https://t.me/yazdtest/1491
یزدفردا :پس از انتشار جمله ای از امام جمعه موقت یزد در رسانه های مجازی ،رضا بردستانی در این رابطه نوشت:

آقای_معلم_اخلاق! چه گفتید و چه کردید که عزیزِ دل «#من_و_تو» شده اید؟
حالا و در جواب جملات نغز شما خوب است یکی ـ مثلاً معاندی ـ هم بگوید: «#اختلاس_وحشتناک آشی است که خودتان و اجدادتان برای این مردم پخته اید؟»
✍️رضابردستانی
#حسن_روحانی گفته بود: «نق زدن که کاری ندارد!»، #جهانگیری هم یقه ی برخی مدیران را گرفته و رها نمی کرد که:«نق زدن که کاری ندارد!» اصلا همین #کیهان و #جوان و #وطن_امروز و #صبح_نو و #فرهیختگانِ دوران #ولایتی و چندین و چند سایت و روزنامه ی دیگر و هزاران کانال تلگرامی تا دل تان و دل مان بخواهد دارند نق می زنند چون:«نق زدن که کاری ندارد»!
چرا راه دوری برویم؛ امثال #رسایی و #جلیلی و #قالیباف و امثالهم از سال 92 دائم دارند نق می زنند دلیل شان هم موجه است چون:«نق زدن که کاری ندارد!» این روزها همه نق می زنند از کاسب و بازاری تا تاجر و تولید کننده! هیچ کس از شرایط موجود راضی نیست. همه خسته شده اند از همین سوء مدیریت ها، اختلاس ها، گرانی ها و شاید دروغ به هم بافتن ها...
یادمان می آید از سال 89 جناح اونورکی شروع کرده بود به نق و نوق که:«چرا دُمت درازه؟ چرا... و...» حالا خوب است این روزها جناح اینورکی فقط نق می زنند برخی در سال های 89 تا 92 نق نمی زدند بلکه بازیِ «کی بود؟کی بود؟ من نبودم!» به راه انداخته بودند و اعلام برائت پشت برائت که از اول هم می دانستیم و قس علیهذا...
دیروز صفحات مجازی یزد پر شد از جملاتی کوتاه که هم تلخ و نق گونه بود هم مایه تعجب و شرمساری که:« در کشور ما پول هست ولی برای اختلاس نه کار کردن برای مردم ؟ و این آمارهای وحشتناکی که گاهاً[بعضاً درست تر است لابد] در مورد اختلاس اعلام می شود، آبروی اسلام و نظام را می برد.» وقتی رسیدیم به گوینده دیدیم ای دل غافل! نواده ی شهید محراب و امام جمعه موقت یزد و معلم اخلاق و حامی سفت و سخت اصلاحات و حسن روحانی چنین داد سخن داده است که...
عارضیم خدمت نواده ی شهید محراب که در مملکت ما علاوه بر #پول فراوان، #روی فراوان هم وجود دارد که البته برخی بدون این که اختلاس کنند صاحب آن شده بلکه بوده اند! تعجب نکردیم وقتی جملات نغز معزالدینی را روی صفحات من و تو، بی.بی.سی و فلان و بهمان دیدیم چون آن ها درست که محاسبه کرده اند به این نتیجه رسیده اند که گوینده #آخوند است، #حکومتی است، نزدیک به خاندان یکی از ارکان انقلاب است و دستی هم بر آتش قدرت داشته است! پس وقتی این شخص با این مشخصات چنین حرف هایی بگوید لابد #ایران جهنم سرایی است که صدای آشپز هم به آسمان بلند شده از شوری آش!
درست که محاسبه کنیم می بینیم حالا یکی ـ معاند و غیر معاند ـ وسط جمعیت بلند شود که نکند می خواهید اختلاس ها را هم گردن ملت بیاندازید؟ اصلا این آشی است که خودتان و اجدادتان برای این مردم پخته اید حالا که نوبت به خودتان رسیده که میل کنید شور و بد مزه از کار درآمد؟!
درست که محاسبه کنیم می بینیم شانس آورد رئیسی رئیس جمهور نشد خیلی هم شانس آورد چون وقتی حامیان و طرفداران حسن روحانی دو سال و نیم مانده به پایان دوران ماندگاری اش در پاستور از این جور حرف ها می زنند پس لابد رئیسی اگر بود پوستش را زنده زنده می کندند!
آقای معزالدینی!
انتقاد خوب است، همراهی با مردم اما خوب تر! شما کجای ماجرای زندگی مردم هستید؟ در صف گوشت یخی ایستاده اید یا منتظر بازشدن فروشگاه هایی هستید که برنج هندی ارزان قیمت بفروشند؟اخطار قطع گاز دریافت کرده اید یا ماشین تان لاستیک ندارد؟!
انتقاد خوب است همراهی با مردم اما خوب تر! شما کدام گوشه ی کار را گرفته اید؟ برای رهایی جامعه از یأس ناشی از سوء مدیریت ها چه کرده اید؟ نکند خدای ناکرده نق زدن را با انتقاد از وضعیت موجود اشتباه گرفته اید؟ نکند فرار رو به جلو را از همین 97 شروع کرده اید که 1400 پاسخگوی حمایت کردن های تان نباشید؟ نکند امر بر شما هم مشتبه شده که اختلاس فقط در دوران احمدی نژاد بود و دولت های پیش و پس هیچ گناهی نداشته اند؟
اگر اختلاس وحشتناک است، اگر اختلاس مخل آبروی #نظام و #انقلاب است، اگر ناراحتید از وضع موجود آستین بالا بزنید نه برای انقلابی دیگر! به پا کردن؛ برای بهبود بخشیدنِ نسبی به وضعیتی که منتقد و مخالف آن هستید اصلا بیایید از یک جسم بد هیبت سنگین بتونی که وسط بافت قدیم دارد قد می کشد آغاز کنید همانی که در چند قدمی خانه ی شما به اسم پارکینگ دارد ساخته می شود اصلا بیایید از چرایی و چگونگی برخی رخدادها در باغ دولت آباد یزد بگویید! موافقید!؟
@yazdfarda

#قانون می گوید؛ شورای اسلامی شهر یزد #منحل است حتی اگر #حسن_روحانی پادرمیانی کند!
استاندار گفته:«وزارت کشور به وظائف خود عمل کرده است» حال اگر #شورای_شهر_یزد نتواند ثابت کند در زمان قانونی مشخص شده در قانون شوراها، با #شورای_حل_اختلاف مکاتباتی مبنی بر اصرار بر شهردار شدن فرهمند انجام داده است(باسربرگ و مهر شورای اسلامی شهر یزد که شورای حل اختلاف آن را تأیید کند) یا این که کوتاهی از سوی وزارت کشور و دیگر مراجع رسیدگی کننده بوده، گرفتار دردسرهای وخیمی خواهد شد حتی وخیم تر از #انحلال!
✍️رضابردستانی
اول: شهریور که رسید دلهره ها آغاز شد. رایزنی های گسترده #جمالی_نژاد در حال به بار نشستن بود! برخی از اعضای شورا و نه همه آن ها ـ کم و بیش ـ از ماجرا باخبر شده بودند و بقیه اما بوهایی به مشام شان خورده بود.
دوم: رفتن جمالی نژاد قطعی شده بود این را حالا دیگر همه 11عضو #شورای_حرف_و_بلوا می دانستند! زمینه چینی لازم داشت که این رفتن به یک مسئله ای ـ مثلا برخی اختلافات ـ گره بخورد. شورا احتیاج مبرم به یک #بلوا داشت، بلواتر از تمامی بلواهای قبلی! به یکی که خیلی خوب #داد بزند، #ادا دربیاورد، در جایگاه مخالف بنشیند و...سناریوی از پیش نوشته شده البته باید به یک جنجال رسانه ای مبدل می شد و شد!
سوم: چندروز تعطیلی به داد ماجرانویسان شورا می رسد. حرف های آن سوی دیوار به طرزی کاملاً هدایت شده! راهی این سوی دیوار می شود. #جمالی_نژاد، #مدیح و #فاطمی دست در دست هم! به شایعه ها رنگ و بویی جدی می دهند!
29شهریور #آقای_سخنگو که عجله داشت برای اعلام شهردار نبودن جمالی نژاد! اعلام می کند: «مهدی جمالی نژاد به وزارت کشور می رود» و نیز این که:«دست شورا در انتخاب جانشین جمالی نژاد خالی نیست و مردم نگران خلأ جایگزین ایشان و روند فعالیت ها و اقدامات شهرداری نباشند.» 4 ماه بعد همه دیدند که دست شورا خالی تر از خالی است واگرنه از جمالی نژاد به #فرهمند و #فاطمی و #ملازینلی و #استعفای_رئیس_شورا نمی رسید!
چهارم: 7نفر با رفتن جمالی نژاد موافقت می کنند ـ این هفت نفر لزوماً همان گروه7معروف نیستند ـ اما جمالی نژاد دیگر شهردار یزد نیست او حالا به یکی از #آرزوهای_دوران_کودکی خود رسیده است! او حالا برای خودش کسی شده! او معاون وزیر است بماند با چه کلک و ترفندی! 4مهرماه استعفای جمالی نژاد صوری و جدی! پذیرفته می شود و #مشتاقیون حکم سرپرستی دریافت می کند!
پنجم: مهر و آبان برای«شورای حرف و بلوا» فرصتی ایجاد نمی کند تا بازی های نخ نما شده ادامه پیدا کند! تقویم 19 آبان را نشان می دهد تا «سناریوی سفید ـ فرهمند» کلید بخورد، اسم سناریو زیبا است:«مدیرپروری از ظرفیت های بومی». این بار هم تمامی 11عضو، خامِ سفید می شوند و می ماند تأیید وزارت کشور! ظاهراً ماجرا تمام است. از این جا به بعد سرپرست گُم می شود و #شهردارمنتخب_شورا تبدیل به متن همه ی رخدادها!
ششم: در نخستین نشست خبری استاندار؛ «سؤالی هدایت شده» ذهن ها را می برد به سمت وزارت کشور، به عدم اعلام دلایل ردصلاحیت شهردار منتخب! به #کارشکنی! عین این عبارت از نشست خبری استاندار منتشر می شود:«در واقع وزارت کشور در مورد شهردار و فرماندار یزد وظایف خود را به‌درستی انجام داده است و درجریان جزئیات این روند هستم اما پیچیدگی‌هایی وجود دارد که از دست وزارت کشور خارج است.»
کمی قبل تر، فرهمند نشست خبری می گذارد شبیه لشکرکشی های سلم و تور! همه می آیند؛ در خبرها نوشته می شود «معاون معماری و شهرسازی شهرداری یزد!» دیگر خبری از عنوان«شهردارمنتخب شورای شهریزد»نیست. یک روزنامه تیتر می زند:«شهردارجدید»رفتنی شد و زیر همان تیتر می نویسد:«شهردارمنتخب»! قشنگ معلوم است همه ی رخدادها از یک اتاق فکر بیرون می آید!
حالا می ماند یک سؤال؛ وزارت کشور اگر به وظایف خود عمل کرده است پس چه کسی به وظایف خود عمل نکرده است؟! یک فرض بیشتر وجود ندارد و آن فرستادن نامه به شورای حل اختلاف می تواند دروغ باشد! که اگر باشد بسیاری از تصمیمات چندهفته ی اخیر توسط شورای غیرقانونی و منحل شده یزد گرفته شده است!
هفتم: از بعد غائله ی سپنتا، یک «جنازه سیاسی» همچنان روی دوش سفید خودنمایی می کند. #قانون از بلوای سفید و جنجال رسانه های هم سو با او می ترسد. حتی #نظارتی_ها از جار و جنجال سفید هراس دارند! ندارند بیایند بگویند انحلال شورایی که مدت ها است غیرقانونی سرکار است و همه می دانند! چرا اعلام نمی شود؟ حالا سفید بازی جدیدی در سر دارد؛ #استعفا و بهانه ای به نام احترام نگذاشتن به رأی شورای شهر و مصاحبه و... تمام!
شورای پنجم حالا به درد خود سفید هم نمی خورد!حالا نوبت تحقیق و تفحص است! صبر می کنیم تا جیغ و دادهای سفید تمام شود؛ با چند عضو شورا، حالا حالاها کار داریم از همه بیشتر با «سازمان فرهنگی ـ ورزشی» و «مرکز خلاقیت ها!»