"صدای ملّت"
8.62K subscribers
146K photos
72.4K videos
162 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
💕آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است.
تحقیر زن یکی از ویژگی‌های اساسی تمدن کنونیست. هیچ کس به اندازه‌ی خود مرد از اسارت زن مجازات نمی‌شود.

خانواده‌ی مقدس
#کارل_مارکس


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
اولین شرط خردمندی، انتقادی نگریستن به خود است.
#کارل_مارکس
#خانواده_مقدس
پيشرفت اجتماعی را می‌توان به وسيله
موقعيت اجتماعی جنس مونث اندازه گيری كرد ...


#کارل_مارکس

@sedayeslahat
آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است.
تحقیر زن یکی از ویژگی‌های اساسی تمدن کنونیست. هیچ کس به اندازه‌ی خود مرد از اسارت زن مجازات نمی‌شود.

#خانواده‌ی_مقدس
#کارل_مارکس
#کارل_مارکس
سياستمداران اگر با هم توافق کنند دارایی‌مان را می‌دزدند
و اگر به اختلاف برسند جانمان را ...
🔴🔴🔴دو بار گرانی که مارکس بر دوش کارگران نهاد

#احمد_زیدآبادی:

در بین آراء گستردۀ کارل هانریش مارکس به نظرم نظریۀ معرفت‌شناسی او مهمترین بخش آراء او باشد.
از نگاه مارکس، آگاهی انسان تابعی از موقعیت عینی و طبقاتی اوست. در واقع سخن مارکس بدین معناست که فقط در موقعیت طبقاتی مناسب می‌توان به آگاهی درست دست یافت و خارج از آن موقعیت، هر نوع آگاهی، کاذب و به تعبیری ایدئولوژی‌زده است.
از منظر مارکس، در نظام بورژوازی، طبقۀ کارگر صنعتی یا پرولتاریا در جایگاه مناسب طبقاتی قرار می‌گیرد و از این رو تنها فهم و آگاهی این طبقه، آگاهی درست و واقعی است و آگاهی دیگر طبقات، هر کدام به مراتبی مخدوش و یا از اساس کاذب است.
اگر آگاهی را جوهر انسانیت فرض بگیریم، می‌توان چنین برداشت کرد که از نگاه مارکس، تنها طبقۀ کارگر، انسان واقعی به شمار می‌رود و سایر طبقات به دلیل آگاهی کاذب، چندان انسان محسوب نمی‌شوند بخصوص اگر بورژوا باشند.
با این حساب، از منظر مارکس فقط کارگران قادر به درک حقایق هستند. از همین رو، انقلاب علیه نظام بورژوازی از طریق ایجاد تشکیلات مبارزاتی، وظیفۀ آنهاست. بدین ترتیب، مارکس بار سرنگونی نظام‌های بورژوازی از طریق یک انقلاب خونین را به دوش طبقۀ کارگر می‌اندازد.
طبعاً طبقه‌ای که از یک طرف، دارای آگاهی درست و از طرف دیگر مسئول سرنگونی نظام بورژوازی است، حق ویژه‌ای هم در نظام پس از سقوط سرمایه‌داری پیدا می‌کند. حق این طبقه، تأسیس یک نظام اشتراکی و حکومت کارگری است و چون چنین حکومتی یکباره قابل تحقق نیست، تا دستیابی به آن، "دیکتاتوری طبقۀ کارگر" از سوی مارکس هم مجاز اعلام می‌شود.
دیکتاتوری هم معنایش تحمیل است بدین معنا که چون طبقۀ کارگر از فهم و درک و آگاهی صحیح برخوردار است؛ بنابراین، به طور طبیعی از حقِ تحمیل نظراتِ صحیح خود بر نظرات کاذب سایر نیروهای اجتماعی برخوردار می‌شود.
این هم بار سنگینِ دومی است که مارکس به دوش کارگران می‌اندازد.
طبقۀ کارگر در کشورهای صنعتی اما عمدتاً به این نظرات و توصیه‌های مارکس وقعی ننهادند و برای رسیدن به حقوق خود، وارد فعالیت‌های سندیکالیتسی و مدنی شدند.
در این میان اما گرایشی از مارکسیسم با ادعای اینکه طبقۀ کارگر به خودی خود قادر به ایجاد تشکیلات انقلابی و سرنگونی بورژوازی نیست، تشکیل سازمانی انقلابی به رهبری روشنفکران پیشتاز به منظور تأسیس حکومت کارگری را در دستور کار خود قرار داد که نهایتاً به انقلاب بلشویکی در روسیه منجر شد.
این گرایش از مارکسیسم که به لنینیسم و بعدها به استالینسم شهرت یافت، یک حکومت جبار و توتالیتر را تحت عنوان حکومت کارگری به ملت روس تحمیل کرد.
سوء استفاده از نام کارگرانِ مظلوم به جایی رسیده است که امروزه در نظام توتالیتر کرۀ شمالی، حزب یکه‌تاز حاکم به نام "حزب کارگر" شناخته می‌شود و رهبری این حزب نیز با شخصِ شخیصِ کیم جونگ اون است!
متأسفانه در بین ما ایرانیان نیز برخی سازمان‌های سیاسی که خود را به عنوان بخشی از "اپوزیسیون جمهوری اسلامی" معرفی می‌کنند شعارشان تأسیس "حکومت کارگری" در ایران است! حکومت قاعدتاً امری مربوط به تمام یک ملت و عموم اقشار و طبقات اجتماعی است و دلیلی برای انحصار آن در دست یک طبقه هرچند زحمتکش‌ترین طبقه وجود ندارد.
کارگران کشور ما که این روزها از نبود شغل باثبات یا دریافت مزد مکفی یا تشکیلاتِ سندیکالیستی مستقل و قانونی و یا شرایطِ نامناسب کار ناراضی‌اند، به نظر نمی‌رسد که اکثر آنها میانه‌ای با تعابیری چون "حکومت کارگری" یا "دیکتاتوری پرولتاریا" داشته باشند. بنابراین، تشکل‌های آنان برای دستیابی به منافع مشروع خود لازم است در این زمینه‌ها نیز شفاف‌تر اعلام موضع کنند.

#کارل_مارکس
#حکومت_کارگری
#دیکتاتوری_پرولتاریا
#اپوزیسیون

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat