Amir Taheri امیر طاهری
7.76K subscribers
4.22K photos
2.79K videos
1 file
3.64K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
از میانه‌های دهه ۱۳۳۰ به بعد، ایران در ردیف کشورهایی که می‌توان گفت صنعت سینما دارند، قرار می‌گیرد، با تولید ۳۰ تا ۴۰ فیلم بلند در سال؛ رقمی که در سال ۱۳۵۶ به ۹۰ می‌رسد. به طور کلی سینمای ایران در طی چهار دهه نزدیک به ۱۳۰۰ فیلم تهیه کرد. در آن سال، ایران به‌عنوان یکی از کشورهای بزرگ تولید کننده فیلم‌های سینمایی از دید یونسکو مقام خود را تثبیت کرد.

با قرار گرفتن در آن مقام، ایران در نقش میزبان فستیوال فیلم تهران موردتوجه جهانی قرار گرفت. آن فستیوال با دبیرکلی هژیر داریوش، موفق شد بسیاری از کارگردانان و هنرپیشگان زن و مرد جهان را به پایتخت ایران بکشاند. مقصودلو از قول بعضی از آن شخصیت‌ها، فستیوال فیلم تهران را یکی از چهار فستیوال فیلم جهان در آن زمان می‌خواند.

بیشتر بخوانید

یک تصادف ساده: بین تراژدی و دریغا

ایران: پولارویدهای یک سفر

ایران: لولیتا و شهرآشوب و گزینه هفتم
سینمای ایران مانند هنر هفتم در دیگر کشورها، ستاره‌ساز نیز بود. دلکش، خواننده نامدار، و حسین دانشور با فیلم‌های «شرمسار» و «مستی عشق» در سراسر ایران شناخته شدند. اما در سال‌های بعد، ستارگانی بس درخشان‌تر در آسمان سینمای ایران ظاهر شدند: ناصر ملک‌مطیعی، ایرن، فردین، فخری خوروش، بهروز وثوقی، مجید محسنی، ویدا قهرمانی، تهمینه، ژاله محتشم و... .

یک نکته جالب این است که صنعت سینمای ایران با ابتکار فردی و سرمایه خصوصی، در چارچوب اقتصاد بازاربنیان شکل گرفت. در نخستین سال‌های این صنعت، دولت ایران حتی حقوق کارمندان خود را به‌سختی می‌پرداخت، چه رسد به اینکه در هنر هفتم سرمایه‌گذاری کند. این واقعیت که دولت قوانین و مقررات و دم‌ودستگاهی برای کنترل یا سانسور نیز نداشت، کمک کرد که سینمای ایران در نخستین دهه‌های پیدایش، بر اساس خواست بازار یعنی علاقه تماشاگران شکل بگیرد. نتیجه این روش تولید فیلم‌هایی بود که بعدها، گروهی از روشنفکران غرب‌دیده ما با اصطلاح «فیلمفارسی» تحقیر می‌کردند.

مقصودلو دوئل این روشنفکران به رهبری هوشنگ کاووسی و سازندگان «فیلمفارسی» به رهبری اسماعیل کوشان را مانند صحنه‌ای از «دوئل در اوکی‌کرال» ترسیم می‌کند و آن را فاجعه‌ای برای صنعت سینمای ایران می‌نمایاند. آیا اگر کاووسی که تحصیل‌کرده مدرسه عالی سینمای فرانسه بود و کوشان که نبض تماشاگر ایرانی را می‌شناخت، با هم کار کرده بودند، سینمای بهتری نمی‌داشتیم؟

با پولدار شدن دولت از سال‌های ۱۳۴۰ به بعد، زمینه برای ساختن فیلم‌هایی که مقصودلو با عنوان «هنری» عرضه می‌کند، باز شد. پول دولت را می‌توان بدون توجه به زیان احتمالی، سرمایه‌گذاری کرد. این پول را وزارت فرهنگ و هنر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سرانجام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران خرج می‌کنند. نتیجه کار ساختن ده‌ها فیلم بلند و کوتاهی است که در مجموع سودآور نیستند، اما بعضی فیلم‌های «هنری» یا فستیوال‌پسند از جمله «گاو»، «پستچی»، «شازده احتجاب» و «یک اتفاق ساده» را در بر می‌گیرند. موج نو سینمای ایران که در واقع با پول دولت شکل گرفت و رشد کرد، توانست صنعت سینمای ما را در بزرگ‌ترین فستیوال‌های جهانی، زیر نورافکن قرار دهد.

دو شاخه شدن صنعت سینمای ما نتایج پیش‌بینی‌نشده‌ای داشت. فیلم‌های «فیلمفارسی» یا «ابتذالات» به گفته کاووسی، می‌کوشید تا با ایجاد محیطی کم‌وبیش شاد و روحیه‌ای مثبت، ایرانیان را از این شعر شهریار دور کند: «آری موسیقی ما غم فزاست- هرچه غم‌افزا بود، از آن ماست!» در همان حال آن فیلم‌ها با بردن دوربین در روستاها، شهرنشینان را با واقعیات، دغدغه‌ها و آرزوهای ایران درونی‌ــ یک ایران کمتردیده‌شده‌ــ آشنا می‌کردند. از سوی دیگر، روستاییان ما نیز با دیدن این فیلم‌ها، با تصویری از شهرهایی که هرگز ندیده بودند و شاید هرگز نخواهند دید، روبرو می‌شدند. بدین‌سان «فیلمفارسی» نقش بزرگی در تقویت روحیه جمعی ملی ایرانیان بازی می‌کرد که آشنایی با لهجه‌های گوناگون، شنیدن موسیقی‌های متفاوت محلی، رقص‌های فولکلور و قهرمان‌سازی‌های کلاسیک را در برمی‌گرفت.

فیلم‌های «هنری» ما، برعکس، البته به خرج دولت، انتقاد آشکار یا تلویحی از وضع موجود را هدف قرار می‌دادند. در بعضی فیلم‌ها، کار حتی به سیاه‌نمایی و القای یاس و خشم می‌رسید. تردید نیست که در آن دوران، مانند هر دوران در هر جامعه، موارد انتقاد‌پذیر بسیار بود. سینمای هالیوود نیز لااقل پیش از فاجعه مک‌کارتیسم، بخشی از تولید خود را به فیلم‌هایی اختصاص می‌داد که هدف اصلی‌شان انتقاد گاه کوبنده از وضع موجود بود. تفاوت میان هالیوود و سینمای ایران در این بود که اولی حتی در ساختن فیلم‌های «هنری»، بازار را فراموش نمی‌کرد، در حالی که دومی با اتکا به پول دولتی، توجهی چندان به گیشه فروش بلیت نداشت.


@AmirTaheri4
👍113
آنچه معجزه‌آسا به نظر می‌رسد، این است که بعضی فیلم‌های «هنری» ایرانی سرانجام سهمی از بازار نیز به دست آوردند. واقعیتی که نشانه شکل گرفتن تماشاچی تازه‌ای بود که هم، مانند نویسنده این مقاله، از «فیلمفارسی» ساموئل خاچیکیان و مجید محسنی و پرویز خطیبی لذت می‌برد و هم از فیلم‌های سهراب شهیدثالث، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، بهمن فرمان آرا، امیر نادری و... .

سینما شاید تنها هنری بود که در همه سطوح جامعه ایرانی حضور پیدا کرده بود؛ جامعه‌ای که با سرعتی به‌راستی شگفت‌آور، می‌کوشید تا با حفظ هویت خویش، تغییر کند.

نخستین باشگاه‌های سینمایی یا سینه‌کلوب‌ها در سال‌های ۱۳۳۰ شکل گرفتند و در دهه بعد، به همت کسانی چون هوشنگ کاووسی، سیامک پورزند و منوچهر اطمینانی یا ترتیب برنامه‌های ویژه معرفی کارگردانان بزرگ یا سینمای یک کشور‌ــ مثلا فرانسه‌ــ نقش بزرگی در توسعه دانش سینمایی ایرانیان بازی کردند.

حضور مقامات برجسته کشور از جمله محمدرضاشاه و شهبانو فرح، نخست‌وزیر، امیرعباس هویدا و حتی بعضی مقامات نظامی مانند سرلشکر جهانبانی در افتتاح فیلم‌های ویژه ایرانی یا خارجی در سینماهای عمومی یا در فستیوال‌ها، هویت سینما را به‌عنوان هنری فرای طبقات اجتماعی و سیاسی تایید می‌کرد.

مقصودلو که خود یکی از بهترین منتقدان سینمایی ایران است، همچنین از ظهور مجلات ویژه سینما یاد می‌کند (خود او سال‌ها سردبیر یکی از آن مجلات بود). به‌عنوان یک خواننده آن مجلات که در سال‌های موردبحث با مجلات سینمایی آمریکایی و فرانسوی نیز آشنا بود، می‌توانم بگویم که نویسندگان سینمایی ما در آن زمان در بالاترین سطح نقد سینمایی قرار داشتند. کسانی مانند هوشنگ کاووسی، پرویز دوایی‌فرد، رابرت اکهارت، مردوک الخاص، طغرل افشار، شین ناظریان، شمیم بهار و هژیر داریوش. (شاید بتوان از مقصودلو خواست که در کتابی دیگر، به معرفی نقد سینمایی آن زمان به‌عنوان بخشی مهم از روزنامه‌نگاری ایرانی بپردازد، با توجه به این واقعیت که نقد فیلم از محدودیت‌هایی که نقد سیاسی یا اجتماعی در آن زمان داشت، فارغ بود)

مقصودلو در شش دهه از عمری که با عشق به سینما سپری کرده است‌ــ که امیدواریم درازتر هم بشود‌ــ در نقش نقدنویس، تهیه‌کننده، کارگردان فیلم‌های بلند، مستندساز و عضو ژوری ده‌ها فستیوال جهانی ظاهر شده است. کتاب «۵۵ سال و ۸۵ فستیوال» او نخستین گزارش کامل از حضور او در جشنواره‌های جهانی است، با این مزیت که در بسیاری از آن جشنواره‌ها، تاکید او بر حضور فیلم‌های ایرانی بود. فیلم‌های ایرانی از سال‌های ۱۳۴۰ به کائنات جشنواره‌ها راه یافتند و خیلی زود توانستند سهمی از جوایز را به دست آورند.

پس از به قدرت رسیدن آیت‌الله روح‌الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۷، نظام نوبنیاد کوشید تا با تکیه بر تصویرستیزی اسلام، صنعت سینما را از بین ببرد، اما به‌زودی دریافت که اقدام شتاب‌زده در آن زمینه خشم عمومی را برخواهد انگیخت. در نتیجه، تصمیم گرفته شد که ساختن فیلم، پس از یک توقف کوتاه، از سر گرفته شود، اما تقریبا تمامی ستارگان سینمای ایران و تعدادی از نویسندگان سناریو و کارگردانان ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر شدند. از سوی دیگر، یک نظام غلاظ و شداد سانسور و جواز دادن شکل گرفت، با این هدف که سینما در چارچوب وسیله‌ای برای تبلیغ ایدئولوژی التقاطی جمهوری اسلامی محدود شود.

با این حال مقصودلو نشان می‌دهد که هنر هفتم به‌آسانی قابل‌کنترل نیست. فیلمسازان واقعی حتی در نظام‌هایی مانند رایش سوم در آلمان نازی و روسیه استالین و کشورهای بلوک شرق همواره توانستند آثار باارزشی را از زیر تیغ سانسور رد کنند. در ایران نیز، فیلمسازانی چون نادری، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی و جعفر پناهی هم برای مدتی در داخل ایران و سپس در تبعید، قابلیت هنر هفتم را در مبارزه با ایدئولوژی‌های تمامیت‌خواه نشان داده‌اند.

با خواندن دو کتاب مقصودلو، یک پرسش در ذهنم شکل گرفت: چرا فیلمسازان ما از گنجینه ادبیات فارسی برای نوشتن سناریو بهره نگرفته‌اند. شاهنامه می‌تواند آغازگر ده‌ها فیلم باشد. نظامی در هفت‌پیکر در واقع شاعری است که سناریو می‌نویسد. حتی داستان‌های به اصطلاح عامیانه ما‌ــ امیر ارسلان نامدار، حسین کرد شبستری، مهتر نسیم عیار و البته هزارویکشب‌ــ منابع جالبی برای سناریو هستند. دکتر کاووسی تنها فیلم خود، «۱۷ روز به اعدام»، را با استفاده از رمان پلیسی کرنل وولریچ، نویسنده آمریکایی ساخت. در همان زمان، رمان‌های نویسندگان خودمان مانند محمد حجازی، علی دشتی، جواد فاضل، حمزه سردادور، ر. اعتمادی، صدرالدین الهی و امیر عشیری همانند «فیلمفارسی» موردتحقیر قرار می‌گرفتند.


@AmirTaheri4
👍94
آن بیزاری از خویش امروز به شکل دیگری جلوه می‌کند. بعضی فیلمسازان ما در واقع برای فستیوال‌های خارجی فیلم می‌سازند. در حالی که فیلم‌هایی که اکنون در ایران روی پرده می‌روند، نمی‌توانند رابطه‌ای را که لازم است، با توده وسیع تماشاچیان برقرار کنند. کاهش تعداد سینماها در ایران همراه با بسته شدن ده‌ها سینما در سراسر کشور، دورانی از رکود در صنعت سینمای ما را اعلام می‌کند؛ رکودی که ناشی از اختناق فراگیر و دشمنی حکمرانان با هنرمندان واقعی است.

با این حال مقصودلو با دید هموار مثبت خود، اطمینان می‌دهد که سینمای ایران می‌تواند ریشه‌های تاریخی خود را حفظ کند، به امید آینده‌ای که در آن، بتوان از نو رشد کرد: تا ریشه در آب است!

https://www.independentpersian.com/node/417960/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86


@AmirTaheri4
👍194🔥1
تداوم غیبت «حاکم» در دفترچه ۲

اگرچه «تیم» هنوز چیزی منتشر نکرده، بگذارید پیشاپیش با استفاده از قدرت‌های غیبی که داریم بگوییم که عیب و ایراد این نسخه بروزشده از فحشای اکتیویستی سابق چیست؛ شاید بهره‌ای برده، تغییراتی واقعی ایجاد کنند که در نتیجه موضع ما را در انتقاد تضعیف کند. انصاف نیست که صد-فی‌صد حقیقت با منتقدان باشد. این خلاف ایده شاهی آرمانی است که بر اساسِ آن «شاه همواره در جبهه حق می‌ایستد.»

صدور احکام در هر دفترچه‌ای، وقتی مابِه‌اِزایی در عالَمِ واقعیّت خواهد داشت، که از منبع اقتدار صادر شده باشد. یعنی فارغ ازین‌که داخل جزوه چه گفته می‌شود، در عالم واقع، نخست باید تکلیف این ابهام روشن شده باشد که «حاکم کیست؟» تا بعد امکان صدور احکامی مردمی یا ضدّ مردمی توسّط حاکم فراهم شود. حاکم پیش از کسب یا غصبِ قدرت، نمی‌تواند آن‌چه را که فردا-روز در عمل پیاده نمی‌کند، پیشاپیش در رویا یا کابوس خود تاویل کند. کسی که خیالِ حکومت دارد (نه آن‌که حاکم باشد)، در مقامِ نوشتن دستورالعملی نیست که در وقتِ اضطراری از سوی حاکمی صادر خواهد شد، که قصد داریم قدرت را از وی برباییم! این خامنه‌ای است که می‌تواند برای حفظ قدرت دفترچه اضطرار بنویسد، نه حزب خیزش نوفدیدی که در پی کسب آن است: «حاکم کسی است که در وضع اضطراری حکم می‌کند» و حاکم فعلاً ج‌ا است. پس اوّل باید مشخّص شود که چگونه قرار است حکومت از خامنه‌ای به حزب خیزش تفویض شود، و بعد برای حفظ آن، احکامی صادر شود. برای نمونه، بین رضاشاه و سیّدضیاء رقابت شدیدی در جریان بود بر سر این‌که «چه‌کسی کودتا کرده؟» تا این‌که رضاشاه گفت: «حُکم می‌کنم...!» منبع اقتدار این حاکم ارتشی بود که زیر فرمان رضاشاه نشان می‌داد که «حاکم اوست!».

دفترچه ۱ بر مبنای تزِ بی‌عارِ «اف۳۵ از بالا، قیام از پایین»، خیال می‌کرد که عامل خارجی می‌تواند در نقش تاج‌بخش، حاکمیّت را به «تیم» ِ رهبر انقلاب تفویض کند. در عمل امّا سرکنگبین فزود و در نتیجه، عاملیّت مردمی سال‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ را به رکود ملّی سال اخیر تبدیل کرد. علّت آن بود که تکلیفِ «حاکم کیست؟» پیشتر در قانون اساسی مشروطه روشن شده بود: «[نهاد] سلطنت (حاکمیّت) ودیعه‌ای است که به موهبت الهی از طرف ملّت به شخص پادشاه مفوّض شده» امّا دفترچه از آن‌جا که در عناد به میراث مشروطیّت نوشته شده بود، مطلقه‌تر از متجاسرین ۵۷ کوشید تا بر مبنای رسالت اکتیویستی موجود، این حکم را بشکند و حکم خود را جایگزین کند. نتیجه، این شد که ملّت ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ با از دست دادن عاملیّت خود زیر بمباران‌های اف‌۳۵ و دفترچه نوفدیدی، خود را حاکم نبیند و نه شاهی را به‌عنوان حاکم موجود ببیند. یعنی چه؟

در قانون اساسی مشروطه، تکلیف این‌که «حاکم کیست؟» روشن است. در عمل ابهاماتی همواره وجود داشته، که ناشی از دشواری تطبیق سنّت تاریخی حکومت در ایران با مقتضیّات جدید مشروطیّت بوده است. (در واقع هرآن‌ جدالی که پیشتر در حوزه نظر حل نشده بوده، به تقدیر شهروند ایرانی تبدیل می‌شود و عاملیّت را از او می‌ستاند.) قانون اساسی مشروطه در پاسخ به این‌که «حاکم کیست؟» پیرو وضع خاصّ قانون اساسی بلژیک است که در آن هم پیرو سنّت فرانسویِ «حاکمیّت ملّی» حاکم ملّت است و هم شاه را متناظر با نظریّات آلمانی درباره «اُرگان عالی» شاه را نیز دخیل در حاکمیّت می‌داند. این نسخه خاص برخلاف وضع بریتانیا که در آن پارلمان حاکم است، یا دیگر نقاط اروپا، شباهت‌هایی با دقائق تاریخی مشروطیّت در ایران دارد. نوبتی که تصمیم گرفته می‌شود شاه از حاکم مطلقِ ظل‌الله به شاهِ محدود قانونی تبدیل شود.

بنابراین، نخستین اقدامی که در دفترچه ۲ باید انجام شود، این است که تکلیفِ «حاکم» را روشن کند. «حزب خیزش» و «رهبر انقلاب»، برای ملّت ایران معنایی جز «فقدان وجود حاکم» ندارند. چون بر مبنای تنها وضع قانون مبتنی بر تاسیسِ دولت-ملّت مدرن ایران، «شاه، حاکم است.» در وضع امروز، «تیم»ی که لشکری ندارد و طیراً ابابیلِ اسرائیل هم نتوانسته او را به حکومت برساند، تنها به مردمی می‌تواند اتّکا کند، که چون تکلیف «حاکم کیست؟» توسّط حاکم واقعی (رضاشاه در تبعید) روشن نشده، حاضر به قیامی نیست که می‌تواند آن ودیعه الهی (نهاد سلطنت) را دوباره به شخص شاه مفوّض کند. چون در آن دفترچه شاهی وجود ندارد! حزب خیزش و رهبر انقلاب و هزار یاوه دیگر موجود است.

پس، اوّلین اقدامِ حزبِ خیزش، این است که مبنای دوگانه حقوقی تفویض حاکمیّت ملّی را به ارگان عالی (شاه) در قانون اساسی مشروطیّت بپذیرد. تنها از طریق موتور حقوقی ماشین قانون اساسی است که نسبت قوا درست درخواهد آمد. سپس به صراحت شاه...

masoudsepanta

@AmirTaheri4
19👏2🤩1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوزاری‌های جهان، متحد شوید!

روزی که در من‌وتو گفتم در برخورد با تاریخ و فرهنگ ایرانی گاهی فرق چندانی نمی‌توان میان مرتضی مطهری و احمد شاملو یافت، به بسیاری از #پنجاه‌وهفتی‌ها و به ویژه به مریدان شاملو برخورد.

آنچه که در نمایش دل به‌هم‌زن زیر می‌بینید، چکیده آرمان‌های #شورش_فرومایگان، یا همان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ است. انقلابی که کنشگرانش می‌خواستند ملت ایران را یا زیر پای امت اسلام و یا در پیشگاه پرولتاریا جهانی قربانی کنند. همه اینان در سرتاسر این ۴۷ سال تنها و تنها ۱۲ روز وطن‌پرست بودند.

#وطن‌پرستان_۱۲روزه
#ابتذال_سرخ‌وسیاه

محسن بنائی

@AmirTaheri4
👌4310🔥1🤬1
گفتگو و اظهارات غیر منتظره امیر طاهری با شهرام همایون
گفتگو و اظهارات غیر منتظره امیر طاهری با شهرام همایون

نسخه صوتی
.

@AmirTaheri4
16🙏5👍1
خرداد ۸۸
کروبی:موسوی،من وامثال ماکه سرمایه های بزرگ انقلابیم اشکالمان درینست بایدمیایستادیم وپایداری تاکار باینجاهانکشد
موسوی:همیشه معتقدبوده ام چرخش قدرت ازلوازم نظام جمهوری اسلامیست،بهمین دلیل بهیچ وجه انگیزه نداشتم تاقبل اینکه احساس خطرجدی کردم درصحنه باشم
عکس @pzhpwr141592653

سعید شیطان

@AmirTaheri4
👍182
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده رضا پهلوی:
«تحمیل کردن یک وظیفه‌ی سنتی و سمبلیک (پادشاهی) به یک خانواده (سلطنتی) نقض حقوق بشر آن شخص و خانواده‌ی اوست‌.»
#رضاشاه_روحت_شاد
#جاويدشاه‌

Arash the Archer آرش کمانگیر 🏹👑

ما اگر فقط چند پادشاهی خواه واقعی داشتیم فورن دست به کار میشدن و ترتیبی می دادن که شاهزاده رضا پهلوی به خاطر این صحبت های حرمت شکنانه و خلاف پادشاهی، از ولیعهدی برکنار بشه. این صحبت ها خیانت به پادشاهی موروثی پهلوی و تاریخ ماست.

Diba

@AmirTaheri4
👍275
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بدون تعصب این ویدئو را نگاه کنید. اگر انگلیسی نمیدانید از آشنایی که میداند یاری بگیرید. نظر خود را "فقط" با دیدن کامل ویدئو و تفکر, با ادب و اخلاقیات بنویسید!
بر باور من سیستمی که در آن هرکسی کاندید میشود و انتخابیست, موروثی هم نیست و به سلسله ای هم وابسته نیست, یک جمهوری است نه پادشاهی!

Khosro Fravahar

همین طوره. پادشاهی انتخابی یک ایده من در آوردی مخرب و بدتر از جمهوریه که می تونه به جنگ داخلی هم منجر بشه.
باور شاهزاده غلط و سمیه.
ایشون اگر همچنان بر این عقاید باطل و سمی باشند باید از مقام ولیعهدی بر کنار بشند.
اجازه رشد به چنین باور باطلی، خیانت به ایرانه.
شاهزاده نه برای پادشاهی گویا تربیت شده و نه خودش علاقه ای بهش داره ولی به خودش اجازه می ده بنیانهای ساختاری ایران رو تخریب کنه چون یک گلوبالیست چپگراست؛ نفی‌کننده تاریخ پادشاهی ما!

Diba

@AmirTaheri4
👍29🤔8🕊32
این چیزی که شاهزاده سال‌ها است که به آن باور دارد و پی‌در‌پی در همه جای آورده حتی جمهوری هم نیست! یک بازی بچه‌گانه و خام است! این اندیشه و باور از درون اندیشه چپ پنجاه و هفتی بیرون آمده و یک ساختار-چهارچوب و دستگاه فروپاشی شهربانی و شهرنشینی ایران است! نشست و گرد آوردن تباه‌ترین مردم در گرداگرد خود، همراه شدن با تبه‌کاران ضد ایرانی، ضدیت با قانون و سنت‌های مشروطه… از این‌ باور می‌آید! تعارف کردن با این کردارها، رفتارها و ان‌شاالله گربه است ما را در جایگاه بدتر و بدتر جای خواهد داد!
به باور نادرست شاهزاده، ما ایران را برای شاهزاده نمی‌خواهیم! ما شاهزاده و یا هر جانشین پادشاهی را برای ایران شاهنشاهی تاریخی می‌خواهیم. سری برای تنی بی سر!
دشمنی شاهزاده با ایران جای پنهان‌کاری ندارد زیرا اگر امروز پنهان کنیم با بد یار شده و در پی فریب و نیرنگ زدن به ایران استیم و این نیرنگ، فریب و دروغ، روزگاری مردم را به این سامانه بدبین و گریزان خواهد کرد و هر کفتاری و ددی را در پی شکار این مردم روان خواهد کرد!

Kevin Kaveh Mehr کاوه مهر


@AmirTaheri4
👍215🤬5
M.R.Reza

با تصویب شاهنشاه آریامهر،
فرزند والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی
و والاحضرت منیژه پهلوی-جهانبانی،
بهرام پهلوی نامیده شد.

Iran.Monarchy


@AmirTaheri4
43😁7🤬4🤷‍♂1
24👍5🔥1🕊1
‏غم، شادی، اراده!

بعد از ویدیوی اندوهباری که شاهزاده رضا پهلوی، به بهانه اتشسوزی جنگل‌های هیرکانی منتشر کردن، عده ای چهره اندوهگین ایشان را با عکس‌های اشکبار شاهنشاه اریامهر مقایسه کردند و لایک فراوانی گرفتند!‌ این مقایسه بی‌ربط بود چون شاهزاده قرار بوده است نماد براندازی و خشم مردم باشد اما شاهنشاه آریامهر در حال ترک حاصل عمر و زندگیش بود و این دومی هیچ‌وقت بی‌اشک اصالت ندارد در حالیکه آن اولی با اشک چاره ندارد!

عده ای هم مثل همین توییت پایین، با انشایی طولانیتر و حرف‌های کلیتر، و با مقایسه‌ بین دو عکس پیشین و حاضر شاهزاده ابراز نگرانی کردند که شاهزاده ناراحت است. در اخر هم با ابراز چاپلوسی بی دلیل برای شاهزاده، بدون پرداختن به اشتباهات موجود در نگاه ایشان و تیمشان، انشای خود را به پایان رساندند و لایک های خوبی گرفتند! این عده هم ننوشتند خب حالا که ایشان ناراحت است چه تاثیری بر براندازی دارد یا چگونه به ما در براندازی کمک می کند.

اما همان‌طور که خورشید پشت ابر نمی‌ماند، شادمانی شاهزاده هم پشت این غم پنهان نماند و به فاصله چهار روز دو چهره ای خندان و بی‌غم از ایشان منتشر شد که نشان از پایان غم پیشین ایشان دارد.

اما کیست که نداند که نه آن غم و نه این شادی، هیچکدام پاسخگوی نیاز امروز ایران ما نیست. ما برای بازپسگیری ایرانمان چهره‌ پادشاهی‌خواه و استواری می خواهیم که هیچکدام، البته، در شاهزاده یافت نمی‌شود!

بر خلاف القای چاپلوسان و عبادت‌کنندگانشان، در مبارزه با مافیا و فریب آخوند، نه چهره اندوهناک شاهزاده به کار براندازی می آید و نه چهره خندانشان. آنچه ما بدان نیاز داربم، آن چهره جدی و مصمم رضاشاه بزرگ است که هدفش نجات این خاک از جهل باشد و رساندنش به امنیت و ابادی و نه اجرای حقوق بشر و دموکراسی گلوبالیستی که اسم رمز نابودی ملت‌ها شده است و شاهزاده دنبال می کند!


UTI90lRPll

شاهزاده تو یکی از کتابهاش نوشته بود سلطنت طلبان در دنیای دیگری زندگی میکنند که انجا نظام ایران پادشاهی هست.
فکر میکنم منظورش با همیناست :)

whattthefawz

عبادت‌کنندگان شاهزاده، عنصر زمان رو گم کردند یا صرفن دوست ندارند واقعیت رو ببینند.
اگر کسی خودش رو برانداز می دونه، تمام نگاه و هدفش باید معطوف به جلو رفتن در براندازی باشه. باید زمین واقعیت رو برای ارزیابی مقدار پیشرفت شون مدام پایش کنند.
اگر چنین نگاهی حاکم بود ما شاهد این همه غزل‌سرایی بیربط با چهره اندوهناک شاهزاده، که در واقع نقض غرض براندازیه، نبودیم.

UTI90lRPll

اون غم نبود طرف ساعت ۷ صبح مجبور شده چند دقیقه بشینه پشت دوربین برای همین ناراحت بود که نور صبحگاهی رو برای عکاسی ازدست داده.

derafshekavyan


. آقا شما هر کسی رو تو هر پستی بگذارید و ۴۵ سال نتیجه نگیره طرف باید اخراج بشه.


@AmirTaheri4
👏102👍2🕊1
براندازی جمهوری اسلامی با نسیم!!

Diba

این جماعت عنوان شاه رو به یک سلبریتی تقلیل دادند و دارند با جذب مخاطب،از اینستاگرام و...کسب درآمد میکنند.بزرگوار هم راضی ست که بی پرسش ومسوولیت دوستش داشته باشند!
فردای ایران وپادشاهی و پهلوی هم کوچکترین اهمیتی براشون ندارد.فقط ادعای اون رو دارند.
به ابتذال کشاندن مبارزه خیانت ست
AhouraaM
ما تجربه افراد فاسد و چاپلوس و نادون همه کاره رو‌ در ج.ا داشتیم. مشکلات ج.ا ساختاریه و از اون بالا، از دفتر خود خامنه‌ای به پایین گسترش پیدا کرده.
در ارزیابی وضعیت امروز اردوگاه پادشاهی خواهها هم هر چند در ذات و هدف قابل مقایسه با مافیای جمهوری اسلامی نیست ولی در چرایی لکه های ننگی که در اونجا می بینیم، فساد و جهل، از دفتر خود شاهزاده به اردوگاه پادشاهی خواه تزریق شده و میشه.

UTI90lRPll


اگر با لبخند شاه ج.ا نابود میشه
چه نیازی به مبارزه مردم و بیرون ریختن ما و تشکیل گروه های ۳ تا ۵ نفره و ای ایران خوندن و تعمیر موتور برق همسایه 🤔
لبخند بزنند و نسیم به راه بندازن تا ملاها نیست و نابود بشن
فوتم قبوله

sarbazshah

لبخند شاه، همان نسیمی است که تاریخ را زیر و رو می‌کند


Leila Arya👑
👍136🕊2
اگر گروگان باشم، ساکت میمانم. مجبور نیستم خودزنی کنم.
این بهانه‌های ناشیانه برای ماستمالی خطاهای شاهزاده دیگر ره به جایی نمیبرد.
ضمن اینکه شاهزاده به صراحت پاسخ این موضوع را داده و گفته تمام تصمیمات به ارادۀ شخص ایشان است. از جمله انتخاب صادراتیهای تحکیم وحدت:

M.R.Reza

@AmirTaheri4
👍144👌2
در شرایطی زندگی میکنیم که نوه رضاشاه بزرگ رو خائن و نامناسب میدونن و توله طبرزدی از دفتر تحکیم وحشت رو وفادار به شاه و میهن

خوش بحال جمهوری اسلامی که اپوزوسیونش اینه، با این اپوز اگر روز به روز قویتر نشه جای تعجب داره

Mehdi Sadri

@AmirTaheri4
👍152
شاهزاده بهرام پهلوی و وراثت پادشاهی ایران

1) عده‌ای بدسواد که کمترین درکی از موازین حقوقی مندرج در قانون اساسی پادشاهی ندارند، ادعا میکنند "اگر کسی خون قاجاری داشته باشد، پس نمیتواند وارث پادشاهی پهلوی شود"
دلایل ابلهانه بودن این ادعا:
خانوادۀ رضاشاه👇

2) این ادعای ابلهانه اولاً در مورد کسیکه از خون رضاشاه و خانوادۀ اوست فلذا خانوادۀ پهلوی شناخته میشود مردود است.
در هیچ کجای قانون اساسی پادشاهی نیامده که کسی نباید خون قاجاری داشته باشد.
پدر شاهزاده بهرام،فرزند رضاشاه است
مادرش والاحضرت منیژه جهانبانی، برادررادۀ تیمسار جهانبانی.
3) موضوع فقط مربوط به تعیین ولیعهد و یا نایب‌السلطنه در متمم اصول 36و37 و زمانیست که پادشاه ولیعهد پسر ندارد و بخواهد کسی را برای این مقام پیشنهاد دهد. این فرد نباید از "خانوادۀ قاجار" باشد. نه اینکه خون قاجاری نداشته باشد.
وگرنه در شجرۀ شهبانو فرح هم میتوان خون قاجاری پیدا کرد.
4) اما در اینجا نه تنها موضوع تعیین ولایتعهد مطرح نیست بلکه موضوع حفظ خط وراثت پادشاهی در صورت رسمی شدن انصراف شاهزاده رضا و یا فوت اوست که طبق متمم اصل 36 قانون اساسی پادشاهی، خط وراثت در فرزند ذکور بزرگتر رضا شاه کبیر بعد از محمدرضاشاه ادامه می‌باید که مصداقش شاهزاده بهرام است
5) این رشته پاسخ به اباطیل سخیف این آماتورهای مجازی و اراجیف این مجاهد تواب -ایراج مصداقیست که احتمال پادشاه شدن خودش را بیشتر از نوۀ رضاشاه کبیر میداند. بدین ترتیب بلاهت و بدسوادی حقوقی و تاریخی خود را جار میزنند:
@iraj_mesdaghi


M.R.Reza


@AmirTaheri4
👏157👍2🤯2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بشنویم از امیراصلان افشار
در مورد صلاحیت و لیاقت رضاپهلوی و امید به او برای پادشاهی:

Tahmurasp

@AmirTaheri4
👍286🤔6🕊1
فععک نکنم
فوبیا نیست، ترس واقعیست. و منشاء این ترس هم چنین فرمایشاتیست که شاهزاده فرمودند:
"به چی برگردم؟ همۀ زندگی و دوستانم در امریکاست" "از من چیزی که نیستم رو نخواهید(پادشاه، رئیس جمهور و نخست وزیر)، فقط میخوام کمک کنم وضع عوض بشه، اگر کافی نیست منو دور بزنید"

ایشان بارها این موضوع را به صور گوناگون در لفافه مطرح کرده.
منتها چون میدانند اگر این موضوع را رسمی کنند دیگر موضوعیت سیاسی ندارند و قابل تبعیت نیستند، ترجیح میدهند تا لحظۀ آخر ظرفیت پادشاهی را به پای جکهوری دوم یا مضحکۀ پادشاهی انتخابی قربانی کنند

ایشالا گربس

M.R.Reza

@AmirTaheri4
23👍8🤔3🤷‍♂1