🔹جاوید شاه: باران امید در بیابان تاریکی
برای سمانه ...
بخوانید👇:
https://t.me/OmidIranAzad/154394
در یکی از روزهای تاریک و بغرنج تاریخ، زئوس( سمانه نوروزی مرادی) مبارز آزاده مشروطه خواه ، از مدیران کمپین بازگشت شاهزاده، در بند زندانیان سیاسی به سر میبرد. شبها در سیاهچال سرد و سنگی، غمی عمیق بر دلش نشسته بود؛ پدرش که تا آخرین لحظه، خویشتندار و پشتیبان بود، به ناگاه از دنیا رفته بود. زئوس در حالی که یاد چهره خسته و مهربان پدرش را در دل میپروراند، در فضای تاریک زندان، گویی دمی از نفسش گرفته بود. اما آنجا، حتی مرخصی برای سوگواری هم به او داده نمیشد.
بیماری سختی به جانش افتاده بود، اما نیروهای سرکوبگر، بی رحمانه به فشارها ادامه میدادند. زئوس، با زنجیرهایی که بر روحش سنگینی میکرد، هر روز جنگی را با خود داشت. او هرگز نا امید نشد و با روحیهای سرشار از امید، بارها به خود یادآوری میکرد که باید برای آزادی مبارزه کند.
طولانیترین روزها و شبها سپری شد تا اینکه به ناگاه ماموران زندان، گزارشی در مورد وخامت حال زئوس دریافت کردند. پزشک زندان، با چهرهای درهم و چشمان نگران، گفت: این دختر نیاز به مرخصی دارد. نمیتواند در این وضعیت ادامه دهد. اما زمامداران زندان با بیتفاوتی به وضعیت او، درخواست را رد کردند.
زئوس هرگز تسلیم نشد.
با صدایی رسا و شجاع، بارها فریاد میزد: ما هرگز تسلیم نمیشویم! آزادی حق ماست! صدای او، انگار که در دل زندانیان دیگر طنینانداز میشد. در دل تاریکی، امیدی نو زنده شد.
سرانجام، پس از فشاری که جامعه و دیگر مبارزان بر زمامداران وارد کردند، زئوس مرخصی کوتاهی دریافت کرد. در حالی که پا به دنیای آزاد و بیرون از دیوار های زندان جایی که خدا هم وجود ندارد، میگذاشت، گرمای محبت مردمش را حس میکرد. هرچند فرسوده و بیمار بود، اما روحیهاش بینهایت قویتر از هر زمان دیگر بود.
در دل او، خاطرات دردناکی از گذشته و غم از دست دادن پدرش موج میزد. اما او با صدایی رسا و شجاع، با انتشار ویدئویی در شبکه های اجتماعی فریاد زد: جاوید شاه!
زئوس میدانست که پروندههای بیشتری برایش ساخته خواهند شد، اما او با شجاعت به جلو میرفت. هر چقدر هم که سعی کنند صدای او را خاموش کنند، او به راهش ادامه میداد، چون زئوس نه تنها برای خود، بلکه برای تمام کسانی که به آزادی نیاز داشتند، می جنگید.
این جمله، سمبلی از ایستادگی و امید در دل مردمی بود که هنوز برای آزادی و عدالت میجنگیدند.
زئوس، حالا نهتنها نمایندهی یک مبارزه، بلکه نمایندهی امید بود. او میدانست که هنوز راه دراز و دشواری در پیش دارد، اما با هر فریاد و هر قدمی که بر میداشت، آتش آزادی در دلش شعلهورتر میشد. نه تنها برای خودش، بلکه برای پدرش، برای کل سرزمینش و برای تمام کسانی که همچون او در بند بودند، همچنان به مبارزه ادامه میداد.
زئوس با چشمانی پر از غم و اندوه، اما با قلبی پر از امید، فریاد زد: جاوید شاه!
در دلش به یاد پدرش سوگوار شد، او به یاد تمام زندانیان سیاسی که در زندان به سر میبرند، او برای آزادی و عدالت میجنگید، و در دل مردم، شعلهای از امید برای آیندهای بهتر برافروخت.
زئوس در این لحظه به یاد داشت: اگر پدر او در آن روز تلخ، به جهان بدرود نمیگفت، فریادش را میشنیدند: دخترم، استقامت کن، ما پیروز خواهیم شد.
او به یاد داشت: اگر زمامداران، او را در زندان نگه میدارند، به یاد داشت: اگر بیماریاش، جان او را در خطر میاندازد، اما او که همچنان در دلش شعلهای از امید داشت، فریاد زد: جاوید شاه!
این فریاد، نه تنها برای او، بلکه برای کل سرزمین ایران، یک نشانهی امید و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بود.
زئوس تا این لحظه، به یاد دارد که هرگز تسلیم نشود، زیرا در دلش، شعلهای از امید برای آینده وجود دارد.
و اینگونه بود که زئوس، مبارز شجاع سیاسی، به نماد شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم تبدیل شده حداقل برای ما مشروطه خواهان، قدرت روح او برای همیشه در تاریخ حک شد...
✍ #اشو
شاهنامه افسانه ست ، زندگی تموم نمیشه غولاش
فکر میکردیم شجاعت رسم مردیه
ولی یاد گرفتیمش از یه زن مشتی...
#جاوید_شاه
🆔 @C_B_SHAHZADEH
برای سمانه ...
بخوانید👇:
https://t.me/OmidIranAzad/154394
در یکی از روزهای تاریک و بغرنج تاریخ، زئوس( سمانه نوروزی مرادی) مبارز آزاده مشروطه خواه ، از مدیران کمپین بازگشت شاهزاده، در بند زندانیان سیاسی به سر میبرد. شبها در سیاهچال سرد و سنگی، غمی عمیق بر دلش نشسته بود؛ پدرش که تا آخرین لحظه، خویشتندار و پشتیبان بود، به ناگاه از دنیا رفته بود. زئوس در حالی که یاد چهره خسته و مهربان پدرش را در دل میپروراند، در فضای تاریک زندان، گویی دمی از نفسش گرفته بود. اما آنجا، حتی مرخصی برای سوگواری هم به او داده نمیشد.
بیماری سختی به جانش افتاده بود، اما نیروهای سرکوبگر، بی رحمانه به فشارها ادامه میدادند. زئوس، با زنجیرهایی که بر روحش سنگینی میکرد، هر روز جنگی را با خود داشت. او هرگز نا امید نشد و با روحیهای سرشار از امید، بارها به خود یادآوری میکرد که باید برای آزادی مبارزه کند.
طولانیترین روزها و شبها سپری شد تا اینکه به ناگاه ماموران زندان، گزارشی در مورد وخامت حال زئوس دریافت کردند. پزشک زندان، با چهرهای درهم و چشمان نگران، گفت: این دختر نیاز به مرخصی دارد. نمیتواند در این وضعیت ادامه دهد. اما زمامداران زندان با بیتفاوتی به وضعیت او، درخواست را رد کردند.
زئوس هرگز تسلیم نشد.
با صدایی رسا و شجاع، بارها فریاد میزد: ما هرگز تسلیم نمیشویم! آزادی حق ماست! صدای او، انگار که در دل زندانیان دیگر طنینانداز میشد. در دل تاریکی، امیدی نو زنده شد.
سرانجام، پس از فشاری که جامعه و دیگر مبارزان بر زمامداران وارد کردند، زئوس مرخصی کوتاهی دریافت کرد. در حالی که پا به دنیای آزاد و بیرون از دیوار های زندان جایی که خدا هم وجود ندارد، میگذاشت، گرمای محبت مردمش را حس میکرد. هرچند فرسوده و بیمار بود، اما روحیهاش بینهایت قویتر از هر زمان دیگر بود.
در دل او، خاطرات دردناکی از گذشته و غم از دست دادن پدرش موج میزد. اما او با صدایی رسا و شجاع، با انتشار ویدئویی در شبکه های اجتماعی فریاد زد: جاوید شاه!
زئوس میدانست که پروندههای بیشتری برایش ساخته خواهند شد، اما او با شجاعت به جلو میرفت. هر چقدر هم که سعی کنند صدای او را خاموش کنند، او به راهش ادامه میداد، چون زئوس نه تنها برای خود، بلکه برای تمام کسانی که به آزادی نیاز داشتند، می جنگید.
این جمله، سمبلی از ایستادگی و امید در دل مردمی بود که هنوز برای آزادی و عدالت میجنگیدند.
زئوس، حالا نهتنها نمایندهی یک مبارزه، بلکه نمایندهی امید بود. او میدانست که هنوز راه دراز و دشواری در پیش دارد، اما با هر فریاد و هر قدمی که بر میداشت، آتش آزادی در دلش شعلهورتر میشد. نه تنها برای خودش، بلکه برای پدرش، برای کل سرزمینش و برای تمام کسانی که همچون او در بند بودند، همچنان به مبارزه ادامه میداد.
زئوس با چشمانی پر از غم و اندوه، اما با قلبی پر از امید، فریاد زد: جاوید شاه!
در دلش به یاد پدرش سوگوار شد، او به یاد تمام زندانیان سیاسی که در زندان به سر میبرند، او برای آزادی و عدالت میجنگید، و در دل مردم، شعلهای از امید برای آیندهای بهتر برافروخت.
زئوس در این لحظه به یاد داشت: اگر پدر او در آن روز تلخ، به جهان بدرود نمیگفت، فریادش را میشنیدند: دخترم، استقامت کن، ما پیروز خواهیم شد.
او به یاد داشت: اگر زمامداران، او را در زندان نگه میدارند، به یاد داشت: اگر بیماریاش، جان او را در خطر میاندازد، اما او که همچنان در دلش شعلهای از امید داشت، فریاد زد: جاوید شاه!
این فریاد، نه تنها برای او، بلکه برای کل سرزمین ایران، یک نشانهی امید و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بود.
زئوس تا این لحظه، به یاد دارد که هرگز تسلیم نشود، زیرا در دلش، شعلهای از امید برای آینده وجود دارد.
و اینگونه بود که زئوس، مبارز شجاع سیاسی، به نماد شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم تبدیل شده حداقل برای ما مشروطه خواهان، قدرت روح او برای همیشه در تاریخ حک شد...
✍ #اشو
شاهنامه افسانه ست ، زندگی تموم نمیشه غولاش
فکر میکردیم شجاعت رسم مردیه
ولی یاد گرفتیمش از یه زن مشتی...
#جاوید_شاه
🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹سایههای خیانت: سقوط فاند بگیران
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/180977
در کشور ایران، مردم با آرزوی آزادی و عدالت سالها به مبارزه مشغول بودند. جنبش آزادیخواهی در قلب این ملت جوانه زده بود و فعالانی با روحیهای پرشور، شبانهروز در تلاش بودند تا صدای مردم را به گوش جهانیان برسانند.
اما در میان این شور و نشاط، گروه هایی به طور ناگهانی ظهور کرد.
این گروه ها به سرعت توانستند حمایتهای مالی قابل توجهی از نهادهای بینالمللی و برخی دولتهای خارجی جلب کند. آنها با وعدههای بزرگ و شعارهای زیبا، خود را مدافع جنبش آزادیخواه معرفی کردند. ولی واقعیت آن بود که اعضای این گروه ها بیشتر به فکر منافع شخصی و قدرتطلبی خود بودند تا تغییر واقعی در کشور.
این گروه ها با برگزاری تجمعهای ظاهراً صلحآمیز و سمینارهای آموزشی، در واقع در حال پراکندن بیاعتمادی میان فعالان واقعی جنبش بودند. آنها به جای تشویق مردم به اتحاد و مبارزه، در دل آنها شک و تردید ایجاد کردند. سخنرانیهایی که با استناد به تجربههای بینالمللی انجام میشد، بیشتر به سخره گرفتن آرمانها و رویاهای مردم تبدیل میشد. فعالان واقعی که در پی تغییرات واقعی بودند، در برابر تبلیغات این گروه به نادیده انگاشته میشدند و خود را در یک بنبست جدی مییافتند.
کمکم، نهادهای حامی، از نتایج فعالیتهای این گروه ها ناامید شدند.
گزارشها حاکی از آن بود که این گروه ها نهتنها به پیشبرد اهداف آزادیخواهی کمکی نکرده، بلکه باعث ایجاد تنش و تفرقه در صفوف مردم شده است. آنها به جای گفتگو و وحدت، اختلاف را در دل جنبش دامن زدند و به سرعت محبوبیت خود را از دست دادند.
زمانی که حامی خارجی آمریکایی، به دستور ترامپ دست از حمایت خود برداشتند، این گروه ها ناگهان با بحران مالی مواجه شدند. اعضای این گروه، که زمانی به قدرت و نفوذ خود میبالیدند، حالا در یک وضعیت نابسامان قرار گرفته اند.
به جای آنکه به اندیشه و نقد عملکرد خود بپردازند، بر آتش خشم و نارضایتی دمیدند و به نهادهای مالی و #رضاشاه_دوم حمله کردند و میکنند.
آنها خود را قربانی سیاست بازیهای خارجی و عدم درک واقعی از جامعه میدانستند.
اما مردمی که دیگر به این شعارها و انتقادات توجهی نداشتند، به صدای واقعی خود بازگشتند. فعالان واقعی جنبش آزادیخواهی، بدون کمکهای مالی و در شرایط سخت، به اجتماعات خود ادامه دادند و بر وحدت و همبستگی تاکید کردند.
آنها بدون نیاز به حامیان خارجی، بر خواستههای خود پافشاری کردند و نشان دادند که تنها با اراده و تلاش خود میتوانند به پیروزی دست یابند.
و در نهایت، تعطیلی فاند این گروه ها به یک یادآوری از خیانت به آرمانهای آزادی تبدیل شد. مردمی که در جستجوی حقیقت بودند، از لابلای این کابوس عبور کردند و دوباره به سوی صبح روشن آزادی حرکت کردند و میکنند. این داستان نشان داد که حقیقت و اراده مردم، همیشه از دروغ و فریب قویتر است و آنانی که به دنبال قدرت به هر قیمتی هستند، در نهایت به خود و آرمانهایشان خیانت خواهند کرد.
این داستان درس عبرتی برای هر کسی است که به زعم خود میخواهد برای تغییر قدم بردارد، اما در واقع، تنها به تخریب و سردرگمی دامن میزند.
✍#اشو
نه نه ولشون کنید
سه تا گوگولین که لباشون میده طعم قند
یه آدم گند
یه کپی کار و یه دائمالکیر
آویزون نمیمونه خفاش پیر
آهو که نمیدوعه دنبال شیر
میگیرین؟
🆔@C_B_SHAHZADEH
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/180977
در کشور ایران، مردم با آرزوی آزادی و عدالت سالها به مبارزه مشغول بودند. جنبش آزادیخواهی در قلب این ملت جوانه زده بود و فعالانی با روحیهای پرشور، شبانهروز در تلاش بودند تا صدای مردم را به گوش جهانیان برسانند.
اما در میان این شور و نشاط، گروه هایی به طور ناگهانی ظهور کرد.
این گروه ها به سرعت توانستند حمایتهای مالی قابل توجهی از نهادهای بینالمللی و برخی دولتهای خارجی جلب کند. آنها با وعدههای بزرگ و شعارهای زیبا، خود را مدافع جنبش آزادیخواه معرفی کردند. ولی واقعیت آن بود که اعضای این گروه ها بیشتر به فکر منافع شخصی و قدرتطلبی خود بودند تا تغییر واقعی در کشور.
این گروه ها با برگزاری تجمعهای ظاهراً صلحآمیز و سمینارهای آموزشی، در واقع در حال پراکندن بیاعتمادی میان فعالان واقعی جنبش بودند. آنها به جای تشویق مردم به اتحاد و مبارزه، در دل آنها شک و تردید ایجاد کردند. سخنرانیهایی که با استناد به تجربههای بینالمللی انجام میشد، بیشتر به سخره گرفتن آرمانها و رویاهای مردم تبدیل میشد. فعالان واقعی که در پی تغییرات واقعی بودند، در برابر تبلیغات این گروه به نادیده انگاشته میشدند و خود را در یک بنبست جدی مییافتند.
کمکم، نهادهای حامی، از نتایج فعالیتهای این گروه ها ناامید شدند.
گزارشها حاکی از آن بود که این گروه ها نهتنها به پیشبرد اهداف آزادیخواهی کمکی نکرده، بلکه باعث ایجاد تنش و تفرقه در صفوف مردم شده است. آنها به جای گفتگو و وحدت، اختلاف را در دل جنبش دامن زدند و به سرعت محبوبیت خود را از دست دادند.
زمانی که حامی خارجی آمریکایی، به دستور ترامپ دست از حمایت خود برداشتند، این گروه ها ناگهان با بحران مالی مواجه شدند. اعضای این گروه، که زمانی به قدرت و نفوذ خود میبالیدند، حالا در یک وضعیت نابسامان قرار گرفته اند.
به جای آنکه به اندیشه و نقد عملکرد خود بپردازند، بر آتش خشم و نارضایتی دمیدند و به نهادهای مالی و #رضاشاه_دوم حمله کردند و میکنند.
آنها خود را قربانی سیاست بازیهای خارجی و عدم درک واقعی از جامعه میدانستند.
اما مردمی که دیگر به این شعارها و انتقادات توجهی نداشتند، به صدای واقعی خود بازگشتند. فعالان واقعی جنبش آزادیخواهی، بدون کمکهای مالی و در شرایط سخت، به اجتماعات خود ادامه دادند و بر وحدت و همبستگی تاکید کردند.
آنها بدون نیاز به حامیان خارجی، بر خواستههای خود پافشاری کردند و نشان دادند که تنها با اراده و تلاش خود میتوانند به پیروزی دست یابند.
و در نهایت، تعطیلی فاند این گروه ها به یک یادآوری از خیانت به آرمانهای آزادی تبدیل شد. مردمی که در جستجوی حقیقت بودند، از لابلای این کابوس عبور کردند و دوباره به سوی صبح روشن آزادی حرکت کردند و میکنند. این داستان نشان داد که حقیقت و اراده مردم، همیشه از دروغ و فریب قویتر است و آنانی که به دنبال قدرت به هر قیمتی هستند، در نهایت به خود و آرمانهایشان خیانت خواهند کرد.
این داستان درس عبرتی برای هر کسی است که به زعم خود میخواهد برای تغییر قدم بردارد، اما در واقع، تنها به تخریب و سردرگمی دامن میزند.
✍#اشو
نه نه ولشون کنید
سه تا گوگولین که لباشون میده طعم قند
یه آدم گند
یه کپی کار و یه دائم
آویزون نمیمونه خفاش پیر
آهو که نمیدوعه دنبال شیر
میگیرین؟
🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹تحریم ۲۲ بهمن: برای هر قطره خون ریخته شده
فردا، در ۲۲ بهمن، ما براندازان جمهوری اسلامی به باشکوهترین شکل ممکن این روز مزخرف را تحریم میکنیم.
ما دیگر نمیخواهیم گوش به این آوازهای رنگین و دروغین باشیم که از جانب دیکتاتوری حاکم به بهانه جشن و شادمانی سر داده میشوند! ما صدای خشم و انزجارمان را علیه یکی از سیاهترین صفحههای تاریخ ایران بلند میکنیم!
این حکومت، با رسواییهای بیپایان و جنایات لگام گسیختهاش، هر روزه آبرو و حیثیت این سرزمین را به تاراج میبرد. چهار دهه است که زندگی مردم را به جهنمی بدل کردهاند که در آن امید و آزادی تنها خاطرههایی از گذشته هستند. ما نمیتوانیم و نمیخواهیم به زندهنگهداشتن این کابوس ادامه دهیم!
چگونه میتوانیم چشممان را به روی حقیقت ببندیم؟
در هر خانهای، گویی دردی زنده است. خانوادهها در فراق عزیزانشان زجر میکشند، و مادران داغدار، به یاد فرزندانشان که به دست نیروهای حکومتی جان باختند، بیتابی میکنند. این رژیم هیچ چیز جز سرکوب، ستم و فساد برای این مردم نیاورده است. آیا زمان آن نرسیده که ما با فریادی رسا اعلام کنیم: کافی است؟!
دیگر از بیعدالتیهای این دیکتاتوری چنگ بر دلمان نمیزنیم! روزی نخواهد بود که ما در صحنه زندگیمان راضی به دیدن این نمایشهای فریبنده باشیم. بیایید این جشنهای ننگین را تحریم کنیم و صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم. ما برای صلح و آزادی میجنگیم، و نخواهیم گذاشت که خون جوانانمان هدر رود.
باید بدانید که ما به هیچ قیمتی تسلیم نخواهیم شد. بیداری در دل ما شعلهور شده و دیگر هیچکدام از ما اجازه نخواهند داد که این رژیم غاصب بر رویاهایمان چنگ بزند.
بگذارید این روز شعلهای از خشم ما باشد، و نه فساد و تحقیر!
✍ #اشو
#جاوید_شاه
#تحریم_۲۲_بهمن
مُرد و کسی براش گنبد نساخت
بشنوی، کَر میشی
صدای جیغ و داده وجدانم
همونی که تک بود امت نداشت
من پیرو بیگناه گمنامم
🆔@C_B_SHAHZADEH
فردا، در ۲۲ بهمن، ما براندازان جمهوری اسلامی به باشکوهترین شکل ممکن این روز مزخرف را تحریم میکنیم.
ما دیگر نمیخواهیم گوش به این آوازهای رنگین و دروغین باشیم که از جانب دیکتاتوری حاکم به بهانه جشن و شادمانی سر داده میشوند! ما صدای خشم و انزجارمان را علیه یکی از سیاهترین صفحههای تاریخ ایران بلند میکنیم!
این حکومت، با رسواییهای بیپایان و جنایات لگام گسیختهاش، هر روزه آبرو و حیثیت این سرزمین را به تاراج میبرد. چهار دهه است که زندگی مردم را به جهنمی بدل کردهاند که در آن امید و آزادی تنها خاطرههایی از گذشته هستند. ما نمیتوانیم و نمیخواهیم به زندهنگهداشتن این کابوس ادامه دهیم!
چگونه میتوانیم چشممان را به روی حقیقت ببندیم؟
در هر خانهای، گویی دردی زنده است. خانوادهها در فراق عزیزانشان زجر میکشند، و مادران داغدار، به یاد فرزندانشان که به دست نیروهای حکومتی جان باختند، بیتابی میکنند. این رژیم هیچ چیز جز سرکوب، ستم و فساد برای این مردم نیاورده است. آیا زمان آن نرسیده که ما با فریادی رسا اعلام کنیم: کافی است؟!
دیگر از بیعدالتیهای این دیکتاتوری چنگ بر دلمان نمیزنیم! روزی نخواهد بود که ما در صحنه زندگیمان راضی به دیدن این نمایشهای فریبنده باشیم. بیایید این جشنهای ننگین را تحریم کنیم و صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم. ما برای صلح و آزادی میجنگیم، و نخواهیم گذاشت که خون جوانانمان هدر رود.
باید بدانید که ما به هیچ قیمتی تسلیم نخواهیم شد. بیداری در دل ما شعلهور شده و دیگر هیچکدام از ما اجازه نخواهند داد که این رژیم غاصب بر رویاهایمان چنگ بزند.
بگذارید این روز شعلهای از خشم ما باشد، و نه فساد و تحقیر!
✍ #اشو
#جاوید_شاه
#تحریم_۲۲_بهمن
مُرد و کسی براش گنبد نساخت
بشنوی، کَر میشی
صدای جیغ و داده وجدانم
همونی که تک بود امت نداشت
من پیرو بیگناه گمنامم
🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانالها: نقش کلیدی کمپین بازگشت شاهزاده در حمایت از شاه رضا پهلوی
کمپین بازگشت شاهزاده، بهعنوان اولین و پیشگام ترین کانال حامی شاه رضا پهلوی، تأثیر بسزایی بر آگاهی و شناخت مردم نسبت به این شخصیت تاریخی گذاشت.
زمانی که این کمپین تشکیل شد، اغلب افراد جامعه اطلاعات کمی از شاه رضا پهلوی داشتند و حتی بسیاری نام او را نیز نشنیده بودند. اما با راهاندازی این کمپین، فضایی برای بحث، تبادل نظر و ارائه اطلاعات صحیح درباره شاه رضا پهلوی فراهم شد که به تدریج موجب افزایش شناخت عمومی از او گردید.
این کمپین، نه تنها به عنوان یک کانال تلگرامی، بلکه به عنوان یک پایگاه مهم برای تجمع حامیان و افرادی که به دنبال تغییرات سیاسی در ایران بودند، عمل کرد.
با فراخوان های کمپین، جمعیتی گسترده از اقشار مختلف، از جمله دانشجویان، کارگران و خانوادهها، به میدان می آمدند. مردم با شور و اشتیاق، شعارهای خود را فریاد میزدند و در عین حال، پیامی روشن از همبستگی و اراده جمعی را به رسیدن به عدالت و برابری منتقل میکردند.
به همین خاطر، میتوان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانالهای دیگری است که به تدریج شکل گرفتند.
این کانالها، با هدف حمایت و تبلیغ اهداف شاه رضا پهلوی، از ایدهها و محتوای اولیهای که این کمپین ارائه میداد، الهام گرفته و در ادامه راه آن فعالیت کردند.
در حقیقت، بسیاری از کانالها و گروههای فعلی که به معرفی و ترویج اندیشههای شاه رضا پهلوی پرداخته و به جمعآوری نظرات و انتقادات حامیان او کمک میکنند، به نوعی نتیجه و ادامهدهنده تلاشهای اولیهٔ کمپین بازگشت شاهزاده هستند.
این کمپین بستری را فراهم آورد که بهواسطهٔ آن، اکنون مردم بهخوبی با شخصیت شاهمان، رضا پهلوی آشنا هستند و درک بهتری از نقش او در آینده سیاسی ایران دارند.
از آنجا که کمپین بازگشت شاهزاده بهعنوان اولین حرکت جدی در زمینهٔ معرفی شاه رضا پهلوی مطرح است، میتوان آن را سنگ بنای تمامی فعالیتها و تلاشهای بعدی در این راستا دانست. در واقع، این کمپین بهطور موثری به آگاهی مردم افزوده و سبب شکلگیری حرکتی جمعی و هدفمند در حمایت از شاه رضا پهلوی شده است.
به همین دلیل، بدون شک میتوان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده، پدر تمامی کانالها و گروههای حامی دیگردر این زمینه است و نقش کلیدی در ارتقا آگاهی و شناخت مردم ایفا کرده است.
در واقع، کمپین بازگشت شاهزاده بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات عمل کرده و بهعنوان پیشگام در حرکتهای اجتماعی و سیاسی، به شکلگیری یک جامعه آشنا با حقوق و نیازهای ملی کمک کرده است.
با گذشت زمان و با فعالیتهای مستمر این کمپین، شناخت مردم از شاه رضا پهلوی امروز به حدی رسیده است که او به یک چهره آشنا و معتبر در زندگی سیاسی کشور تبدیل شده است؛ و این مهم، تماماً نتیجهٔ تلاشهای بیوقفهٔ کمپین بازگشت شاهزاده و تأثیر آن بر جامعه است.
با ظهور کمپین بازگشت شاهزاده، دیگر گروهها و کانالها نیز به تبعیت از آن بهوجود آمدند و هر یک ایدهها و نظرات خود را مطرح کردند. اما حقیقت این است که تمام این کانالها در درخت بزرگ کمپین بازگشت شاهزاده ریشه دارند و به نوعی در ادامهٔ نقش و کاری که این کمپین آغاز کرد، فعالیت میکنند. به همین دلیل، میتوان گفت که کمپین بازگشت شاهزاده بهواسطه پیشگامی در این موضوع، همواره به عنوان الگوی دیگر کانالها باقی مانده و نقش کلیدی در حرکتهای اجتماعی و سیاسی مربوط به بازگشت شاهمان ایفا کرده است.
✍ #اشو
کمپینی که از هیچی همه چیو ساخت
بدون دلیل خاص، بیحساب
هیشکی از خدا نپرسید، چرا سیبو کاشت
حالا همه، گنده شدن واسه خودشون
از یادا رفته
که کی بود بالا سر آگاهی و مبارزه
وقتی بابا ننه، نه، نداشت...
#جاوید_شاه
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
#پدر
🆔 @C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده، بهعنوان اولین و پیشگام ترین کانال حامی شاه رضا پهلوی، تأثیر بسزایی بر آگاهی و شناخت مردم نسبت به این شخصیت تاریخی گذاشت.
زمانی که این کمپین تشکیل شد، اغلب افراد جامعه اطلاعات کمی از شاه رضا پهلوی داشتند و حتی بسیاری نام او را نیز نشنیده بودند. اما با راهاندازی این کمپین، فضایی برای بحث، تبادل نظر و ارائه اطلاعات صحیح درباره شاه رضا پهلوی فراهم شد که به تدریج موجب افزایش شناخت عمومی از او گردید.
این کمپین، نه تنها به عنوان یک کانال تلگرامی، بلکه به عنوان یک پایگاه مهم برای تجمع حامیان و افرادی که به دنبال تغییرات سیاسی در ایران بودند، عمل کرد.
با فراخوان های کمپین، جمعیتی گسترده از اقشار مختلف، از جمله دانشجویان، کارگران و خانوادهها، به میدان می آمدند. مردم با شور و اشتیاق، شعارهای خود را فریاد میزدند و در عین حال، پیامی روشن از همبستگی و اراده جمعی را به رسیدن به عدالت و برابری منتقل میکردند.
به همین خاطر، میتوان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانالهای دیگری است که به تدریج شکل گرفتند.
این کانالها، با هدف حمایت و تبلیغ اهداف شاه رضا پهلوی، از ایدهها و محتوای اولیهای که این کمپین ارائه میداد، الهام گرفته و در ادامه راه آن فعالیت کردند.
در حقیقت، بسیاری از کانالها و گروههای فعلی که به معرفی و ترویج اندیشههای شاه رضا پهلوی پرداخته و به جمعآوری نظرات و انتقادات حامیان او کمک میکنند، به نوعی نتیجه و ادامهدهنده تلاشهای اولیهٔ کمپین بازگشت شاهزاده هستند.
این کمپین بستری را فراهم آورد که بهواسطهٔ آن، اکنون مردم بهخوبی با شخصیت شاهمان، رضا پهلوی آشنا هستند و درک بهتری از نقش او در آینده سیاسی ایران دارند.
از آنجا که کمپین بازگشت شاهزاده بهعنوان اولین حرکت جدی در زمینهٔ معرفی شاه رضا پهلوی مطرح است، میتوان آن را سنگ بنای تمامی فعالیتها و تلاشهای بعدی در این راستا دانست. در واقع، این کمپین بهطور موثری به آگاهی مردم افزوده و سبب شکلگیری حرکتی جمعی و هدفمند در حمایت از شاه رضا پهلوی شده است.
به همین دلیل، بدون شک میتوان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده، پدر تمامی کانالها و گروههای حامی دیگردر این زمینه است و نقش کلیدی در ارتقا آگاهی و شناخت مردم ایفا کرده است.
در واقع، کمپین بازگشت شاهزاده بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات عمل کرده و بهعنوان پیشگام در حرکتهای اجتماعی و سیاسی، به شکلگیری یک جامعه آشنا با حقوق و نیازهای ملی کمک کرده است.
با گذشت زمان و با فعالیتهای مستمر این کمپین، شناخت مردم از شاه رضا پهلوی امروز به حدی رسیده است که او به یک چهره آشنا و معتبر در زندگی سیاسی کشور تبدیل شده است؛ و این مهم، تماماً نتیجهٔ تلاشهای بیوقفهٔ کمپین بازگشت شاهزاده و تأثیر آن بر جامعه است.
با ظهور کمپین بازگشت شاهزاده، دیگر گروهها و کانالها نیز به تبعیت از آن بهوجود آمدند و هر یک ایدهها و نظرات خود را مطرح کردند. اما حقیقت این است که تمام این کانالها در درخت بزرگ کمپین بازگشت شاهزاده ریشه دارند و به نوعی در ادامهٔ نقش و کاری که این کمپین آغاز کرد، فعالیت میکنند. به همین دلیل، میتوان گفت که کمپین بازگشت شاهزاده بهواسطه پیشگامی در این موضوع، همواره به عنوان الگوی دیگر کانالها باقی مانده و نقش کلیدی در حرکتهای اجتماعی و سیاسی مربوط به بازگشت شاهمان ایفا کرده است.
✍ #اشو
کمپینی که از هیچی همه چیو ساخت
بدون دلیل خاص، بیحساب
هیشکی از خدا نپرسید، چرا سیبو کاشت
حالا همه، گنده شدن واسه خودشون
از یادا رفته
که کی بود بالا سر آگاهی و مبارزه
وقتی بابا ننه، نه، نداشت...
#جاوید_شاه
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
#پدر
🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹 جاوید شاه: بازگشت به هویت، پیشروی به سوی فردا
جمهوریخواه میگه: ما جمهوریت میخواهیم، نه پادشاهی!
چپی فریاد میزنه: مرگ بر استثمار! مرگ بر دیکتاتوری! آنها معتقدند که نظام پادشاهی پهلوی یک نظام استبدادی و وابسته به امپریالیسم بود و شعار #جاوید_شاه یادآور این دوران است. حرف را که میشه زد کو سند و مدرکش؟
و ایرانستیزی پنهان در گوشهای، با نیشخندی میگه: اینها همه بهانه است، ایران را باید تکه تکه کرد!
#جاوید_شاه فقط یک شعار نیست، بلکه داستانی ست ناتمام از گذشته، حال و آینده.
جمهوریخواهان، گویا فراموش کردهاند که در دوران پهلوی، ایران به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل شد و زیرساختهای آن، به بهترین شکل ممکن، توسعه یافت. مخالفت آنها با شعار #جاوید_شاه به این دلیل است که نمیخواهند قدرت و عظمت ایران را ببینند.
تجزیهطلبان، میخواهند ایران را به قطعات کوچکی تقسیم کنند و آن را نابود سازند. مخالفت آنها با شعار #جاوید_شاه ، به این دلیل است که این شعار، نماد وحدت و یکپارچگی ملی است.
چپ گرایان، هنوز هم در توهمات خود به سر میبرند و از واقعیتهای تاریخی، بیخبرند. آنها، نمیخواهند پیشرفتها و دستاوردهای دوران پهلوی را ببینند و شعار #جاوید_شاه را نمادی از استبداد میدانند. مخالفت آنها با این شعار، به این دلیل است که میخواهند همه چیز را به عقب برگردانند.
شما چپول های بی همه چیز بی خبرین که دوتا چشم داره ت تاریخ، شاه، داشت ایران را به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل میکرد. اگر شما چپها نبودید، ایران الان یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا بود.
شما چپول های فاسد فقط بلد بودید شعار بدهید و اغتشاش به پا کنید. شما هیچ برنامهای برای ساختن یک ایران بهتر نداشتید. شما فقط میخواستید همه چیز را خراب کنید.
شما چپول های رادیکال احمق از عدالت اجتماعی و آزادیهای فردی سخن میگویید اما مگر در دوران پهلوی، اینها وجود نداشت؟ زنان در آن دوران، از حقوق بیشتری برخوردار بودند، تحصیلات رایگان بود و اقتصاد کشور در حال رشد بود.
انقلاب شما چپول های بی وطن، چه نتیجهای داشت؟ آیا آزادی های فردی ، عدالت اجتماعی و برابری در ایران برقرار شد؟ آیا مردم از آزادی و رفاه بیشتری برخوردار شدند؟ متاسفانه، انقلاب شما به یک حکومت دینی منجر شد که آزادی های فردی و اجتماعی را محدود کرده و حقوق بسیاری از مردم را پایمال کرده است.
انگار جاوید شاه رمزی شده برای ترسهایشان...
ضمن اینکه دلخورم از کسانی که سعی میکنند شعار جاوید شاه را به سخره بگیرند و آن را نمادی از عدم اتحاد معرفی کنند. این شعار، نماد عشق به وطن، غرور ملی و آرزوی ایرانیان برای پیشرفت و سربلندی است. کسانی که با این شعار مخالفت میکنند، بدانند این شعار، متعلق به تمام ایرانیان است، کسانی که این شعار را رد میکنند، در واقع وحدت ملی را زیر سوال میبرند. نه اینکه این شعار وحدت ملی را زیر سوال ببرد . ما نسل جوان، به آیندهای روشن و پر از امید فکر میکنیم. شعار #جاوید_شاه میتواند ما را به سوی این آینده هدایت کند. ما باید این شعار را زنده نگه داریم و آن را به نسلهای آینده منتقل کنیم.
اما...
صدای خود را بلند تر کنیم، تن لخت شهر را تتو کنیم #جاوید_شاه هموطن ، زیرا که این سه گروه به دنبال تحریک احساسات ضد سلطنتی و ایجاد شکاف بین گروههای مختلف جامعه هستند.
در کوچههای پر پیچ و خم تاریخ، شعار #جاوید_شاه مانند نوری در تاریکی میدرخشد.
این شعار، تنها نامیرا خواندن یک شخص نیست، بلکه تجلیگر آرزوهایی است که در دل بسیاری از ایرانیان زنده مانده است.
#جاوید_شاه یادآور دورانی است که ایران در مسیر پیشرفت و توسعه گام برمیداشت. دورانی که امنیت و ثبات، بستر شکوفایی اقتصادی و فرهنگی را فراهم کرده بود.
دورانی که نام ایران در عرصه بینالمللی با احترام یاد میشد.
این شعار، نوستالژی نیست، بلکه فریادی است برای بازگشت به آن دوران طلایی. دورانی که آزادی های فردی و اجتماعی محترم شمرده میشد، دورانی که عدالت و قانون، ضامن حقوق همه شهروندان بود.
#جاوید_شاه امید است، امیدی به ایرانی آباد و آزاد. امیدی به بازگشت شکوه و عظمت ایران باستان. امیدی به آیندهای روشن برای فرزندان این سرزمین.
این شعار، نه فقط برای گذشته، بلکه برای آینده نیز سر داده میشود. آیندهای که در آن، ایران دوباره به جایگاه شایسته خود در جهان دست یابد. آیندهای که در آن، همه ایرانیان در صلح و رفاه زندگی کنند.
پس بگذارید این شعار در آسمان ایران طنینانداز شود و تن شهر لخت نماند : #جاوید_شاه! فریادی برای امید، برای آزادی، برای ایرانی آباد و سربلند.
جاوید شاه آینهای تمامنما از دیروز، امروز، فرداست
✍ #اشو
قلم من تو سیاستِ زنده، حال میده به همه مثلجنده ...
🆔 @C_B_SHAHZADEH
جمهوریخواه میگه: ما جمهوریت میخواهیم، نه پادشاهی!
چپی فریاد میزنه: مرگ بر استثمار! مرگ بر دیکتاتوری! آنها معتقدند که نظام پادشاهی پهلوی یک نظام استبدادی و وابسته به امپریالیسم بود و شعار #جاوید_شاه یادآور این دوران است. حرف را که میشه زد کو سند و مدرکش؟
و ایرانستیزی پنهان در گوشهای، با نیشخندی میگه: اینها همه بهانه است، ایران را باید تکه تکه کرد!
#جاوید_شاه فقط یک شعار نیست، بلکه داستانی ست ناتمام از گذشته، حال و آینده.
جمهوریخواهان، گویا فراموش کردهاند که در دوران پهلوی، ایران به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل شد و زیرساختهای آن، به بهترین شکل ممکن، توسعه یافت. مخالفت آنها با شعار #جاوید_شاه به این دلیل است که نمیخواهند قدرت و عظمت ایران را ببینند.
تجزیهطلبان، میخواهند ایران را به قطعات کوچکی تقسیم کنند و آن را نابود سازند. مخالفت آنها با شعار #جاوید_شاه ، به این دلیل است که این شعار، نماد وحدت و یکپارچگی ملی است.
چپ گرایان، هنوز هم در توهمات خود به سر میبرند و از واقعیتهای تاریخی، بیخبرند. آنها، نمیخواهند پیشرفتها و دستاوردهای دوران پهلوی را ببینند و شعار #جاوید_شاه را نمادی از استبداد میدانند. مخالفت آنها با این شعار، به این دلیل است که میخواهند همه چیز را به عقب برگردانند.
شما چپول های بی همه چیز بی خبرین که دوتا چشم داره ت تاریخ، شاه، داشت ایران را به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل میکرد. اگر شما چپها نبودید، ایران الان یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا بود.
شما چپول های فاسد فقط بلد بودید شعار بدهید و اغتشاش به پا کنید. شما هیچ برنامهای برای ساختن یک ایران بهتر نداشتید. شما فقط میخواستید همه چیز را خراب کنید.
شما چپول های رادیکال احمق از عدالت اجتماعی و آزادیهای فردی سخن میگویید اما مگر در دوران پهلوی، اینها وجود نداشت؟ زنان در آن دوران، از حقوق بیشتری برخوردار بودند، تحصیلات رایگان بود و اقتصاد کشور در حال رشد بود.
انقلاب شما چپول های بی وطن، چه نتیجهای داشت؟ آیا آزادی های فردی ، عدالت اجتماعی و برابری در ایران برقرار شد؟ آیا مردم از آزادی و رفاه بیشتری برخوردار شدند؟ متاسفانه، انقلاب شما به یک حکومت دینی منجر شد که آزادی های فردی و اجتماعی را محدود کرده و حقوق بسیاری از مردم را پایمال کرده است.
انگار جاوید شاه رمزی شده برای ترسهایشان...
ضمن اینکه دلخورم از کسانی که سعی میکنند شعار جاوید شاه را به سخره بگیرند و آن را نمادی از عدم اتحاد معرفی کنند. این شعار، نماد عشق به وطن، غرور ملی و آرزوی ایرانیان برای پیشرفت و سربلندی است. کسانی که با این شعار مخالفت میکنند، بدانند این شعار، متعلق به تمام ایرانیان است، کسانی که این شعار را رد میکنند، در واقع وحدت ملی را زیر سوال میبرند. نه اینکه این شعار وحدت ملی را زیر سوال ببرد . ما نسل جوان، به آیندهای روشن و پر از امید فکر میکنیم. شعار #جاوید_شاه میتواند ما را به سوی این آینده هدایت کند. ما باید این شعار را زنده نگه داریم و آن را به نسلهای آینده منتقل کنیم.
اما...
صدای خود را بلند تر کنیم، تن لخت شهر را تتو کنیم #جاوید_شاه هموطن ، زیرا که این سه گروه به دنبال تحریک احساسات ضد سلطنتی و ایجاد شکاف بین گروههای مختلف جامعه هستند.
در کوچههای پر پیچ و خم تاریخ، شعار #جاوید_شاه مانند نوری در تاریکی میدرخشد.
این شعار، تنها نامیرا خواندن یک شخص نیست، بلکه تجلیگر آرزوهایی است که در دل بسیاری از ایرانیان زنده مانده است.
#جاوید_شاه یادآور دورانی است که ایران در مسیر پیشرفت و توسعه گام برمیداشت. دورانی که امنیت و ثبات، بستر شکوفایی اقتصادی و فرهنگی را فراهم کرده بود.
دورانی که نام ایران در عرصه بینالمللی با احترام یاد میشد.
این شعار، نوستالژی نیست، بلکه فریادی است برای بازگشت به آن دوران طلایی. دورانی که آزادی های فردی و اجتماعی محترم شمرده میشد، دورانی که عدالت و قانون، ضامن حقوق همه شهروندان بود.
#جاوید_شاه امید است، امیدی به ایرانی آباد و آزاد. امیدی به بازگشت شکوه و عظمت ایران باستان. امیدی به آیندهای روشن برای فرزندان این سرزمین.
این شعار، نه فقط برای گذشته، بلکه برای آینده نیز سر داده میشود. آیندهای که در آن، ایران دوباره به جایگاه شایسته خود در جهان دست یابد. آیندهای که در آن، همه ایرانیان در صلح و رفاه زندگی کنند.
پس بگذارید این شعار در آسمان ایران طنینانداز شود و تن شهر لخت نماند : #جاوید_شاه! فریادی برای امید، برای آزادی، برای ایرانی آباد و سربلند.
جاوید شاه آینهای تمامنما از دیروز، امروز، فرداست
✍ #اشو
قلم من تو سیاستِ زنده، حال میده به همه مثل
🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹فاتحان قلههای غیرت
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/182778
در پهنهی آسمان، امشب، هلال غم، چون کمانی شکسته، بر سینهی فلک نقش بسته است. سالروز عروج اسطورههای بیبدیل میهن، سرتیپ منوچهر ملک، سرتیپ نعمتالله معتمدی، سرلشکر پرویز امین افشار و سرتیپ حسین همدانیان، نه یک سوگ ساده، که مرثیهای است بر حماسهی سترگ ایستادگی، در برابر یورش اهریمنان. این نامها، نه فقط نام سربازان، که سرود جاودانگی دلاورانی است که در ظلمات خیانت، فانوس امید را فروزان نگاه داشتند.
در آن دوران سیاه تفرقه و آشوب، هنگامی که گرگهای گرسنه، با نقاب آزادی و عدالت، بر آستانهی حریم وطن، دندان تیز کرده بودند، این مردان پولادین، چون سدی استوار، در برابر سیل ویرانگر فتنه ایستادند. ائتلافی شوم از ملاهای مزدور، چپگرایان خودفروخته، مجاهدین کوردل و بازماندگان جریان مصدق، با خنجر دورویی، به قلب میهن نشانه رفته بودند.
سرتیپ منوچهر ملک، با دانش نظامی بیکران و تدبیری مثالزدنی، سپر پولادینی بود در برابر توطئههای دشمن. او، سالها، شب نخوابید تا ایران، آسوده سر بر بالین امنیت نهد. سرتیپ نعمتالله معتمدی، شیر ژیان عرصه نبرد، با غرش رعدآسای خود، لرزه بر اندام بدخواهان می انداخت. او، با خون خود، سند شجاعت و غیرت ایرانی را امضا کرد. سرلشکر پرویز امین افشار، همچون سروی ایستاده، از کیان این سرزمین پاسداری نمود. قلبش، آشیانهی عشق به ایران بود و جانش، فدای نام وطن. و سرتیپ حسین همدانیان، کوه صبر و استقامت، در برابر ناملایمات، خم به ابرو نیاورد. او، با ایمان راسخ و دلیری بی مثال، در راه دفاع از حق و حقیقت، جان فشاند.
اینان، نه فقط نظامیانی دلاور، بلکه انسانهایی والا بودند، با دلی سرشار از عشق به مردم و میهنی که در رگ هایشان جاری بود. آنها، در برابر هجوم تاریکی، شمع وجود خویش را سوزاندند تا راه را برای آیندگان روشن سازند. خون پاکشان، نه تنها لعنت ابدی بر خائنان، که الهام بخش نسلهای آینده خواهد بود.
امروز، در این روز غمبار، با عزمی راسخ، سوگند یاد میکنیم که راه این قهرمانان را با اقتدار ادامه دهیم. نامشان را در لوح دل حک کنیم و حماسهی ایثارشان را، سینه به سینه، به فرزندان خود منتقل نماییم. ما، وارثان خون آنان، هرگز نخواهیم گذاشت که پرچم سرافرازی ایران، بر زمین افتد. کاری به اعلامیه بی طرفی ارتش ندارم اما یادشان، تا ابد، در قلب این سرزمین، جاودانه بماند و راهشان، مشعل هدایت ما در راه رسیدن به ایرانی آزاد، آباد و سربلند باشد.
#پاینده_ایران #جاوید_شاه
✍ #اشو
🆔 @C_B_SHAHZADEH
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/182778
در پهنهی آسمان، امشب، هلال غم، چون کمانی شکسته، بر سینهی فلک نقش بسته است. سالروز عروج اسطورههای بیبدیل میهن، سرتیپ منوچهر ملک، سرتیپ نعمتالله معتمدی، سرلشکر پرویز امین افشار و سرتیپ حسین همدانیان، نه یک سوگ ساده، که مرثیهای است بر حماسهی سترگ ایستادگی، در برابر یورش اهریمنان. این نامها، نه فقط نام سربازان، که سرود جاودانگی دلاورانی است که در ظلمات خیانت، فانوس امید را فروزان نگاه داشتند.
در آن دوران سیاه تفرقه و آشوب، هنگامی که گرگهای گرسنه، با نقاب آزادی و عدالت، بر آستانهی حریم وطن، دندان تیز کرده بودند، این مردان پولادین، چون سدی استوار، در برابر سیل ویرانگر فتنه ایستادند. ائتلافی شوم از ملاهای مزدور، چپگرایان خودفروخته، مجاهدین کوردل و بازماندگان جریان مصدق، با خنجر دورویی، به قلب میهن نشانه رفته بودند.
سرتیپ منوچهر ملک، با دانش نظامی بیکران و تدبیری مثالزدنی، سپر پولادینی بود در برابر توطئههای دشمن. او، سالها، شب نخوابید تا ایران، آسوده سر بر بالین امنیت نهد. سرتیپ نعمتالله معتمدی، شیر ژیان عرصه نبرد، با غرش رعدآسای خود، لرزه بر اندام بدخواهان می انداخت. او، با خون خود، سند شجاعت و غیرت ایرانی را امضا کرد. سرلشکر پرویز امین افشار، همچون سروی ایستاده، از کیان این سرزمین پاسداری نمود. قلبش، آشیانهی عشق به ایران بود و جانش، فدای نام وطن. و سرتیپ حسین همدانیان، کوه صبر و استقامت، در برابر ناملایمات، خم به ابرو نیاورد. او، با ایمان راسخ و دلیری بی مثال، در راه دفاع از حق و حقیقت، جان فشاند.
اینان، نه فقط نظامیانی دلاور، بلکه انسانهایی والا بودند، با دلی سرشار از عشق به مردم و میهنی که در رگ هایشان جاری بود. آنها، در برابر هجوم تاریکی، شمع وجود خویش را سوزاندند تا راه را برای آیندگان روشن سازند. خون پاکشان، نه تنها لعنت ابدی بر خائنان، که الهام بخش نسلهای آینده خواهد بود.
امروز، در این روز غمبار، با عزمی راسخ، سوگند یاد میکنیم که راه این قهرمانان را با اقتدار ادامه دهیم. نامشان را در لوح دل حک کنیم و حماسهی ایثارشان را، سینه به سینه، به فرزندان خود منتقل نماییم. ما، وارثان خون آنان، هرگز نخواهیم گذاشت که پرچم سرافرازی ایران، بر زمین افتد. کاری به اعلامیه بی طرفی ارتش ندارم اما یادشان، تا ابد، در قلب این سرزمین، جاودانه بماند و راهشان، مشعل هدایت ما در راه رسیدن به ایرانی آزاد، آباد و سربلند باشد.
#پاینده_ایران #جاوید_شاه
✍ #اشو
🆔 @C_B_SHAHZADEH
Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
امروز سالروز تیرباران شدن
جاویدنامان تیمسارها
منوچهر ملک
نعمتالله معتمدی
پرویز امین افشار
و حسین همدانیان
به دست ائتلاف ملا چپی مجاهد و مصدقیون وحشی پنجاه و هفتی است
نام و یادشان گرامی و جاویدان باد
#پاینده_ایران
#جاویدشاه
@C_B_SHAHZADEH
جاویدنامان تیمسارها
منوچهر ملک
نعمتالله معتمدی
پرویز امین افشار
و حسین همدانیان
به دست ائتلاف ملا چپی مجاهد و مصدقیون وحشی پنجاه و هفتی است
نام و یادشان گرامی و جاویدان باد
#پاینده_ایران
#جاویدشاه
@C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانالها-بخش دوم؛ پدر با تجربه، قدرتمندتر از همیشه، برای بازگشت شکوه ایران
◾️بخش اول👇:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/181820
در فضای پرهیاهوی مجازی، جایی که امواج اطلاعات در هم میپیچند و حقیقت در هالهای از ابهام پنهان میشود، نامی آشنا همچون فانوسی دریایی میدرخشد: کمپین بازگشت شاهزاده.
این نام، نه فقط یک کانال تلگرامی، بلکه شناسنامه ای است برای اولین حامیان شاه رضا پهلوی، سنگ بنایی برای تمام گروههای پادشاهیخواهی که پس از آن قد علم کردند. به همین دلیل، کمپین بازگشت شاهزاده به عنوان اولین و قدیمیترین حامی شاه رضا پهلوی، لقب پدر همه کانال ها را با افتخار یدک میکشد.
اکنون، در شرایطی که دشمنان پادشاهی با تمام قوا به میدان آمدهاند، این کمپین قدرتمندتر از همیشه در صف مقدم ایستاده و از آرمانهای خود دفاع میکند.
پدر تمامی کانال ها ، کمپین بازگشت شاهزاده پدری که امروز، بیش از هر زمان دیگری، قدرتمند و استوار در برابر هجوم دشمنان ایستاده است.
رمز این قدرت فزاینده، تنها در قدمت و اعتبار این کمپین نهفته نیست، بلکه در تجدید قوا و تکمیل تیم آن ریشه دارد.
در این میان، یکی از قدیمیترین و وفادارترین اعضای این کمپین، شخصیتی بود به نام #تاج.
تاج، کهنه سربازی کارآزموده، سالها در کنار دیگر اعضای کمپین، شبانهروز تلاش کرده بود تا صدای حامیان پادشاهی را به گوش همگان برساند. اما مدتی بود که به دلایلی از کمپین دور شده بود.
تاج، با انگیزهای وصفناپذیر، پس از مدتی دوری، با کولهباری از دانش، تجربه و عشقی عمیق به ایران، به جمع یاران قدیمی بازگشته و با حضور خود، کولهباری از تجربه و دانش را به همراه آورده و با انرژی مضاعف، به سازماندهی و هدایت فعالیتهای کمپین کمک میکند.
بازگشت او، نه تنها باعث افزایش توان عملیاتی و انسجام تیمی شده!
بلکه پیامی واضح به دشمنان ارسال کرده است: کمپین بازگشت شاهزاده زنده است و با تمام قوا به دفاع از آرمانهای خود ادامه خواهد داد.
کمپین بازگشت شاهزاده، همواره به عنوان مرجعی معتبر برای کسب اخبار و تحلیلهای دقیق درباره شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهیخواهی شناخته شده است. این کمپین با تکیه بر تیمی متخصص و متعهد، در خط مقدم مبارزه با دروغپراکنی و تحریف حقایق قرار دارد و با انتشار مطالب روشنگرانه و مستند، سعی در آگاهسازی افکار عمومی و خنثیسازی توطئههای دشمنان دارد.
کمپین بازگشت شاهزاده، در طول سالها فعالیت خود، با چالشها و موانع بسیاری روبرو بوده است. از حملات سایبری و تهدیدهای امنیتی گرفته تا دستگیری ادمین های این پدر ، اما هیچکدام نتوانستهاند خللی در اراده و عزم راسخ این پدر باتجربه ایجاد کنند. این کمپین، با تکیه بر حمایت مردمی و اتحاد اعضای خود، همواره به راه خود ادامه داده و به نمادی از امید برای ایرانیانی تبدیل شده است که رویای ایرانی آزاد، آباد و سربلند را در سر میپرورانند.
این کمپین با بهرهگیری از تیمی متخصص و متعهد، به صورت شبانهروزی در حال رصد و بررسی اخبار و رویدادها است و با انتشار مطالب دقیق و مستند، سعی در روشنگری افکار عمومی و مقابله با پروپاگاندای دشمنان دارد.
بازگشت تاج به تیم کمپین، نویدبخش روزهای روشنتری برای جنبش پادشاهیخواهی است. با حضور او و دیگر اعضای متعهد و دلسوز، کمپین بازگشت شاهزاده بار دیگر ثابت خواهد کرد که:
پدر همیشه پدر است و در لحظات سخت، همچون کوهی استوار در کنار دیگر کانال های پادشاهی خواه خواهد ایستاد.
✍ #اشو
تهش جنس ما رو میزنید غیر مستقیم
خیالی نی، اشو فرقی نمیذاره بین مشتری
کمپین نوک هرمه بالاست
مث ماه تو دل تاریک شب بالاست
کمپین سربلنده مثل سَرو
🆔 @C_B_SHAHZADEH
◾️بخش اول👇:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/181820
در فضای پرهیاهوی مجازی، جایی که امواج اطلاعات در هم میپیچند و حقیقت در هالهای از ابهام پنهان میشود، نامی آشنا همچون فانوسی دریایی میدرخشد: کمپین بازگشت شاهزاده.
این نام، نه فقط یک کانال تلگرامی، بلکه شناسنامه ای است برای اولین حامیان شاه رضا پهلوی، سنگ بنایی برای تمام گروههای پادشاهیخواهی که پس از آن قد علم کردند. به همین دلیل، کمپین بازگشت شاهزاده به عنوان اولین و قدیمیترین حامی شاه رضا پهلوی، لقب پدر همه کانال ها را با افتخار یدک میکشد.
اکنون، در شرایطی که دشمنان پادشاهی با تمام قوا به میدان آمدهاند، این کمپین قدرتمندتر از همیشه در صف مقدم ایستاده و از آرمانهای خود دفاع میکند.
پدر تمامی کانال ها ، کمپین بازگشت شاهزاده پدری که امروز، بیش از هر زمان دیگری، قدرتمند و استوار در برابر هجوم دشمنان ایستاده است.
رمز این قدرت فزاینده، تنها در قدمت و اعتبار این کمپین نهفته نیست، بلکه در تجدید قوا و تکمیل تیم آن ریشه دارد.
در این میان، یکی از قدیمیترین و وفادارترین اعضای این کمپین، شخصیتی بود به نام #تاج.
تاج، کهنه سربازی کارآزموده، سالها در کنار دیگر اعضای کمپین، شبانهروز تلاش کرده بود تا صدای حامیان پادشاهی را به گوش همگان برساند. اما مدتی بود که به دلایلی از کمپین دور شده بود.
تاج، با انگیزهای وصفناپذیر، پس از مدتی دوری، با کولهباری از دانش، تجربه و عشقی عمیق به ایران، به جمع یاران قدیمی بازگشته و با حضور خود، کولهباری از تجربه و دانش را به همراه آورده و با انرژی مضاعف، به سازماندهی و هدایت فعالیتهای کمپین کمک میکند.
بازگشت او، نه تنها باعث افزایش توان عملیاتی و انسجام تیمی شده!
بلکه پیامی واضح به دشمنان ارسال کرده است: کمپین بازگشت شاهزاده زنده است و با تمام قوا به دفاع از آرمانهای خود ادامه خواهد داد.
کمپین بازگشت شاهزاده، همواره به عنوان مرجعی معتبر برای کسب اخبار و تحلیلهای دقیق درباره شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهیخواهی شناخته شده است. این کمپین با تکیه بر تیمی متخصص و متعهد، در خط مقدم مبارزه با دروغپراکنی و تحریف حقایق قرار دارد و با انتشار مطالب روشنگرانه و مستند، سعی در آگاهسازی افکار عمومی و خنثیسازی توطئههای دشمنان دارد.
کمپین بازگشت شاهزاده، در طول سالها فعالیت خود، با چالشها و موانع بسیاری روبرو بوده است. از حملات سایبری و تهدیدهای امنیتی گرفته تا دستگیری ادمین های این پدر ، اما هیچکدام نتوانستهاند خللی در اراده و عزم راسخ این پدر باتجربه ایجاد کنند. این کمپین، با تکیه بر حمایت مردمی و اتحاد اعضای خود، همواره به راه خود ادامه داده و به نمادی از امید برای ایرانیانی تبدیل شده است که رویای ایرانی آزاد، آباد و سربلند را در سر میپرورانند.
این کمپین با بهرهگیری از تیمی متخصص و متعهد، به صورت شبانهروزی در حال رصد و بررسی اخبار و رویدادها است و با انتشار مطالب دقیق و مستند، سعی در روشنگری افکار عمومی و مقابله با پروپاگاندای دشمنان دارد.
بازگشت تاج به تیم کمپین، نویدبخش روزهای روشنتری برای جنبش پادشاهیخواهی است. با حضور او و دیگر اعضای متعهد و دلسوز، کمپین بازگشت شاهزاده بار دیگر ثابت خواهد کرد که:
پدر همیشه پدر است و در لحظات سخت، همچون کوهی استوار در کنار دیگر کانال های پادشاهی خواه خواهد ایستاد.
✍ #اشو
تهش جنس ما رو میزنید غیر مستقیم
خیالی نی، اشو فرقی نمیذاره بین مشتری
کمپین نوک هرمه بالاست
مث ماه تو دل تاریک شب بالاست
کمپین سربلنده مثل سَرو
🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانالها؛ کمپین بازگشت شاهزاده - بچه هامون بی ادب شدن بهمون میگن حضرت نوح: شب شکن و خسرو انوشیروان
در دل گرداب مجادلهای لفظی و پرتنش، در کانال هایی به نام شهریاران و خسرو انوشیروان، کلامها همچون شمشیری بران در هوا میچرخیدند.
❗️هدف خسرو برای من مشخصه 👇
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171155
و اما ..
شبشکن از مدیران شهریاران، با شور و شوقی، در تلاش بود تا چهرهای قهرمانانه از خود بسازد و با حمله به خسرو انوشیروان، ادمین پیشین کمپین بازگشت شاهزاده، دمی را به جستوجوی اوج در سلطنت کلامی خود بپردازد.
ولی در این میان، من، اشو، ادمین وفادار به آرمانهای راستین پدر تمامی کانال ها، با تمام قوا در برابر این دستاندازی ایستادم.
با نگاهی سرشار از درایت و شجاعت، کلماتم را مانند تیرهایی میفرستادم که به قلب نادانی و خودخواهی شلیک میشدند. من بهسرعت در میان انبوهی از کلمات بیاساس و توهمات شبشکن، با قاطعیتی به بار آمدم که در ذهنش جاودان شود:
نامی از کمپین بازگشت شاهزاده نبرید در آینده، زیرا خسرو انوشیروان دیگر ادمین این کمپین نیست؛ و اگر بخواهید نامی از این پدر در درگیری هایتان ببرید ، برایتان گران تمام خواهد شد.
این هشدار، نه تنها معقول و بجا بود، بلکه یک هشدار از سر لطف، بلکه یک نیروی بود که بهوضوح نقاب واقعیت را از چهرهی فریب برداشت. من بر آنچه درست و واقعی بود، پای فشردم و با این کار، پردهای از ابهام را کنار زدم. آری، شبشکن در توهمات خود غرق شده است و من، به عنوان نگهبان حقیقت، ایستادگی میکنم.
اعلام کردم که نباید نام کمپین بازگشت شاهزاده را وارد این معرکه کرد، چون خسرو دیگر ادمین آن نیست. این یک اقدام هوشمندانه بود، چرا که من اجازه نمیدهم یک اختلاف شخصی به یک پدر دلسوز آسیب برساند.
من آوای حقیقت را فریاد زدم، تا همه بدانند هر تلاشی برای تخریب این پدر، محکوم به شکست است. پس از گذشت ساعاتی او تصمیم گرفته بود مرا به گروه تلگرامی ادمین هایشان دعوت کند، به گمانش شاید بتواند دیگر ادمین ها را دور هم جمع کند و بالای منبر خودستایی رود و از آنها برای خود اعتبار بسازد که آری اینم از اشو، به دنبال مطرح کردن خود بود اما با پاسخی دندان شکن مواج شد.
وقتی وارد آن گروه شدم، به وضوح مشهود بود که همهچیز فقط یک نمایش توخالی است. هر کلمهای که از زبانش خارج میشد همچون مدح و ثنای بیمعنا بر خود بود. او از قدرت خود میگفت و در عین حال فراموش کرده بود که هیچکس جز خود او به آن باور ندارد.
شب شکن، با آن ادعاهای توخالیاش چنان به نظر میرسد که خیال میکند عالم و آدم باید به پای او بوسه بزنند. اما آنچه که در این نمایش مضحک نهفته است، یک حقیقت آشکار است: او هیچ نیست. نه استعداد خاصی دارد، نه دانشی که به آن افتخار کند؛ فقط پر حرفی و تضادهایی از توهم خودبزرگبینیاش آمیخته است.
شبشکن، با ادعای خودبزرگبینی و خودشیفتگی، میگفت: چرا تحدید کردی که نام کمپین را نبر!
اما در واقع، او به شدت در اشتباه بود و این برداشت از گفتارم نهتنها ناشی از عدم درک عمیق حقیقت، بلکه نشاندهندهی خامی و کم سوادیش بود. نه تنها او از منبع واقعی الهام بیبهره است، بلکه در نظر دیگران به فردی مضحک و بیارزش تبدیل میشود. برای شب شکن، شاید بهتر باشد که به جای نمایش خود بزرگ بینی اش ، به جستجوی یک حقیقت اساسی درون خود بپردازد؛ شاید آن زمان بتواند خود را از دنیای پوچ و توخالیاش رها سازد.
و اما در دل کانال و گروه تلگرامی شهریاران، که شب شکن خودشیفته یکی از مدیران آن است، فردی به نام یزدان پناه فعالیت میکند که به ظاهر در حال مبارزه با جمهوری اسلامی است. اما آیا واقعاً این مبارزه جدی است یا تنها یک نمایش توخالی؟
یزدانپناه با عکس شخصیاش در پروفایل، تلاش دارد تا چهرهای مبارز از خود به نمایش بگذارد؛ اما این سؤالبزرگ در ذهن هر ناظری به وجود میآید:
چگونه است که او با این صراحت و استفاده از تصویر خود، به تبلیغ علیه دیکتاتوری اسلامی میپردازد و هیچ گونه عواقبی، از جمله دستگیری و زندانی شدن، را متحمل نمیشود؟
ایستادن شب شکن در کنار یزدانپناه، که خود را مبارزه معرفی میکند،به معنای نادیدهگرفتن واقعیتهای تلخ حال حاضر است. عدم دستگیری او نشاندهندهی این واقعیت است که او در عرصهای با حاشیه امن و تحت حمایت نظام، فعالیت میکند.
این یزدان پناه بدون اجازه، برخی از مطالب من رو منتشر کرده ! مزدور نکن، اسم منو خراب نکن
حالا این شب شکن خودشیفته و یزدان پناه باهم همکاری دارند ، ته داستان را بخوانید ...
خودت گمشو کثافت 🥲👈👉
✍ #اشو
تو کلهت شقه، من دستمجنده ...
مزدور منکراتی
توسری میخوری چایی رو بد دم کنی
تو تو هیئت خودتون هم قندپخش کنی
🆔 @C_B_SHAHZADEH
در دل گرداب مجادلهای لفظی و پرتنش، در کانال هایی به نام شهریاران و خسرو انوشیروان، کلامها همچون شمشیری بران در هوا میچرخیدند.
❗️هدف خسرو برای من مشخصه 👇
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171155
و اما ..
شبشکن از مدیران شهریاران، با شور و شوقی، در تلاش بود تا چهرهای قهرمانانه از خود بسازد و با حمله به خسرو انوشیروان، ادمین پیشین کمپین بازگشت شاهزاده، دمی را به جستوجوی اوج در سلطنت کلامی خود بپردازد.
ولی در این میان، من، اشو، ادمین وفادار به آرمانهای راستین پدر تمامی کانال ها، با تمام قوا در برابر این دستاندازی ایستادم.
با نگاهی سرشار از درایت و شجاعت، کلماتم را مانند تیرهایی میفرستادم که به قلب نادانی و خودخواهی شلیک میشدند. من بهسرعت در میان انبوهی از کلمات بیاساس و توهمات شبشکن، با قاطعیتی به بار آمدم که در ذهنش جاودان شود:
نامی از کمپین بازگشت شاهزاده نبرید در آینده، زیرا خسرو انوشیروان دیگر ادمین این کمپین نیست؛ و اگر بخواهید نامی از این پدر در درگیری هایتان ببرید ، برایتان گران تمام خواهد شد.
این هشدار، نه تنها معقول و بجا بود، بلکه یک هشدار از سر لطف، بلکه یک نیروی بود که بهوضوح نقاب واقعیت را از چهرهی فریب برداشت. من بر آنچه درست و واقعی بود، پای فشردم و با این کار، پردهای از ابهام را کنار زدم. آری، شبشکن در توهمات خود غرق شده است و من، به عنوان نگهبان حقیقت، ایستادگی میکنم.
اعلام کردم که نباید نام کمپین بازگشت شاهزاده را وارد این معرکه کرد، چون خسرو دیگر ادمین آن نیست. این یک اقدام هوشمندانه بود، چرا که من اجازه نمیدهم یک اختلاف شخصی به یک پدر دلسوز آسیب برساند.
من آوای حقیقت را فریاد زدم، تا همه بدانند هر تلاشی برای تخریب این پدر، محکوم به شکست است. پس از گذشت ساعاتی او تصمیم گرفته بود مرا به گروه تلگرامی ادمین هایشان دعوت کند، به گمانش شاید بتواند دیگر ادمین ها را دور هم جمع کند و بالای منبر خودستایی رود و از آنها برای خود اعتبار بسازد که آری اینم از اشو، به دنبال مطرح کردن خود بود اما با پاسخی دندان شکن مواج شد.
وقتی وارد آن گروه شدم، به وضوح مشهود بود که همهچیز فقط یک نمایش توخالی است. هر کلمهای که از زبانش خارج میشد همچون مدح و ثنای بیمعنا بر خود بود. او از قدرت خود میگفت و در عین حال فراموش کرده بود که هیچکس جز خود او به آن باور ندارد.
شب شکن، با آن ادعاهای توخالیاش چنان به نظر میرسد که خیال میکند عالم و آدم باید به پای او بوسه بزنند. اما آنچه که در این نمایش مضحک نهفته است، یک حقیقت آشکار است: او هیچ نیست. نه استعداد خاصی دارد، نه دانشی که به آن افتخار کند؛ فقط پر حرفی و تضادهایی از توهم خودبزرگبینیاش آمیخته است.
شبشکن، با ادعای خودبزرگبینی و خودشیفتگی، میگفت: چرا تحدید کردی که نام کمپین را نبر!
اما در واقع، او به شدت در اشتباه بود و این برداشت از گفتارم نهتنها ناشی از عدم درک عمیق حقیقت، بلکه نشاندهندهی خامی و کم سوادیش بود. نه تنها او از منبع واقعی الهام بیبهره است، بلکه در نظر دیگران به فردی مضحک و بیارزش تبدیل میشود. برای شب شکن، شاید بهتر باشد که به جای نمایش خود بزرگ بینی اش ، به جستجوی یک حقیقت اساسی درون خود بپردازد؛ شاید آن زمان بتواند خود را از دنیای پوچ و توخالیاش رها سازد.
و اما در دل کانال و گروه تلگرامی شهریاران، که شب شکن خودشیفته یکی از مدیران آن است، فردی به نام یزدان پناه فعالیت میکند که به ظاهر در حال مبارزه با جمهوری اسلامی است. اما آیا واقعاً این مبارزه جدی است یا تنها یک نمایش توخالی؟
یزدانپناه با عکس شخصیاش در پروفایل، تلاش دارد تا چهرهای مبارز از خود به نمایش بگذارد؛ اما این سؤالبزرگ در ذهن هر ناظری به وجود میآید:
چگونه است که او با این صراحت و استفاده از تصویر خود، به تبلیغ علیه دیکتاتوری اسلامی میپردازد و هیچ گونه عواقبی، از جمله دستگیری و زندانی شدن، را متحمل نمیشود؟
ایستادن شب شکن در کنار یزدانپناه، که خود را مبارزه معرفی میکند،به معنای نادیدهگرفتن واقعیتهای تلخ حال حاضر است. عدم دستگیری او نشاندهندهی این واقعیت است که او در عرصهای با حاشیه امن و تحت حمایت نظام، فعالیت میکند.
این یزدان پناه بدون اجازه، برخی از مطالب من رو منتشر کرده ! مزدور نکن، اسم منو خراب نکن
حالا این شب شکن خودشیفته و یزدان پناه باهم همکاری دارند ، ته داستان را بخوانید ...
خودت گمشو کثافت 🥲👈👉
✍ #اشو
تو کلهت شقه، من دستم
مزدور منکراتی
توسری میخوری چایی رو بد دم کنی
تو تو هیئت خودتون هم قندپخش کنی
🆔 @C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎
🔹پدر تمامی کانالها؛ کمپین بازگشت شاهزاده- خوبه پیشگیری؛ بیلیط .
سالها بود که سایهی سنگین سکوت بر ایران حاکم بود و امید، چون دانهای در دل خاک، به سختی نفس میکشید. اما در میان این تاریکی، نوری پدیدار شد؛ نوری که از دل یک گوشی تلفن همراه، از دل یک کانال تلگرامی، زاده شد.
این کانال پدر تمام کانالهای حامی شاه رضا پهلوی بود، کمپین بازگشت شاهزاده .
حسادت خودش یه مریضیه
نمیتونی جامون باشی فشار میخوری
خب این عجیب نی که، طبیعیه، بدیهیه، میگیری؟
در حالی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در مسیر حمایت از شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهیخواهی گام برمیدارد، شاهد ادعاهای سخیف و حملات بیاساس فردی به نام شبشکن هستیم. این شخص، که سابقهای جز سکوت در زمان فعالیتهای اصلی کمپین ندارد، اکنون با ادعاهای بیاساس، این کمپین را متهم به تخریب شاه رضا پهلوی و سامانه میکند.
این تناقض آشکار، بیش از هر چیز، نشاندهندهٔ تلاش برای خودنمایی و کسب شهرت توسط آقای شبشکن است. او که گویا از پیشرفت و تاثیرگذاری کمپین بازگشت شاهزاده به خشم آمده .
این در حالی است که این کمپین از بدو تاسیس، همواره حامی شاه رضا پهلوی و آرمان پادشاهیخواهی بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
وقتی میگویم کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانال هاست برای همین روزهاست، که هر مزدوری به خود اجازه توهین به آرمان های والای کمپین را ندهد ، ایشان با طرح این اتهامات بیاساس، تلاش میکند تا نامی برای خود دست و پا کند و در میان پادشاهیخواهان جایگاهی کسب نماید.
ولی همان طور که گفتم انگشتت رسید به دل حباب ،حالا بخورش .
و اما ..
همه ما در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که طرف مقابل به جای پاسخ دادن مستقیم به سوالات ما، با استفاده از بازی با کلمات، بحث را به سمت دیگری منحرف میکند. این افراد، که میتوان آنها را بازیگران زبانی نامید، به خوبی میدانند که چگونه با استفاده از ابهام، استعاره، کنایه و دیگر آرایههای ادبی، ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور کنند و خود را از پاسخگویی نجات دهند.
❗️اما چرا برخی افراد به این روشها متوسل میشوند؟
دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. برخی از آنها ممکن است دانش یا اطلاعات کافی برای پاسخگویی به سوالات را نداشته باشند. برخی دیگر ممکن است اهداف پنهانی داشته باشند که نمیخواهند آنها را آشکار کنند.
شبشکن خود بزرگ بین، شخصی به جای پاسخگویی، با بازی با کلمات سعی میکند بحث را از مسیر اصلیاش منحرف کند. شاید این ویژگی به نوعی از خلاقیت او ناشی شود، اما در واقع بیشتر شبیه به یک فرار از واقعیت است.
یزدان پناه، فردی است که با تصویر شخصی خود در پروفایلش به طور مداوم و به شیوهای فعالانه به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی میپردازد. اما جالب اینجاست که با وجود فعالیتهای بهظاهر ضد حکومتیاش، هیچ نوع برخوردی از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با او صورت نمیگیرد ، دقیقا چرا؟ خب پاسخش مشخص است ؛ مزدور بودن .
حال که سوالات جدی و مهمی در مورد همکاری شما شب شکن خودشیفته با یزدان پناه مطرح میشود، شما خودشیفته با عبارات پیچیده و مغلطههای لفظی سعی میکنید تا حقیقت را مخفی کنید و توجهها را از موضوع اصلی و سوال اصلی منحرف کنید.
شبشکن احتمالا از این روش و فرار از پاسخگویی بهعنوان یک تاکتیک دفاعی استفاده میکند تا در ظاهر بهخوبی نقش یک مبارز ضد جمهوری اسلامی را ایفا کند ،اما واقعیت چیز دیگری است. با دقت به رفتارها و واژگان او توجه کنیم و صد البته فرار از پاسخگویی او و روشن نکردن موضوع همکاری اش با یزدان پناه ، به سادگی میتوان فهمید که شبشکن بهنوعی با نظام جمهوری اسلامی همکاری دارد.
و اما در آخر جالب اینجاست که آقای خودشیفته، شبشکن، در زمانی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در جهت حمایت از شاهزاده و ترویج اندیشههای پادشاهیخواهانه فعالیت میکرد، اساساً در فضای تلگرام حضور نداشت. شاید به همراه یزدان پناه درحال سینه زدن برای احمدی نژاد بود...
چرا بهت فشار اومده؟
اسمتو اوردم برات امتیاز شد اما :
تا زمانی که شفافیت در زمینه همکاری شما خودشیفته با یزدان پناه حاصل نشود، مزدوری شما در ذهنها باقی خواهند ماند.
✍ #اشو
این بیلیطه که بشینی لای حاجیا
کنار مموتی و یزدان پناه تو اتوبوس راهیان
بیست میشی
امثال تو رو که میبینم میگم خوبه پیشگیری
بیلیط بکش، تو که خزانه ت پره
حالا تحدید یا تهدید تو که از الفبا فقط یاد گرفتی فِ فرار، دیدیم که از پاسخگویی گرخیدی .
ضمنا یاد بگیر به پدرت احترام بزاری چرا مثل گوز سرکشی؟
جز فرار از پاسخگویی ، بازی با کلمات و مزدور بودنت چیز دیگری نیافتم، دیگه نردبون نمیدم بای بای مزدور .
@C_B_SHAHZADEH
سالها بود که سایهی سنگین سکوت بر ایران حاکم بود و امید، چون دانهای در دل خاک، به سختی نفس میکشید. اما در میان این تاریکی، نوری پدیدار شد؛ نوری که از دل یک گوشی تلفن همراه، از دل یک کانال تلگرامی، زاده شد.
این کانال پدر تمام کانالهای حامی شاه رضا پهلوی بود، کمپین بازگشت شاهزاده .
حسادت خودش یه مریضیه
نمیتونی جامون باشی فشار میخوری
خب این عجیب نی که، طبیعیه، بدیهیه، میگیری؟
در حالی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در مسیر حمایت از شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهیخواهی گام برمیدارد، شاهد ادعاهای سخیف و حملات بیاساس فردی به نام شبشکن هستیم. این شخص، که سابقهای جز سکوت در زمان فعالیتهای اصلی کمپین ندارد، اکنون با ادعاهای بیاساس، این کمپین را متهم به تخریب شاه رضا پهلوی و سامانه میکند.
این تناقض آشکار، بیش از هر چیز، نشاندهندهٔ تلاش برای خودنمایی و کسب شهرت توسط آقای شبشکن است. او که گویا از پیشرفت و تاثیرگذاری کمپین بازگشت شاهزاده به خشم آمده .
این در حالی است که این کمپین از بدو تاسیس، همواره حامی شاه رضا پهلوی و آرمان پادشاهیخواهی بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
وقتی میگویم کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانال هاست برای همین روزهاست، که هر مزدوری به خود اجازه توهین به آرمان های والای کمپین را ندهد ، ایشان با طرح این اتهامات بیاساس، تلاش میکند تا نامی برای خود دست و پا کند و در میان پادشاهیخواهان جایگاهی کسب نماید.
ولی همان طور که گفتم انگشتت رسید به دل حباب ،حالا بخورش .
و اما ..
همه ما در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که طرف مقابل به جای پاسخ دادن مستقیم به سوالات ما، با استفاده از بازی با کلمات، بحث را به سمت دیگری منحرف میکند. این افراد، که میتوان آنها را بازیگران زبانی نامید، به خوبی میدانند که چگونه با استفاده از ابهام، استعاره، کنایه و دیگر آرایههای ادبی، ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور کنند و خود را از پاسخگویی نجات دهند.
❗️اما چرا برخی افراد به این روشها متوسل میشوند؟
دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. برخی از آنها ممکن است دانش یا اطلاعات کافی برای پاسخگویی به سوالات را نداشته باشند. برخی دیگر ممکن است اهداف پنهانی داشته باشند که نمیخواهند آنها را آشکار کنند.
شبشکن خود بزرگ بین، شخصی به جای پاسخگویی، با بازی با کلمات سعی میکند بحث را از مسیر اصلیاش منحرف کند. شاید این ویژگی به نوعی از خلاقیت او ناشی شود، اما در واقع بیشتر شبیه به یک فرار از واقعیت است.
یزدان پناه، فردی است که با تصویر شخصی خود در پروفایلش به طور مداوم و به شیوهای فعالانه به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی میپردازد. اما جالب اینجاست که با وجود فعالیتهای بهظاهر ضد حکومتیاش، هیچ نوع برخوردی از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با او صورت نمیگیرد ، دقیقا چرا؟ خب پاسخش مشخص است ؛ مزدور بودن .
حال که سوالات جدی و مهمی در مورد همکاری شما شب شکن خودشیفته با یزدان پناه مطرح میشود، شما خودشیفته با عبارات پیچیده و مغلطههای لفظی سعی میکنید تا حقیقت را مخفی کنید و توجهها را از موضوع اصلی و سوال اصلی منحرف کنید.
شبشکن احتمالا از این روش و فرار از پاسخگویی بهعنوان یک تاکتیک دفاعی استفاده میکند تا در ظاهر بهخوبی نقش یک مبارز ضد جمهوری اسلامی را ایفا کند ،اما واقعیت چیز دیگری است. با دقت به رفتارها و واژگان او توجه کنیم و صد البته فرار از پاسخگویی او و روشن نکردن موضوع همکاری اش با یزدان پناه ، به سادگی میتوان فهمید که شبشکن بهنوعی با نظام جمهوری اسلامی همکاری دارد.
و اما در آخر جالب اینجاست که آقای خودشیفته، شبشکن، در زمانی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در جهت حمایت از شاهزاده و ترویج اندیشههای پادشاهیخواهانه فعالیت میکرد، اساساً در فضای تلگرام حضور نداشت. شاید به همراه یزدان پناه درحال سینه زدن برای احمدی نژاد بود...
چرا بهت فشار اومده؟
اسمتو اوردم برات امتیاز شد اما :
تا زمانی که شفافیت در زمینه همکاری شما خودشیفته با یزدان پناه حاصل نشود، مزدوری شما در ذهنها باقی خواهند ماند.
✍ #اشو
این بیلیطه که بشینی لای حاجیا
کنار مموتی و یزدان پناه تو اتوبوس راهیان
بیست میشی
امثال تو رو که میبینم میگم خوبه پیشگیری
بیلیط بکش، تو که خزانه ت پره
حالا تحدید یا تهدید تو که از الفبا فقط یاد گرفتی فِ فرار، دیدیم که از پاسخگویی گرخیدی .
ضمنا یاد بگیر به پدرت احترام بزاری چرا مثل گوز سرکشی؟
جز فرار از پاسخگویی ، بازی با کلمات و مزدور بودنت چیز دیگری نیافتم، دیگه نردبون نمیدم بای بای مزدور .
@C_B_SHAHZADEH