کمپین بازگشت شاهزاده
28.2K subscribers
69.4K photos
63.3K videos
436 files
33.3K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔹پدر تمامی کانال‌ها؛ کمپین بازگشت شاهزاده - بچه هامون بی ادب شدن بهمون میگن حضرت نوح: شب شکن و خسرو انوشیروان


در دل گرداب مجادله‌ای لفظی و پرتنش، در کانال هایی به نام شهریاران و خسرو انوشیروان، کلام‌ها همچون شمشیری بران در هوا میچرخیدند.

❗️هدف خسرو برای من مشخصه 👇

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171155
و اما ..
شب‌شکن از مدیران شهریاران، با شور و شوقی، در تلاش بود تا چهره‌ای قهرمانانه از خود بسازد و با حمله به خسرو انوشیروان، ادمین پیشین کمپین بازگشت شاهزاده، دمی را به جست‌وجوی اوج در سلطنت کلامی خود بپردازد.

ولی در این میان، من، اشو، ادمین وفادار به آرمان‌های راستین پدر تمامی کانال ها، با تمام قوا در برابر این دست‌اندازی ایستادم.

با نگاهی سرشار از درایت و شجاعت، کلماتم را مانند تیرهایی میفرستادم که به قلب نادانی و خودخواهی شلیک میشدند. من به‌سرعت در میان انبوهی از کلمات بی‌اساس و توهمات شب‌شکن، با قاطعیتی به بار آمدم که در ذهنش جاودان شود:

نامی از کمپین بازگشت شاهزاده نبرید در آینده، زیرا خسرو انوشیروان دیگر ادمین این کمپین نیست؛ و اگر بخواهید نامی از این پدر در درگیری هایتان ببرید ، برایتان گران تمام خواهد شد.

این هشدار، نه تنها معقول و بجا بود، بلکه یک هشدار از سر لطف، بلکه یک نیروی بود که به‌وضوح نقاب واقعیت را از چهره‌ی فریب برداشت. من بر آنچه درست و واقعی بود، پای فشردم و با این کار، پرده‌ای از ابهام را کنار زدم. آری، شب‌شکن در توهمات خود غرق شده است و من، به عنوان نگهبان حقیقت، ایستادگی میکنم.

اعلام کردم که نباید نام کمپین بازگشت شاهزاده را وارد این معرکه کرد، چون خسرو دیگر ادمین آن نیست. این یک اقدام هوشمندانه بود، چرا که من اجازه نمیدهم یک اختلاف شخصی به یک پدر دلسوز آسیب برساند.

من آوای حقیقت را فریاد زدم، تا همه بدانند هر تلاشی برای تخریب این پدر، محکوم به شکست است. پس از گذشت ساعاتی او تصمیم گرفته بود مرا به گروه تلگرامی ادمین هایشان دعوت کند، به گمانش شاید بتواند دیگر ادمین ها را دور هم جمع کند و بالای منبر خودستایی رود  و از آن‌ها برای خود اعتبار بسازد که آری اینم از اشو، به دنبال مطرح کردن خود بود اما با پاسخی دندان شکن مواج شد.

وقتی وارد آن گروه شدم، به وضوح مشهود بود که همه‌چیز فقط یک نمایش توخالی است. هر کلمه‌ای که از زبانش خارج میشد هم‌چون مدح و ثنای بی‌معنا بر خود بود. او از قدرت خود میگفت و در عین حال فراموش کرده بود که هیچ‌کس جز خود او به آن باور ندارد.

شب شکن، با آن ادعاهای توخالی‌اش چنان به نظر می‌رسد که خیال می‌کند عالم و آدم باید به پای او بوسه بزنند. اما آنچه که در این نمایش مضحک نهفته است، یک حقیقت آشکار است: او هیچ نیست. نه استعداد خاصی دارد، نه دانشی که به آن افتخار کند؛ فقط پر حرفی و تضادهایی از توهم خودبزرگ‌بینی‌اش آمیخته است.

شب‌شکن، با ادعای خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی، میگفت: چرا تحدید کردی که نام کمپین را نبر!

اما در واقع، او به شدت در اشتباه بود و این برداشت از گفتارم نه‌تنها ناشی از عدم درک عمیق حقیقت، بلکه نشان‌دهنده‌ی خامی و کم‌ سوادیش بود. نه تنها او از منبع واقعی الهام بی‌بهره است، بلکه در نظر دیگران به فردی مضحک و بی‌ارزش تبدیل میشود. برای شب شکن، شاید بهتر باشد که به جای نمایش خود بزرگ بینی اش ، به جستجوی یک حقیقت اساسی درون خود بپردازد؛ شاید آن زمان بتواند خود را از دنیای پوچ و توخالی‌اش رها سازد.

و اما در دل کانال و گروه تلگرامی شهریاران، که شب شکن خودشیفته یکی از مدیران آن است،  فردی به نام یزدان‌ پناه فعالیت می‌کند که به‌ ظاهر در حال مبارزه با جمهوری اسلامی است. اما آیا واقعاً این مبارزه جدی است یا تنها یک نمایش توخالی؟

یزدان‌پناه با عکس شخصی‌اش در پروفایل، تلاش دارد تا چهره‌ای مبارز از خود به نمایش بگذارد؛ اما این سؤال‌بزرگ در ذهن هر ناظری به وجود می‌آید:

چگونه است که او با این صراحت و استفاده از تصویر خود، به تبلیغ علیه دیکتاتوری اسلامی می‌پردازد و هیچ گونه عواقبی، از جمله دستگیری و زندانی شدن، را متحمل نمی‌شود؟



ایستادن شب شکن در کنار یزدان‌پناه، که خود را  مبارزه معرفی می‌کند،به معنای نادیده‌گرفتن واقعیت‌های تلخ حال حاضر است. عدم دستگیری او نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که او در عرصه‌ای با حاشیه امن و تحت حمایت نظام، فعالیت می‌کند.

این یزدان پناه بدون اجازه، برخی از مطالب من رو منتشر کرده ! مزدور نکن، اسم منو خراب نکن

حالا این شب شکن خودشیفته و یزدان پناه باهم همکاری دارند ، ته داستان را بخوانید ...‌


خودت گمشو کثافت 🥲👈👉

#اشو

تو کله‌ت شقه، من دستم جنده...
مزدور منکراتی
توسری میخوری چایی رو بد دم کنی
تو‌ تو هیئت خودتون هم قندپخش‌ کنی


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانال‌ها؛ کمپین بازگشت شاهزاده- خوبه پیش‌گیری؛ بیلیط .

سال‌ها بود که سایه‌ی سنگین سکوت بر ایران حاکم بود و امید، چون دانه‌ای در دل خاک، به سختی نفس میکشید. اما در میان این تاریکی، نوری پدیدار شد؛ نوری که از دل یک گوشی تلفن همراه، از دل یک کانال تلگرامی، زاده شد.

این کانال پدر تمام کانال‌های حامی شاه رضا پهلوی بود، کمپین بازگشت شاهزاده .

حسادت خودش یه مریضیه
نمیتونی جامون باشی فشار میخوری
خب این عجیب نی که، طبیعیه، بدیهیه، میگیری؟

در حالی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در مسیر حمایت از شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهی‌خواهی گام برمیدارد، شاهد ادعاهای سخیف و حملات بی‌اساس فردی به نام شب‌شکن هستیم. این شخص، که سابقه‌ای جز سکوت در زمان فعالیت‌های اصلی کمپین ندارد، اکنون با ادعاهای بی‌اساس، این کمپین را متهم به تخریب شاه رضا پهلوی و سامانه میکند.

این تناقض آشکار، بیش از هر چیز، نشان‌دهندهٔ تلاش برای خودنمایی و کسب شهرت توسط آقای شب‌شکن است. او که گویا از پیشرفت و تاثیرگذاری کمپین بازگشت شاهزاده به خشم آمده .

این در حالی است که این کمپین از بدو تاسیس، همواره حامی شاه رضا پهلوی و آرمان پادشاهی‌خواهی بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده است.

وقتی میگویم کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانال هاست برای همین روزهاست، که هر مزدوری به خود اجازه توهین به آرمان های والای کمپین را ندهد ، ایشان با طرح این اتهامات بی‌اساس، تلاش می‌کند تا نامی برای خود دست و پا کند و در میان پادشاهی‌خواهان جایگاهی کسب نماید.

ولی همان طور که گفتم انگشتت رسید به دل حباب ،حالا بخورش .

و اما ..

همه ما در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم که طرف مقابل به جای پاسخ دادن مستقیم به سوالات ما، با استفاده از بازی با کلمات، بحث را به سمت دیگری منحرف می‌کند. این افراد، که می‌توان آن‌ها را بازیگران زبانی نامید، به خوبی می‌دانند که چگونه با استفاده از ابهام، استعاره، کنایه و دیگر آرایه‌های ادبی، ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور کنند و خود را از پاسخگویی نجات دهند.

❗️اما چرا برخی افراد به این روش‌ها متوسل می‌شوند؟

دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. برخی از آن‌ها ممکن است دانش یا اطلاعات کافی برای پاسخگویی به سوالات را نداشته باشند. برخی دیگر ممکن است اهداف پنهانی داشته باشند که نمی‌خواهند آن‌ها را آشکار کنند.

شب‌شکن خود بزرگ بین، شخصی به جای پاسخ‌گویی، با بازی با کلمات سعی میکند بحث را از مسیر اصلی‌اش منحرف کند. شاید این ویژگی به نوعی از خلاقیت او ناشی شود، اما در واقع بیشتر شبیه به یک فرار از واقعیت است.


یزدان پناه، فردی است که با تصویر شخصی خود در پروفایلش به طور مداوم و به شیوه‌ای فعالانه به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی می‌پردازد. اما جالب اینجاست که با وجود فعالیت‌های به‌ظاهر ضد حکومتی‌اش، هیچ نوع برخوردی از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با او صورت نمی‌گیرد ، دقیقا چرا؟ خب پاسخش مشخص است ؛ مزدور بودن .

حال که سوالات جدی و مهمی در مورد همکاری شما شب شکن خودشیفته با یزدان پناه مطرح می‌شود، شما خودشیفته با عبارات پیچیده و مغلطه‌های لفظی سعی می‌کنید تا حقیقت را مخفی کنید و توجه‌ها را از موضوع اصلی و سوال اصلی منحرف کنید.

شب‌شکن احتمالا از این روش و فرار از پاسخگویی به‌عنوان یک تاکتیک دفاعی استفاده میکند تا در ظاهر به‌خوبی نقش یک مبارز ضد جمهوری اسلامی را ایفا کند ،اما واقعیت چیز دیگری است. با دقت به رفتارها و واژگان او توجه کنیم و صد البته فرار از پاسخگویی او و روشن نکردن موضوع همکاری اش با یزدان پناه ، به سادگی می‌توان فهمید که شب‌شکن به‌نوعی با نظام جمهوری اسلامی همکاری دارد.

و اما در آخر جالب اینجاست که آقای خودشیفته، شب‌شکن، در زمانی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در جهت حمایت از شاهزاده و ترویج اندیشه‌های پادشاهی‌خواهانه فعالیت می‌کرد، اساساً در فضای تلگرام حضور نداشت. شاید به همراه یزدان پناه درحال سینه زدن برای احمدی نژاد بود...

چرا بهت فشار اومده؟

اسمتو اوردم برات امتیاز شد اما :
تا زمانی که شفافیت در زمینه همکاری شما خودشیفته با یزدان پناه حاصل نشود، مزدوری شما در ذهن‌ها باقی خواهند ماند.

#اشو

این بیلیطه که بشینی‌ لای حاجیا
کنار مموتی و یزدان پناه تو اتوبوس راهیان
بیست میشی‌
امثال تو رو که میبینم میگم خوبه پیشگیری
بیلیط بکش، تو که خزانه‌ ت پره
حالا تحدید یا تهدید تو که از الفبا فقط یاد گرفتی‌ فِ‌ فرار، دیدیم که از پاسخگویی گرخیدی .


ضمنا یاد بگیر به پدرت احترام بزاری چرا مثل گوز سرکشی؟


جز فرار از پاسخگویی ، بازی با کلمات و  مزدور بودنت چیز دیگری نیافتم، دیگه نردبون نمیدم بای بای مزدور .

@C_B_SHAHZADEH
🔹رستاخیز رادمردان؛ تیغ و تفنگ ضامن آزادی

https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1512

در ژرفای دفتر روزگار ایران‌زمین، نام شاه رضا پهلوی، چون نگینی بی‌ همال، بر تارک رادمردی و پایمردی، تا ابد نقش خواهد بست. او، که هماره دیده‌بان حقوق این مِهن گران‌ سنگ بوده، در کارزار نبرد با بیداد و ناراستی، چون خورشیدی، رهنمون راه آزادی بوده است.

در این میان، مهر و پشتیبانی خجسته شاه رضا پهلوی از ابول کورکور، نشانی از شکوه و سرفرازی است که بر تارک حماسه ایستادگی می‌درخشد. این راهبرد خردمندانه، نه تنها پاسخی است به مهر و میهن‌دوستی، بلکه گواهی است بر آنکه، پاسداری از خویشتن برای مِهن، حتا با تیغ و تفنگ، در زمره "دفاع مشروع" می‌گنجد.

ابول کورکور، با قامت راستین و دلیری بی‌کران، نوید رهایی را در گوش جان زمزمه کرد. او در برابر دیو سیاه، در برابر آن کژآیین تباهی‌آور، سینه سپر کرد و با نثار جان، از آبرو و هستی خویش و هم‌میهنانش دفاع کرد. این ایستادگی، فراتر از یک کردار فردی، نمودی است از آرمان‌های سترگ انسانی و ملی ما.

در هنگامی که داد و دادگری به تاراج رفته، این حق بی‌یار و یاور، از آن هر آزاده‌ای است که با تمامی توان، از خود و خانمانش پاسداری کند.

شاه نیک‌سرشت، با نشان دادن مهر بر کردار ابول کورکور، به روشنی آشکار می‌سازد که چون سایه شوم ستم بر سر جان و مال و ناموس مردم، گسترده شود، هر کوششی برای دفاع از خویشتن و مِهن، شایسته و بایسته است. او، به آگاهی می‌رساند که در روزگارانی که درخت آزادی به تیشه جور می‌شکند، بایسته است هر ایرانی آزاده، با نیروی تمام، از خویشتن دفاع کند و از هر ابزاری، از جمله تیغ و تفنگ، برای نگاهبانی از شرف و هویت خویش بهره گیرد.

این‌گونه، او ما را به رستاخیزی آگاهانه و خردمندانه در برابر بیدادگران فرا می‌خواند؛ تا نشان دهیم که این پرچم پایداری و آزادگی، این پرچم شیروخورشید نشان را با دلی آکنده از غرور و امید به اهتزاز درخواهیم آورد. هر تیری که از تفنگ دلیران به سوی ستم پرتاب می‌شود، نه تنها بانگ اعتراض ماست، بلکه جلوه‌ای از خواست و اراده ملت در یک نبرد ملی و پُرافتخار است.

اکنون، هنگامه آن است که مردم ایران، با پیوندی استوار، به پا خیزند و پاسداری از حقوق خویش را به فریادی رسا مبدل سازند. بیایید بر این باور پایدار باشیم که ما، وارثان تاریخیم، و در ژرفنای وجود هر یک از ما، آتشی از عشق به مِهن و آرمان آزادی، فروزان است. بگذارید این آتش به شعله‌های حماسه بدل شود و با دلاوران تاریخ، گام در راهی تازه نهیم.

به یاد ابول کورکور و یارانش، ما پادشاهی خواهان، با هر سلاحی که داریم به نبرد ادامه خواهیم داد. این رسالت ماست که در برابر بیداد و نابسامانی بایستیم و ایرانی بسازیم سرشار از آرامش، مهربانی و ارج و منزلت.

بیایید برای رهایی، به میدان آییم و نشان دهیم که میراث ما، تنها سرودهایی از گذشته نیست، بلکه یک تاریخ زنده و مستمر از پایداری و شرافت است. این پشتیبانی شاه رضا پهلوی از ابول کور کور ، خود گویای آن است که تیغ و تفنگ، در دست مردم برای دفاع ، می‌تواند ضامن آزادی باشد.

#اشو

خفتتون میکنیم لازم بشه با آهن تو جیبمون
سردی اسلحه‌ مونو حس میکنید وسط سرتون
چش سومتونو وا می‌کنیم با یه تیرمون
مخ عرزشی میپُکه با تیر ژ ۳
یوزی رو بکشیم پاره میشه زره
کون کلاش قر بده میپاچه
اشو شاباش
مشت‌وماله واسه‌مون لگد کلاش
تو جیبم چند تا گوله بغل پکه..‌.

 

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹آوای تاریخی ایذه: طوفان عشق به پادشاهی رضا شاه دوم


در سرزمین آریایی این ایران مِهن ما، دیاری کهندل ز تاریخ پرفراز و نشیب خویش، ایذه می‌درخشد؛ گوهری درخشان که باید به‌عنوان الگویی برجسته برای فرزندان ایران زمین شناخته شود. ایذه، با دلیرانگی و شجاعت مردمی نستوه، همواره در پیکار با بیداد و ستم، به‌ویژه در برابر ضحاک زمان، ایستاده است.

این دیار، با افراشتن پرچم شیر و خورشید، به نماد پادشاهی‌خواهی و نبرد برای آزادگی بدل شده و یادآور آرمان‌خواهی دلیران و فرزندان ایران باستان است. 

مردمان ایذه، که جان و دلشان فدای خاک و مِهن است، در آرزوی بازگشت پادشاهی و شاه رضا پهلوی می‌تپند. در دل‌های این فرزندان وفادار، آرزویی شکوهمند برای ديدار دوباره‌ی فخر و عظمت پادشاهی نهفته است.

تاریخ این دیار سرشار از دلاوری و دلیرمردی است، بمانند افرادی چون رستم، با تمام وجود در برابر زورمندان ایستاده‌اند. آنان صخره‌های ستم را به گورستان خالی اندیشه و افکار ضال تبدیل کرده‌اند و با فریادهای نیک‌خواهانه، آوای آزادی‌خواهی را در گوش جهانیان طنین‌انداز ساخته‌اند.

در میدان‌های پیکار، صدای غرش دلیران ایذه چون طنین رعد و برقی در آسمان‌های ستم‌زده طنین‌انداز است.

مردم ایذه، چون شمشیری آبدیده در برابر ستمگران، نمایشی از غیرت و شجاعت را به منصه ظهور آورده‌اند و همواره در پیمان پیکار در خط مقدم ایستاده‌اند. آرزوی بازگشت پادشاهی و عشق به نیک‌بختی در رگ‌های این ملت می‌جوشد و با الهام از تاریخ شکوهمند و پرچالش مِهن، دل‌هایشان را از امید و نیرو لبریز می‌سازد. چون چشمه‌ی زلال که از کوهساران سر بر می‌آورد، روح پیکار و آزادی در سینه آنان جاری است.

این سرزمین، کانون حماسه و آرمان‌خواهی، نه‌تنها در برابر دشمنان بیگانه، بلکه در ستیز با ستمگران داخلی نیز به‌سختی ایستادگی کرده است. مردم ایذه با دل‌هایی سرشار از غیرت و عشق به مِهن، یادآور صبر و استقامت در برابر سرکوب‌های ستم و بیداد بوده و با آوازهای آزادی‌خواهانه و دلیرانه، در میدان‌های نبرد حاضر می‌شوند. آنان با جان و دل در پی تحقق آرمان‌های ایران زمین برمی‌خیزند و در راه رهایی مهد خویش گام برمی‌دارند.

ایذه، افسانه‌ای زنده و جاری است که نغمه‌های آزادی و امید را در دل خود همچون چکاوک و نغمه‌سرایان به آوای می‌آورد. طنین این شجاعت و دلیری در تاریخ پربار، همواره به گوش می‌رسد و پیوندی ناگسستنی با آرمان پادشاهی‌خواهی برپا کرده است. بیایید تا همه ما در پرتو حماسه‌هایی که این دیار به یادگار نهاده، خود را نوین سازیم و با نیک‌خویی و شجاعت، برای برافراشتن پرچم شیر و خورشید در ابرآسمان ایران، به کمر همت ببندیم.

باشد که ایذه، این دیار آزاده‌ مردان و صف‌شکنان، همواره در یادها و دل‌ها زنده بماند و چراغی برای دیگر شهرها شود تا همگان در پی آن آرمان‌های بلند، پرچم شیر و خورشید را افراشته نگه‌دارند. و نسل‌های آتی، در پرتو کاروان آزادگی و شکوه پادشاهی، قدم به قدم بر زمین نیکو حرکت کنند و تاریخ نوین شجاعت و برابری را رقم زنند.

باشد که یاد ایذه و پیکارهای فراوانش نه‌تنها در تاریخ ثبت شود بلکه این سرزمین، به‌عنوان نمادی از پایداری و مردم‌دوستی، باید الگویی باشد برای همه ملت ایران تا در راستای نیل به آرمان‌های والای انسانی و آزادی، با عزمی راسخ و همدل، به پیش روند.

ایذه با همت و صفای دل، کوشش می‌کنند تا نهال پادشاهی را در این خاک آبیاری کنند و با دست‌های خود سرزمینی آباد و آزاد بسازند. شجاعت و فداکاری این مردم، چون رستم نامی، در دل‌هایشان زبانه می‌کشد و فریاد میزنند که پادشاهی، نه تنها یادآور اقتدار و عظمت، بلکه مایه‌ی آرامش و فراهم‌آوری انصاف و عدالت است.

ایذه، پرچمدار آرمان‌ها و آمالی سترگ است که در آن آزادگی و شجاعت، دم به دم به یادگار مانده و در دل‌های نسل‌های آینه زمان می‌درخشد. بیایید دست در دست یکدیگر، در پی آن آرمان‌های بلند پرچم شیر و خورشید را افراشته نگه‌داریم و با نیک‌سیرتی و پایمردی، سرنوشت سرزمین‌مان را به سر منزل مقصود برسانیم.

ایذه، دیاری است سرشار از امید و آرزو. زمانیکه تیرگی ظلم در این مِهن می‌افتد، مردمان با چشمان پرامید و دل‌های شاداب، بر آنند تا در مسیر مبارزه و رستاخیز، پرچم شیر و خورشید را بر قله‌ها به اهتزاز درآورند. در جوار هر کوه و درختی، صدای خود را به آسمان بلند می‌کنند و با همبستگی و پیوندی استوار، نوید بازگشت پهلوی، بازگشت به روزگار نیکویی و پارسایی را سر می‌دهند.

باشد که این دیار همواره در یادها و دل‌ها بماند و چراغی باشد برای همگان، تا در مسیر روشنایی به‌سوی آتیه‌ای درخشان گام بردارند و سفری نیک به سرزمین آزادگی و عشق به مِهن آغاز کنند. بیایید دست در دست هم  این نغمه‌ی پادشاهی خواهی را با چنگ و ساز تکمیل کنیم، تا جهان بار دیگر آواز شادمانی و حماسه‌ی ما را بشنود
.

#اشو

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹بهار نیکو، نشان از سالی پربار دارد

سال نو، خجسته باد بر همگان!

سال نکو، سالی که نویدبخش رهایی و احیای نامور پرافتخار ایران‌زمین است، با زنگ و نغمه‌ای شاداب به دروازه‌های سرزمین ما گام نهاد. در لحظه تحویل سال ۲۵۸۴ شاهنشاهی، آتش امید و عشق‌ورزی به میهن در دل‌هایمان شعله‌ور شد.

در سالی که نکوست، بهاری خجسته و دل‌انگیز فرا می‌رسد؛ بهاری که به روشنی از سفره‌ی پهلوانان تاریخ و نیکنامی، از خاندان بزرگ پهلوی، سرشار است.  زنده باد نام نیکو و یاد جاودانی آن دلاوران که سربلندی را برای سرزمین‌مان به ارمغان آوردند.

آنگاه که آفتاب تابناک، چتر زرین خویش را بر سرزمین گیتی می‌گستراند و بهار با خیل گل و گیاه به دیار دل‌نواز ما قدم می‌نهد، دل‌های ما، چون رزم‌آوران بی‌نظیر، برای نبردی سرنوشت‌ساز آماده می‌شود.

❗️سالی که نکوست، از بهارش پیداست:
این گفتار نیاکان ما، نغمه‌ای آسمانی و بشارت‌گر دگرگونی‌های بزرگ و پیروزی‌های درخشان است.

آوای #جاویدشاه و #رضاشاه، فریادی است از دل مردمان آزاده که در پی بازپس‌گیری شکوه و عزت دیرین خود به پا خاسته‌اند. این سرود از عمق تاریخ پرفراز و نشیب سرزمین ما می‌جوشد و جان‌های شجاع را به حرکت و جنبش می‌خواند. یادآور دلیری‌های جاودانه کوروش، رادمردی‌های بی‌مثال داریوش و آزادگی‌های افسانه‌ای بابک دلاور است.

ما دلیران پادشاهی خواه، با دلی پر امید و بازوانی توانا در برابر سپاه ستم ایستادگی می‌کنیم.

ما پادشاهی خواهان بیشمار ‌با تکیه بر نیروی ایمان و پایداری، عهد می‌کنیم که در این نبرد بی‌امان، آرام نخواهید نشست، تا آنگاه که پرچم پیروزی، پرچم شیر و خوشید نشان را با سرافرازی بر قله‌های آسمان این سرزمین برافرازیم و بنیاد ستم‌گران را برچینیم.

پیروزی ما پادشاهی خواهان، تنها رهایی ایران از بند ستم نیست، بلکه آغازی نو برای این خاک باستانی خواهد بود. ایران ما بار دیگر خواهد درخشید، با نامی نیک و آوازه‌ای بلند و مردمانش با عشق و دلدادگی، در کنار هم روزگار خواهند گذراند. ایرانی که در آن داد و انصاف بر قرار باشد و هر ایرانی از هر  رنگ و قومی در فضایی آکنده از مهر و محبت زندگی کند.

آینده از آن ماست!

با همیاری و همدلی ما ، فرزندان این سرزمین، کاخ بیداد فرو می‌افتد و ایران به دوران شکوه و اقتدار خویش باز خواهد گشت. با همبستگی و یاری خاندان پهلوی، به‌ ویژه شاه رضا پهلوی دوم، دلسوز و ناخدای این کشتی سرافراز، ما پیروز خواهیم شد.

امروز، شاه رضا پهلوی، با رویکردی نوین و دلسوزانه، به عنوان رهبر مردم و یار وفادار آزادی‌خواهان، در مرکب رهایی بر می‌خیزد. او، در این مقابله تاریخی با ظلم و ستم جمهوری اسلامی، می‌کوشد تا نسیم بهاری را به تمام گوشه و کنار ایران بوزاند. با صدای رسا و نغمه‌های پرشور خود، راهی روشن به سوی فردایی آزاد و آباد را برای همگان هموار می‌سازد. او امید را در دل مردم زنده می‌کند و یادآور می‌شود که می‌توان با یکدیگر برای برقراری عدالت و آزادی بکوشیم.

بدین‌سان، همچون شیران دلاور، با اراده‌ای راسخ و همتی قوی در مسیر رستاخیز و آزادی گام خواهیم نهاد. پاینده ایران، جاوید فرزندان راستین این سرزمین! بگذارید که عشق و فداکاری کشورمان را بر همه آفاق نمایان سازد و در سایه همسایی و همدلی، روزهای روشنی را برای نسل‌های آینده بسازیم.

آری، ما در این برهه حساس تاریخ، باید به دور از هر گونه تفرقه و پراکندگی، هم‌پیمان شویم تا صدای رهایی‌خواهی‌ مان در سرتاسر سرزمین بلند شود و پیروزی و عظمت ایران را به ارمغان آورد. بیایید با هم، همنوردی را در راه سپهر آزادی برگزینیم و با یاد نیک خاندان پهلوی، در پی برپایی کشوری آباد و آزاد برآییم.

این است پیمانی که با خون خود بسته‌ایم!

پیمانی که با نام ایران، با نام آزادی، و با نام خاندان پهلوی، استوار خواهیم ساخت!

به سوی پیروزی، به سوی فردایی روشن، به سوی ایرانی آباد و آزاد!


#اشو

به مردم‌ میزنن‌ تیر جنگی
آب قطعه برق جیره‌بندی
ما دنبال حقمونیم
دست به دست تا سرنگونی


#جاویدشاه
#پاینده_ایران

🆔 @C_B_SHAHZADEH
ششم فروردین، زادروز #اشو_زرتشت، پیام آور ایرانی و نخستین بنیانگذارِ زندگی بر مبنای خرد، نیکی و آزادی خجسته باد.

#پاینده_ایران #جاویدشاه

@C_B_SHAHZADEH
🔹احتمال تجزیه ایران- بخش دوم : یک توهم یا تهدید جدی؟ 


❗️ بخش اول👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/118755


ایران، سرزمینی دیرپا و با تمدنی پربار، در درازای تاریخ، فراز و فرودهای بسیار را آزموده است. هماره همهمه هایی از گسست این بوم به گوش رسیده، ولی با نگرشی ژرف تر به بنیادهای درونی و جایگاه پهنه ای ایران، دریافت می شود که این گمانه بسیار دور از اندیشه است.

هویت ملی ایرانی، که ریشه در هزاران سال تاریخ هموند دارد، چون سریشی استوار، قوم های گوناگون را کنار هم نگاه داشته است. این هویت، نه تنها بر پایه زبان پارسی و فرهنگ همگانی شکل گرفته، بلکه یادمان های تلخ و شیرین هموند، از روزگار باستان تا کنون، آن را پایدارتر کرده است. انگاشت اینکه مردمی با این پیوندهای ژرف، به آسانی از هم جدا شوند، دشوار است.

جایگاه ایران نیز نقشی بسزا در پاسداری از یکپارچگی آن دارد. فلات ایران، با کوه ها و دشت های فراخ خود، یک پهنه همبسته را می سازد. این پیوستگی، نه تنها پیوند و همکنش میان بخش های گوناگون را آسان می کند، بلکه سبب شده تا اقتصاد ایران به یکدیگر بسته باشد. برای نمونه، گنج های فراوان نفت و گاز در جنوب، برای گسترش و پیشرفت بخش های دیگر مِهن، بنیادین است.

گوناگونی اقوام، در نگاه نخست شاید یک بیم بنماید، ولی در هستی، این گوناگونی، به گونه ای سپری پدافندی در برابر جدایی کارکرد دارد. هیچ قومی در ایران بیشترینه قاطع را ندارد و همین انگیزه، مانع از شکل گیری یک جنبش جدایی خواهی نیرومند و فراگیر می شود. افزون بر این، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی در میان قوم های گوناگون، به اندازه ای گسترده است که انگاشت جنگ خانگی/داخلی و خونریزی های قومی، بسیار دور از اندیشه می رسد.

سامانه سیاسی ایران، پس از فروپاشی جمهوری اسلامی، اگر، ابزارهایی را برای همبازی شدن اقوام گوناگون در قدرت فراهم کند. نمایندگان در انجمن شورایی، می توانند نیازهای مردم خود را بازگو کنند و در گزینش های کلان کشور، نقش داشته باشند. گرچه این ابزارها شاید کامل نباشند، ولی گامی به پیش در راستای پاسداری از همبستگی ملی به شمار می روند.

در پایان، نباید از نقش انگیزه های برونی چشم پوشی کرد. بسیاری از کشورهای منطقه و زورمندان جهانی، به انگیزه های گوناگون، خواهان پاسداری از پایداری و یکپارچگی ایران هستند. گسست ایران، می تواند منطقه را به آشوب بکشاند و بهره های این کشورها را به خطر اندازد. به همین انگیزه، این کشورها همه توان خود را به کار خواهند بست تا از رویدادن چنین رخدادی جلوگیری کنند.

از این رو، با نگرش به همه این انگیزه ها، می توان گفت که گمانه گسست ایران، اگرچه ناشدنی نیست، ولی بسیار پایین و نزدیک به صفر است. ایران، کشوری با تاریخ و فرهنگ پربار، جایگاه پیوسته، گوناگونی اقوام و آیینی و جایگاه راهبردی، از توانایی بالایی برای پاسداری از یکپارچگی و پایداری خود بهره مند است. با این همه، این به معنای نادیده گرفتن دشواری ها و چالش ها نیست. برای پاسداری از همبستگی ملی، بایسته است که دولتِ پس از جمهوری اسلامی به خواهش های مردم گوش فرا دهد، داد و برابری را در همه زمینه ها برقرار سازد و زمینه را برای همبازی شدن توانای همه شهروندان در گرداندن کشور فراهم کند.

#اشو

#پاینده_ایران
#جاویدشاه

ما هم طواف می‌کنیم
ولی مثل گرگ دور طعمه
فارغ از رنگ و زبون
میشیم عنصر جنبش


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹احتمال تجزیه ایران؛ بخش سوم - تحلیل‌گر بی‌وزن؛ آیا واقعیت‌ها به او پنالتی داده‌اند؟ خوش به حالت آمیرزا بنویس


❗️ بخش دوم 👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/186860

تحلیلیت درباره وضعیت خاورمیانه و پیوند جمهوری اسلامی با ترکیه و اسرائیل سرشار از فرضیات نادرست و سخنان مبالغه‌آمیز است. نخستین ایراد جدی در نگرش شما این است که تصور می‌کنید جمهوری اسلامی هیچ‌گاه به توافق با آمریکا نخواهد رسید و از نشستن پای میز گفت‌وگو صرف‌نظر می‌کند. این فرض نه‌تنها غفلت از تجربه‌های تاریخی است، بلکه نادیده‌انگاری واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی نیز می‌باشد. در واقع، جمهوری اسلامی بارها نشان داده که در زمان فشار، با اینکه موضع‌گیری‌های تند و غیرمنطقی دارد، ممکن است به گفت‌وگو روی آورد. آیا فراموش کرده‌اید که توافق هسته‌ای چگونه به‌وجود آمد؟

این نشان می‌دهد که اگر منافع جمهوری اسلامی ایجاب کند،می‌تواند به راهکارهایی دیپلماتیک روی آورد. از سوی دیگر، تصور اینکه اسرائیل و ترکیه می‌توانند به آسانی و بدون عواقب، برنامه‌های خود را پیش ببرند، بسیار ساده‌لوحانه است.

  ترکیه با چالش‌های درون‌کشوری زیادی دست و پنجه نرم می‌کند و نیازی به درگیر شدن در جنگی جدید ندارد.

تجزیه ایران و ترکیه به‌ مثابه عاقبت جنگ قفقاز، جا دارد مورد پرسش قرار گیرد. فرض اینکه ایران به جنگی کشانده شود که به تجزیه‌اش بیانجامد، نادیده‌انگاری توانمندی‌های داخلی و عزم ملی است.  ایران تاریخی غنی و فرهنگی گوناگون دارد و برای پاسداری از تمامیت ارضی خود به شدت عمل خواهد کرد. آیا واقعا فکر می‌کنید که دیگر کشورهای منطقه نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت خواهند ماند؟

این تصور نه‌تنها ساده‌لوحانه است، بلکه نشانه‌ای از عدم درک عمیق از منطق سیاسی در خاورمیانه به شمار می‌رود.

دلیل‌تراشی برای جنگ قفقاز به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد اسرائیل و تضعیف ایران، نوعی نشان‌دهنده ناپختگی در درک پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی است. جنگ قفقاز تنها یک واقعیت سیاسی نیست، بلکه موضوعی است که می‌تواند با پیامدهای ناخوشایند برای تمامی بازیگران منطقه همراه باشد. جامعه جهانی به سادگی نمی‌تواند نسبت به این سناریوها بی‌تفاوت بماند و در نهایت، هیچ‌یک از کشورهای درگیر نمی‌خواهند منابع نظامی و انسانی خود را برای جنگی بی‌ارزش هدر دهند.

نگرش شما که جنگ قفقاز می‌تواند به تجزیه ایران و ترکیه منجر شود، کاملاً نادرست و غیرمنطقی است.  این انتظار که ایران و ترکیه در جنگی دیگر به تجزیه بپردازند، نه تنها نامعقول است، بلکه با واقعیت‌های کنونی و ملاحظات استراتژیک این دو کشور در تضاد است.

برای فهم بهتر وضعیت خاورمیانه، نیاز به نگاهی واقع‌بینانه و منطقی وجود دارد، تا از تکیه بر فرضیات غیرواقعی و سناریوهای تاریک دوری جسته شود.


#اشو

بسِته با همین چند خط شد لای پات داغ
کتاب میخونی؟ لفظ بلدی؟
من تنهام، به کیرم هر چند نفرید
یارو، لگد تو کون گربه نزده
گنده نیست حرف های گنده بلده
کصخلی؟ تحلیل کصشعر بلدن همه
قلم که همه دارن
مهم قلم پر و تخم زدنه!


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹 بن‌ سلمان دوم- فرشته یا دیو؟ راه رهایی ایران از کجا می‌گذرد؟


❗️این نوشته، سنجش نیست، بلکه تنها نگارش یک پنداشت است.


https://t.me/OmidIranAzad/160109

ایران، این گهواره‌ی فرزانگی، در گرداب تیرگی دست و پا می‌زند. نجواهای دگرگونی، چون بادی لرزان در میان برگ‌های پژمرده می‌پیچد. نجواهایی از کناره‌گیری آن پیر فرتوت، خامنه‌ای، و سایه‌ی شوم جانشینی که چون دیوی در کمین نشسته است.

آن گَوَن را بن سلمان دوم خوانم.

بود که او رهاننده خوانند ، بود که فرشته‌ی رهایی. اما دروغ است! فریبی بیش نیست!

بن‌سلمان دوم نیز بخشی از همین دستگاه ناپاک است، مهره‌ای در دست همین درندگان. او نتواند ایران را رهایی بخشد، چرا که خود جزئی از این درد بی‌درمان است.

امید بستن به بن‌ سلمان دوم ناراستی است!
ناراستی به خون جان‌باختگان، ناراستی به آرمان‌های ملی، ناراستی به آینده‌ی ایران!

او تنها چهره‌ای نو است با همان اندیشه‌های پوسیده، همانی که آزمندی‌های اهریمنی دارد. او نتواند مرهمی بر زخم‌های ژرف این دیار باشد.

تنها یک راه هست، یک راه رهایی، و آن بازگشت شاه رضا پهلوی است. او نه تنها وارث تاج و تخت ، بلکه وارث آرمان‌های پدر و نیاکان است. او نماد آزادی، دادگری، و نوگرایی است. او تنها کسی است که تواند ایران را از این ژرفنا بیرون کشد و به سوی آینده‌ای تابان رهنمون سازد.

شاه رضا پهلوی نه در پی زور است و نه درصدد گنج. او تنها به ایران و ایرانیان می‌اندیشد.

او خواهد ایران را دوباره به جایگاه شایسته‌اش در جهان بازگرداند، ایرانی آزاد، آباد، و سرفراز.

پس فریب بن‌ سلمان دوم را مخورید!

او تنها یک سراب است، پنداری زودگذر.

تنها با بازگشت شاه رضا پهلوی است که ایران می‌تواند دوباره جان گیرد.

فریاد برآریم: #جاویدشاه

فریاد برآریم: #رضاشاه_روحت_شاد

فریاد برآریم:  شاه میاد به خونه، ضحاک سرنگونه

این دستگاه ننگین باید به زباله‌دان تاریخ افکنده شود! هیچ شکلی از آن نباید بماند! تنها با بازگشت "شاه رضا پهلوی است که ایران تواند دوباره بر پای خود ایستد.

پس بیایید هم‌داستان شویم و برای بازگشت شاه رضا پهلوی بکوشیم. بیایید ایران را از چنگال این ددان رهایی دهیم. بیایید آینده‌ای تابان را برای فرزندانمان بسازیم.


#اشو

دستامون بسته به هم مثل زنجیر
وقتشه خیابونا بشه تسخیر


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹بیداری در سیزده‌به‌در: سرود ای ایران علیه ضحاک زمانه


ای هموطنان غیور، ای فرزندان برومند ایران‌زمین،  ،ای میراث‌داران فر کیان و نگاه داران شکوه پارس

❗️ آیا زمزمه‌ی آزادی را در قلب بهار بشنیدید؟

❗️ آیا عطر رهایی و امید را در جشن‌های باستانی حس می‌کنید؟


این بهار، این نوروز، این سیزده‌به‌در، این یلدا، این مهرگان و تمامی جشن‌های ملی ما، فرصتی دوباره است برای تجدید پیمان با خاک نیاکان و آرمان‌های والای‌مان.

رژیم جمهوری اسلامی، این ضحاک زمانه که کمر به نابودی هویت ایرانی بسته، با کینه‌ای دیرین به فرهنگ و آیین‌مان، قصد دارد ریشه‌های‌مان را بخشکاند. می‌خواهند نه تنها نوروز و سیزده‌به‌در، بلکه تمامی یادگارهای نیاکان‌مان را از حافظه‌ی تاریخ پاک کنند، زبان شیرین پارسی را خاموش و شکوه تمدن‌مان را تحریف کنند.

اما ما، فرزندان آرش و بابک، هرگز اجازه نخواهیم داد که این اهریمنان بر سرزمین‌مان چیره شوند!

فردا، در سیزده‌به‌در، روز پیوند با طبیعت و یادآوری فره مِهن، فرصتی است بی‌نظیر تا با صدایی رسا، به جهانیان اعلام کنیم که ما زنده‌ایم و برای حفظ هویت‌مان تا پای جان ایستاده‌ایم.

بیایید در هر کوی و برزن، در هر دشت و دمن، سرود ملی ای ایران را با هم همصدا شویم. این سرود، تنها یک نغمه نیست، بلکه فریاد خشم و اتحاد ماست، زبانی رسا برای بیان عشق‌مان به مِهن و انزجارمان از ظلم و جور ضحاک زمانه.

تصور کنید، فردا، میلیون‌ها ایرانی در سراسر این سرزمین پهناور، با دلی پر از امید و صدایی رسا، این سرود را زمزمه می‌کنند.

چه شکوهی بالاتر از این همدلی؟

● چه پیامی رساتر از این اتحاد؟


ای هم میهن، این تنها یک فراخوان نیست، این یک پیکار است، پیکاری برای پاسداری از هویت ملی‌مان، از نوروز تا نوروز، پیکاری برای زنده نگه‌داشتن آیین و فرهنگ ایرانی، پیکاری برای ایستادگی در برابر استبداد و ستم ضحاک زمانه، پیکاری برای ساختن ایرانی آزاد و آباد، ایرانی که در آن عدالت و برابری حکمفرما باشد.

فردا، با قلبی سرشار از عشق به ایران گران سنگ و اراده‌ای راسخ، ای ایران را بخوانیم و به ضحاک زمانه و تمامی مزدورانش نشان دهیم که این ملت، با ریشه‌ای استوار در تاریخ و فرهنگی غنی، هرگز در برابر ظلم و بیداد سر خم نخواهد کرد.

#اشو

پراکندن این متن در همه کانال‌های پادشاهی خواه، بلامانع است.

#جاویدشاه
#پاینده_ایران
🔹نقاب‌های کهنه در دنیای نو: مهرآیین و اصلاحات توخالی!

در این هنگامه بازی‌های سیاسی، در این سیرک سیاست‌بازی‌های جمهوری اسلامی، یک شعبده‌باز تازه‌وارد به نام مصطفی مهرآیین به صحنه آمده است. این اصلاح‌طلب که با قلمی آتشین، نوک پیکان را سوی خامنه‌ای نشانه می‌رود، آیا به راستی دلسوز مردم است یا تنها مهره‌ای بی‌ارزش در بازی آسیب‌رسان قدرت؟

آیا او می‌تواند گشایشی برای این مردم رنج‌دیده پدید آورد یا تنها می‌خواهد نقشه‌های کهنه اصلاحات را با رنگی نو به نمایش بگذارد؟

مهرآیین با بهره‌گیری از سخنان فریبنده و روحیه‌ای آراسته، نوید بهبودی را به مردم می‌دهد. اما مگر نه این است که اصلاحات در دستگاه جمهوری اسلامی، چیزی جز ترمیمی بی‌معنا بر بنایی پوسیده نیست؟ او می‌خواهد گونه‌ای نو از این دروغ دیرین را به خورد مردم دهد، اما چه خیال باطلی!

مردم ایران دیگر فریب این بازی‌های تکراری را نخواهند خورد. آن‌ها دریافته‌اند که دگرگونی‌های سطحی تنها پرده‌ای است بر روی هستی‌ای تلخ و ناگوار. اکنون آنان دیگر به چیزی کمتر از واژگونی کامل این دستگاه فاسد، این نظام جمهوری- اسلامی تن نخواهند داد. مهرآیین با طعنه به خامنه‌ای، در واقع در تلاش است خود را از پیکره گندیده نظام جدا نشان دهد. آیا این یک راهکار زیرکانه برای ماندن در دل سیستمی نیست که خود نیز بخشی از آن است؟

او می‌خواهد با این انتقادهای مصلحت جویانه اعتماد از دست رفته مردم را دوباره به‌ دست آورد و نقشی در آینده سیاسی این جمهوری- اسلامی ایفا کند. اما مگر می‌شود با دست‌های آلوده به گناه، تخم امید کاشت و باغی سرسبز رویاند؟

او به بازی با واژه‌ها و ادعاهای توخالی می‌پردازد، در حالی که تلاش می‌کند چهره راستین خود را در پس پرده‌ای از نقد پنهان کند. اما آیا می‌شود آفتاب را با انگشتان پوشاند؟

حقیقت تلخ این است که مهرآیین هر چقدر هم که خود را منتقد و مصلح جا بزند، در نهایت باز هم جزئی از همین سیستمی است که تا به امروز به ننگ خود ادامه داده است. سیستمی که مردم ایران ده‌ها سال است خواستار نابودی آن هستند. بیش از چهار دهه است که جمهوری اسلامی با درد مردم بازی کرده و واژه‌هایی چون بهبود و اصلاح را به ابزاری برای ادامه حیات خود تبدیل کرده است. حالا، مهرآیین با این گمان خام که می‌تواند با این اصلاحات نمایشی وضعیت را تغییر دهد، در اشتباهی بزرگ به سر می‌برد.

او واقعا فکر می‌کند که می‌تواند ورق را برگرداند؟

واقعیت این است که مردم ایران دیگر به دنبال مسکن نیستند؛ آن‌ها به دنبال درمان می‌گردند. و درمان این درد کهنه، چیزی جز رهایی از چنگال این نظام جمهوری نخواهد بود.

مهرآیین تلاش می‌کند تا در این آشوب‌زار، خود را به عنوان رهاننده جامعه معرفی کند، در حالی که او فقط درختی است که در باغی خیالی روییده و هیچ تاثیری بر سرنوشت راستین این ملت نخواهد داشت. به جای اینکه راهکارهای علمی و عملی ارائه دهد، او نمی‌ بیند که نظام ویرانگر کنونی، هر روز بیشتر از دیروز به حیات ننگین خود ادامه می‌دهد.

آیا ممکن است اصلاح‌طلب شعبده باز به سمت حقیقت برود، در حالی که خود همچنان وابسته به همین سیستمی است که سالیان سال تو گوش سر بریده می‌خونن سوره‌ی حمد و سکه‌ ی خیرو میندازن تو کوزه‌ی شر!

چرا مردم باید به کسی که بخشی از این سیستم است اعتماد کنند؟ آیا این اصلاح‌طلبی، تنها فریبی برای بزرگ‌ترین گول‌زنی تاریخ نیست؟ آیا مهرآیین نمی‌داند که صدای خسته مردم به‌دنبال دگرگونی‌ای ژرف‌تر است، و نه فقط یک بازی زبانی؟

او باید به حقیقت بنگرد؛ افرادی که در پی تغییری جدی هستند، دیگر نیازی به سخنان بی‌محتوا ندارند.

مردم در هر شهر و دیاری، دیگر تحت تأثیر فریبکاری‌ها قرار نخواهند گرفت. آنان از دردهای گذشته زخم‌های عمیقی بر دل دارند، و به دنبال راهی روشن برای آینده‌ای بهتر هستند. مهرآیین با نامه های رهایی‌بخشی‌اش به خامنه ای، تنها تصویری از ناتوانی در شناخت نیازهای راستین مردم را به نمایش می‌گذارد. زمان آن فرا رسیده که این پرده‌های کهنه را کنار بزنیم و در جستجوی حقیقت راستین و آزادی، گام پیش نهیم.

مردم ایران خسته و ناامید از این نظام هستند و به سمت آغوشی نو و عاری از ستم می‌گرایند.  آن‌ها در پی چشیدن طعم آزادی و برابری هستند و نه فقط وعده‌های توخالی. لذا، مهرآیین نمی‌تواند به عنوان نماینده‌ای از حقوق آنان شناخته شود.

بنابراین، در نهایت، این صدا و اراده مردم است که بر تاریکی سایه خواهد افکند و به مسیر روشنایی و آزادی خواهد انجامید.

#اشو


نه چونه به سینه میخوره، نه زانو به خاک
منتظر همه‌ تونم با آغوش باز، ما
#بی‌شماریم
کیرم تو جمهوری اسلامی، کیرم تو ناموستان .

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹از آگاهی تا آبادانی: رسالت کمپین بازگشت شاهزاده


در این گیتی پرآشوب، آگاهی، راز رهایی و پیشرفت است.

جامعه هایی که از دانش و بینش ژرف‌تری برخوردارند، بهتر می‌توانند با چالش ها رویارو شوند و راه بالندگی را با آسودکی بیشتری بپیمایند. آگاهی، نه تنها نگرش ما را به جهان پیرامون دگرگون می‌سازد، بلکه توان داوری و گزینش‌های آگاهانه را نیز به ما می‌بخشد.

کمپین بازگشت ساهزاده از بدو تاسیس، با دریافت این نیاز، همه توان خود را به کار بسته است تا به بالابردن آگاهی در جامعه یاری رساند. ما بر این باوریم که با پدیدآوردن فضایی برای هم‌اندیشی، سنجش و بررسی چگونگی‌های گوناگون، می‌توانیم به روشن شدن گوشه‌های نهان و دریافت ژرف‌تری از راستینه‌ها دست یابیم.

کمپین بازگشت شاهزاده، با فراخواندن برجسته‌ترین دانشوران، تحلیل گران و آگاهان، برنامه‌ریزی برای برپایی کنفرانس ها و پدیدآوردن جایگاهی برای گفت‌وگوهای سازنده، در کوشش است تا این آرمان را به انجام رساند. ما باور داریم که این کنفرانس ها و گفت‌وگوها، فرصتی بی‌مانند برای دادوستد آگاهی‌ها، همگانی‌سازی تجربه‌ها و در پایان، افزایش آگاهی همگانی فراهم می‌سازند.

آماج بنیادین ما، پدیدآوردن یک جامعه آگاه و پاسخگو است؛ جامعه‌ ای که در آن، کسان با دانش و بینش بسنده، توانا به بازشناخت درست از نادرست باشند و بتوانند در راه پیشرفت و آبادانی کشور، کنش بایسته‌ای انجام دهند. ما باور داریم که با افزایش آگاهی، می‌توانیم آینده‌ای روشن‌تر و نیک‌بختانه‌تر را برای ایران رقم زنیم.

گفتمان و کنفرانس، پلی است میان دل‌ها و ذهن‌ها، که از رهگذر آن‌ها، رازها آشکار و اندیشه‌ها پیوند می‌خورند. این نشست‌ها، فرصت‌هایی ارزشمند برای تبادل دانسته‌ها و همفکری‌های سازنده‌اند؛ بسترهایی که در آن، راه‌های نوین پدید می‌آیند، و نگرش‌ها دگرگون می‌شوند. با برپایی گفت‌وگو و برگزاری کنفرانس‌ها در کمپین بازگشت شاهزاده، می‌پاییم که تفاوت‌ها به هم نزدیک می‌شود و فهم مشترک، پدید می‌آید؛ زیرا تنها در سایه ارتباط و تبادل، استوارتر و برتر می‌گردد راه پیشرفت و آبادانی.

❗️ گفتمانی با شرکت #آرش_همپای

زندانی سیاسی سابق، فعال پادشاهی خواه، اهل تبریز و ساکن هامبورگ

جمعه  ۵ اردیبهشت ،ساعت ۱۷ به وقت ایران
در #کمپین_بازگشت_شاهزاده

موضوع: امادگی و تیم سازی  برای رویدادهای مهم پیش رو ، همراه با پرسش و پاسخ .

#اشو

مکان برگزاری گفتمان؛ ابر گروه کمپین بازگشت شاهزاده :👇

https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
🔹از رجایی تا خیابان: خیزش مردمی در راه است؟


هموطنان گرامی، من، اشو، به عنوان یک فعال سیاسی و پادشاهی‌خواه، با قلبی آکنده از اندوه و نگرانی، در مورد حادثه انفجار در بندر شهید رجایی با شما سخن میگویم.

هرچند تخصص فنی در این زمینه ندارم!

اما با نگاهی به اوضاع و احوال کنونی، به روشنی می‌توان دریافت که این حادثه، فراتر از یک اتفاق، می‌تواند سرآغاز تحولات بزرگی باشد.

به باور من، انفجار در بندر شهید رجایی، جرقه‌ای خواهد بود بر انبار باروت خشم و نارضایتی مردم. مردمی که سال‌هاست زیر بار فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کمر خم کرده‌اند و دیگر تاب تحمل این وضعیت را ندارند. این انفجار، نمادی از ناکارآمدی، فساد و بی‌تدبیری مسئولان است و نشان می‌دهد که نظام حاکم، توانایی تامین امنیت و رفاه مردم را ندارد.

بنابراین، انتظار می‌رود که در پی این حادثه، شاهد اعتراضات گسترده مردمی در سراسر کشور باشیم.

مردمی که به خیابان‌ها خواهند آمد تا صدای خود را به گوش جهانیان برسانند و خواستار تغییرات اساسی شوند. در این میان، وظیفه ما پادشاهی‌خواهان است که با حضوری فعال و سازماندهی شده، این اعتراضات را به سمت اهداف خود هدایت کنیم.

ما باید با در دست گرفتن ابتکار عمل، مطالبات مردم را به خواسته‌های خود گره بزنیم و با شعارهایی رسا و پیامی واحد، نظام پادشاهی را به عنوان تنها راه نجات ایران معرفی کنیم. شعار جاوید شاه باید در هر کوی و برزن طنین‌انداز شود و یادآور دوران شکوه و اقتدار ایران در سایه  نظام شاهنشاهی پهلوی باشد.

البته، میدانم که حضور در خیابان‌ها و اعتراضات مردمی، بدون خطر نیست. اما سکوت و انفعال، خیانتی بزرگ به خون شهدای راه آزادی و سربلندی ایران است. ما باید با شجاعت و شهامت، به میدان بیاییم و برای تحقق آرمان‌های خود مبارزه کنیم.

به امید روزی که ایران دوباره در مسیر پیشرفت قرار گیرد و نظام پادشاهی ، ضامن آزادی، عدالت و رفاه برای همه ایرانیان باشد.

#اشو

از آبادی مونده یه کویر محض
ولی امید همیشه هست
مثل نور توی سیانور، مثل گل توی گلوله
آسفالتو از کف کوچه میکنه پامون
با گوجه قرمز نشده این سر چاقو
چشامون همیشه کاسه‌ی خون
خیلی وقته کشیده‌ س ضامنمون....


🆔@C_B_SHAHZADEH