🍂 عشق، تباهی است
📝 بخشی از گفتوگوی امید روحانی با #عباس_کیارستمی دربارهی مثلِ یک عاشق [بخش اول]
🔹ماهنامه تجربه، شماره ۱۴ مرداد ۱۳۹۱
🍁 در چند موردی که با موضوع عشق در روابط عاطفی زن و مرد کار کردهای همیشه آن را در بحران مطرح کردهای، از «گزارش» بگیریم تا همین فیلم اخیر. از «گزارش» که حتماً به تجربهی شخصی در آن سالها برمیگردد، در «زیر درختان زیتون» با آغاز یک عشق سروکار داریم که از ابتدا در سوءتفاهم و بحران است، تا «کپی برابر اصل» که انگار زن و مردی میکوشند دوباره بر بحران قبلی فائق بیایند و نمیتوانند تا همین فیلم «مثل یک عاشق» که اصلاً دو نوع عشق و ارتباط و هر دو در بحران… انگار این دغدغهی ذهنی است؟
🔅همهاش بحرانی است چون بحران بخشی از عشق است. نمیتوانیم فکر کنیم که دو انسان که به کلی با هم متفاوتاند در کنار همدیگر زندگی عاشقانه داشته باشند و سالها ادامه بدهند. البته موارد استثنایی هم داریم. بگذار از آخرین فیلم عاشقانهای که دیدم مثال بزنم. فیلم «عشق» میشل هانکه. پیرمردی ۸۰ وچند ساله، با گفتن دهها قصهی عاشقانه همسرش را خفه میکند. این برای من یک تراژدی تکاندهنده بود. اول از پرسوناژ خوشم نیامد اما بعد فکر کردم شاید حقیقتی در آن است و این سوال که آیا این نوع زندگی به آدم تحمیل نمیشود؟ یا این واقعیت دارد که وقتی مجوز میگیری میتوانی همراه زندگیت را که ادعای عاشق بودن بر او را داری در این شکل مخوف از بین ببری؟ این نتیجهی خشم انباشته شدهی سالیان نیست؟ خشمی که کسی یارای ابراز و جرأت بیانش را ندارد. من هرچه میشنوم همه دارند از هم مینالند پس ناگزیرم نتیجه بگیرم که ذات کار ایراد دارد. خود رابطه اشکال دارد. نمیدانم این جملهی درخشان را چه کسی گفته ولی درخشان است که عشق نتیجهی یک سوءتفاهم است و وقتی به تفاهم میرسیم عشق کم میشود. احساس خیانت چرا به کسی دست میدهد؟ ناشی از همین سوءتفاهم است. مثل این است که پای برهنهات را روی یک میخ یا پونز بگذاری و بعد بگویی عجب پونز بدی بود. پونز خوب وجود ندارد. یعنی نمیتوانی بگویی پس از چند سال، که همراه زندگی من همراه بدی بود. این قیمت عشق است.
🔅عشق هم زمانی دارد. مهلتی که تمام میشود. نشئگی دائمی نیست. در فیلم «مثل یک عاشق» پسر جوان دیگری عکسی از دختر را به عاشق دختر نشان میدهد که مرد را به هم میریزد و پیرمرد فرهیختهی ما جملهای به او میگوید که در واقع تعریف و مصداق یک مصراع زیبای خودمان است که «جگر شیر نداری سفر عشق مکن.» پسر جوان عاشق فیلم از پیرمرد میپرسد چطور باور کنم که او نتوانسته باشد یک شارژر برای شارژ موبایلش پیدا کند و پیرمرد میگوید که الان موقع ازدواج تو نیست، وقتی میتوانی ازدواج کنی که اولاً سوال نکنی و اگر کردی باید با هر جوابی قانع بشوی. پسر میپرسد چگونه میشود با جواب دروغ قانع شد و پیرمرد پاسخ میدهد نمیگویم که قانع شو بلکه نشان بده که قانع شدهای. اگر این کار را بتوانی بکنی برای همهی عمرت میتوانی عنوان یک عاشق را یدک بکشی.
🍁 همهی پرسش من این است که دغدغهات بحران در روابط عاطفی است؟
🔅زمان عشق زمان کوتاهی است. طلوع و غروب خورشید فقط زیبا نیستند بلکه تو را در نور امنی میبرند ولی ظل آفتاب توان تو را میگیرد و عشق ظل آفتاب است. وقتی طلوع آفتاب را ستایش میکنی باید یاد ظل آفتاب هم باشی. عشق ثابت نیست، در یک وضعیت نمیماند. مدام در حال تغییر است. واقعیت این است که عشق را نمیشود مدیریت کرد. نمیتوانی آن را از آن خود کنی. پیرمرد فیلم من یک قاعدهی دشوار مدیریت عشق را به پسر میگوید ولی باز واقعیت این است که دستکم پسر این توانایی را ندارد و سنگی که در انتهای فیلم، از زور حسادت پسر به شیشهی آپارتمان پیرمرد میخورد همین را میگوید که اینجا، این مورد هم شکست خورده است. قابل مدیریت نبود، یعنی جوان عاشق از نوع و جنس آدمی به پختگی پیرمرد نیست.
به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇
@sedayeslahat
📝 بخشی از گفتوگوی امید روحانی با #عباس_کیارستمی دربارهی مثلِ یک عاشق [بخش اول]
🔹ماهنامه تجربه، شماره ۱۴ مرداد ۱۳۹۱
🍁 در چند موردی که با موضوع عشق در روابط عاطفی زن و مرد کار کردهای همیشه آن را در بحران مطرح کردهای، از «گزارش» بگیریم تا همین فیلم اخیر. از «گزارش» که حتماً به تجربهی شخصی در آن سالها برمیگردد، در «زیر درختان زیتون» با آغاز یک عشق سروکار داریم که از ابتدا در سوءتفاهم و بحران است، تا «کپی برابر اصل» که انگار زن و مردی میکوشند دوباره بر بحران قبلی فائق بیایند و نمیتوانند تا همین فیلم «مثل یک عاشق» که اصلاً دو نوع عشق و ارتباط و هر دو در بحران… انگار این دغدغهی ذهنی است؟
🔅همهاش بحرانی است چون بحران بخشی از عشق است. نمیتوانیم فکر کنیم که دو انسان که به کلی با هم متفاوتاند در کنار همدیگر زندگی عاشقانه داشته باشند و سالها ادامه بدهند. البته موارد استثنایی هم داریم. بگذار از آخرین فیلم عاشقانهای که دیدم مثال بزنم. فیلم «عشق» میشل هانکه. پیرمردی ۸۰ وچند ساله، با گفتن دهها قصهی عاشقانه همسرش را خفه میکند. این برای من یک تراژدی تکاندهنده بود. اول از پرسوناژ خوشم نیامد اما بعد فکر کردم شاید حقیقتی در آن است و این سوال که آیا این نوع زندگی به آدم تحمیل نمیشود؟ یا این واقعیت دارد که وقتی مجوز میگیری میتوانی همراه زندگیت را که ادعای عاشق بودن بر او را داری در این شکل مخوف از بین ببری؟ این نتیجهی خشم انباشته شدهی سالیان نیست؟ خشمی که کسی یارای ابراز و جرأت بیانش را ندارد. من هرچه میشنوم همه دارند از هم مینالند پس ناگزیرم نتیجه بگیرم که ذات کار ایراد دارد. خود رابطه اشکال دارد. نمیدانم این جملهی درخشان را چه کسی گفته ولی درخشان است که عشق نتیجهی یک سوءتفاهم است و وقتی به تفاهم میرسیم عشق کم میشود. احساس خیانت چرا به کسی دست میدهد؟ ناشی از همین سوءتفاهم است. مثل این است که پای برهنهات را روی یک میخ یا پونز بگذاری و بعد بگویی عجب پونز بدی بود. پونز خوب وجود ندارد. یعنی نمیتوانی بگویی پس از چند سال، که همراه زندگی من همراه بدی بود. این قیمت عشق است.
🔅عشق هم زمانی دارد. مهلتی که تمام میشود. نشئگی دائمی نیست. در فیلم «مثل یک عاشق» پسر جوان دیگری عکسی از دختر را به عاشق دختر نشان میدهد که مرد را به هم میریزد و پیرمرد فرهیختهی ما جملهای به او میگوید که در واقع تعریف و مصداق یک مصراع زیبای خودمان است که «جگر شیر نداری سفر عشق مکن.» پسر جوان عاشق فیلم از پیرمرد میپرسد چطور باور کنم که او نتوانسته باشد یک شارژر برای شارژ موبایلش پیدا کند و پیرمرد میگوید که الان موقع ازدواج تو نیست، وقتی میتوانی ازدواج کنی که اولاً سوال نکنی و اگر کردی باید با هر جوابی قانع بشوی. پسر میپرسد چگونه میشود با جواب دروغ قانع شد و پیرمرد پاسخ میدهد نمیگویم که قانع شو بلکه نشان بده که قانع شدهای. اگر این کار را بتوانی بکنی برای همهی عمرت میتوانی عنوان یک عاشق را یدک بکشی.
🍁 همهی پرسش من این است که دغدغهات بحران در روابط عاطفی است؟
🔅زمان عشق زمان کوتاهی است. طلوع و غروب خورشید فقط زیبا نیستند بلکه تو را در نور امنی میبرند ولی ظل آفتاب توان تو را میگیرد و عشق ظل آفتاب است. وقتی طلوع آفتاب را ستایش میکنی باید یاد ظل آفتاب هم باشی. عشق ثابت نیست، در یک وضعیت نمیماند. مدام در حال تغییر است. واقعیت این است که عشق را نمیشود مدیریت کرد. نمیتوانی آن را از آن خود کنی. پیرمرد فیلم من یک قاعدهی دشوار مدیریت عشق را به پسر میگوید ولی باز واقعیت این است که دستکم پسر این توانایی را ندارد و سنگی که در انتهای فیلم، از زور حسادت پسر به شیشهی آپارتمان پیرمرد میخورد همین را میگوید که اینجا، این مورد هم شکست خورده است. قابل مدیریت نبود، یعنی جوان عاشق از نوع و جنس آدمی به پختگی پیرمرد نیست.
به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇
@sedayeslahat
🚨کاش این حرف «ترامپ» را «روحانی» زده بود!
✍️احسان محمدی
◼️وقتی کرونا داشت مثل موجی از دور به سوی ایالاتمتحده میرفت، ترامپ پوزخند میزد، ماجرا را به ریشخند گرفت و به سیستم پزشکی و متخصصان این کشور دلگرم بود اما امروز در کنفرانس خبری از احتمال ابتلای بیش از 2 میلیون آمریکایی خبر داد و گفت «اگر میزان مرگ و میر مبتلایان به کرونا در آمریکا کمتر از 100 هزار نفر شود بسیار خوب اقدام شده است».
◼️کاش این جملات را #حسن_روحانی یا یک مقام ایرانی دیگر گفته بود تا ما در شبکههای اجتماعی و رسانهها تکهتکهاش میکردیم، برایش جوک میساختیم، متهماش میکردیم به قتل عام، میگفتیم خودش توی برج عاج نشسته و جان هزاران نفر برایش اهمیتی ندارد، بعد احساس میکردیم چه چریک سلحشوری هستیم. ولی حیف ترامپ گفت!
◼️میدانم که جمعیت آمریکا چهار برابر بیشتر از ایران است، به نسبت ما کشور بسیار پهناورتری است و احتمال ابتلای افراد به ویروس بیشتر، میدانم که جان هر انسان ارزشمند است و چه ترامپ باشد و چه روحانی این جمله آزاردهنده است.
میدانم از فشار ناشی از ویروس کرونا، ساقط کردن #هواپیما، #آبان رنجآور و دهها غائله دیگر دلچرکینیم، میدانم یک جمله برای مقایسه کارآمدی یا عدم کارایی دو سیستم حاکمیتی کفایت نمیکند اما فقط تصور کنید این حرف را یک مقام ایرانی زده بود. چه غوغایی به پا میکردیم. ولی حیف ترامپ گفت!
◼️برخی از ما اهل رسانه دههها آمریکا را یک بهشت بینقص، با سیستم منظم، مدیریت خردمندانه، احترام بالا به شهروندان، دارای دره سیلیکون، استیو جابز و بیل گیتس، گوگل و فیسبوک و آمازون و ... چنان تصویر کردیم که رویای بچههایمان زندگی در آنجا شد و خیلی از مسئولان هم رودربایستی را کنار گذاشتند و رفتند دنبال #گرینکارت برای خودشان و هموار کردن جاده برای بچههایشان که بروند آنجا درس بخوانند و همانجا بمانند و به «این خراب شده» برنگردند!
◼️امروز رئیسجمهور همان بهشت روی زمین میگوید که اگر 100 هزار نفر بمیرند ما «بسیار خوب اقدام کردهایم» و ما خیلی به این حرف نمیپردازیم. چرا؟
چون رئیسجمهور امریکا گفته و ما اینجا دلمان با کسانی که شعار آمریکاستیزی میدهند ولی رویایشان آمریکاست و نان از این ژستها میخورند صاف نیست. گمان میکنیم اگر این حرف را نقد کنیم پاس گل دادهایم به آنها که ژست مبارزه با آمریکا میگیرند. آنها که #پرچم آمریکا را در خیابان میسوزانند اما حاضر نیستند خش بیفتد روی گوشی اپل ساخت آمریکایشان!
◼️کاش این حرفها را یک مقام ایرانی زده بود تا او را توی چرخ گوشت نقدهای مکرر میانداختیم. حیف که رئیسجمهور پیشرفتهترین کشور دنیا زده است که #تحریم نیست و همیشه به امکانات و ثروتش در زمین و هوا و حتی #فضا مینازد.
◼️اشتباه نکنید. قصدم انکار تواناییها، سطح رفاه، آزادیهای مدنی و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی آمریکا نیست. سالها بزرگان انکار کردند و فایده نداشت.
بحث بر سر این است که گاهی برخی از ما روزنامهنگاران از ترس قضاوتها و برچسبهای ناخوشایندی مثل #وابستگی به سیستم، چنان در پوستین منتقد، فعال اجتماعی و مصلح دلسوز فرو میرویم و بر طبل نقد از درون میکوبیم که جسارتمان برای دیدن واقعیتهای دور را از دست میدهیم.
⛔️گرفتار موجی میشویم که هیچوقت سیر نمیشود. مدام از تو حمله به خودی و تحسین خارجی میخواهد.
اگر همان که تصور میکند و میگوید را ننویسی متهمات میکند به #بزدلی، به خیانت. موج اکثریتی که ترس از دست دادن لایک و حمایت آنها وادارت میکند خودت نباشی، مثل آنها فکر کنی. آنها جای تو فکر کردهاند و تو فقط باید در واژههایت بازتکرارش کنی در غیراینصورت حتماً وابستهای!
اعتراف میکنم که این موج گاهی من را هم مثل خسی در میقات با خودش برده است.
◼️نزدیک به سیسال پیش #ابراهیم_گلستان نامه مفصلی خطاب به #عباس_کیارستمی نوشت که این روزها فکر میکنم بخشی از آن میتواند مثل یک فانوس در ظلمات به کار هر کسی بیاید که میخواهد در این کشور کار رسانه کند:
«از هیچ تعریف و تحسینی، یا فحش و دشنامی خوش یا دردتان نیاید، حتی برای یک لحظه. نه بترس از دست و کار کارشکنها، و نه امید یا پذیرش داشته باش برای درباغ سبز نشان دادنهای هر کس دیگر.
نه گول مدح خارجیان را بخور، نه از کلوخپرانی حقیر حسودان داخلی برنج.
اگر در این میانه بد شنیدی و کجی دیدی نگذار حس تلافی و پاسخ ترا بیندازد در چاه فاضلاب... خواستی هم اگر جواب بگویی اجازه نده این جواب دادن بنشیند به جای کار اصلی تو...»
⛔️ کاش حسن روحانی گفته بود:«اگر میزان مرگ و میر مبتلایان به کرونا کمتر از 100 هزار نفر شود بسیار خوب اقدام شده است»!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️احسان محمدی
◼️وقتی کرونا داشت مثل موجی از دور به سوی ایالاتمتحده میرفت، ترامپ پوزخند میزد، ماجرا را به ریشخند گرفت و به سیستم پزشکی و متخصصان این کشور دلگرم بود اما امروز در کنفرانس خبری از احتمال ابتلای بیش از 2 میلیون آمریکایی خبر داد و گفت «اگر میزان مرگ و میر مبتلایان به کرونا در آمریکا کمتر از 100 هزار نفر شود بسیار خوب اقدام شده است».
◼️کاش این جملات را #حسن_روحانی یا یک مقام ایرانی دیگر گفته بود تا ما در شبکههای اجتماعی و رسانهها تکهتکهاش میکردیم، برایش جوک میساختیم، متهماش میکردیم به قتل عام، میگفتیم خودش توی برج عاج نشسته و جان هزاران نفر برایش اهمیتی ندارد، بعد احساس میکردیم چه چریک سلحشوری هستیم. ولی حیف ترامپ گفت!
◼️میدانم که جمعیت آمریکا چهار برابر بیشتر از ایران است، به نسبت ما کشور بسیار پهناورتری است و احتمال ابتلای افراد به ویروس بیشتر، میدانم که جان هر انسان ارزشمند است و چه ترامپ باشد و چه روحانی این جمله آزاردهنده است.
میدانم از فشار ناشی از ویروس کرونا، ساقط کردن #هواپیما، #آبان رنجآور و دهها غائله دیگر دلچرکینیم، میدانم یک جمله برای مقایسه کارآمدی یا عدم کارایی دو سیستم حاکمیتی کفایت نمیکند اما فقط تصور کنید این حرف را یک مقام ایرانی زده بود. چه غوغایی به پا میکردیم. ولی حیف ترامپ گفت!
◼️برخی از ما اهل رسانه دههها آمریکا را یک بهشت بینقص، با سیستم منظم، مدیریت خردمندانه، احترام بالا به شهروندان، دارای دره سیلیکون، استیو جابز و بیل گیتس، گوگل و فیسبوک و آمازون و ... چنان تصویر کردیم که رویای بچههایمان زندگی در آنجا شد و خیلی از مسئولان هم رودربایستی را کنار گذاشتند و رفتند دنبال #گرینکارت برای خودشان و هموار کردن جاده برای بچههایشان که بروند آنجا درس بخوانند و همانجا بمانند و به «این خراب شده» برنگردند!
◼️امروز رئیسجمهور همان بهشت روی زمین میگوید که اگر 100 هزار نفر بمیرند ما «بسیار خوب اقدام کردهایم» و ما خیلی به این حرف نمیپردازیم. چرا؟
چون رئیسجمهور امریکا گفته و ما اینجا دلمان با کسانی که شعار آمریکاستیزی میدهند ولی رویایشان آمریکاست و نان از این ژستها میخورند صاف نیست. گمان میکنیم اگر این حرف را نقد کنیم پاس گل دادهایم به آنها که ژست مبارزه با آمریکا میگیرند. آنها که #پرچم آمریکا را در خیابان میسوزانند اما حاضر نیستند خش بیفتد روی گوشی اپل ساخت آمریکایشان!
◼️کاش این حرفها را یک مقام ایرانی زده بود تا او را توی چرخ گوشت نقدهای مکرر میانداختیم. حیف که رئیسجمهور پیشرفتهترین کشور دنیا زده است که #تحریم نیست و همیشه به امکانات و ثروتش در زمین و هوا و حتی #فضا مینازد.
◼️اشتباه نکنید. قصدم انکار تواناییها، سطح رفاه، آزادیهای مدنی و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی آمریکا نیست. سالها بزرگان انکار کردند و فایده نداشت.
بحث بر سر این است که گاهی برخی از ما روزنامهنگاران از ترس قضاوتها و برچسبهای ناخوشایندی مثل #وابستگی به سیستم، چنان در پوستین منتقد، فعال اجتماعی و مصلح دلسوز فرو میرویم و بر طبل نقد از درون میکوبیم که جسارتمان برای دیدن واقعیتهای دور را از دست میدهیم.
⛔️گرفتار موجی میشویم که هیچوقت سیر نمیشود. مدام از تو حمله به خودی و تحسین خارجی میخواهد.
اگر همان که تصور میکند و میگوید را ننویسی متهمات میکند به #بزدلی، به خیانت. موج اکثریتی که ترس از دست دادن لایک و حمایت آنها وادارت میکند خودت نباشی، مثل آنها فکر کنی. آنها جای تو فکر کردهاند و تو فقط باید در واژههایت بازتکرارش کنی در غیراینصورت حتماً وابستهای!
اعتراف میکنم که این موج گاهی من را هم مثل خسی در میقات با خودش برده است.
◼️نزدیک به سیسال پیش #ابراهیم_گلستان نامه مفصلی خطاب به #عباس_کیارستمی نوشت که این روزها فکر میکنم بخشی از آن میتواند مثل یک فانوس در ظلمات به کار هر کسی بیاید که میخواهد در این کشور کار رسانه کند:
«از هیچ تعریف و تحسینی، یا فحش و دشنامی خوش یا دردتان نیاید، حتی برای یک لحظه. نه بترس از دست و کار کارشکنها، و نه امید یا پذیرش داشته باش برای درباغ سبز نشان دادنهای هر کس دیگر.
نه گول مدح خارجیان را بخور، نه از کلوخپرانی حقیر حسودان داخلی برنج.
اگر در این میانه بد شنیدی و کجی دیدی نگذار حس تلافی و پاسخ ترا بیندازد در چاه فاضلاب... خواستی هم اگر جواب بگویی اجازه نده این جواب دادن بنشیند به جای کار اصلی تو...»
⛔️ کاش حسن روحانی گفته بود:«اگر میزان مرگ و میر مبتلایان به کرونا کمتر از 100 هزار نفر شود بسیار خوب اقدام شده است»!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
⛔️ از این شغل استعفا بدهیم!
✍ احسان محمدی
↙ #نیکی_کریمی: فقط نون خوشگلیشو خورد یه عمر!
↙ #احسان_علیخانی؟ کی بهش گفته مجریگری بلده؟
↙ #فروغ_فرخزاد: دختر نوجوونا مشهورش کردن!
↙ #اصغر_فرهادی؟ پایان باز هم شد کارگردانی؟
↙ #علی_دایی؟ دو ریال فوتبال حالیش نیست!
↙ #مهران_مدیری؟ کی به این گفته طنز حالیشه؟
↙ #احمد_شاملو؟ الکی بزرگش کردن!
↙ #عادل_فردوسیپور؟ بزرگترین دلال فوتباله!
↙ #ابراهیم_حاتمیکیا: مگه سینما بلده؟ جیرهخواره بابا!
↙ #محمود_دولتآبادی: من ازش بهتر مینویسم!
↙ #عباس_کیارستمی: خارجیا گندهاش کردن!
↙ #محمود_فرشچیان: دو تا تابلو کشیده فکر کرده داوینچیه!
↙ #لیونل_مسی: هورمونیه بابا!
↙ #کریس_رونالدو: اونکه پنالدوئه. فقط از پنالتی گل میزنه!
↙ #سالار_عقیلی: دو دونگ صدا بیشتر نداره!
↙ #سهراب_سپهری: آب را گل نکنیم هم شد شعر؟ پس منم شاعرم!
↙ #رامبد_جوان: والله به دلقکبازی باشه شوهر عمه من بهتراز اینه!
....
◀ آره. فقط تو خوبی!
هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد اما جملاتی مثل اینها آمیزه کینهجویی و حسد است.
1⃣ #حسادت شغل اول بسیاری از ماست. این بزرگترین اژدهایی است که هرکس باید درون خودش سلاخیاش کند.
2⃣ انرژی که صرف تخریب و به زیر کشیدن دیگران میکنیم را صرف توسعه و بالا بردن خودمان بکنیم. تمرین کنیم، شاید خوشمان آمد!
3⃣ بین نقد و حسادت مرز باریکی هست که انسان اگر #شجاعانه با خودش خلوت کند میفهمد که دارد نقد میکند یا حسادت؟ (البته که همه شما فقط نقد متعالی میکنید و حسود دو عالم هم منم.)😉
4⃣ راه بزرگ شدن اما کوچک کردن آدمهایی که از ما موفقترند نیست. با گاز گرفتن دیگران هم کسی ما را #شیر تصور نمیکند.
#تمرین_کنیم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ احسان محمدی
↙ #نیکی_کریمی: فقط نون خوشگلیشو خورد یه عمر!
↙ #احسان_علیخانی؟ کی بهش گفته مجریگری بلده؟
↙ #فروغ_فرخزاد: دختر نوجوونا مشهورش کردن!
↙ #اصغر_فرهادی؟ پایان باز هم شد کارگردانی؟
↙ #علی_دایی؟ دو ریال فوتبال حالیش نیست!
↙ #مهران_مدیری؟ کی به این گفته طنز حالیشه؟
↙ #احمد_شاملو؟ الکی بزرگش کردن!
↙ #عادل_فردوسیپور؟ بزرگترین دلال فوتباله!
↙ #ابراهیم_حاتمیکیا: مگه سینما بلده؟ جیرهخواره بابا!
↙ #محمود_دولتآبادی: من ازش بهتر مینویسم!
↙ #عباس_کیارستمی: خارجیا گندهاش کردن!
↙ #محمود_فرشچیان: دو تا تابلو کشیده فکر کرده داوینچیه!
↙ #لیونل_مسی: هورمونیه بابا!
↙ #کریس_رونالدو: اونکه پنالدوئه. فقط از پنالتی گل میزنه!
↙ #سالار_عقیلی: دو دونگ صدا بیشتر نداره!
↙ #سهراب_سپهری: آب را گل نکنیم هم شد شعر؟ پس منم شاعرم!
↙ #رامبد_جوان: والله به دلقکبازی باشه شوهر عمه من بهتراز اینه!
....
◀ آره. فقط تو خوبی!
هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد اما جملاتی مثل اینها آمیزه کینهجویی و حسد است.
1⃣ #حسادت شغل اول بسیاری از ماست. این بزرگترین اژدهایی است که هرکس باید درون خودش سلاخیاش کند.
2⃣ انرژی که صرف تخریب و به زیر کشیدن دیگران میکنیم را صرف توسعه و بالا بردن خودمان بکنیم. تمرین کنیم، شاید خوشمان آمد!
3⃣ بین نقد و حسادت مرز باریکی هست که انسان اگر #شجاعانه با خودش خلوت کند میفهمد که دارد نقد میکند یا حسادت؟ (البته که همه شما فقط نقد متعالی میکنید و حسود دو عالم هم منم.)😉
4⃣ راه بزرگ شدن اما کوچک کردن آدمهایی که از ما موفقترند نیست. با گاز گرفتن دیگران هم کسی ما را #شیر تصور نمیکند.
#تمرین_کنیم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴 ایران مدیون معمولیهای وفادار
✍️ احسان محمدی
🔸فارغ از چهرههای سیاسی، فکر میکنید جهانیان این روزها ایران را با چه نامهایی به خاطر میآورند؟ #عباس_کیارستمی؟ #احمد_شاملو؟ #علی_دایی؟ #تتلو؟ #محمود_دولتآبادی؟ #دنیا_جوانبخت؟ #محمدرضا_شجریان؟ #بابک_زنجانی؟ #اصغر_فرهادی؟ اختلاسگران و ربایندگان ثروت کشور و اعتماد مردم؟
🔸 درک میکنم که حتی از همجواری برخی از این نامها کنار هم رنجیده شوید اما بسیاری از از ما با #لایک و #فالو یا جستوجوی نام در اینترنت «چهره» میسازیم، افرادی را به شهرت میرسانیم یا معروفیت آنها را تکثیر میکنیم. حتی افراد نه چندان خوشنامی که دوست نداریم مردم دنیا، ایران ما را با آنها بشناسند.
🔸امروز کمتر کسی است که برای جستوجو در مورد مردم یک کشور یا مفاخرش یا مشاهیر به کتابخانهها برود. همه در اینترنت #سرچ میکنند و هر چه یک نام بیشتر تکرار شده باشد شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اینترنت خیلی اهل داوری اخلاقی نیست. بیش از احساسات، به تعداد کلیکها تکیه میکند حتی اگر ما خوشمان نیاید. اصلاً دوست دارید ایران را با چه کلماتی بشناسند؟
🔸 اما فارغ از همه نیکنامان و بدنامان که دیده میشوند، این گمنامان و بینشانها هستند که یک سرزمین را بر دوش میگیرند و از گذرگاهها رد میکنند. کسانی که کسی نامشان را نمیداند.
سربازانی که زیر سایه فرماندهان نادیده گرفته میشوند، معلمانی که فروتنانه نردبان بالا رفتن مغزها شدهاند، مربیانی که چنان از یاد میروند که انگار هرگز زاده نشدهاند اما شاگردان آنها به ستارههای ورزش تبدیل میشوند، عوامل فنی که یک فیلم را میسازند اما حتی نامشان در تیتراژ هم نمیآید و در نهایت جایزهها به خانه بازیگران و کارگردان ها میروند و ...
🔸 این یک واقعیت پذیرفته شده است. یک قاعده جهانی. آنها که روی صحنه هستند دیده میشوند و هر چقدر بگویند «از عوامل پشت صحنه تشکر میکنیم» کسی حوصله نمیکند سرک بکشد و ببیند که رنج واقعی را همان گمنامها و بینشانها کشیدهاند.
🔸در جریان آتشسوزی کوههای خائیز در کهکیلویه و بویر احمد دختر 19 سالهای به نام #رویا_جانفزا که برای کمک به خاموش کردن حریق رفته بود دچار شکستگی از ناحیه دست و پا شد. متولد دهه 80. از یک خانواده معمولی دهدشتی. دختر پدری بیکار که حتی بعد از این حادثه هم گفته است که اگر صد بار دیگر این اتفاق بیفتد به کوه میزند. زخمی از آتش و نیازمند توجه و کمک برای کاستن از فشار هزینههای درمان.
🔸 میشود نقدهای بسیاری وارد کرد که چرا باید یک دختر جوان که تخصص اطفای حریق ندارد به دل آتش بزند، باید با بالگرد جنگ آتش رفت، دولت کوتاهی کرده است که امکانات نداده و ... درست مثل برخی که حالا در دوران صلح، میگویند چرا اوایل جنگ به جای چریک و سربازهای حرفهای، مردم عادی با تفنگ شکاری و چماق به جبهه رفتند و جنگیدند و جان دادند. در لحظههای بحرانی و وقتی که خیلی نمیشود به رسیدن کمک واقعی دلگرم بود، آدمها جانشان را کف دستشان میگیرند و دفاع میکنند. چه مقابل دشمنی که تانک دارد، چه مقابل شعلهای که جنگل را میبلعد.
🔸رویا جانفزا تنها یکی از عاشقان بینشان این سرزمین است. احتمالاً اگر دست و پایش نمیشکست هرگز نامش را نمیشنیدیم. هرگز خبردار نمیشدیم که یک دختر 19 ساله وقتی ما در آتش سوختن جنگل را میدیدیم و نفریننامه مینوشتیم، وسط معرکه است. درست مثل همه مردها و زنها، دخترها و پسرانی که فداکارانه در خاموش کردن آتش در گوشه گوشه ایران کمک میکنند و ما حتی اسمشان را نمیدانیم.
مثل سربازهایی که از مرزها مراقبت میکنند، مثل معلمهایی که بی شو و شعار، شاگردان شریف تربیت میکنند، مثل کارگرانی که سنگ زیرین آسیاب هستند، مثل کارمندها و قاضیان شرافتمندی که تن به دریافت رشوه نمیدهند، کشاورزان، معدنچیها، کاسبها و ... که خون هموطنانشان را در شیشه اختلاس نمیکنند.
🔸 این سرزمین را تا امروز عاشقان بینشانش حفظ کرده اند. معمولیهای نادیده. آنها این سرزمین را روی دوش گرفتهاند، از مهلکهها و معرکهها نجات دادهاند. آنها که هیچوقت کسی نه اسمشان را میشنود و نه عکسشان را میبینید. آنها که وفادارانه برای ایرانی بهتر میجنگند، پیر میشوند، میمیرند، باید میلیونها تومان پول قبر بدهند و روی سنگ مزارشان حتی یک پرچم ایران نصب نمیشود. آنها که حتی انگار اسم ندارند اما فرزندان واقعی این سرزمین هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ احسان محمدی
🔸فارغ از چهرههای سیاسی، فکر میکنید جهانیان این روزها ایران را با چه نامهایی به خاطر میآورند؟ #عباس_کیارستمی؟ #احمد_شاملو؟ #علی_دایی؟ #تتلو؟ #محمود_دولتآبادی؟ #دنیا_جوانبخت؟ #محمدرضا_شجریان؟ #بابک_زنجانی؟ #اصغر_فرهادی؟ اختلاسگران و ربایندگان ثروت کشور و اعتماد مردم؟
🔸 درک میکنم که حتی از همجواری برخی از این نامها کنار هم رنجیده شوید اما بسیاری از از ما با #لایک و #فالو یا جستوجوی نام در اینترنت «چهره» میسازیم، افرادی را به شهرت میرسانیم یا معروفیت آنها را تکثیر میکنیم. حتی افراد نه چندان خوشنامی که دوست نداریم مردم دنیا، ایران ما را با آنها بشناسند.
🔸امروز کمتر کسی است که برای جستوجو در مورد مردم یک کشور یا مفاخرش یا مشاهیر به کتابخانهها برود. همه در اینترنت #سرچ میکنند و هر چه یک نام بیشتر تکرار شده باشد شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اینترنت خیلی اهل داوری اخلاقی نیست. بیش از احساسات، به تعداد کلیکها تکیه میکند حتی اگر ما خوشمان نیاید. اصلاً دوست دارید ایران را با چه کلماتی بشناسند؟
🔸 اما فارغ از همه نیکنامان و بدنامان که دیده میشوند، این گمنامان و بینشانها هستند که یک سرزمین را بر دوش میگیرند و از گذرگاهها رد میکنند. کسانی که کسی نامشان را نمیداند.
سربازانی که زیر سایه فرماندهان نادیده گرفته میشوند، معلمانی که فروتنانه نردبان بالا رفتن مغزها شدهاند، مربیانی که چنان از یاد میروند که انگار هرگز زاده نشدهاند اما شاگردان آنها به ستارههای ورزش تبدیل میشوند، عوامل فنی که یک فیلم را میسازند اما حتی نامشان در تیتراژ هم نمیآید و در نهایت جایزهها به خانه بازیگران و کارگردان ها میروند و ...
🔸 این یک واقعیت پذیرفته شده است. یک قاعده جهانی. آنها که روی صحنه هستند دیده میشوند و هر چقدر بگویند «از عوامل پشت صحنه تشکر میکنیم» کسی حوصله نمیکند سرک بکشد و ببیند که رنج واقعی را همان گمنامها و بینشانها کشیدهاند.
🔸در جریان آتشسوزی کوههای خائیز در کهکیلویه و بویر احمد دختر 19 سالهای به نام #رویا_جانفزا که برای کمک به خاموش کردن حریق رفته بود دچار شکستگی از ناحیه دست و پا شد. متولد دهه 80. از یک خانواده معمولی دهدشتی. دختر پدری بیکار که حتی بعد از این حادثه هم گفته است که اگر صد بار دیگر این اتفاق بیفتد به کوه میزند. زخمی از آتش و نیازمند توجه و کمک برای کاستن از فشار هزینههای درمان.
🔸 میشود نقدهای بسیاری وارد کرد که چرا باید یک دختر جوان که تخصص اطفای حریق ندارد به دل آتش بزند، باید با بالگرد جنگ آتش رفت، دولت کوتاهی کرده است که امکانات نداده و ... درست مثل برخی که حالا در دوران صلح، میگویند چرا اوایل جنگ به جای چریک و سربازهای حرفهای، مردم عادی با تفنگ شکاری و چماق به جبهه رفتند و جنگیدند و جان دادند. در لحظههای بحرانی و وقتی که خیلی نمیشود به رسیدن کمک واقعی دلگرم بود، آدمها جانشان را کف دستشان میگیرند و دفاع میکنند. چه مقابل دشمنی که تانک دارد، چه مقابل شعلهای که جنگل را میبلعد.
🔸رویا جانفزا تنها یکی از عاشقان بینشان این سرزمین است. احتمالاً اگر دست و پایش نمیشکست هرگز نامش را نمیشنیدیم. هرگز خبردار نمیشدیم که یک دختر 19 ساله وقتی ما در آتش سوختن جنگل را میدیدیم و نفریننامه مینوشتیم، وسط معرکه است. درست مثل همه مردها و زنها، دخترها و پسرانی که فداکارانه در خاموش کردن آتش در گوشه گوشه ایران کمک میکنند و ما حتی اسمشان را نمیدانیم.
مثل سربازهایی که از مرزها مراقبت میکنند، مثل معلمهایی که بی شو و شعار، شاگردان شریف تربیت میکنند، مثل کارگرانی که سنگ زیرین آسیاب هستند، مثل کارمندها و قاضیان شرافتمندی که تن به دریافت رشوه نمیدهند، کشاورزان، معدنچیها، کاسبها و ... که خون هموطنانشان را در شیشه اختلاس نمیکنند.
🔸 این سرزمین را تا امروز عاشقان بینشانش حفظ کرده اند. معمولیهای نادیده. آنها این سرزمین را روی دوش گرفتهاند، از مهلکهها و معرکهها نجات دادهاند. آنها که هیچوقت کسی نه اسمشان را میشنود و نه عکسشان را میبینید. آنها که وفادارانه برای ایرانی بهتر میجنگند، پیر میشوند، میمیرند، باید میلیونها تومان پول قبر بدهند و روی سنگ مزارشان حتی یک پرچم ایران نصب نمیشود. آنها که حتی انگار اسم ندارند اما فرزندان واقعی این سرزمین هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز #عباس_کیارستمی است. این صحنه از فیلم "خانه دوست کجاست" بسیار تامل برانگیز است: روایتی مینیمال از بازتولید استبداد برای تثبیت اطاعت محض و حذف"پرسشگری" از طریق شرطی کردن دیگران به بیعدالتی. این همه اما تحت عنوان یک نام آشنا "تربیت برای جامعه سالم".
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
صبح
که خانه را ترک میکنم، جوانم
و شب،
پیر به خانه باز میگردم
با اندوهی هزار ساله
چهار دیواری خانهام،
آرام و صبور
پذیرای پیرمردی است که
سحرگاهان
جوان برمیخیزد.
#عباس_کیارستمی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
صبح
که خانه را ترک میکنم، جوانم
و شب،
پیر به خانه باز میگردم
با اندوهی هزار ساله
چهار دیواری خانهام،
آرام و صبور
پذیرای پیرمردی است که
سحرگاهان
جوان برمیخیزد.
#عباس_کیارستمی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat