📕#در_دره_نعره_های_تندرگون
✍#هاینریش_بل
کار "جاپ" پرتاب چاقو به صورت نمایشی بود. یکبار که به دیدن او رفته بودم، می گفت من در کارم باید مردم را راضی نگه دارم، آنها دوست دارند کارهایی را از من ببینند که مثل نمایش رومی ها خطر مرگ داشته باشد.
پرتاب های او واقعا ماهرانه و دقیق بود. جاپ دوست داشت یک آدم زنده روی صحنه باشد و چاقوها را به سمت او پرتاب کند. من کارگری روزمزد بودم که فقط شکمم راسیر می کردم. با جاپ به محل برگزاری نمایش رفتیم، در اتاق گریم او پیشنهاد کار پرتاب چاقو به سمت من را داد و من پذیرفتم. موقع اجرا، استرس عجیبی داشتم، اما او تمام چاقوها را در اطراف بدن من بدون هیچ آسیبی پرتاب کرده بود و تماشاچی ها با شور زیادی تشویقمان می کردند و از آن پس ما با هم با حقوق مناسب همکار شدیم.
مجموعه ی حاضر مشتمل بر داستان های کوتاهی تحت عنوان مرد و چاقوها، یادداشت های بن، اعتراف، در دره ی نعره های تندرگون، دانیل عادل و... است. داستان ذکر شده "مرد و چاقوها" نام دارد...
♦️@seemorghbook
✍#هاینریش_بل
کار "جاپ" پرتاب چاقو به صورت نمایشی بود. یکبار که به دیدن او رفته بودم، می گفت من در کارم باید مردم را راضی نگه دارم، آنها دوست دارند کارهایی را از من ببینند که مثل نمایش رومی ها خطر مرگ داشته باشد.
پرتاب های او واقعا ماهرانه و دقیق بود. جاپ دوست داشت یک آدم زنده روی صحنه باشد و چاقوها را به سمت او پرتاب کند. من کارگری روزمزد بودم که فقط شکمم راسیر می کردم. با جاپ به محل برگزاری نمایش رفتیم، در اتاق گریم او پیشنهاد کار پرتاب چاقو به سمت من را داد و من پذیرفتم. موقع اجرا، استرس عجیبی داشتم، اما او تمام چاقوها را در اطراف بدن من بدون هیچ آسیبی پرتاب کرده بود و تماشاچی ها با شور زیادی تشویقمان می کردند و از آن پس ما با هم با حقوق مناسب همکار شدیم.
مجموعه ی حاضر مشتمل بر داستان های کوتاهی تحت عنوان مرد و چاقوها، یادداشت های بن، اعتراف، در دره ی نعره های تندرگون، دانیل عادل و... است. داستان ذکر شده "مرد و چاقوها" نام دارد...
♦️@seemorghbook