"صدای ملّت"
8.62K subscribers
146K photos
72.4K videos
162 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
💫💫💫💫

💫
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تـاج سرم

دلبـرا بنـده نـوازیت که آمــــوخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

همتـم بدرقه راه کن ای طایــــر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

ای نسیم سحــــری بندگی من برسان
که فــراموش مکن وقت دعای سحرم

#حافظ

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴زنهار از این بیابان!

#احمد_زیدآبادی

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
این بیت حافظ شیراز نتیجۀ تأملات این روزهای من است! راستش از آینده چنان به هراس افتاده‌ام که نمی‌خواهم با واقع‌بینی در بارۀ آن اندیشه کنم! ترجیح‌ام این است که علائم بدبین کننده را کم‌رنگتر و نشانه‌های خوشبینی را پررنگتر ببینم؛ اما خوش‌خیالی هم حدی دارد!
این وضعیت آدمی را دودل و عصبی می‌کند بخصوص وقتی پای نوشتن و هشدار دادن به میان می‌آید! با خود می‌گویی چرا بنویسم وقتی گوش‌هایی که باید بشنوند یا نمی‌شنوند و یا اصولاً بد می‌شنوند! بد شنیدن طبعاً مخربتر از نشیدن است و این بد شنیدن در کشور ما گویی از سوی همۀ اطراف منازعۀ سیاسی جاری، تماماً نهادینه شده است!
هیچ ظرافت و حتی بعضاً صداقتی برای خوب شنیدن در بین نیست و به همین علت، تفاهمی نیز شکل نمی‌گیرد. هر چه هست بدفهمی و سوء‌تفاهم است، حتی آنگاه که تصور می‌شود بین دو نفر تفاهمی صورت گرفته است!
گفته می‌شود حرف زدن "نشخوار" آدمیزاد است! توهینی در پشت این کلام نهفته نیست! منظور این است که حرف زدن نیاز روزمرۀ آدمی است. برای یک نویسنده، نوشتن حکم حرف زدن را دارد. نمی‌تواند ننویسد حتی اگر به درِ بسته بخورد، حتی اگر سخن‌اش بد فهمیده شود، حتی اگر این بدفهمی هزینه‌ای برایش به بار آورد!
در دو سالِ پس از تبعید که من محکوم به ننوشتن شده بودم، ناگهان احساس خفگی و خفقان کردم! دیگر نمی‌توانستم سکوت را تحمل کنم. گرچه توانِ سکوت در شرایط مقتضی، خود فضیلتی اصیل است، اما به قول علی، همچون خار در چشم و استخوان در گلو عمل می‌کند! تحمل‌اش طاقت بسیار می‌طلبد و از این گذشته فقط می‌تواند در بارۀ یک یا چند موضوع خاص مصداق داشته باشد نه همه چیز و همه کس! سکوت مطلق ناشدنی است!
با این همه می‌توان به خود دلداری داد که وقتی حجم مشکلات از حد فراتر می‌رود، بسیاری از آدمیان تا حد جنون، خشمگین می‌شوند! این جنون حال طبیعی و عادی آنها نیست. متأثر از شرایط پرفشار روزگار است. پس لابد باید از افقی بالاتر به آن نگریست و با آن مدارا کرد. اما این نوع دلداری به شرطی مؤثر است که روزنی از نور در انتهای تونل قابل رؤیت باشد و اگر نباشد، با خشم‌ و کین فزاینده که در هیچ زمینه‌ای هیچ نوع طعم شیرین از زندگی را برنمی‌تابد، چگونه می‌توان تا انتهای عمر ساخت و سوخت؟
گویند اهل ایمان با توسل به متافیزیک، چشم بر واقعیات تلخ عینی می‌بندند بدان امید که از آسمان گشایشی فرا رسد! اگر چنین باشد پیروان همۀ ایدئولوژی‌های سیاسی و اجتماعی حتی ماتریالیست‌های دو آتشه نیز را باید اهل ایمان بر شمرد، البته نه از آن جهت که چشم بر واقعیات تلخ می‌بندند، بلکه بدان جهت که برای حل مشکلات، چشم به "غیب" دارند! غیبِ آنان البته متافیزیک خداباوران نیست، بلکه رؤیا و توهمی است که به مناسبات مادی کور و نامفهوم نسبت می‌دهند! به واقعی نوعی متافیزیک مادیگرایانه و پنهان که اگر به فرض کور هم کند، شفا نمی‌دهد! نوعی متافیزیکِ فاقد شعور و معنا اما بسیار مدعی‌تر و جسورتر از متافیزیک خداباوران!
منظور اینکه وضع چنان سخت شده که همۀ ما به متافیزیک متوسل شده‌ایم چه آنان که آن را قبول داریم و چه آنان که به شدت آن را رد می‌کنیم!
پس اگر من دردمندانه از خدا می‌خواهم که به دادمان برسد، خرق عادتی مرتکب نمی‌شوم که برخی از آن به خشم می‌آیند!

#حافظ_شیراز
#متافیزیک

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
حجــاب چهـــره جان می‌شود غبـــــار تنم
خوشــا دمی که از آن چهـــره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلـــشن رضـوان که مـرغ آن چمنم

عیـــان نشـــد که چرا آمـــدم کجــا رفتم
دریـــغ و درد که غــافل ز کــار خویشتنم

چگــونه طــــوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچــه ترکیب تختـــه بنـــد تنـــم

اگـــر ز خون دلم بـــوی شـــــوق می‌آید
عجب مـــــدار که همـــــدرد نـــافه ختنم

طـــــراز پیرهـــن زرکشم مبین چون شمع
که سوزهـــاست نهـــــانی درون پیـرهنم

بیـــا و هستــی حافظ ز پیش او بــــردار
که با وجــود تو کس نشنود ز من که منم

#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
درنگی در مصاحبه‌ی «احمدی‌نژاد» با «رادیو فردا»: آقای احمدی‌نژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟

🔹گویا ندانی که «پدر کشته را کِی بود آشتی»

🔹احمدی‌نژاد بدنبال تکرار مدل هاشمی در ۹۲؛ فتنه‌گر ۸۸ در پی فتنه‌ای نو در ۱۴۰۰

🔹 مصطفی فقیهی

۱) عجب مصاحبه ای بود، مصاحبه‌ی ⁧احمدی‌نژاد⁩ با رادیو فردا. ثابت کرد او اندک تغییری با دوران ریاست‌جمهوری‌اش نکرده و تنها دوری از مرکب قدرت، رفتارش را «به سیاست» تعویض کرده!

‏او با کلام آزاردهنده‌اش، کهنه زخم‌های جوانان و‌ ملتی را زنده کرد که با دغل و تحریف، در شرف فراموشی بود.

۲) شیرین‌تر که احمدی‌نژاد بی‌پروا و گستاخانه می‌گوید از آن اتفاقاتِ ۱۱ سال گذشته، بُگذریم و به امروز بپردازیم! یعنی ایام سیاه و آغازگر تباهی ملت را سانسور و به امروزی بپردازید که لباس گشاد اپوزوسیون برتن کرده ام!

‏او سخنان کلیشه‌ای هزاران بار شنیده شده که« گوش فلک را کر کرده» را تکرار کرد و گفت از هیچ کرده‌اش پشیمان نیست و هر بلایی سر منتقدان آورده، کذب است یا نمی‌دانسته! حصر ⁧#میرحسین⁩ و ⁧#کروبی⁩ هم ناراحتش کرده و از زندانی شدن هر انسانی هم غمگین می‌شود!

‏۳) آقای احمدی‌نژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟ کجا سیر می‌کنی؟ به واقع سخن می‌کنی یا به کابوس؟

‏افکار عمومی فراموش‌کارند اما نه تا این اندازه! ملت را جاهل و نادان تصور نکن که نادانسته آتش سینه‌اش را شعله ور کردی، اما گویا ندانی که «پدر کشته را کِی بُوَد آشتی»

۴) اما تلاش زائدالوصف احمدی‌نژاد در خط‌شکنی امروزش و‌ گفت‌وگو با یک رسانه‌ی خارج نشین و متعلق به آمریکا برای چیست؟

‏به زعم من او‌ همه سیاست اَلکَن و سوخته‌اش را صرف افزایش فاصله با حاکمیت، کاندیداتوری در ۱۴۰۰، ردصلاحیت و النهایه، تکرار مدل ⁧«هاشمی رفسنجانی»⁩ در ۹۲ می‌کند و سپس حمایت از کاندیداهای نزدیک به خود، ضرغامی یا نیکزاد!

فتنه‌گر فراموش‌شده‌ی ۸۸ در پی فتنه‌ای نو در ۱۴۰۰ است!

۵) این مداومت احمدی‌نژاد در گستاخی، خودحق‌پنداری و «نشاندن جلّاد بر صندلی شهید»، مرا یاد این بیت شگفت‌انگیز از حضرت ⁧#حافظ⁩ می‌اندازد که

«عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای
انا اَصطَبرت قَتیلا و ⁧#قاتلی_شاکی⁩»

https://b2n.ir/899477

🔺مصطفی فقیهی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
♦️درنگی در مصاحبه‌ی «احمدی‌نژاد» با «رادیو فردا»: آقای احمدی‌نژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟

♦️گویا ندانی که «پدر کشته را کِی بود آشتی»

♦️احمدی‌نژاد بدنبال تکرار مدل هاشمی در ۹۲؛ فتنه‌گر ۸۸ در پی فتنه‌ای نو در ۱۴۰۰

🔹 مصطفی فقیهی

۱) عجب مصاحبه ای بود، مصاحبه‌ی ⁧احمدی‌نژاد⁩ با رادیو فردا. ثابت کرد او اندک تغییری با دوران ریاست‌جمهوری‌اش نکرده و تنها دوری از مرکب قدرت، رفتارش را «به سیاست» تعویض کرده!

‏او با کلام آزاردهنده‌اش، کهنه زخم‌های جوانان و‌ ملتی را زنده کرد که با دغل و تحریف، در شرف فراموشی بود.

۲) شیرین‌تر که احمدی‌نژاد بی‌پروا و گستاخانه می‌گوید از آن اتفاقاتِ ۱۱ سال گذشته، بُگذریم و به امروز بپردازیم! یعنی ایام سیاه و آغازگر تباهی ملت را سانسور و به امروزی بپردازید که لباس گشاد اپوزوسیون برتن کرده ام!

‏او سخنان کلیشه‌ای هزاران بار شنیده شده که« گوش فلک را کر کرده» را تکرار کرد و گفت از هیچ کرده‌اش پشیمان نیست و هر بلایی سر منتقدان آورده، کذب است یا نمی‌دانسته! حصر ⁧#میرحسین⁩ و ⁧#کروبی⁩ هم ناراحتش کرده و از زندانی شدن هر انسانی هم غمگین می‌شود!

‏۳) آقای احمدی‌نژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟ کجا سیر می‌کنی؟ به واقع سخن می‌کنی یا به کابوس؟

‏افکار عمومی فراموش‌کارند اما نه تا این اندازه! ملت را جاهل و نادان تصور نکن که نادانسته آتش سینه‌اش را شعله ور کردی، اما گویا ندانی که «پدر کشته را کِی بُوَد آشتی»

۴) اما تلاش زائدالوصف احمدی‌نژاد در خط‌شکنی امروزش و‌ گفت‌وگو با یک رسانه‌ی خارج نشین و متعلق به آمریکا برای چیست؟

‏به زعم من او‌ همه سیاست اَلکَن و سوخته‌اش را صرف افزایش فاصله با حاکمیت، کاندیداتوری در ۱۴۰۰، ردصلاحیت و النهایه، تکرار مدل ⁧«هاشمی رفسنجانی»⁩ در ۹۲ می‌کند و سپس حمایت از کاندیداهای نزدیک به خود، ضرغامی یا نیکزاد!

فتنه‌گر فراموش‌شده‌ی ۸۸ در پی فتنه‌ای نو در ۱۴۰۰ است!

۵) این مداومت احمدی‌نژاد در گستاخی، خودحق‌پنداری و «نشاندن جلّاد بر صندلی شهید»، مرا یاد این بیت شگفت‌انگیز از حضرت ⁧#حافظ⁩ می‌اندازد که

«عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای
انا اَصطَبرت قَتیلا و ⁧#قاتلی_شاکی⁩»

https://b2n.ir/899477

🔺مصطفی فقیهی



#عضو
یت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
المنة لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آنجاست حقیقت نه مجاز است

از وی همه مستی و غرور است و تکبر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است

رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است

بار دل مجنون و خم طرّه‌ی لیلی
رخساره محمود و کف پای ایاز است

بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم
تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است

در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
از قبله ابروی تو در عین نماز است

ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است

#حافظ

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔵 غزل

#حافظ


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر اين غريب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندين غريب

خفته بر سنجاب شاهی نازنينی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب

ای که در زنجير زلفت جای چندين آشناست
خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب

می‌نمايد عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب

بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب

گفتم ای شام غريبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب

گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب

_____________________________

تعبیر :

ناشکری نکن فقط به فکر خودت نباش به دیگران هم نگاه کن. از بلاتکلیفی نجات خواهی یافت. دوستان و آشنایان کمکت می کنند. کمی طاقت بیاور. فکر نکن که تنهایی، خدا با توست. تو به مقامی می رسی که همگان حیرت می کنند و این زمان دور نیست.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و آن دو چشم می‌گونت
ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
از آن زمان که ز دستم برفت رود عزیز
کنار دامن همچو رود جیحون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
#حافظ


آواز: #همایون_شجریان 🎤
سنتور: #سیامک_آقایی
کنسرت بزرگداشت پرویز #مشکاتیان
شهریور ۱۳۸۹

🖤🖤🖤
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫


هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود

از دماغ من سرگشته خیال دهنت
به جفای فلک و غصه دوران نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من وز دل من آن نرود

آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود

گر رود از پی خوبان دل من معذور است
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود

هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود

#حافظ

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود

از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود ...

#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫

بتـــی دارم که گرد گل ز سنبل ســـایه‌بان دارد
بهـار عارضش خطی به خـــــون ارغـوان دارد

غبــار خط بپوشـــانید خورشیـــــد رخش یا رب
بقـای جــــاودانش ده که حسن جـــاودان دارد

چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد



#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد

حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار
هر که در دایره گردش ایام افتاد

در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد

آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد

صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی
زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد

#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمـدیده ما بود که هــــم بر غم زد

جـان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه آن زلف خـم اندر خم زد

حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت
که قلـــم بر سر اسبـاب دل خرم زد


#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫

یک دو جـامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب سـاقی شرابم در مـذاق افتاده بود

از سـر مستـی دگر با شـــاهد عهد شباب
رجعتی می‌خواستـم لیکن طـلاق افتاده بود

در مقــامات طریقت هر کجـــا کردیم سیر
عـافیت را با نظـربازی فــراق افتــاده بود

ساقیـا جــام دمـادم ده که در سیــر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود

ای معبـر مـژده‌ای فـرما که دوشم آفتـاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود

#حافظ

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
💫💫💫💫

💫
به کوی عشق منـه بـی‌دلیـــل راه قــدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد

فغـــان که در طلب گنـــــج نامـه مقصود
شدم خراب جهـــانی ز غــــم تمام و نشد

دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور
بسی شـدم به گـــــدایی بر کـرام و نشد

هــزار حیله برانگیخت حافظ از ســـر فکر
در آن هوس که شود آن نگـــار رام و نشد


#حافظ


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
#حافظ

مثنوی مخالف سه‌گاه
آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
سنتور: عباس زندی

جشن هنر شیراز سال ۱۳۴۹

🔸🔹🔸
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📝طنز یا تغابن؟

🔰"تغابن"

♈️اسباب تاسف است
و مایه خجالت.

♈️این سطح نطق کسی است که قرار است پیشانیِ فرهنگ کشور باشد.

♈️و مثلا در دفتر کارش پذیرای امیرخانیِ خوشنویس، حسین علیزاده موسیقی دان یا اهالی ادب همچون ساعد باقری و شفیعی کدکنی و رضا امیرخانی باشد. یا درباره #سینما بنشیند با سیدرضا میرکریمی و مجید مجیدی گفتگو کند. یا در جلسه ای بر پیرامون یک میز با وزیر فرهنگ فرانسه و ژاپن همکلام شود...

♈️شروع کرده اسامیِ استانهای کشور را به ترتیب ردیف می کند. و اسم این را هم گذاشته نطق در پارلمان...

🔰چه شد به این روزگار رسیدیم؟
چه شد سطح امور به اینجا کشیده شد؟

♈️در کشوری که بدیع الزمان فروزانفر داشته، سید مرتضی آوینی داشته، عبدالحسین زرین کوب داشته، اخوان ثالث داشته، شفیعی کدکنی دارد این سطح نازل کلام قرار است بشود متولی اهل ادب و هنر و #تولید_محتوا برای نسلهای آینده؟

🔰چه شداینگونه شدیم؟
دستانمان تهی شد.

♈️واقعا فردای روزگار به فرزندانمان می خواهیم بگوئیم درفلان چهارسال این سطحِ وزیر فرهنگ ایران زمین بود؟

♈️جایِ آن است که خون
موج زنددر دلِ لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش
#حافظ

@sedayeslahat
🔴🔴🔴ازو بر روان محمد درود

#احمد_زیدآبادی؛

"چه خوش گفت فردوسی پاک زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد" ( بوستانِ سعدی شیرازی)
"ز خاشاکِ ناچیز تا عرشِ راست
سراسر به هستیِ یزدان گواست
جز او را مخوان کردگار جهان
شناسندهٔ آشکار و نهان
ازو بر روان محمد درود
بیارانش بر هریکی برفزود" (شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی)

"دید احمد را ابوجهل و بگفت
زشت نقشی کز بنی‌هاشم شکفت
گفت احمد مر ورا که راستی
راست گفتی گرچه کار افزاستی
دید صدیقش بگفت ای آفتاب
نی ز شرقی نی ز غربی خوش بتاب
گفت احمد راست گفتی ای عزیز
ای رهیده تو ز دنیای نه چیز
حاضران گفتند ای صدرالوری
راست‌گو گفتی دو ضدگو را چرا
گفت من آیینه‌ام مصقول دست
ترک و هندو در من آن بیند که هست" (مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی)

" در این چمن گل بی خار کس نچید آری
چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست" (دیوان غزلیات خواجه شمس‌الدین حافظ شیرازی)

#فردوسی
#سعدی
#مولانا
#حافظ

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⚡️ تصنیف قدیمی و رِنگ بیات ترک

آهنگ از #سماع_حضور
ابیات از #حافظ و #شهریار

آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
تار: محمدرضا #لطفی
تنبک: #همایون_شجریان

بخش اول کنسرت معمای هستی | سال ۱۳۷۶

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیانش براندازیم

دلا دیشب چه میکردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل! تو هم گشتی رقیب من

🔸🔹🔸

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم

شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم

#حافظ

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat