Forwarded from آموزشکده توانا
امی پوردی: زندگی کردن ورای محدودیتها
وقتی ۱۹ ساله بود، «امی پوردی» هر دوپای خود را از پایین زانوها از دست داد. و حالا او یک اسنوبورد باز ماهر است.
بعدها گفت: «اگر کسی به من میگفت من هر دو پایم را در نوزده سالگی از دست میدهم، هرگز تصور نمیکردم بتوانم با این موضوع کنار بیایم.
ولی این اتفاق افتاد و من فهمیدم چیزهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد و تمام زندگی من در پاهایم خلاصه نمی شود. من باید ایمی قدیم را رها میکردم و آغوشم را روی ایمی جدید میگشودم. شاید دیگر لازم نیست قدم ۱۶۵ سانتیمتر باشد، میتوانم هر قدی که دوست دارم داشته باشم، بستگی دارد با چه کسی دوست باشم.»
اولینباری که پای مصنوعیش آماده شد، پس از امتحان کردن آن با ترانهای که از رادیو پخش میشد ایستاد و همراه پدرش رقصید، قبل از آنکه بتواند راه برود، و باور کرد که اگر میتواند برقصد، پس میتواند راه برود، پس میتواند دوباره اسنوبورد را تجربه کند.
هفت ماه بعد به همراه پزشک معالجش برای اولینبار پاهای مصنوعی برای اسنوبورد طراحی کرد تا بتواند دوباره اسنوبرد را امتحان کند. یک سال بعد مقام سوم اسنوبرد را در مسابقات کوه های ماموث به دست آورد. موفقیتهایش روز به روز بیشتر شد و به عنوان بهترین ورزشکار دارای معلولیت شناخته شد.
در سال ۲۰۱۴ به پارا المپیک سوشی رفت و برای اولینبار به عنوان ورزشکار زنی که از ناحیه هر دو پا #معلولیت داشت، روی سکوی این رشته ایستاد و مدال برنز المپیک را دریافت کرد.
در همان سال در مسابقه تلویزیونی "رقص با ستارگان" آمریکا شرکت کرد و با رای مردم و داوران به مقام دوم رسید، رأی نه از روی دلسوزی که به دلیل استعداد او و شگفتی طرفدارانش بود.
سال بعد کتابی پیرامون زندگیاش چاپ کرد که بسیار پرفروش شد. ازدواج کرد و خط تولید پوشاک خودش را افتتاح کرد. در همین سال بود که همراه اپرا وینفری، از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین چهرههای دنیا به تور دور آمریکا رفت برای ایراد سخنرانیهایی پیرامون زندگیاش و ایجاد #انگیزه در مخاطبانش.
از او باید #صبر، #امید و انگیزه را آموخت.
او می گوید:
"وقتی پاهایم را از دست دادم نمی دانستم چه چیزی در انتظارمه اما اگر امروز از من بپرسید که آیا می خواهم که وضعیت خودم رو تغییر بدم من خواهم گفت که نه زیرا پاهایم مرا ناتوان نکرده تنها چیز اینه که آنها مرا توانا کرده اند اونها باعث شدند من به تصوراتم تکیه کنم و چیزهای ممکن را باور کنم و این دلیلی است که معتقدم تصورات ما به عنوان ابزار می توانند مورد استفاده قرار گیرند برای شکستن مرزها و محدویت ها برای اینکه ما در ذهنمان می توانیم هر کاری انجام دهیم و هر چیزی باشیم ایمان به آن رویاها و مواجهه با ترس هاست که به ما اجازه میدهد زندگی را زندگی کنیم فراتر از محدویتهایمان.
با وجود اینکه امروز به معنای نوآوری بدون مرز است باید بگویم که در زندگی من فقط خلاقیت قابل امکان است به دلیل مرزهایم من یاد گرفتم مرزها جایی هستند که واقعیت پایان می یابد ولی همچنین جاییست که تصور و خیال پردازی شروع می شود پس تفکر اینکه من امروز میخواهم شما رو به چالش بکشم اینست که شاید بجای اینکه نگاه کردن به چالش ها و محدودیتهایمان به عنوان چیزی منفی و بد می توانیم به آنها به عنوان موهبت نگاه کنیم هدیه های خارق العاده ای که می توانند تصورات ما را شکوفا کنند و کمک کند فراتر از جایی برویم که همیشه تصور می کردیم که می توانیم موضوع شکستن مرزها نیست. موضوع عقب راندن آنهاست و رفتن به جاهای شگفت انگیزی است که به ارمغان می آورند."
کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» :
http://bit.ly/1I0beqv
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی ۱۹ ساله بود، «امی پوردی» هر دوپای خود را از پایین زانوها از دست داد. و حالا او یک اسنوبورد باز ماهر است.
بعدها گفت: «اگر کسی به من میگفت من هر دو پایم را در نوزده سالگی از دست میدهم، هرگز تصور نمیکردم بتوانم با این موضوع کنار بیایم.
ولی این اتفاق افتاد و من فهمیدم چیزهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد و تمام زندگی من در پاهایم خلاصه نمی شود. من باید ایمی قدیم را رها میکردم و آغوشم را روی ایمی جدید میگشودم. شاید دیگر لازم نیست قدم ۱۶۵ سانتیمتر باشد، میتوانم هر قدی که دوست دارم داشته باشم، بستگی دارد با چه کسی دوست باشم.»
اولینباری که پای مصنوعیش آماده شد، پس از امتحان کردن آن با ترانهای که از رادیو پخش میشد ایستاد و همراه پدرش رقصید، قبل از آنکه بتواند راه برود، و باور کرد که اگر میتواند برقصد، پس میتواند راه برود، پس میتواند دوباره اسنوبورد را تجربه کند.
هفت ماه بعد به همراه پزشک معالجش برای اولینبار پاهای مصنوعی برای اسنوبورد طراحی کرد تا بتواند دوباره اسنوبرد را امتحان کند. یک سال بعد مقام سوم اسنوبرد را در مسابقات کوه های ماموث به دست آورد. موفقیتهایش روز به روز بیشتر شد و به عنوان بهترین ورزشکار دارای معلولیت شناخته شد.
در سال ۲۰۱۴ به پارا المپیک سوشی رفت و برای اولینبار به عنوان ورزشکار زنی که از ناحیه هر دو پا #معلولیت داشت، روی سکوی این رشته ایستاد و مدال برنز المپیک را دریافت کرد.
در همان سال در مسابقه تلویزیونی "رقص با ستارگان" آمریکا شرکت کرد و با رای مردم و داوران به مقام دوم رسید، رأی نه از روی دلسوزی که به دلیل استعداد او و شگفتی طرفدارانش بود.
سال بعد کتابی پیرامون زندگیاش چاپ کرد که بسیار پرفروش شد. ازدواج کرد و خط تولید پوشاک خودش را افتتاح کرد. در همین سال بود که همراه اپرا وینفری، از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین چهرههای دنیا به تور دور آمریکا رفت برای ایراد سخنرانیهایی پیرامون زندگیاش و ایجاد #انگیزه در مخاطبانش.
از او باید #صبر، #امید و انگیزه را آموخت.
او می گوید:
"وقتی پاهایم را از دست دادم نمی دانستم چه چیزی در انتظارمه اما اگر امروز از من بپرسید که آیا می خواهم که وضعیت خودم رو تغییر بدم من خواهم گفت که نه زیرا پاهایم مرا ناتوان نکرده تنها چیز اینه که آنها مرا توانا کرده اند اونها باعث شدند من به تصوراتم تکیه کنم و چیزهای ممکن را باور کنم و این دلیلی است که معتقدم تصورات ما به عنوان ابزار می توانند مورد استفاده قرار گیرند برای شکستن مرزها و محدویت ها برای اینکه ما در ذهنمان می توانیم هر کاری انجام دهیم و هر چیزی باشیم ایمان به آن رویاها و مواجهه با ترس هاست که به ما اجازه میدهد زندگی را زندگی کنیم فراتر از محدویتهایمان.
با وجود اینکه امروز به معنای نوآوری بدون مرز است باید بگویم که در زندگی من فقط خلاقیت قابل امکان است به دلیل مرزهایم من یاد گرفتم مرزها جایی هستند که واقعیت پایان می یابد ولی همچنین جاییست که تصور و خیال پردازی شروع می شود پس تفکر اینکه من امروز میخواهم شما رو به چالش بکشم اینست که شاید بجای اینکه نگاه کردن به چالش ها و محدودیتهایمان به عنوان چیزی منفی و بد می توانیم به آنها به عنوان موهبت نگاه کنیم هدیه های خارق العاده ای که می توانند تصورات ما را شکوفا کنند و کمک کند فراتر از جایی برویم که همیشه تصور می کردیم که می توانیم موضوع شکستن مرزها نیست. موضوع عقب راندن آنهاست و رفتن به جاهای شگفت انگیزی است که به ارمغان می آورند."
کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» :
http://bit.ly/1I0beqv
@Tavaana_TavaanaTech