کمپین بازگشت شاهزاده
29.2K subscribers
68.5K photos
62.7K videos
435 files
32.7K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔹دلنوشته " کُشتن تومون هر عشقی بود "


در دل تاریک و سنگین روزگار، این دلنوشته‌ی نگاهی به وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ایران دارد، جایی که سرکوب‌ها و اعدام‌ها، هر لحظه، زندگی‌ها را به تاریکی می‌کشند.

در گوشه‌ای از این سرزمین که زمان‌ها، تاریخ و تاریخ‌ها را در دل خود نگه داشته است، زندگی‌های بی‌پایان، در سایه‌های بلاتکلیفی و ناامیدی‌های بی‌پایان، جوشش می‌کنند. اقتصاد، این روزها، نه تنها یک ابزار برای پیشرفت و رفاه، بلکه یک سلاح برای زنده نگه داشتن یا کشتن امیدهاست.

سرزمینی که در آن هر روز، خبرهای ناگوار از افزایش قیمت‌ها، کاهش درآمدها و بی‌کاری‌های گسترده، زندگی‌ها را به چالش می‌کشد. خانواده‌هایی که با قلب‌های تنگ و رنجیده، در اتاق‌های کوچک خود، با نگاهی به آینده‌ای بی‌پایان، از فقر و رنج می‌گویند. بچه‌هایی که در حالی که با چشمانی پر از اشک و نگاهی به آینده‌ای تاریک، از زندگی‌شان می‌گویند.

اما این همه، تنها نیمی از داستان است. در سایه‌های تاریک این سرزمین، چهره‌های بی‌پناهی، در برابر سیاست‌های سرکوبگرانه و بی‌رحمانه، به دنبال یک لحظه‌ی آرام و امن هستند. اعدام‌ها، این روزها، نه تنها یک حادثه، بلکه بخشی از زندگی شده‌اند. هر روز، خبرهای ناگوار از دست‌گیری‌ها و حکم‌های مرگ، در رسانه‌ها می‌پیچد و قلب‌ها را می‌شکند.

مردم، با قلب‌های شکسته و روح‌های خسته، در برابر این همه، تنها می‌توانند به دعا و امید به تغییر بپردازند. امیدی که گاهی در دل‌هایشان جوشش می‌کند، اما همیشه با تاریکی و بی‌پایانی که در اطرافشان وجود دارد، محو می‌شود.

در این سرزمین، هر لحظه، زندگی‌ها در حال از دست رفتن هستند. هر لحظه، امیدها در حال از بین رفتن هستند. و ما، تنها می‌توانیم با قلب‌های پر از غم و گریه، به دنبال یک روزی برویم که همه‌چیز تغییر کند، و این سرزمین، به خانه‌ای امن و آرام برای همه تبدیل شود.

این دلنوشته، تنها یک نگاه کوچک به رنج‌ها و دردهای این مردم است. رنج‌هایی که در دل تاریکی، منتظر روزی هستند که بتوانند با هم، به آینده‌ای روشن‌تر و بهتر برسند. آینده ای که پرچم شیر و  خورشید نشان ...


#اشو


صحنه ها تو ذهنم میشن دوباره و دوباره تکرار
خون زده بیرون از خودکار...



@C_B_SHAHZADEH
🔹داستان اشو و الف: چراغ امید در شب تاریک (صحنه سازی)

در سرزمینی که سایه سنگین دیکتاتوری بر زندگی مردم آن سایه انداخته بود، دو جوان به نام‌های اشو و الف تصمیم گرفته بودند که در مقابل ظلم و ستم ایستادگی کنند. آن‌ها از کودکی در این سرزمین بزرگ شده بودند و تحت تأثیر بی‌عدالتی و سرکوب آزادی‌ها، عزم خود را جزم کرده بودند تا صدای بازداشت‌شدگان و مظلومان باشند.

اشو، جوانی با روحی آزادمند و ذاتی پرشور، همیشه به عدالت و برابری اعتقاد داشت. او از همان دوران نوجوانی به فعالیت‌های سیاسی/اجتماعی پرداخته بود و به خوبی می‌دانست که صدای حق‌طلبی باید از دل مردم بیرون آید. الف، یک دختر قوی و باهوش، پس از مشاهده ظلم‌های متعدد در حق خانواده‌اش و دوستانش، تصمیم به پیوستن به اشو گرفت. او به خوبی میدانست که می‌تواند با هوش و استعدادهایش نقشی کلیدی در مبارزه داشته باشد.

دوستی و هم‌افزایی آن‌ها، به زودی تبدیل به یک جنبش کوچک اما پر انرژی میشود!

آن‌ها با هم در جمع های مختلف شرکت می‌کردند، با مردمی که حکومت آن‌ها را سرکوب کرده بود، صحبت می‌کردند و آگاهی را میان مردم گسترش می‌دادند. اشو و الف عاشق آزادی بودند و هیچ‌گاه تسلیم نمی‌شدند؛ حتی در برابر خطرات بزرگ و تهدیدات جدی.

یک روز، خبری به دست آن‌ها رسید. حکومت در حال سرکوب شدید معترضین در یک شهر بزرگ بود. اشو و الف به سرعت تصمیم گرفتند که باید کاری انجام دهند. آن‌ها به خیابان‌ها رفتند و به دیگران پیوستند تا صدای معترضان را به گوش دنیا برسانند. با وجود ترس و تهدید، دیگران نیز به آن‌ها پیوستند و جمعیتی بزرگتر شکل گرفت. همه به یک صدا فریاد میزدند: ما تسلیم نمی‌شویم!

در میانه این تظاهرات، وقتی که وضعیتی بحرانی به وجود آمد، اشو به سوی الف رفت و گفت: ما به تلاشمان ادامه می‌دهیم. تا وقتی که قلبمان می‌زند، برای آزادی خواهیم جنگید.

الف با قدرت به اشو نگاه کرد و گفت: ما فراموش نخواهیم کرد، آزادگان همیشه در دل ما خواهند ماند.

مبارزه آن‌ها به طور روزافزونی ادامه یافت!

دولت سعی کرد آن‌ها را سرکوب کند، اما اشو و الف هیچ‌گاه تسلیم نشدند. آن‌ها با هوشمندی و شجاعت، مردم را به مبارزه واداشتند و امید را در دل‌ها زنده نگه داشتند.

آن‌ها در تلاش هستند با هر قدمی که برمیدارند، روشنایی جدیدی به زندگی کسانی که از ظلم رنج می‌بردند هدیه بدهند!

آری نور بر تاریکی پیروز است !

سرزمین آن‌ها به آرامی در حال تغییر است و نسل جدیدی از جوانان به دنبال آرمان‌های مشترک حرکت می‌کنند.

اشو و الف ماندند ، ماندند و ماندند..

نه تنها به عنوان دو فرد مبارز، بلکه به عنوان دو روح آزادی‌خواه که نشان دادند هیچ قدرتی نمی‌تواند عشق به آزادی را در دل‌های مردم بکشد.
داستان ما مبارزا، در تاریخ ثبت میشه، بزودی!


به قلم: #اشو و #الف

داستان اشو و الف، داستانی از امید، استقامت و عشق به وطن است. آن‌ها ثابت کردند که حتی در تاریک‌ترین لحظات نیز می‌توان نور امید را روشن نگه داشت و با هم، به سوی آزادی گام برداشتن ممکن است.

اشو و الف، دو ذوجی با قلمی تیز و قدرتمند، در دنیای کلمات پرسه می‌زنند و هر یک با قلم  منحصر به فرد خویش، داستان‌ها و افکار عمیق را برای شنوندگان به تصویر می‌کشند.

این زوج خیلی حرفا برا گفتن داره
خیلی
!

⭕️ ...!؟
شب خوش 🙏

لگد میخوری اگه فکر کنی که شدی عدد
فروگذاریم!


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹شوفرِ شعبده باز - این گوسفندا عاشق صدای گرگن، دهنتونو گاییدم بمونه گل تهش


مقایسه بین رضا شاه دوم و مارتین لوتر کینگ جونیور، دو شخصیت با زمینه‌های کاملا متفاوت، چالشی جالب است. مارتین لوتر کینگ جونیور رهبر جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده بود که برای برابری نژادی و پایان دادن به تبعیض تلاش می‌کرد. او با تکیه بر اصول عدم خشونت، مبارزه‌ای الهام‌بخش را رهبری کرد که تأثیرات عمیقی بر جامعه آمریکا گذاشت.

رضا شاه دوم، از سوی دیگر، وارث تاج و تخت پادشاهی ایران است که به دلیل انقلاب ۵۷ از ایران تبعید شد.


اگر بخواهیم به جنبه‌هایی که رضا شاه دوم در آن‌ها برجسته است بپردازیم، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد و میتوان آنان رو مورد الگو قرار داد :

مدافع آزادی و دموکراسی: رضا شاه دوم به طور مداوم از ارزش‌های دموکراتیک، حقوق بشر و آزادی‌های فردی در ایران دفاع کرده است. او با تأکید بر لزوم پایان دادن به حکومت استبدادی و برقراری یک نظام دموکراتیک در ایران، تلاش می‌کند تا صدای مردم ایران را به گوش جهانیان برساند.

رهبری در تبعید: او در شرایطی که از کشور خود دور است، توانسته است جایگاه خود را به عنوان یک رهبر و سخنگوی اپوزیسیون حفظ کند. وی با استفاده از رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات بین‌المللی، تلاش می‌کند تا توجه جامعه جهانی را به وضعیت ایران جلب کند و از تلاش‌های مردم برای تغییر حمایت کند.

تمرکز بر اتحاد: رضا شاه دوم در تلاش است تا گروه‌های مختلف مخالف جمهوری اسلامی را متحد کند و یک جبهه متحد برای رسیدن به هدف مشترک دموکراسی در ایران ایجاد کند. این تلاش برای اتحاد و همدلی، نشان از دوراندیشی و تعهد او به آینده ایران دارد.

چهره‌ای بین‌المللی: او به عنوان یک چهره شناخته‌شده در سطح بین‌المللی، از اعتبار خود برای حمایت از حقوق بشر و آزادی در ایران استفاده می‌کند. ملاقات‌های وی با رهبران سیاسی و سازمان‌های بین‌المللی، نشان از توانایی او در جلب حمایت جامعه جهانی است.

در حالی که مارتین لوتر کینگ جونیور برای حقوق مدنی در یک کشور دموکراتیک مبارزه کرد، رضا شاه دوم در پی ایجاد دموکراسی و حقوق بشر در یک کشور تحت حکومت استبدادی است. کافیه همین دو مورد رو شوفرِ شعبده باز بررسی کند البته اگر از عهده این کار بر بیاید میفهمد که مقایسه این دو شخصیت برای قهرمان شخصی اشتباه ست .

و قص علی هذا هر دو این شخصیت‌ها به دلیل تعهد خود به ارزش‌های عدالت و آزادی قابل احترام هستند و تلاش‌های هر یک، در شرایط خاص خود، دارای ارزش بالایی است.

نکته: مقایسه این دو شخصیت با توجه به تفاوت‌های اساسی در زمینه‌های فعالیتشان، نیازمند در نظر گرفتن این تفاوت‌ها و نگاهی جامع است.

کافیه از این شوفر پر ادعا سوالی بپرسی که از کلیات فراتر رود، آن‌وقت است که زبانش بند می‌آید و بهانه‌های جورواجور می‌تراشد.

این شوفر سعی میکرد با کلمات قلمبه‌ سلمبه و اصطلاحات دهان‌پرکن، جهل خود را پنهان کند، اما این نقاب نازک، خیلی زود در برابر نگاه تیزبین مبارزان با درایت فرو ریخت.


یه مثال ساده برای این که نباید این دو شخصیت قابل احترام را باهم مقایسه کرد پیچیدگی مسائل سیاسیه البته اگه شوفر درک کنه :

مارتین لوتر کینگ
: مسائل حقوق مدنی در آمریکا پیچیدگی‌های خاص خود را داشت، اما در مقایسه با پیچیدگی‌های مسائل سیاسی در ایران، تا حدودی زیادی ساده‌تر بود. اصلاح طلبی بود !

رضا شاه دوم: مسائل سیاسی ایران بسیار پیچیده است و شامل مسائل مذهبی، فرهنگی، قومیتی و ژئوپلیتیکی است. تلاش او برای تغییر در چنین شرایط پیچیده‌ای، چالش‌های بسیار زیادی را در بر دارد و بسیار قابل احترام است! آری شجاعت و تسلیم نشدن او در راه مبارزه الگو من است !


شوفر جان ،  قص علی هذا به طور خلاصه، این دو شخصیت در دو زمینه کاملاً متفاوت فعالیت کرده‌اند، با اهداف و روش‌های متفاوت، و تأثیرگذاری‌های متفاوتی داشته‌اند. مقایسه مستقیم آنها می‌تواند گمراه‌کننده باشد و واقعیت‌های مربوط به هر یک را نادیده بگیرد. هر یک از این شخصیت‌ها در شرایط خاص خود، با چالش‌های منحصر به فردی روبرو بوده‌اند و تلاش‌های آن‌ها در جایگاه خود قابل احترام است.

این شوفرِ پر ادعای ما مثل شعبده‌بازیه که با حرکات نمایشی سعی در فریب دادن تماشاچیان دارد، اما در نهایت، هیچی برای عرضه ندارد. او گویی در یک دنیای موازی از دانش زندگی میکنه، جایی که توهم دانستن، جایگزین واقعیت یادگیری شده است‌.

#اشو

هنوز همونه همون قدرت‌ طلب
آویزونه که از یه‌ جا ساپورت بشه
قلم رو فرو کردم تا ته توی صحنه
شوفر هنوز پیِ بخیه میگرده...


چون دنبال توجه ای اسمتو نمیارم الان فشاری شدی تتتپتتت خوده بگایی شدی تتتتپتتت 

ولی رفاقتی این گل
خدمتت خم شو بکارمش تو گلدونت...
🔹جاوید شاه: باران امید در بیابان تاریکی


برای سمانه ...


بخوانید👇:

https://t.me/OmidIranAzad/154394



در یکی از روزهای تاریک و بغرنج تاریخ، زئوس( سمانه نوروزی مرادی) مبارز آزاده مشروطه خواه ، از مدیران کمپین بازگشت شاهزاده، در بند زندانیان سیاسی به سر میبرد. شب‌ها در سیاهچال سرد و سنگی، غمی عمیق بر دلش نشسته بود؛ پدرش که تا آخرین لحظه، خویشتن‌دار و پشتیبان بود، به ناگاه از دنیا رفته بود. زئوس در حالی که یاد چهره خسته و مهربان پدرش را در دل می‌پروراند، در فضای تاریک زندان، گویی دمی از نفسش گرفته بود. اما آنجا، حتی مرخصی برای سوگواری هم به او داده نمیشد.

بیماری سختی به جانش افتاده بود، اما نیروهای سرکوبگر، بی‌ رحمانه به فشارها ادامه می‌دادند. زئوس، با زنجیرهایی که بر روحش سنگینی میکرد، هر روز جنگی را با خود داشت. او هرگز نا امید نشد و با روحیه‌ای سرشار از امید، بارها به خود یادآوری می‌کرد که باید برای آزادی مبارزه کند.

طولانی‌ترین روزها و شب‌ها سپری شد تا اینکه به ناگاه ماموران زندان، گزارشی در مورد وخامت حال زئوس دریافت کردند. پزشک زندان، با چهره‌ای درهم و چشمان نگران، گفت: این دختر نیاز به مرخصی دارد. نمی‌تواند در این وضعیت ادامه دهد. اما زمام‌داران زندان با بی‌تفاوتی به وضعیت او، درخواست را رد کردند.

زئوس هرگز تسلیم نشد.

با صدایی رسا و شجاع، بارها فریاد میزد: ما هرگز تسلیم نمی‌شویم! آزادی حق ماست! صدای او، انگار که در دل زندانیان دیگر طنین‌انداز میشد. در دل تاریکی، امیدی نو زنده شد.

سرانجام، پس از فشاری که جامعه و دیگر مبارزان بر زمام‌داران وارد کردند، زئوس مرخصی کوتاهی دریافت کرد. در حالی که پا به دنیای آزاد و بیرون از دیوار های زندان جایی که خدا هم وجود ندارد، میگذاشت، گرمای محبت مردمش را حس میکرد. هرچند فرسوده و بیمار بود، اما روحیه‌اش بی‌نهایت قوی‌تر از هر زمان دیگر بود.

در دل او، خاطرات دردناکی از گذشته و غم از دست دادن پدرش موج میزد. اما او با صدایی رسا و شجاع، با انتشار ویدئویی در شبکه های اجتماعی فریاد زد: جاوید شاه!


زئوس می‌دانست که پرونده‌های بیشتری برایش ساخته خواهند شد، اما او با شجاعت به جلو می‌رفت. هر چقدر هم که سعی کنند صدای او را خاموش کنند، او به راهش ادامه میداد، چون زئوس نه تنها برای خود، بلکه برای تمام کسانی که به آزادی نیاز داشتند، می‌ جنگید.

این جمله، سمبلی از ایستادگی و امید در دل مردمی بود که هنوز برای آزادی و عدالت می‌جنگیدند.

زئوس، حالا نه‌تنها نماینده‌ی یک مبارزه، بلکه نماینده‌ی امید بود. او میدانست که هنوز راه دراز و دشواری در پیش دارد، اما با هر فریاد و هر قدمی که بر می‌داشت، آتش آزادی در دلش شعله‌ورتر می‌شد. نه تنها برای خودش، بلکه برای پدرش، برای کل سرزمینش و برای تمام کسانی که همچون او در بند بودند، همچنان به مبارزه ادامه میداد.

زئوس با چشمانی پر از غم و اندوه، اما با قلبی پر از امید، فریاد زد: جاوید شاه!

در دلش به یاد پدرش سوگوار شد، او به یاد تمام زندانیان سیاسی که در زندان به سر می‌برند، او برای آزادی و عدالت میجنگید، و در دل مردم، شعله‌ای از امید برای آینده‌ای بهتر برافروخت.

زئوس در این لحظه به یاد داشت: اگر پدر او در آن روز تلخ، به جهان بدرود نمیگفت، فریادش را می‌شنیدند: دخترم، استقامت کن، ما پیروز خواهیم شد.

او به یاد داشت: اگر زمام‌داران، او را در زندان نگه میدارند، به یاد داشت: اگر بیماری‌اش، جان او را در خطر می‌اندازد، اما او که همچنان در دلش شعله‌ای از امید داشت، فریاد زد: جاوید شاه!

این فریاد، نه تنها برای او، بلکه برای کل سرزمین ایران، یک نشانه‌ی امید و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بود.

زئوس تا این لحظه، به یاد دارد که هرگز تسلیم نشود، زیرا در دلش، شعله‌ای از امید برای آینده وجود دارد.

و این‌گونه بود که زئوس، مبارز شجاع سیاسی، به نماد شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم تبدیل شده حداقل برای ما مشروطه خواهان، قدرت روح او برای همیشه در تاریخ حک شد...

#اشو

شاهنامه افسانه ست ، زندگی تموم نمیشه غولاش
فکر می‌کردیم شجاعت رسم مردیه
ولی یاد گرفتیمش از یه زن مشتی...


#جاوید_شاه

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹سایه‌های خیانت: سقوط فاند بگیران

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/180977

در کشور ایران، مردم با آرزوی آزادی و عدالت سال‌ها به مبارزه مشغول بودند. جنبش آزادی‌خواهی در قلب این ملت جوانه زده بود و فعالانی با روحیه‌ای پرشور، شبانه‌روز در تلاش بودند تا صدای مردم را به گوش جهانیان برسانند.

اما در میان این شور و نشاط، گروه هایی به طور ناگهانی ظهور کرد.

این گروه ها به سرعت توانستند حمایت‌های مالی قابل توجهی از نهادهای بین‌المللی و برخی دولت‌های خارجی جلب کند. آن‌ها با وعده‌های بزرگ و شعارهای زیبا، خود را مدافع جنبش آزادی‌خواه معرفی کردند. ولی واقعیت آن بود که اعضای این گروه ها بیشتر به فکر منافع شخصی و قدرت‌طلبی خود بودند تا تغییر واقعی در کشور.

این گروه ها با برگزاری تجمع‌های ظاهراً صلح‌آمیز و سمینارهای آموزشی، در واقع در حال پراکندن بی‌اعتمادی میان فعالان واقعی جنبش بودند. آن‌ها به جای تشویق مردم به اتحاد و مبارزه، در دل آن‌ها شک و تردید ایجاد کردند. سخنرانی‌هایی که با استناد به تجربه‌های بین‌المللی انجام می‌شد، بیشتر به سخره گرفتن آرمان‌ها و رویاهای مردم تبدیل میشد. فعالان واقعی که در پی تغییرات واقعی بودند، در برابر تبلیغات این گروه به نادیده انگاشته می‌شدند و خود را در یک بن‌بست جدی مییافتند.

کم‌کم، نهادهای حامی، از نتایج فعالیت‌های این گروه ها ناامید شدند.

گزارش‌ها حاکی از آن بود که این گروه ها نه‌تنها به پیشبرد اهداف آزادی‌خواهی کمکی نکرده، بلکه باعث ایجاد تنش و تفرقه در صفوف مردم شده است. آن‌ها به جای گفتگو و وحدت، اختلاف را در دل جنبش دامن زدند و به سرعت محبوبیت خود را از دست دادند.

زمانی که حامی خارجی آمریکایی، به دستور ترامپ دست از حمایت خود برداشتند، این گروه ها ناگهان با بحران مالی مواجه شدند. اعضای این گروه، که زمانی به قدرت و نفوذ خود می‌بالیدند، حالا در یک وضعیت نابسامان قرار گرفته اند.

به جای آنکه به اندیشه و نقد عملکرد خود بپردازند، بر آتش خشم و نارضایتی دمیدند و به  نهادهای مالی و #رضاشاه_دوم حمله کردند و میکنند.

آن‌ها خود را قربانی سیاست بازی‌های خارجی و عدم درک واقعی از جامعه می‌دانستند.

اما مردمی که دیگر به این شعارها و انتقادات توجهی نداشتند، به صدای واقعی خود بازگشتند. فعالان واقعی جنبش آزادی‌خواهی، بدون کمک‌های مالی و در شرایط سخت، به اجتماعات خود ادامه دادند و بر وحدت و همبستگی تاکید کردند.

آن‌ها بدون نیاز به حامیان خارجی، بر خواسته‌های خود پافشاری کردند و نشان دادند که تنها با اراده و تلاش خود می‌توانند به پیروزی دست یابند.

و در نهایت، تعطیلی فاند این گروه ها به یک یادآوری از خیانت به آرمان‌های آزادی تبدیل شد. مردمی که در جستجوی حقیقت بودند، از لابلای این کابوس عبور کردند و دوباره به سوی صبح روشن آزادی حرکت کردند و میکنند. این داستان نشان داد که حقیقت و اراده مردم، همیشه از دروغ و فریب قوی‌تر است و آنانی که به دنبال قدرت به هر قیمتی هستند، در نهایت به خود و آرمان‌هایشان خیانت خواهند کرد.

این داستان درس عبرتی برای هر کسی است که به زعم خود می‌خواهد برای تغییر قدم بردارد، اما در واقع، تنها به تخریب و سردرگمی دامن می‌زند.

#اشو

نه نه ولشون کنید
سه تا گوگولین که لباشون میده طعم قند
یه آدم گند
یه کپی کار و یه دائم الکیر

آویزون نمیمونه خفاش پیر
آهو که نمیدوعه دنبال شیر
میگیرین؟

🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹تحریم ۲۲ بهمن: برای هر قطره خون ریخته شده

فردا، در ۲۲ بهمن، ما براندازان جمهوری اسلامی به باشکوه‌ترین شکل ممکن این روز مزخرف را تحریم میکنیم.

ما دیگر نمیخواهیم گوش به این آوازهای رنگین و دروغین باشیم که از جانب دیکتاتوری حاکم به بهانه جشن و شادمانی سر داده می‌شوند! ما صدای خشم و انزجارمان را علیه یکی از سیاه‌ترین صفحه‌های تاریخ ایران بلند میکنیم!

این حکومت، با رسوایی‌های بی‌پایان و جنایات لگام‌ گسیخته‌اش، هر روزه آبرو و حیثیت این سرزمین را به تاراج میبرد. چهار دهه است که زندگی مردم را به جهنمی بدل کرده‌اند که در آن امید و آزادی تنها خاطره‌هایی از گذشته هستند. ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم به زنده‌نگه‌داشتن این کابوس ادامه دهیم!

چگونه می‌توانیم چشم‌مان را به روی حقیقت ببندیم؟

در هر خانه‌ای، گویی دردی زنده است. خانواده‌ها در فراق عزیزانشان زجر می‌کشند، و مادران داغدار، به یاد فرزندانشان که به دست نیروهای حکومتی جان باختند، بی‌تابی می‌کنند. این رژیم هیچ چیز جز سرکوب، ستم و فساد برای این مردم نیاورده است. آیا زمان آن نرسیده که ما با فریادی رسا اعلام کنیم: کافی است؟!

دیگر از بی‌عدالتی‌های این دیکتاتوری چنگ بر دلمان نمی‌زنیم! روزی نخواهد بود که ما در صحنه زندگیمان راضی به دیدن این نمایش‌های فریبنده‌ باشیم. بیایید این جشن‌های ننگین را تحریم کنیم و صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم. ما برای صلح و آزادی می‌جنگیم، و نخواهیم گذاشت که خون جوانانمان هدر رود.

باید بدانید که ما به هیچ قیمتی تسلیم نخواهیم شد. بیداری در دل ما شعله‌ور شده و دیگر هیچ‌کدام از ما اجازه نخواهند داد که این رژیم غاصب بر رویاهایمان چنگ بزند.

بگذارید این روز شعله‌ای از خشم ما باشد، و نه فساد و تحقیر!

#اشو

#جاوید_شاه
#تحریم_۲۲_بهمن

مُرد و کسی براش گنبد نساخت
بشنوی، کَر میشی
صدای جیغ و داده وجدانم
همونی که تک بود امت نداشت
من پیرو بی‌گناه گمنامم

🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانال‌ها: نقش کلیدی کمپین بازگشت شاهزاده در حمایت از شاه رضا پهلوی


کمپین بازگشت شاهزاده، به‌عنوان اولین و پیشگام‌ ترین کانال حامی شاه رضا پهلوی، تأثیر بسزایی بر آگاهی و شناخت مردم نسبت به این شخصیت تاریخی گذاشت.

زمانی که این کمپین تشکیل شد، اغلب افراد جامعه اطلاعات کمی از شاه رضا پهلوی داشتند و حتی بسیاری نام او را نیز نشنیده بودند. اما با راه‌اندازی این کمپین، فضایی برای بحث، تبادل نظر و ارائه اطلاعات صحیح درباره شاه رضا پهلوی فراهم شد که به تدریج موجب افزایش شناخت عمومی از او گردید.

این کمپین، نه تنها به عنوان یک کانال تلگرامی، بلکه به عنوان یک پایگاه مهم برای تجمع حامیان و افرادی که به دنبال تغییرات سیاسی در ایران بودند، عمل کرد. 

با فراخوان های کمپین، جمعیتی گسترده از اقشار مختلف، از جمله دانشجویان، کارگران و خانواده‌ها، به میدان می آمدند. مردم با شور و اشتیاق، شعارهای خود را فریاد میزدند و در عین حال، پیامی روشن از همبستگی و اراده جمعی را به رسیدن به عدالت و برابری منتقل می‌کردند.


به همین خاطر، می‌توان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانال‌های دیگری است که به تدریج شکل گرفتند.

این کانال‌ها، با هدف حمایت و تبلیغ اهداف شاه رضا پهلوی، از ایده‌ها و محتوای اولیه‌ای که این کمپین ارائه میداد، الهام گرفته و در ادامه راه آن فعالیت کردند.

در حقیقت، بسیاری از کانال‌ها و گروه‌های فعلی که به معرفی و ترویج اندیشه‌های شاه رضا پهلوی پرداخته و به جمع‌آوری نظرات و انتقادات حامیان او کمک میکنند، به نوعی نتیجه و ادامه‌دهنده تلاش‌های اولیهٔ کمپین بازگشت شاهزاده هستند.

این کمپین بستری را فراهم آورد که به‌واسطهٔ آن، اکنون مردم به‌خوبی با شخصیت شاهمان، رضا پهلوی آشنا هستند و درک بهتری از نقش او در آینده سیاسی ایران دارند.

از آنجا که کمپین بازگشت شاهزاده به‌عنوان اولین حرکت جدی در زمینهٔ معرفی شاه  رضا پهلوی مطرح است، میتوان آن را سنگ‌ بنای تمامی فعالیت‌ها و تلاش‌های بعدی در این راستا دانست. در واقع، این کمپین به‌طور موثری به آگاهی مردم افزوده و سبب شکل‌گیری حرکتی جمعی و هدفمند در حمایت از شاه رضا پهلوی شده است.

به همین دلیل، بدون شک می‌توان ادعا کرد که کمپین بازگشت شاهزاده، پدر تمامی کانال‌ها و گروه‌های حامی دیگردر این زمینه است و نقش کلیدی در ارتقا آگاهی و شناخت مردم ایفا کرده است.

در واقع، کمپین بازگشت شاهزاده به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات عمل کرده و به‌عنوان پیشگام در حرکت‌های اجتماعی و سیاسی، به شکل‌گیری یک جامعه آشنا با حقوق و نیازهای ملی کمک کرده است.

با گذشت زمان و با فعالیت‌های مستمر این کمپین، شناخت مردم از شاه رضا پهلوی امروز به حدی رسیده است که او به یک چهره آشنا و معتبر در زندگی سیاسی کشور تبدیل شده است؛ و این مهم، تماماً نتیجهٔ تلاش‌های بی‌وقفهٔ کمپین بازگشت شاهزاده و تأثیر آن بر جامعه است.

با ظهور کمپین بازگشت شاهزاده، دیگر گروه‌ها و کانال‌ها نیز به تبعیت از آن به‌وجود آمدند و هر یک ایده‌ها و نظرات خود را مطرح کردند. اما حقیقت این است که تمام این کانال‌ها در درخت بزرگ کمپین بازگشت شاهزاده ریشه دارند و به نوعی در ادامهٔ نقش و کاری که این کمپین آغاز کرد، فعالیت می‌کنند. به همین دلیل، میتوان گفت که کمپین بازگشت شاهزاده به‌واسطه پیشگامی در این موضوع، همواره به عنوان الگوی دیگر کانال‌ها باقی مانده و نقش کلیدی در حرکت‌های اجتماعی و سیاسی مربوط به بازگشت شاهمان  ایفا کرده است.


#اشو


کمپینی که از هیچی همه چیو ساخت
بدون دلیل خاص، بیحساب
هیشکی از خدا نپرسید، چرا سیبو کاشت
حالا همه، گنده شدن واسه خودشون
از یادا رفته
که کی بود بالا سر آگاهی و مبارزه
وقتی بابا ننه، نه، نداشت...

#جاوید_شاه
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
#پدر

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹 جاوید شاه: بازگشت به هویت، پیشروی به سوی فردا


جمهوری‌خواه میگه: ما جمهوریت می‌خواهیم، نه پادشاهی!

چپی فریاد میزنه: مرگ بر استثمار! مرگ بر دیکتاتوری! آنها معتقدند که نظام پادشاهی پهلوی یک نظام استبدادی و وابسته به امپریالیسم بود و شعار #جاوید_شاه  یادآور این دوران است. حرف را که میشه زد کو سند و مدرکش؟

و ایران‌ستیزی پنهان در گوشه‌ای، با نیشخندی میگه: این‌ها همه بهانه است، ایران را باید تکه تکه کرد!

#جاوید_شاه  فقط یک شعار نیست، بلکه داستانی ست ناتمام از گذشته، حال و آینده‌.

جمهوری‌خواهان، گویا فراموش کرده‌اند که در دوران پهلوی، ایران به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل شد و زیرساخت‌های آن، به بهترین شکل ممکن، توسعه یافت. مخالفت آن‌ها با شعار #جاوید_شاه به این دلیل است که نمیخواهند قدرت و عظمت ایران را ببینند.


تجزیه‌طلبان، میخواهند ایران را به قطعات کوچکی تقسیم کنند و آن را نابود سازند. مخالفت آن‌ها با شعار #جاوید_شاه ، به این دلیل است که این شعار، نماد وحدت و یکپارچگی ملی است.

چپ‌ گرایان، هنوز هم در توهمات خود به سر میبرند و از واقعیت‌های تاریخی، بیخبرند. آن‌ها، نمیخواهند پیشرفت‌ها و دستاوردهای دوران پهلوی را ببینند و شعار #جاوید_شاه را نمادی از استبداد میدانند. مخالفت آن‌ها با این شعار، به این دلیل است که می‌خواهند همه چیز را به عقب برگردانند.


شما چپول های بی همه چیز بی خبرین که دوتا چشم داره ت تاریخ، شاه، داشت ایران را به یک کشور قدرتمند و مدرن تبدیل میکرد. اگر شما چپ‌ها نبودید، ایران الان یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا بود.

شما چپول های فاسد فقط بلد بودید شعار بدهید و اغتشاش به پا کنید. شما هیچ برنامه‌ای برای ساختن یک ایران بهتر نداشتید. شما فقط میخواستید همه چیز را خراب کنید.

شما چپول های رادیکال احمق
از عدالت اجتماعی و آزادی‌های فردی سخن میگویید اما مگر در دوران پهلوی، اینها وجود نداشت؟ زنان در آن دوران، از حقوق بیشتری برخوردار بودند، تحصیلات رایگان بود و اقتصاد کشور در حال رشد بود.

انقلاب شما چپول های بی وطن،  چه نتیجه‌ای داشت؟ آیا آزادی های فردی ، عدالت اجتماعی و برابری در ایران برقرار شد؟  آیا مردم از آزادی و رفاه بیشتری برخوردار شدند؟ متاسفانه، انقلاب شما به یک حکومت دینی منجر شد که آزادی‌ های فردی و اجتماعی را محدود کرده و حقوق بسیاری از مردم را پایمال کرده است.


انگار جاوید شاه رمزی شده برای ترس‌هایشان...

ضمن اینکه دلخورم از کسانی که سعی میکنند شعار جاوید شاه را به سخره بگیرند و آن را نمادی از عدم اتحاد معرفی کنند. این شعار، نماد عشق به وطن، غرور ملی و آرزوی ایرانیان برای پیشرفت و سربلندی است. کسانی که با این شعار مخالفت می‌کنند، بدانند این شعار، متعلق به تمام ایرانیان است، کسانی که این شعار را رد می‌کنند، در واقع وحدت ملی را زیر سوال میبرند. نه اینکه این شعار وحدت ملی را زیر سوال ببرد . ما نسل جوان، به آینده‌ای روشن و پر از امید فکر میکنیم. شعار #جاوید_شاه میتواند ما را به سوی این آینده هدایت کند. ما باید این شعار را زنده نگه داریم و آن را به نسل‌های آینده منتقل کنیم.

اما...

صدای خود را بلند تر کنیم، تن لخت شهر را تتو کنیم #جاوید_شاه  هموطن ، زیرا که این سه گروه به دنبال تحریک احساسات ضد سلطنتی و ایجاد شکاف بین گروه‌های مختلف جامعه هستند. 

در کوچه‌های پر پیچ و خم تاریخ، شعار #جاوید_شاه مانند نوری در تاریکی میدرخشد.

این شعار، تنها نامیرا خواندن یک شخص نیست، بلکه تجلی‌گر آرزوهایی است که در دل بسیاری از ایرانیان زنده مانده است.

#جاوید_شاه  یادآور دورانی است که ایران در مسیر پیشرفت و توسعه گام برمیداشت. دورانی که امنیت و ثبات، بستر شکوفایی اقتصادی و فرهنگی را فراهم کرده بود.

دورانی که نام ایران در عرصه بین‌المللی با احترام یاد میشد.

این شعار، نوستالژی نیست، بلکه فریادی است برای بازگشت به آن دوران طلایی. دورانی که آزادی‌ های فردی و اجتماعی محترم شمرده میشد، دورانی که عدالت و قانون، ضامن حقوق همه شهروندان بود.

#جاوید_شاه امید است، امیدی به ایرانی آباد و آزاد. امیدی به بازگشت شکوه و عظمت ایران باستان. امیدی به آینده‌ای روشن برای فرزندان این سرزمین.

این شعار، نه فقط برای گذشته، بلکه برای آینده نیز سر داده میشود. آینده‌ای که در آن، ایران دوباره به جایگاه شایسته خود در جهان دست یابد. آینده‌ای که در آن، همه ایرانیان در صلح و رفاه زندگی کنند.

پس بگذارید این شعار در آسمان ایران طنین‌انداز شود و تن شهر لخت نماند : #جاوید_شاه! فریادی برای امید، برای آزادی، برای ایرانی آباد و سربلند.


جاوید شاه آینه‌ای تمام‌نما از دیروز، امروز، فرداست

#اشو


قلم من تو سیاستِ زنده، حال میده به همه مثل جنده...




🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹فاتحان قله‌های غیرت

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/182778

در پهنه‌ی آسمان، امشب، هلال غم، چون کمانی شکسته، بر سینه‌ی فلک نقش بسته است. سالروز عروج اسطوره‌های بی‌بدیل میهن، سرتیپ منوچهر ملک، سرتیپ نعمت‌الله معتمدی، سرلشکر پرویز امین افشار و سرتیپ حسین همدانیان، نه یک سوگ ساده، که مرثیه‌ای است بر حماسه‌ی سترگ ایستادگی، در برابر یورش اهریمنان. این نام‌ها، نه فقط نام سربازان، که سرود جاودانگی دلاورانی است که در ظلمات خیانت، فانوس امید را فروزان نگاه داشتند.

در آن دوران سیاه تفرقه و آشوب، هنگامی که گرگ‌های گرسنه، با نقاب آزادی و عدالت، بر آستانه‌ی حریم وطن، دندان تیز کرده بودند، این مردان پولادین، چون سدی استوار، در برابر سیل ویرانگر فتنه ایستادند. ائتلافی شوم از ملاهای مزدور، چپ‌گرایان خودفروخته، مجاهدین کوردل و بازماندگان جریان مصدق، با خنجر دورویی، به قلب میهن نشانه رفته بودند.

سرتیپ منوچهر ملک، با دانش نظامی بی‌کران و تدبیری مثال‌زدنی، سپر پولادینی بود در برابر توطئه‌های دشمن. او، سال‌ها، شب نخوابید تا ایران، آسوده سر بر بالین امنیت نهد. سرتیپ نعمت‌الله معتمدی، شیر ژیان عرصه نبرد، با غرش رعدآسای خود، لرزه بر اندام بدخواهان می‌ انداخت. او، با خون خود، سند شجاعت و غیرت ایرانی را امضا کرد. سرلشکر پرویز امین افشار، همچون سروی ایستاده، از کیان این سرزمین پاسداری نمود. قلبش، آشیانه‌ی عشق به ایران بود و جانش، فدای نام وطن. و سرتیپ حسین همدانیان، کوه صبر و استقامت، در برابر ناملایمات، خم به ابرو نیاورد. او، با ایمان راسخ و دلیری بی‌ مثال، در راه دفاع از حق و حقیقت، جان فشاند.

اینان، نه فقط نظامیانی دلاور، بلکه انسان‌هایی والا بودند، با دلی سرشار از عشق به مردم و میهنی که در رگ‌ هایشان جاری بود. آن‌ها، در برابر هجوم تاریکی، شمع وجود خویش را سوزاندند تا راه را برای آیندگان روشن سازند. خون پاکشان، نه تنها لعنت ابدی بر خائنان، که الهام‌ بخش نسل‌های آینده خواهد بود.

امروز، در این روز غم‌بار، با عزمی راسخ، سوگند یاد میکنیم که راه این قهرمانان را با اقتدار ادامه دهیم. نامشان را در لوح دل حک کنیم و حماسه‌ی ایثارشان را، سینه‌ به‌ سینه، به فرزندان خود منتقل نماییم. ما، وارثان خون آنان، هرگز نخواهیم گذاشت که پرچم سرافرازی ایران، بر زمین افتد. کاری به اعلامیه بی طرفی ارتش ندارم اما یادشان، تا ابد، در قلب این سرزمین، جاودانه بماند و راهشان، مشعل هدایت ما در راه رسیدن به ایرانی آزاد، آباد و سربلند باشد.
#پاینده_ایران #جاوید_شاه


#اشو



🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانال‌ها-بخش دوم؛ پدر با تجربه، قدرتمندتر از همیشه، برای بازگشت شکوه ایران


◾️بخش اول👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/181820


در فضای پرهیاهوی مجازی، جایی که امواج اطلاعات در هم می‌پیچند و حقیقت در هاله‌ای از ابهام پنهان می‌شود، نامی آشنا همچون فانوسی دریایی می‌درخشد: کمپین بازگشت شاهزاده.

این نام، نه فقط یک کانال تلگرامی، بلکه شناسنامه‌ ای است برای اولین حامیان شاه رضا پهلوی، سنگ بنایی برای تمام گروه‌های پادشاهی‌خواهی که پس از آن قد علم کردند. به همین دلیل، کمپین بازگشت شاهزاده به عنوان اولین و قدیمی‌ترین حامی شاه رضا پهلوی، لقب پدر همه کانال‌ ها را با افتخار یدک می‌کشد.

اکنون، در شرایطی که دشمنان پادشاهی‌ با تمام قوا به میدان آمده‌اند، این کمپین قدرتمندتر از همیشه در صف مقدم ایستاده و از آرمان‌های خود دفاع میکند.

پدر تمامی کانال ها ، کمپین بازگشت شاهزاده پدری که امروز، بیش از هر زمان دیگری، قدرتمند و استوار در برابر هجوم دشمنان ایستاده است.

رمز این قدرت فزاینده، تنها در قدمت و اعتبار این کمپین نهفته نیست، بلکه در تجدید قوا و تکمیل تیم آن ریشه دارد.

در این میان، یکی از قدیمی‌ترین و وفادارترین اعضای این کمپین، شخصیتی بود به نام #تاج.

تاج، کهنه سربازی کارآزموده، سال‌ها در کنار دیگر اعضای کمپین، شبانه‌روز تلاش کرده بود تا صدای حامیان پادشاهی را به گوش همگان برساند. اما مدتی بود که به دلایلی از کمپین دور شده بود.

تاج، با انگیزه‌ای وصف‌ناپذیر، پس از مدتی دوری، با کوله‌باری از دانش، تجربه و عشقی عمیق به ایران، به جمع یاران قدیمی بازگشته و با حضور خود، کوله‌باری از تجربه و دانش را به همراه آورده و با انرژی مضاعف، به سازماندهی و هدایت فعالیت‌های کمپین کمک می‌کند.

بازگشت او، نه تنها باعث افزایش توان عملیاتی و انسجام تیمی شده!

بلکه پیامی واضح به دشمنان ارسال کرده است: کمپین بازگشت شاهزاده زنده است و با تمام قوا به دفاع از آرمان‌های خود ادامه خواهد داد.

کمپین بازگشت شاهزاده، همواره به عنوان مرجعی معتبر برای کسب اخبار و تحلیل‌های دقیق درباره شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهی‌خواهی شناخته شده است. این کمپین با تکیه بر تیمی متخصص و متعهد، در خط مقدم مبارزه با دروغ‌پراکنی و تحریف حقایق قرار دارد و با انتشار مطالب روشنگرانه و مستند، سعی در آگاه‌سازی افکار عمومی و خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان دارد.

کمپین بازگشت شاهزاده، در طول سال‌ها فعالیت خود، با چالش‌ها و موانع بسیاری روبرو بوده است. از حملات سایبری و تهدیدهای امنیتی گرفته تا دستگیری ادمین های این پدر ، اما  هیچ‌کدام نتوانسته‌اند خللی در اراده و عزم راسخ این پدر باتجربه ایجاد کنند. این کمپین، با تکیه بر حمایت مردمی و اتحاد اعضای خود، همواره به راه خود ادامه داده و به نمادی از امید برای ایرانیانی تبدیل شده است که رویای ایرانی آزاد، آباد و سربلند را در سر می‌پرورانند.

این کمپین با بهره‌گیری از تیمی متخصص و متعهد، به صورت شبانه‌روزی در حال رصد و بررسی اخبار و رویدادها است و با انتشار مطالب دقیق و مستند، سعی در روشنگری افکار عمومی و مقابله با پروپاگاندای دشمنان دارد.

بازگشت تاج به تیم کمپین، نویدبخش روزهای روشن‌تری برای جنبش پادشاهی‌خواهی است. با حضور او و دیگر اعضای متعهد و دلسوز، کمپین بازگشت شاهزاده بار دیگر ثابت خواهد کرد که:

پدر همیشه پدر است و در لحظات سخت، همچون کوهی استوار در کنار دیگر کانال های پادشاهی خواه خواهد ایستاد.

#اشو


تهش جنس ما رو میزنید غیر مستقیم
خیالی نی،
اشو فرقی نمیذاره بین مشتری
کمپین نوک هرمه بالاست
مث ماه تو دل تاریک شب بالاست
کمپین سربلنده مثل سَرو


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانال‌ها؛ کمپین بازگشت شاهزاده - بچه هامون بی ادب شدن بهمون میگن حضرت نوح: شب شکن و خسرو انوشیروان


در دل گرداب مجادله‌ای لفظی و پرتنش، در کانال هایی به نام شهریاران و خسرو انوشیروان، کلام‌ها همچون شمشیری بران در هوا میچرخیدند.

❗️هدف خسرو برای من مشخصه 👇

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171155
و اما ..
شب‌شکن از مدیران شهریاران، با شور و شوقی، در تلاش بود تا چهره‌ای قهرمانانه از خود بسازد و با حمله به خسرو انوشیروان، ادمین پیشین کمپین بازگشت شاهزاده، دمی را به جست‌وجوی اوج در سلطنت کلامی خود بپردازد.

ولی در این میان، من، اشو، ادمین وفادار به آرمان‌های راستین پدر تمامی کانال ها، با تمام قوا در برابر این دست‌اندازی ایستادم.

با نگاهی سرشار از درایت و شجاعت، کلماتم را مانند تیرهایی میفرستادم که به قلب نادانی و خودخواهی شلیک میشدند. من به‌سرعت در میان انبوهی از کلمات بی‌اساس و توهمات شب‌شکن، با قاطعیتی به بار آمدم که در ذهنش جاودان شود:

نامی از کمپین بازگشت شاهزاده نبرید در آینده، زیرا خسرو انوشیروان دیگر ادمین این کمپین نیست؛ و اگر بخواهید نامی از این پدر در درگیری هایتان ببرید ، برایتان گران تمام خواهد شد.

این هشدار، نه تنها معقول و بجا بود، بلکه یک هشدار از سر لطف، بلکه یک نیروی بود که به‌وضوح نقاب واقعیت را از چهره‌ی فریب برداشت. من بر آنچه درست و واقعی بود، پای فشردم و با این کار، پرده‌ای از ابهام را کنار زدم. آری، شب‌شکن در توهمات خود غرق شده است و من، به عنوان نگهبان حقیقت، ایستادگی میکنم.

اعلام کردم که نباید نام کمپین بازگشت شاهزاده را وارد این معرکه کرد، چون خسرو دیگر ادمین آن نیست. این یک اقدام هوشمندانه بود، چرا که من اجازه نمیدهم یک اختلاف شخصی به یک پدر دلسوز آسیب برساند.

من آوای حقیقت را فریاد زدم، تا همه بدانند هر تلاشی برای تخریب این پدر، محکوم به شکست است. پس از گذشت ساعاتی او تصمیم گرفته بود مرا به گروه تلگرامی ادمین هایشان دعوت کند، به گمانش شاید بتواند دیگر ادمین ها را دور هم جمع کند و بالای منبر خودستایی رود  و از آن‌ها برای خود اعتبار بسازد که آری اینم از اشو، به دنبال مطرح کردن خود بود اما با پاسخی دندان شکن مواج شد.

وقتی وارد آن گروه شدم، به وضوح مشهود بود که همه‌چیز فقط یک نمایش توخالی است. هر کلمه‌ای که از زبانش خارج میشد هم‌چون مدح و ثنای بی‌معنا بر خود بود. او از قدرت خود میگفت و در عین حال فراموش کرده بود که هیچ‌کس جز خود او به آن باور ندارد.

شب شکن، با آن ادعاهای توخالی‌اش چنان به نظر می‌رسد که خیال می‌کند عالم و آدم باید به پای او بوسه بزنند. اما آنچه که در این نمایش مضحک نهفته است، یک حقیقت آشکار است: او هیچ نیست. نه استعداد خاصی دارد، نه دانشی که به آن افتخار کند؛ فقط پر حرفی و تضادهایی از توهم خودبزرگ‌بینی‌اش آمیخته است.

شب‌شکن، با ادعای خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی، میگفت: چرا تحدید کردی که نام کمپین را نبر!

اما در واقع، او به شدت در اشتباه بود و این برداشت از گفتارم نه‌تنها ناشی از عدم درک عمیق حقیقت، بلکه نشان‌دهنده‌ی خامی و کم‌ سوادیش بود. نه تنها او از منبع واقعی الهام بی‌بهره است، بلکه در نظر دیگران به فردی مضحک و بی‌ارزش تبدیل میشود. برای شب شکن، شاید بهتر باشد که به جای نمایش خود بزرگ بینی اش ، به جستجوی یک حقیقت اساسی درون خود بپردازد؛ شاید آن زمان بتواند خود را از دنیای پوچ و توخالی‌اش رها سازد.

و اما در دل کانال و گروه تلگرامی شهریاران، که شب شکن خودشیفته یکی از مدیران آن است،  فردی به نام یزدان‌ پناه فعالیت می‌کند که به‌ ظاهر در حال مبارزه با جمهوری اسلامی است. اما آیا واقعاً این مبارزه جدی است یا تنها یک نمایش توخالی؟

یزدان‌پناه با عکس شخصی‌اش در پروفایل، تلاش دارد تا چهره‌ای مبارز از خود به نمایش بگذارد؛ اما این سؤال‌بزرگ در ذهن هر ناظری به وجود می‌آید:

چگونه است که او با این صراحت و استفاده از تصویر خود، به تبلیغ علیه دیکتاتوری اسلامی می‌پردازد و هیچ گونه عواقبی، از جمله دستگیری و زندانی شدن، را متحمل نمی‌شود؟



ایستادن شب شکن در کنار یزدان‌پناه، که خود را  مبارزه معرفی می‌کند،به معنای نادیده‌گرفتن واقعیت‌های تلخ حال حاضر است. عدم دستگیری او نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که او در عرصه‌ای با حاشیه امن و تحت حمایت نظام، فعالیت می‌کند.

این یزدان پناه بدون اجازه، برخی از مطالب من رو منتشر کرده ! مزدور نکن، اسم منو خراب نکن

حالا این شب شکن خودشیفته و یزدان پناه باهم همکاری دارند ، ته داستان را بخوانید ...‌


خودت گمشو کثافت 🥲👈👉

#اشو

تو کله‌ت شقه، من دستم جنده...
مزدور منکراتی
توسری میخوری چایی رو بد دم کنی
تو‌ تو هیئت خودتون هم قندپخش‌ کنی


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹پدر تمامی کانال‌ها؛ کمپین بازگشت شاهزاده- خوبه پیش‌گیری؛ بیلیط .

سال‌ها بود که سایه‌ی سنگین سکوت بر ایران حاکم بود و امید، چون دانه‌ای در دل خاک، به سختی نفس میکشید. اما در میان این تاریکی، نوری پدیدار شد؛ نوری که از دل یک گوشی تلفن همراه، از دل یک کانال تلگرامی، زاده شد.

این کانال پدر تمام کانال‌های حامی شاه رضا پهلوی بود، کمپین بازگشت شاهزاده .

حسادت خودش یه مریضیه
نمیتونی جامون باشی فشار میخوری
خب این عجیب نی که، طبیعیه، بدیهیه، میگیری؟

در حالی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در مسیر حمایت از شاه رضا پهلوی و جنبش پادشاهی‌خواهی گام برمیدارد، شاهد ادعاهای سخیف و حملات بی‌اساس فردی به نام شب‌شکن هستیم. این شخص، که سابقه‌ای جز سکوت در زمان فعالیت‌های اصلی کمپین ندارد، اکنون با ادعاهای بی‌اساس، این کمپین را متهم به تخریب شاه رضا پهلوی و سامانه میکند.

این تناقض آشکار، بیش از هر چیز، نشان‌دهندهٔ تلاش برای خودنمایی و کسب شهرت توسط آقای شب‌شکن است. او که گویا از پیشرفت و تاثیرگذاری کمپین بازگشت شاهزاده به خشم آمده .

این در حالی است که این کمپین از بدو تاسیس، همواره حامی شاه رضا پهلوی و آرمان پادشاهی‌خواهی بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده است.

وقتی میگویم کمپین بازگشت شاهزاده پدر تمامی کانال هاست برای همین روزهاست، که هر مزدوری به خود اجازه توهین به آرمان های والای کمپین را ندهد ، ایشان با طرح این اتهامات بی‌اساس، تلاش می‌کند تا نامی برای خود دست و پا کند و در میان پادشاهی‌خواهان جایگاهی کسب نماید.

ولی همان طور که گفتم انگشتت رسید به دل حباب ،حالا بخورش .

و اما ..

همه ما در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم که طرف مقابل به جای پاسخ دادن مستقیم به سوالات ما، با استفاده از بازی با کلمات، بحث را به سمت دیگری منحرف می‌کند. این افراد، که می‌توان آن‌ها را بازیگران زبانی نامید، به خوبی می‌دانند که چگونه با استفاده از ابهام، استعاره، کنایه و دیگر آرایه‌های ادبی، ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور کنند و خود را از پاسخگویی نجات دهند.

❗️اما چرا برخی افراد به این روش‌ها متوسل می‌شوند؟

دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. برخی از آن‌ها ممکن است دانش یا اطلاعات کافی برای پاسخگویی به سوالات را نداشته باشند. برخی دیگر ممکن است اهداف پنهانی داشته باشند که نمی‌خواهند آن‌ها را آشکار کنند.

شب‌شکن خود بزرگ بین، شخصی به جای پاسخ‌گویی، با بازی با کلمات سعی میکند بحث را از مسیر اصلی‌اش منحرف کند. شاید این ویژگی به نوعی از خلاقیت او ناشی شود، اما در واقع بیشتر شبیه به یک فرار از واقعیت است.


یزدان پناه، فردی است که با تصویر شخصی خود در پروفایلش به طور مداوم و به شیوه‌ای فعالانه به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی می‌پردازد. اما جالب اینجاست که با وجود فعالیت‌های به‌ظاهر ضد حکومتی‌اش، هیچ نوع برخوردی از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با او صورت نمی‌گیرد ، دقیقا چرا؟ خب پاسخش مشخص است ؛ مزدور بودن .

حال که سوالات جدی و مهمی در مورد همکاری شما شب شکن خودشیفته با یزدان پناه مطرح می‌شود، شما خودشیفته با عبارات پیچیده و مغلطه‌های لفظی سعی می‌کنید تا حقیقت را مخفی کنید و توجه‌ها را از موضوع اصلی و سوال اصلی منحرف کنید.

شب‌شکن احتمالا از این روش و فرار از پاسخگویی به‌عنوان یک تاکتیک دفاعی استفاده میکند تا در ظاهر به‌خوبی نقش یک مبارز ضد جمهوری اسلامی را ایفا کند ،اما واقعیت چیز دیگری است. با دقت به رفتارها و واژگان او توجه کنیم و صد البته فرار از پاسخگویی او و روشن نکردن موضوع همکاری اش با یزدان پناه ، به سادگی می‌توان فهمید که شب‌شکن به‌نوعی با نظام جمهوری اسلامی همکاری دارد.

و اما در آخر جالب اینجاست که آقای خودشیفته، شب‌شکن، در زمانی که کمپین بازگشت شاهزاده با تمام توان در جهت حمایت از شاهزاده و ترویج اندیشه‌های پادشاهی‌خواهانه فعالیت می‌کرد، اساساً در فضای تلگرام حضور نداشت. شاید به همراه یزدان پناه درحال سینه زدن برای احمدی نژاد بود...

چرا بهت فشار اومده؟

اسمتو اوردم برات امتیاز شد اما :
تا زمانی که شفافیت در زمینه همکاری شما خودشیفته با یزدان پناه حاصل نشود، مزدوری شما در ذهن‌ها باقی خواهند ماند.

#اشو

این بیلیطه که بشینی‌ لای حاجیا
کنار مموتی و یزدان پناه تو اتوبوس راهیان
بیست میشی‌
امثال تو رو که میبینم میگم خوبه پیشگیری
بیلیط بکش، تو که خزانه‌ ت پره
حالا تحدید یا تهدید تو که از الفبا فقط یاد گرفتی‌ فِ‌ فرار، دیدیم که از پاسخگویی گرخیدی .


ضمنا یاد بگیر به پدرت احترام بزاری چرا مثل گوز سرکشی؟


جز فرار از پاسخگویی ، بازی با کلمات و  مزدور بودنت چیز دیگری نیافتم، دیگه نردبون نمیدم بای بای مزدور .

@C_B_SHAHZADEH
🔹رستاخیز رادمردان؛ تیغ و تفنگ ضامن آزادی

https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1512

در ژرفای دفتر روزگار ایران‌زمین، نام شاه رضا پهلوی، چون نگینی بی‌ همال، بر تارک رادمردی و پایمردی، تا ابد نقش خواهد بست. او، که هماره دیده‌بان حقوق این مِهن گران‌ سنگ بوده، در کارزار نبرد با بیداد و ناراستی، چون خورشیدی، رهنمون راه آزادی بوده است.

در این میان، مهر و پشتیبانی خجسته شاه رضا پهلوی از ابول کورکور، نشانی از شکوه و سرفرازی است که بر تارک حماسه ایستادگی می‌درخشد. این راهبرد خردمندانه، نه تنها پاسخی است به مهر و میهن‌دوستی، بلکه گواهی است بر آنکه، پاسداری از خویشتن برای مِهن، حتا با تیغ و تفنگ، در زمره "دفاع مشروع" می‌گنجد.

ابول کورکور، با قامت راستین و دلیری بی‌کران، نوید رهایی را در گوش جان زمزمه کرد. او در برابر دیو سیاه، در برابر آن کژآیین تباهی‌آور، سینه سپر کرد و با نثار جان، از آبرو و هستی خویش و هم‌میهنانش دفاع کرد. این ایستادگی، فراتر از یک کردار فردی، نمودی است از آرمان‌های سترگ انسانی و ملی ما.

در هنگامی که داد و دادگری به تاراج رفته، این حق بی‌یار و یاور، از آن هر آزاده‌ای است که با تمامی توان، از خود و خانمانش پاسداری کند.

شاه نیک‌سرشت، با نشان دادن مهر بر کردار ابول کورکور، به روشنی آشکار می‌سازد که چون سایه شوم ستم بر سر جان و مال و ناموس مردم، گسترده شود، هر کوششی برای دفاع از خویشتن و مِهن، شایسته و بایسته است. او، به آگاهی می‌رساند که در روزگارانی که درخت آزادی به تیشه جور می‌شکند، بایسته است هر ایرانی آزاده، با نیروی تمام، از خویشتن دفاع کند و از هر ابزاری، از جمله تیغ و تفنگ، برای نگاهبانی از شرف و هویت خویش بهره گیرد.

این‌گونه، او ما را به رستاخیزی آگاهانه و خردمندانه در برابر بیدادگران فرا می‌خواند؛ تا نشان دهیم که این پرچم پایداری و آزادگی، این پرچم شیروخورشید نشان را با دلی آکنده از غرور و امید به اهتزاز درخواهیم آورد. هر تیری که از تفنگ دلیران به سوی ستم پرتاب می‌شود، نه تنها بانگ اعتراض ماست، بلکه جلوه‌ای از خواست و اراده ملت در یک نبرد ملی و پُرافتخار است.

اکنون، هنگامه آن است که مردم ایران، با پیوندی استوار، به پا خیزند و پاسداری از حقوق خویش را به فریادی رسا مبدل سازند. بیایید بر این باور پایدار باشیم که ما، وارثان تاریخیم، و در ژرفنای وجود هر یک از ما، آتشی از عشق به مِهن و آرمان آزادی، فروزان است. بگذارید این آتش به شعله‌های حماسه بدل شود و با دلاوران تاریخ، گام در راهی تازه نهیم.

به یاد ابول کورکور و یارانش، ما پادشاهی خواهان، با هر سلاحی که داریم به نبرد ادامه خواهیم داد. این رسالت ماست که در برابر بیداد و نابسامانی بایستیم و ایرانی بسازیم سرشار از آرامش، مهربانی و ارج و منزلت.

بیایید برای رهایی، به میدان آییم و نشان دهیم که میراث ما، تنها سرودهایی از گذشته نیست، بلکه یک تاریخ زنده و مستمر از پایداری و شرافت است. این پشتیبانی شاه رضا پهلوی از ابول کور کور ، خود گویای آن است که تیغ و تفنگ، در دست مردم برای دفاع ، می‌تواند ضامن آزادی باشد.

#اشو

خفتتون میکنیم لازم بشه با آهن تو جیبمون
سردی اسلحه‌ مونو حس میکنید وسط سرتون
چش سومتونو وا می‌کنیم با یه تیرمون
مخ عرزشی میپُکه با تیر ژ ۳
یوزی رو بکشیم پاره میشه زره
کون کلاش قر بده میپاچه
اشو شاباش
مشت‌وماله واسه‌مون لگد کلاش
تو جیبم چند تا گوله بغل پکه..‌.

 

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹آوای تاریخی ایذه: طوفان عشق به پادشاهی رضا شاه دوم


در سرزمین آریایی این ایران مِهن ما، دیاری کهندل ز تاریخ پرفراز و نشیب خویش، ایذه می‌درخشد؛ گوهری درخشان که باید به‌عنوان الگویی برجسته برای فرزندان ایران زمین شناخته شود. ایذه، با دلیرانگی و شجاعت مردمی نستوه، همواره در پیکار با بیداد و ستم، به‌ویژه در برابر ضحاک زمان، ایستاده است.

این دیار، با افراشتن پرچم شیر و خورشید، به نماد پادشاهی‌خواهی و نبرد برای آزادگی بدل شده و یادآور آرمان‌خواهی دلیران و فرزندان ایران باستان است. 

مردمان ایذه، که جان و دلشان فدای خاک و مِهن است، در آرزوی بازگشت پادشاهی و شاه رضا پهلوی می‌تپند. در دل‌های این فرزندان وفادار، آرزویی شکوهمند برای ديدار دوباره‌ی فخر و عظمت پادشاهی نهفته است.

تاریخ این دیار سرشار از دلاوری و دلیرمردی است، بمانند افرادی چون رستم، با تمام وجود در برابر زورمندان ایستاده‌اند. آنان صخره‌های ستم را به گورستان خالی اندیشه و افکار ضال تبدیل کرده‌اند و با فریادهای نیک‌خواهانه، آوای آزادی‌خواهی را در گوش جهانیان طنین‌انداز ساخته‌اند.

در میدان‌های پیکار، صدای غرش دلیران ایذه چون طنین رعد و برقی در آسمان‌های ستم‌زده طنین‌انداز است.

مردم ایذه، چون شمشیری آبدیده در برابر ستمگران، نمایشی از غیرت و شجاعت را به منصه ظهور آورده‌اند و همواره در پیمان پیکار در خط مقدم ایستاده‌اند. آرزوی بازگشت پادشاهی و عشق به نیک‌بختی در رگ‌های این ملت می‌جوشد و با الهام از تاریخ شکوهمند و پرچالش مِهن، دل‌هایشان را از امید و نیرو لبریز می‌سازد. چون چشمه‌ی زلال که از کوهساران سر بر می‌آورد، روح پیکار و آزادی در سینه آنان جاری است.

این سرزمین، کانون حماسه و آرمان‌خواهی، نه‌تنها در برابر دشمنان بیگانه، بلکه در ستیز با ستمگران داخلی نیز به‌سختی ایستادگی کرده است. مردم ایذه با دل‌هایی سرشار از غیرت و عشق به مِهن، یادآور صبر و استقامت در برابر سرکوب‌های ستم و بیداد بوده و با آوازهای آزادی‌خواهانه و دلیرانه، در میدان‌های نبرد حاضر می‌شوند. آنان با جان و دل در پی تحقق آرمان‌های ایران زمین برمی‌خیزند و در راه رهایی مهد خویش گام برمی‌دارند.

ایذه، افسانه‌ای زنده و جاری است که نغمه‌های آزادی و امید را در دل خود همچون چکاوک و نغمه‌سرایان به آوای می‌آورد. طنین این شجاعت و دلیری در تاریخ پربار، همواره به گوش می‌رسد و پیوندی ناگسستنی با آرمان پادشاهی‌خواهی برپا کرده است. بیایید تا همه ما در پرتو حماسه‌هایی که این دیار به یادگار نهاده، خود را نوین سازیم و با نیک‌خویی و شجاعت، برای برافراشتن پرچم شیر و خورشید در ابرآسمان ایران، به کمر همت ببندیم.

باشد که ایذه، این دیار آزاده‌ مردان و صف‌شکنان، همواره در یادها و دل‌ها زنده بماند و چراغی برای دیگر شهرها شود تا همگان در پی آن آرمان‌های بلند، پرچم شیر و خورشید را افراشته نگه‌دارند. و نسل‌های آتی، در پرتو کاروان آزادگی و شکوه پادشاهی، قدم به قدم بر زمین نیکو حرکت کنند و تاریخ نوین شجاعت و برابری را رقم زنند.

باشد که یاد ایذه و پیکارهای فراوانش نه‌تنها در تاریخ ثبت شود بلکه این سرزمین، به‌عنوان نمادی از پایداری و مردم‌دوستی، باید الگویی باشد برای همه ملت ایران تا در راستای نیل به آرمان‌های والای انسانی و آزادی، با عزمی راسخ و همدل، به پیش روند.

ایذه با همت و صفای دل، کوشش می‌کنند تا نهال پادشاهی را در این خاک آبیاری کنند و با دست‌های خود سرزمینی آباد و آزاد بسازند. شجاعت و فداکاری این مردم، چون رستم نامی، در دل‌هایشان زبانه می‌کشد و فریاد میزنند که پادشاهی، نه تنها یادآور اقتدار و عظمت، بلکه مایه‌ی آرامش و فراهم‌آوری انصاف و عدالت است.

ایذه، پرچمدار آرمان‌ها و آمالی سترگ است که در آن آزادگی و شجاعت، دم به دم به یادگار مانده و در دل‌های نسل‌های آینه زمان می‌درخشد. بیایید دست در دست یکدیگر، در پی آن آرمان‌های بلند پرچم شیر و خورشید را افراشته نگه‌داریم و با نیک‌سیرتی و پایمردی، سرنوشت سرزمین‌مان را به سر منزل مقصود برسانیم.

ایذه، دیاری است سرشار از امید و آرزو. زمانیکه تیرگی ظلم در این مِهن می‌افتد، مردمان با چشمان پرامید و دل‌های شاداب، بر آنند تا در مسیر مبارزه و رستاخیز، پرچم شیر و خورشید را بر قله‌ها به اهتزاز درآورند. در جوار هر کوه و درختی، صدای خود را به آسمان بلند می‌کنند و با همبستگی و پیوندی استوار، نوید بازگشت پهلوی، بازگشت به روزگار نیکویی و پارسایی را سر می‌دهند.

باشد که این دیار همواره در یادها و دل‌ها بماند و چراغی باشد برای همگان، تا در مسیر روشنایی به‌سوی آتیه‌ای درخشان گام بردارند و سفری نیک به سرزمین آزادگی و عشق به مِهن آغاز کنند. بیایید دست در دست هم  این نغمه‌ی پادشاهی خواهی را با چنگ و ساز تکمیل کنیم، تا جهان بار دیگر آواز شادمانی و حماسه‌ی ما را بشنود
.

#اشو

🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹بهار نیکو، نشان از سالی پربار دارد

سال نو، خجسته باد بر همگان!

سال نکو، سالی که نویدبخش رهایی و احیای نامور پرافتخار ایران‌زمین است، با زنگ و نغمه‌ای شاداب به دروازه‌های سرزمین ما گام نهاد. در لحظه تحویل سال ۲۵۸۴ شاهنشاهی، آتش امید و عشق‌ورزی به میهن در دل‌هایمان شعله‌ور شد.

در سالی که نکوست، بهاری خجسته و دل‌انگیز فرا می‌رسد؛ بهاری که به روشنی از سفره‌ی پهلوانان تاریخ و نیکنامی، از خاندان بزرگ پهلوی، سرشار است.  زنده باد نام نیکو و یاد جاودانی آن دلاوران که سربلندی را برای سرزمین‌مان به ارمغان آوردند.

آنگاه که آفتاب تابناک، چتر زرین خویش را بر سرزمین گیتی می‌گستراند و بهار با خیل گل و گیاه به دیار دل‌نواز ما قدم می‌نهد، دل‌های ما، چون رزم‌آوران بی‌نظیر، برای نبردی سرنوشت‌ساز آماده می‌شود.

❗️سالی که نکوست، از بهارش پیداست:
این گفتار نیاکان ما، نغمه‌ای آسمانی و بشارت‌گر دگرگونی‌های بزرگ و پیروزی‌های درخشان است.

آوای #جاویدشاه و #رضاشاه، فریادی است از دل مردمان آزاده که در پی بازپس‌گیری شکوه و عزت دیرین خود به پا خاسته‌اند. این سرود از عمق تاریخ پرفراز و نشیب سرزمین ما می‌جوشد و جان‌های شجاع را به حرکت و جنبش می‌خواند. یادآور دلیری‌های جاودانه کوروش، رادمردی‌های بی‌مثال داریوش و آزادگی‌های افسانه‌ای بابک دلاور است.

ما دلیران پادشاهی خواه، با دلی پر امید و بازوانی توانا در برابر سپاه ستم ایستادگی می‌کنیم.

ما پادشاهی خواهان بیشمار ‌با تکیه بر نیروی ایمان و پایداری، عهد می‌کنیم که در این نبرد بی‌امان، آرام نخواهید نشست، تا آنگاه که پرچم پیروزی، پرچم شیر و خوشید نشان را با سرافرازی بر قله‌های آسمان این سرزمین برافرازیم و بنیاد ستم‌گران را برچینیم.

پیروزی ما پادشاهی خواهان، تنها رهایی ایران از بند ستم نیست، بلکه آغازی نو برای این خاک باستانی خواهد بود. ایران ما بار دیگر خواهد درخشید، با نامی نیک و آوازه‌ای بلند و مردمانش با عشق و دلدادگی، در کنار هم روزگار خواهند گذراند. ایرانی که در آن داد و انصاف بر قرار باشد و هر ایرانی از هر  رنگ و قومی در فضایی آکنده از مهر و محبت زندگی کند.

آینده از آن ماست!

با همیاری و همدلی ما ، فرزندان این سرزمین، کاخ بیداد فرو می‌افتد و ایران به دوران شکوه و اقتدار خویش باز خواهد گشت. با همبستگی و یاری خاندان پهلوی، به‌ ویژه شاه رضا پهلوی دوم، دلسوز و ناخدای این کشتی سرافراز، ما پیروز خواهیم شد.

امروز، شاه رضا پهلوی، با رویکردی نوین و دلسوزانه، به عنوان رهبر مردم و یار وفادار آزادی‌خواهان، در مرکب رهایی بر می‌خیزد. او، در این مقابله تاریخی با ظلم و ستم جمهوری اسلامی، می‌کوشد تا نسیم بهاری را به تمام گوشه و کنار ایران بوزاند. با صدای رسا و نغمه‌های پرشور خود، راهی روشن به سوی فردایی آزاد و آباد را برای همگان هموار می‌سازد. او امید را در دل مردم زنده می‌کند و یادآور می‌شود که می‌توان با یکدیگر برای برقراری عدالت و آزادی بکوشیم.

بدین‌سان، همچون شیران دلاور، با اراده‌ای راسخ و همتی قوی در مسیر رستاخیز و آزادی گام خواهیم نهاد. پاینده ایران، جاوید فرزندان راستین این سرزمین! بگذارید که عشق و فداکاری کشورمان را بر همه آفاق نمایان سازد و در سایه همسایی و همدلی، روزهای روشنی را برای نسل‌های آینده بسازیم.

آری، ما در این برهه حساس تاریخ، باید به دور از هر گونه تفرقه و پراکندگی، هم‌پیمان شویم تا صدای رهایی‌خواهی‌ مان در سرتاسر سرزمین بلند شود و پیروزی و عظمت ایران را به ارمغان آورد. بیایید با هم، همنوردی را در راه سپهر آزادی برگزینیم و با یاد نیک خاندان پهلوی، در پی برپایی کشوری آباد و آزاد برآییم.

این است پیمانی که با خون خود بسته‌ایم!

پیمانی که با نام ایران، با نام آزادی، و با نام خاندان پهلوی، استوار خواهیم ساخت!

به سوی پیروزی، به سوی فردایی روشن، به سوی ایرانی آباد و آزاد!


#اشو

به مردم‌ میزنن‌ تیر جنگی
آب قطعه برق جیره‌بندی
ما دنبال حقمونیم
دست به دست تا سرنگونی


#جاویدشاه
#پاینده_ایران

🆔 @C_B_SHAHZADEH
ششم فروردین، زادروز #اشو_زرتشت، پیام آور ایرانی و نخستین بنیانگذارِ زندگی بر مبنای خرد، نیکی و آزادی خجسته باد.

#پاینده_ایران #جاویدشاه

@C_B_SHAHZADEH
🔹احتمال تجزیه ایران- بخش دوم : یک توهم یا تهدید جدی؟ 


❗️ بخش اول👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/118755


ایران، سرزمینی دیرپا و با تمدنی پربار، در درازای تاریخ، فراز و فرودهای بسیار را آزموده است. هماره همهمه هایی از گسست این بوم به گوش رسیده، ولی با نگرشی ژرف تر به بنیادهای درونی و جایگاه پهنه ای ایران، دریافت می شود که این گمانه بسیار دور از اندیشه است.

هویت ملی ایرانی، که ریشه در هزاران سال تاریخ هموند دارد، چون سریشی استوار، قوم های گوناگون را کنار هم نگاه داشته است. این هویت، نه تنها بر پایه زبان پارسی و فرهنگ همگانی شکل گرفته، بلکه یادمان های تلخ و شیرین هموند، از روزگار باستان تا کنون، آن را پایدارتر کرده است. انگاشت اینکه مردمی با این پیوندهای ژرف، به آسانی از هم جدا شوند، دشوار است.

جایگاه ایران نیز نقشی بسزا در پاسداری از یکپارچگی آن دارد. فلات ایران، با کوه ها و دشت های فراخ خود، یک پهنه همبسته را می سازد. این پیوستگی، نه تنها پیوند و همکنش میان بخش های گوناگون را آسان می کند، بلکه سبب شده تا اقتصاد ایران به یکدیگر بسته باشد. برای نمونه، گنج های فراوان نفت و گاز در جنوب، برای گسترش و پیشرفت بخش های دیگر مِهن، بنیادین است.

گوناگونی اقوام، در نگاه نخست شاید یک بیم بنماید، ولی در هستی، این گوناگونی، به گونه ای سپری پدافندی در برابر جدایی کارکرد دارد. هیچ قومی در ایران بیشترینه قاطع را ندارد و همین انگیزه، مانع از شکل گیری یک جنبش جدایی خواهی نیرومند و فراگیر می شود. افزون بر این، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی در میان قوم های گوناگون، به اندازه ای گسترده است که انگاشت جنگ خانگی/داخلی و خونریزی های قومی، بسیار دور از اندیشه می رسد.

سامانه سیاسی ایران، پس از فروپاشی جمهوری اسلامی، اگر، ابزارهایی را برای همبازی شدن اقوام گوناگون در قدرت فراهم کند. نمایندگان در انجمن شورایی، می توانند نیازهای مردم خود را بازگو کنند و در گزینش های کلان کشور، نقش داشته باشند. گرچه این ابزارها شاید کامل نباشند، ولی گامی به پیش در راستای پاسداری از همبستگی ملی به شمار می روند.

در پایان، نباید از نقش انگیزه های برونی چشم پوشی کرد. بسیاری از کشورهای منطقه و زورمندان جهانی، به انگیزه های گوناگون، خواهان پاسداری از پایداری و یکپارچگی ایران هستند. گسست ایران، می تواند منطقه را به آشوب بکشاند و بهره های این کشورها را به خطر اندازد. به همین انگیزه، این کشورها همه توان خود را به کار خواهند بست تا از رویدادن چنین رخدادی جلوگیری کنند.

از این رو، با نگرش به همه این انگیزه ها، می توان گفت که گمانه گسست ایران، اگرچه ناشدنی نیست، ولی بسیار پایین و نزدیک به صفر است. ایران، کشوری با تاریخ و فرهنگ پربار، جایگاه پیوسته، گوناگونی اقوام و آیینی و جایگاه راهبردی، از توانایی بالایی برای پاسداری از یکپارچگی و پایداری خود بهره مند است. با این همه، این به معنای نادیده گرفتن دشواری ها و چالش ها نیست. برای پاسداری از همبستگی ملی، بایسته است که دولتِ پس از جمهوری اسلامی به خواهش های مردم گوش فرا دهد، داد و برابری را در همه زمینه ها برقرار سازد و زمینه را برای همبازی شدن توانای همه شهروندان در گرداندن کشور فراهم کند.

#اشو

#پاینده_ایران
#جاویدشاه

ما هم طواف می‌کنیم
ولی مثل گرگ دور طعمه
فارغ از رنگ و زبون
میشیم عنصر جنبش


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹احتمال تجزیه ایران؛ بخش سوم - تحلیل‌گر بی‌وزن؛ آیا واقعیت‌ها به او پنالتی داده‌اند؟ خوش به حالت آمیرزا بنویس


❗️ بخش دوم 👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/186860

تحلیلیت درباره وضعیت خاورمیانه و پیوند جمهوری اسلامی با ترکیه و اسرائیل سرشار از فرضیات نادرست و سخنان مبالغه‌آمیز است. نخستین ایراد جدی در نگرش شما این است که تصور می‌کنید جمهوری اسلامی هیچ‌گاه به توافق با آمریکا نخواهد رسید و از نشستن پای میز گفت‌وگو صرف‌نظر می‌کند. این فرض نه‌تنها غفلت از تجربه‌های تاریخی است، بلکه نادیده‌انگاری واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی نیز می‌باشد. در واقع، جمهوری اسلامی بارها نشان داده که در زمان فشار، با اینکه موضع‌گیری‌های تند و غیرمنطقی دارد، ممکن است به گفت‌وگو روی آورد. آیا فراموش کرده‌اید که توافق هسته‌ای چگونه به‌وجود آمد؟

این نشان می‌دهد که اگر منافع جمهوری اسلامی ایجاب کند،می‌تواند به راهکارهایی دیپلماتیک روی آورد. از سوی دیگر، تصور اینکه اسرائیل و ترکیه می‌توانند به آسانی و بدون عواقب، برنامه‌های خود را پیش ببرند، بسیار ساده‌لوحانه است.

  ترکیه با چالش‌های درون‌کشوری زیادی دست و پنجه نرم می‌کند و نیازی به درگیر شدن در جنگی جدید ندارد.

تجزیه ایران و ترکیه به‌ مثابه عاقبت جنگ قفقاز، جا دارد مورد پرسش قرار گیرد. فرض اینکه ایران به جنگی کشانده شود که به تجزیه‌اش بیانجامد، نادیده‌انگاری توانمندی‌های داخلی و عزم ملی است.  ایران تاریخی غنی و فرهنگی گوناگون دارد و برای پاسداری از تمامیت ارضی خود به شدت عمل خواهد کرد. آیا واقعا فکر می‌کنید که دیگر کشورهای منطقه نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت خواهند ماند؟

این تصور نه‌تنها ساده‌لوحانه است، بلکه نشانه‌ای از عدم درک عمیق از منطق سیاسی در خاورمیانه به شمار می‌رود.

دلیل‌تراشی برای جنگ قفقاز به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد اسرائیل و تضعیف ایران، نوعی نشان‌دهنده ناپختگی در درک پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی است. جنگ قفقاز تنها یک واقعیت سیاسی نیست، بلکه موضوعی است که می‌تواند با پیامدهای ناخوشایند برای تمامی بازیگران منطقه همراه باشد. جامعه جهانی به سادگی نمی‌تواند نسبت به این سناریوها بی‌تفاوت بماند و در نهایت، هیچ‌یک از کشورهای درگیر نمی‌خواهند منابع نظامی و انسانی خود را برای جنگی بی‌ارزش هدر دهند.

نگرش شما که جنگ قفقاز می‌تواند به تجزیه ایران و ترکیه منجر شود، کاملاً نادرست و غیرمنطقی است.  این انتظار که ایران و ترکیه در جنگی دیگر به تجزیه بپردازند، نه تنها نامعقول است، بلکه با واقعیت‌های کنونی و ملاحظات استراتژیک این دو کشور در تضاد است.

برای فهم بهتر وضعیت خاورمیانه، نیاز به نگاهی واقع‌بینانه و منطقی وجود دارد، تا از تکیه بر فرضیات غیرواقعی و سناریوهای تاریک دوری جسته شود.


#اشو

بسِته با همین چند خط شد لای پات داغ
کتاب میخونی؟ لفظ بلدی؟
من تنهام، به کیرم هر چند نفرید
یارو، لگد تو کون گربه نزده
گنده نیست حرف های گنده بلده
کصخلی؟ تحلیل کصشعر بلدن همه
قلم که همه دارن
مهم قلم پر و تخم زدنه!


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹 بن‌ سلمان دوم- فرشته یا دیو؟ راه رهایی ایران از کجا می‌گذرد؟


❗️این نوشته، سنجش نیست، بلکه تنها نگارش یک پنداشت است.


https://t.me/OmidIranAzad/160109

ایران، این گهواره‌ی فرزانگی، در گرداب تیرگی دست و پا می‌زند. نجواهای دگرگونی، چون بادی لرزان در میان برگ‌های پژمرده می‌پیچد. نجواهایی از کناره‌گیری آن پیر فرتوت، خامنه‌ای، و سایه‌ی شوم جانشینی که چون دیوی در کمین نشسته است.

آن گَوَن را بن سلمان دوم خوانم.

بود که او رهاننده خوانند ، بود که فرشته‌ی رهایی. اما دروغ است! فریبی بیش نیست!

بن‌سلمان دوم نیز بخشی از همین دستگاه ناپاک است، مهره‌ای در دست همین درندگان. او نتواند ایران را رهایی بخشد، چرا که خود جزئی از این درد بی‌درمان است.

امید بستن به بن‌ سلمان دوم ناراستی است!
ناراستی به خون جان‌باختگان، ناراستی به آرمان‌های ملی، ناراستی به آینده‌ی ایران!

او تنها چهره‌ای نو است با همان اندیشه‌های پوسیده، همانی که آزمندی‌های اهریمنی دارد. او نتواند مرهمی بر زخم‌های ژرف این دیار باشد.

تنها یک راه هست، یک راه رهایی، و آن بازگشت شاه رضا پهلوی است. او نه تنها وارث تاج و تخت ، بلکه وارث آرمان‌های پدر و نیاکان است. او نماد آزادی، دادگری، و نوگرایی است. او تنها کسی است که تواند ایران را از این ژرفنا بیرون کشد و به سوی آینده‌ای تابان رهنمون سازد.

شاه رضا پهلوی نه در پی زور است و نه درصدد گنج. او تنها به ایران و ایرانیان می‌اندیشد.

او خواهد ایران را دوباره به جایگاه شایسته‌اش در جهان بازگرداند، ایرانی آزاد، آباد، و سرفراز.

پس فریب بن‌ سلمان دوم را مخورید!

او تنها یک سراب است، پنداری زودگذر.

تنها با بازگشت شاه رضا پهلوی است که ایران می‌تواند دوباره جان گیرد.

فریاد برآریم: #جاویدشاه

فریاد برآریم: #رضاشاه_روحت_شاد

فریاد برآریم:  شاه میاد به خونه، ضحاک سرنگونه

این دستگاه ننگین باید به زباله‌دان تاریخ افکنده شود! هیچ شکلی از آن نباید بماند! تنها با بازگشت "شاه رضا پهلوی است که ایران تواند دوباره بر پای خود ایستد.

پس بیایید هم‌داستان شویم و برای بازگشت شاه رضا پهلوی بکوشیم. بیایید ایران را از چنگال این ددان رهایی دهیم. بیایید آینده‌ای تابان را برای فرزندانمان بسازیم.


#اشو

دستامون بسته به هم مثل زنجیر
وقتشه خیابونا بشه تسخیر


🆔 @C_B_SHAHZADEH
🔹بیداری در سیزده‌به‌در: سرود ای ایران علیه ضحاک زمانه


ای هموطنان غیور، ای فرزندان برومند ایران‌زمین،  ،ای میراث‌داران فر کیان و نگاه داران شکوه پارس

❗️ آیا زمزمه‌ی آزادی را در قلب بهار بشنیدید؟

❗️ آیا عطر رهایی و امید را در جشن‌های باستانی حس می‌کنید؟


این بهار، این نوروز، این سیزده‌به‌در، این یلدا، این مهرگان و تمامی جشن‌های ملی ما، فرصتی دوباره است برای تجدید پیمان با خاک نیاکان و آرمان‌های والای‌مان.

رژیم جمهوری اسلامی، این ضحاک زمانه که کمر به نابودی هویت ایرانی بسته، با کینه‌ای دیرین به فرهنگ و آیین‌مان، قصد دارد ریشه‌های‌مان را بخشکاند. می‌خواهند نه تنها نوروز و سیزده‌به‌در، بلکه تمامی یادگارهای نیاکان‌مان را از حافظه‌ی تاریخ پاک کنند، زبان شیرین پارسی را خاموش و شکوه تمدن‌مان را تحریف کنند.

اما ما، فرزندان آرش و بابک، هرگز اجازه نخواهیم داد که این اهریمنان بر سرزمین‌مان چیره شوند!

فردا، در سیزده‌به‌در، روز پیوند با طبیعت و یادآوری فره مِهن، فرصتی است بی‌نظیر تا با صدایی رسا، به جهانیان اعلام کنیم که ما زنده‌ایم و برای حفظ هویت‌مان تا پای جان ایستاده‌ایم.

بیایید در هر کوی و برزن، در هر دشت و دمن، سرود ملی ای ایران را با هم همصدا شویم. این سرود، تنها یک نغمه نیست، بلکه فریاد خشم و اتحاد ماست، زبانی رسا برای بیان عشق‌مان به مِهن و انزجارمان از ظلم و جور ضحاک زمانه.

تصور کنید، فردا، میلیون‌ها ایرانی در سراسر این سرزمین پهناور، با دلی پر از امید و صدایی رسا، این سرود را زمزمه می‌کنند.

چه شکوهی بالاتر از این همدلی؟

● چه پیامی رساتر از این اتحاد؟


ای هم میهن، این تنها یک فراخوان نیست، این یک پیکار است، پیکاری برای پاسداری از هویت ملی‌مان، از نوروز تا نوروز، پیکاری برای زنده نگه‌داشتن آیین و فرهنگ ایرانی، پیکاری برای ایستادگی در برابر استبداد و ستم ضحاک زمانه، پیکاری برای ساختن ایرانی آزاد و آباد، ایرانی که در آن عدالت و برابری حکمفرما باشد.

فردا، با قلبی سرشار از عشق به ایران گران سنگ و اراده‌ای راسخ، ای ایران را بخوانیم و به ضحاک زمانه و تمامی مزدورانش نشان دهیم که این ملت، با ریشه‌ای استوار در تاریخ و فرهنگی غنی، هرگز در برابر ظلم و بیداد سر خم نخواهد کرد.

#اشو

پراکندن این متن در همه کانال‌های پادشاهی خواه، بلامانع است.

#جاویدشاه
#پاینده_ایران