☕️🕯💋🍷
@AdabSar
کجایی دختر کافه؟ بیاور زود چایت را
میان سینهی نقره دو فنجان طلایت را
رها کن مشتریها را، بیا بنشین کنار من
بگردان آن نگاه سرکش و بیاعتنایت را
در از تو قفل کن بنویس پشت شیشه تعطیل است
خودم پُر میکنم جای غریب و آشنایت را
هلو و سیب و نعناع را رها کن، لب بده لطفن
تعارف کن کمی قلیان طعم بوسههایت را
خمار خمرهی چشم توام پیکی لبالب کن
بزن برهم دو پلک شوخ و شنگ و دلربایت را
میایی میروی بره! خرامانی و بازیگوش
نمیبینی مگر گرگی زده زل ساق پایت را؟
بیاور نان داغ گردنت را و به همراهش
بده بیپُرسوجو پُرسی کباب جوجههایت را
سماور جوش و قوری پ،ُر بخار و منقلت غوغا
نمایان کردی از بس آتش سرخ حنایت را
بزن بر قوس شهرآشوب خود هاشور رقصا رقص
پریشانتر کن آن موهای بر شانه رهایت را
چرا با من غریبی میکنی؟ ای من فدای تو
به "تو" تبدیل کن عشقم پس از اینها "شما"یت را
ندارد سود لجبازی، خودت را خسته کمتر کن
به من تسلیم کن آغوش بیچون و چرایت را
هر آنچه از تو گفتم لفظ بازی در تغزل بود
وگرنه هیچکس جز من ندیده محتوایت را!
#شهراد_ميدری
#شعر_ایران
@AdabSar
🏕⛺️💋⛔️
@AdabSar
کجایی دختر کافه؟ بیاور زود چایت را
میان سینهی نقره دو فنجان طلایت را
رها کن مشتریها را، بیا بنشین کنار من
بگردان آن نگاه سرکش و بیاعتنایت را
در از تو قفل کن بنویس پشت شیشه تعطیل است
خودم پُر میکنم جای غریب و آشنایت را
هلو و سیب و نعناع را رها کن، لب بده لطفن
تعارف کن کمی قلیان طعم بوسههایت را
خمار خمرهی چشم توام پیکی لبالب کن
بزن برهم دو پلک شوخ و شنگ و دلربایت را
میایی میروی بره! خرامانی و بازیگوش
نمیبینی مگر گرگی زده زل ساق پایت را؟
بیاور نان داغ گردنت را و به همراهش
بده بیپُرسوجو پُرسی کباب جوجههایت را
سماور جوش و قوری پ،ُر بخار و منقلت غوغا
نمایان کردی از بس آتش سرخ حنایت را
بزن بر قوس شهرآشوب خود هاشور رقصا رقص
پریشانتر کن آن موهای بر شانه رهایت را
چرا با من غریبی میکنی؟ ای من فدای تو
به "تو" تبدیل کن عشقم پس از اینها "شما"یت را
ندارد سود لجبازی، خودت را خسته کمتر کن
به من تسلیم کن آغوش بیچون و چرایت را
هر آنچه از تو گفتم لفظ بازی در تغزل بود
وگرنه هیچکس جز من ندیده محتوایت را!
#شهراد_ميدری
#شعر_ایران
@AdabSar
🏕⛺️💋⛔️
🌾🌿🌱🍃
goo.gl/E6sBK1
دامنه برفی به لبِ چشمهسار
کبک خرامان بهار اینهمه؟
خنده نکن ناز نکن گل نچین
وسوسه کردن به شکار اینهمه؟
اسب سپید قد و بالا بلور!
یال به توفان زدهی شوق و شور!
سرکش و طغیانگر و مست غرور!
دلبری از ایل و تبار اینهمه؟
طاق زده نصف جهان کاشیات،
فرشچیان خیره به نقاشیات
سرمه کشیدی به طلا پاشیات
آینه و نقش و نگار اینهمه؟
گرمی پرشور بغل؛ وای من!
نابترین بیت غزل؛ وای من!
از لب تو باز عسل... وای من!
کوزهی پُرشهد انار اینهمه؟
مست هیاهوی شرابم نکن
یخ نشکن در من و آبم نکن
راه نرو باز خرابم نکن
هر قدمت زلزلهوار اینهمه؟
هی نرو این راه سرازیر را
حرص نده ماشهی ده تیر را
باز هوایی نکن این شیر را
آهو و در فکر فرار اینهمه؟
با گله در خواب چه گفتی به من؟
شب، شب مهتاب چه گفتی به من؟
با تب و با تاب چه گفتی به من؟
عاشقی و داد و هوار اینهمه؟!
صبح کسی گفت چهها کردهای
با غزلت شور بپا کردهای
باغِ پر از گل که سدا(صدا) کردهای
اول پاییز و بهار اینهمه؟
#شهراد_ميدری
#فرشچیان
@AdabSar
🌱🌿🍃🌾
goo.gl/E6sBK1
دامنه برفی به لبِ چشمهسار
کبک خرامان بهار اینهمه؟
خنده نکن ناز نکن گل نچین
وسوسه کردن به شکار اینهمه؟
اسب سپید قد و بالا بلور!
یال به توفان زدهی شوق و شور!
سرکش و طغیانگر و مست غرور!
دلبری از ایل و تبار اینهمه؟
طاق زده نصف جهان کاشیات،
فرشچیان خیره به نقاشیات
سرمه کشیدی به طلا پاشیات
آینه و نقش و نگار اینهمه؟
گرمی پرشور بغل؛ وای من!
نابترین بیت غزل؛ وای من!
از لب تو باز عسل... وای من!
کوزهی پُرشهد انار اینهمه؟
مست هیاهوی شرابم نکن
یخ نشکن در من و آبم نکن
راه نرو باز خرابم نکن
هر قدمت زلزلهوار اینهمه؟
هی نرو این راه سرازیر را
حرص نده ماشهی ده تیر را
باز هوایی نکن این شیر را
آهو و در فکر فرار اینهمه؟
با گله در خواب چه گفتی به من؟
شب، شب مهتاب چه گفتی به من؟
با تب و با تاب چه گفتی به من؟
عاشقی و داد و هوار اینهمه؟!
صبح کسی گفت چهها کردهای
با غزلت شور بپا کردهای
باغِ پر از گل که سدا(صدا) کردهای
اول پاییز و بهار اینهمه؟
#شهراد_ميدری
#فرشچیان
@AdabSar
🌱🌿🍃🌾