سوگ کارون در شب خنجرشکنان
«اشتباه ساده»؛ نامیست که وزارت اطلاعات روی جنایت قتل حمید حاجیزاده و پسر خردسالش کارون می گذارد؛جنایتی که به تعبیر آگاهی کرمان، انگیزهای به بزرگی چنار میخواست و چه انگیزهای بالاتر از قتل نویسنده سرکش و شاعر ناراضی، با اسم رمز «تهاجم فرهنگی»؟ نام حمید حاجیزاده در لیست اسامی کسانی بود که وزارت اطلاعات آنان را برای قتل نشان کرده بود. باورش سخت است که یک شاعر را صرفا برای سرایش شعر به قتل برسانند؛ آن هم به فجیعترین شکل ممکن. اما واقعیت این است که چنین اتفاقی در شب اول مهر ۱۳۷۷ در کرمان به وقوع پیوست.
«حمید پورحاجیزاده» شاعر و نویسنده کرمانی که پیشه معلمی داشت و در اشعار خود متخلص به تخلص «سحر» بود، در سال ۱۳۲۹ در روستای «بزنجان» از توابع استان کرمان به دنیا آمد. جدای از روند عادی زندگی تحصیلی او از شیفتگان ادبیات فارسی بود و از دوران نوجوانی شعر می سرود و جوایز زیادی نیز در این راه دریافت کرد. اشعار او با صدای خودش در پیش از انقلاب اسلامی در رادیو کرمان پخش میشد.
در سال ۱۳۶۰ با خانم «روح انگیز سلطانینژاد» ازدواج کرده بود و از این ازدواج سه فرزند داشت؛ «اروند، ارس و کارون». نامهایی که خود نشان از علائق ایران گرایانهاش دارد. با آنکه شعر از مشغولیتهای جدی او بود اما هیچگاه در طول حیات خود مجموعه شعری از خود به چاپ نرساند.
او در ۴۸ سالگی در ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ و همراه با کودک ۹ ساله اش کارون به قتل رسید. قتلی به شدت دلخراش. ۲۷ ضربه چاقو به پدر وارد شد و کارون پدر نیز که کودکانه برای دفاع از او وارد شده بود با ۱۶ ضربه چاقو جان باخت.
.
در روزهای پس از این رخداد بود که خانواده میفهمند این قتلی معمولی نبوده است و انگیزههای سیاسی داشته است؛ چنانکه اروند در دلنوشته خود اینگونه میآورد: «چند روز بعد از دفن پدر ،عمو محمد کنارم نشسته بود و گفت ممکن است قتل پدرت سیاسی باشد و من پرسشگرانه نگاهش میکردم. وقتی بازپرس پرونده میگفت این قتل انگیزهای به بزرگی چنار میخواهد و وقتی سرهنگ پوررضاقلی، رییس وقت آگاهی کرمان در برابر سوالهای ما سرش را پایین میانداخت هنوزم نفهمیده بودیم اصل ماجرا چیست. بیشتر از دوماه از قتل بابا و کارون گذشته بود که گفتند آقای مختاری مفقود شده. او به مراسم ختم بابا آمده بود. چندین روز بعد هم آقای پوینده ناپدید شد و بعد آقای فروهر و خانم اسکندری کشته شدند. اینجا آخر خط ابهام قتل حمید و کارون پور حاجی زاده بود».
گزارش کامل را در اینجا بخوانید:
https://bit.ly/2PHvdWA
#حمید_حاجی_زاده #کارون_حاجی_زاده
https://tavaana.org/fa/Hamid_Haji_Zadeh_and_his_son
@c_b_shahzadeh
«اشتباه ساده»؛ نامیست که وزارت اطلاعات روی جنایت قتل حمید حاجیزاده و پسر خردسالش کارون می گذارد؛جنایتی که به تعبیر آگاهی کرمان، انگیزهای به بزرگی چنار میخواست و چه انگیزهای بالاتر از قتل نویسنده سرکش و شاعر ناراضی، با اسم رمز «تهاجم فرهنگی»؟ نام حمید حاجیزاده در لیست اسامی کسانی بود که وزارت اطلاعات آنان را برای قتل نشان کرده بود. باورش سخت است که یک شاعر را صرفا برای سرایش شعر به قتل برسانند؛ آن هم به فجیعترین شکل ممکن. اما واقعیت این است که چنین اتفاقی در شب اول مهر ۱۳۷۷ در کرمان به وقوع پیوست.
«حمید پورحاجیزاده» شاعر و نویسنده کرمانی که پیشه معلمی داشت و در اشعار خود متخلص به تخلص «سحر» بود، در سال ۱۳۲۹ در روستای «بزنجان» از توابع استان کرمان به دنیا آمد. جدای از روند عادی زندگی تحصیلی او از شیفتگان ادبیات فارسی بود و از دوران نوجوانی شعر می سرود و جوایز زیادی نیز در این راه دریافت کرد. اشعار او با صدای خودش در پیش از انقلاب اسلامی در رادیو کرمان پخش میشد.
در سال ۱۳۶۰ با خانم «روح انگیز سلطانینژاد» ازدواج کرده بود و از این ازدواج سه فرزند داشت؛ «اروند، ارس و کارون». نامهایی که خود نشان از علائق ایران گرایانهاش دارد. با آنکه شعر از مشغولیتهای جدی او بود اما هیچگاه در طول حیات خود مجموعه شعری از خود به چاپ نرساند.
او در ۴۸ سالگی در ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ و همراه با کودک ۹ ساله اش کارون به قتل رسید. قتلی به شدت دلخراش. ۲۷ ضربه چاقو به پدر وارد شد و کارون پدر نیز که کودکانه برای دفاع از او وارد شده بود با ۱۶ ضربه چاقو جان باخت.
.
در روزهای پس از این رخداد بود که خانواده میفهمند این قتلی معمولی نبوده است و انگیزههای سیاسی داشته است؛ چنانکه اروند در دلنوشته خود اینگونه میآورد: «چند روز بعد از دفن پدر ،عمو محمد کنارم نشسته بود و گفت ممکن است قتل پدرت سیاسی باشد و من پرسشگرانه نگاهش میکردم. وقتی بازپرس پرونده میگفت این قتل انگیزهای به بزرگی چنار میخواهد و وقتی سرهنگ پوررضاقلی، رییس وقت آگاهی کرمان در برابر سوالهای ما سرش را پایین میانداخت هنوزم نفهمیده بودیم اصل ماجرا چیست. بیشتر از دوماه از قتل بابا و کارون گذشته بود که گفتند آقای مختاری مفقود شده. او به مراسم ختم بابا آمده بود. چندین روز بعد هم آقای پوینده ناپدید شد و بعد آقای فروهر و خانم اسکندری کشته شدند. اینجا آخر خط ابهام قتل حمید و کارون پور حاجی زاده بود».
گزارش کامل را در اینجا بخوانید:
https://bit.ly/2PHvdWA
#حمید_حاجی_زاده #کارون_حاجی_زاده
https://tavaana.org/fa/Hamid_Haji_Zadeh_and_his_son
@c_b_shahzadeh
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
سوگ «کارون» در شب خنجرشکنان - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«اشتباه ساده»؛ نامی ست که وزارت اطلاعات روی جنایت قتل حمید حاجیزاده و پسر خردسالش کارون میگذارد؛ جنایتی که به تعبیر آگاهی کرمان، انگیزهای به بزرگی چنار میخواست و چه انگیزهای بالاتر از قتل نویسنده سرکش و شاعر ناراضی، با اسم رمز «تهاجم فرهنگی»؟ نام حمید…
Forwarded from بینام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روحانگیز سلطانینژاد، مادر کارون حاجیزاده، پس از ۲۲ سال سکوت: «برای من سختترین روزهای زندگیام است. تا ابد از یادم نمیرود. یک ثانیه آن صحنه، آن قتل، آن جنازه از جلوی چشم من نمیرفت. حتی وقتی آشپزی میکنم، جارو میکنم یا هر کاری که میکنم. مگر میشود من آن صحنه را فراموش کنم؟»
«کارون خیلی نجیب بود، خیلی صورت زیبایی داشت. رئیس آگاهی خیلی ناراحت بود؛ میگفت وقتی کارون را دیدم، چشمهای زیبایش خیره بود. حاجیزاده آرامتر بود، ولی کارون وحشتناک. حتماً از پدرش میخواسته دفاع کند یا ترسیده بود. نمیدانم چی به سر بچهام آمد، چی به سر حاجیزاده آمد.»
«مادرم میآمد دخترش را ببیند، یک دلجویی از ما بکند، میگفتم نه، توی خانه ما نیا. تو چرا مرا به دنیا آوردی؟ تو چرا مرا به دنیا آوردی تا من کارون را به دنیا بیاورم؟ به مادر بیچارهام میگفتم اگر قرار بود بکشی، به کارون چاقو میزدی؟ هیچ چیزی نمیگفت. ساکت بود. گریه میکرد. خودم بدتر.»
مصاحبه کامل را اینجا ببینید
منبع: رادیو فردا
@C_B_SHAHZADEH
#حمید_حاج_زاده #کارون_حاجی_زاده #قتل_های_زنجیره_ای
@C_B_SHAHZADEH
«کارون خیلی نجیب بود، خیلی صورت زیبایی داشت. رئیس آگاهی خیلی ناراحت بود؛ میگفت وقتی کارون را دیدم، چشمهای زیبایش خیره بود. حاجیزاده آرامتر بود، ولی کارون وحشتناک. حتماً از پدرش میخواسته دفاع کند یا ترسیده بود. نمیدانم چی به سر بچهام آمد، چی به سر حاجیزاده آمد.»
«مادرم میآمد دخترش را ببیند، یک دلجویی از ما بکند، میگفتم نه، توی خانه ما نیا. تو چرا مرا به دنیا آوردی؟ تو چرا مرا به دنیا آوردی تا من کارون را به دنیا بیاورم؟ به مادر بیچارهام میگفتم اگر قرار بود بکشی، به کارون چاقو میزدی؟ هیچ چیزی نمیگفت. ساکت بود. گریه میکرد. خودم بدتر.»
مصاحبه کامل را اینجا ببینید
منبع: رادیو فردا
@C_B_SHAHZADEH
#حمید_حاج_زاده #کارون_حاجی_زاده #قتل_های_زنجیره_ای
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیام شهریور، بیستوسومین سالروز قتل #حمید_حاجیزاده و #کارون، پسر ۹ سالهاش، به دست عوامل وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. آن دو با ضربات متعدد چاقو کشته شدند. سلسله قتلهایی که «قتلهای زنجیرهای» نامیده می شوند.
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
@C_B_SHAHZADEH
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
@C_B_SHAHZADEH