کتابخانه سیمرغ
74.8K subscribers
14.2K photos
926 videos
7.03K files
478 links
Download Telegram
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم
من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم  نه ز آبم  نه از این  اهل  زمانم
خرد پوره  آدم  چه  خبر  دارد  از  این  دم
که من از جمله عالم به دو صد پرده نهانم
مشنو این سخن از من و نه زین خاطر روشن
که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم...

#مولوی

@seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

در تضادند غم من و پریشانی تو
سفره ی فقر من و سفره ی مهمانی تو

روزی آید که خدا حکم کند مابین
پینه ی دست من و پینه ی پیشانی تو

#مولوی

@seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

عمر بر اومید فردا می‌رود
غافلانه سوی غوغا می‌رود
روزگار خویش را امروز دان
بنگرش تا در چه سودا می‌رود
گه به كیسه گه به كاسه عمر رفت
هر نفس از كیسه ما می‌رود
مرگ یك یك می‌برد وز هیبتش
عاقلان را رنگ و سیما می‌رود
مرگ در ره ایستاده منتظر
خواجه بر عزم تماشا می‌رود
مرگ از خاطر به ما نزدیكتر
خاطر غافل كجاها می‌رود
تن مپرور زانك قربانیست تن
دل بپرور دل به بالا می‌رود
چرب و شیرین كم ده این مردار را
زانك تن پرورد رسوا می‌رود
چرب و شیرین ده ز حكمت روح را
تا قوی گردد كه آن جا می‌رود
حكمتت از شه صلاح الدین رسد
آنك چون خورشید یكتا می‌رود

#مولوی

@seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠


ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

#مولوی

@seemorghbook
در تضادند غم من و پریشانی تو
سفره ی فقر من و سفره ی مهمانی تو

روزی آید که خدا حکم کند مابین
پینه ی دست من و پینه ی پیشانی تو

#مولوی

@seemorghbook
🔹در تضادند غم من و پریشانی تو
سفره ی فقر من و سفره ی مهمانی تو

روزی آید که خدا حکم کند مابین
پینه ی دست من و پینه ی پیشانی تو

#مولوی

@seemorghbook


ای دل
چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها
زآن سوی او چندان وفا ، زین سوی تو چندین جفا
چندان دعا كن در نهان چندان بنال اندر شبان
كز گنبد هفت آسمان ، در گوش توآید صدا

بانگ شعیب و ناله اش وآن اشك همچون ژاله اش
چون شد ز حد ، از آسمان آمد سحرگاهش ندا :
" گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت ، خامش! رها كن این دعا "

گفتا:" نه این خواهم نه آن ، دیدار حق خواهم عیان
گر هفت بحر آتش شود ، من درروم بهر لقا "
چون هركسی در خورد خود یاری گزیدازنیک و بد
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر " لا "

#مولوی

@seemorghbook
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
ای دل
چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها
زآن سوی او چندان وفا ، زین سوی تو چندین جفا
چندان دعا كن در نهان چندان بنال اندر شبان
كز گنبد هفت آسمان ، در گوش توآید صدا

بانگ شعیب و ناله اش وآن اشك همچون ژاله اش
چون شد ز حد ، از آسمان آمد سحرگاهش ندا :
" گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت ، خامش! رها كن این دعا "

گفتا:" نه این خواهم نه آن ، دیدار حق خواهم عیان
گر هفت بحر آتش شود ، من درروم بهر لقا "
چون هركسی در خورد خود یاری گزیدازنیک و بد
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر " لا "

#مولوی

@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعتی میزان آنی
ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو
تا شوی موزون خویش

#مولوی

@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنچنان مستی مباش ای بی‌خرد
که به عقل آید پشیمانی خورد
بلک از آن مستان که چون می می‌خورند
عقلهای پخته حسرت می‌برند.

#مولوی
@seemorghbook
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
ای دل
چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها
زآن سوی او چندان وفا ، زین سوی تو چندین جفا
چندان دعا كن در نهان چندان بنال اندر شبان
كز گنبد هفت آسمان ، در گوش توآید صدا

بانگ شعیب و ناله اش وآن اشك همچون ژاله اش
چون شد ز حد ، از آسمان آمد سحرگاهش ندا :
" گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت ، خامش! رها كن این دعا "

گفتا:" نه این خواهم نه آن ، دیدار حق خواهم عیان
گر هفت بحر آتش شود ، من درروم بهر لقا "
چون هركسی در خورد خود یاری گزیدازنیک و بد
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر " لا "

#مولوی

@seemorghbook
در تضادند غم من و پریشانی تو
سفره ی فقر من و سفره ی مهمانی تو

روزی آید که خدا حکم کند مابین
پینه ی دست من و پینه ی پیشانی تو

#مولوی

@seemorghbook
📕#مولوی_نیچه_و_اقبال

#خلیفه_عبدالحکیم

با وجود تفاوت های اساسی که بین آراء و افکار مولانا و اقبال لاهوری از یک سو و نیچه از سویی دیگر وجود دارد ، به عقیده استاد دکتر محمد بقائی (مترجم کتاب):
«انسان برتر مولانا و اقبال همان انسانی است که نیچه با عنوان «ابرمرد» تصویر می‌کند. با این تفاوت که در اندیشه‌های نیچه «خدا» جایی ندارد.»

مشابهت های زیادی میان نیچه و اقبال(که خود مرید مولاناست)به رغم تفاوتهای چند وجود دارد. هر دو فیلسوف، شاعر، دارای ذهن انتقادی، زبان دان و زبان شناس، صادق و بی ریا، بودند. وجوه دیگر اشتراک این دو بزرگ را، مخالفت با افلاطون و تفکر نوافلاطونی، موافقت با شادی و زندگی، دلپذیر دانستن غم ناشی از عشق، انتقاد از تفکرات دینی زمان خود بوده و و هر دو دارای نظرات وسیعی در باب دین، جامعه، اخلاق، انسان آرمانی، زن، علم، خدا، تعلیم و تربیت، جسم و روح دارند. همچنین است سخن گفتن هر دو از موضع قدرت و مکمل دانستن عقل و عشق. نیچه و اقبال هر دو دارای خط فکری مشخصی بوده اند و هر دو مورد بدفهمی و بالمآل بی مهری قرار گرفته اند. ضمن آن که هر دو مبلغ و ستاینده تلاش و پویایی بوده اند، جنگ را در شرایط خاص توصیه می کرده اند، با دموکراسی یا جمهوریت افلاطونی مخالفت داشته اند، و هر دو در قلمرو عقل و عشق به وضع اصلاحات تازه ای پرداخته اند که ناتوانی زبان در بیان اندیشه هایشان را جبران کند، به موسیقی علاقه داشته اند و از کار رسمی و دولتی روی گردان بوده اند.هر دو مشوق ستیهندگی با محیط و مخالف نظر داروین (داروینیسم اجتماعی) بوده اند و هر دو متفکری غوغایی هستند و در خانواده ای مذهبی تربیت یافته بودند.

♦️ @seemorghbook
تا که احمق باقی است اندر جهان

مرد مفلس کی شود محتاج نان!

#مولوی
♦️@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعتی میزان آنی
ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو
تا شوی موزون خویش

#مولوی

♦️@seemorghbook
📕#مولوی_نامه

#جلال_الدین_همایی

مولوی نامه یا مولوی چه می گوید ، یکی از بهترین و جامعترین کتابها درباره ی مولانا جلال الدین است به توسط شادروان استاد جلال الدین همایی به نگارش درآمده است. این کتاب در دو جلد به بررسی زندگینامه و شخصیت ، افکار ، عقاید و شیوه ی سلوک مولانا می پردازد و ما را با دریای عشق و معرفت او به زیبایی آشنا می کند.
همایی از آنجایی که در علوم زمان خویش حقیقتا استاد بود، در کلام و فلسفه و عرفان و فقه و ریاضی و طب و دیگر علومی که مثنوی و مولانا بدان پرداخته توانسته است راهگشایی هایی کند که مانند غریق نجاتی غرق شدگان در دریای مثنوی را دستگیری کند و از این روی این دو جلد از مهمترین کتاب ها درباره مولوی است.
مرحوم همایی خود در مقدمه می نویسد:
بنام خداوند یگانۀ بى‌همتا

اى دهنده‌ى عقلها فریادرس
تا نخواهى تو نخواهد هیچ‌کس

هم طلب از تست و هم آن نیکویى
ما که‌ایم، اول تویى، آخر تویى

هم بگو تو، هم تو بشنو، هم تو باش
ما همه لاشیم با چندین تلاش . . .

♦️@seemorghbook
ای دل
چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها
زآن سوی او چندان وفا ، زین سوی تو چندین جفا
چندان دعا كن در نهان چندان بنال اندر شبان
كز گنبد هفت آسمان ، در گوش توآید صدا

بانگ شعیب و ناله اش وآن اشك همچون ژاله اش
چون شد ز حد ، از آسمان آمد سحرگاهش ندا :
" گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت ، خامش! رها كن این دعا "

گفتا:" نه این خواهم نه آن ، دیدار حق خواهم عیان
گر هفت بحر آتش شود ، من درروم بهر لقا "
چون هركسی در خورد خود یاری گزیدازنیک و بد
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر " لا "

#مولوی

♦️@seemorghbook
☕️قطعه ای از کتاب

گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد.
همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در توست، نمی رنجی؛ چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.

📕#فیه_ما_فیه

#مولوی

♦️@seemorghbook
☕️قطعه ای از کتاب

گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد.
همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در توست، نمی رنجی؛ چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.

📕#فیه_ما_فیه

#مولوی

♦️@seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم
من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم  نه ز آبم  نه از این  اهل  زمانم
خرد پوره  آدم  چه  خبر  دارد  از  این  دم
که من از جمله عالم به دو صد پرده نهانم
مشنو این سخن از من و نه زین خاطر روشن
که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم...

#مولوی

♦️@seemorghbook