🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
نامۀ خوئینیها و سخن در مقابل سخن!
واکنش محافل اصولگرا به نامۀ سرگشادۀ موسوی خوئینیها تند و خشمگینانه بود اما توأم با تهدید نبود.
به جز مدیر مسئول کیهان و چند نفر از همفکران او که اصولاً در هر ماجرای ریز و درشتی پای آمریکا و اسرائیل را وسط میکشند به گونهای که پنداری تمام تحولات داخلی کشور به ید قدرت و سرپنجههای پنهان آن دو کشور وصل است، سایر اصولگرایان هر کدام با لحنی "علی قدر مراتبهم" در صدد پاسخگویی و نقد و ابطال محتوای نامۀ آقای خوئینیها برآمدند.
طبعاً سخن در مقابل سخن، هیچ مشکلی ندارد، مشکل آنجا پیش میآید که افرادی بخواهند از ابزار تهدید و ارعاب و مجازات و بازداشت و زندان در مقابل قلم و سخن، استفاده کنند.
سعید مرتضوی در مقابل استدلال روزنامه نگاران که چرا پاسخ قلم را با اعمال زور میدهید، همیشه پاسخ میداد: در این روزگار قلم جای اسلحه را گرفته است! او به زعم خود کشفی شگرف کرده بود اما حاضر نبود این جواب را بشنود که به فرض، در این دوران قلم جای سلاح را گرفته باشد، این سلاح که فقط در دست منتقدان نیست، بلکه با صدها برابر امکانات، در دست طرفداران شما هم هست! پس چرا با استفاده از همین ابزار در صدد واکنش برنمیآیید و پاسخ زبان و قلم را با بازداشت و زندان میدهید؟
باری پاسخ سخن با سخن هر چند با درشتگویی همراه باشد، قابل تحمل است.
غرض اینکه تا همین چند وقت پیش واکنش به این قیبل نامههای ملایم و همراه با احترام و بدون هرگونه اهانت و بدخواهی اینگونه نبود. برای نمونه قاضی پیرعباسی رئیس پیشین شعبۀ 26 دادگاه انقلاب در دادنامۀ مربوط به محاکمۀ من در سال 88 نوشت:
"نگارش نامه به مقام رهبری و طرح پرسش از وی...اولاً در فضایی که عمروعاصها در قم مشغول رایزنی برای حذف رهبر واحد و تشکیل شورای رهبری بوده و... هزاران توطئۀ دیگر علیه رهبری بودهاند و شعارها از بحث انتخابات و افراد برگزار کننده به طور کلی منصرف و علیه رهبر شروع به فضاسازی شده در این فضا این نامه و پرسش یک نامه عادی نیست زیرا در مسلک شیعه اصحاب ائمه علیهمالسلام به امامان دوازدهگانه ما که عصمت آنان را خدای متعال تضمین فرموده انتقاد میکردند و در ماه هزاران و در سال میلیونها نامه که بسیاری از آنها انتقادآمیز است برای مقام معظم رهبری که خود را شاگرد ائمه میدانند ارسال میگردد و حتی در جلسات علنی افراد رهبر را مورد خطاب انتقادآمیز قرار میدهند و رهبر با رویی باز و چهرهای بشاش و خندان استقبال میکنند اما در فضای توصیف شده نگارش چنین نامهای و پس از آن در اختیار رسانههای بیگانه قرار دادن صرفاً یک نامۀ عادی و پرسشی نیست بلکه شکستن حرمت و جایگاه رهبری که عمود خیمۀ حکومت اسلامی باشد تلقی میشود آن هم با در نظر گرفتن سایر اقدامات متهم لذا اینکه متهم اینگونه مطلب را ساده جلوه میدهد اینگونه نیست و قبول دفاعیات متهم ساده لوحی بلکه سفاهت است...."
نقطهچینها در متن فوق، به جز مورد آخر، مربوط به دادنامه است! در ضمن نامۀ من در سال 86 نوشته شده بود و ربطی به حوادث سال 88 نداشت!
#موسوی_خوئینیها
#نامه_سرگشاده
#قاضی_پیرعباسی
#روزنامه_کیهان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
نامۀ خوئینیها و سخن در مقابل سخن!
واکنش محافل اصولگرا به نامۀ سرگشادۀ موسوی خوئینیها تند و خشمگینانه بود اما توأم با تهدید نبود.
به جز مدیر مسئول کیهان و چند نفر از همفکران او که اصولاً در هر ماجرای ریز و درشتی پای آمریکا و اسرائیل را وسط میکشند به گونهای که پنداری تمام تحولات داخلی کشور به ید قدرت و سرپنجههای پنهان آن دو کشور وصل است، سایر اصولگرایان هر کدام با لحنی "علی قدر مراتبهم" در صدد پاسخگویی و نقد و ابطال محتوای نامۀ آقای خوئینیها برآمدند.
طبعاً سخن در مقابل سخن، هیچ مشکلی ندارد، مشکل آنجا پیش میآید که افرادی بخواهند از ابزار تهدید و ارعاب و مجازات و بازداشت و زندان در مقابل قلم و سخن، استفاده کنند.
سعید مرتضوی در مقابل استدلال روزنامه نگاران که چرا پاسخ قلم را با اعمال زور میدهید، همیشه پاسخ میداد: در این روزگار قلم جای اسلحه را گرفته است! او به زعم خود کشفی شگرف کرده بود اما حاضر نبود این جواب را بشنود که به فرض، در این دوران قلم جای سلاح را گرفته باشد، این سلاح که فقط در دست منتقدان نیست، بلکه با صدها برابر امکانات، در دست طرفداران شما هم هست! پس چرا با استفاده از همین ابزار در صدد واکنش برنمیآیید و پاسخ زبان و قلم را با بازداشت و زندان میدهید؟
باری پاسخ سخن با سخن هر چند با درشتگویی همراه باشد، قابل تحمل است.
غرض اینکه تا همین چند وقت پیش واکنش به این قیبل نامههای ملایم و همراه با احترام و بدون هرگونه اهانت و بدخواهی اینگونه نبود. برای نمونه قاضی پیرعباسی رئیس پیشین شعبۀ 26 دادگاه انقلاب در دادنامۀ مربوط به محاکمۀ من در سال 88 نوشت:
"نگارش نامه به مقام رهبری و طرح پرسش از وی...اولاً در فضایی که عمروعاصها در قم مشغول رایزنی برای حذف رهبر واحد و تشکیل شورای رهبری بوده و... هزاران توطئۀ دیگر علیه رهبری بودهاند و شعارها از بحث انتخابات و افراد برگزار کننده به طور کلی منصرف و علیه رهبر شروع به فضاسازی شده در این فضا این نامه و پرسش یک نامه عادی نیست زیرا در مسلک شیعه اصحاب ائمه علیهمالسلام به امامان دوازدهگانه ما که عصمت آنان را خدای متعال تضمین فرموده انتقاد میکردند و در ماه هزاران و در سال میلیونها نامه که بسیاری از آنها انتقادآمیز است برای مقام معظم رهبری که خود را شاگرد ائمه میدانند ارسال میگردد و حتی در جلسات علنی افراد رهبر را مورد خطاب انتقادآمیز قرار میدهند و رهبر با رویی باز و چهرهای بشاش و خندان استقبال میکنند اما در فضای توصیف شده نگارش چنین نامهای و پس از آن در اختیار رسانههای بیگانه قرار دادن صرفاً یک نامۀ عادی و پرسشی نیست بلکه شکستن حرمت و جایگاه رهبری که عمود خیمۀ حکومت اسلامی باشد تلقی میشود آن هم با در نظر گرفتن سایر اقدامات متهم لذا اینکه متهم اینگونه مطلب را ساده جلوه میدهد اینگونه نیست و قبول دفاعیات متهم ساده لوحی بلکه سفاهت است...."
نقطهچینها در متن فوق، به جز مورد آخر، مربوط به دادنامه است! در ضمن نامۀ من در سال 86 نوشته شده بود و ربطی به حوادث سال 88 نداشت!
#موسوی_خوئینیها
#نامه_سرگشاده
#قاضی_پیرعباسی
#روزنامه_کیهان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat