"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🚉 ۱۱۱ سال تا ایستگاه کرمانشاه

✍🏼 #خاطرات_سیاسی_دکترفلاحت‌پیشه

🔺🔺بخش اول...🔻🔻

🖋پنج شنبه آینده سوت قطار در کرمانشاه به صدا در می آید۰ بر اساس تجربیات تاریخی '#راه_آهن' مهمترین زیرساخت توسعه به شمار می رود و لذا مردمان شریف این دیار حق دارند در آن روز به جشن و شادی بپردازند و روزگار خوش آینده را به انتظار نشینند.
باور کنیم اگر بخواهیم هر امکانی را می توانیم ممکن سازیم.
اولین بار با ۲۶ سال سن و در شرایطی به دفاع از راه آهن غرب کشور پرداختم که دانشجوی دکتری و مسئول بخش سیاست خارجی روزنامه رسالت بودم.در آن زمان مقاله ای تحت عنوان "#ظلم_به_راه_آهن_غرب_کشور " در روزنامه نوشتم و به دفاع از نمایندگان وقت استان کرمانشاه برخواستم. به رغم تلاش آن عزیزان؛ دولت وقت حاضر نشده بود ردیف مستقلی در بودجه سنواتی برای راه آهن غرب کشور اختصاص دهد.
بالاخره در انتهای مجلس ششم با زحمات نمایندگان وقت برای اولین بار دولت پذیرفت که بودجه اندکی برای مطالعه این طرح ملی اختصاص دهد.
با آغاز مجلس هفتم ؛ راه آهن را در اولویت کاری خودم قرار دادم.در ابتدای راه بودیم که آقای '#ترک_نژاد' استاندار وقت سراسیمه با نمایندگان استان تماس گرفت و گفت: می خواهند مسیر راه آهن غرب کشور را به سمت همدان منحرف کنند.
ماجرا از این قرار بود که وزیر راه وقت با نگارش نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری خواهان انحراف راه آهن غرب کشور به سمت همدان شده بود.این کار بیست سال روند توسعه کرمانشاه را عقب می انداخت.
بلافاصله نمایندگان استان به دفتر وزیر رفتیم.
🔴به وزیر گفتم ؛ برای جمهوری اسلامی متاسفم که تو وزیرش هستی. چون استاندار همدان بودی و قرابت هایی آنجا داری می خواهی یک طرح بین‌المللی را فدای انگیزه ی بخشی خودت کنی.اصلا نام این پروژه راه آهن تهران بغداد است و وظیفه تو اینه که سریعتر دو کشور را به هم وصل کنی...
🔵پاسخ داد; شما مزاحم همدانی ها نشوید این راه آهن باید اول بره همدان و...
مجمع برای جلوگیری از این ظلم بزرگ با آقایان حاج '#محسن_رضایی' و دکتر '#دانش_جعفری' ملاقات کردند و همزمان برخی از نمایندگان استان استیضاح وزیر را امضاء کردیم. و من برای اولین باری که پشت تریبون مجلس قرار گرفتم ، به عنوان '#موافق_استیضاح' صحبت کردم.
💢پیش از آن خاطره جالبی ذهنم را مکدر کرد.یکی از نمایندگان با هدف منصرف کردن بنده برگه ای را نشانم داد و گفت: از وزیر پنجاه میلیون تومان گرفته ام یه روستا رو آسفالت میکنم ۴۰۰ رای گیرم میاد. بیا پول آسفالت بهت بده و خودتو با وزیر درگیر نکن.چون عمر من و تو به راه آهن قد نمیده.
وزیر را استیضاح کردم؛ افتاد و همان سال ۵۰۰ میلیون تومان، یعنی ده برابر آن نماینده بودجه ملی برای آسفالت روستاهایم گرفتم و خدا را شکر راه آهن را نیز در این عمر خودمان در شهرمان دیدیم.💢

دو بار راه آهن غرب کشور به طور مستقیم وام دار مقام معظم رهبری شد.اول هنگام سفر ایشان به همدان که در تغییر مسیر دخالتی نکردند و راه را برای دعواها و داعیه های کارشناسی ما باز گذاشتند و دوم هنگام سفر به کرمانشاه که ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه به این پروژه عظیم اختصاص دادند.
بعد از وزیر استیضاح شده ؛ آقای '#مهندس_رحمتی' وزیر شد.انسان بزرگواری بود ولی مجبور بودم با طرح سئوال ایشان را به مجلس بکشانم.همزمان با جمع آوری ۵۰ امضای نمایندگان غرب کشور' پشتوانه محکمی نیز در تلفیق ایجاد کردیم و کمیسیون عمران نیز حق را به ما داد. و برای اولین بار بودجه راه آهن به چهار برابر یعنی۱۶ میلیارد تومان رسید...

🔻🔻پایان بخش اول...🔻🔻




به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
🔴«پیشنهاد خاتمه جنگ پس از #فتح_خرمشهر و وارد نشدن در خاک عراق»

✍️بخشی از حاطرات آیت الله منتظری(ره)

«آن زمان كه صدام كشور ایران را اشغال كرد، ما نظرمان مثل همه این بود كه باید جنگید و آنها را از كشور بیرون كرد؛ ولى وقتى كه خرمشهر را فتح كردیم و این‌ها را بیرون راندیم، احساس كردیم كه نیروها به‌خصوص ارتش انگیزه داخل شدن در خاك عراق را ندارند؛

خودشان مى‌گفتند: ما تا حالا جنگ كردیم كه دشمن را از كشورمان بیرون كنیم ولى حالا اگر بخواهیم در خاك عراق برویم این كشورگشایى است؛ و انگیزه نداشتند.

روى همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم كه هر كارى مى خواهید بكنید حالا وقتش است و حمله كردن به عراق درست نیست. آن روز حسابى براى غرامت به كشور ما پول مى دادند و منّت ما را هم مى كشیدند و شرایط آماده بود؛ ولى آقایان فكر مى كردند كه الان مى رویم عراق را مى گیریم، صدام را نابود مى كنیم.

بالاخره من از همان وقت نظرم این بود كه جنگ را به یك شكلى خاتمه دهیم، ولى خوب رهبرى با امام بود و نظر ایشان مقدم بود... شنیدم بعضى گفته بودند: «فلانى بوى دلار به مشامش خورده است».

بعد عراقی‌ها رفتند یك مثلثى هایى درست كردند و آقایان هم به این عنوان كه ما مى خواهیم برویم به بصره، از امام(ره) یك پیام گرفتند براى مردم بصره كه اى مردم بصره از نیروهاى ما استقبال كنید و... من بعداً به امام گفتم آخر این پیام چه بود كه شما دادید، آنها به ما مى خندند؛ و امام پذیرفتند كه پیام اشتباه بوده است.

بالاخره ما بعد از فتح خرمشهر مرتب شهید دادیم، مرتب از طرفین كشته شد، كارى هم از پیش برده نشد.

... بعد از فتح خرمشهر هشت نفر از سران كشورها آمدند پشت سر امام در تهران نماز خواندند، یاسر عرفات بود، احمد سكوتوره بود، ضیاءالحق بود، این‌ها اصرار داشتند كه امام جنگ را پایان بدهند، ولى امام قبول نكردند. همان وقت اگر وساطت آنها قبول شده بود، ما در موضع بالا بودیم و مى توانستیم خسارت بگیریم و عراق را محكوم كنیم؛

ولى متأسفانه آن فرصت را از دست دادیم تا آن وقتى كه به امام گفتند ما دیگر هیچ امكانات و نیرویى نداریم، و ایشان مجبور شدند آن قطعنامه را بپذیرند؛ البته قولى هم هست كه خود امام مایل به ختم جنگ بودند ولى طرفداران ادامه جنگ نظر خودشان را به ایشان تحمیل كرده بودند.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» جلد اول، صفحه ۵۸۹
@sedayeslahat
#خاطرات_واقعی

یادمه هشت سالم بود
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت!
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد!
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لذت میبرن

از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند!

#پرویزپرستویی
☕️ قطعه ای از کتاب

از پزشک دکتر مصدق سوال کردم که آیا شما با آقـا (دکتر مصدق) مطرح کردید که شاه با اعزام ایشان به خارج برای درمان موافقت کرده است ؟

گفت بله با اینکه امکان بستری کردن ایشان در بیمارستان ‌های سوئیس به سهولت امکان ‌پذیر است معذالک وقتی موضوع را با ایشان مطرح کردم با پرخاش گفتند : چرا به خارج بروم ، مگر من با این مردم چه فرقی دارم مگر آنها زمانی که بیمار می‌شوند برای معالجه به خارج می‌روند ؟ حتی در مورد آوردن پزشک از خارج هم با این وجود که اجازۀ آن را از شاه گرفته بودیم گفتند : لعنت خدا بر هر کسی که در این زمان بخواهد مخارج زندگی چند خانوادۀ فقیر این مملکت را صرف آوردن دکتر برای معالجه‌ام از خارج کند !!


📕 #خاطرات_جلیل_بزرگمهر از #دکتر_مصدق

دکتر جلیل بزرگمهر
@sedayeslahat
‍ .


#خاطرات_دکتر_مصدق

مادرم همیشه میگفت که محمد ای کاش بجای حقوق در اروپا طب می‌خواندی چون که هرکس به سیاست وارد شود باید خود را برای هرگونه تهمت حاضر کند و هر ناگواری را تحمل نماید ...
این سخنان مادرم آنقدر بر من تاثیر گذاشت که هرگاه برای ایران از کسی تهمت یا ناسزا شنیدم خود را برای خدمت به کشورم آماده‌تر کردم !!

🇮🇷 #اردلان_سرافراز
اگر تفکر خلق چون آن برادر بود
تاریخ ما نیز امروز شکل دگر بود ...

@sedayeslahat
«یادداشت آیت الله منتظری به آیت الله خمینی»
(سال ۱۳۶۵)
«شنیده شد فرموده اید: «فلانی مرا شاه و اطلاعات مرا ساواک فرض می کند» البته حضرتعالی را شاه فرض نمی کنم ولی جنایات اطلاعات شما و زندانهای شما روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است، من این جمله را با اطلاع عمیق می گویم.» کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۱۲۱۳
🔴🔴🔴خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۳ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶
🔹 با روحانی، برادر و همسرش مقداری در مورد احتمالات علت مرگ فرزندش مذاکره کردیم؛ سه احتمال برایشان مطرح است؛ خودکشی، خروج تیر از سلاح بدون توجه و وجود قاتلی ناشناخته

🔹 احمدآقا از عمل شوراى نگهبان و رد بسيارى از افراد اظهار ناراحتى كرد؛ صحبت اظهار اطاعت و عدم دخالت شد /انتخاب
#تاریخ
#خاطرات
#آیت‌الله_هاشمی

جزئیات در 👇👇
entekhab.ir/002GNU


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
■ من تصور می‌کنم بهترین تعریفی که می‌توان از انسان کرد این است:
انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت می‌کند.

👤 #فئودور_داستایوفسکی
📚 #خاطرات_خانه‌ی_مردگان

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴جان باخت یا شهید شد؟

#احمد_زیدآبادی

دوستی ضمن ابراز محبت به من انتقاد کرده است که: "خواستم بگم از اون متنی که راجع به برادرِ شهید آقای جهانگیری نوشتین و به جای واژه ی «شهید» نوشتین« جان باخت» مکدر هستم و ناراضی بویژه اون زیدآبادی که من می‌شناسم . گفتم شاید خودتون توضیحی داشته باشین شاید من دچار سوءبرداشت شده باشم."
در پاسخ آن دوست نوشتم:
"من مشکلی با شهید نامیدن قربانیان جنگ ندارم. در جلد نخست خاطراتم نیز بارها از واژگان شهید و شهادت برای قربانیان جنگ از جمله محمد جهانگیری استفاده کرده‌ام. اما در مجموع می‌کوشم از این واژگان، حتی در مورد همفکران و دوستان نزدیکم، کمتر استفاده کنم، دقیقاً بدان جهت که در فرهنگ رسمی به افراط از این کلمات به جا و نابجا استفاده می‌شود به حدی که نوعی دلزدگی در نسل جدید ایجاد کرده است.
به هر حال توضیح من این است و نمی‌دانم تا چه اندازه مقبول می‌افتد!"

#اسحاق_جهانگیری
#محمد_جهانگیری
#شهدای_جنگ
#خاطرات

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat