"صدای ملّت"
8.6K subscribers
147K photos
72.4K videos
162 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
✍️ سوسیالیسم

#اصطلاح_شناسی

▪️جامعه‌خواهی یا سوسیالیسم (به انگلیسی: Socialism)، اندیشه‌ای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که برای ایجاد یک نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی می‌کوشد، جامعه‌ای که در آن تمامی قشرهای اجتماع سهمی برابر در سود همگانی داشته‌باشند.

▪️هدف سوسیالیسم لغو مالکیت خصوصی بر ابزارهای تولید و برقراری مالکیت اجتماعی بر ابزارهای تولید است. این «مالکیت اجتماعی» ممکن است مستقیم باشد، مانند مالکیت و ادارهٔ صنایع توسّط شوراهای کارگری، یا غیرمستقیم باشد، از طریق مالکیت و ادارهٔ دولتی صنایع…

▪️سوسیالیسم (Socialism) از ریشه لاتینی سوسیوس (Socius) به معنی همراه و شریک یا از واژهٔ «سوسیال» (Social) به معنای اجتماعی، در زبان فرانسه گرفته شده‌است. سوسیالیسم در اصطلاح معناهای بسیار زیاد دارد، برخی آنرا یک اندیشه، برخی دیگر آنرا یک نظریه می‌دانند امّا به نظر نگارنده سوسیالیسم «ایدئولوژی است که در مخالفت با کاپیتالیسم قائل به لغو مالکیت خصوصی و خواهان برقراری مالکیت اجتماعی می‌باشد. این ایدئولوژی درصدد است تا به تحقق مالکیت اجتماعی توسط اتحادیه‌های کارگری یا پرولتاریا کمک کند؛ و به طور غیرمستقیم توسط دولت (پاسدار همه منافع مردم)، نه گروه‌های خاص اجرا شود؛ و اصالت دادن به اجتماع، مخلوقات اجتماعی و کاهش یا حذف تقسیمات طبقاتی را هدف خود می‌داند.»

#علوم_سیاسی
#آموزش_سیاسی
#سوسیالیسم


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
✍️ پیشینه سوسیالیسم

▪️ نشانه های طرح نظام سوسیالیسم را می توان در آثار افلاطون (427 ـ 347 ق. م) ملاحظه کرد. وی می گوید: «ثروت افراد متعلق به عموم است و باید به مصرف عمومی برسد و مشاغل افراد را دولت باید تعیین کند.»

▪️ این همان تفکر اصلی نظام سوسیالیستی است که در قرن چهارم «سوسیالیسم به معنای ساده خود، نظامی سیاسی ـ اقتصادی است که در آن دولت از راه برنامه ریزی یا به شکلی مستقیم تر ابزارهای اساسی تولید را کنترل می کند یا مالک قانونی آن است.

▪️ این تفکر کم و بیش در قرون مختلف بین فلاسفه و علمای سیاسی و اجتماعی مطرح بوده است، و عاقبت در قرن 19 و 20 به اوج خود رسید. در قرن 18 «جان استوارت میل» از فیلسوفان بنام انگلیسی رسما خود را سوسیالیست نامید؛ اما دیگران او را سوسیالیست ایده آلیست (خیالپرست) می شمردند، در برابر «کارل مارکس» که او را سوسیالیست ماتریالیست (مادی) قلمداد می کردند.

▪️ در قرن 19 «رابرت اون» (1771 ـ 1858 م) مؤسس سوسیالیسم نوین در انگلیس شناخته می شود که برای اولین بار واژه سوسیالیسم را در این کشور به کار برد و در سال 1841 م رساله ای را تحت عنوان «سوسیالیسم چیست؟» منتشر ساخت و با انتشار این رساله، اصطلاح سوسیالیسم معروف و مشهور گردید.

▪️ در فرانسه نیز طرفداران «سن سیمون» (1760 ـ 1825 م) مانند «پیری لارو» برای نخستین بار این اصطلاح را با تعریف دقیق به کار بردند. این مکتب سپس در آلمان و آمریکا نیز رواج یافت.

▪️ کارل مارکس (1818 ـ 1883 م) واضع فلسفه سوسیالیسم جدید کمونیسم است که این فلسفه را متشکل نموده و به صورت یک ایدئولوژی مدون در آورد. و «لنین» پیشوای انقلاب روسیه در اکتبر 1917 م و پس از وی «استالین» از سوسیالیسم مارکسی حمایت کردند و آن را در اتحاد جماهیر شوروی سابق عملاً به اجرا در آوردند و یک نظام کاملاً سوسیالیسم مادی گرا به وجود آوردند. این تفکر همچنان ادامه دارد و برخی از کشورهای جهان بر اساس همین نظام اداره می شوند.

#علوم_سیاسی
#آموزش_سیاسی
#سوسیالیسم


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
✍️ اصول نظام سوسیالیستی

اصول و مؤلفه های عمده نظام سوسیالیستی ـ که آن را از دیگر نظامهای غیر دینی متمایز می سازد ـ عبارتند از:

1. جامعه گرایی (جامعه باوری): مهم ترین اصل مشترک تمامی نظریه های سوسیالیستی، اهتمام آنها به ترجیح جامعه بر فرد، و فراتر نهادن سود همگانی بر سود فردی است. از این رو، لبه تیز انتقاد سوسیالیستها به سوی «مالکیت خصوصی» (اساسی ترین مؤلفه سرمایه داری) بوده است. سوسیالیسم معاصر بسان سوسیالیسم سابق، فردگرایی اقتصادی، صنعتی و سرمایه سالاری مدرنیسم را رد می کند. این مکتب با فردیت انسان و آزادیهای اقتصادی لیبرالی و سرمایه داری موافق نیست و فرد را عضوی از پیکره جامعه می نگرد؛ البته این نگرش، با آزادیهای فردی که در برخی از نحله های سوسالیستی به ویژه در اروپای غربی بر آن اهتمام می شود، منافاتی ندارد.

سوسیالیسم در واقع، بر ضد لیبرالیسم اقتصادی و کاپیتالیسم است؛ زیرا از نظر لیبرالیسم و کاپیتالیسم دخالت دولت در اقتصاد موجب اخلال و عدم شکوفایی سیستم اقتصادی است؛ اما سوسیالیستها معتقدند مالکیت خصوصی، رژیم اقتصادی آزاد و مناسبات تولیدی مالکیت خصوصی و اقتصاد آزاد و مبارزه با نابرابری از مسائل بسیار مهم نظام اقتصادی و سیاسی اسلام است

ناشی از آن و اصل ارزش اضافی، عامل اساسی نابرابریها و ناهنجاریهای اجتماعی و حتی فرهنگی بوده و هست، و اعتقاد دارند که دخالت و نظارت دولت در مقام نماینده اجتماع یا اکثریت، می تواند نفع عمومی را از دستبرد فرد در امان دارد.

2. برابری: یکی دیگر از مؤلفه های سوسیالیسم، اصل «برابری» است. سوسیالیستها مالکیت خصوصی ابزار تولید را سرچشمه تمامی مفاسد و بیدادگریها و نابرابریهای زیان خیز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. به همین جهت، بر اصل برابری تأکید دارند.

3. فراملیّتی (انترناسیونالیستی = Internationalistic): از جمله اصول و عناصر سوسیالیسم، تفکرات فراملیتی و گونه هایی از تمایلات انسان گرایانه و امانیستی بودن است (امانیسم جمع گرا). سوسیالیستها داعیه کوشش و مبارزه برای آزاد ساختن کل بشریت را دارند.

#علوم_سیاسی
#آموزش_سیاسی
#سوسیالیسم


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
✍️ تفاوت بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم

#اصطلاح_شناسی

علی رغم شباهت ها و اشتراکات این اصطلاحات ، جهت تفکیک لازم است به بررسی تفاوت های آن ها بپردازیم :
▪️ ۱ . کمونیسم (communism)؛ در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید ، برابری کامل اجتماعی همه اعضای جامعه . توضیح بیشتر اینکه ؛کمونیسم از ریشه لاتین (commons) به معنی اشتراک گرفته شده است کمونیسم از قدیمی‏ترین مکاتب سیاسی دنیا است «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» در آلمان در سال ۱۸۴۸ با انتشار مانیفست کمونیست حرکت تازه‏ای در نهضت کمونیسم جهانی به وجود آوردند. از نظر فلسفی و اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم دارای ریشه واحدی هستند و هر دو بر مالکیت عمومی وسائل تولید تکیه می‏کنند، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایی سوسیالیسم به شمار می ‏آید. مارکس در آثار مختلف خود از «مانیفست» کمونیست گرفته تا کتاب «کاپیتال» تاریخ تحولات جهان را بر مبنای ماتریالیسم تاریخی، یا فلسفه مادی دیالکتیکی بیان می‏ کند مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهره‏برداری از این وسایل را زیر بنای تحولات اجتماعی می‏داند و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگ های طبقاتی و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسی و تجزیه و تحلیل می‏نماید. از نظر مارکس دوره‏ های تاریخی عبارتند از: ۱ـ کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولید وجود نداشته است، ۲ـ برده ‏داری ۳ـ فئودالیه ۴ـ بورژوازی و سرمایه ‏داری ۵ـ سوسیالیسم ۶ـ کمون ثانویه.

▪️ ۲ . مارکسیسم(Marxism) ؛ عنوان فلسفه مارکس و واضع فلسفه کمونیسم جدید است . این واژه از نام کارل مارکس بنیانگذار سوسیالیسم علمی گرفته شده است .به طور مختصر می‏توان اساس تفکر مارکسیستی را در موارد ذیل خلاصه نمود:
الف ) اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است و تاریخ جز جنگهای طبقاتی و مبارزه بین گروههایی که منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چیز دیگری نیست. بر اساس این تعبیر جنگ های طبقاتی در مراحل مختلف تاریخی ابتدا بین بردگان و برده‏داران، سپس میان فئودالها و «سرف‏ها» یا دهقانان فقیر و بی‏زمین و بالاخره بین کارگران و سرمایه‏داران در می‏گیرد و سرانجام به پیروزی طبقه کارگر یا پرولتار یا و نفی کامل طبقات اجتماعی منتهی می‏گردد.
ب ) دولتها نقشی جز تأمین طبقه حاکم ندارند و در جوامع سرمایه‏داری دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه ‏ها و استثمار طبقه کارگر است این فشار و استعمار فقط هنگامی خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصی، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد. (محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، ص ۷۰۳ و ۷۷۹) همان گونه که گذشت کمونیسم قبل از مارکسیسم هم وجود داشت. مارکس در واقع کمونیسم کارگری را فرموله کرد و مارکسیسم تئوری کمونیسم کارگری است. اگر به مانیفست فصل چهارم آن رجوع کنید خود مارکس و انگلس میگویند که قبل از آنها هم سوسیالیسم های غیر کارگری وجود داشتند. ولی بعد کمونیسم مارکس به گرایش اصلی کمونیسم تبدیل شد .

▪️ ۳. سوسیالیسم «socialism» یا جامعه‏باوری، این اصطلاح که از واژه «سوسیال» به معنای اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است، معناهای بسیار دارد، اما تعریف معمول این اصطلاح را در واژه‏نامه انگلیسی آکسفورد، چنین می‏توان یافت: «سوسیالیسم تئوری یا سیاستی است که هدف آن مالکیت یا نظارت جامعه بر وسایل تولید – سرمایه، زمین، اموال و جز آنها – به طور کلی، و اداره آن به سود همگان است» . (داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۰۴)

🔺 در یک جمع بندی سوسیالیسم به عنوان مکتبی مبتنی براصالت جامعه و اشتراکیت ابزار تولید ، و کمونیسم بیانگر مرحله ای ایده ال از چنین وضعیتی در جامعه ، و مارکسیسم نظریه پردازان چنین تفکری است .

#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#کمونیسم
#سوسیالیسم
#مارکسیسم

به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
♈️♈️♈️ تفاوت بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم

#اصطلاح_شناسی


♈️علی رغم شباهت ها و اشتراکات این اصطلاحات ، جهت تفکیک لازم است به بررسی تفاوت های آن ها بپردازیم :

♈️ ۱ . کمونیسم (communism)؛ در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید ، برابری کامل اجتماعی همه اعضای جامعه . توضیح بیشتر اینکه ؛کمونیسم از ریشه لاتین (commons) به معنی اشتراک گرفته شده است کمونیسم از قدیمی‏ترین مکاتب سیاسی دنیا است «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» در آلمان در سال ۱۸۴۸ با انتشار مانیفست کمونیست حرکت تازه‏ای در نهضت کمونیسم جهانی به وجود آوردند. از نظر فلسفی و اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم دارای ریشه واحدی هستند و هر دو بر مالکیت عمومی وسائل تولید تکیه می‏کنند، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایی سوسیالیسم به شمار می ‏آید. مارکس در آثار مختلف خود از «مانیفست» کمونیست گرفته تا کتاب «کاپیتال» تاریخ تحولات جهان را بر مبنای ماتریالیسم تاریخی، یا فلسفه مادی دیالکتیکی بیان می‏ کند مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهره‏برداری از این وسایل را زیر بنای تحولات اجتماعی می‏داند و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگ های طبقاتی و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسی و تجزیه و تحلیل می‏نماید. از نظر مارکس دوره‏ های تاریخی عبارتند از:
۱ـ کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولید وجود نداشته است،
۲ـ برده ‏داری
۳ـ فئودالیه
۴ـ بورژوازی و سرمایه ‏داری
۵ـ سوسیالیسم ۶ـ کمون ثانویه.



♈️ ۲ . مارکسیسم(Marxism) ؛ عنوان فلسفه مارکس و واضع فلسفه کمونیسم جدید است . این واژه از نام کارل مارکس بنیانگذار سوسیالیسم علمی گرفته شده است .به طور مختصر می‏توان اساس تفکر مارکسیستی را در موارد ذیل خلاصه نمود:

🔰 الف ) اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است و تاریخ جز جنگهای طبقاتی و مبارزه بین گروههایی که منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چیز دیگری نیست. بر اساس این تعبیر جنگ های طبقاتی در مراحل مختلف تاریخی ابتدا بین بردگان و برده‏داران، سپس میان فئودالها و «سرف‏ها» یا دهقانان فقیر و بی‏زمین و بالاخره بین کارگران و سرمایه‏داران در می‏گیرد و سرانجام به پیروزی طبقه کارگر یا پرولتار یا و نفی کامل طبقات اجتماعی منتهی می‏گردد.

🔰ب ) دولتها نقشی جز تأمین طبقه حاکم ندارند و در جوامع سرمایه‏داری دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه ‏ها و استثمار طبقه کارگر است این فشار و استعمار فقط هنگامی خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصی، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد. (محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، ص ۷۰۳ و ۷۷۹) همان گونه که گذشت کمونیسم قبل از مارکسیسم هم وجود داشت. مارکس در واقع کمونیسم کارگری را فرموله کرد و مارکسیسم تئوری کمونیسم کارگری است. اگر به مانیفست فصل چهارم آن رجوع کنید خود مارکس و انگلس میگویند که قبل از آنها هم سوسیالیسم های غیر کارگری وجود داشتند. ولی بعد کمونیسم مارکس به گرایش اصلی کمونیسم تبدیل شد .



♈️ ۳. سوسیالیسم «socialism» یا جامعه‏باوری، این اصطلاح که از واژه «سوسیال» به معنای اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است، معناهای بسیار دارد، اما تعریف معمول این اصطلاح را در واژه‏نامه انگلیسی آکسفورد، چنین می‏توان یافت: «سوسیالیسم تئوری یا سیاستی است که هدف آن مالکیت یا نظارت جامعه بر وسایل تولید – سرمایه، زمین، اموال و جز آنها – به طور کلی، و اداره آن به سود همگان است» . (داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۰۴)

♈️ در یک جمع بندی سوسیالیسم به عنوان مکتبی مبتنی براصالت جامعه و اشتراکیت ابزار تولید ، و کمونیسم بیانگر مرحله ای ایده ال از چنین وضعیتی در جامعه ، و مارکسیسم نظریه پردازان چنین تفکری است .

#کمونیسم #سوسیالیسم #مارکسیسم
✍️ تفاوت بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم

#اصطلاح_شناسی

علی رغم شباهت ها و اشتراکات این اصطلاحات ، جهت تفکیک لازم است به بررسی تفاوت های آن ها بپردازیم :
▪️ ۱ . کمونیسم (communism)؛ در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید ، برابری کامل اجتماعی همه اعضای جامعه . توضیح بیشتر اینکه ؛کمونیسم از ریشه لاتین (commons) به معنی اشتراک گرفته شده است کمونیسم از قدیمی‏ترین مکاتب سیاسی دنیا است «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» در آلمان در سال ۱۸۴۸ با انتشار مانیفست کمونیست حرکت تازه‏ای در نهضت کمونیسم جهانی به وجود آوردند. از نظر فلسفی و اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم دارای ریشه واحدی هستند و هر دو بر مالکیت عمومی وسائل تولید تکیه می‏کنند، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایی سوسیالیسم به شمار می ‏آید. مارکس در آثار مختلف خود از «مانیفست» کمونیست گرفته تا کتاب «کاپیتال» تاریخ تحولات جهان را بر مبنای ماتریالیسم تاریخی، یا فلسفه مادی دیالکتیکی بیان می‏ کند مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهره‏برداری از این وسایل را زیر بنای تحولات اجتماعی می‏داند و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگ های طبقاتی و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسی و تجزیه و تحلیل می‏نماید. از نظر مارکس دوره‏ های تاریخی عبارتند از: ۱ـ کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولید وجود نداشته است، ۲ـ برده ‏داری ۳ـ فئودالیه ۴ـ بورژوازی و سرمایه ‏داری ۵ـ سوسیالیسم ۶ـ کمون ثانویه.

▪️ ۲ . مارکسیسم(Marxism) ؛ عنوان فلسفه مارکس و واضع فلسفه کمونیسم جدید است . این واژه از نام کارل مارکس بنیانگذار سوسیالیسم علمی گرفته شده است .به طور مختصر می‏توان اساس تفکر مارکسیستی را در موارد ذیل خلاصه نمود:
الف ) اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است و تاریخ جز جنگهای طبقاتی و مبارزه بین گروههایی که منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چیز دیگری نیست. بر اساس این تعبیر جنگ های طبقاتی در مراحل مختلف تاریخی ابتدا بین بردگان و برده‏داران، سپس میان فئودالها و «سرف‏ها» یا دهقانان فقیر و بی‏زمین و بالاخره بین کارگران و سرمایه‏داران در می‏گیرد و سرانجام به پیروزی طبقه کارگر یا پرولتار یا و نفی کامل طبقات اجتماعی منتهی می‏گردد.
ب ) دولتها نقشی جز تأمین طبقه حاکم ندارند و در جوامع سرمایه‏داری دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه ‏ها و استثمار طبقه کارگر است این فشار و استعمار فقط هنگامی خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصی، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد. (محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، ص ۷۰۳ و ۷۷۹) همان گونه که گذشت کمونیسم قبل از مارکسیسم هم وجود داشت. مارکس در واقع کمونیسم کارگری را فرموله کرد و مارکسیسم تئوری کمونیسم کارگری است. اگر به مانیفست فصل چهارم آن رجوع کنید خود مارکس و انگلس میگویند که قبل از آنها هم سوسیالیسم های غیر کارگری وجود داشتند. ولی بعد کمونیسم مارکس به گرایش اصلی کمونیسم تبدیل شد .

▪️ ۳. سوسیالیسم «socialism» یا جامعه‏باوری، این اصطلاح که از واژه «سوسیال» به معنای اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است، معناهای بسیار دارد، اما تعریف معمول این اصطلاح را در واژه‏نامه انگلیسی آکسفورد، چنین می‏توان یافت: «سوسیالیسم تئوری یا سیاستی است که هدف آن مالکیت یا نظارت جامعه بر وسایل تولید – سرمایه، زمین، اموال و جز آنها – به طور کلی، و اداره آن به سود همگان است» . (داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۰۴)

🔺 در یک جمع بندی سوسیالیسم به عنوان مکتبی مبتنی براصالت جامعه و اشتراکیت ابزار تولید ، و کمونیسم بیانگر مرحله ای ایده ال از چنین وضعیتی در جامعه ، و مارکسیسم نظریه پردازان چنین تفکری است .

#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
#کمونیسم
#سوسیالیسم
#مارکسیسم
👇👇👇
🅾️ @sedayeslahat
🔴🔴🔴توده‌ای‌ها و لوکاشنکو!

#احمد_زیدآبادی

راستش من تا به حال تصور می‌کردم که دفاع "رفقای توده‌ای" از اتحاد جماهیر شوروی سابق، به دلیل علاقه‌شان به نوع نظام سوسیالیستی یا همان اقتصاد دولتی آن کشور بوده است.
ظاهراً تصور من اشتباه بوده است! زیرا با حمایت شورانگیزی که این "رفقا" از ولادیمیر پوتین و اخیراً از الکساندر لوکاشنکو به رغم اقتصاد اصطلاحاً آزاد اما مافیاییِ حاکم بر روسیه و بلاروس، به عمل می‌آورند، یا کلاً به آن قسمت از کرۀ خاکی، فارغ از نوع حکومت آن عمیقاً دلبستگی دارند و یا اینکه تمایل‌شان به شوروی هم نه به دلیل نوع نظام اقتصادی آن، بلکه به علت وجود نظام سیاسی سرکوبگر و خفقان‌آور در آن کشور بوده است!
#احمد_زیدآبادی
#لوکاشنکو
#حزب_توده
#سوسیالیسم
#اتحاد_شوروی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴تدلیس!

#احمد_زیدآبادی؛

اینکه تندخوترین طیف اصولگرایان نیز حامی آزادسازی قیمت‌ها تحت عنوان "مردمی‌سازی یارانه‌ها" شده و دیگر این سیاست را "نئولیبرالیستی" نمی‌داند، به نظرم تغییر و تحول گفتمانی بزرگی در بین آنها به شمار می‌رود.
البته اگر دوستان آلتراچپ هم، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، اکنون بر سر کار بودند، مطمئنم که از همین سیاست آزادسازی قیمت‌ها با عناوینی چون "سوسیالیسمِ بومی" یا "سوسیالیسم در دنیای پست مدرن" به دفاع برمی‌خاستند.
اصولاً در دنیای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دفاع از سیاست‌های اقتصادی کنترلی، عمدتاً در خارج از حیطۀ قدرت اجرایی، قابل طرح است. از همین رو به مجرد اینکه حامیان این سیاست‌ها به قدرت اجرایی راه پیدا می‌کنند، همان سیاست‌های مورد طعن و لعن و نفرین خود را در پیش می‌گیرند و برای حفظ ظاهر نیز نامی قلابی بر آن می‌گذارند. در واقع چینی‌ها را می‌توان پیشگام این نوع تدلیس نامید؛ زیرا پذیرش قواعد اقتصاد آزاد در کشورشان را "سوسیالیسم به سبک چینی" نام‌گذاری کرده‌اند!
ناگفته نماند که برخی گروه‌هایی هم که در زمان حضورشان در دستگاه‌های اجرایی مدافع آزادسازی قیمت‌ها بوده‌اند، به محض خروج از قدرت، مخالف آن می‌شوند. این هم دلیل دیگری برای اثبات اینکه حمایت از اقتصاد کنترلیِ یارانه‌محور بیشتر به کار نیروهای خارج از عرصۀ قدرت اجرایی می‌آید! خلاصه آنکه گویی هیچکس بنا ندارد با مردم صادقانه روبرو شود. خب، بخشی از دلیلش هم این است که بسیاری از افراد جامعه نیز چندان میلی به برخورد صادقانه با خودشان ندارند. قاعدتاً تا زمانی که بخشی از جامعه دانسته یا نادانسته به فریب روی خوش نشان ‌دهد، کار و کسب فریبکاران هم رونق می‌گیرد.
برای همین است که در برخی بزنگاه‌های شومِ تاریخ، صادق‌ترینِ سیاستمداران مغضوب‌ترین آنها می‌شوند و فریبکارترین آنها محبوب‌ترین! جامعۀ ما متأسفانه در یکی از این بزنگاه‌ها جا خوش کرده است!

#آزاد_سازی_قیمت_ها
#سوسیالیسم_چینی
#اقتصاد_کنترلی
#یارانه

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴تدلیس!

#احمد_زیدآبادی:

اینکه تندخوترین طیف اصولگرایان نیز حامی آزادسازی قیمت‌ها تحت عنوان "مردمی‌سازی یارانه‌ها" شده و دیگر این سیاست را "نئولیبرالیستی" نمی‌داند، به نظرم تغییر و تحول گفتمانی بزرگی در بین آنها به شمار می‌رود.
البته اگر دوستان آلتراچپ هم، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، اکنون بر سر کار بودند، مطمئنم که از همین سیاست آزادسازی قیمت‌ها با عناوینی چون "سوسیالیسمِ بومی" یا "سوسیالیسم در دنیای پست مدرن" به دفاع برمی‌خاستند.
اصولاً در دنیای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دفاع از سیاست‌های اقتصادی کنترلی، عمدتاً در خارج از حیطۀ قدرت اجرایی، قابل طرح است. از همین رو به مجرد اینکه حامیان این سیاست‌ها به قدرت اجرایی راه پیدا می‌کنند، همان سیاست‌های مورد طعن و لعن و نفرین خود را در پیش می‌گیرند و برای حفظ ظاهر نیز نامی قلابی بر آن می‌گذارند. در واقع چینی‌ها را می‌توان پیشگام این نوع تدلیس نامید؛ زیرا پذیرش قواعد اقتصاد آزاد در کشورشان را "سوسیالیسم به سبک چینی" نام‌گذاری کرده‌اند!
ناگفته نماند که برخی گروه‌هایی هم که در زمان حضورشان در دستگاه‌های اجرایی مدافع آزادسازی قیمت‌ها بوده‌اند، به محض خروج از قدرت، مخالف آن می‌شوند. این هم دلیل دیگری برای اثبات اینکه حمایت از اقتصاد کنترلیِ یارانه‌محور بیشتر به کار نیروهای خارج از عرصۀ قدرت اجرایی می‌آید! خلاصه آنکه گویی هیچکس بنا ندارد با مردم صادقانه روبرو شود. خب، بخشی از دلیلش هم این است که بسیاری از افراد جامعه نیز چندان میلی به برخورد صادقانه با خودشان ندارند. قاعدتاً تا زمانی که بخشی از جامعه دانسته یا نادانسته به فریب روی خوش نشان ‌دهد، کار و کسب فریبکاران هم رونق می‌گیرد.
برای همین است که در برخی بزنگاه‌های شومِ تاریخ، صادق‌ترینِ سیاستمداران مغضوب‌ترین آنها می‌شوند و فریبکارترین آنها محبوب‌ترین! جامعۀ ما متأسفانه در یکی از این بزنگاه‌ها جا خوش کرده است!

#آزاد_سازی_قیمت_ها
#سوسیالیسم_چینی
#اقتصاد_کنترلی
#یارانه

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat