‏در باب نشست اسلو،سایه های وحشت!
به قلم: ‎#پسرعاقل_نوح

سایه های وحشت،چپ و خمینیست‌،دو روی یک سکه ویرانگر:
‎#ایران_ما، سال‌هاست که زیر سایه‌ی ایدئولوژی‌های مخرب داره زجر می‌کشه. یه عده امروز میان و با پرچم چپ‌گرایی، ژست روشنفکری و دموکراسی می‌گیرن و در نشست های حقوق غیر بشری شون به پهلوی‌ها حمله می‌کنن، غافل از اینکه همون کاری رو اعمال کردن که خمینی و دارودستش تو فاجعه ی ۵۷ با ایران کردن:
«ویرانی آرمان‌ها و آینده‌ی یه ملت!»

بیایید یه لحظه فکر کنیم: اگه به جای خمینی، کسایی مثل رجوی، قاسملو، یا حتی سیاسیون جانی به اسم روشنفکران چپ مثل ساعدی و نیستانی،گلسرخی و تقی رحمانی و شیرین عبادی و کیانوری و ...قدرت رو تو دست می‌گرفتن، چه اتفاقی برای ایران می‌افتاد؟ اینا کسایی بودن که اتوپیاشون مسکو بود، یا آلبانیِ انور خوجه، یا کوبای کاسترو و سست ترین قسمت المان شرقی حالا تصور کن ایران می‌افتاد دست اینا،به نظرت چیزی بهتر از خمینی از آب درمی‌اومد؟
شاید بدتر؟
نکته:همین شک بین این دو ،نشانگر فضاحت همین تفکرات ضد ایرانیه!
بیایید با خودمون روراست باشیم،خمینی با ایدئولوژی مذهبی خودش ایران رو به سمت تاریکی برد، اما چپ‌های اون دوره هم که پشتش وایستاده بودن، دقیقاً همون نقشه رو داشتن، فقط با یه رنگ و لعاب دیگه. اینا همونایی بودن که تو ۵۷ فکر می‌کردن با شعارهای سوسیالیستی و ضد امپریالیستی می‌تونن ایران رو بهشت کنن، ولی چی شد؟
شدن بازوی خمینی برای نابودی یه نظام که حداقل ثبات داشت، پیشرفت داشت، و ایران رو تو مسیر مدرن شدن می‌برد،مریضی شون تماما صلابت و شکوه ایران پهلوی بود،مشکلشون شادی مردم ایران و رقص و مهمانی و جشن بود و خمینی هم فهمید اینا چقدر خراب و لاشی هستند،پس با همون چیزی که در این برده های استالینیسم دید،یه پا گذاشت اینور مملکت و یه پا هم اونورش و با خیال راحت ...
حالا امروز، همون چپ‌ها یا بچه‌هاشون به سبک پدرانشون باز دارن همون بازی رو تکرار می‌کنن،با شعارهای فدرالیسم و ززآ و فمنیسم دروغینی که سیبل اصلی زدن به پهلوی‌هاست ،نه آزادی ایران!
با تخریب هر چیزی که بوی وطن‌پرستی و عقلانیت می‌ده،با هجوم به تمامیت ارضی،فرقشون با خمینیست‌ها چیه؟ هیچی! هر دو گروه یه هدف دارن،نابودی هر چیزی که ایران رو به سمت پیشرفت و آزادی واقعی ببره. حجم ویرانی انچنانه که حتی میشه گفت: چپ‌ها تو ۵۷ تو لباس اسلامیست‌ها غالب شدن و ایران رو به این روز انداختن، امروزم دارن با ژست روشنفکری و عدالت‌خواهی همون کار رو می‌کنن.
حالا چرا پهلوی؟ چون پهلوی‌ها، با همه‌ی تمدن گریزی مشتی سیانور در جیب کلاشنیکف تاشو در شلوار، یه چیزی رو خوب در خون و ذات شاهیشون داشتند: ایران رو یه کشور قوی، باثبات و رو به رشد نگه دارن.
تو دوره‌ی پهلوی، ایران داشت تو دنیا حرفی برای گفتن پیدا می‌کرد،اقتصاد رشد می‌کرد، فرهنگ و هنر شکوفا بود، و زنان و مردان ایرانی غرور داشتن.
حالا مقایسه کن با چیزی که خمینی و چپ‌ها بهمون دادن: فقر، سرکوب، و کشوری که دنیا بهش به چشم یه تهدید نگاه می‌کنه،یه کشور با نرخ وحشت اور اعدام و شکنجه و فقر و هجوم طوایف بدوی از شرق و غرب،انگار شدیم سطل اشغال منطقه که هرچی لاشی و بنجله بیاد تابعیت بگیره،یه زن هم اشانتیون بهشونو میدن!
چپ‌ها و خمینیست‌های نطفه سیاه،یه نقطه‌ی مشترک دیگه هم دارن: هر دو دشمن عقلانیت و پیشرفت ایرانن. اگه امروز می‌بینیم یه عده باز دارن به پهلوی‌ها حمله می‌کنن، فقط یه چیز رو نشون می‌ده: اینا میدونن که راه نجات ایران، نه تو شعارهای توخالی سوسیالیستیه، نه تو مذهب‌گرایی افراطیه،میدونن که راه نجات ایران تو بازگشت به عقلانیت، وطن‌پرستی، و ساختن یه کشور مدرن و آزاده، همون چیزی که پهلوی‌ها یه روزی داشتن براش تلاش می‌کردن و امروز هم با اصل بر ‎#حفظ_تمامیت_ارضی واسه تعالی کشور و کردم ایران،برنامه های سازنده ای واسش داشته و داریم،اما این افراد دقیقا برعکسشو عمل میکنند،دقیقا به عمد و ارادی!
نمایش اسلو با تمام حضارش (بدون هیچ استثنایی) نمایش سستی و رذالت مشتی مجرم سیاسی بود که در اوج ضعف جمهوری اسلامی،دموکراسی شان درد گرفته بود به شارلاتانگری محض!