص) است که اصلاً مشتری هم ندارد. او مأمور می‌شود تا یک مرکز درمانی را – که چند دهه متروک مانده - احیا و اداره کند و دوباره اطرافش را افرادی شبیه ساکنان برره یا درباریان قهوه تلخ می‌گیرند: یک جراح پلاستیک کلاهبردار، دارنده مدرکی تقلبی و بی‌ارزش از جایی ناشناخته در فیلیپین و «کَنگَر زِهتاب» که خود را مالک مرکز درمانی می‌داند.

پزشکان و وزارت بهداشت در زمان پخش سریال اصلی‌ترین شاکیان و مدعیان پخش «در حاشیه» شدند اما به گمان من مدیری و نویسندگانش به فراتر از این می‌نگریستند. تصور می‌کنم مهم‌ترین عبارتی را که در آن سریال بیان می‌شد و مرکزی‌ترین مفهوم کار بود کَنگر زهتاب (با بازی جواد رضویان) صدها بار تکرار کرد: «#اینجی_کلش_واس_ماس».

تصور می‌کنم مدیری و نویسندگانش – خودآگاه یا به‌واسطه ادراکی که هنرمند ناشی از زیست اجتماعی و تخیل به آن دست می‌یابد – حضور، بروز و تقویت شدن قشر، دیدگاه، عاملان و کسانی را صورتبندی و به مخاطب ارائه می‌کردند که به پشتوانه قدرت و ناکارآمدی به «اینجی کُلِّش واس ماس» معتقدند و/یا عمل می‌کنند.

«اینجی کُلِّش واس ماس» نقد رویکرد-کسانی است که به پشتوانه قدرت و/یا ناکارآمدی در حال فساد و چپاول منابع و منافع از طرق مختلف (#ارز_4200، #قیر_رایگان، #وقف_دماوند، واگذاری #جنگل_هیرکانی، #مجوز_واردات، #انحصار_رسانه و ...) است. خروجی‌ این وضع هم از یک سو ثروت‌های افسانه‌ای #باستی_هیلز و در سوی دیگر #گورخوابی، #سقوط_ارزش_پول، توسعه فقر و #آسیب_اجتماعی است.

«اینجی کُلِّش واس ماس» فقط نقد ناکارآمدی و غارت اقتصادی نیست بلکه نقدی سیاسی هم هست، نقد رویکرد-کسانی که اعتقاد دارند ما خودمان بهتر می‌دانیم چه چیز به صلاح است، خودمان تصمیم می‌گیریم، اداره می‌کنیم و تشخیص می‌دهیم چقدر خوب اداره کرده‌ایم/می‌کنیم.

«اینجی کُلِّش واس ماس» جمع‌بندی ایده‌های مدیری در دو دهه گذشته است. این جمله همان قدر حاصل سیر آثار مدیری در دو دهه گذشته است که واقعیت متناظر با آن در دو دهه گذشته رشد کرده و بسط یافته است. دو دهه برای تحقق «اینجی کُلِّش واس ماس» در دنیای واقعی وقت و تلاش صرف شده است.

وضع وقتی بهبود می‌یابد که «اینجی» (ایران) کُلِّش (سیاست، اقتصاد، جامعه، محیط‌زیست، تاریخ و فرهنگ) برای همه ایرانیان – به تفاوت هر رنگ و زبان – باشد و هیچ کس در عمل نگوید: شما نمی‌فهمید، «اینجی کُلِّش واس ماس».

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
واقعیت‌های فیش‌های نجومی امیرکبیر/ از للـه‌گانی تا بهمئی و بازی خوردن صداوسیما و وزارت رفاه!

یاشار سلطانی

۱- پتروشیمی امیرکبیر زیر مجموعه بانک رفاه است که مدیرعامل آن توسط مدیرعامل بانک مشخص می‌شود.

۲- اسماعیل للـه‌گانی از مدیران بانک صادرات و از اولین حقوق نجومی بگیرانی بود که برکنار شد اما در سال ۹۸ همزمان با شهادت حاج قاسم و بهره بردن از فضای رسانه ای آن موقع به سمت مدیرعامل فعلی بانک رفاه منصوب شد.

۳- للـه‌گانی در شهریور ۹۹ فردی به‌نام بهمئی را بعنوان مدیرعامل "شرکت رفاه تجارت پردیس" از زیر مجموعه های بانک رفاه منصوب کرد که در حوزه بازرگانی فعالیت می‌کرد.

۴- در آن مقطع مدیرعامل پتروشیمی امیرکبیر فردی سالم و متخصص به نام پهلوانی بود.
سود مجموعه در سال ۹۸ حدود ۳۴۰ میلیارد بود که پس از انتصاب پهلوانی به حدود ۴۰۰۰ میلیارد در سال ۹۹ رسید. چیزی حدود ۱۰۴۵ درصد افزایش!

۵- پهلوانی چون به سفارش‌های للـه‌گانی برای دادن فروش محصولات امیرکبیر به بهمئی در شرکت رفاه تجارت پردیس و همچنین معرفی وکیل #امام_صادقی برای پرونده چند صد میلیاردی "شرکت نوید زرشیمی" مخالفت می‌کند، او را برکنار و بهمئی به جای او منصوب می‌کند.
یکی از اعضا هیات مدیره نوید زرشیمی، آقای غلامحسین مطهری اصل است که قبلا در پرونده #نجفی و #باستی_هیلز به آن پرداخته شده بود.

۶- انتصاب بهمئی از سوی للـه‌گانی در حالی بود که او در انتخابات ۹۸ مجلس و همچنین برای مدیرعاملی پتروشیمی امیرکبیر در خرداد ۱۴۰۰ از طرف همه نهادهای نظارتی و امنیتی ردصلاحیت و استعلام‌ها منفی شده بود.

۷- بعد از استعلام‌های منفی بهمئی؛ اقدامات لازم برای انتصاب مدیرعاملی فردی به نام جابری که عضو هیات مدیره امیرکبیر بود، آغاز می‌شود.

۸- این انتخاب با مخالفت للـه‌گانی مواجه می‌شود و از معرفی و استعلام جابری خودداری می‌کند که نهایتا استعلام توسط حراست کل وزارتخانه رفاه صورت می‌گیرد.

۹- استعلامات جابری از طرف نهادهای نظارتی و امنیتی مثبت بوده و حتی تیم مصاحبه کننده وزارتخانه هم با این انتصاب موافقت کرده و جابری برای مدیرعاملی نهایی می‌شود.

۱۰- پس از تایید صلاحیت و موافقت جابری، ناگهان فیش‌های ساختگی جابری به همراه مدیر مالی و رییس حراست توسط برخی رسانه‌های محلی رسانه‌ای می‌شود.

۱۱- در این حین ابتدا فردی به نام "خانی نوذری" معاون عبدالملکی در ابتدا موضوع فیش‌ها را تایید می‌کند اما در مصاحبه‌ای دیگر اعلام می‌کند که اینها فیش حقوقی نبوده بلکه گزارش دریافتی‌های متفاوت طی ماه‌های متعدداست که در یک گزارش تجمیع شده است.
خانی نوذری یکی از مدیران جوان و کم‌تجربه وزارت رفاه است.

۱۲- متاسفانه صداوسیما هم در اقدامی ناشیانه با نام بردن از افراد و بدون توجه به ابعاد واقعی ماجرا در چندین نوبت اقدام به نام بردن از افراد کرده و عملا مانند وزارت رفاه بازی می‌خورند.

۱۳- آنچه الان مشخص شده؛ همه این شانتاژها و خبررسانی ها برای حفظ صندلی توسط افرادی بوده که در ادامه این گزارش و طی روزهای آینده به سایر ابعاد مدیریتی آنها خواهم پرداخت.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat