This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸پسری ۳۱ساله دستگیر شده که اموال ثروتمندان شمال تهران را میزده و بین فقرا تقسیم میکرده. خبرنگار از او پرسیده این کار درست بود؟
🔹میگوید: بله، آن حجم ثروت_ طوریکه زیر پای بچه سانتفانه بندازی_ از راه خلاف حاصل شده. آنها خلاف کردهاند، منهم از آنها برای فقرا دزدیدم.
#رابین_هود
@sedayeslahat
🔹میگوید: بله، آن حجم ثروت_ طوریکه زیر پای بچه سانتفانه بندازی_ از راه خلاف حاصل شده. آنها خلاف کردهاند، منهم از آنها برای فقرا دزدیدم.
#رابین_هود
@sedayeslahat
✅ ما دوباره «با هم» میخندیم
✍️ احسان محمدی
1️⃣ من که مینویسم و شما که میخوانید میتوانستیم مُرده باشیم ولی زندهایم. مغز و قلبمان میتوانست در نتیجه شلیک گلولهای متلاشی شود که هیچوقت مشخص نخواهد شد از تفنگ چه کسی شلیک شده. همسایهمان که توی آسانسور به او سلام میکنیم، یا #دشمنی که عروسیاش، درست وسط آتش گرفتن خیابان و دود شهر ماست.
این روزها نفس میکشیم اما نه سرخوشانه. حتی وقتی میخندیم هم دلخستهایم و مچاله. شبیه وقتی که روحت چروک شده و هیچ اتویی در جهان نیست که مثل روز اول صافش کند.
این سالها هر وقت با زجر و زحمت خودمان را از چالهای که در آن افتاده بودیم نجات دادیم، خودمان را تکاندیم و محکم گفتیم «یه روز خوب میاد»، چند قدم جلوتر افتادیم توی یک چاه! بعد هی رسن بافتیم، هی پا روی شانه هم گذاشتیم، هی چنگ زدیم به دیوار چاه تا خودمان را بیاوریم بیرون ... و چاه بعد ...
اگر انتظار یک نوشته #خونچکان و مرگ بر این و آن دارید، آدرس را اشتباهی آمدهاید. من #چریک نیستم، هیچوقت نمیخواهم باشم. آتش و گلوله، نمیسازند، ویران میکنند.
در هفته گذشته به بزرگواری که به شدت از نوشتههایم عصبانی بود گفتم: ما روزنامهنگاریم، رفیق ابدی هیچکس و دولتی جز این سرزمین و مردمش نیستیم و حق نداریم مثل کرکس کارتون #رابین_هود، داد بزنیم:
_ شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید!
عموم مردم ناراضی حاضر در خیابان یا کز کرده کُنج خانه، نه نوار هستند و نه عروسک دست دشمن. واقعی هستند و خوشی زیر دلشان نزده. درد دارند، فریادرس میخواهند.
درمان نمیدهید، درد مضاعف ندهید. این مردم ِ با تمامِ مصیبتها صبور، ارزشمندتر از هر نیروگاه هستهای و موشک قارهپیمایی هستند، آنها ثابت کرده اند به این سرزمین وفادارند، شما چطور؟
2️⃣ در «تاریخنامه هرات» روایتی هست که هر وقت یادش میافتم، بغض میکنم، تنم میلرزد. وقتی مغولها حمله کردند، هرات را که جزو خاک ایران بود فتح کردند، به آتش کشیدند، دیوارها را ویران کردند، درختها را از جا کندند. از هر طرف بوی خون میآمد و جوی خون جاری شد.
یک روز چند مرد که گاوی برایشان نمانده بود برای کشت و کار، خیش (گاو آهن) را به کمرشان بستند و زمین را شخم میزدند. چرا؟ چون زندگی از هر چیز دیگری قویتر است. حتی از بوی وقیح خون.
3️⃣ برای هیچکس نسخهای نمیپیچم، میتوانید امیدوار باشید یا نه، حق طبیعیتان است که این روزها خوشحال باشید یا به مهاجرت فکر کنید.
من هم از درون، #بم بعد از زلزلهام، ولی نمیخواهم تن بدهم به ناامیدی این روزها. محکومم به امیدواری. حتی وقتی میدانم پیش رویم باز چاله هست و چاه ... چون ایمان دارم، باید به خاطر همه آنها که در طول تاریخ برای آزادی و آبادی وطن جان بخشیدند، #ایران بهتر و شادمانتری بسازیم. ما روزی دوباره کنار هم میخندیم.
«روزی که كمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست»
@sedayeslahat
✍️ احسان محمدی
1️⃣ من که مینویسم و شما که میخوانید میتوانستیم مُرده باشیم ولی زندهایم. مغز و قلبمان میتوانست در نتیجه شلیک گلولهای متلاشی شود که هیچوقت مشخص نخواهد شد از تفنگ چه کسی شلیک شده. همسایهمان که توی آسانسور به او سلام میکنیم، یا #دشمنی که عروسیاش، درست وسط آتش گرفتن خیابان و دود شهر ماست.
این روزها نفس میکشیم اما نه سرخوشانه. حتی وقتی میخندیم هم دلخستهایم و مچاله. شبیه وقتی که روحت چروک شده و هیچ اتویی در جهان نیست که مثل روز اول صافش کند.
این سالها هر وقت با زجر و زحمت خودمان را از چالهای که در آن افتاده بودیم نجات دادیم، خودمان را تکاندیم و محکم گفتیم «یه روز خوب میاد»، چند قدم جلوتر افتادیم توی یک چاه! بعد هی رسن بافتیم، هی پا روی شانه هم گذاشتیم، هی چنگ زدیم به دیوار چاه تا خودمان را بیاوریم بیرون ... و چاه بعد ...
اگر انتظار یک نوشته #خونچکان و مرگ بر این و آن دارید، آدرس را اشتباهی آمدهاید. من #چریک نیستم، هیچوقت نمیخواهم باشم. آتش و گلوله، نمیسازند، ویران میکنند.
در هفته گذشته به بزرگواری که به شدت از نوشتههایم عصبانی بود گفتم: ما روزنامهنگاریم، رفیق ابدی هیچکس و دولتی جز این سرزمین و مردمش نیستیم و حق نداریم مثل کرکس کارتون #رابین_هود، داد بزنیم:
_ شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید!
عموم مردم ناراضی حاضر در خیابان یا کز کرده کُنج خانه، نه نوار هستند و نه عروسک دست دشمن. واقعی هستند و خوشی زیر دلشان نزده. درد دارند، فریادرس میخواهند.
درمان نمیدهید، درد مضاعف ندهید. این مردم ِ با تمامِ مصیبتها صبور، ارزشمندتر از هر نیروگاه هستهای و موشک قارهپیمایی هستند، آنها ثابت کرده اند به این سرزمین وفادارند، شما چطور؟
2️⃣ در «تاریخنامه هرات» روایتی هست که هر وقت یادش میافتم، بغض میکنم، تنم میلرزد. وقتی مغولها حمله کردند، هرات را که جزو خاک ایران بود فتح کردند، به آتش کشیدند، دیوارها را ویران کردند، درختها را از جا کندند. از هر طرف بوی خون میآمد و جوی خون جاری شد.
یک روز چند مرد که گاوی برایشان نمانده بود برای کشت و کار، خیش (گاو آهن) را به کمرشان بستند و زمین را شخم میزدند. چرا؟ چون زندگی از هر چیز دیگری قویتر است. حتی از بوی وقیح خون.
3️⃣ برای هیچکس نسخهای نمیپیچم، میتوانید امیدوار باشید یا نه، حق طبیعیتان است که این روزها خوشحال باشید یا به مهاجرت فکر کنید.
من هم از درون، #بم بعد از زلزلهام، ولی نمیخواهم تن بدهم به ناامیدی این روزها. محکومم به امیدواری. حتی وقتی میدانم پیش رویم باز چاله هست و چاه ... چون ایمان دارم، باید به خاطر همه آنها که در طول تاریخ برای آزادی و آبادی وطن جان بخشیدند، #ایران بهتر و شادمانتری بسازیم. ما روزی دوباره کنار هم میخندیم.
«روزی که كمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست»
@sedayeslahat
🔰 رابینهود درون هر انسان!
✍️ احسان محمدی
.
🔰 رابینهود درون انسان!
↙️ بیشتر آدمها یک #رابین_هود درون دارند. یک ترازوی میزانکننده گناهان و کارهای خوب.
رابینهود از ثروتمندان میدزدید و به فقرا میبخشید. لابد این وسط برای خودش هم لفت و لیسی میکرد اما آن بخشش به فقرا، در طول تاریخ مثل آب مقدس #دزدی او را تطهیر کرده است.
این رابینهودِ درون برای آدمهای پولداری که خودشان میدانند پولشان کثیف است ممکن است لباس حامی یک خیریه تناش کند. اینکه هرسال، چکهای از پولش را ببخشد به کودکان بیسرپرست، بدهد به بچههای بیمار تا شب با آرامش بخوابد. بدون دست به یقه شدن با وجدانِ لاکردار.
↙️ کسانی با خرید از دستفروشهایی که بساطشان خالی است یا گل از کودکان گلفروش سر چهار راهها یا دادن پولی به آنها که شیشه ماشینها را پاک میکنند ممکن است کمی حس #انسان_خوب برای خودشان بخرند.
درست مثل لایک و کامنت که بعضیها گمان میکنند اسمش مبارزه سیاسی است یا به بهبود جهان کمک میکند! همان کلکِ «هر لایک شما باعث میشود سازمان ملل یک دلار به حساب کودکان فقیر آفریقا بریزد»!
فقط با فشار یک قلب مجازی. آسوده باش وجدان من!
↙️ آنها که آه در بساط ندارند ولی خرده گناهانی در خورجین، هم گاهی با اضافهکاری در نماز و روزه و دعا خواندن سعی میکنند از بار حسهای بدشان کم کنند. خدایا! زیر سبیلی رد کن! ببین من چه بنده خاکساری هستم.
بعضیها هم «نظر حرام بکردند و خون خلق حلال» و زندگی مردم را به آخرت یزید تبدیل کردهاند، خیال میکنند نذر قیمه یا نسکافه یا گریه و زاری در شب قدر، برای شستن گناهانشان نقش اسیدسولفوریک را بازی میکند!
البته بعید میدانم با این شیرههای شرعی بشود سر خدا را گول مالید. احتمالاً از آن بالا لبخندی میزند به این مارموز بازیها و میگوید: دارم برات!
↙️ فکر میکنم این یک نیاز انسانی باشد برای کسب لایک از خود. یعنی یک وقتهایی آدم به جز تائید بیرونی که البته لذتبخش است، دوست دارد در خلوت خودش به خودش هم لایک بدهد.
مثلاً وقتی میروی مسواک بزنی و توی آینه نگاه میکنی بگویی:
- دمت گرم! امروز چهکار خوبی کردی!
+ نه بابا چهکاری! شاخ غول که نشکستم!
- خودتو لوس نکن دیگه! میتونستی اون کار خوب رو نکنی ولی کردی.. لایک داری!
↙️ و آدم با یک لبخند ته دلش میرود میخوابد. راست میگویند که هیچ بالشی نرمتر از وجدان آرام نیست.
در عصر حاضر میشود با پول این بالش نرم را خرید. بزرگترین جادوی بشر خلق پول بود و تبدیلش به چیزی که میشود همه چیز را با آن خرید یا دستکم صاف و صوف کرد، حتی یک وجدان اوراقی را!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ احسان محمدی
.
🔰 رابینهود درون انسان!
↙️ بیشتر آدمها یک #رابین_هود درون دارند. یک ترازوی میزانکننده گناهان و کارهای خوب.
رابینهود از ثروتمندان میدزدید و به فقرا میبخشید. لابد این وسط برای خودش هم لفت و لیسی میکرد اما آن بخشش به فقرا، در طول تاریخ مثل آب مقدس #دزدی او را تطهیر کرده است.
این رابینهودِ درون برای آدمهای پولداری که خودشان میدانند پولشان کثیف است ممکن است لباس حامی یک خیریه تناش کند. اینکه هرسال، چکهای از پولش را ببخشد به کودکان بیسرپرست، بدهد به بچههای بیمار تا شب با آرامش بخوابد. بدون دست به یقه شدن با وجدانِ لاکردار.
↙️ کسانی با خرید از دستفروشهایی که بساطشان خالی است یا گل از کودکان گلفروش سر چهار راهها یا دادن پولی به آنها که شیشه ماشینها را پاک میکنند ممکن است کمی حس #انسان_خوب برای خودشان بخرند.
درست مثل لایک و کامنت که بعضیها گمان میکنند اسمش مبارزه سیاسی است یا به بهبود جهان کمک میکند! همان کلکِ «هر لایک شما باعث میشود سازمان ملل یک دلار به حساب کودکان فقیر آفریقا بریزد»!
فقط با فشار یک قلب مجازی. آسوده باش وجدان من!
↙️ آنها که آه در بساط ندارند ولی خرده گناهانی در خورجین، هم گاهی با اضافهکاری در نماز و روزه و دعا خواندن سعی میکنند از بار حسهای بدشان کم کنند. خدایا! زیر سبیلی رد کن! ببین من چه بنده خاکساری هستم.
بعضیها هم «نظر حرام بکردند و خون خلق حلال» و زندگی مردم را به آخرت یزید تبدیل کردهاند، خیال میکنند نذر قیمه یا نسکافه یا گریه و زاری در شب قدر، برای شستن گناهانشان نقش اسیدسولفوریک را بازی میکند!
البته بعید میدانم با این شیرههای شرعی بشود سر خدا را گول مالید. احتمالاً از آن بالا لبخندی میزند به این مارموز بازیها و میگوید: دارم برات!
↙️ فکر میکنم این یک نیاز انسانی باشد برای کسب لایک از خود. یعنی یک وقتهایی آدم به جز تائید بیرونی که البته لذتبخش است، دوست دارد در خلوت خودش به خودش هم لایک بدهد.
مثلاً وقتی میروی مسواک بزنی و توی آینه نگاه میکنی بگویی:
- دمت گرم! امروز چهکار خوبی کردی!
+ نه بابا چهکاری! شاخ غول که نشکستم!
- خودتو لوس نکن دیگه! میتونستی اون کار خوب رو نکنی ولی کردی.. لایک داری!
↙️ و آدم با یک لبخند ته دلش میرود میخوابد. راست میگویند که هیچ بالشی نرمتر از وجدان آرام نیست.
در عصر حاضر میشود با پول این بالش نرم را خرید. بزرگترین جادوی بشر خلق پول بود و تبدیلش به چیزی که میشود همه چیز را با آن خرید یا دستکم صاف و صوف کرد، حتی یک وجدان اوراقی را!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat