"صدای ملّت" ستاد مردمی حامیان دکتر مسعود پزشکیان
7.91K subscribers
141K photos
69K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
به خطرناک‌ترین نقطه تاریخ بشر نزدیک می‌شویم/ نوام چامسکی

▫️به دلیل بحران آب و هوایی و تهدید جنگ هسته‌ای به خطرناک‌ترین نقطه تاریخ بشر نزدیک می‌شویم.ما اکنون با چشم‌انداز نابودی سازمان یافته زندگی انسانی روی زمین مواجه هستیم.

▫️جنگ در اوکراین وحشتناک است.من مانند بسیاری از یهودیان پیوند خانوادگی با آن منطقه دارم، تجاوز جنایتکارانه پوتین را محکوم می‌کنم. چرا پوتین این حمله را انجام داد؟ دو راه برای بررسی این سوال وجود دارد. یکی از راه‌ها، روش مد روز در غرب است.

▫️باید از نظر ذهنی پوتین بررسی تا مشخص شود در عمق روان او چه می‌گذرد.راه دیگر این است که به حقایق نگاه کنیم: به عنوان مثال، این که در سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی ایالات متحده در بیانیه‌ای قوی خواستار افزایش همکاری نظامی با اوکراین و ارسال بیشتر تسلیحات نظامی پیشرفته شده بود.

▫️پاسخ غرب به اوکراین این بود: درباره برنامه پیوستن به ناتو شما می‌توانید انتخاب خود را انجام دهید ما نمی‌دانیم چه گزینه‌ای درست است.

▫️آن چه ما می‌دانیم این است که اوکراین بیش‌تر ویران خواهد شد و اگر از فرصت‌هایی که برای حل و فصل مناقشه وجود دارد به درستی استفاده نکنیم ممکن است به سمت جنگ هسته‌ای حرکت کنیم.

▫️ برخی می‌گویند بزرگترین ترس پوتین محاصره توسط ناتو نیست بلکه گسترش لیبرال دموکراسی در اوکراین و در خارج نزدیک روسیه است. واقعیت آن است که پوتین به اندازه ما نگران دموکراسی است.

▫️اگر بتوان برای چند دقیقه از حباب تبلیغاتی خارج شد ایالات متحده سابقه طولانی در تضعیف و از بین بردن دموکراسی دارد. ایران در سال ۱۹۵۳ ( کودتای ۲۸ مرداد)، گواتمالا در سال ۱۹۵۴، شیلی در سال ۱۹۷۳ و این تلاش از سوی امریکا برای تضعیف دموکراسی در دیگر کشور‌های جهان ادامه داشته است.

▫️با این وجود، اکنون قرار است تعهد عظیم واشنگتن به حاکمیت و دموکراسی را ارج نهیم و آن را تحسین کنیم. گویی آنچه در تاریخ توسط امریکا اتفاق افتاده مهم نیست و سرزنش تنها در قبال افراد و کشور‌های دیگر باید صورت گیرد.

▫️در مورد گسترش ناتو چطور؟ یک وعده صریح و بدون ابهام توسط «جیمز بیکر» وزیر امور خارجه ایالات متحده و «جورج بوش» پدر رئیس جمهوری وقت امریکا به گورباچف ارائه شده بود مبنی بر آن که در صورت موافقت وی با اجازه دادن به آلمان واحد برای پیوستن مجدد به ناتو ایالات متحده تضمین می‌کند که هیچ حرکت پیش رونده‌ای از سوی ناتو به اندازه یک اینچ نیز صورت نخواهد گرفت. در عمل، اما خلاف این وعده را شاهد بودیم.

▫️جو بایدن اخیرا گفته بود پوتین نمی‌تواند در قدرت بماند. مسلما درست است که نسبت به اقدامات پوتین در اوکراین خشم اخلاقی داشته باشیم.

▫️با این وجود، اگر خشم اخلاقی را در مورد دیگر جنایات وحشتناک نیز داشته باشیم پیشرفت بیشتری را شاهد خواهیم بود. در افغانستان، میلیون‌ها نفر به معنای واقعی کلمه با گرسنگی قریب الوقوع مواجه هستند. علت چیست؟ در بازار‌ها غذا وجود دارد، اما افرادی که پول کمی دارند باید گرسنگی فرزندان‌شان را تماشا کنند، زیرا نمی‌توانند برای خرید مواد غذایی به بازار بروند. زیرا ایالات متحده با حمایت بریتانیا وجوه افغانستان را در بانک‌های نیویورک نگه داشته و آن را آزاد نخواهند کرد.

▫️به گمانم بزرگترین تهدید امروز ما بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید و بحران آب و هوایی است. می‌توانم به یاد بیاورم که به سخنرانی‌های هیتلر در رادیو گوش می‌دادم. من کلمات او را متوجه نشدم. من شش‌ساله بودم. با این وجود، حال و هوای آن روز‌ها را درک کردم. وضعیتی ترسناک و وحشتناک بود.

▫️زمانی که یکی از راهپیمایی‌های ترامپ را تماشا می‌کنم به ذهنم همان روز‌ها خطور می‌کند.این چیزی است که ما با آن روبرو هستیم. به دلیل تعصب ترامپ پایگاه حزب جمهوری خواه به سختی تغییرات آب و هوایی را به عنوان یک مشکل جدی در نظر می‌گیرد. این نوعی صدور حکم مرگ جهان است.

▫️در مورد سیاست در بریتانیا برگزیت (خروج از اتحادیه اروپا) یک خطای بسیار جدی بود به این معنی که بریتانیا مجبور خواهد شد حتی بیشتر به سمت تبعیت از ایالات متحده سوق پیدا کند. من فکر می‌کنم این یک فاجعه است. برای حزب محافظه کار چه معنایی دارد؟ من تصور می‌کنم که آنان می‌توانند دروغ بگویند آنان در مورد خیلی چیز‌ها دروغ می‌گویند.

▫️در مورد حزب چپگرای کارگر «کی یر استارمر» رهبر فعلی حزب کارگر را به حزبی تبدیل می‌کند که به طور کامل به سبک تاچر و تونی بلر مطیع قدرت خواهد بود.

▫️بسیاری از جوانان وجود دارند که به درستی از رفتار نسل قدیمی‌تر وحشت زده شده‌اند و تلاش می‌کنند تا قبل از این که همه ما نابود شویم جلوی این جنون را بگیرند. خب، این امید به آینده است. این تلاش از سوی جوانان من را امیدوار می‌کند.

©نیواستیتسمن

#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#چامسکی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
ذهنیت خرچنگی (Crab mentality)

▫️ذهنیت خرچنگی یک طرز تفکر است که بهترین توصیف آن این عبارت است: «اگر من نمی‌توانم آن را داشته باشم، دیگران هم نباید بتوانند».

▫️این استعاره به الگوی رفتاری خرچنگ‌ها وقتی در یک سطل به دام افتاده‌اند، اشاره می‌کند. اگر یک خرچنگ را در سطلی بیندازید به راحتی فرار می‌کند. اما برای یک مشت خرچنگ اتفاق جالبی می‌افتد. آن‌ها همدیگر را پایین می‌کشند و هیچکس نمی‌تواند فرار کند. یعنی آن‌ها به جای همکاری و فرار کردن ترجیح می‌دهند همه با هم در آن سطل بمانند و بمیرند.

▪️▪️رفتار انسانی و ذهنیت خرچنگی
▫️این موضوع در رفتار انسان نیز دیده می‌شود به طوری که ادعا می‌شود که اعضای یک گروه به منظور کاهش اعتماد به نفس دیگر اعضای گروه که به موفقیت فراتر از دیگران رسیده‌اند، تلاش خواهند کرد. این امر ممکن است از روی حسادت، خشم، توطئه، یا رقابتی احساسی، برای متوقف ساختن پیشرفت دیگران باشد.

▫️▫️در ادبیات فارسی نیز به این ذهنیت به صورت‌های مختلفی اشاره شده ولی بیشتر با یک مضمون به کار رفته است:

دیگی که برای ما نجوشد اصـلاً بـگذار تـا نـجوشد


▪️▪️تاثیر ذهنیت خرچنگی بر جامعه

▫️ذهنیت خرچنگی در یک جامعه بر عملکرد در یک سازمان تأثیر می‌گذارد، زیرا انسان به گونه‌ای مشابه خرچنگ‌ها به ویژه در تیم‌های اجتماعی رفتار خواهند کرد.

▫️ذهنیت خرچنگی برای یک جامعه می تواند بسیار مضر باشد، در صورت عمومی شدن این ذهنیت در جامعه، شاهد پیشرفت و توسعه نخواهیم بود چرا که افراد در سازمان ها، نهادها و اداره ها در برابر هم مانع ایجاد می کنند و در نتیجه اهداف آنچنان محقق نمی شود و شایسته سالاری نیز از بین خواهد رفت چرا که از روش ها و ابزارهای نادرست برای پیشرفت شغلی و جایگاهی استفاده خواهد شد.

▫️در علوم انسانی، عبارت عمل جمعی (collective action) در برابر ذهنیت خرچنگی قرار دارد در این حالت همه اعضا دست به دست هم می‌دهند تا هدفی محقق شود، وضعیت بهتر شود و نهایتا همه از آن منتفع شوند.

#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#ذهنیت_خرچنگی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ذهنیت خرچنگی (Crab mentality)

▫️ذهنیت خرچنگی یک طرز تفکر است که بهترین توصیف آن این عبارت است: «اگر من نمی‌توانم آن را داشته باشم، دیگران هم نباید بتوانند».

▫️این استعاره به الگوی رفتاری خرچنگ‌ها وقتی در یک سطل به دام افتاده‌اند، اشاره می‌کند. اگر یک خرچنگ را در سطلی بیندازید به راحتی فرار می‌کند. اما برای یک مشت خرچنگ اتفاق جالبی می‌افتد. آن‌ها همدیگر را پایین می‌کشند و هیچکس نمی‌تواند فرار کند. یعنی آن‌ها به جای همکاری و فرار کردن ترجیح می‌دهند همه با هم در آن سطل بمانند و بمیرند.

#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#ذهنیت_خرچنگی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
طبقه اجتماعی

▫️اصطلاحی در جامعه شناسی است که در آن قشرها به وسیله مقررات قانونی ایجاد نمی‌شوند و عضویت در آن معمولا بر مبنای موقعیت موروثی است. طبقه اجتماعی؛ گروه‌بندی وسیعی از افراد هست که دارای منابع اقتصادی مشترکی هستند. نظام‌های طبقاتی انعطاف‌ناپذیرترین نظام‌های قشربندی هستند. حتی محدودیت‌هایی در مورد ازدواج میان گروهی بین افراد متعلق به طبقات مختلف وجود دارد.
▫️طبقه یک فرد در هنگام تولد انتسابی هست و فقط تا اندازه‌ای اکتسابی است. طبقات به تفاوت‌های اقتصادی میان گروه‌بندی‌های افراد و نابرابری در تملک و کنترل منابع مادی بستگی دارند. طبقات اقتصادی معمولاً از طریق میزان برخورداری از ثروت یا متوسط درآمد تفکیک می‌شوند.

▪️▪️مارکس و طبقه اجتماعی

▫️از مهم ترین اندیشمندانی که بحث های فراوانی در مورد طبقه اجتماعی دارد، کارل مارکس است، از منظر مارکس مفهوم طبقه در ارتباط با تولید مطرح می‌شود. وی عقیده داشت که در طول تاریخ دو طبقه در مقابل یکدیگر قرار دارند و منشأ اساسی تضاد نیز مالکیت خصوصی وسایل و ابزار تولید است؛ بدین ترتیب در طول تاریخ دو طبقه در مقابل یکدیگر قرار دارند که عبارتند از صاحبان وسایل و ابزار تولید و کسانی که فاقد وسایل و ابزار تولید هستند؛ که اولی نفع خود را در نگهداری وضعیت موجود و دیگری نفع خود را در دگرگونی وضع موجود می‌داند.
▫️به این ترتیب "مارکس" تاریخ تمام جوامع را تاریخ نبرد طبقاتی می‌داند. تعریف "مارکس" و نظریه تضاد او در مورد طبقه اجتماعی صرفاً بر ملاک اقتصادی مبتنی بود در حالی که "ماکس وبر" برای تعیین طبقه سه ملاک قدرت، ثروت و منزلت را در نظر می‌گیرد. بر طبق نظر "وبر" هنگام تعیین طبقه اجتماعی غیر از پایگاه اقتصادی، تغییرهای دیگری را هم در نظر می‌گیریم.

▪️▪️انواع طبقه

▫️به‌طور کلی جامعه شناسان سه طبقهٔ اجتماعی را مشخص می‌کنند
1⃣طبقهٔ ممتاز: این طبقهٔ بخشِ کوچکی از جمعیت را تشکیل می‌دهد .(حدودِ ۱۰ درصد) این طبقه شاملِ اشرافِ زمین‌دار و کسانی است که از راه مالکیت بر زمین، تجارت، مستغلات و امثالِ آن امرار معاش می‌کنند و مارکسیست‌ها، آن‌ها را بورژوازی می‌نامند. مستخدمانِ عالی رتبهٔ دولت، رؤسای نیروهای نظامی و اعضای حکومت را نیز می‌توان در همین ردیف جای داد.
2⃣طبقهٔ متوسط (میانی): این طبقه را کارگرانِ متخصص و کارمندان تشکیل می‌دهند؛ مثلاً معلمان، پزشکان، استادانِ دانشگاه، کارکنانِ دفتری، مستخدمانِ دولت و غیره. طبقه متوسط ۴۰ درصد از جمعیت هر جامعه ای را شامل می‌شود .
3⃣طبقهٔ کارگر: این طبقه از کارکنانِ خدماتی و کارگرانِ یدی مثلاً پیشخدمت، آشپز، ، بنا، رفتگر، کارگرانِ کارخانه‌ها و غیره تشکیل می‌شود که مارکس ایشان را پرولتاریا نامید.

▪️▪️چرا طبقۀ اجتماعی مهم است؟
▫️توجه به طبقۀ اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسان از این نظر مهم است که منعکس کننده دسترسی نابرابر به حقوق ، منابع و قدرت در جامعه است .
▫️همچنین، تاثیر زیادی روی دسترسی افراد به آموزش و پرورش، کیفیت آموزش و پرورش، و میزان رسیدن آنها به سطوح بالا دارد.
▫️همچنین روی کسی که از آگاهی اجتماعی برخوردار است تاثیر می گذارد. او می تواند یاد بگیرد چگونه از مزایای اقتصادی و فرصت های کاری، مشارکت سیاسی و قدرت استفاده کند و حتی سطح انتظار سلامتی و کیفیت زندگی را بالا ببرد.
#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#طبقه_اجتماعی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
چرا خشونت پرهیزم؟/مصطفی ملکیان

خشونت چیست؟

هر رفتاری اعم از هر گفتاری و هر کرداری و هر زبان بدنی که خلاف خوشایند مخاطب باشد خشونت است و این وسیع ترین معنای خشونت است اما معمولا خشونت را کمی تنگ تر از این می گیرند. شدیدترین و مهمترین مصادیق خشونت، کتک زدن، سوزاندن، کشتن، ایجاد نقص عضو، مثله کردن، شکنجه کردن و تجاوز به دیگری است.
مدعای من این است که هرگونه رفتاری که برای دریافت کننده ناخوشایند باشد خلاف اخلاق است مگر اینکه به واسطه چیز دیگری از این اصل عدول کنیم.

مخاطبان خشونت پرهیزی
واقعیت این است که هر وقت بحث از خشونت پرهیزی می شود در درجه اول حکومت ها مورد بحث هستند و در درجه دوم مردم.

🔹استدلال ها در دفاع از خشونت پرهیزی
دفاع از خشونت پرهیزی به دو جهت است:
1. مصلحت اندیشانه 2. اخلاقی.

چرایی خشونت پرهیزی از منظر مصلحت اندیشانه:

1️⃣ خشونت ورزی خسارات عظیم انسانی، مادی و معنوی به بار می آورد. این یک ادعای تاریخی تجربی است. خشونت ورزی باعث از دست رفتن جان انسانها و سرمایه های مادی می شود و بر اذهان و روان بازماندگان تاثیر مخرب بر جای می گذارد. اگر بنابر این است که کمترین خسارت انسانی، مادی و معنوی عارض انسان شود این در اجتناب یکی از طرفین یا به طریق اولی اجتناب هر دو طرف از خشونت حاصل می شود.

2️⃣ اگر کسی یا کسانی دست به خشونت ببرند و محیط از این راه رادیکالیزه شود پیروز این میدان طرفی خواهد بود که از همه خشن تر و بیرحم تر و خونریزتر است. مهم نیست چه کسی خواهد بود؛ استعداد خونریزی که تا امروز معطوف به رقبا بود، بعد از آن معطوف به شهروندان خواهد شد. از محیط های رادیکالیزه هیچ قدرت و حکومتی پیروز بیرون نیامده که از فردای پیروزی با مردم با مهربانی برخورد کند.

3️⃣وقتی من با شما خشونت می ورزم اما شما خشونت ورزی نمی کنید بنا به تحقیقات فراوان احساس شرم و گناه و تقصیر و تقصیر در من ستمگر بالا می رود.

4️⃣در کسانی که شاهد خشونت ورزی هستند احساس همدردی با کسی که خشونت می بیند، بسیار بالا می رود. مثال رفتار حزب کمونیست حاکم بر چین در سال ۱۹۸۹ با معترضان است؛ در طول چند روز چندین هزار نفر کشته شدند. از این فجایع هزاران هزار فیلم و عکس تهیه شد ولی با این همه اگر یک فرد مخالف رژیم حاکم بر چین بخواهد من و شما را به ظالم و ستمگر بودن این رژیم متقاعد کند کدام عکس و فیلم را نشان میدهد؟ عکسی را که جوانی بدون اسلحه مقابل تانک ها ایستاده است. چون میداند وقتی این عکس را نشان دهد احتمال اینکه ما با این جوان همدردی پیدا کنیم و از رژیم حاکم بر چین احساس نفرت داشته باشیم بیشتر است تا وقتی که تصویری را نشان دهد که نیروهای حکومتی حمله می کنند و نیروهای مردمی حملات شان را جواب می دهند. اساساً ما اینطور ساخته شده ایم که وقتی مظلومی را در مقام دفاع نمی بینیم انگار وجدان ما در مقام دفاع از او بر می آید ولی وقتی مظلومی را در حال دفاع از خودش می بینیم حتی اگر به جهت مظلومیتی که در او هست هم مدافع او باشیم ولی از این جهت اضافه مدافعش نیستیم. مظلومی که راه مسالمت در پیش گرفته وجدان انسان ها دفاع از او را بر عهده می گیرد.

چرایی خشونت پرهیزی از منظر اخلاقی

1️⃣من به دیدگاه وحدت وجودی قائلم که میگوید همه ما انسان ها در سرشت و سرنوشت یک موجود یکپارچه را می سازیم و بنابراین هر تصوری از جامعه بشری باید تصور ارگانیک باشد؛ اگر کوچکترین آسیبی به یک جزء درخت رسید کم یا بیش به تمام اجزای درخت آسیب می رسد.

2️⃣ هدف هرگز وسیله را توجیه نمی کند. اینکه بگوییم چون هدف ما پاک است می توانیم از وسیله ناپاک استفاده کنیم نادرست است. ناپاکی همیشه به هدف سرایت خواهد کرد. امکان ندارد به هدف پاک با وسایل ناپاک رسید.

3️⃣ به لحاظ اخلاقی عفو و آشتی بر انتقام و قهر رجحان دارد. اگر امر دائر بین عفو و آشتی و انتقام و قهر باشد، آنکه مورد توجه اخلاق است عفو و آشتی است.

4️⃣ نکته دیگر اینکه من به دوگانه سقراطی قائلم. اگر امر دایر شد بین خشونت کردن و خشونت دیدن حق با سقراط بود که خشونت دیدن بر خشونت کردن از لحاظ اخلاقی مرجح است.

منبع: سخنرانی با عنوان خشونت‌پرهیزی: مشروط یا نامشروط؟

#علوم_سیاسی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
استراتوکراسی

▫️"استراتوکراسی" یا "ارتش‌سالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.
▫️ در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند. کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.


#علوم_سیاسی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
استراتوکراسی

▫️"استراتوکراسی" یا "ارتش‌سالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.

▫️در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند.

▫️کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.

▫️ارتش‌سالاری که به سرباز سالاری نیز مشهور است، توسط رهبران و مقامات ارتش یا نظامی ها رهبری می‌شود.

▫️این نوع از حکومت با دیکتاتوری نظامی که در آن قدرت سیاسی ارتشی ها تحمیل شده است و یا توسط دیگر قوانین حمایت نمی شود متفاوت است.

▫️در این نوع نظام، ارتش یا نیروهای مسلح با حمایت مردم قدرت سیاسی را به دست می‌گیرند. یعنی برخلاف دیکتاتوری نظامی، در این نوع حکومت، خودِ مردم اظهار تمایل می‌کنند که حکومت در دستان ارتش قرار بگیرد. این نوع حکومت، قانون‌مند است و خصایص توتالیتاریسم را ندارد.

▫️اگرچه این نوع حکومت مبتنی بر دیکتاتوری (حکومتِ اقلیت) است و یک اقلیت (ارتش) کل قدرت را در دست می‌گیرد و بقیه قشرها جامعه سهمی در قدرت سیاسی ندارد، اما این نظام از آن‌جا که توتالیتر نیست می‌تواند حمایتِ مردمی نیز داشته باشد، به این صورت که خود مردم خواهانِ سلطه ارتش بر کشور می‌گردند. اما با این وجود در این نوع حکومت تنها نظامیان در مدیریت کشور مداخله دارند.

▫️شهروندانی که به خدمت سربازی اجباری یا داوطلبانه رفته‌اند، یا کسانی که از ادامه خدمت معاف شده‌اند، می‌توانند در سطوح مدیریتی و اداری کشور قرار بگیرند.

▫️ دولت-شهر اسپارتا نمونه‌ای تاریخی از این مورد است؛ نظام اجتماعی و قانون اساسی اسپارتا تماماً بر روی آموزش و مهارت نظامی متمرکز بود. نزدیکترین نمونه مدرن این نوع حکومت در میانمار است. با تصویب قانون اساسی در سال 2010، قدرت ارتش در امور اداری قانونی شد و یک چهارم قوه مقننه به ارتش اختصاص یافت.

#علوم_سیاسی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
خویشاوندسالاری(نپوتیزم)

▫️خویشاوندسالاری یا نپوتیزم (Nepotism) به اعطای حق ویژه و بدون ضابطه به خویشاوندان یا دوستان نزدیک در یک شغل، موقعیت، ساختار، حین دریافت تسهیلات و خدمات و‌‌‌...گفته می شود.

#علوم_سیاسی
#خویشاوندسالاری

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
خویشاوندسالاری(نپوتیزم)

▫️خویشاوندسالاری یا نپوتیزم (Nepotism) به اعطای حق ویژه و بدون ضابطه به خویشاوندان یا دوستان نزدیک در یک شغل، موقعیت، ساختار، حین دریافت تسهیلات و خدمات و‌‌‌...گفته می شود.

▫️خویشاوند گرایی از زمان باستان توسط چند فیلسوف از جمله ارسطو و کنفوسیوس مورد انتقاد قرار گرفته است و آن را به عنوان اقدامی شرور و نابخردانه محکوم کرده اند.

▪️▪️ریشه

▫️این اصطلاح از کلمه ایتالیایی nepotismo می آید، که با توجه به ریشه لاتین nepos به معنای برادرزاده است.

▫️این اصطلاح در واقع بر آمده از اقدامات برخی از پاپ ها از قرون وسطی و تا اواخر قرن هفدهم بوده است.

▫️چند تن از پاپ‌ها و اسقف‌های کاتولیک که پیمان عفت و پاکدامنی بسته بودند و از این رو، معمولاً از خودشان فرزند قانونی نداشتند به برادرزاده‌های خود موقعیت‌هایی را اعطا میکردند که غالباً از پدر به پسر می رسید.

▫️چندین پاپ برادرزاده ها و سایر بستگان خود را به مقام کاردینال(بالاترین مقام کاتولیک‌ها پس از پاپ) رساندند. اغلب، چنین انتصاب ها مسیری برای ادامه یک "سلسله پاپی" بود.

▫️برای مثال، پاپ کالیکستوس سوم، رئیس خانواده بورگیا، دو برادرزاده خود را کاردینال کرد. یکی از آنها، رودریگو، بعداً از موقعیت خود به عنوان کاردینال پله ای برای پاپ شدن استفاده کرد و پاپ الکساندر ششم شد.

▪️▪️انوع خویشاوند‌گرایی

۱.سیاسی

▫️زمانی که خویشاوند یک مقام سیاسی(مثلا رئیس جمهور) باشد و از این موقعیت برای گماردن آشنایان و نزدیکان در مناصب و یا ارتقا موقعیت آن ها در قدرت استفاده کند، خویشاوند سالاری سياسی گفته می شود این نوع خویشاوند سالاری در تمامی جوامع(دموکراتیک یا غیر دمکراتیک) با شدت کم یا زیاد رایج است.

▫️خویشاوندسالاری در نظام‌های سلطانی و پاتریمونیالیستی بیش از سایر نظام‌های غیردموکراتیک وجود دارد. نظام‌ سلطانی در واقع شکل مدرن‌تر نظام پاتریمونیالیستی است که در قرن بیستم در کوبا و فیلیپین و چندین کشور دیگر، نمود تام و تمامی پیدا کرد.

۲.سازمانی

▫️زمانی که فردی یا افرادی به دلیل پیوندهای خانوادگی خود در یک سازمان به کار گرفته شوند، خویشاوند گرایی در درون سازمان رخ می دهد.

▫️خویشاوند گرایی در سازمان ها منجر به انحصار قدرت می شود، زیرا وقتی اعضای دخیل در تصمیم گیری های نهادی با هم مرتبط باشند، تصمیمات اتخاذ شده در نهادها به نفع گروهی از افراد نزدیک به هم خواهد بود.

۳. در استخدام

▫️خویشاوندسالاری در محل کار نیز رخ می دهد و می تواند به معنای افزایش فرصت در شغل، دستیابی به شغل خاص یا دریافت دستمزد بیشتر از سایر افراد در موقعیت مشابه باشد.

▪️▪️توجیهات خویشاوندسالاری

▫️افراد صاحب‌مقامی که به خویشاوندگماری گرایش دارند، یکی از دلایلشان برای توجیه این نحوۀ مدیریت این است که خویشاوندانشان به آن‌ها متعهدند و این وفاداری شخصی را لازمۀ مدیریت بهتر حوزۀ تحت امرشان می‌دانند.

▫️اما از آنجا که خویشاوندسالاری با تبعیض و رانت‌خواری پیوند عمیقی دارد، مدیرانِ خویشاوندگمار غالبا ناچار می‌شوند فساد خویشاوندان منصوب خودشان را لاپوشانی کنند چراکه آشکار شدن این موضوع، مایۀ سرشکستگی و بدنامی مضاعف برای چنین مدیرانی است.

▪️▪️در تاریخ ایران

▫️در تاریخ سیاسی ایران اصطلاح "هزار فامیل" بیانگر نوعی خویشاوندسالاری است. البته هزار فامیل که در توصیف حکومت پهلوی به کار می‌رود، در واقع صد فامیل بودند که شناخته‌شده‌ترین آن‌ها عبارت بودند از: فرمانفرماها، بختیاری‌ها، قوام‌ها، علم‌ها، اعلم‌ها، دولوها، پیرنیاها، اتابکی‌ها، قراگوزلوها، اردلان‌ها، زنگنه‌ها، افشارها، عضدها، فیروزها، امینی‌ها، متین‌دفتری‌ها، هدایت‌ها، بیات‌ها و ...

▫️این صد فامیل مناصب اصلی قدرت سیاسی و اقتصادی را در حکومت پهلوی در اختیار داشتند.

#علوم_سیاسی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
✍️ پرولتاریا

#اصطلاح_شناسی

▫️پرولِتاریا (از لاتین proletarius، در زبان لاتین، به معنای فرزندمند، از Proles به معنای فرزند) اولین بار در امپراتوری روم، در پیش از میلاد، پدیدار شد. در آن زمان به موجب قانون، زمین‌داران و دیگر طبقات می‌بایست با پرداخت مالیات یا خدمت سربازی به دولت خدمت کنند، آنان که چیزی نداشتند تا به دولت بپردازند، می‌بایست فرزندان خود را به خدمت دولت بفرستند.
▫️ مقامات رومی هر پنج سال یک بار برای تهیه فهرستی از شهروندان و دارایی آنها، که وظایف نظامی و امتیازات رای آنها را تعیین می کرد، سرشماری انجام می دادند. کسانی که دارای 11000 سکه یا کمتر بودند، به پایین ترین رده برای خدمت سربازی سقوط کردند و فرزندان آنها - prōlēs (فرزندان) - به جای دارایی در لیست قرار گرفتند. از این رو پرولتاریوس (تولید کننده فرزندان) نامیده می شود.
▫️این کلمه در سدهٔ دوم مسیحی ناپدید شد و در سده‌های پانزدهم و شانزدهم به معنای مردمی که زمین خود را از کف داده و تنها با نیروی کار خود می‌زیند، به کار رفت. اما در سدهٔ نوزدهم نویسندگان سوسیالیست مانند سیسموندی، کابه، لویی بلان و پرودون آن را دوباره به کار بردند، و کسی که آن را رواج عام بخشید یک نویسندهٔ اجتماعی آلمانی به نام لورنتز فن اشتاین (Lorenz von Stein) بود.

▫️مارکس در کتاب «مانیفست کمونیست» (۱۸۴۸)تعریفی از پرولتاریا به دست می‌دهد: «مقصود از پرولتاریا طبقهٔ کارگران مزدبگیر جدیدی است که مالک هیچ وسیلهٔ تولیدی نیست و نیروی کار خود رابرای تأمین زندگی می‌فروشد.»

▫️پرولتاریا طبقه است از جامعه که هزینه زندگانی خود را منحصراً از فروش نیروی کارخود بدست می آورد نه از منافع یک سرمایه ،یعنی آن طبقه که خوشی و درد،زندگی و مرگ و تمامی افراد آن مربوط می باشد به وجود کار ، پرولتاریا «مولد ارزش» به شمار می‌رود اما سهمی از «ارزش» و «سود» نمی‌برد. مارکسیسم تقابل این طبقه با بورژوازی را طبیعت تاریخ برمی‌شمرد.

▫️مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها به معنای کارگران تهیدست صنعتی بکار می‌بردند، ولی در جریان انقلاب روسیه و به ویژه انقلاب چین که تکیه گاه عمدهٔ آن دهقانان بی زمین و تهیدست بود، مفهوم «پرولتاریای دهقانی» به عنوان نیروی متحد «پرولتاری صنعتی» پدید آمد و جنبش‌های انقلابی در جهان سوم، با نبود پرولتاریای صنعتی، تکیه‌گاه اصلی خود را «پرولتاریای دهقانی» قرار دادند.

▫️از دیدگاه مارکسیسم، پرولتاریا و بورژوازی در منصب‌های ضد هم قرار دارند چون (برای مثال) در حالی که کارگران کارخانه‌ها ناخودآگاه تمایل زیادی به افزایش حقوق دارند، صاحبان آنها برعکس دوست دارند حقوق پرداختی کارگران تا جای ممکن پایین باشد.


#آموزش_سیاسی

#علوم_سیاسی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat