مهمترین حُسنی که درونگرا بودن داره حرف نزدن درباره مشکلاته،
درسته تنهایی حل کردن مشکلات خیلی سخته،
ولی حداقل بعداً کسی قرار نیست از نقطه ضعفات سواستفاده کنه
@ShafiAzad
درسته تنهایی حل کردن مشکلات خیلی سخته،
ولی حداقل بعداً کسی قرار نیست از نقطه ضعفات سواستفاده کنه
@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️شب زندهداری و مرگ زودرس
بررسیهای انجامشده بر روی حدود نیم میلیون نفر نشان میدهد که شب زندهداری منجر به مرگ زودرس میشود. خطر مرگ در کسانی که عادت به شببیداری دارند بعد از گذشت شش سال و نیم حدود ۱۰ درصد افزایش مییابد. نداشتن خواب شبانه موجب برهم خوردن نظم سیستم فیزیولوژیک بدن و تغییر در عادات غذایی میشود. غذا خوردن در ساعات نامناسب سبب میشود تا بدن نتواند آنچنان که باید قند خون را تنظیم کند؛ دیابت و بیماریهای قلبی با این موضوع ارتباط دارند. تأثیر تغذیه سالم، ورزش کردن و خواب شبانه که ضامن سلامتی است را دست کم نگیرید. عادات بد خوابیدن خود را میتوانید با رفتن به رختخواب در ساعات مشخص اصلاح کنید حتی اگر همان موقع خواب نروید. بدینترتیب با تکرار آن بدن به روال طبیعی خود بازخواهد گشت.
Source: Chronobiology International
@NeoSciensology
بررسیهای انجامشده بر روی حدود نیم میلیون نفر نشان میدهد که شب زندهداری منجر به مرگ زودرس میشود. خطر مرگ در کسانی که عادت به شببیداری دارند بعد از گذشت شش سال و نیم حدود ۱۰ درصد افزایش مییابد. نداشتن خواب شبانه موجب برهم خوردن نظم سیستم فیزیولوژیک بدن و تغییر در عادات غذایی میشود. غذا خوردن در ساعات نامناسب سبب میشود تا بدن نتواند آنچنان که باید قند خون را تنظیم کند؛ دیابت و بیماریهای قلبی با این موضوع ارتباط دارند. تأثیر تغذیه سالم، ورزش کردن و خواب شبانه که ضامن سلامتی است را دست کم نگیرید. عادات بد خوابیدن خود را میتوانید با رفتن به رختخواب در ساعات مشخص اصلاح کنید حتی اگر همان موقع خواب نروید. بدینترتیب با تکرار آن بدن به روال طبیعی خود بازخواهد گشت.
Source: Chronobiology International
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️نظریهٔ سیستمهای دینامیکی
نظریهٔ سیستمهای دینامیکی به توصیف و پیشبینی سیستمهایی میپردازد که در سطح ماکروسکوپیک از خود رفتار متغیر و پیچیده نشان میدهند؛ رفتار نوظهوری که از تعامل بسیاری از اجزاء به صورت جمعی حاصل میشود. در این یادداشت به تاریخچه توسعه علم دینامیک خواهیم پرداخت.
@NeoSciensology
نظریهٔ سیستمهای دینامیکی به توصیف و پیشبینی سیستمهایی میپردازد که در سطح ماکروسکوپیک از خود رفتار متغیر و پیچیده نشان میدهند؛ رفتار نوظهوری که از تعامل بسیاری از اجزاء به صورت جمعی حاصل میشود. در این یادداشت به تاریخچه توسعه علم دینامیک خواهیم پرداخت.
@NeoSciensology
Telegraph
نظریهٔ سیستمهای دینامیکی
واژهٔ «دینامیک» به معنای تغییر کردن است و سیستمهای دینامیکی سیستمهایی هستند که در طی زمان به روشهای مختلفی تغییر میکنند. برخی از مثالهای سیستمهای دینامیکی عبارتند از: - منظومه شمسی (تغییر موقعیت سیارات در طی زمان). - قلب یک موجود زنده (به جای این که…
Forwarded from Sciensology
▪️مغز در چه سنی به اوج کارایی خود میرسد؟
تحقیقات دانشمندان سه مؤسسه پلیتکنیک پاریس، دانشگاه اراسموس روتردام و دانشگاه ماکسیمیلانس مونیخ برای دریافتن سن بهینه مغز با تمرکز بر عملکرد ۲۴ هزار شطرنجباز حرفهای طی ۱۲۵ سال نشان میدهد که مغز انسان در ۳۵ سالگی به اوج تواناییهای رفتاری خود میرسد و سپس از ۴۵ سالگی افت میکند. کارایی مغزی اغلب ورزشکاران تا سن ۲۰ سالگی به سرعت رشد میکند، سپس روند رشد آهسته میشود تا سرانجام در ۳۵ سالگی به اوج کارآیی خود میرسد. یافتهها نشان میدهد که بیشتر این شطرنجبازان توانستهاند کارایی مغزی حداکثری خود را برای یک بازه زمانی دهساله حفظ نمایند، اما پس از ۴۵ سالگی این توانایی به تدریج رو به زوال رفته است. مهارتهای شناختی در اکثر افراد از حدود میانسالی شروع به کاهش میکند و این روند در بقیه عمر فرد ادامه مییابد.
Source: PNAS
@NeoSciensology
تحقیقات دانشمندان سه مؤسسه پلیتکنیک پاریس، دانشگاه اراسموس روتردام و دانشگاه ماکسیمیلانس مونیخ برای دریافتن سن بهینه مغز با تمرکز بر عملکرد ۲۴ هزار شطرنجباز حرفهای طی ۱۲۵ سال نشان میدهد که مغز انسان در ۳۵ سالگی به اوج تواناییهای رفتاری خود میرسد و سپس از ۴۵ سالگی افت میکند. کارایی مغزی اغلب ورزشکاران تا سن ۲۰ سالگی به سرعت رشد میکند، سپس روند رشد آهسته میشود تا سرانجام در ۳۵ سالگی به اوج کارآیی خود میرسد. یافتهها نشان میدهد که بیشتر این شطرنجبازان توانستهاند کارایی مغزی حداکثری خود را برای یک بازه زمانی دهساله حفظ نمایند، اما پس از ۴۵ سالگی این توانایی به تدریج رو به زوال رفته است. مهارتهای شناختی در اکثر افراد از حدود میانسالی شروع به کاهش میکند و این روند در بقیه عمر فرد ادامه مییابد.
Source: PNAS
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️نقش ژنتیک در چاقی افراد
اکثر والدین لاغر فرزندان لاغر و اغلب والدین فربه فرزندان فربه دارند. تحقیقات پیوسته بر روی دوقلوها و فرزندخواندهها در بسیاری از کشورها وراثتپذیری بالایی از وزن بدن را نشان داده است. پژوهشگران سه نوع وراثت را برای چاقی تعیین کردهاند. نوع اول چاقی سندرمی است و زمانی پدید میآید که یک ژن باعث مشکل پزشکی شود؛ چاقی خود شامل این مشکل پزشکی میشود. به عنوان مثال سندرم پرادر ویلی با ناتوانیهای خفیف شناختی، کوتاهی قد و چاقی مشخص میشود. سطوح خونی هورمون گرلین در افراد مبتلا به این سندرم چهار تا پنج برابر بیشتر از حد متوسط است. هورمون گرلین یک هورمون پپتیدیِ محرک احساس گرسنگی است. افراد مبتلا به سندرم پرادر ویلی در عین پرخوری سطح بالایی گرلین ترشح میکنند که نشان میدهد مشکل آنها مربوط به ناتوانی در سرکوب ترشح گرلین است.
نوع دوم چاقی تکژنی یا مونوژنیک است و زمانی رخ میدهد که یک ژن واحد منجر به چاقی - بدون سایر اختلالات جسمی یا روانی - شود. افرادی که دچار جهش در ژن گیرنده ملانوکورتین میشوند، پرخوری میکنند و از زمان کودکی به بعد چاق میگردند. همچنین چندین ژن نادر دیگر نیز میتوانند باعث چاقی مونوژنیک شوند، اما با اینحال جهشهای تکژنی تنها منجر به چند درصد موارد چاقی شدید میشوند.
نوع سوم چاقی چندژنی یا پلیژنیک است که شایعترین نوع چاقی میباشد. این نوع از چاقی مربوط به ژنهای زیادی است که هر یک از آنها احتمال چاقی را کمی افزایش میدهند. ترکیبی از چند ژن چاقکننده اثرات خود را بیشتر از هر نوع دیگر نشان میدهد. اولین ژنی که با پژوهشهای بسیار مشخص شد، نوعی از ژن FTO است که احتمال چاقی فرد را تا دو سوم بیشتر از حد متوسط افزایش میدهد. نحوه عملکرد ژن FTO و مکانیسم دقیق ژنهای دیگر که بر افزایش وزن تأثیر میگذارند، مشخص نیست. برخی ممکن است بر گرسنگی و برخی دیگر بر سطح فعالیت شخص و گوارش یا سوختوساز پایه تأثیر بگذارند.
اثرات یک ژن به محیط بستگی دارد. به عنوان مثال اغلب مردم پیما - بومیان آمریکا در آریزونا و مکزیک - به طور جدی اضافهوزن دارند. پژوهشگران چندین ژن مرتبط با افزایش ریسک چاقی را شناسایی کردهاند. با اینحال در اوایل دههٔ ۱۹۰۰ هنگامی که بیشتر از گیاهان و میوههایی تغذیه میکردند که در فصل بارندگی میرسیدند، چاقی در بین آنها غیرمعمول بود. ظاهراً مردم پیما استراتژی تغذیهای خود را تغییر دادهاند و از غذاهای دیگر رایج در آمریکا نیز استفاده میکنند. همچنین آنها تمایل زیادی به صرفهجویی انرژی با محدود کردن فعالیت روزانه خود دارند. به طور خلاصه وزن آنها همانند دیگر افراد به درآمیختگی اثرات متقابل ژنها و محیط بستگی دارد و هیچکدام به تنهایی نمیتواند چنین اثراتی داشته باشد.
Source: Biological Psychology; by James W. Kalat
@NeoSciensology
اکثر والدین لاغر فرزندان لاغر و اغلب والدین فربه فرزندان فربه دارند. تحقیقات پیوسته بر روی دوقلوها و فرزندخواندهها در بسیاری از کشورها وراثتپذیری بالایی از وزن بدن را نشان داده است. پژوهشگران سه نوع وراثت را برای چاقی تعیین کردهاند. نوع اول چاقی سندرمی است و زمانی پدید میآید که یک ژن باعث مشکل پزشکی شود؛ چاقی خود شامل این مشکل پزشکی میشود. به عنوان مثال سندرم پرادر ویلی با ناتوانیهای خفیف شناختی، کوتاهی قد و چاقی مشخص میشود. سطوح خونی هورمون گرلین در افراد مبتلا به این سندرم چهار تا پنج برابر بیشتر از حد متوسط است. هورمون گرلین یک هورمون پپتیدیِ محرک احساس گرسنگی است. افراد مبتلا به سندرم پرادر ویلی در عین پرخوری سطح بالایی گرلین ترشح میکنند که نشان میدهد مشکل آنها مربوط به ناتوانی در سرکوب ترشح گرلین است.
نوع دوم چاقی تکژنی یا مونوژنیک است و زمانی رخ میدهد که یک ژن واحد منجر به چاقی - بدون سایر اختلالات جسمی یا روانی - شود. افرادی که دچار جهش در ژن گیرنده ملانوکورتین میشوند، پرخوری میکنند و از زمان کودکی به بعد چاق میگردند. همچنین چندین ژن نادر دیگر نیز میتوانند باعث چاقی مونوژنیک شوند، اما با اینحال جهشهای تکژنی تنها منجر به چند درصد موارد چاقی شدید میشوند.
نوع سوم چاقی چندژنی یا پلیژنیک است که شایعترین نوع چاقی میباشد. این نوع از چاقی مربوط به ژنهای زیادی است که هر یک از آنها احتمال چاقی را کمی افزایش میدهند. ترکیبی از چند ژن چاقکننده اثرات خود را بیشتر از هر نوع دیگر نشان میدهد. اولین ژنی که با پژوهشهای بسیار مشخص شد، نوعی از ژن FTO است که احتمال چاقی فرد را تا دو سوم بیشتر از حد متوسط افزایش میدهد. نحوه عملکرد ژن FTO و مکانیسم دقیق ژنهای دیگر که بر افزایش وزن تأثیر میگذارند، مشخص نیست. برخی ممکن است بر گرسنگی و برخی دیگر بر سطح فعالیت شخص و گوارش یا سوختوساز پایه تأثیر بگذارند.
اثرات یک ژن به محیط بستگی دارد. به عنوان مثال اغلب مردم پیما - بومیان آمریکا در آریزونا و مکزیک - به طور جدی اضافهوزن دارند. پژوهشگران چندین ژن مرتبط با افزایش ریسک چاقی را شناسایی کردهاند. با اینحال در اوایل دههٔ ۱۹۰۰ هنگامی که بیشتر از گیاهان و میوههایی تغذیه میکردند که در فصل بارندگی میرسیدند، چاقی در بین آنها غیرمعمول بود. ظاهراً مردم پیما استراتژی تغذیهای خود را تغییر دادهاند و از غذاهای دیگر رایج در آمریکا نیز استفاده میکنند. همچنین آنها تمایل زیادی به صرفهجویی انرژی با محدود کردن فعالیت روزانه خود دارند. به طور خلاصه وزن آنها همانند دیگر افراد به درآمیختگی اثرات متقابل ژنها و محیط بستگی دارد و هیچکدام به تنهایی نمیتواند چنین اثراتی داشته باشد.
Source: Biological Psychology; by James W. Kalat
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️موسیقی شاد و افزایش خلاقیت
تحقیقات نشان میدهد که گوش دادن به موسیقی شاد و متغیرهای دخیل در شرایط پخش آن موجب افزایش انعطافپذیری فکری و خلاقیت واگرا یعنی راهحلهای مبتکرانه و خلاقانه میشود. فرآیند ایجاد تفکرات نوآورانه و توانایی توسعه آنها که خلاقیت نامیده میشود به ما این امکان را میدهد تا برای طیف گستردهای از مشکلات با ایدههای تازه بتوانیم راهحلهای جدید بیابیم. بنابراین موسیقی شاد میتواند تفکر خلاق را به شیوهای ارزان و کارآمد در زمینههای گوناگون علمی حتی در محیطهای آموزشی و سازمانی تقویت کند. لازم به ذکر است که مقصود از عبارت موسیقی شاد در اینجا موسیقی کلاسیک با ارزش مثبت و میزان بالای تحریک شناختی است.
Source: PLOS One
@NeoSciensology
تحقیقات نشان میدهد که گوش دادن به موسیقی شاد و متغیرهای دخیل در شرایط پخش آن موجب افزایش انعطافپذیری فکری و خلاقیت واگرا یعنی راهحلهای مبتکرانه و خلاقانه میشود. فرآیند ایجاد تفکرات نوآورانه و توانایی توسعه آنها که خلاقیت نامیده میشود به ما این امکان را میدهد تا برای طیف گستردهای از مشکلات با ایدههای تازه بتوانیم راهحلهای جدید بیابیم. بنابراین موسیقی شاد میتواند تفکر خلاق را به شیوهای ارزان و کارآمد در زمینههای گوناگون علمی حتی در محیطهای آموزشی و سازمانی تقویت کند. لازم به ذکر است که مقصود از عبارت موسیقی شاد در اینجا موسیقی کلاسیک با ارزش مثبت و میزان بالای تحریک شناختی است.
Source: PLOS One
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️نقش مشترک ژنها و محیط در رفتار پرخاشگرانه
تفاوتهای فردی در رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز یا ضد اجتماعی تقریباً مانند هر چیز دیگری در روانشناسی با وراثت و محیط مرتبط است. شناسایی بسیاری از عوامل محیطی آسان است؛ افرادی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، افرادی که مابین والدین خود شاهد دعواهای شدید بودهاند و افرادی که در محلهای خشن زندگی میکردهاند، بیشتر از حد متوسط به رفتارهای خشونتآمیز رو میآورند. عامل دیگر قرار گرفتن در معرض سرب است که برای رشد مغز مضر میباشد. از زمانیکه رنگهایی که پایه سربی دارند ممنوع شدهاند و سوختهای بدون سرب رواج پیدا کردهاند، شیوع جنایات خشونتآمیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته که احتمالاً این مسئله در نتیجهٔ افتِ میزان سرب محیط بوده است (نِوین، ۲۰۰۷).
در مورد وراثت چه میدانیم؟ به طور کلی تحقیقاتی که بر روی دوقلوها انجام شده است مقدار قابل توجهی از وراثت را برای رفتار پرخاشگرانه نشان میدهد (ورود و همکاران، ۲۰۱۵). اما نتایج تحقیقات مختلفِ انجامشده به دلایل بسیاری از جمله نحوهٔ اندازهگیری پرخاشگری توسط پژوهشگران متفاوت است. برخی از پژوهشها خشونت جنایتکارانه در دنیای بیرون و برخی رفتارهای پرخاشگرانه نسبتاً بیاهمیت در محیط آزمایشگاهی را اندازهگیری کردهاند. گروه دیگری از پژوهشگران نیز به پرسشنامهها تکیه نمودهاند.
پژوهشگران بارها به دنبال شناسایی ژنهای مرتبط با رفتار پرخاشگرانه بودهاند، اما موفقیت چشمگیری حاصل نشده است و بنابراین به بررسی تعامل بین وراثت و محیط پرداختهاند. ژن کُد کننده آنزیم MAOA توجه پژوهشگران بسیاری را جلب کرده است. هنگامی که دیگر به سیگنالینگ نیازی نیست، این آنزیم برخی ناقلین عصبی همچون سروتونین و دوپامین را تجزیه میکند. پس از آنکه سروتونین، دوپامین یا نوراپینفرین توسط یک نورون آزاد گردید، بیشتر مولکولهای آزاد شده از طریق بازجذب به نورون باز میگردند و در چنین موقعیتی آنزیم MAOA بخشی از مولکولهای جذبشده را تجزیه و از تجمع احتمالی مقدار اضافی آنان جلوگیری میکند.
ژن کُد کننده آنزیم MAOA در بین همه افراد به یک نحو عمل نمیکند و فعالیت پایین این ژن پُلی مابین ژنتیک و پرخاشگری ایجاد میکند. با اینحال مشخص شده است که اثرات این ژن به تجربیات فردی اشخاص مربوط میشود. پژوهشگران متوجه شدهاند که فعالیت کم این ژن رفتارهای خشونتآمیز را فقط در افرادی که در کودکی درون محیط آشفتهای زندگی کردهاند و تجربیاتی همانند آزار جسمی یا تماشای دعوای والدین را داشتهاند افزایش میدهد (کاسپی و همکاران، ۲۰۰۲؛ رز مکدرموت و همکاران، ۲۰۱۲). بنابراین همانطور که در ابتدا گفته شد، رفتارهای پرخاشگرانه نیز همانند بسیاری دیگر از رفتارهای انسانی حاصلِ تعامل ژنها با محیط زیست هستند.
@NeoSciensology
تفاوتهای فردی در رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز یا ضد اجتماعی تقریباً مانند هر چیز دیگری در روانشناسی با وراثت و محیط مرتبط است. شناسایی بسیاری از عوامل محیطی آسان است؛ افرادی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، افرادی که مابین والدین خود شاهد دعواهای شدید بودهاند و افرادی که در محلهای خشن زندگی میکردهاند، بیشتر از حد متوسط به رفتارهای خشونتآمیز رو میآورند. عامل دیگر قرار گرفتن در معرض سرب است که برای رشد مغز مضر میباشد. از زمانیکه رنگهایی که پایه سربی دارند ممنوع شدهاند و سوختهای بدون سرب رواج پیدا کردهاند، شیوع جنایات خشونتآمیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته که احتمالاً این مسئله در نتیجهٔ افتِ میزان سرب محیط بوده است (نِوین، ۲۰۰۷).
در مورد وراثت چه میدانیم؟ به طور کلی تحقیقاتی که بر روی دوقلوها انجام شده است مقدار قابل توجهی از وراثت را برای رفتار پرخاشگرانه نشان میدهد (ورود و همکاران، ۲۰۱۵). اما نتایج تحقیقات مختلفِ انجامشده به دلایل بسیاری از جمله نحوهٔ اندازهگیری پرخاشگری توسط پژوهشگران متفاوت است. برخی از پژوهشها خشونت جنایتکارانه در دنیای بیرون و برخی رفتارهای پرخاشگرانه نسبتاً بیاهمیت در محیط آزمایشگاهی را اندازهگیری کردهاند. گروه دیگری از پژوهشگران نیز به پرسشنامهها تکیه نمودهاند.
پژوهشگران بارها به دنبال شناسایی ژنهای مرتبط با رفتار پرخاشگرانه بودهاند، اما موفقیت چشمگیری حاصل نشده است و بنابراین به بررسی تعامل بین وراثت و محیط پرداختهاند. ژن کُد کننده آنزیم MAOA توجه پژوهشگران بسیاری را جلب کرده است. هنگامی که دیگر به سیگنالینگ نیازی نیست، این آنزیم برخی ناقلین عصبی همچون سروتونین و دوپامین را تجزیه میکند. پس از آنکه سروتونین، دوپامین یا نوراپینفرین توسط یک نورون آزاد گردید، بیشتر مولکولهای آزاد شده از طریق بازجذب به نورون باز میگردند و در چنین موقعیتی آنزیم MAOA بخشی از مولکولهای جذبشده را تجزیه و از تجمع احتمالی مقدار اضافی آنان جلوگیری میکند.
ژن کُد کننده آنزیم MAOA در بین همه افراد به یک نحو عمل نمیکند و فعالیت پایین این ژن پُلی مابین ژنتیک و پرخاشگری ایجاد میکند. با اینحال مشخص شده است که اثرات این ژن به تجربیات فردی اشخاص مربوط میشود. پژوهشگران متوجه شدهاند که فعالیت کم این ژن رفتارهای خشونتآمیز را فقط در افرادی که در کودکی درون محیط آشفتهای زندگی کردهاند و تجربیاتی همانند آزار جسمی یا تماشای دعوای والدین را داشتهاند افزایش میدهد (کاسپی و همکاران، ۲۰۰۲؛ رز مکدرموت و همکاران، ۲۰۱۲). بنابراین همانطور که در ابتدا گفته شد، رفتارهای پرخاشگرانه نیز همانند بسیاری دیگر از رفتارهای انسانی حاصلِ تعامل ژنها با محیط زیست هستند.
@NeoSciensology
آدمیزاد گاهی به یک نظر هواخواه کسی میشود. گاهی هم صد سال اگر با کسی دمخور باشد ، دلش بار نمیدهد که با او دست به یک کاسه ببرد ...
- محمود دولت آبادی
- کلیدر
@ShafiAzad
- محمود دولت آبادی
- کلیدر
@ShafiAzad
پس جهنم اين است !
هرگز به این شکل دربارهاش فكر نمیكردم ! به خاطر دارید ؟ گوگرد ، آتش ، سيخ ! آه
عجب حرفهای مضحكی سالها در مغزمان فرو کردند ! احتياجی به سيخ نيست !
حالا فهمیدم ، جهنم همان زندگیِ اجباری با احمقهای اطراف است ...
- ژان پل سارتر
- نمایشنامه در بسته
@ShafiAzad
هرگز به این شکل دربارهاش فكر نمیكردم ! به خاطر دارید ؟ گوگرد ، آتش ، سيخ ! آه
عجب حرفهای مضحكی سالها در مغزمان فرو کردند ! احتياجی به سيخ نيست !
حالا فهمیدم ، جهنم همان زندگیِ اجباری با احمقهای اطراف است ...
- ژان پل سارتر
- نمایشنامه در بسته
@ShafiAzad
خلقِ عشق مسئلهای نیست ، حفظِ عشق مسئله است. عاشق شدن مهم نیست ، عاشق ماندن مهم است. عاشق شدن حرفه بچههاست ، عاشق ماندن هنرِ مردان و دلاوران ...
سست عهدیهای عشاق باعث شده که بسیاری از داستانهای عاشقانه مبتذل در جایی تمام شود که عاشق به معشوق میرسد ؛ حال آنکه مهم از این لحظه به بعد است !
مهم ، پنجاه سالِ بعد است : دوام عشق ، دوام زیبایی و شکوه عشق ...
- نادر ابراهیمی
- آتش بدون دود
@ShafiAzad
سست عهدیهای عشاق باعث شده که بسیاری از داستانهای عاشقانه مبتذل در جایی تمام شود که عاشق به معشوق میرسد ؛ حال آنکه مهم از این لحظه به بعد است !
مهم ، پنجاه سالِ بعد است : دوام عشق ، دوام زیبایی و شکوه عشق ...
- نادر ابراهیمی
- آتش بدون دود
@ShafiAzad
وقتی مردی را میکُشی، یک زندگی را میدُزدی، حق زنی را از داشتن شوهر میدزدی، پدری را از بچهها میدزدی
وقتی دروغ میگویی، حق کسی را از دانستن حقیقت میدزدی
وقتی تقلب میکنی، حق را از انصاف میدزدی
هیچ عملی پستتر از دزدی نیست !
- خالد حسینی
@ShafiAzad
وقتی دروغ میگویی، حق کسی را از دانستن حقیقت میدزدی
وقتی تقلب میکنی، حق را از انصاف میدزدی
هیچ عملی پستتر از دزدی نیست !
- خالد حسینی
@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️موشی که پیر نمیشود!
موش صحرایی برهنه میتواند کلیدی برای ایده جاودانگی در انسان باشد. این موش صحرایی احساس درد ندارد و درد حاصل از ضربه را حس نمیکند. دانشمندان با بررسی مکانیسم بدن این حیوان قصد دارند به طول عمر انسان بیافزایند. تحقیقات نشان میدهد که در این موش صحرایی پدیده سن وجود ندارد؛ یعنی طول عمر هیچ تأثیری بر میزان افزایش مرگ این جاندار نمیگذارد. سن مطابق با قانون مرگ و میر در روند مرگ مؤثر است، اما این مسأله در مورد موش صحرایی برهنه صدق نمیکند. این جاندار در شش ماهگی به بلوغ جنسی میرسد و بر اساس اندازه طول عمر باید شش سال عمر کند، اما عمر آن بیش از سی سال است. اگر این قانون برای سن و اندام انسان نیز صدق میکرد، هر کدام از ما ششصد سال عمر میکردیم.
Source: eLife
@NeoSciensology
موش صحرایی برهنه میتواند کلیدی برای ایده جاودانگی در انسان باشد. این موش صحرایی احساس درد ندارد و درد حاصل از ضربه را حس نمیکند. دانشمندان با بررسی مکانیسم بدن این حیوان قصد دارند به طول عمر انسان بیافزایند. تحقیقات نشان میدهد که در این موش صحرایی پدیده سن وجود ندارد؛ یعنی طول عمر هیچ تأثیری بر میزان افزایش مرگ این جاندار نمیگذارد. سن مطابق با قانون مرگ و میر در روند مرگ مؤثر است، اما این مسأله در مورد موش صحرایی برهنه صدق نمیکند. این جاندار در شش ماهگی به بلوغ جنسی میرسد و بر اساس اندازه طول عمر باید شش سال عمر کند، اما عمر آن بیش از سی سال است. اگر این قانون برای سن و اندام انسان نیز صدق میکرد، هر کدام از ما ششصد سال عمر میکردیم.
Source: eLife
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️چرا انسانها به نوشیدن الکل تمایل دارند؟
نخستیسانان دستکم برای ۲۴ میلیون سال است که در حال خوردن میوه هستند. در واقع اکثر نخستیها - از جمله شامپانزهها، اورانگوتانها و گیبونها - بیش از هر چیزی به خوردن میوه تمایل دارند و میوه بخش اصلی رژیم غذایی آنها را تشکیل میدهد. میوههای بسیار رسیده که معمولاً ترجیح داده میشوند حاوی مقادیر بالایی از قند و اتانول هستند. در واقع اتانولی که از میوهها ساطع میشود میتواند نشانهای از رسیده بودن آن میوه باشد.
بدین ترتیب میتوان گفت که نخستیسانان از جمله انسانها برای میلیونها سال به واسطهٔ میوههای رسیدهای که خوردهاند، کمی اتانول یا الکل مصرف کردهاند. با اینحال انسانهای امروزی در دنیایی زندگی میکنند که میزان مصرف الکل دارای فاصله زیادی با این مقدار است. میزان اتانول در میوهها معمولاً ۰٫۶ درصد است و مصرف میوه بر مبنای محاسبات فقط میتواند ۰٫۰۱ درصد سطح اتانول خون را افزایش دهد که بسیار کمتر از میزان قانونی مستی - یعنی ۰٫۰۸ درصد - است.
نیاکان ما به نوشیدنیهایی با مقادیر بالای الکل نظیر چلیکهای آبجو و بطریهای ویسکی و شراب دسترسی نداشتهاند. یک فرضیه درخور توجه بیان میکند که میل انسان به نوشیدن الکل یک سازگاری فرگشتی نیست، بلکه یک محصول جانبی از میل سازشی به خوردن میوههای رسیده است. الکل دارای طعم متمایز و بوی منحصر به فردی است که غالباً با رنگ و عطر میوههای رسیده سنجیده میشود. حیوان با کمک بو و طعم الکل میتواند ارزش و میزان کالری یک غذا را پیشبینی کند. به عبارت دیگر همهٔ انسانها برای ترجیح مصرف میوههای رسیده دارای سازگاریهایی هستند؛ اما امروزه به واسطهٔ در دسترس بودن نوشیدنیهای غیر طبیعی با مقادیر بالا از الکل این سازگاری میتواند به بیراهه کشیده شود.
Source: David Buss' textbook entitled Evolutionary Psychology
@NeoSciensology
نخستیسانان دستکم برای ۲۴ میلیون سال است که در حال خوردن میوه هستند. در واقع اکثر نخستیها - از جمله شامپانزهها، اورانگوتانها و گیبونها - بیش از هر چیزی به خوردن میوه تمایل دارند و میوه بخش اصلی رژیم غذایی آنها را تشکیل میدهد. میوههای بسیار رسیده که معمولاً ترجیح داده میشوند حاوی مقادیر بالایی از قند و اتانول هستند. در واقع اتانولی که از میوهها ساطع میشود میتواند نشانهای از رسیده بودن آن میوه باشد.
بدین ترتیب میتوان گفت که نخستیسانان از جمله انسانها برای میلیونها سال به واسطهٔ میوههای رسیدهای که خوردهاند، کمی اتانول یا الکل مصرف کردهاند. با اینحال انسانهای امروزی در دنیایی زندگی میکنند که میزان مصرف الکل دارای فاصله زیادی با این مقدار است. میزان اتانول در میوهها معمولاً ۰٫۶ درصد است و مصرف میوه بر مبنای محاسبات فقط میتواند ۰٫۰۱ درصد سطح اتانول خون را افزایش دهد که بسیار کمتر از میزان قانونی مستی - یعنی ۰٫۰۸ درصد - است.
نیاکان ما به نوشیدنیهایی با مقادیر بالای الکل نظیر چلیکهای آبجو و بطریهای ویسکی و شراب دسترسی نداشتهاند. یک فرضیه درخور توجه بیان میکند که میل انسان به نوشیدن الکل یک سازگاری فرگشتی نیست، بلکه یک محصول جانبی از میل سازشی به خوردن میوههای رسیده است. الکل دارای طعم متمایز و بوی منحصر به فردی است که غالباً با رنگ و عطر میوههای رسیده سنجیده میشود. حیوان با کمک بو و طعم الکل میتواند ارزش و میزان کالری یک غذا را پیشبینی کند. به عبارت دیگر همهٔ انسانها برای ترجیح مصرف میوههای رسیده دارای سازگاریهایی هستند؛ اما امروزه به واسطهٔ در دسترس بودن نوشیدنیهای غیر طبیعی با مقادیر بالا از الکل این سازگاری میتواند به بیراهه کشیده شود.
Source: David Buss' textbook entitled Evolutionary Psychology
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️شامپانزهها به یکدیگر سلام میدهند
وجود آداب معاشرت و پیامهایی برای آغاز و پایان تعاملات اجتماعی یکی از مشخصات بارز روابط اجتماعی انسانها به شمار میآید که با ابراز پیامهایی مانند «سلام» و «خداحافظی» شناخته میشود. بر اساس پژوهش جدیدی که توسط یک تیم بینالمللی از دانشمندان انجام شده است، شامپانزهها مشابه انسانها برای آغاز و پایان ارتباطات اجتماعی دارای آدابی همانند سلام و خداحافظی انسانی هستند. هر دو گونهٔ شامپانزه - بونوبو و شامپانزه معمولی - از طریق تماس چشمی، تماسهای فیزیکی و گرفتن دستان یکدیگر آداب آغاز و پایان یک ارتباط را به جا میآورند. در این ویدئو میتوانید نمونهای از آداب خداحافظی در شامپانزهها را مشاهده کنید.
@NeoSciensology
وجود آداب معاشرت و پیامهایی برای آغاز و پایان تعاملات اجتماعی یکی از مشخصات بارز روابط اجتماعی انسانها به شمار میآید که با ابراز پیامهایی مانند «سلام» و «خداحافظی» شناخته میشود. بر اساس پژوهش جدیدی که توسط یک تیم بینالمللی از دانشمندان انجام شده است، شامپانزهها مشابه انسانها برای آغاز و پایان ارتباطات اجتماعی دارای آدابی همانند سلام و خداحافظی انسانی هستند. هر دو گونهٔ شامپانزه - بونوبو و شامپانزه معمولی - از طریق تماس چشمی، تماسهای فیزیکی و گرفتن دستان یکدیگر آداب آغاز و پایان یک ارتباط را به جا میآورند. در این ویدئو میتوانید نمونهای از آداب خداحافظی در شامپانزهها را مشاهده کنید.
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️اثر استرس بر سیستم ایمنی بدن
سیستم ایمنی تحت کنترل بالای سیستم عصبی کار میکند. بررسی ارتباط بین سیستم ایمنی و سیستم عصبی توسط دانش سایکونوروایمیونولوژی انجام میشود. سیستم عصبی در پاسخ به یک تجربهٔ کوتاه استرسزا موجب فعال شدن سیستم ایمنی میشود تا تولید سلولهای کشنده طبیعی و ترشح سیتوکینها را افزایش دهد. بالا رفتن سطح سیتوکین به مبارزه با عفونتها کمک میکند، اما در عین حال سیتوکینها باعث تحریک مغز میشوند تا همان نشانههایی را به وجود آورند که افراد بیمار از خود نشان میدهند.
موشهایی که در معرض شوکهای غیرقابل اجتناب بودهاند، علائمی نظیر کسالت، کاهش اشتهاء و افزایش دمای بدن را نشان دادهاند. چنین ویژگیهایی نیز در مورد انسانهایی که تحت استرس شدید هستند صدق میکند (مایر و واتکینز، ۱۹۹۸). حتی دیدن تصویری که انزجار بسیاری را به همراه داشته باشد، میتواند سیستم ایمنی بدن را فعال کند و دمای بدن را افزایش دهد. به طور خلاصه میتوان چنین گفت: اگر استرس زیادی داشتهاید و دچار کسالت یا علائم دیگر بیماری شدهاید، یک احتمال این است که علائم شما ناشی از واکنش سیستم ایمنی بدن به استرس باشد.
از سویی دیگر پاسخ طولانیمدت به استرس موجب ایجاد علائمی مشابه افسردگی میشود و سیستم ایمنی بدن را ضعیف میکند (لیم و همکاران، ۲۰۱۲). یک فرضیه محتمل این است که افزایش طولانیمدت ترشح هورمون کورتیزول - هورمونی که در پاسخ به استرس ترشح میشود - انرژی را به سمت افزایش سوخت و ساز هدایت میکند و در نتیجه انرژی لازم برای سنتز پروتئینها - از جمله پروتئینهای سیستم ایمنی - کاهش مییابد.
استرس طولانیمدت همچنین میتواند به هیپوکامپ آسیب برساند. کورتیزولی که در پاسخ به استرس ترشح میشود، میتواند باعث افزایش فعالیت متابولیک در هیپوکامپ شود و سلولهای آن را در برابر آسیبهای شیمیایی - برای مثال مواد سمی - یا تحریک مفرط آسیب پذیرتر کند (ساپولسکی، ۱۹۹۲). موشهایی که در معرض استرس زیاد بودهاند، کوچک شدن دندریتها در هیپوکامپ و اختلال در انواع حافظۀ وابسته به هیپوکامپ را نشان میدهند (جاناتان کلین و همکاران، ۲۰۰۶).
@NeoSciensology
سیستم ایمنی تحت کنترل بالای سیستم عصبی کار میکند. بررسی ارتباط بین سیستم ایمنی و سیستم عصبی توسط دانش سایکونوروایمیونولوژی انجام میشود. سیستم عصبی در پاسخ به یک تجربهٔ کوتاه استرسزا موجب فعال شدن سیستم ایمنی میشود تا تولید سلولهای کشنده طبیعی و ترشح سیتوکینها را افزایش دهد. بالا رفتن سطح سیتوکین به مبارزه با عفونتها کمک میکند، اما در عین حال سیتوکینها باعث تحریک مغز میشوند تا همان نشانههایی را به وجود آورند که افراد بیمار از خود نشان میدهند.
موشهایی که در معرض شوکهای غیرقابل اجتناب بودهاند، علائمی نظیر کسالت، کاهش اشتهاء و افزایش دمای بدن را نشان دادهاند. چنین ویژگیهایی نیز در مورد انسانهایی که تحت استرس شدید هستند صدق میکند (مایر و واتکینز، ۱۹۹۸). حتی دیدن تصویری که انزجار بسیاری را به همراه داشته باشد، میتواند سیستم ایمنی بدن را فعال کند و دمای بدن را افزایش دهد. به طور خلاصه میتوان چنین گفت: اگر استرس زیادی داشتهاید و دچار کسالت یا علائم دیگر بیماری شدهاید، یک احتمال این است که علائم شما ناشی از واکنش سیستم ایمنی بدن به استرس باشد.
از سویی دیگر پاسخ طولانیمدت به استرس موجب ایجاد علائمی مشابه افسردگی میشود و سیستم ایمنی بدن را ضعیف میکند (لیم و همکاران، ۲۰۱۲). یک فرضیه محتمل این است که افزایش طولانیمدت ترشح هورمون کورتیزول - هورمونی که در پاسخ به استرس ترشح میشود - انرژی را به سمت افزایش سوخت و ساز هدایت میکند و در نتیجه انرژی لازم برای سنتز پروتئینها - از جمله پروتئینهای سیستم ایمنی - کاهش مییابد.
استرس طولانیمدت همچنین میتواند به هیپوکامپ آسیب برساند. کورتیزولی که در پاسخ به استرس ترشح میشود، میتواند باعث افزایش فعالیت متابولیک در هیپوکامپ شود و سلولهای آن را در برابر آسیبهای شیمیایی - برای مثال مواد سمی - یا تحریک مفرط آسیب پذیرتر کند (ساپولسکی، ۱۹۹۲). موشهایی که در معرض استرس زیاد بودهاند، کوچک شدن دندریتها در هیپوکامپ و اختلال در انواع حافظۀ وابسته به هیپوکامپ را نشان میدهند (جاناتان کلین و همکاران، ۲۰۰۶).
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️سحرخیزی و کاهش افسردگی
بررسیهای گوناگون نشان میدهد که افراد سحرخیز کمتر از دیگران افسرده میشوند؛ یعنی شب زود خوابیدن و صبح زود بیدار شدن میتواند خطر افسردگی را کاهش دهد. دانشمندان ریتم شبانهروزی و ریسک افسردگی از دادههای ژنتیکی و اطلاعات مربوط به تشخیص افسردگی و زمان خواب و بیداری بیش از ۸۰۰ هزار نفر را مورد بررسی قرار دادند؛ آنها از این دادهها برای ردیابی نقطه میانی خواب استفاده کردند. کسانی که سحرخیز هستند معمولاً ساعت ۱۰ شب به تخت خواب میروند و ساعت ۶ صبح بلند میشوند؛ بدین ترتیب نقطه میانی خواب آنها ساعت ۲ بامداد است. یافتهها نشان داد که هر ساعت نقطه میانی خواب زودتر موجب کاهش ۲۳ درصد خطر افسردگی میشود. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد که استفادهٔ شبانه از گوشیهای هوشمند و دستگاههایی که نور آبی دارند به شببیداری و بدخوابی میانجامد و بر سطح افسردگی تأثیر میگذارد.
Source: JAMA Psychiatry
@NeoSciensology
بررسیهای گوناگون نشان میدهد که افراد سحرخیز کمتر از دیگران افسرده میشوند؛ یعنی شب زود خوابیدن و صبح زود بیدار شدن میتواند خطر افسردگی را کاهش دهد. دانشمندان ریتم شبانهروزی و ریسک افسردگی از دادههای ژنتیکی و اطلاعات مربوط به تشخیص افسردگی و زمان خواب و بیداری بیش از ۸۰۰ هزار نفر را مورد بررسی قرار دادند؛ آنها از این دادهها برای ردیابی نقطه میانی خواب استفاده کردند. کسانی که سحرخیز هستند معمولاً ساعت ۱۰ شب به تخت خواب میروند و ساعت ۶ صبح بلند میشوند؛ بدین ترتیب نقطه میانی خواب آنها ساعت ۲ بامداد است. یافتهها نشان داد که هر ساعت نقطه میانی خواب زودتر موجب کاهش ۲۳ درصد خطر افسردگی میشود. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد که استفادهٔ شبانه از گوشیهای هوشمند و دستگاههایی که نور آبی دارند به شببیداری و بدخوابی میانجامد و بر سطح افسردگی تأثیر میگذارد.
Source: JAMA Psychiatry
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️چرا فقط انسانها میتوانند محاسبات پیچیده ریاضی را انجام دهند؟
شمارش برای بزرگسالان هیچ دردسری ندارد و بعید به نظر میرسد حتی به یاد بیاورند که چگونه این مهارت مفید و ظاهراً خود به خودی را کسب کردهاند. با اینحال وقتی در مورد آن فکر کنید، پی میبرید که شمارش یک اختراع جالب توجه است. در این یادداشت به بررسی توانایی محاسبات ریاضی در گونه انسان و برخی حیوانات میپردازیم.
@NeoSciensology
شمارش برای بزرگسالان هیچ دردسری ندارد و بعید به نظر میرسد حتی به یاد بیاورند که چگونه این مهارت مفید و ظاهراً خود به خودی را کسب کردهاند. با اینحال وقتی در مورد آن فکر کنید، پی میبرید که شمارش یک اختراع جالب توجه است. در این یادداشت به بررسی توانایی محاسبات ریاضی در گونه انسان و برخی حیوانات میپردازیم.
@NeoSciensology
Telegraph
چرا فقط انسانها میتوانند محاسبات پیچیده ریاضی را انجام دهند؟
توانایی شمارش به انسانهای اولیه کمک کرد تا تجارت کنند، غذاها را تقسیم نمایند و تمدنهای نوپای خود را سازماندهی کنند. در واقع توانایی شمارش این امکان را به ما داد تا بتوانیم پایه و اساس زندگی را به شکلی که امروز میشناسیم بنا بگذاریم. اما حساسیت به اعداد…
Forwarded from Sciensology
▪️مزیت نوشتن روی کاغذ در هنگام یادگیری زبان جدید
کسانی که هنگام یادگیری زبان جدید روش نوشتن روی کاغذ را به کار میگیرند، نسبت به آنهایی که از تایپکردن یا تماشای ویدئو بهره میبرند، عملکرد بهتری دارند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد کسانی که در حین یادگیری زبان با دست مینویسند، هم حروف نامأنوس را سریعتر یاد میگیرند و هم عملکرد بهتری در بکارگیری زبان جدیدشان در حوزههای دیگر دارند؛ برای مثال با استفاده از حروف توانایی بیشتری در ساختن کلمات جدید به دست میآورند و کلماتی را تشخیص میدهند که قبلاً ندیدهاند. آنهایی که با دست مینویسند به طور متوسط برای رسیدن به استاندارد مناسب و حد مشخصی از پیشرفت در یادگیری زبان جدید به جلسات و زمان کمتری نیاز دارند و عملکرد بهتری در مواردی مانند نامبردن حروف، نوشتن حروف، هجیکردن و خواندن کلمات از خود نشان میدهند. بنابراین دانشی که از روش نوشتن با دست حاصل شده باشد به نحو بهتری در مغز تثبیت میشود.
Source: Psychological Science
@NeoSciensology
کسانی که هنگام یادگیری زبان جدید روش نوشتن روی کاغذ را به کار میگیرند، نسبت به آنهایی که از تایپکردن یا تماشای ویدئو بهره میبرند، عملکرد بهتری دارند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد کسانی که در حین یادگیری زبان با دست مینویسند، هم حروف نامأنوس را سریعتر یاد میگیرند و هم عملکرد بهتری در بکارگیری زبان جدیدشان در حوزههای دیگر دارند؛ برای مثال با استفاده از حروف توانایی بیشتری در ساختن کلمات جدید به دست میآورند و کلماتی را تشخیص میدهند که قبلاً ندیدهاند. آنهایی که با دست مینویسند به طور متوسط برای رسیدن به استاندارد مناسب و حد مشخصی از پیشرفت در یادگیری زبان جدید به جلسات و زمان کمتری نیاز دارند و عملکرد بهتری در مواردی مانند نامبردن حروف، نوشتن حروف، هجیکردن و خواندن کلمات از خود نشان میدهند. بنابراین دانشی که از روش نوشتن با دست حاصل شده باشد به نحو بهتری در مغز تثبیت میشود.
Source: Psychological Science
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️چرا تب میکنیم؟
در حالت طبیعی دمای درونی بدن ۳۷ درجه سانتیگراد است. تب بیانگر افزایش نقطه ثابت دمای بدن است و هنگامی که دمای بدنتان به بالاتر از ۳۷ درجه سانتیگراد برسد، عرق میکنید. تب چیزی نیست که از عفونت به بدن منتقل شود؛ بلکه تب چیزی است که هیپوتالاموس مسئول تولید آن است. بنابراین رفتن به اتاق خنکتر تب شما را پایین نمیآورد و بالعکس باعث میشود بدن شما بیشتر تلاش کند تا دمای خودش را در سطح تب حفظ نماید.
خرگوشهایی که تازه متولد میشوند دارای هیپوتالاموس نارس هستند و در پاسخ به عفونتها نمیلرزند؛ اگر به آنها اجازه دهند که آزادانه محیطی را برای اسکان یافتن انتخاب نمایند، محیطی را انتخاب میکنند که به اندازه کافی گرم باشد تا دمای بدن خود را بالا ببرند و به نوعی تب ایجاد نمایند (ساتینوف و همکاران، ۱۹۷۶). ماهیها و خزندگان مبتلا به عفونت نیز اگر آزاد باشند، محیطهای گرم را انتخاب میکنند تا دمای بدنشان را افزایش دهند. این موارد نشان میدهد تب چیزی است که حیوان برای مبارزه با عفونت ایجاد میکند.
اما بدن حیوانات چرا تب را ایجاد میکند؟ آیا تب فایدهای دارد؟ انواع خاصی از باکتریها در دمای بالاتر از دمای طبیعی بدن پستانداران با شدت کمتری رشد مییابند. همچنین سیستم ایمنی بدن در دمای بالاتر با قدرت بیشتری کار میکند (اسکیتزکی و همکاران، ۲۰۰۷). در موارد دیگر، تب ملایم شانس فرد برای زنده ماندن در برابر عفونت باکتریایی را افزایش میدهد (کلاگر، ۱۹۹۱). با اینحال تبِ بالای ۳۹ درجه سانتیگراد در انسان بیشتر از آنکه مفید باشد، مضر است و تبِ بالای ۴۱ درجه زندگی فرد را تهدید میکند.
@NeoSciensology
در حالت طبیعی دمای درونی بدن ۳۷ درجه سانتیگراد است. تب بیانگر افزایش نقطه ثابت دمای بدن است و هنگامی که دمای بدنتان به بالاتر از ۳۷ درجه سانتیگراد برسد، عرق میکنید. تب چیزی نیست که از عفونت به بدن منتقل شود؛ بلکه تب چیزی است که هیپوتالاموس مسئول تولید آن است. بنابراین رفتن به اتاق خنکتر تب شما را پایین نمیآورد و بالعکس باعث میشود بدن شما بیشتر تلاش کند تا دمای خودش را در سطح تب حفظ نماید.
خرگوشهایی که تازه متولد میشوند دارای هیپوتالاموس نارس هستند و در پاسخ به عفونتها نمیلرزند؛ اگر به آنها اجازه دهند که آزادانه محیطی را برای اسکان یافتن انتخاب نمایند، محیطی را انتخاب میکنند که به اندازه کافی گرم باشد تا دمای بدن خود را بالا ببرند و به نوعی تب ایجاد نمایند (ساتینوف و همکاران، ۱۹۷۶). ماهیها و خزندگان مبتلا به عفونت نیز اگر آزاد باشند، محیطهای گرم را انتخاب میکنند تا دمای بدنشان را افزایش دهند. این موارد نشان میدهد تب چیزی است که حیوان برای مبارزه با عفونت ایجاد میکند.
اما بدن حیوانات چرا تب را ایجاد میکند؟ آیا تب فایدهای دارد؟ انواع خاصی از باکتریها در دمای بالاتر از دمای طبیعی بدن پستانداران با شدت کمتری رشد مییابند. همچنین سیستم ایمنی بدن در دمای بالاتر با قدرت بیشتری کار میکند (اسکیتزکی و همکاران، ۲۰۰۷). در موارد دیگر، تب ملایم شانس فرد برای زنده ماندن در برابر عفونت باکتریایی را افزایش میدهد (کلاگر، ۱۹۹۱). با اینحال تبِ بالای ۳۹ درجه سانتیگراد در انسان بیشتر از آنکه مفید باشد، مضر است و تبِ بالای ۴۱ درجه زندگی فرد را تهدید میکند.
@NeoSciensology
بر ماست که لذت ببریم از غذا ، از بوهای خوش ، از رنگها ، از جامههای زیبنده ، از موسیقی ، از بازیها ، از نمایشها و از همه گونه تفریح که هرکس میتواند بی آنکه آزاری به کسی برساند بدان بپردازد !
باید چیزهای زندگی را به کار برد و تا هر اندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و در پیوند دادنشان به هم کوشید، زیرا هر چیز که در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است !
برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید ، با آگاهی کامل باید با همه طبیعت یکی شد. پس بیایید یکدیگر را در آغوش بگیریم، ای میلیونها مردم !
- رومن رولان
- سفر درونی
@ShafiAzad
باید چیزهای زندگی را به کار برد و تا هر اندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و در پیوند دادنشان به هم کوشید، زیرا هر چیز که در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است !
برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید ، با آگاهی کامل باید با همه طبیعت یکی شد. پس بیایید یکدیگر را در آغوش بگیریم، ای میلیونها مردم !
- رومن رولان
- سفر درونی
@ShafiAzad