This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکتر_شریعتی
پناه میبرم بخدا از عیبی که امروز در خود دیدم و دیروز دیگران را برای آن عیب ملامت کردهام ، در سرزنش کردن محتاط باشیم وقتی نه از دیروز کسی خبر داریم و نه از فردای خودمان
پناه میبرم بخدا از عیبی که امروز در خود دیدم و دیروز دیگران را برای آن عیب ملامت کردهام ، در سرزنش کردن محتاط باشیم وقتی نه از دیروز کسی خبر داریم و نه از فردای خودمان
من تمام عمر شاهد پایمال شدن حقیقتها به وسیله انسانهای مصلحت پرست بودهام، در مورد مصلحت عقده پیدا کردهام و اعتقاد یافتهام که: "هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست!
#دکتر_شریعتی
#دکتر_شریعتی
🅾️ #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
✍️ #احسان_محمدی
↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.
تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!
↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!
↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بودم که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری اینقدر خوشگل باشی!
گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!
↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!
↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.
↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.
↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!
↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...
↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...
یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.
تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!
↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!
↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بودم که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری اینقدر خوشگل باشی!
گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!
↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!
↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.
↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.
↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!
↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...
↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...
یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
@sedayeslahat
#دکتر_شریعتی
حکومت مذهبی حکومتیست که به ظاهر مذهب را رسمی میکند تا بتواند بنام مذهب هرچه میخواهد بر جامعه تحمیل کند !!
@sedayeslahat
حکومت مذهبی حکومتیست که به ظاهر مذهب را رسمی میکند تا بتواند بنام مذهب هرچه میخواهد بر جامعه تحمیل کند !!
@sedayeslahat
.
#دکتر_شریعتی (حسین وارث آدم ص ٢٢١)
حسین ضعیفی که باید بر او گریست نبود ، ما داستان کربلا را از روز تاسوعا میدانیم و عصر عاشورا ختمش میکنیم بعد دیگر نمیدانیم چه شد ، همین طور هستیم تا اربعین آنجا هم شله زردی میدهیم و بعد قضیه دیگر بایگانیست تا سال دیگر و باز همینطور سال دیگر ...
داستان کربلا نه از تاسوعا و محرم شروع میشود و نه به عصر عاشورا و اربعین تمام میشود . ما آن را از دوطرف قیچی کردیم و از معنی انداختیم ، اینكه حسین فریاد میزند : آیا كسی هست كه مرا یاری كند ؟ «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمیداند كه كسی برای یاری رساندن به او نیست ؟ پس چرا میپرسد ؟ این سؤال از فردای تاریخ بشر است و این پرسش از آینده و از همۀ ماست !!
@sedayeslahat
#دکتر_شریعتی (حسین وارث آدم ص ٢٢١)
حسین ضعیفی که باید بر او گریست نبود ، ما داستان کربلا را از روز تاسوعا میدانیم و عصر عاشورا ختمش میکنیم بعد دیگر نمیدانیم چه شد ، همین طور هستیم تا اربعین آنجا هم شله زردی میدهیم و بعد قضیه دیگر بایگانیست تا سال دیگر و باز همینطور سال دیگر ...
داستان کربلا نه از تاسوعا و محرم شروع میشود و نه به عصر عاشورا و اربعین تمام میشود . ما آن را از دوطرف قیچی کردیم و از معنی انداختیم ، اینكه حسین فریاد میزند : آیا كسی هست كه مرا یاری كند ؟ «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمیداند كه كسی برای یاری رساندن به او نیست ؟ پس چرا میپرسد ؟ این سؤال از فردای تاریخ بشر است و این پرسش از آینده و از همۀ ماست !!
@sedayeslahat
اقدام غیر موجه دانشگاه ساری!!!؛
ابتدا تمثال #دکتر_شریعتی را با #کراوات نصب کرده اند،ا
ما بعد از مدتی کراوات را از مجسمه #حذف کرده اند.
باور کنید #تاریخ را هم به همین سادگی #تحریف می کنند.
دیگه کم کم باور میکنم این تفکر وتپسگرا خیلی اوضاع روانیش خرابه کار از درمان گذشته باید منتظر مرگ این دیوانگان بود
ابتدا تمثال #دکتر_شریعتی را با #کراوات نصب کرده اند،ا
ما بعد از مدتی کراوات را از مجسمه #حذف کرده اند.
باور کنید #تاریخ را هم به همین سادگی #تحریف می کنند.
دیگه کم کم باور میکنم این تفکر وتپسگرا خیلی اوضاع روانیش خرابه کار از درمان گذشته باید منتظر مرگ این دیوانگان بود
#دکتر_شریعتی
خدایا مگذار که ایمانم به اسلام ،
مرا با کسبۀ دین و عملۀ ارتجاع همآواز کند که آنچه را #حق_میدانم به خاطر آنکه #بد_میدانند کتمان کنم ...
@sedayeslahat
خدایا مگذار که ایمانم به اسلام ،
مرا با کسبۀ دین و عملۀ ارتجاع همآواز کند که آنچه را #حق_میدانم به خاطر آنکه #بد_میدانند کتمان کنم ...
@sedayeslahat
.
✴️ #دکتر_شریعتی اصلیترین عامل انحراف ادیان را تبدیل آنها به نهادهای حکومت و قدرت میداند که این تحلیل در تاریخ هم صادق است :
🏷 #روحانیان_یهودی زمانی که قدرت را در اختیار داشتند تورات موسی را تبدیل به احکام پیچیده و دور و درازی کردند ، بر دایرۀ حرامها افزودند و یهودیت را با انواع محدودیتها و سختگیری ها تحتالشعاع قرار دادند تنها با #یک_هدف : کسب هویتی متمایز از دیگران ...
🏷 #کشیشان هم زمانی که قدرت را در اختیار داشتند عیسی را پسر خدا خواندند ، فلسفۀ خرید و فروش بهشت را مطرح کردند ، رستگاری از راهی غیر از ایمان به مسیح را نفی کردند تنها با #یک_هدف : کسب هویتی متمایز از دیگران ...
🏷 #موبدان_زرتشتی هم پس از به دست آوردن قدرت احکام دینی را از شعارهای اصلی خود یعنی [[ گفتار و پندار و رفتار نیک ]] دور کردند و دین زرتشت را در احکامی نادرست و پوچ برای کسب هویتی متمایز از دیگران خلاصه کردند
🏷 #روحـانیـون_مسلـمـان نیز در همین راه قدم نهادهاند و به شکلهای مختلف از آموزههای قرآن فاصله میگیرند و منابع دیگر را تنها با #یک_هدف جایگزین میکنند : کسب هویتی متمایز از دیگران
@sedayeslahat
✴️ #دکتر_شریعتی اصلیترین عامل انحراف ادیان را تبدیل آنها به نهادهای حکومت و قدرت میداند که این تحلیل در تاریخ هم صادق است :
🏷 #روحانیان_یهودی زمانی که قدرت را در اختیار داشتند تورات موسی را تبدیل به احکام پیچیده و دور و درازی کردند ، بر دایرۀ حرامها افزودند و یهودیت را با انواع محدودیتها و سختگیری ها تحتالشعاع قرار دادند تنها با #یک_هدف : کسب هویتی متمایز از دیگران ...
🏷 #کشیشان هم زمانی که قدرت را در اختیار داشتند عیسی را پسر خدا خواندند ، فلسفۀ خرید و فروش بهشت را مطرح کردند ، رستگاری از راهی غیر از ایمان به مسیح را نفی کردند تنها با #یک_هدف : کسب هویتی متمایز از دیگران ...
🏷 #موبدان_زرتشتی هم پس از به دست آوردن قدرت احکام دینی را از شعارهای اصلی خود یعنی [[ گفتار و پندار و رفتار نیک ]] دور کردند و دین زرتشت را در احکامی نادرست و پوچ برای کسب هویتی متمایز از دیگران خلاصه کردند
🏷 #روحـانیـون_مسلـمـان نیز در همین راه قدم نهادهاند و به شکلهای مختلف از آموزههای قرآن فاصله میگیرند و منابع دیگر را تنها با #یک_هدف جایگزین میکنند : کسب هویتی متمایز از دیگران
@sedayeslahat