"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺درخواست علی و کیانا، فرزندان نرگس محمدی از مردم:
صدای ما باشید تا صدای مادرمان را بشنویم!

سال پیش از #اصلاحات_قضایی سخن می‌گفتند. آیا منظور قطع ارتباطات کلامی مادر و جگرگوشه‌هایش بود؟ قوه قضائیه طبق کدام قانون شرعی یا عرفی یک شیرزن زندانی را از شنیدن صدای فرزندان خود محروم کرده است؟ به این مجازات غیرانسانی و قرون وسطایی پایان دهید. #صدای_نرگس_باشیم

✍️ #مصطفی_تاجزاده

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
ریحانه طباطبایی: ‎ماه رمضان بود که #نرگس_محمدی گفت دیگر نمی توانم تحمل کنم، از شدت دلتنگی حتی نمی توانم عکس‌های بچه هارا نگاه کنم، می‌خواهم اعتصاب غذا کنم تا بتوانم حق تلفن به آنها را بگیرم. از وقتی بچه‌ها پیش پدرشان رفته بودند دیگر صدای انها را نشنیده بود.

🔹‏بعد از تلاش بچه های قدیمی بند، تازه می‌شد دوهفته یک بار از حفاظت به خانه زنگ زد. روز شهادت حضرت علی نرگس اعتصاب غذا را شروع کرد. نگرانش بودیم. نرگس چندین بیماری داشت و این امر می توانست برایش خطرناک باشد. تمام داروها را بالای تخت نسیم گذاشت و پرده های تخت را کنار زد.

🔸نرگس هیچ گاه اهل دروغ و ریا نبود و نیاز به اثبات خود نداشت اما چون طرف مقابل سراسر دروغ است، با کنار زدن پرده های تخت هر بهانه‌ای را از دوربین‌های مخفی که دو روز دیگر مدعی می شدند او یواشکی در تخت خود غذا خورده است را گرفت. بعضی شب‌ها حالش بد شد و بهداری رفت

🔹‏فکر کنم نهایتا پس از 20 روز بالاخره با شرط اینکه حق صحبت با همسرخود #تقی_رحمانی را ندارد اجازه تماس هفته ای یک بار با بچه ها را از حفاظت زندان پیدا کرد، روزهای شنبه چشم‌های نرگس درخشش دیگری داشت، پر از تعریف بود که کیانا این را گفت و علی آن را...

🔸‏حرف‌های بچه ها را می نوشت و تا شب بارها آن را تکرار می‌کرد، از لهجه تغییر کرده شان می گفت و خوشحال بود از همین تماس 20 دقیقه ای در هفته تا اینکه تلفن به بند امد و این تماس ها تداوم داشت. اما به یک‌باره ساعت تماس کل زندانیان کمتر و محدود شد و حق تماس نرگس کاملا قطع شد

🔹نرگس به دلیل همدردی با مردم معترض در آبان 98 به زندان زنجان تبعید گشت، همانجایی که یک بار پیش از این در آنجا محبوس و تا پای مرگ رفته بود. حالا دیگر فقط حق تماس با خواهر و مادر و برادرش را دارد. داروهایش به او نمی رسد، کتاب و روزنامه ندارد، به کرونا مبتلا شد و ...

🔸‏اما مهم‌تر از همه او نزدیک به 11 ماه است که به قول خودش صدای علی جان و کیانا جان را نشنیده است و از طبیعی ترین حق خود محروم است. شکنجه فقط با کابل زدن و سوزاندن نیست، محروم شدن از حقوق اولیه و نشنیدن صدای بچه هایت و... شکنجه هستند، شکنجه های بدتر

🔹‏می دانم بازهم دوربین‌ها راه خواهند افتاد و داستان سرایی خواهند کرد، چون همیشه دروغ خواهند گفت که خودش نخواسته تماس بگیرد، اصلاً به او موبایل دادیم، مانند ضرب و شتمش در اوین که تکذیب کردند و... اما ما باید #صدای_نرگس_باشیم شاید که این‌بار شنیده شود و او بتواند صدای بچه ها را بشنود

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔼امیدوارم سقف خوشحالی هایمان محدود به یک تلفن نشود

📌آذر منصوری نوشت:

🔺علی پسر #نرگس_محمدی گفته؛ امروز مادر با او تلفنی حرف زده است. از این خبر خوشحالم و خدا را شکر می کنم.

🔺اما امیدوارم سقف خوشحالی هایمان محدود به یک تلفن نشود. #صدای_نرگس_باشیم

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat