انسان زمانی به فضیلت داریوش پی میبرد که او را با کسی چون اسکندر مقدونی مقایسه کند.  اسکندر، همین که در خاورمیانـه پیـروز شـد، صـراحتاً خودش را خدا نامید و از افسرانش و همۀ مـردم خواسـت کـه او را مثـل خـدا مـورد پرسـتش قـرار دهند و در پیشگاه او سجده کنند
او حتی انتساب خویش بـه پـدرش را نیـز نفـی کـرد و ادعـا کـرد که خدا از آسمان پائین آمده با مادرش هم بستر شده است و او تخمۀ خدای آسمان است و بایـد همگـان ویرا خـدا بداننـد و بپرسـتند.
لـیکن داریـوش در کتیبـه هـایش هـیچ جـا ادعـا نکـرد کـه خدا زاده است یا با خدا ارتباط دارد، یا دارای تقدسی خاص است، یا از طرف خدا مـأموریتی ویـژه دارد. بلکـه همـه جـا تأکیـد نمـود کـه چـون مطیـع خـدا اسـت، خـدا بـه او عنایـت دارد و همـۀ پیروزی هـایش بـه آن خـاطر حاصـل آمـده کـه درسـتکـردار و راسـتگـو بـوده و بـا بـدی ها مخالفـت ورزیده و هدفش آن بوده که دروغ و بدی را ازجهـان براندازد.

#امیرحسین_خنجی

@seemorghbook

🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶

دستگاه سلطنت ایران در طول این دوازده سده در دست خاندان های اصیل ایرانی بود که به رغم همۀ خصایص اقتدار گرایانـه و افـزون طلبانـه شـان ایـران و ایرانـی را دوسـت مـی داشـتند و به آنها عشق مـی ورزیدنـد.

شاهنـشاهان ایـران در واقـع حالـت پـدرانی نیـکخـواه را داشـتند کـه فرزندانشان میخواهند. شاهنشاه پدر ایرانیان بود و ایرانیانْ فرزنـدان او؛ و رابطـه ئـی کـه میـان مثــل هــر انــسان دیگــری، ­هر چیــزی را در درجــۀ اول بــرای خودشــان و در درجــۀ دوم بــرای این دو برقرار بود؛ رابطۀ محبت و اطاعت بود. شاهنشاه پدرِ خیرخواهِ همگان بود، و ایرانی هـم متقابلا ًبه شاهنشاه با همۀ خصوصیاتش عشق میورزید و برای آسوده زیـستن او تـن بـه هرکـاری مـیداد. ایـن یـک معاملـۀ متقابـل بـود کـه آنکـه در آن سـود مـیبـرد ایرانـی بـود.

ایرانـی مفهـوم آزادی را میشناخت، اما آزادگی را بیش از آزادی دوست میداشت. آزادی قدرت و امنیت و رفاه نمی آورد؛ اما قدرتی که دستگاه سلطۀ ایران داشت چنان امنیتی رابرای ایرانی بـه ارمغـان آورده بود که او با خیـال آسـوده بـه کـار و سـازندگی ادامـه میداد.

#امیرحسین_خنجی

@seemorghbook

■▪■▪■▪■▪■▪■

3هـدف لشکرکـشی از نظـر خـشایارشا تحقـق یافتـه بـود. آتـن و اسپارت تسلیم شده بودند، نیروی دریایی آتن و اسپارت در هم شکسته شـده بـود، و خطـری کـه برای امنیت و آرامش در دریای اژه و سواحل آنـاتولی از جانـب آنهـا احـساس مـی شـد برطـرف شده بود.

خشایارشا قصد ضمیمه کردن یونان به ایران را نداشت، و همان سیاستی را دنبال کرد که پیش از او کوروش و داریوش دنبال کرده بودند.

ولی بعدها داستان پردازان یونانی داستان ایـن واقعـه رابـه گونـه ای بـه تـصویر کـشیدند کـه گویـا ارتـش ایـران در تنگـۀ سـالامیس از مـردم آتـن شکست خـورد تـا آتـن مـستقل بماند و بقیۀ یونان نیز در آینده از سـیطرۀ ایـران خـارج شـود.

تـاریخ نویـسانِ نـوینِ غربـی نیـز کـه علاقه دارند آتن را آغازگر تمدن بشری معرفی کنند، از این واقعـه بـه عنـوان مقابلـۀ تمدن یونانی با تمدن ایرانی یاد کرده و گزارشهای یونانیان کهن را با آب و تابِ بسیار بازگویی کرده تأکید میکنند که ایران در سالامیس شکست یافت تا تمدن یونانی حفظ شود.

#امیرحسین_خنجی

@seemorghbook

هرودوت چندان در فکر بزرگ جلوه دادن لشکرکشی خشایارشا و اهمیـت تراشـیدن بـرای آتن بوده، که گرچه مردی باتجربه و دقیق بوده، فراموش کرده بوده که فکر کند چنین انبـوهی از مردان جنگی، چگونه قادر بوده خواربار مورد نیـازش را در سـرزمین کـوچکی چـون کرانـه هـای دریـای اژه و غـرب آنـاتولی تـأمین کنـد.
البتـه مجمـوع افـراد ارتـش ایـران شـاید در آن روزگـار به چنین شماری میرسـیده، ولـی هـرودوت در داسـتانش کـل ارتـش ایـران را بـه عرصـۀ پیکـار بـا آتن کشانده تا آن را بر دست مردم آتن به شکست بکشاند و درنتیجۀ آن بـرای آتـن یـک عظمـت و قدرت بیمانندی ایجاد کند.
بر طبق این داستان، خشایارشا با ایـن نیـروی عظـیم توانـست کـه شبه جزیرۀ بالکان را زیر پا نهاده وارد آتن شـود. ولـی معلـوم نیـست کـه آن سـرزمین کوچـک کـه به مشکل میتوانست جمعیت کم شمار خودش را سیر نگاه دارد خواربار برای این چند میلیـون مردِ جنگیِ ایران و علوفه برای اسپانشان تأمین کرد، و آن زمینهای باریکۀ شرق یونـان چـه گونـه گنجایی برای عبور چنین شمار انبوهی را داشت که اتفاقا صدها هزار اسپ داشتند.
یونانیها و از جمله هرودوت چندان غرق بزرگنماییِ بـوده انـد کـه همـۀ ایـن حقـایق از نظرشـان نهان مانده است. تاریخ نگاران ِنـوین غـرب نیـز کـه علاقـه دارنـد یونـان بـه همـان گونـه باشـد کـه داستان پردازان ِباسـتانی بـه تـصویر کـشیده انـد، وقتـی داسـتان لشکر کـشی خـشایارشا بـه یونـان را مینویسند، مثل یونانیان آن زمان می اندیشند و همان لافهای شگفت را تکرار می‌کنند.

#امیرحسین_خنجی

@seemorghbook

ایـن رخـداد را چـگونـه مـیتـوان تفـسیر کـرد؟ در سـایۀ داسـتان پردازی هـای یونانیهـا قضاوت تاریخی در این مورد دشوار است.
ولی قهرمان شدن ِتمیستوکلس در جنگ سـالامیس میتواند از گزارش دروغینی باشد که خودِ او به مجلس آتن داده بوده اسـت. آنچـه مـسلم اسـت آنکــه اقــداماتی کــه او در مــذاکره بــا مقامــات بلند پایــۀ ایرانــی انجــام داده بــوده و تعهداتی که به ایران سپرده بوده سبب عقب نشینیِ نیروهـای ایرانـی از محاصـرۀ دریـایی ِآتـن شده است.
آنچـه شکـست و فـرار نیـروی دریـایی ایـران در سـالامیس نامیـده شده، چیزی جز عقب نشینی آن پس از مذاکرات موفقیت آمیز تمیستوکلیس با سران سپاه ایـران نبوده؛ مذاکراتی که همراه با تعهداتی بوده و مورد موافقت خشایارشا قرار گرفته است.
تمیستوکلس همین که متوجه در هـم شکـستن ارتـش اسـپارت و کـشته شـدنِ شـاه اسـپارت شد دانست که مقاومت در برابر ایران بـه معنـای خودکـشی اسـت، و بهتـرین راه را در آن دیـد کـه با ایرانیان وارد مذاکره شده، به برخی شرطها گردن نهد و بـه جنـگ خاتمه دهد.

#امیرحسین_خنجی

@seemorghbook

☕️قطعه‌ای از کتاب

تاریخ در ساده ترین تعریفش سرگذشت بشر عقل مند ابزارساز جامعه زی بر روی این کره ی خاکی ست. و "علم تاریخ" در ساده ترین تعریفش مطالعه ی این سرگذشت دور و دراز است.

📕#چرا_تاریخ_می_خوانیم

✍#امیرحسین_خنجی
♦️@seemorghbook

قانون ارتش ایران باستان در مورد پناهنده شدن دشمن به معابد، کوروش بزرگ اولین سکولاری بود که در خارج از قلمرو ایرانشهر یعنی (انیران ) هرکس را به دین خود آزاد گذاشت، زنان و غیرنظامیان را تجاوز و کشتار نمیکرد، با اسیران نظامی خوش‌رفتار بود و خواهان احیای عدالت در جهان بود.قانون ارتش ایران ذلیل کردنِ دشمن را جایز نمیدانست. از این گذشته، نظامیان ایران به هیچ وجه اجازه نداشتند که برای دستگیر کردنِ کسی وارد معبد اقوام زیرِسلطه شاهنشاهی شوند. تعدی به حریم معابد در قانون ایران به کلی ممنوع بود. اگر کسی به معبدی پناه می‌برد چندان به او مهلت میدادند تا خسته شود و از معبد بیرون آمده خودش را تسلیم کند. این رسم از زمان کوروش بزرگ بازمانده بود که به هنگام فتح بابل ورود نظامیان به معبد را ممنوع کرده بود؛ وگرچه ایرانیان در آن زمان کوروش را به یاد نداشتند ولی قانونی که او وضع کرده بود وارد اوستا شده و برای همیشه در ذهن ایرانیان مانده سپس وارد قوانین مدونِ ساسانی شده بود؛ و قانونی بود که از روحیه ایرانی برخاسته بود و با روحی ایرانی و انسانی سازگاری داشت.
سرچشمه:

📘#تاریخ_ایران_باستان

✍#امیرحسین_خنجی

♦️@seemorghbook

📕#قزلباش_در_ایران

✍#امیرحسین_خنجی

کتاب قزلباشان در ایران اثری به قلم امیر حسین خنجی است. قزلباشها قومی بودند که در زمان صفویه در ترکیه ی کنونی که در آن زمان تحت سلطه ی ایران بود، سکنی گزیده بودند. آنها در واقع به شاه اسماعیل یاری رساندند تا توانست سلسله آق قویونلو‌ها را نابود کرده و حکومت صفوی را پایه ریزی نماید. در این اثر با فرهنگ و آداب و رسوم این قوم آشنا می گردیم.

♦️@seemorghbook

📕#تاریخ_ماد_هخامنشی_پارت_سلوکی_ساسانی

✍#امیرحسین_خنجی

هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود،باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از آغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی می‌خوانده‌اند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است زیسته‌اند. گاه تاریخ ایران را از ورود آریایی‌ها (که نام ایران نیز از ایشان گرفته شده‌است) به فلات ایران آغاز می‌کنند. ولی این به این معنی نیست که فلات ایران تا پیش از ورود ایشان خالی از سکنه یا تمدن بوده‌است. پیش از ورود آرییایان به فلات ایران تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادی نیز هنوز شکوفا بودند.

♦️@seemorghbook

📕#فرزندان_سبکتکین

✍#امیرحسین_خنجی

با انقراض دولت صفاری در فروردین‌ماه ۲۷۹ به دست امیراسماعیل سامانی، رویای احیای شاهنشاهی ایران که یهقوب لیث و برادرش عمرو در ذهن داشتند تعبیر ناشده ماند تا سه دهه بعد به‌صورت تلاش‌های میهن‌پرستانه فرزندان زیار جلوه‌گر شود برنامه‌های فرزندان زیار نیز به سبب خیانت‌های فرزندان بویه که عملاً خودشان را به دربار خلافت عباسی وابسته کردند عقیم ماند. پس از آن مرداویچ توسط سه تن از ترکانی که خود را به خلیفهٔ بغداد فروخته بودند ترور شد، امیران آل بویه به‌عنوان حامیان نیرومند خلافت عباسی ـ وشم‌گیر برادر مرداویچ رااز همه سو احاطه کردند...


♦️@seemorghbook

📕#مازیار_و_مرداویج

✍#امیرحسین_خنجی

 در سال 204 خ سپهبد شهریار درگذشت و پسرش شاپور به جایش نشست.مازیار با کسب اجازه مامون به طبرستان رفت و نیرو گرد آورده و به کین خواهی به جنگ شاپور برخاست و وی را اسیر کرده کشت و قلمرویش را متصرف شد و خودش را کارگزار خلیفه در طبرستان نامید. او به تلاش دست یابی بر گیلستان و دیلمستان و یک دست کردن حاکمیت در سراسر منطقه افتاد و تا سال 212 خ که مامون درگذشت به تدبیر و کاردانی خویش به یاری نیروها و امکاناتی که مامون در اختیارش نهاده بود بر سراسر طبرستان و گیلان و دیلمستان دست یافته یک حاکمیت یک پارچه تشکیل داد.
طبری براساس متن یک نامه به مازیار نوشته بود و القاب اورا در ان ذکر کرده بود.این القاب را چنین نوشته است: گیل گیلان. اسپهبد اسپهبدان.پدشخوارگرشاه.محمد پسر کارن. مولای امیرالمونین.

♦️@seemorghbook

📕#یعقوب_لیث_صفاری

✍#امیرحسین_خنجی

یعقوب لیث سیستانی: پادشاه عدالت گرای خوارجی مذهب، بزرگ‌مردی که می خواست شاهنشاهی ایران را احیا کند

نگاهی گذرا بەتاریخ سیستان: سیستانِ باستانی - تسخیر سیستان توسط عرب 
خوارج در سیستان: خوارج عرب - عَیّاران (خوارج سیستانی) - برآمدنِ یعقوب لیث سیستانی
پادشاهی یعقوب لیث: براندازی امارت طاهری - برنامۀ یعقوب لیث برای احیای شاهنشاهی ایران
لشکرکشی یعقوب بەعراق بەقصدِ براندازی خلافت عباسی:درگذشتِ یعقوب لیث - صفات یعقوب لیث

مسعودی در مروج الذهب دربارۀ یعقوب لیث نوشته که در میانِ سلاطینِ پیشینه، از ایرانی و غیر ایرانی، هیچ‌کس در سیاست و مردم‌داری و تنظیم امور سپاه و خوش‌رفتاری با سربازان و کارگزارانش، و محبت و هیبتی کە مردمش بەاو داشته باشند، همچون یعقوب لیث سیستانی نبوده است، و پس از او نیز شنیده نشده کە کسی همچون او باشد. او با کارگزاران و سربازانش چنان نیک‌رفتار بود کە همه با دل و جان در اطاعتش بودند و او را دوست می‌داشتند و هیچ کاری بی‌رضای او انجام نمی‌دادند.

♦️@seemorghbook

☕️قطعه ای از کتاب

شنیدن واژه ی تاریخ چنین به ذهن القاء میکند که تاریخ عبارتست از مجموعه یی از رخدادهای گذشته که زمان بر آن سپری شده است و اکنون دیگر وجود ندارد. ولی برای چنین مفهومی از تاریخ اکنون دیگر کسی از اهل تاریخ بهایی نمی دهد؛ زیرا تاریخ حرکت و تغییر و تطور مستمر و لاینقطع و مداوم تلاشهای مادی و معنوی انسان بر روی کره ی خاکی است؛ و چون که حرکت و تغییر همواره در جریان است پس مطالعه ی تاریخ مطالعه این حرکت و تغییر مداوم و پیوسته است که دیروزها جریان داشته است امروز جریان دارد و فرداها جریان خواهد داشت.

📕#چرا_تاریخ_می_خوانیم

✍#امیرحسین_خنجی

♦️@seemorghbook

📕#بازخوانی_تاریخ_ایران_زمین

✍#امیرحسین_خنجی

براساس تعدادی دلایل مختلف تاریخی و جغرافیایی و تغییر کردن شرایط زیست محیطی مانند تغییر درجه حرارت و کم شدن میزان ریزش باران و کم شدن موارد گیاهی در دورانی از هزاره دوم پیش از مسیح شرایط زیستی آریان منطقه شرقی فلات با دشواری های روبرو شد.
با افزایش جمعیت در زمینهای که مقدار مناسب موارد غذایی برای ادمها و دامهایشان نبود بین مردم آریای شرق فلات بر سر موضوع نگهداری یا حصول زمینهای حاصلخیز جنگهایی شکل گرفت.

و دشمنی های پیوسته و ریشه ایی شکل گرفت. از انچا که هر گروه از قبیله های آریایی دسته وی از ایزدان را می پرستیدند که از منظر سلسله مراتب با ایزدان گروه دیگر متفاوت بود و از این قسم که در جهان دیرینه پیروزی در جنگها بی مداخله ایزدان قابل پیش بینی نبود نبردهای گروها اریایی به شکل سایز بین وابستگان به ایزدان متفاوت شکل گرفت و در نتیجه نوعی دشمنی ایزدان در ذهن مردم اریایی شکل گرفت که تبع هر کدام از این گروها قبیله های متخاصم ایزدان حامی خویش را خدایان برحق و ایزدان حامی دسته جات قبایل رقیب را خدایان دشمن می شناختند و در مراسم مذهبی ایشان را نفرین می نمودند...

♦️@seemorghbook

☕️قطعه‌ای از کتاب

ما تاریخ را مورد مطالعه قرار می دهیم تا بدانیم که تلاشمان را از کجا آغاز کرده ایم، چه مسیری پیموده ایم، و اکنون در چه مرحله یی قرار داریم و چگونه باید به راه خودمان ادامه دهیم.یعنی ما به هنگام مطالعه تاریخ با فراموشی در ستیز هستیم، و می خواهیم که مسیری که در گذشته پیموده ایم را بازبینی کنیم، برای آنکه بدانیم اکنون در کجا هستیم و رخ به چه سویی داریم و مسیر آینده مان در چه سمتی است.
از این دیدگاه، مطالعه تاریخ مطالعه ی مسیر پیموده شده است به منظور بهتر شناختن مسیرحال و آینده به هدف ساختن زندگی خوش‌تر و بهتر.

📕#چرا_تاریخ_می_خوانیم

✍#امیرحسین_خنجی

♦️@seemorghbook

📕#فروپاشی_شاهنشاهی_ساسانی

✍#امیرحسین_خنجی

در این کتاب، پس از نگاهی بە اوضاع سیاسی ایران در آستانۀ حملۀ عرب، اسباب و علل شکست فادسیه و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی را پی‌گیری خواهیم کرد، فتوحات عرب در ایران و افتادن ایران به دست عربها را در رخدادهای پس از قادسیه تا پایان سدۀ نخست هجری دنبال خواهیم کرد، و خواهیم دید که ایرانیان چندین دهه در برابر عربها مقاومتهای جانانه از خود نشان دادند و مردم هر نقطه از ایران زمین کوشیدند که از هویت تاریخی خودشان در برابر عربها دفاع کنند.
پی‌آمدهای تسخیر ایران توسط عرب نیز از موضوعات این کتاب است که با استفاده از منابع دست اول عربی مطالعه خواهیم کرد. 
در این کتاب نشان داده شده است که تسخیر ایران توسط قبایل عرب هشتاد سال وقت گرفت، و ایرانیان همواره در مقاومت و شورش و خیزش و عرب‌ستیزی و تلاش برای حفظ هویت فرهنگی و تاریخی خویش بودند.
نشان داده شده است که ادعاهای ناآگاهان و مغرضان و دروغ‌سازان و تحریف‌کنندگان تاریخ که می‌گویند و می‌نویسند که ایرانیان همین که عربها را دیدند به دامن عرب افتادند و از دین و دولت خودشان دست شستند سخنان بی پایه و از روی ناآگاهی از رخدادهای تاریخ اسلام است و یا دروغ‌سازیهای وقیحانه است...

♦️@seemorghbook