🔷🔶🔹🔸
goo.gl/YYtMw2
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که امدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده ...ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
#شعر_ایران
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
goo.gl/YYtMw2
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که امدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده ...ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
#شعر_ایران
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar
باچتر آبیات به خیابان که آمدی
حتمن بگو به ابر، به باران، که آمدی
نمنم بیا به سمت قراری که در من است
از امتداد خیس درختان که آمدی!
امروز روز خوب من و روز خوب توست
با خندهروییات بنمایان که آمدی
فوارههای یخزده یکباره وا شدند
تا خورد بر مشام زمستان که آمدی
شب مانده بود و هیبتی از ناگهان تو
مانند ماه تا لب ایوان که آمدی
زیبایی رهاشده در شعرهای من!
شعرم رسیده بود به پایان که آمدی
پیش از شما خلاصه بگویم ـ ادامهام
نه احتمال داشت نه امکان، که آمدی
گنجشگها ورود تو را جار میزنند
آه ای بهار گمشده... ای آنکه آمدی!
#فرهاد_صفریان
@AdabSar