ΑпτiгeligioпΑгcives
209 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
در اسلام سعی گردیده است که به هر میزان که ممکن است از #سن_ازدواج زنان بکاهند تا زمان #بهره_برداری_جنسی از آنان افزایش یابد. اینکه محمد تازی عایشه را از شش سالگی با تفخیذ( درمالی) و سپس در نه سالگی به فیض دخول می رساند از رأفت اسلامی است و گرنه خمینی در تحریر الوسیله تفخیذ با نوزاد شیرخواره را نیز مجاز می شمارد!

مسلمانان ماله کش که بطور بی‌امان به تفسیر مشغولند، زمانی که از زنبارگی و شهوترانی پیامبر اسلام سخن می رود، دلیل ازدواج های متعدد و هوسرانی های او را کمک به زنان بی سرپرست عنوان می‌کنند. گویی کمک مالی و یاری رساندن به زنان بی چيز و فقیر بدون جماع با ایشان ممکن نیست. توجه به این نکته نیز ضروریست که تعبیر «زنان بی سرپرست» فی نفسه توهین آمیز بوده و زنان را صغیر و سفیه و نابالغ دانسته و بدون وابستگی به مرد و به عنوان انسان کامل و مستقل به رسمیت نمی شناسد. زن در نگاه اسلامی و قرآنی در حقیقت به مثابه زائده ای است که به گرداگرد عضو جنسیِ زنانه شکل یافته است و لاجرم به اکراه و اجبار به صورت طفیلی ِ مرد می بایست تحمل شود.(پیدایش یافته از دنده چپ مرد)
جماع خرانه #مرد_مسلمان با زن، هیچ شباهت و سنخیت و همجنسی با عشقبازی ِ انسانی ندارد. دوسویه نیست و از مبحث فاعل و مفعولی است. زن در جماع اسلامی توسط مرد گائیده می شود.(با پوزش) #جماع_اسلامی از اساس با مفهوم سکس و معاشقه و عشقورزی از زمین تا آسمان تفاوت دارد. #زن_مسلمان وسیله دفع شهوت مرد است. فاقد اراده جنسی و میل شخصی و به مانند احشام و جماد و نبات شناخته می شود. زن مسلمان می‌باید با بستن لنگ به کمر در هر حال و در هر لحظه‌ای حاضر به یراق و آماده ارائه خدمات جنسی به مرد بوده باشد. حتا هنگامی که سوار بر شتر در حرکت است!

در جماع اسلامی، مرد مسلمان شبیه همین حاجی بازاری های مؤمن و متدین جمعیت مؤتلفه ای وقتی به خانه باز می گردد، زن عقدی و یا صیغه‌ای خود را از گنجه و کمد درآورده و چون خوکی فحل به وی تجاوز می کند، از پیش یا از پس.( بقره ٢٢٣) مرد مسلمان در قبال تملک زن شرعی ِ خویش، پول پرداخته و کالایی را خریده و مختار است که به هرگونه که می پسندد از متاع خویش بهره ببرد. در ازدواج های اسلامی، زن شریک و همسر مرد نیست؛ این الفاظ تعارفات خررنگ کنی بیش نیست.
مرد مسلمان با پرداخت مهریه، زنی را می خرد و با پرداخت نفقه، وی را به مانند #کالای_جنسی و کلفت شخصی به خدمت می‌گیرد.( نساء ٢١ و ٢۴) حتا فرزندانی که از ازدواج های اسلامی بوجود می‌آیند متعلق به مرد بوده، حتا جانشان. به گونه ای که اگر پدر فرزندش را به قتل برساند قصاص نمی شود. زن به دلیل اینکه در برابر خدمات جنسی و کلفتی از شوهرش #مهریه و #نفقه و دستمزد دریافت می‌دارد، لذا بچه‌هایی که به دنیا می‌آورد دقیقاً شبیه نتیجه زایمان‌های اسب و الاغ در طویله چوپان، به مرد تعلق می‌گیرد.

متعه و صیغه نیز که در #مذهب_شیعه مورد احترام بوده و به شدت تشویق می‌گردد، به منزله کارخانه فاحشه سازی، یکی از راه هایی است که زنان لقمه نانی به کف آورند و از گرسنگی نمیرند. اساساً در موضوع #صیغه و #متعه صحبت از فاحشگی راندن از سوی منتقدین بی مورد و مضحک است. زیرا که زن در بینش #اسلام و #قرآن دقیقاً همان فاحشه است. تن فروش و روسپی است. چون قابل تصور نیست که هیچ زنی بدون دریافت دستمزد به جماع با مردی درآید. حتماً باید با مبلغ معلوم و مدت معلوم این عمل صورت گیرد.

نکته تأسف آور آن است که هرگاه زنی با مردی دلخواه و دوست داشتنی آزادانه بیامیزد و از سر عشق و علاقه و احترام متقابل، بدون هیچ چشمداشت مادی و مالی به وی بپیوندد و عاشقانه و بنا بر نیاز طبیعی عشق بورزد، آخوند و اسلام و قرآن وی را هرزه و فاحشه و زناکار می خوانند و مستوجب تنبیه و تازیانه و سنگسار می دانند. بحث خفت بار و جدایی افکن و سرکوب کننده «محرم و نامحرم» و گناهان جعلی و موهوم جنسی که در اسلام ساخته و پرداخته شده، ریشه در همین معنا دارد.
قابل توجه است که تنها رابطه و مشارکت اجتماعی زن در اسلام منحصر به زمانی است که مورد معامله قرار می‌گیرد. (البته زن آزاد و نه کنیز و برده) به بیان دیگر زن تنها در یک مورد و فقط به هنگام فروش سکس و چک و چانه زدن بر سر قیمت ارائه خدمات جنسی (مهریه، نفقه و اجرت المثل) است که مورد گفتگو قرار می گیرد. از آن پس، یعنی پس از انعقاد قرارداد، زن به پستوی خانه و گنجه و کمد باز می‌گردد و وظیفه شرعی ِ وی حفاظت و مراقبت از آلت تناسلی ِ خویش به عنوان مایملک شوهر و یا مایملک هر مردی است که از طریق قرارداد صیغه، فرج وی را خریده است!
در جوامع #پدرسالار و عشیره ای و قبیله ای همین میزان رابطه اجتماعی نیز توسط پدر و پدربزرگ و برادر از زن دریغ گردیده و زن غیاباً خرید و فروش می‌شود!

در جامعه انسانی، زنان تا زمانی که همچون مردان از کار شرافتمندانه و انواع بیمه‌های اجتماعی، از جمله بیمه بیکاری و ازکارافتادگی بی بهره بوده باشند و برای خورد و خوراک و پوشاک و مسکن و در مجموع جهت گذران زندگی و ارتزاق و معاش خود به مرد وابسته و محتاج باشند و به ناچار از طریق ارائه خدمات جنسی به شوهر اسمی و یا هر مردی کسب درآمد کنند و نان بخورند، بدون تعارف روسپی و تن فروشند!

نکته دیگر اینکه پستی و فرومایگی زنان نسبت به مردان فقط به راه کسب درآمد آن‌ها و خدمات جنسی خلاصه نمی‌شود. بلکه با سنجش میزان ارث و دیه می‌توان بار دیگر این فرومایگی و نابرابری را ارزیابی کرد.
مبارزات زنان

بخش عمده‌ای از علل دوام اسلام به #سرکوب_زنان وابسته است. اسلام بیشترین نیروی خود را از سلب حقوق زنان تأمین می‌کند و ایدئولوژی‌های اسلامی که برای کسب قدرت و حکومت کردن ساخته می‌شوند، از نوع طالبانی  و داعشی و نوع جمهوری اسلامی، تماماً بر پایه محدود ساختن حقوق و آزادی‌های زنان بنا شده و قوام یافته است. آخوندها و متولیان اسلام مدعی‌اند که اسلام آنچنان به زنان احترام می‌گذارد و به اندازه‌ای برای آنان ارزش و اهمیت قائل است که سوره‌ای از قرآن را به زنان اختصاص داده. این در حالی است که با سورۀ نساء در حقیقت نخستین خشت‌های بنای حکومت اسلامی، بر اصل محدود کردن و محروم ساختن زنان از حقوق و آزادی‌های طبیعی خود استوار می‌شود. (گذشته از این بهتر است جهت آشنایی با میزان احترامی که اسلام برای زنان قائل است، به این نکته توجه کنیم که مردان، هم بعد از ریدن و هم بعد از اینکه بدن زنی را لمس کردند، می‌باید وضو بگیرند و خود را پاک کنند! مائده ۶)
نگاه اسلام به زن به اندازه‌ای وحشی و عقب‌افتاده و قرون وسطایی و غیرانسانی است که هیچ مسلمان و ماله کشی قادر نیست این حفره و چالۀ گود و گشاد را هموار و صاف و صوف کند.

بدون شک در دوران مدرن از همین نقطه و به علت همین ضعف، بیشترین ضربه و تخریب متوجه اسلام خواهد شد و دشمنِ اسلامی هیچ چاره‌ای برای آن در چنته ندارد. مشکل و معضل و مسئلۀ لاینحلی به نام زن، سیاه‌چاله‌ای است که سرانجام کل اسلام را در همه ابعادش به درون خود فرو می‌کشد و مضمحل می‌کند. مسائل زنان در عصر جدید و دوران مدرن بسیار متفاوت‌تر از آن شرایطی است که حتی بزرگترین متفکران اسلامی زمانی به فرض قادر بوده‌اند پیش‌بینی کنند.

امروزه برابری زن و مرد و حقوق یکسان آنان و آزادی‌های زنان و استقلال و تسلط زنان بر تن خود، اموری است پذیرفته شده و حقوقی است تصاحب شده و برگشت ناپذیر. در دوران مدرن، تلاش و مبارزۀ زنان کشورهای اسلامی و به ویژه زنان ایران در جهت کسب حقوق و آزادی‌های انسانی و اجتماعی خود، به آشکار شدن هر چه بیشتر ماهیت زن ستیز و ضد بشر اسلام و به آگاهی عمیق‌تری از محتوای مُجرمانۀ قرآن منجر گردیده است. هر گامی که زنان در اثر مقاومت و مبارزه بی امان خود برای کسب حقوق از کف رفته و احترام و ارجمندی و کرامت لگدمال شده خویش توسط اسلام و قرآن به پیش می‌گذارند نه فقط در #جمهوری_اسلامی بلکه در سرتاسر جهان اسلام - دشمنان الهیِ آزادی و متولیان اسلام و قرآن مجبور خواهند ‌شد صد گام به انتهای سوراخ‌های متروک و دفینه‌های تاریک و گورهای ماقبل تاریخ خود عقب نشینی ‌کنند.

در دوران مدرن، چالش زنان با اسلام و قوانین شریعت، تجربه‌ای است جدید که دشمنِ اسلامی در مقابل آن خود را کاملاً بی دفاع یافته و دچار سرگیجه شده است. دشمنِ اسلامی به رغم هوشیاری بیمارگونه‌ای که در اثر چهارده قرن ستیزه با انسان و آزادی و همچنین قرن‌ها حفاظت و حراست از خود در برابر نابودی قریب‌الوقوع به دست آورده است، اما در برابر شرایط مدرن و متفاوت این دوران، کاملاً آشفته و متزلزل به نظر می‌رسد.
موج جدید آزادی‌ خواهی زنان ایران، جریانی است که به تنهایی قادر است اسلام را در همه حوزه‌ها و زمینه‌ها و ابعادش، اعم از اعتقادی و عبادی و ایمانی و هویتی و قانونی و اخلاقی، با چالش عمده‌ای روبرو سازد و دگرگون کند. همین روزها شاهدیم که چگونه آیت‌الله‌ها و کارگزاران حکومت اسلامی در برابر نبرد شجاعانۀ «دختران خیابان انقلاب» علیه حجاب و اصرار زنان به حضور در ورزشگاه‌ها، دست و پای خود را گم کرده و زبانشان به لکنت افتاده و به لاک دفاعی فرو رفته‌اند.

تاکنون دشمنِ اسلامیِ مردم ایران، از طریق محدود کردن زنان در واقع کل جامعه را سرکوب و مهار می‌کرده است. به هر شکل و به هر میزان که زنان آزادی‌های انسانی و اجتماعی و حقوق از دست‌رفتۀ خود را بازپس می‌گیرند، به همان شیوه و به همان مقدار، کلیت جامعه در همه حوزه‌ها و عرصه‌های شناخته شده، گشایش‌های تازه‌ای را تجربه خواهد نمود.

🔚 پایان...

📎 #خشونت_علیه_زنان #زنان #تن_فروشی #روسپی_گری #زن_آزاد #کنیز #مردسالارانه #بهره_برداری_جنسی #کالای_جنسی #مهریه #نفقه #مذهب_شیعه #صیغه #متعه #اسلام #قرآن #جمهوری_اسلامی #سرکوب_زنان
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
📚 مقاله شماره: ٧٨

📝: جنس اول

🆔 https://t.me/AntiReligionArchives/1274
شاید امروزه سخن گفتن از #آزادی_زنان و تلاش برای کسب حقوق برابر برای آنها در عرصه های فردی و اجتماعی، کاری دشوار و خرق عادت نباشد، اما هنگامی که مری ولستون کرافت سخن از کسب حقوق و مطالبات برابر زنان به میان آورد و نظریات روشنگرانه خود را در بیانیه‌ای تحت عنوان استیفای #حقوق_زنان بیان کرد، به میدانی پر مخاطره پانهاد. سال 1792 بود، جامعه مستبد و به شدت مرد سالار آن دوران، عمل جسورانه او را بر نمی تابید، با این‌حال حرکت او سنگ بنایی شد برای مبارزات فمینستی مدرن. او معتقد بود که «زنانگی یک محصول ساخته شده است. به این دلیل که زنان مساوی به دنیا می‌آیند، اما به گونه‌ای بار می‌آیند که فرو دست، ضعیف و سبک مغز باشند.» خواسته ها و مطالبات مری برای پایان دادن به #استبداد_خانگی مردانه و فریادهای او برای حقوق زنان در کار مستقل، زندگی مدنی و سیاسی همچنان پایه و اساس تفکرات فمنیستی را تشکیل می‌دهد.
برخلاف نظر بسیاری از مردم، واژه فمینسم به معنای مرد ستیزی و جدال میان جنسیت‌ها نیست؛ بلکه تلاشی پایان ناپذیر است برای کسب برابری میان دو جنس که نقطه آغازین آن به انقلاب فرانسه باز می‌‌گردد و از 1789 فرانسه کلید خورده است و جنبشی را به راه انداخت که زنان همواره در تلاش بودند تا از قالب «جنس دوم» بودن بیرون بیایند. البته  از تاثیرات کتاب جنس دوم نوشته #سیمون_دوبوار فیلسوف، نویسنده، فمینست و اگزیستانسیالیست فرانسوی که در اثرش به صورت گسترده محدودیت ها و محرومیت های زنان را مورد بررسی قرار داده و در جهت ارتقای جایگاه زنان در جامعه نقش بزرگی داشته، نیز نمی توان غافل بود. دوبوار اعتقاد داشت: «به واقع زن، زن متولد نمی‌شود بلکه به زن تبدیل می‌‌شود» اما با وجود قرن ها تلاش و مبارزات گسترده زنان در سرتاسر جهان، زن بودن و کسب جایگاهی شایسته، همچنان مستلزم رویارویی و غلبه بر چالش های فراوانی است.
بدیهی است که بیان خواسته های آزادی خواهانه زنان و تکرار شعارهای تکراری و کلیشه‌ای فمینیستی در این روزگار به جذابیت و پرشوری آن دهه‌ها نیست، این شور حال بیشتر جای خود را به نوعی عقلانیت داده است. بی شک از‌ این روست که هلن فیشر در جدیدترین اثر خود «جنس اول» به بحث های احساسی و داغ در دفاع از زنان نمی‌پردازد بلکه با ارائه مدارک و حقایق علمی در رابطه با توانایی های زنان و مردان قصد دارد، خود باوری و اعتماد به نفس را به جامعه زنان هدیه کند.

نویسنده این کتاب برخلاف خیلی از مدافعان حقوق زنان تلاش ندارد تا برابری زنان و مردان را به اثبات برساند. بلکه می‌ خواهد بر اساس آمارها و مطالعات علمی نقاط قوت زنان را به آن‌ها بشناساند و به آن‌ها خود باوری دهد نکته جالب آنکه برای رسیدن به این هدف مردان را به عنوان گروهی متخاصم در نظر نگرفته و نکوشیده توانایی‌ها و قابلیت‌های آنها را نادیده بینگارد.

در واقع نویسنده در کتاب جنس اول قصد دارد تا از این تقسیم‌بندی ها در خصوص جنس اول یا دوم بودن فراتر رفته و با اشاره به تغییرات سبک زندگی انسان در گذر زمان و تغییرات نیازهای او، جهانی را در آینده ترسیم کند که تمرکز بر روی توانایی های ذاتی هر دو جنس است، فارغ از زن یا مرد بودنشان. برپایه این دیدگاه هردو جنس اگر همسو و همراه با یکدیگر عمل کنند هر کدام می‌توانند در جایگاه خود بسیار کارآمد باشند.
#هلن_فیشر دانشمند، انسان شناس و نویسنده آمریکایی است که با تألیف آثاری همچون آناتومی عشق، جنس قوی و چرا عاشق می‌شویم؛ شناخته شده است، می‌گوید آینده متعلق به زنان است. او در این کتاب جنجال‌برانگیز این ادعای وسوسه‌انگیز را شرح می‌دهد. فیشر در جدیدترین اثر خود #جنس_اول نشان می‌دهد که زنان چگونه می‌توانند با بروز استعدادهای ذاتی زنانه خود سرآمد دنیای مدرن امروز باشند و با توجه به تغییر ساختارهای اجتماعی جهان در آینده نیز زنان به کدام روش خواهند توانست در عرصه های مختلف اجتماعی کارکرد داشته و حتی به عنوان رهبران کارآمد و تاثیر گذار جلوه کنند. فیشر با اتکا به سال‌ها پژوهش و مطالعه در رابطه با انسان شناسی در این اثر نیز تمام مطالب ارائه شده در کتاب را با جنبه‌های علمی غنا بخشیده است. او می‌کوشد تا در «جنس اول» اثبات کند که مغز انسان از هنگام تولد دارای جریان‌های الکتریکی مخصوص و منحصر به فرد نوع خودش است که در نهایت این جریان‌ها رفتارهای انسانی‌اش را هدایت می‌کنند.
فیشر برخلاف نظریات فمینستی معتقد است که زن از همان ابتدا زن متولد می‌شود با تمام ویژگی ها و استعدادهای ذاتی زنانه اش. از اینروست که قصد دارد با دلایل علمی ثابت کند که زنان قدرت تغییر ساختارهای نظام های اجتماعی و رهبری جهان را دارا خواهند بود. فیشر در مقدمه کتاب می‌ گوید: «زنان دارای استعدادهای فوق العاده‌ای هستند که طی قرون متمادی در وجود آنها تکوین یافته است: استعداد به کارگیری ماهرانه لغات؛ توانایی درک حرکات اعضا مختلف بدن و حالات چهره و سایر اشارات کلامی؛ درک احساسات عاطفی؛ همدردی؛ ادراک بسیار قوی لامسه، چشایی، بویایی و شنوایی؛ شکیبایی؛ توانایی انجام چندین کار در آن واحد؛ توانای توجه به هر موضوع با در نظر گرفتن شرایط محیطی مرتبط با موضوع ،بهره مندی از انگیزه های ذاتی برای تربیت و سرپرستی؛ تمایل به تشریک مساعی؛ رسیدن به توافق همگانی؛ و مدیریتی که مبتنی بر مساوات اعضای گروه باشد.»

فیشر با استناد بر پایه یافته‌های دانشمندان مبنی بر اینکه اگر هورمون های مردانه در دوران جنینی بر روی جنین عمل نکنند، جنین دختر می‌شود؛ معتقد است که: «زن جنس اصلی و اولیه است- به بیانی دیگر جنس اول است. باید مواد شیمیایی خاصی به ترکیب هورمونی او اضافه گردد تا تبدیل به یک مرد شود. از همین رواست که جنس اول از لحاظ ژنتیکی، یعنی #زن در بسیاری از جنبه های اقتصادی و اجتماعی نیز در جایگاه اول، ایفای نقش خواهد کرد.»
مهارت‌های زنان

زنان و دخترها به چهرۀ افراد دقیق‌تر نگاه می‌کنند و سریع‌تر از مردان و پسرها چهره‌ها را به خاطر می‌آورند. در مراوده با دیگران نگاه‌های دوستانۀ بیشتری به طرف مقابل می‌اندازند. علاوه بر این در مواردی که نسبت به هم‌صحبت خود در فاصله‌ای کمتر از حد متعارف نشسته یا ایستاده‌اند، راحت‌تر از مردان می‌توانند به گفت و شنود بپردازند. ارتباط برقرار کردن با مردم و شناخت آنها برای دخترها با جاذبۀ خاصی توأم است. زنان خود را در احاطۀ شبکۀ گسترده‌ای از روابط، الزامات و مسؤلیت های مختلف قرار می‌هند. سپس با حرف زدن، گوش کردن، نشان دادن همدردی و به کار بستن دیگر استعدادهای خود در مراوده با مردم – از جمله لبخندهای دلربا- در حفظ این ارتباطات می‌کوشند.
به قول برتراند راسل فیلسوف انگلیسی، «ذهن، ماشین عجیبی است که مواد خام اولیه‌ای را که در اختیارش می‌گذاریم به شگفت‌آورترین راه ممکن درهم می‌آمیزد.» هم ذهن زنان و هم ذهن مردان تقریباً در آن واحد عهده‌دار مسئولیت جذب و تجزیه تحلیل مقادیر معتنابهی از اطلاعات است.
با این حال براساس یافته‌های روانشناسان، شیوۀ تفکر زنان از نوعی راهکار شبکه‌وار تبعیت می‌کند، به عبارت دیگر هر موضوع را با دیدگاهی «کلی‌نگر» در نظر می‌گیرند. بدین معنا که جزئیات بیشتری را از دنیای پیرامون خود مورد توجه قرار می‌دهند، از حرکات مختصر و جزئی اعضای بدن گرفته تا جای قرار گرفتن اشیاء در اتاق.
هلن فیشر با بررسی ذهن زنانه و مردانه و مقایسه کارکردهای هرکدام به صورت جداگانه بیان می‌‌کند که #زنان قادر هستند تا در زمان اندیشیدن به تمام عوامل مرتبط با یک موضوع در ساختاری متصل و به گونه‌ای شبکه وار و نه صرفا در یک خط مستقیم بیندیشند و این شیوه تفکر بیان زنانه را «شیوه تفکر شبکه‌ای» می‌ نامد در حالیکه شیوه تفکر مردان با تمرکز کامل حواس و تفکیک‌سازی موضاعات مختلف همراه است که «شیوه گام به گام تفکر» نام گرفته است.
مردها خیلی خوب می‌توانند حواس خود را روی یک چیز متمرکز کنند و در همان زمان از سایر چیزها منفک کنند. اگر از مردی که سرگرم روزنامه خواندن است حتی یک سؤال ساده بپرسید، اغلب سؤال شما را نمی‌شنود و مواقعی هم که می‌شنود مثل این است که از سیارۀ دیگری به روی صندلی‌اش بازگشته است. مردها تمایل دارند ذهن خود را بر روی محرک‌های فرعی و غیراصلی ببندند. روند تفکر آنها عموماً بیشتر از زن‌ها کانالیزه شده است. مردان به هنگام مواجهه با یک مشکل کاری مایلند بی‌درنگ تمرکزشان را به خود مشکل معطوف کنند تا این که با توجه به سایر عواملِ دخیلِ زمینه‌ای به بررسی آن بپردازند.

آن‌ها صرفاً عواملی را مورد توجه قرار می‌دهند که آشکارا با موضوع در ارتباط باشند و سایر عوامل جانبی را به هیچ‌وجه به حساب نمی‌آورند. به بیانی دیگر برای رسیدن به هدفی خاص یعنی یافتن راه‌حل، در مسیری مستقیم و با تکیه بر اصل علت و معلول پیش می‌‌روند. در نتیجه مردان به هنگام روبرو شدن با ابهامات ظرفیت کمتری از خود نشان می‌دهند. آنها مایلند به هنگام تمرکز روی کاری که در دست انجام دارند، اطلاعاتی را که فرعی و نامربوط به نظر می‌رسند کاملاً نادیده بگیرند. بر اساس نتایج به دست آمده از یک بررسی، مردان مایلند مسائل کاری‌شان را در قالب بخش‌های جدا و مستقلی چون اطلاعات، موضوعات طبقه‌بندی شده، وظایف، واحدها، و سایر بخش‌های عینی و ملموس مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. آنها اکثراً یک شرکت را مجموعه‌ای از وظایف، تجهیزات، دستمزدها و مشاغل مختلف می‌بینند – به بیان دیگر ترکیبی از اجزاء متمایز از هم. براساس این پژوهش، زنان مدیر، یک شرکت را کلیّت یکپارچه‌تری می‌دانند که از بخش‌های متعدد و مرتبط با هم تشکیل شده است.
شیوۀ تفکر زنان و مردان در فیلمنامه‌های هالیوود

فیلمنامه‌هایی که فیلمنامه‌نویسان هالیوود خلق می‌کنند به وضوح نشانگر تفاوت‌هایی هستند که در شیوۀ تفکر زنان و مردان وجود دارد. فیلمنامه‌های نگاشته شده به قلم مردان بیشتر متشکل از داستانی با خط سیر مستقیم و واضح است، در حالی که نوشته‌های زنان، کشمکش‌های بسیار و پایان های متعددی را در بر می‌گیرند. بنا به اظهارات باربارا ارن‌ریخ یکی از مقاله‌نویسان، «بر اساس شواهد تاریخی، زنان به خوبیِ مردان قادر به تفکیک یک موضوع به اجزاء مجزا از هم نیستند.» زنان بیشتر روی تفکر شهودی، خلاقیت، هوشیاری نسبت به نقطه نظرات و احساسات سایرین، و ارزش‌های فردی تأکید دارند. در مقابل، مردان برای شیوۀ تفکر متمرکز، پیروی از روشی قاعده‌مند در روند پردازش اطلاعات، و تحلیل ملموس داده‌ها اهمیت زیادی قائلند.
#جنس_اول با عنوان فرعی توانایی‌های زنان برای دگرگونی جهان به ترجمه #نغمه_صفاریان_پور توسط نشر نو منتشر شده است. این کتاب از یازده فصل تشکیل شده که عناوین آن‌ها بدین قرارند:
شیوه تفکر شبکه ای، دیدگاه زنان و مردان نسبت به قدرت، مهارت‌های کلامی زنان، توانایی خواندن فکر، جانشینان بقراط، شیوه زنان در رهبری، فردا متعلق به زنان است، مدنیت جنسی، دلباختگی، ازدواج‌های هم تراز، جامعه‌ای استوار بر تشریک مساعی زنان و مردان.
  
نویسنده در مقدمه کتاب می‌نویسد: «با این حال، ما وارثان نسل‌های گذشته هستیم. این تفاوت‌های جنسیتی در انواع جوامع سراسر دنیا به چشم می‌خورد. علی‌‌رغم دیدگاه‌های در حال تحول در مورد زنان، این تفاوت‌ها طی دهه‌های متمادی، پیوسته در یک جامعه تکرار می‌شود. تعداد زیادی از این تفاوت‌ها در دوران کودکی ظاهر می‌گردند. بسیار دیگر تحت تأثیر هورمون‌های زنانه و مردانه نمایان می‌شوند. برخی به وجود ژن‌های خاصی وابسته‌اند و بعضی دیگر در دوران جنینی آشکار می‌شوند.»
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «در قرن بیستم از میزان روسپیگری کاسته شده است شاید به این دلیل که زنان راه‌های دیگری برای امرار معاش یافته‌اند. اما هنوز هم زنانی هستند که به این حرفه رو آورند. بنا به اظهار نظر عده‌ای از روانشناسان از هر هزار تا دو هزار زن در آمریکا یک نفر دست کم به صورت نیمه وقت در این حرفه فعالیت دارند. هرگز نمی‌توان مجموعه خاصی از دلایل اجتماعی را منحصراً عامل اصلی روسپیگری دانست. کتاب‌هایی که اخیراً به قلم روسپیان منتشر شده‌اند و نیز تحقیقات علمی جدید سبب شده تا ورن و بونی بولاف دو تن از کارشناسان مسائل جنسی، درباره روسپی‌گری چنین اظهار نظر کنند: روسپی‌گری حرفه‌ای است مانند سایر حرفه‌ها»
هر یک از شش فصل نخست این کتاب با اتکا به یافته‌های علمی مربوط به مغز، اطلاعاتی از فرهنگ‌های مختلف، و شواهدی از علوم انسان‌شناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، نژادشناسی، و سایر علوم رفتارشناسی و زیست‌شناسی، به بررسی تفاوت‌های موجود میان زنان و مردان می‌پردازد. مباحث هر فصل به دلایل نمود این تنوع‌های بیولوژیکی اختصاص دارد و نشان می‌دهد که چگونه استعدادهای ویژه زنان به تدریج بر بعضی از بخش‌های جامعه تأثیرات خاصی برجای می‌گذارد.

برای روشن‌تر شدن هر بحث از تأثیراتی که زنان در زمینه‌هایی چون رسانه‌ها، تحصیلات، مشاغل خدماتی، حقوق، پزشکی، سازمان‌های صنفی، دولت، و نهادهای مدنی برجای گذاشته‌اند و یا بر جای خواهند گذاشت، مثال‌هایی مطرح شده است. در فصل هفتم مسأله یائسگی مورد بحث قرار گرفته و نشان داده می‌شود چگونه زنان سراسر دنیا در سنین میانسالی تأثیرگذارتر می‌شوند، و نظریه جدیدی در این باره طرح شده مبنی بر این که نسل زنان بارور جهان با گام نهادن به دهه پنجاه سالگی عمر خود، از قدرت بیشتری برخوردار می‌شوند ـ نه تنها در بازار کار بلکه به هنگام انتخابات و تعیین خط مشی دولت. در سه فصل هشتم تا دهم، از تغییراتی که زنان پولساز و غیروابسته در الگوهای سنتی ازدواج و روابط میان زن و شوهرها پدید می‌آورند، سخن گفته شده است. در فصل یازدهم مؤلف در مورد امیدهایی که نسبت به آینده مردان و زنان جهان دارد با خوانندگان گفت‌وگو کرده، این که زنان و مردان برای شناخت تفاوت‌های جنس مخالف‌شان گام برخواهند داشت و برای این تفاوت‌ها چندان که باید ارزش قائل خواهند شد، قابلیت‌های ذاتی زنان در بازارهای کار جهانی به کار خواهند گرفت، و از شواهد علمی به دست آمده برای ایجاد ارتباطی صمیمی و مطلوب میان دو جنس زن و مرد بهره خواهند جست.