"صدای ملّت"
7.95K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
#خاطرات‌واقعی

استاد نازنینی داشتیم در دوران دانشجویی تلاش میکرد حرف‌های درشت اجتماعی را به گونه‌ای با شوخی و خنده بیان کند که آدم لذت ببرد.

روز اول کلاس، آمد روی صندلی نشست و بی‌مقدمه و بدون حال‌و‌احوال‌پرسی رو به یکی از پسرهای کلاس کرد و گفت:
"اگه امروز که از خونه اومدی بیرون، اولین نفر تو خیابون بهت می‌گفت زیپت بازه، چی کار می‌کردی؟"
پسره گفت: "زود چک‌اش می‌کردم."
استاد گفت: "اگر نفر دوم هم می‌گفت زیپت بازه، چطور؟"
پسره گفت: "با شک، دوباره زیپم رو چک میکردم."
استاد پرسید: "اگر تا نفر دهمی که میدیدی، می‌
گفت زیپت بازه، چطور؟"
پسره گفت: "شاید دیگه محل نمیذاشتم."
استاد ادامه داد‌: "فرض کن از یه جا به بعد، دیگه هرکی از جلوت رد میشد، یه نگاه به زیپت می‌انداخت و میخندید. اون موقع چی‌کار میکردی؟"
پسره هاج و واج گفت‌:
"شاید لباسم رو می‌انداختم روی شلوارم."
استاد با پرسش بعدی، تیر خلاص رو زد :
"حالا اگر شب، عروسی دعوت باشی، حاضری بری؟"
پسره گفت: "نه! ترجیح میدم جایی نرم تا بفهمم چه مرگمه."

استاد یهو برگشت با حالتی خنده‌دار گفت:
"دِ لامصبا! انسان این‌جوریه که اگر هی بهش بگن داری گند میزنی، حالا هرچی باشه، باورش میشه داره گند می‌زنه.

امروز صبح سوار تاکسی شدم، راننده از کنار هر زن راننده ای رد میشد، کلی بوق و چراغ می‌زد.
آخر سر هم با صدای بلند داد میزد که: "بتمرگ تو خونه‌ات با این دست فرمونت." خب این زن بدبخت روزی ده بار این رو از این و اون بشنوه، دست‌فرمونش خوب هم که باشه، اعتماد به نفسش به فنا میره!
پس‌فردا میخواین ازدواج کنین، دوست دارین شریک زندگیتون یه دختر بی‌اعتماد‌ به‌ نفس باشه یا یکی که اعتمادبه‌نفسش به شما انرژی بده؟"

بعد برگشت رو به همه کلاس و گفت:
"حواس‌تون باشه! اگر امنیت هر آدمی رو از میون ببرین، نه تنها خدا طعم شیرین زندگی رو بهتون حروم میکنه، جهانی رو که توش قراره زندگی کنین رو هم خراب میکنید."

دو سال بود دانشجو بودیم، هیچ‌وقت نشده‌ بود این‌جوری به قضیه نگاه کنیم. یادم میاد بهترین تعاملات دانشجویی زندگی‌مون، بعد از کلاس اون استاد شروع شد؛ تعاملاتی با بیش‌ترین تلاش برای ساختن و نگهداری امنیت آدمای دور و برمون.

جهانی که برای زنان جای بهتری باشد، آن جهان برای مردان نیز جای بهتری خواهد بود

اصلاح جامعه از من و تو شروع میشود ...
@sedayeslahat
#خاطرات‌واقعی

در کلاس سوم دبستان که درس میخواندم بچه بسیار درس خوان و تر و تمیز و منظمی بودم ...
یک روز مدیر مدرسه من و سه چارتا دانش آموز دیگر که مثل من شیک و تر و تمیز بودند را صدا کرد پرونده مان را، زیر بغلمان گذاشت و از مدرسه اخراجمان کرد ..

شب گریه کنان جریان را به پدرم گفتم ... فردا صبح پدرم دستم را گرفت و به مدرسه برد و با عصبانیت از مدیر مدرسه علت اخراج مرا پرسید ...!!

مدیر گفت چون بچه های این مدرسه همه به بیماری کچلی مبتلا هستند از مرکز دستور داده اند برای اینکه بچه های سالم مبتلا به کچلی نشوند هر چه بچه کچلی که در مدرسه هست اخراج کنیم ..!!
پدرم به مدیر گفت اما پسر من که کچل نیست ...!!
مدیر مدرسه گفت بله منم میدانم پسر شما کچل نیست اما اگر قرار بود کچل ها را از مدرسه اخراج کنیم باید درِ مدرسه را می بستیم ...!! این بود که چهار پنج بچه ای که کچل نبودند را اخراج کردیم تا مدرسه تعطیل نشود ....!!

+ اینجا هم حکایت #مبارزه_با_فساد هم مثل حکایت بالا شده حالا که نمیشود همه دزدها رانت خوران و مختلسین حکومتی را گرفت یا زندانی و اخراج کرد پیشنهاد میکنم همین تعداد معدود افراد سالم و غیر دزد را، از مملکت اخراج کنید !! تا هم حکومت یکدست شود، و هم تعطیل نشود...!

#ایرج‌پزشکزاد نویسنده و روزنامه نگار معروف
@sedayeslahat