نیچه در #روانشناسی انسان دینی تصریح میکند که چنین آدمی آنگونه که کلیسا او را میخواهد یک «منحط تیپیک» است. به گفتهی او انسان دینی به خود تعلق ندارد و خود را غایت نمیشمرد. او فقط میتواند وسیله باشد. او باید به مصرف برسد و به کسی نیاز دارد تا او را مصرف کند. هر نوع باور ایمانی نوعی از خودبیگانگی است. انسان دینی نمیخواهد بسیاری چیزها را ببیند و همواره جانبدار است. انسان دینی نقطهی مقابل حقیقتگویی است. او وجدان طرح پرسش «واقعی» و «غیرواقعی» را ندارد. به گفتهی نیچه امروز هیچکس آزادانه مسیحی نمیشود، بلکه به مسیحیت گروانده میشود، به شرطی که به اندازهی کافی بیمار باشد!
نیچه همچنین در روانشناسی #شهیدان و #متعصبان_دینی تصریح میکند که این افراد از نظر روحی ناتوان یا انسانهایی متمردند. او کلیسا را متهم میکند که درست به همین گونه افراد پروبال میدهد تا از آنان برای مقاصد خود بهرهبرداری کند. نیچه باور به مشیت الهی را کودکانه میداند و تصریح میکند که تقدیس شهیدان زیانمند است و این نظر را ترویج میکند که حقیقت آن است که کسی برای آن بمیرد.
نیچه همچنین در روانشناسی #شهیدان و #متعصبان_دینی تصریح میکند که این افراد از نظر روحی ناتوان یا انسانهایی متمردند. او کلیسا را متهم میکند که درست به همین گونه افراد پروبال میدهد تا از آنان برای مقاصد خود بهرهبرداری کند. نیچه باور به مشیت الهی را کودکانه میداند و تصریح میکند که تقدیس شهیدان زیانمند است و این نظر را ترویج میکند که حقیقت آن است که کسی برای آن بمیرد.