"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔸جرج شولتز وزیر وقت خارجه آمریکا درمصاحبه ای می گوید:

گورباچف می دانست که کشورش با ارزشهای کمونیستی که برای مردم خمیرمایه جوک و شوخی شده است و آن ژنرال های متمولی که هنوز برای مردم دروغ های باورنکردنی را تکرار می کردند دچار چه وضعیت اسف باری شده است. او امید داشت مصالحه با آمریکا و تمرکز بر مشکلات داخلی، اندکی این وضعیت را بهبود بخشد حال آنکه خوب فهمیده بود که شوروی بخاطر ریشخند به دموکراسی چه تاوان سختی را باید بدهد.

یادم هست که پرزیدنت ریگان در همان جلسه اول به او گفت: «چیزی که یک ملت نیاز دارد آزادی بیان و دموکراسی است، مثلا هر شهروند آمریکایی می تواند به دفتر من بیاید و به راحتی از ریگان انتقاد کند»، گورباچف که فکر می کرد خیلی بامزه است، در جواب گفت: «برخلاف نظر شما، شوروی با دموکراسی و آزادی بیان بیگانه نیست، در شوروی هم مردم می توانند به دفتر من بیایند و به راحتی از ریگان انتقاد کنند!».

Charlie Rose interview with George Shultz. Charlie Rose)
🔸قطار #کمونیسم در حال حرکت بود که دچار نقص فنی شد. رفیق #استالین که این صحنه را دید بعد از تکانه های شدید دستور داد راننده را اعدام کنند، نیمی از مسافران پیاده و مابقی را مجبور به هل دادن قطار کنند.

رفیق #خروشچف که احساس ناراحتی میکرد، پیشنهاد تجدید نظر در روش های اشتباه گذشته را داد، او می گفت که باید از راننده قطار اعاده حیثیت و تلاش کرد، از مسافران عذرخواهی کرد و قطار را به مسیر اصلی اش برگرداند.

رفيق #برژنف مخالف ایده رفیق خروشچف بود. او می گفت اول خروشچف را خفه کنید و بعد همه مسافران را بخوابانید و به هر بدبختی که هست قطار را آرام تکان تکان دهید که آنها فکر کنند قطار در حال حرکت است.

رفیق #گورباچف اما برخلاف همه رفقا، با عصبانیت فریاد زد: این راه ها دیگر بی فایده است باید از قطار بیرون بپریم و همگی فریاد بزنیم: «قطار دیگه راه نمیره، قطار دیگه راه نمیره»

✔️منبع :داس و چکش: تاریخ فرهنگی کمونیسم (بررسی طنز و جنبه های فرهنگی دوران کمونیسم)
Hammer and Tickle: A Cultural History of Communism /by Ben Lewis

👇👇👇
@sedayeslahat