"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔴🔴🔴نامۀ دکتر سروش و واعظان غیر متعظ!

#احمد_زیدآبادی:

کسانِ بسیاری در مورد نامۀ جناب دکتر سروش به من واکنش نشان داده‌اند. واکنش‌ها به فراخور حال افراد متفاوت است و از تأیید کامل تا رد مطلق را در برمی‌گیرد.
در این میان اما حامد زارع، دوست و همکار مطبوعاتی، مرا به محکوم کردنِ نامۀ دکتر سروش فراخوانده است! او نوشته است: "چرا سروش نمی‌تواند قلمی را بدون تحقیر و تخفیف و توهین بچرخاند؟ نمی‌دانیم، اما می‌دانیم تنها چیزی که در فردای ایران از آن بی‌نیازیم کینه و نفرتی است که زایندۀ این به قول سایۀ اقتصادی‌نیا "نجاست مسجع" است. احمد زیدآبادی فرصتی طلایی دارد تا با محکوم کردن نامۀ سروش هم تملق و چاپلوسی او را نسبت به خودش نقد کند و هم توهین و تحقیر مخالفان را."
تا آنجا که من می‌دانم، تملق و چاپلوسی همیشه از جانب فردی ضعیف‌تر در برابر فردی قوی‌تر در برخورداری از قدرت یا ثروت یا شهرت یا منزلت یا هر اندوختۀ مادی و معنوی دیگری به امید نفی زیانی یا کسب سودی شخصی صورت می‌گیرد. حال من در چه چیز نسبت به دکتر سروش امتیاز یا برتری دارم که او بخواهد تملق و چاپلوسی مرا بکند؟
دکتر سروش البته در همدلی و دلجویی از من، مبالغه کرده است و شاید آقای زارع این میزان تکریم را شایستۀ من نداند. قطعاً همینطور است و من لایق آن همه محبت و ستایش نیستم. اما آیا این به معنای چاپلوسی است یا از فروتنی و دلسوزی و بزرگواری دکتر سروش در این باره حکایت دارد؟ آیا اگر پدری به هر دلیلی بر فرزند خود به دلیل حادثه‌ای رحم و شفقت آورد و او را به گونه‌ای مبالغه‌آمیز بستاید، به فرزندش تملق گفته یا صرفاً مهر و عاطفۀ خود را به نمایش گذاشته است؟ به نظرم تعبیر چاپلوسی و تملق از این نامه، بی‌حرمتی به واژه‌هاست و من تعریف دیگری برای آن پیدا نمی‌کنم.
اما در مورد توهین و تحقیر و تخفیف مخالفان. وقتی آقای زاع خود به نقل از فردی دیگر، از "نجاست مسجع" در بارۀ نوشتۀ دکتر سروش سخن به میان می‌آورد، دیگر چه معیار و ملاکی برای توجیه آن نوع نصایحِ معطوف به رعایت احترام، باقی می‌گذارد؟
دکتر سروش با واژه‌های گزنده و درشت خود، سه فرقه یا گروهی را خطاب قرار داده است که در اهانت و ناسزا و فحش به او، همۀ مرزهای اخلاقی را در نوردیده‌اند. آیا این بیشتر سزاوار سرزنش است یا فردی با سن و دانش دکتر سروش را با نسبتِ "نجاست مسجع" نواختن، آن هم از طرف فردی که اصلاً طرفِ سخنِ او نبوده است؟
از آنجا که کار روزنامه‌نگاری بدون کنایه، چندان نمکی ندارد، بنابراین آن را از آقای زارع هم دریغ نمی‌کنم و خطاب به او می‌گویم؛ اگر به هر دلیلی خرده حسابی با دکتر سروش دارد، جای تسویه‌اش اینجا نبود!
فرد ناشناس دیگری اما در سایت انصاف‌نیوز مرا به دلیل قهرم از سیاستِ ایران "نارسیست" دانسته است. بعید است آدمی مثل من از بیماری نارسیسم در امان باشد، اما به فرض آنکه در امان باشم، چطور باید آن را به نویسندۀ آن مطلب اثبات کنم؟
گزاره‌های روانکاوانه عموماً ابطال‌ناپذیرند و به همین جهت نیز در نقد سیاسی و اجتماعی نباید به راحتی علیه افراد به کار گرفته شوند. قاعدتاً من هم می‌توانم آن دوست را متقابلاً به "نارسیسم"، "حسادت" یا هر صفتی از این قبیل متهم کنم. او در مقابل این اتهام‌ها به چه وسیله‌ای می‌خواهد از خود دفاع کند؟

#عبدالکریم_سروش
#حامد_زارع
#انصاف_نیوز
#نارسیسم

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat