#آفتاب_و_گل ...
من و شب هر دو بر بالین این بیمار بیداریم.
من و شب هر دو حالِ درهَمِ آشفتهای داریم.
پریشانیم، دلتنگیم
به خود پیچیدهتر، از بغضِ خونینِ شباهنگیم.
هوا: دَم کرده، خونآلود، آتشخیز، آتشریز،
به جانِ این فرو غلتیده در خون
آتش تب تیز!
تنی اینجا به خاک افتاده،
پرپر میزند در پیش چشم من
که او را دشنهآجین کرده دست دوست یا دشمن
وگر باور توانی کرد دستِ دوست با دشمن!
*
جهان بی مهر میماند که میمیرد مسیحایی
نگاهی میشود ویران که میارزد به دنیایی
*
من این را نیک میدانم، که شب را، ساعتی دیگر،
فروزان آفتابی هست
چون لبخندِ گُل پیروز.
شب آیا هیچ میداند گر این بدحال،
نماند تا سحرگاهان
- زبانم لال،
جهان با صد هزاران آفتاب و گُل،
دگر در چشم من تاریکِ تاریک است
چون امروز...
#فریدون_مشیری
از دفتر: #ریشه_در_خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
من و شب هر دو بر بالین این بیمار بیداریم.
من و شب هر دو حالِ درهَمِ آشفتهای داریم.
پریشانیم، دلتنگیم
به خود پیچیدهتر، از بغضِ خونینِ شباهنگیم.
هوا: دَم کرده، خونآلود، آتشخیز، آتشریز،
به جانِ این فرو غلتیده در خون
آتش تب تیز!
تنی اینجا به خاک افتاده،
پرپر میزند در پیش چشم من
که او را دشنهآجین کرده دست دوست یا دشمن
وگر باور توانی کرد دستِ دوست با دشمن!
*
جهان بی مهر میماند که میمیرد مسیحایی
نگاهی میشود ویران که میارزد به دنیایی
*
من این را نیک میدانم، که شب را، ساعتی دیگر،
فروزان آفتابی هست
چون لبخندِ گُل پیروز.
شب آیا هیچ میداند گر این بدحال،
نماند تا سحرگاهان
- زبانم لال،
جهان با صد هزاران آفتاب و گُل،
دگر در چشم من تاریکِ تاریک است
چون امروز...
#فریدون_مشیری
از دفتر: #ریشه_در_خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔸 #یک_نفس_تازه
"در روزهایی که خرمشهر در دست بیگانگان بود"
اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
ای بغض گل انداخته، فریاد خطر شو
ای روی بر افروخته، خود پرچمِ ره باش
ای مشت بر افراخته، افراختهتر شو
ای حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آی
از خانه برون چیست که از خویش به در شو
گر شعله فرو ریزد، بشتاب و میندیش
ور تیغ فرو بارد، ای سینه سپر شو
خاک پدران است که دستِ دگران است
هان ای پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو
دیوارِ مصیبت کدهیِ حوصله بشکن
شرم آیدم از این همه صبرِ تو، ظفر شو
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی
چون شیر در این بیشه سراپای، جگر شو
مسپار وطن را به قضا و قدر ای دوست
خود بر سرِ آن، تن به قضا داده، قدر شو
فریاد به فریاد بیفزای، که وقت است
در یک نفس تازه اثرهاست، اثر شو
ایرانی آزاده! جهان چشم به راه است
ایرانِ کهن در خطر افتاده، خبر شو
مشتی خس و خارند، به یک شعله بسوزان
بر ظلمتِ این شامِ سیه فام، سحر شو
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #ریشه_در_خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
"در روزهایی که خرمشهر در دست بیگانگان بود"
اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
ای بغض گل انداخته، فریاد خطر شو
ای روی بر افروخته، خود پرچمِ ره باش
ای مشت بر افراخته، افراختهتر شو
ای حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آی
از خانه برون چیست که از خویش به در شو
گر شعله فرو ریزد، بشتاب و میندیش
ور تیغ فرو بارد، ای سینه سپر شو
خاک پدران است که دستِ دگران است
هان ای پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو
دیوارِ مصیبت کدهیِ حوصله بشکن
شرم آیدم از این همه صبرِ تو، ظفر شو
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی
چون شیر در این بیشه سراپای، جگر شو
مسپار وطن را به قضا و قدر ای دوست
خود بر سرِ آن، تن به قضا داده، قدر شو
فریاد به فریاد بیفزای، که وقت است
در یک نفس تازه اثرهاست، اثر شو
ایرانی آزاده! جهان چشم به راه است
ایرانِ کهن در خطر افتاده، خبر شو
مشتی خس و خارند، به یک شعله بسوزان
بر ظلمتِ این شامِ سیه فام، سحر شو
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #ریشه_در_خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat