ما،
به آدم هایی
نیاز داریم که
به آینده ی فرزندان شان
فکر می کنند،
نه گذشته ی
پدران شان...

#محمود_دولت_آبادی

@wikisemnan

داستان آخر شب
#جای_خالی_سلوچ نوشته #محمود_دولت‌آبادی
🔻🔻🔻
خاطره خواندن رمان #کلیدر در ذهن آن‌ها که خوانده‌اند مانده است. #محمود_دولت‌آبادی در ده جلد کارستان کرده است. اما اگر بخواهید تکنیک و زیبایی و ایجاز را در آثار او یکجا پی‌ بگیرید باید به سراغ #جای_خالی_سلوچ بروید. رمانی جذاب و یگانه در ادبیات داستانی ایران. تکه‌ای از این رمان را بشنوید.
#محمود_دولت_آبادی

@wikisemnan
👇👇👇

روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند
روز و شب دارد
روشنی دارد، تاریکی دارد...

دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده،
تمام می شود بهار می آید...!

#محمود_دولت_آبادی
@wikisemnan

#فایل_صوتی_آخر_شب

#بریده_ای از رمان #سلوک
نویسنده: #محمود_دولت_آبادی
نشر: #چشمه
با صدای: #کتایون_صهبایی_لطفی


🆔 @wikisemnan

عشق! بله ... عشق!
عشق؟ چه است و که است عشق؟
چه می‌پرسی؟ دیدنی نیست، و نه با شنیدن شناختنی.
مثل هستی که واقع، که حادث می‌شود. نمیدانیش ... اما او هست، هست.
در شریان‌هایت می‌شتابد و در نبض شقیقه‌هایت، و در مفاصل پاها ... نه، ذره‌تر از آن است؛ بسی ذره‌تر از ذرات،
پس بُنِ هستیِ تو است،
بن هستی که چشم توانِ دیدن
و ذهن تابِ گمان آن را ندارد؛
مگر اما به تشخیص بروزات آن.

✍🏽 #محمود_دولت_آبادی
📕 روزگار سپری شدهٔ مردم سالخورده

📚 @wikisemnan

🍃🌼🍃

روز شماری مکن.
حتی اگر فکر می‌کنی در مهلکه افتاده‌ای روز شماری مکن!
حالا هم لحظه شماری مکن!
شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح. نمی‌تواند یک جا بماند. مجبور است بگذرد.
اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود.

🍃🌼🍃

📒 #طریق_بسمل_شدن
✍ #محمود_دولت_آبادی

📚 @wikisemnan