کتابخانه سیمرغ
74.9K subscribers
14.1K photos
934 videos
7.02K files
492 links
Download Telegram
🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀

فرق بین دموکراسی و دیکتاتوری
این است که :

در دموکراسی
اول رای می‌دهی و بعد فرمان می‌بری،
ولی
در دیکتاتوری
نباید وقتت را
برای رای دادن تلف کنی....

#چارلز_بوکوفسکی


♦️@seemorghbook
☕️قطعه‌ای از کتاب


آدم‌هایی که در عمرشان از پس حل کردن چیزی برآمده بودند معمولاً پشتکار زیاد داشتند و کمی هم خوش‌شانسی.
اگر به اندازهٔ کافی پافشاری می‌کردی معمولاً شانس هم به‌دنبالش می‌آمد. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند منتظر شانس بمانند، پس تسلیم می‌شوند.

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
مشکل دنیا این است که : آدم‌های باهوش پُر از شک هستند ، در حالی که آدم‌های احمق پر از اعتماد به نفس ...!

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

عامه‌پسند (به انگلیسی: Pulp) آخرین رمان کامل شاعر و نویسنده آمریکایی چارلز بوکوفسکی است. این کتاب در سال ۱۹۹۴ و اندکی پیش از مرگ نویسنده، در آمریکا منتشر شد.

بر خلاف آثار دیگر بوکوفسکی، این رمان از دیدگاه هنری چیناکسی نوشته نشده. هرچند که او در صحنه‌هایی از رمان ظاهر می‌شود. راوی این داستان، نیکی بلان - کارآگاه خصوصی - است که سعی می‌کند در مورد نویسنده کلاسیک فرانسوی سلین و گنجشک قرمز تحقیق کند. تحقیقات بلان، او را قدم به قدم در زندگی سطح پایین شهری فرو می‌برد - چیزی که در تمام نوشته‌های بوکوفسکی موضوعی طبیعی است.

این کتاب با دارا بودن رگه‌هایی از نوشته‌های علمی تخیلی و فوق طبیعی، توسط بوکوفسکی به «بد نوشتن» تقدیم شده‌است.

♦️@seemorghbook
☕️قطعه‌ای از کتاب

من با استعداد بودم . یعنی هستم . بعضی وقت‌ها به دست‌هایم نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم . یا یک چیز دیگر . ولی دست‌هایم چه کار کرده اند ؟ یک جایم را خارانده‌اند ، چک نوشته‌اند ، بند کفش بسته‌اند ، سیفون کشیده‌اند و غیره .دست‌هایم را حرام کرده‌ام .
همین‌طور ذهنم را...!

📕#عامه‌پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
وقتی که می بینی همه به دنبال کورکردن کسانی هستن که خوب میبینند؛ساده ترین راه اینست که خودت روبه کوری بزنی خیلی بده که ببینی وکور باشی نه؟
دردهممون یک چیزه هممون ترسوییم!

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است. مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صفهای درازتر میرفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
☕️قطعه‌ای از کتاب

مهم نیست بیشتر آدم‌ها معتقدند اسمش تنهاییه یا آزادی، مهم اینه وقتی این سوال رو از خودت می‌پرسی، پاسخ خودت به خودت چیه، آزادی یا تنهایی؟

📕
#داستان_کوتاه_تنهایی

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است. مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صفهای درازتر میرفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
فرق بین دموکراسی و دیکتاتوری
این است که :

در دموکراسی
اول رای می‌دهی و بعد فرمان می‌بری،
ولی
در دیکتاتوری
نباید وقتت را
برای رای دادن تلف کنی....

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
سرنوشت بشر این است که
در تمام عمر زحمت بکشد
تا بتواند زندگی کند،
به زندگی ادامه دهد
و
ادامه دهد،
تا بتواند بمیرد !

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

مدت‌ها صبر کردیم و انتظار کشیدیم. این دکتر نمی‌داند همین انتظار کشیدن یکی از چیز هایی است که آدم را دیوانه می‌کند؟ مردم دائما انتظار می‌کشند در صف پول، در انتظار ازدواج، انتظار میکشند تا باران بیاید و بعد منتظر می‌مانند تا بند بیاید. منتظر غذا می‌مانند تا آماد شود پس از خوردت منتظرند تا سیر شوند و بعد انتظار می‌کشند تا دوباره گرسنه شوند. تو مطب روان‌پزشک با بقیه دیوانه‌ها انتظار می‌کشی و نمی‌دانی که تو هم جزئی از این روانی‌ها هستی یا نه؟

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
‏«پدرم همیشه می‌گفت زود خوابیدن و سحرخیزی، آدم را سالم، پولدار و عاقل می‌کند. در خانه ما چراغ‌ها سر ساعت ۸ شب خاموش بود و طلوع آفتاب با عطر قهوه و بوی بیکن و نیمرو بیدار می‌شدیم. پدرم یک عمر این روش را ادامه داد.

عاقبت هم جوان مُرد و مفلس!»

📘#آویزان_از_نخ

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
☕️قطعه ای از کتاب

گفت: «آدم‌ها با رویاها‌شون زندگی می‌کنند.»
گفتم: «چرا که نه؟ مگه چیزی غیر از رویا هم وجود داره؟»
گفت: «به پایان رسیدن رویاها!»

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
📕#دو_دائم_الخمر

#چارلز_بوکوفسکی

کتاب دو دائم‌الخمر یک داستان کوتاه می‌باشد. این کتاب از مشهورترین داستان‌هایی است که بوکوفسکی به رشته تحریر در آورده است. داستان، روایت پسری بیست ساله و فقیر است که در پی پیدا کردن کار، سفر می‌کند و همیشه مزد کمتری نسبت به کاری که انجام داده، دریافت می‌کند. در جریان یکی از این سفرها با پیرمردی دائم‌الخمر که همسر خود را از دست داده آشنا می‌شود…

♦️@seemorghbook
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•

زمستان بود. جان می کندم در نیویورک نویسنده شوم. سه یا چهار روز بود لب به غذا نزده بودم . فرصتی پیش آمد تا بالاخره بگویم: "می خوام مقدار زیادی ذرت بو داده بخورم " و خدای من، مدت ها بود غذایی این همه به دهانم مزه نکرده بود. هرتکه از آن و هر دانه مثل یک قطعه استیک بود. آنها را میجویدم و راست می افتاد توی معده ام. معده ام می گفت : "متشکرم، متشکرم" مثل آنکه توی بهشت باشم همینطور قدم میزدم که سروکله دو نفر پیدا شد، یکیشان به آن یکی گفت : "خدای بزرگ" طرف مقابل پرسید: "چه شده؟" اولی گفت: "آن یارو را دیدی که ذرت میخورد؟ وحشتناک بود! " بعد از آن حرف دیگر از خوردن ذرت ها لذت نبردم. به خودم گفتم: " منظورش از وحشتناک چه بود؟ من که توی بهشت سیر می کنم. "
گاهی به همین راحتی با یه کلمه، یه جمله، یه حالت چهره میتونیم مردم رو از بهشت خودشون بکشونیم بیرون و این واقعا بی رحمانه ترین کاره. سرمونو می کنیم تو زندگی یکی که اصلا به ما مربوط نیست، کاری با ما نداره و ازمون چیزی نپرسیده، نخواسته و... دهنمونو باز میکنیم و از بهشت شخصیش می رونیمش!

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
وقتی که می بینی همه به دنبال کورکردن کسانی هستن که خوب میبینند؛ساده ترین راه اینست که خودت روبه کوری بزنی خیلی بده که ببینی وکور باشی نه؟
دردهممون یک چیزه هممون ترسوییم!

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
مابرای ادامه دادن
هیچ کسی را نداریم
جز خودمان
و این کافی ست...

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است. مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صفهای درازتر میرفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است. مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صفهای درازتر میرفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

📕#عامه_پسند

#چارلز_بوکوفسکی

♦️@seemorghbook