#دین_برای_خداناباوران
#آلن_دوباتن
#کامبیز_توانا
آلن دو باتن یک نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا است. کتاب های او موضوعات مختلفی را به شیوهای فلسفی با تاکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره بررسی می کنند. در سال ۲۰۰۸ او یکی از اعضای هیات موسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی بود. الن دو باتن در این کتاب مشکلاتی که جوامع مختلف درگیر آن هستند را تشریح کرده، و پس از اینکه بیان میکند ادیان چگونه سعی در حل این مشکلات کردهاند، راهحلهای «سکولار» (غیردینی) جایگزین برای حل این مشکلات ارائه میدهد.
در پیشگفتار کتاب آمده است «حوصله سربرترین و غیر سازنده ترین پرسشی که کسی ممکن است در مورد دین بکند، این است که آیا واقعیت دارد یا نه؟ برای جلوگیری از هدر رفتن زمان و با به جان خریدن اینکه ممکن است یک سری خواننده را در همین ابتدا از دست بدهیم، بگذارید خیلی صریح بگوئیم البته که هیچ نوع دینی که از خدا به بنده اعطا شده باشد، وجود ندارد. مبنای این کتاب این است که میتوان خداناباور بود اما چیز هایی مفید و قابل استفاده هم در دین پیدا کرد. همچنین میتوان نسبت به این امکانات کنجکاو بود و دید چطور می شود این امور را در دنیای سکولار به کار گرفت. بزرگترین چالشی که پیش روی خداناباوران است این است که چطور روند مستعمره سازی بنیاد دینی را معکوس کنند و چطور مراسم و ایده هایی که دین آن ها را در انحصار خود گرفته و صاحب آن نیست را از دست آنها بیرون بیاورند.»
#آلن_دوباتن
#کامبیز_توانا
آلن دو باتن یک نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا است. کتاب های او موضوعات مختلفی را به شیوهای فلسفی با تاکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره بررسی می کنند. در سال ۲۰۰۸ او یکی از اعضای هیات موسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی بود. الن دو باتن در این کتاب مشکلاتی که جوامع مختلف درگیر آن هستند را تشریح کرده، و پس از اینکه بیان میکند ادیان چگونه سعی در حل این مشکلات کردهاند، راهحلهای «سکولار» (غیردینی) جایگزین برای حل این مشکلات ارائه میدهد.
در پیشگفتار کتاب آمده است «حوصله سربرترین و غیر سازنده ترین پرسشی که کسی ممکن است در مورد دین بکند، این است که آیا واقعیت دارد یا نه؟ برای جلوگیری از هدر رفتن زمان و با به جان خریدن اینکه ممکن است یک سری خواننده را در همین ابتدا از دست بدهیم، بگذارید خیلی صریح بگوئیم البته که هیچ نوع دینی که از خدا به بنده اعطا شده باشد، وجود ندارد. مبنای این کتاب این است که میتوان خداناباور بود اما چیز هایی مفید و قابل استفاده هم در دین پیدا کرد. همچنین میتوان نسبت به این امکانات کنجکاو بود و دید چطور می شود این امور را در دنیای سکولار به کار گرفت. بزرگترین چالشی که پیش روی خداناباوران است این است که چطور روند مستعمره سازی بنیاد دینی را معکوس کنند و چطور مراسم و ایده هایی که دین آن ها را در انحصار خود گرفته و صاحب آن نیست را از دست آنها بیرون بیاورند.»