⛰⛰⛰⛰
@AdabSar
🌻 شور وطن 🌻
پیام من به گردان و دلیران
جوانان و جوانمردان ایران؛
یکی غریدنم باید که چون رعد
کند آشفته خواب نرّهشیران؛
نه شیران را سزد گردن نهادن
به زنجیر اسارت چون اسیران؛
اسیران را چه رویایی است شیرین
مجال حکم راندن بر امیران؛
چه ناز و نخوت از دانش فروشند
خود از سرمایهی دانش، فقیران؛
کجا قومیتی ماقبل تاریخ
بود محتاج قيْم چون صغیران!
به گوش ابر گوید تختجمشید
هنوز افسانهی کیوان سریران؛
هنوزش انعکاس افتد در آفاق
غریو اردوانان، اردشیران؛
نه نام از دین، نه از دانش نشان بود
که بنگاه تمدن بود ایران؛
هنوزش ناظران ذوق و صنعت
نظر بر منظرند از بینظیران؛
همان عرصهست این شطرنگ مرموز
که شاهان مات کردهست و وزیران؛
زنان را گو نیامد سرفرازی
از این پا در هوایان، سر به زیران؛
یکی نسل جوان باید که زایند
به مهد شیرخواری، شیرگیران؛
به خار و خشت و خارا پرورانده
نه در دامان پیراهن حریران؛
سلحشوران، سواران، جنگجویان
درنده خنجران، دوزنده تیران؛
سر از شور وطن جوشنده کانون
دل از کین عدو سوزنده نیران؛
سهیقدّان، رشادت را گواهان
سیه چشمان، سعادت را بشیران؛
به کف در تیرگیهای سیاست
چراغ فکرت روشنضمیران؛
یکی جنبش پدید آید اساسی
در این کشور مدارش با مدیران؛
در آن هنگامه همکاری کند گرم
به شمشیر یلان، کلک دبیران؛
گروهی ناگزیر از دار باشند
که بودند از خیانت ناگزیران؛
گرسنه عید قربان گیرد آن روز
به قربانگاه خونخواران و سیران؛
خوشا پیکار جانبازان میهن
در آغوش عروس فتح میران؛
گرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندم نقش؟ ایــــران!
#شهریار #ایران
@AdabSar
⛰⛰⛰⛰
@AdabSar
🌻 شور وطن 🌻
پیام من به گردان و دلیران
جوانان و جوانمردان ایران؛
یکی غریدنم باید که چون رعد
کند آشفته خواب نرّهشیران؛
نه شیران را سزد گردن نهادن
به زنجیر اسارت چون اسیران؛
اسیران را چه رویایی است شیرین
مجال حکم راندن بر امیران؛
چه ناز و نخوت از دانش فروشند
خود از سرمایهی دانش، فقیران؛
کجا قومیتی ماقبل تاریخ
بود محتاج قيْم چون صغیران!
به گوش ابر گوید تختجمشید
هنوز افسانهی کیوان سریران؛
هنوزش انعکاس افتد در آفاق
غریو اردوانان، اردشیران؛
نه نام از دین، نه از دانش نشان بود
که بنگاه تمدن بود ایران؛
هنوزش ناظران ذوق و صنعت
نظر بر منظرند از بینظیران؛
همان عرصهست این شطرنگ مرموز
که شاهان مات کردهست و وزیران؛
زنان را گو نیامد سرفرازی
از این پا در هوایان، سر به زیران؛
یکی نسل جوان باید که زایند
به مهد شیرخواری، شیرگیران؛
به خار و خشت و خارا پرورانده
نه در دامان پیراهن حریران؛
سلحشوران، سواران، جنگجویان
درنده خنجران، دوزنده تیران؛
سر از شور وطن جوشنده کانون
دل از کین عدو سوزنده نیران؛
سهیقدّان، رشادت را گواهان
سیه چشمان، سعادت را بشیران؛
به کف در تیرگیهای سیاست
چراغ فکرت روشنضمیران؛
یکی جنبش پدید آید اساسی
در این کشور مدارش با مدیران؛
در آن هنگامه همکاری کند گرم
به شمشیر یلان، کلک دبیران؛
گروهی ناگزیر از دار باشند
که بودند از خیانت ناگزیران؛
گرسنه عید قربان گیرد آن روز
به قربانگاه خونخواران و سیران؛
خوشا پیکار جانبازان میهن
در آغوش عروس فتح میران؛
گرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندم نقش؟ ایــــران!
#شهریار #ایران
@AdabSar
⛰⛰⛰⛰
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@AdabSar
دوباره میسازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم،
اگر چه با استخوان خویش!
دوباره میبویم از تو گُل
به میل نسل جوان تو،
دوباره میشویَم از تو خون
به سیل اشک روان خویش!
دوباره، یک روز آشنا
سیاهی از خانه میرود،
به شعر خود رنگ میزنم
ز آبی آسمان خویش!
اگر چه سد(صد) ساله مردهام
به گور خود خواهم ایستاد،
که بردَرَم قلب اهرمن
ز نعرهی آنچنان خویش!
کسی که «عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف،
چو کوه میبخشدم شکوه
به عرصهی امتحان خویش!
اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز میکنم
کنار نوباوگان خویش!
حدیث حبالوطن ز شوق
بدان روش ساز میکنم،
که جان شود هر کلام دل
چو برگشایم دهان خویش!
هنوز در سینه آتشی
بجاست کز تاب شعلهاش،
گمان ندارم به کاهشی
ز گرمی دمان خویش!
دوباره میبخشیام توان
اگر چه شعرم به خون نشست،
دوباره میسازمت به جان
اگر چه بیش از توان خویش!
#سیمین_بهبهانی
#ایران #وطن
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@AdabSar
دوباره میسازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم،
اگر چه با استخوان خویش!
دوباره میبویم از تو گُل
به میل نسل جوان تو،
دوباره میشویَم از تو خون
به سیل اشک روان خویش!
دوباره، یک روز آشنا
سیاهی از خانه میرود،
به شعر خود رنگ میزنم
ز آبی آسمان خویش!
اگر چه سد(صد) ساله مردهام
به گور خود خواهم ایستاد،
که بردَرَم قلب اهرمن
ز نعرهی آنچنان خویش!
کسی که «عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف،
چو کوه میبخشدم شکوه
به عرصهی امتحان خویش!
اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز میکنم
کنار نوباوگان خویش!
حدیث حبالوطن ز شوق
بدان روش ساز میکنم،
که جان شود هر کلام دل
چو برگشایم دهان خویش!
هنوز در سینه آتشی
بجاست کز تاب شعلهاش،
گمان ندارم به کاهشی
ز گرمی دمان خویش!
دوباره میبخشیام توان
اگر چه شعرم به خون نشست،
دوباره میسازمت به جان
اگر چه بیش از توان خویش!
#سیمین_بهبهانی
#ایران #وطن
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
Forwarded from ادبسار
⛰⛰⛰⛰
@AdabSar
🌻 شور وطن 🌻
پیام من به گردان و دلیران
جوانان و جوانمردان ایران؛
یکی غریدنم باید که چون رعد
کند آشفته خواب نرّهشیران؛
نه شیران را سزد گردن نهادن
به زنجیر اسارت چون اسیران؛
اسیران را چه رویایی است شیرین
مجال حکم راندن بر امیران؛
چه ناز و نخوت از دانش فروشند
خود از سرمایهی دانش، فقیران؛
کجا قومیتی ماقبل تاریخ
بود محتاج قيْم چون صغیران!
به گوش ابر گوید تختجمشید
هنوز افسانهی کیوان سریران؛
هنوزش انعکاس افتد در آفاق
غریو اردوانان، اردشیران؛
نه نام از دین، نه از دانش نشان بود
که بنگاه تمدن بود ایران؛
هنوزش ناظران ذوق و صنعت
نظر بر منظرند از بینظیران؛
همان عرصهست این شطرنگ مرموز
که شاهان مات کردهست و وزیران؛
زنان را گو نیامد سرفرازی
از این پا در هوایان، سر به زیران؛
یکی نسل جوان باید که زایند
به مهد شیرخواری، شیرگیران؛
به خار و خشت و خارا پرورانده
نه در دامان پیراهن حریران؛
سلحشوران، سواران، جنگجویان
درنده خنجران، دوزنده تیران؛
سر از شور وطن جوشنده کانون
دل از کین عدو سوزنده نیران؛
سهیقدّان، رشادت را گواهان
سیه چشمان، سعادت را بشیران؛
به کف در تیرگیهای سیاست
چراغ فکرت روشنضمیران؛
یکی جنبش پدید آید اساسی
در این کشور مدارش با مدیران؛
در آن هنگامه همکاری کند گرم
به شمشیر یلان، کلک دبیران؛
گروهی ناگزیر از دار باشند
که بودند از خیانت ناگزیران؛
گرسنه عید قربان گیرد آن روز
به قربانگاه خونخواران و سیران؛
خوشا پیکار جانبازان میهن
در آغوش عروس فتح میران؛
گرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندم نقش؟ ایــــران!
#شهریار #ایران
@AdabSar
⛰⛰⛰⛰
@AdabSar
🌻 شور وطن 🌻
پیام من به گردان و دلیران
جوانان و جوانمردان ایران؛
یکی غریدنم باید که چون رعد
کند آشفته خواب نرّهشیران؛
نه شیران را سزد گردن نهادن
به زنجیر اسارت چون اسیران؛
اسیران را چه رویایی است شیرین
مجال حکم راندن بر امیران؛
چه ناز و نخوت از دانش فروشند
خود از سرمایهی دانش، فقیران؛
کجا قومیتی ماقبل تاریخ
بود محتاج قيْم چون صغیران!
به گوش ابر گوید تختجمشید
هنوز افسانهی کیوان سریران؛
هنوزش انعکاس افتد در آفاق
غریو اردوانان، اردشیران؛
نه نام از دین، نه از دانش نشان بود
که بنگاه تمدن بود ایران؛
هنوزش ناظران ذوق و صنعت
نظر بر منظرند از بینظیران؛
همان عرصهست این شطرنگ مرموز
که شاهان مات کردهست و وزیران؛
زنان را گو نیامد سرفرازی
از این پا در هوایان، سر به زیران؛
یکی نسل جوان باید که زایند
به مهد شیرخواری، شیرگیران؛
به خار و خشت و خارا پرورانده
نه در دامان پیراهن حریران؛
سلحشوران، سواران، جنگجویان
درنده خنجران، دوزنده تیران؛
سر از شور وطن جوشنده کانون
دل از کین عدو سوزنده نیران؛
سهیقدّان، رشادت را گواهان
سیه چشمان، سعادت را بشیران؛
به کف در تیرگیهای سیاست
چراغ فکرت روشنضمیران؛
یکی جنبش پدید آید اساسی
در این کشور مدارش با مدیران؛
در آن هنگامه همکاری کند گرم
به شمشیر یلان، کلک دبیران؛
گروهی ناگزیر از دار باشند
که بودند از خیانت ناگزیران؛
گرسنه عید قربان گیرد آن روز
به قربانگاه خونخواران و سیران؛
خوشا پیکار جانبازان میهن
در آغوش عروس فتح میران؛
گرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندم نقش؟ ایــــران!
#شهریار #ایران
@AdabSar
⛰⛰⛰⛰
🍂🌿 برابر پارسی چند واژهی بیگانه به پیشنهاد یک هَـموَند:
#رسم #سنت = کیش، آیین، روش
#عینک = آیینیک، آیینه، آبگینه، شیشه، چشمک
#سقا = آببَر، آبرتار
#وان_حمام = آبسنگ
#حوض = آبوَند
#موج = آبشوران(یکی از نامهای دریای کاسپی)
#موج_بلند = آبکوهه، کوهآب
#میراب = آبکار
#حریص #طماع = آز کامه
#زیرا = ارا
#ایران یا سرزمین ایر، آران، الان، آلانیا، آلبان، ایرلند = اران
#غروب خورشید، غروبگاه = آدواره*
#برق #الکتریسیته = آرتَجَک
#صورت_حساب_مالیاتی = بُنیچِه
#شجره_نامه = بُنزاد
#سندساز #جاعل = ترفندتراش، لافباز، دروغباف
#واریس = پاغُره
#مجلس_ختم = پارسِه، پُرسِه
#تطهیر (پاککردن)چیزی هنگام خواندن نیایش، آداب پاکی و بی پلشتی = پادیاوه**(پاکی و بی پلشتی در دین زرتشت)
#رقاص #رقصنده = پاکوب
#شلوار = پایجامک، پیجامه، پیژامه، لباسخواب
#ابراهیم = پراهام، فراهیم***(نامی است پارسی که سپس به تازی ابراهیم یا ابراهام خوانده شد)
#عصا = دستوار
#محصول = دستیاب
#موفق = پیروز
#حوله #هوله = رومال
✍ پینوشت ادبسار:
* بهگمان، درستٍ این واژه «ایوار» یا «ایواره» است.
** بهگمان، درستِ این واژه «پادیاوی» است.
*** نام پسرانهی «پرهام» با ابراهیم همریشه است.
فرستنده: izadeh
🪁 @AdabSar
#رسم #سنت = کیش، آیین، روش
#عینک = آیینیک، آیینه، آبگینه، شیشه، چشمک
#سقا = آببَر، آبرتار
#وان_حمام = آبسنگ
#حوض = آبوَند
#موج = آبشوران(یکی از نامهای دریای کاسپی)
#موج_بلند = آبکوهه، کوهآب
#میراب = آبکار
#حریص #طماع = آز کامه
#زیرا = ارا
#ایران یا سرزمین ایر، آران، الان، آلانیا، آلبان، ایرلند = اران
#غروب خورشید، غروبگاه = آدواره*
#برق #الکتریسیته = آرتَجَک
#صورت_حساب_مالیاتی = بُنیچِه
#شجره_نامه = بُنزاد
#سندساز #جاعل = ترفندتراش، لافباز، دروغباف
#واریس = پاغُره
#مجلس_ختم = پارسِه، پُرسِه
#تطهیر (پاککردن)چیزی هنگام خواندن نیایش، آداب پاکی و بی پلشتی = پادیاوه**(پاکی و بی پلشتی در دین زرتشت)
#رقاص #رقصنده = پاکوب
#شلوار = پایجامک، پیجامه، پیژامه، لباسخواب
#ابراهیم = پراهام، فراهیم***(نامی است پارسی که سپس به تازی ابراهیم یا ابراهام خوانده شد)
#عصا = دستوار
#محصول = دستیاب
#موفق = پیروز
#حوله #هوله = رومال
✍ پینوشت ادبسار:
* بهگمان، درستٍ این واژه «ایوار» یا «ایواره» است.
** بهگمان، درستِ این واژه «پادیاوی» است.
*** نام پسرانهی «پرهام» با ابراهیم همریشه است.
فرستنده: izadeh
🪁 @AdabSar