♦️تبانی مردان در تجاوز به زنان
🔺از هزاران سال پیش که انسانها در گروههای کوچک کنار هم زندگی میکردند، برای تنظیم روابط خود سه اصل اساسی داشتند: جان افراد قبیله از تعرض سایر اعضا مصون است مگر در شرایطی که قبیله مشخص کرده، اموال هر کس از دستبرد دیگران محفوظ است هرچند اعضا تشویق میشوند تا با هم شریک شوند، آخر اینکه روابط جنسی بین افراد باید بر اساس اصولی باشد از جمله اینکه زنا با محارم ممنوع است. زنان و مردان بر اساس این ضوابط همسر خود را آزادانه انتخاب میکردند، هر زمان که به اختلاف برمیخوردند به راحتی جدا میشدند و شریک جنسی دیگری انتخاب میکردند.
🔺در چهار هزار سال اخیر که از جوامع ابتدایی به جوامع کشاورزی سنتی و مردسالاری رسیدهایم و از جایگاه و منزلت زنان کاسته شد، تنظیم روابط جنسی بین افراد سختگیرانهتر شد. زنان جزو اموال و ناموس خانواده محسوب شدند و رابطه جنسی مرد با یک زن بدون رعایت ضوابط فرهنگی و مالی (پرداخت شیربها) دستبرد به اموال مردان خانواده محسوب شد؛ زن ارزشش را در بازار ازدواج از دست میداد پس مرد خطاکار باید توسط مردان خانواده زن مجازات میشد اما خشونت مردان علیه مردان به نفعشان نبود.
🔺نوعی تبانی شکل گرفت تا مردان به جان هم نیفتند. تقصیر رابطه جنسی غیرمجاز متوجه زن دانسته شد. بر این باور تأکید شد که نیاز جنسی مردانه عظیم و غیرقابل کنترل است، مردان مانند گوزن نر فحل همواره آماده هستند با یک اشاره یا حرف توسط زنان تحریک شوند و عقل و منطق خود را از دست دهند. پس از زنان انتظار میرود مواظب رفتار و گفتار خود باشند و از بیدار کردن غریزه مردانه خودداری کنند. نیاز جنسی زنانه مهم نیست و هر چه باشد زنان میتوانند و باید آن را کنترل کنند. پس اگر بین زن و مردی رابطه جنسی اتفاق بیفتد تقصیر آن متوجه زن است که شرایطی به وجود آورده که مرد از خود بهدر شود.
🔺در چنین باوری رابطه جنسی نامشروع همیشه با رضایت ضمنی زن رخ میدهد و حتی اگر زن نه میگوید در حال ناز کردن و شعلهور کردن نیاز مرد است. تجاوز به ندرت رخ میدهد، مواقعی که یک مرد بیفرهنگ و خشن در مکانی ناآشنا زن را غافلگیر میکند یا به زور وارد محل زندگی او میشود و به او حمله میکند.
🔺چنین تصویری از تجاوز نادرست است، متجاوز لزوماً از طبقه پایین اجتماعی یا اقلیتهای قومی یا مهاجرین نیست، مردانی با تحصیلات دانشگاهی و مشاغل باپرستیژ مانند وکیل، رواندرمانگر و پزشک، هنرمند نیز از موقعیت خود سوءاستفاده و به زنان تجاوز میکنند. متجاوز به ندرت یک غریبه است، آنها معمولاً با زنان آشنا هستند و از این آشنایی برای جلب اعتماد زن و کشاندن او به شرایط تجاوز استفاده میکنند. تجاوز در جاهای پرت رخ نمیدهد بلکه در هر جایی که خارج از انظار عمومی باشد مثل حانه متجاوز، محل کار متجاوز، محل زندگی قربانی، محل کار قربانی و … رخ میدهند و البته به خاطر رخ دادن تجاوز در فضای خصوصی اثبات آن بسیار مشکل است.
🔺متجاوز مردی مجرد با نیاز جنسی انباشته نیست، متجاوزین ممکن است متاهل یا دارای شریک جنسی باشند. تأکید بر اینکه دلیل تجاوز نیاز جنسی مردانه است، بخشی از همان تبانی مردانه برای مبرا کردن مردان و مقصرانگاری زنان است. تحقیقات نشان میدهد حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مردان اگر در شرایط مساعد قرار بگیرند میتوانند دست به خشونت جنسی بزنند. آنها تجاوز میکنند چون زنان را کمتر از مرد مهم میدانند و در خدمت خواستههای مردانه میخواهند. رفتار متجاوزانه را دوست دارند چون به آنها احساس قدرت و رضایت میدهد.
🔺وجود مردان متجاوز بهانهای است که همه زنان تحت کنترل قرار بگیرند، محیط عمومی و سایر مردان خطرناک قلمداد میشوند و زنان را ناچار میکنند تا خانهنشین شوند، حضور آنها در فضای عمومی محدود و با پوشش خاص باشد، هر نوع اختلاط آنها با نامحرم کنترل شود و اگر اتفاقی هم رخ دهد، این زن است که به دلیل تخطی از شاخصهای رفتار و پوشش عفیفانه سرزنش میشود. حتی وقتی زنای بامحارم رخ میدهد باز دختربچه مورد سوال قرار میگیرد که چه کرده یا مادرش سرزنش میشود که چرا مراقب نبوده و مردان خانوادهاش با طرد و حتی قتل قربانی تجاوز این ننگ را که نتوانستند از ناموس خود حفاظت کنند پاک میکنند. متجاوز مجازات نمیشود و حتی روابط خانوادگی ادامه پیدا میکند و او فرصت دارد باز هم به تجاوز ادامه دهد.
🔺استدلال میشود آزادی زنان در پوشش و نداشتن حجاب و اختلاط با نامحرم باعث ترویج فحشا میشود. چهار هزار سال است که بار سلامت اخلاقی جامعه روی دوش زنان گذاشته شده و مردان مبرا محسوب شدند اما همچنان تجاوز اتفاق میافتد. زمان آن است که رویکرد عقل سلیم و باید و نباید رفتار زنان را رها کنیم و مردان را به نحوی تربیت کنیم تا تجاوز نکنند.
#فاطمه_موسوی_ویایه
دکتری جامعهشناسی
@womensocialproblemsofIran
@EveDaughters
🔺از هزاران سال پیش که انسانها در گروههای کوچک کنار هم زندگی میکردند، برای تنظیم روابط خود سه اصل اساسی داشتند: جان افراد قبیله از تعرض سایر اعضا مصون است مگر در شرایطی که قبیله مشخص کرده، اموال هر کس از دستبرد دیگران محفوظ است هرچند اعضا تشویق میشوند تا با هم شریک شوند، آخر اینکه روابط جنسی بین افراد باید بر اساس اصولی باشد از جمله اینکه زنا با محارم ممنوع است. زنان و مردان بر اساس این ضوابط همسر خود را آزادانه انتخاب میکردند، هر زمان که به اختلاف برمیخوردند به راحتی جدا میشدند و شریک جنسی دیگری انتخاب میکردند.
🔺در چهار هزار سال اخیر که از جوامع ابتدایی به جوامع کشاورزی سنتی و مردسالاری رسیدهایم و از جایگاه و منزلت زنان کاسته شد، تنظیم روابط جنسی بین افراد سختگیرانهتر شد. زنان جزو اموال و ناموس خانواده محسوب شدند و رابطه جنسی مرد با یک زن بدون رعایت ضوابط فرهنگی و مالی (پرداخت شیربها) دستبرد به اموال مردان خانواده محسوب شد؛ زن ارزشش را در بازار ازدواج از دست میداد پس مرد خطاکار باید توسط مردان خانواده زن مجازات میشد اما خشونت مردان علیه مردان به نفعشان نبود.
🔺نوعی تبانی شکل گرفت تا مردان به جان هم نیفتند. تقصیر رابطه جنسی غیرمجاز متوجه زن دانسته شد. بر این باور تأکید شد که نیاز جنسی مردانه عظیم و غیرقابل کنترل است، مردان مانند گوزن نر فحل همواره آماده هستند با یک اشاره یا حرف توسط زنان تحریک شوند و عقل و منطق خود را از دست دهند. پس از زنان انتظار میرود مواظب رفتار و گفتار خود باشند و از بیدار کردن غریزه مردانه خودداری کنند. نیاز جنسی زنانه مهم نیست و هر چه باشد زنان میتوانند و باید آن را کنترل کنند. پس اگر بین زن و مردی رابطه جنسی اتفاق بیفتد تقصیر آن متوجه زن است که شرایطی به وجود آورده که مرد از خود بهدر شود.
🔺در چنین باوری رابطه جنسی نامشروع همیشه با رضایت ضمنی زن رخ میدهد و حتی اگر زن نه میگوید در حال ناز کردن و شعلهور کردن نیاز مرد است. تجاوز به ندرت رخ میدهد، مواقعی که یک مرد بیفرهنگ و خشن در مکانی ناآشنا زن را غافلگیر میکند یا به زور وارد محل زندگی او میشود و به او حمله میکند.
🔺چنین تصویری از تجاوز نادرست است، متجاوز لزوماً از طبقه پایین اجتماعی یا اقلیتهای قومی یا مهاجرین نیست، مردانی با تحصیلات دانشگاهی و مشاغل باپرستیژ مانند وکیل، رواندرمانگر و پزشک، هنرمند نیز از موقعیت خود سوءاستفاده و به زنان تجاوز میکنند. متجاوز به ندرت یک غریبه است، آنها معمولاً با زنان آشنا هستند و از این آشنایی برای جلب اعتماد زن و کشاندن او به شرایط تجاوز استفاده میکنند. تجاوز در جاهای پرت رخ نمیدهد بلکه در هر جایی که خارج از انظار عمومی باشد مثل حانه متجاوز، محل کار متجاوز، محل زندگی قربانی، محل کار قربانی و … رخ میدهند و البته به خاطر رخ دادن تجاوز در فضای خصوصی اثبات آن بسیار مشکل است.
🔺متجاوز مردی مجرد با نیاز جنسی انباشته نیست، متجاوزین ممکن است متاهل یا دارای شریک جنسی باشند. تأکید بر اینکه دلیل تجاوز نیاز جنسی مردانه است، بخشی از همان تبانی مردانه برای مبرا کردن مردان و مقصرانگاری زنان است. تحقیقات نشان میدهد حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مردان اگر در شرایط مساعد قرار بگیرند میتوانند دست به خشونت جنسی بزنند. آنها تجاوز میکنند چون زنان را کمتر از مرد مهم میدانند و در خدمت خواستههای مردانه میخواهند. رفتار متجاوزانه را دوست دارند چون به آنها احساس قدرت و رضایت میدهد.
🔺وجود مردان متجاوز بهانهای است که همه زنان تحت کنترل قرار بگیرند، محیط عمومی و سایر مردان خطرناک قلمداد میشوند و زنان را ناچار میکنند تا خانهنشین شوند، حضور آنها در فضای عمومی محدود و با پوشش خاص باشد، هر نوع اختلاط آنها با نامحرم کنترل شود و اگر اتفاقی هم رخ دهد، این زن است که به دلیل تخطی از شاخصهای رفتار و پوشش عفیفانه سرزنش میشود. حتی وقتی زنای بامحارم رخ میدهد باز دختربچه مورد سوال قرار میگیرد که چه کرده یا مادرش سرزنش میشود که چرا مراقب نبوده و مردان خانوادهاش با طرد و حتی قتل قربانی تجاوز این ننگ را که نتوانستند از ناموس خود حفاظت کنند پاک میکنند. متجاوز مجازات نمیشود و حتی روابط خانوادگی ادامه پیدا میکند و او فرصت دارد باز هم به تجاوز ادامه دهد.
🔺استدلال میشود آزادی زنان در پوشش و نداشتن حجاب و اختلاط با نامحرم باعث ترویج فحشا میشود. چهار هزار سال است که بار سلامت اخلاقی جامعه روی دوش زنان گذاشته شده و مردان مبرا محسوب شدند اما همچنان تجاوز اتفاق میافتد. زمان آن است که رویکرد عقل سلیم و باید و نباید رفتار زنان را رها کنیم و مردان را به نحوی تربیت کنیم تا تجاوز نکنند.
#فاطمه_موسوی_ویایه
دکتری جامعهشناسی
@womensocialproblemsofIran
@EveDaughters
👏7👍2
دختران حوا
🔴 مرور تاریخی / بخش خبری صداوسیما در روز سوم هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی (۲۰ دی ۹۸) 📌 علیزاده طباطبایی وکیل خانواده قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی به دیده بان ایران گفت: 📌 موکلان اعتراضات داشتند و میگفتند نماینده دادستان که میخواهد کیفر خواست…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ضرغامی: اگر فیفا به ما گیر نمیداد، حق قانونی خانمها برای ورود به استادیوم را به رسمیت نمیشناختیم
پ.ن: در قضیه سقوط هواپیما هم اگر فشار بینالمللی نبود کتمان ادامه داشت.
در حقوق زنان این اولین اعتراف نیست و مسلما آخرینش هم نمیتواند بماند زیرا این قصه سر دراز دارد.
@EveDaughters
پ.ن: در قضیه سقوط هواپیما هم اگر فشار بینالمللی نبود کتمان ادامه داشت.
در حقوق زنان این اولین اعتراف نیست و مسلما آخرینش هم نمیتواند بماند زیرا این قصه سر دراز دارد.
@EveDaughters
👍8
مادرها ولایت ندارند!
۱. با نوزادم رفته ام به یک همایش.مسیر ورودی راهی برای عبور کالسکه ندارد.مرد خوش پوشی جلو می آید و کمکم میکند که کالسکه را از پله ها بالا ببرم و با مهربانی میگوید که خودش هم نوزاد دارد.ازش نمی پرسم بچه را کجا گذاشتی که توانستی بیایی به همایش.بدیهی است که بچه پیش مادرش است.این ولی اولین سوالی است که هرجا که بدون نوزادم میروم از من پرسیده میشود.من باید قبل از اینکه جایی بروم مشخص کرده باشم که نوزادم کجا میماند در نبود من.چون بدیهی نیست که در نبود مادر،بچه پیش پدر میتواند باشد!
۲.جلسه دفاع رساله همسرم است.من در جلسه هستم و از نوزادمان مراقبت میکنم.جلسه به خوبی برگزار میشود و میرویم.هفته بعد،من سخنرانی دارم.همسرم با من می آید و مراقب نوزادمان است.جلسه که تمام میشود حضار برای همسرم دست میزنند به عنوان پدر نمونه ای که مراقب نوزاد بود تا مادرش بتواند سخنرانی کند.کسی در پایان جلسه دفاع همسرم ولی برای من دست نزد!
۳.هردو جلسه داریم.دوستی از نوزادمان مراقبت میکند.جلسه همسرم زودتر تمام میشود.همزمان،نوزادمان بی تاب شده.او به سرعت خودش را به خانه میرساند تا نوزادمان را آرام کند.من که میرسم، دوستمان میگوید همسر خیلی خوبی داری.هر مرد دیگری بود عصبانی میشد و میگفت یعنی چی؟!بمونه خونه بچه اش رو بزرگ کنه!
همسر من قطعا مرد خوبی است.نه چون از فعالیت اجتماعی من عصبانی نمیشود و به عنوان پدر،از نوزادش مراقبت میکند؛ چون توانسته مقهور این نگاه رایج که مراقبت از فرزند را "وظیفه طبیعی و بدیهی" مادر میداند و "لطف و بزرگواری" پدر،نشود.نگاهی که هم پشتوانه قانونی دارد و هم فرهنگی.
۴.مادران،به اندازه موهای سرشان از همه این توصیه ها را میشنوند که تا بچه بزرگ شود کارهایت را کم کن و کمتر از خانه بیرون برو و اولویتت باید بچه ات باشد.این صدای بلند در یادآوری وظایف مادرانه و تلطیفش با گذاشتن بهشت زیر پای مادران و مقدس کردنشان، وقتی با سکوت کر کننده در مقابل قانونی که هیچ حقی برای مادر قائل نیست،مقایسه میشود وضعیت حیرت انگیزی را رقم میزند.
ما در جایی زندگی میکنیم که ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی اش که مصوب سال ۱۳۰۷ است میگوید:"طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود میباشد" و ماده های بعدی این ولایت را توضیح میدهند.اینکه پدر و جدپدری همزمان بر بچه های زیر ۱۸سال ولایت دارند و حتی میتوانند برای بعد از فوتشان هم وصی تعیین کنند تا در نگهداری و تربیت مواظبت کرده و اموالش را اداره کند (ماده ۱۱۸۸) و حتی به وصی هم این اختیار را بدهند که برای بعد از وفاتش برای مولی علیه،وصی تعیین کند (ماده۱۱۹۰). مادر در این دنیای اختیارات ولایی پدر و پدرشوهرش کجاست؟
مادر در کنار پدر، حضانت دارد و باید حقوق فرزند را رعایت کند (ماده۱۱۶۸) و سرپرستی فرزند تا ۷ سالگی با اوست (ماده۱۱۶۹). حضانت که میگویند یعنی نگهداری.یعنی مراقبت.یعنی همین وظیفه بدیهی که مادران باید انجام دهند و اگر انجام ندهند جامعه شماتتشان میکند.
ولایت ولی به پدر و اجداد پدری اجازه میدهد که فرزند را به قتل برسانند و قصاص نشوند (ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی) چون خودشان ولی دم هستند.اختیار خون فرزند را دارند، و اموالش را و...
۵.قانونی که از ولایت قهری پدر و اجداد پدری میگوید و حضانتی که میشود به مادر داد یا نداد، سال ۱۳۰۷ تصویب شده و هنوز دارد در زندگی روزمره ما؛ وقت پاسپورت گرفتن برای بچه هامان، وقت جراحی کردنشان، وقت ثبت نام کردنشان در مدرسه و حساب بانکی باز کردن برایشان و ازدواج دخترانمان و ...کار میکند و در دادگاه های خانواده، زنانی را که میفهمند هرچه قدر که ادله بیاورند برای دادگاه در توانمندتر بودن خودشان از شوهر و پدرشوهرشان! چیزی به جز حق حضانت و نگهداری و مراقبت کردن از فرزند بهشان داده نمیشود، تحقیر میکند.
۶.تاریخ گذشت. قبیله ها به خاندان تبدیل شدند و خاندانها به خانواده های گسترده و خانواده های گسترده به خانواده هسته ای.عصر کشاورزی گذشت و تقسیم کار اجتماعی عوض شد و مشاغل موروثی که باید از پدر به پسر منتقل میشد به خاطره دور تبدیل شد.زنان توانستند درس بخوانند، کار کنند، درآمد داشته باشند. خیلی چیزها در زندگی بشر روی کره زمین تغییر کرد و همین الان که من اینها را مینویسم احتمالا پژوهشگرانی نشسته اند در کتابخانه های شهرهای مختلف این کره خاکی و دارند از متونی که میگویند در تمدن بین النهرین،فرزندان به عنوان نیروی انسانی جزو اموال خاندان پدری محسوب میشدند و کم کم این منطق،کارکرد خودش را از دست داد،فیش برداری میکنند...
مادران ایران ولی، زندگی شان را میکنند.../زن امروزی
@EveDaughters
۱. با نوزادم رفته ام به یک همایش.مسیر ورودی راهی برای عبور کالسکه ندارد.مرد خوش پوشی جلو می آید و کمکم میکند که کالسکه را از پله ها بالا ببرم و با مهربانی میگوید که خودش هم نوزاد دارد.ازش نمی پرسم بچه را کجا گذاشتی که توانستی بیایی به همایش.بدیهی است که بچه پیش مادرش است.این ولی اولین سوالی است که هرجا که بدون نوزادم میروم از من پرسیده میشود.من باید قبل از اینکه جایی بروم مشخص کرده باشم که نوزادم کجا میماند در نبود من.چون بدیهی نیست که در نبود مادر،بچه پیش پدر میتواند باشد!
۲.جلسه دفاع رساله همسرم است.من در جلسه هستم و از نوزادمان مراقبت میکنم.جلسه به خوبی برگزار میشود و میرویم.هفته بعد،من سخنرانی دارم.همسرم با من می آید و مراقب نوزادمان است.جلسه که تمام میشود حضار برای همسرم دست میزنند به عنوان پدر نمونه ای که مراقب نوزاد بود تا مادرش بتواند سخنرانی کند.کسی در پایان جلسه دفاع همسرم ولی برای من دست نزد!
۳.هردو جلسه داریم.دوستی از نوزادمان مراقبت میکند.جلسه همسرم زودتر تمام میشود.همزمان،نوزادمان بی تاب شده.او به سرعت خودش را به خانه میرساند تا نوزادمان را آرام کند.من که میرسم، دوستمان میگوید همسر خیلی خوبی داری.هر مرد دیگری بود عصبانی میشد و میگفت یعنی چی؟!بمونه خونه بچه اش رو بزرگ کنه!
همسر من قطعا مرد خوبی است.نه چون از فعالیت اجتماعی من عصبانی نمیشود و به عنوان پدر،از نوزادش مراقبت میکند؛ چون توانسته مقهور این نگاه رایج که مراقبت از فرزند را "وظیفه طبیعی و بدیهی" مادر میداند و "لطف و بزرگواری" پدر،نشود.نگاهی که هم پشتوانه قانونی دارد و هم فرهنگی.
۴.مادران،به اندازه موهای سرشان از همه این توصیه ها را میشنوند که تا بچه بزرگ شود کارهایت را کم کن و کمتر از خانه بیرون برو و اولویتت باید بچه ات باشد.این صدای بلند در یادآوری وظایف مادرانه و تلطیفش با گذاشتن بهشت زیر پای مادران و مقدس کردنشان، وقتی با سکوت کر کننده در مقابل قانونی که هیچ حقی برای مادر قائل نیست،مقایسه میشود وضعیت حیرت انگیزی را رقم میزند.
ما در جایی زندگی میکنیم که ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی اش که مصوب سال ۱۳۰۷ است میگوید:"طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود میباشد" و ماده های بعدی این ولایت را توضیح میدهند.اینکه پدر و جدپدری همزمان بر بچه های زیر ۱۸سال ولایت دارند و حتی میتوانند برای بعد از فوتشان هم وصی تعیین کنند تا در نگهداری و تربیت مواظبت کرده و اموالش را اداره کند (ماده ۱۱۸۸) و حتی به وصی هم این اختیار را بدهند که برای بعد از وفاتش برای مولی علیه،وصی تعیین کند (ماده۱۱۹۰). مادر در این دنیای اختیارات ولایی پدر و پدرشوهرش کجاست؟
مادر در کنار پدر، حضانت دارد و باید حقوق فرزند را رعایت کند (ماده۱۱۶۸) و سرپرستی فرزند تا ۷ سالگی با اوست (ماده۱۱۶۹). حضانت که میگویند یعنی نگهداری.یعنی مراقبت.یعنی همین وظیفه بدیهی که مادران باید انجام دهند و اگر انجام ندهند جامعه شماتتشان میکند.
ولایت ولی به پدر و اجداد پدری اجازه میدهد که فرزند را به قتل برسانند و قصاص نشوند (ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی) چون خودشان ولی دم هستند.اختیار خون فرزند را دارند، و اموالش را و...
۵.قانونی که از ولایت قهری پدر و اجداد پدری میگوید و حضانتی که میشود به مادر داد یا نداد، سال ۱۳۰۷ تصویب شده و هنوز دارد در زندگی روزمره ما؛ وقت پاسپورت گرفتن برای بچه هامان، وقت جراحی کردنشان، وقت ثبت نام کردنشان در مدرسه و حساب بانکی باز کردن برایشان و ازدواج دخترانمان و ...کار میکند و در دادگاه های خانواده، زنانی را که میفهمند هرچه قدر که ادله بیاورند برای دادگاه در توانمندتر بودن خودشان از شوهر و پدرشوهرشان! چیزی به جز حق حضانت و نگهداری و مراقبت کردن از فرزند بهشان داده نمیشود، تحقیر میکند.
۶.تاریخ گذشت. قبیله ها به خاندان تبدیل شدند و خاندانها به خانواده های گسترده و خانواده های گسترده به خانواده هسته ای.عصر کشاورزی گذشت و تقسیم کار اجتماعی عوض شد و مشاغل موروثی که باید از پدر به پسر منتقل میشد به خاطره دور تبدیل شد.زنان توانستند درس بخوانند، کار کنند، درآمد داشته باشند. خیلی چیزها در زندگی بشر روی کره زمین تغییر کرد و همین الان که من اینها را مینویسم احتمالا پژوهشگرانی نشسته اند در کتابخانه های شهرهای مختلف این کره خاکی و دارند از متونی که میگویند در تمدن بین النهرین،فرزندان به عنوان نیروی انسانی جزو اموال خاندان پدری محسوب میشدند و کم کم این منطق،کارکرد خودش را از دست داد،فیش برداری میکنند...
مادران ایران ولی، زندگی شان را میکنند.../زن امروزی
فاطمه علمدار
@EveDaughters
👍5❤3😢3🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌تنها زن راه یافته به مجلس خبرگان درگذشت
#منیره_گرجی، تنها زنی که توانست در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور پیدا کند، درگذشت.
حضور منیره گرجی دلیلی بود بر اثبات، زن میتواند، اما شما مردم نمیخواهید.
هر چهار سال قصه رجل سیاسی زنده میشود و زنان کنشگر و مردان در فکر جمعآوری رای مبحث امکان تعمیم مفهوم رجل سیاسی به زن را پیش میگیرند، اما هیچوقت از خود پرسیدهاید، چرا وقتی منع سیاسی برای حضور زنان در مجلس خبرگان، شورای نگهبان نیست، هیچ زنی تابحال منتخب نبوده است.
یا چرا بعد از قریب پنج دهه از انقلاب فقط دو زن در مقام وزارت قرار گرفتند.
چرا در بهترین حالت، تنها هفده زن به مجلس شورای اسلامی راه یافتند.
مشکل قانون نیست، مشکل فرهنگ بیماری است که مردمش، اعم از زن و مرد تاب دیدن زن قدرتمند ندارند، در این فرهنگ زن منتخب نیست. قانون بیمار هم زاییده همین فرهنگ است.
🔺کلیپ حاضر هم نمونهای از همین عدم تاب آوری است. قطع سخنان یکی از نمایندگان مجلس خبرگان، درواکنش به حضور منیره گرجی
توسط شهید #بهشتی. نماینده مجلسی که فرهنگ جامعهاش را بر زبانش جای میکند و فقط یکنفر سخنان او را قطع میکند.
@EveDaughters
#منیره_گرجی، تنها زنی که توانست در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور پیدا کند، درگذشت.
حضور منیره گرجی دلیلی بود بر اثبات، زن میتواند، اما شما مردم نمیخواهید.
هر چهار سال قصه رجل سیاسی زنده میشود و زنان کنشگر و مردان در فکر جمعآوری رای مبحث امکان تعمیم مفهوم رجل سیاسی به زن را پیش میگیرند، اما هیچوقت از خود پرسیدهاید، چرا وقتی منع سیاسی برای حضور زنان در مجلس خبرگان، شورای نگهبان نیست، هیچ زنی تابحال منتخب نبوده است.
یا چرا بعد از قریب پنج دهه از انقلاب فقط دو زن در مقام وزارت قرار گرفتند.
چرا در بهترین حالت، تنها هفده زن به مجلس شورای اسلامی راه یافتند.
مشکل قانون نیست، مشکل فرهنگ بیماری است که مردمش، اعم از زن و مرد تاب دیدن زن قدرتمند ندارند، در این فرهنگ زن منتخب نیست. قانون بیمار هم زاییده همین فرهنگ است.
🔺کلیپ حاضر هم نمونهای از همین عدم تاب آوری است. قطع سخنان یکی از نمایندگان مجلس خبرگان، درواکنش به حضور منیره گرجی
توسط شهید #بهشتی. نماینده مجلسی که فرهنگ جامعهاش را بر زبانش جای میکند و فقط یکنفر سخنان او را قطع میکند.
@EveDaughters
👍10
شیعه علی(ع) بودن از منظر نسوان
آن زن از روحانی حاضر در فرودگاه درخواست مداخله و صحبت کردن با همسرش را داشت، اما آن روحانی وقتی از او درخواست کمک شد، میدان را خالی کرد...
آن زن وقتی جیغ میکشد وخطاب به روحانی میگوید، بیغیرت! یا به طعنه میگوید، شیعه امام علی هستی، احتمالا آن روایت امام علی به گوشش رسیده است که:..هرکس مسئله(ربودن خلخال از پای زن یهودی در بلاد مسلمین)، بشنود و از غصه دق کند رواست.
در ذهن زنان جامعه، شیعه امام علی، چنین شخصیتی است، کسیکه به وقت مردانگی، سکوت و انفعال را برخودحرام کند.
کاش روحانیت بیاموزد که در بزنگاه الزام به حضور، عرصه را خالی نکند و آن وقت درست در زمان و مکان نباید، پادر هرکفش نکند و امر را به ذیصلاحش بسپارد. ملت هنوز هم امید به تاثیر ریش سفیدی دارند،درخواست این زن یک نمونه بود.
خانم دکتر پادگرامی، بنظرم نیاز به بازنگری در ارزیابیتان وجود دارد. اینجاجای سکوت فرد روحانی نبود، و آن جاهای دیگر جای منبر رفتن ایشان نبوده که سالهابه اطاله کلام گذشت.
کلیپ مشاجره لفظی زوج، صحبت خانم با روحانی و بعد مشاجره مجدد زوج و ادامه ماجرا:
https://t.me/Khabar_Fouri/418253
@EveDaughters
آن زن از روحانی حاضر در فرودگاه درخواست مداخله و صحبت کردن با همسرش را داشت، اما آن روحانی وقتی از او درخواست کمک شد، میدان را خالی کرد...
آن زن وقتی جیغ میکشد وخطاب به روحانی میگوید، بیغیرت! یا به طعنه میگوید، شیعه امام علی هستی، احتمالا آن روایت امام علی به گوشش رسیده است که:..هرکس مسئله(ربودن خلخال از پای زن یهودی در بلاد مسلمین)، بشنود و از غصه دق کند رواست.
در ذهن زنان جامعه، شیعه امام علی، چنین شخصیتی است، کسیکه به وقت مردانگی، سکوت و انفعال را برخودحرام کند.
کاش روحانیت بیاموزد که در بزنگاه الزام به حضور، عرصه را خالی نکند و آن وقت درست در زمان و مکان نباید، پادر هرکفش نکند و امر را به ذیصلاحش بسپارد. ملت هنوز هم امید به تاثیر ریش سفیدی دارند،درخواست این زن یک نمونه بود.
خانم دکتر پادگرامی، بنظرم نیاز به بازنگری در ارزیابیتان وجود دارد. اینجاجای سکوت فرد روحانی نبود، و آن جاهای دیگر جای منبر رفتن ایشان نبوده که سالهابه اطاله کلام گذشت.
کلیپ مشاجره لفظی زوج، صحبت خانم با روحانی و بعد مشاجره مجدد زوج و ادامه ماجرا:
https://t.me/Khabar_Fouri/418253
@EveDaughters
👏6👎2👍1
دختران حوا
📌تنها زن راه یافته به مجلس خبرگان درگذشت #منیره_گرجی، تنها زنی که توانست در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور پیدا کند، درگذشت. حضور منیره گرجی دلیلی بود بر اثبات، زن میتواند، اما شما مردم نمیخواهید. هر چهار سال قصه رجل سیاسی زنده میشود و زنان کنشگر و مردان…
برای پاسداشت حقوق زنان کاندیدا شدم/خودم هستم نه همسر یا دختر کسی
🔸روز اولی که به مجلس رفتیم یکی از روحانیون که نماینده یکی از شهرهای اطراف شیراز بودند؛ بلند شدند و اعلام کردند اینجا مجلس گناه است، یک زن و هفتاد مرد. این خانم باید برود تا ما در این مجلس بمانیم.
🔸گفتم من مطمئن هستم هیچگونه گناهی نمیکنم. هر کسی که فکر میکند گناه میکند مجلس را ترک کند. در ضمن من یک میلیون و نیم رای دارم در حالی که این آقا ۴۰۰ هزار رای دارد.
🔶 در آن زمان که عضو مجلس خبرگان بودم به مجالس مختلفی دعوت میشدم. یکبار به یک دانشگاه دعوت شدم. از قبل به من گفته بودند که در دانشگاه برای تو نقشه کشیدهاند که آبرویت را ببرند. در دانشگاه از من سوال پرسیدند. یکی از سوالها این بود که «آیا شما صیغه دکتر بهشتی هستید؟ » سوال دیگر این بود که «شما زن بنیصدر هستید؟». نگرش آنها چنین بود. گفتم من نه صیغه بهشتی هستم نه زن بنیصدر. من همسر یک مرد کفاشم. من منیره گرجی هستم. خودم هستم نه همسر یا دختر کسی.
*برگرفته از ماهنامه فروغ
@WomenDemands
@EveDaughters
🔸روز اولی که به مجلس رفتیم یکی از روحانیون که نماینده یکی از شهرهای اطراف شیراز بودند؛ بلند شدند و اعلام کردند اینجا مجلس گناه است، یک زن و هفتاد مرد. این خانم باید برود تا ما در این مجلس بمانیم.
🔸گفتم من مطمئن هستم هیچگونه گناهی نمیکنم. هر کسی که فکر میکند گناه میکند مجلس را ترک کند. در ضمن من یک میلیون و نیم رای دارم در حالی که این آقا ۴۰۰ هزار رای دارد.
🔶 در آن زمان که عضو مجلس خبرگان بودم به مجالس مختلفی دعوت میشدم. یکبار به یک دانشگاه دعوت شدم. از قبل به من گفته بودند که در دانشگاه برای تو نقشه کشیدهاند که آبرویت را ببرند. در دانشگاه از من سوال پرسیدند. یکی از سوالها این بود که «آیا شما صیغه دکتر بهشتی هستید؟ » سوال دیگر این بود که «شما زن بنیصدر هستید؟». نگرش آنها چنین بود. گفتم من نه صیغه بهشتی هستم نه زن بنیصدر. من همسر یک مرد کفاشم. من منیره گرجی هستم. خودم هستم نه همسر یا دختر کسی.
*برگرفته از ماهنامه فروغ
@WomenDemands
@EveDaughters
👍14
حقیقت خیلی قشنگی است که زنداییهایم را بیشتر از داییهایم دوست دارم. البته زندایی زری را خیلی بیشتر.
زندایی زری از آن نمونههای بارز خیر نخوردههای این دنیا محسوب میشود. از آنها که همه عمرشان را کار کردند بچه زائیدند، از شوهر کتک خوردند،باز کار کردند، باز بچه زائیدند.
زندایی دقیقا زمانی که میخواست روی هره خانهای که برای خشت خشتش جوانیش را داده بود بنشیند و پاهای چنگر شده از دویدنهای زیاد را دراز کند و به جوان شدن بچههایش که به بهای از دست دادن سیاهی مو و شادابی پوستش تمام شده بود نگاه کند و لذت ببرد، متوجه شد داییام نیست.
دایی قباد کجا بود؟ او برای رفع احتیاجات کمر به پایین صاحب مردهاش رفته بود سمت زنی دیگر. او زنی میخواست که مدام خسته نباشد، مدام خیس از عرقِ نباشد، بوی باغ و الاغ و علفهای هرز را ندهد.
رفته بود سراغ زنی که موهایش را مش هایلات میکرد و ماتیک قرمز میمالید به لب پروتز شدهاش. زنداییم از آن دسته زنها بود که یادش داده بودند خودش را فدای زندگی مشترکشان کنند که زن خوب باید بساز باشد هیچ چیز برای خودش نخواهد .همش شوهر، بچه و کار کار کار که زمانه بابت بی عرضگی شوهرش بر شانههای استخوانی او میگذاشت.
زندایی با چشمهای ریزِ همیشه نمناکش باز چادر به کمر بست. باز پاهای چنگر شدهاش را برای چرخاندن چرخ زندگی نامروتش به راه انداخت.
رفت در حاشیه شهرمان،جایی که یک تکه زمین از پدرش به ارث رسیده بود گاوداری ساخت.
"پیلعلی باغ " از همان اول اولش قلمرو و چراگاه گاوها و سگ و شغال و غیره بود. تک و توک خانه درش پیدا میشد. زندایی برای اینکه هزینه راه و ماشینش کم بشود و وقت رسیدگی به گاوهایش زیاد؛ همان جا یک خانه هم بنا کرد.
آن اوایل که ما دیدنش میرفتیم از اول پیلعلیباغ گاو میدیدیم سگ میدیدیم گله گوسفند درحال عبور میدیدیم، لاشه شغال و لاک جدا شده لاک پشت میدیدیم تا میرسیدیم به خانه زندایی.
میخواهم بگویم آنقدر دور بود انقدر تنها بود آنجا. بعدها تمام آن زمینها خانه شد و زندایی توانست به جز گاوها و بچههایش آدمهای دیگری را هم ببیند.
زندایی زری همان پسمانده جوانی و زنانگیش را زیر پاهای گاوهایش حیف و میل کرد.
دو تا گاو ایرانی را تبدیل به سه تا گاو هلندیتبار کرد و بعد پا به پای آنها درد کشید تا بچه زائیدند بارها و بارها زخم بدنشان را شست گوسالههاشان را بوسید تا گاوهایش شدند هفتتا.
آخرین بار که با زندایم حرف میزدم گفت: خیلی خوشحالم فاطمه جان. انگار دارم جان میگیرم.
اما نگذاشتند جان بگیرد یعنی جانش را توسط گاوهایش فرسودند از بین بردند.
اولین بار که یک گاو زخم برداشته برگشت طویله، خیال کردند پشتش به سیم خارداری به گوشه دیوار شکسته و تیزی گیر کرده است. اما وقتی زخم بر جان تک تک گاوها نشست و رد خون گاو پنجمی تمام پیلعلی باغ را برداشت زندایی جانش افتاد توی قفسه سینهاش.
گاو از زخم قمهای که مقعدش را پاره کرده بود یک بند ناله میزد، زنداییم هم پایش گریه میکرد. رد خون را که گرفتند، رسیدند به خانه یکی از همسایهها.. میدانید جرم گاو زندایی زریم چه بود؟؟ مدفوع کردن.
گاو از کنار خانه طرف میگذشت که تپالهای ازش رد شده. طرف قمه برداشته و فرو کرده در مقعد گاو... بعد می فهمند زخمهای دیگر گاوها هم کار همین شخص بود.
دلیلش هم این بوده که هیچ گاوی نباید دور و اطراف خانه من خودش را خالی کند. هیچ کس هم نمیتواند بهش بفهماند که مردک تو امدی وسط چراگاه اینها خانه ساخته ای..اینها تا دنیا دنیا بوده و هست گاو بودند و گاو میمانند. اگر حالیشان میشد که جلوی خانه تو نرینند که گاو نبودند...
زندایی زریم غمگین است.این روزها فقط گریه میکند. حال یک گاوش خیلی بد است.
پسر داییم فیلمشان را برایم فرستاده.زخمش آنقدر عمیق است که دست ادمی تا مچ داخلش میرود. احمد گفت: دختر عمه عمقش را ببین!
حیوان نمیتواند بنشیند.
من ندیدم چون نگاهم به گوشه طویله بود.همان قسمت تاریک نمورش.
همان جایی که زندایی "بهچوک" نشسته بود و سر تکان میداد و اشک میریخت...زن دایی را تا حالا این جور مچاله ندیده بودم.
حتی وقتی که دایی بخاطر کمر به پایین صاحاب مردهاش تنهایش گذاشت...حتی وقتی سالهای سال بین گاو و سگ و شغال زندگی میکرد.
هیچ کس نفهمید او زنی است زخم خورده از آدمِ دوپا و پناه برده به حیوان چهارپا.
آدمها توی قلمرو حیوانات هم تنهایش نگذاشتند رفتند قمه را فروکردند توی قلب زندایی زریم./زنامروزی
@EveDaughters
زندایی زری از آن نمونههای بارز خیر نخوردههای این دنیا محسوب میشود. از آنها که همه عمرشان را کار کردند بچه زائیدند، از شوهر کتک خوردند،باز کار کردند، باز بچه زائیدند.
زندایی دقیقا زمانی که میخواست روی هره خانهای که برای خشت خشتش جوانیش را داده بود بنشیند و پاهای چنگر شده از دویدنهای زیاد را دراز کند و به جوان شدن بچههایش که به بهای از دست دادن سیاهی مو و شادابی پوستش تمام شده بود نگاه کند و لذت ببرد، متوجه شد داییام نیست.
دایی قباد کجا بود؟ او برای رفع احتیاجات کمر به پایین صاحب مردهاش رفته بود سمت زنی دیگر. او زنی میخواست که مدام خسته نباشد، مدام خیس از عرقِ نباشد، بوی باغ و الاغ و علفهای هرز را ندهد.
رفته بود سراغ زنی که موهایش را مش هایلات میکرد و ماتیک قرمز میمالید به لب پروتز شدهاش. زنداییم از آن دسته زنها بود که یادش داده بودند خودش را فدای زندگی مشترکشان کنند که زن خوب باید بساز باشد هیچ چیز برای خودش نخواهد .همش شوهر، بچه و کار کار کار که زمانه بابت بی عرضگی شوهرش بر شانههای استخوانی او میگذاشت.
زندایی با چشمهای ریزِ همیشه نمناکش باز چادر به کمر بست. باز پاهای چنگر شدهاش را برای چرخاندن چرخ زندگی نامروتش به راه انداخت.
رفت در حاشیه شهرمان،جایی که یک تکه زمین از پدرش به ارث رسیده بود گاوداری ساخت.
"پیلعلی باغ " از همان اول اولش قلمرو و چراگاه گاوها و سگ و شغال و غیره بود. تک و توک خانه درش پیدا میشد. زندایی برای اینکه هزینه راه و ماشینش کم بشود و وقت رسیدگی به گاوهایش زیاد؛ همان جا یک خانه هم بنا کرد.
آن اوایل که ما دیدنش میرفتیم از اول پیلعلیباغ گاو میدیدیم سگ میدیدیم گله گوسفند درحال عبور میدیدیم، لاشه شغال و لاک جدا شده لاک پشت میدیدیم تا میرسیدیم به خانه زندایی.
میخواهم بگویم آنقدر دور بود انقدر تنها بود آنجا. بعدها تمام آن زمینها خانه شد و زندایی توانست به جز گاوها و بچههایش آدمهای دیگری را هم ببیند.
زندایی زری همان پسمانده جوانی و زنانگیش را زیر پاهای گاوهایش حیف و میل کرد.
دو تا گاو ایرانی را تبدیل به سه تا گاو هلندیتبار کرد و بعد پا به پای آنها درد کشید تا بچه زائیدند بارها و بارها زخم بدنشان را شست گوسالههاشان را بوسید تا گاوهایش شدند هفتتا.
آخرین بار که با زندایم حرف میزدم گفت: خیلی خوشحالم فاطمه جان. انگار دارم جان میگیرم.
اما نگذاشتند جان بگیرد یعنی جانش را توسط گاوهایش فرسودند از بین بردند.
اولین بار که یک گاو زخم برداشته برگشت طویله، خیال کردند پشتش به سیم خارداری به گوشه دیوار شکسته و تیزی گیر کرده است. اما وقتی زخم بر جان تک تک گاوها نشست و رد خون گاو پنجمی تمام پیلعلی باغ را برداشت زندایی جانش افتاد توی قفسه سینهاش.
گاو از زخم قمهای که مقعدش را پاره کرده بود یک بند ناله میزد، زنداییم هم پایش گریه میکرد. رد خون را که گرفتند، رسیدند به خانه یکی از همسایهها.. میدانید جرم گاو زندایی زریم چه بود؟؟ مدفوع کردن.
گاو از کنار خانه طرف میگذشت که تپالهای ازش رد شده. طرف قمه برداشته و فرو کرده در مقعد گاو... بعد می فهمند زخمهای دیگر گاوها هم کار همین شخص بود.
دلیلش هم این بوده که هیچ گاوی نباید دور و اطراف خانه من خودش را خالی کند. هیچ کس هم نمیتواند بهش بفهماند که مردک تو امدی وسط چراگاه اینها خانه ساخته ای..اینها تا دنیا دنیا بوده و هست گاو بودند و گاو میمانند. اگر حالیشان میشد که جلوی خانه تو نرینند که گاو نبودند...
زندایی زریم غمگین است.این روزها فقط گریه میکند. حال یک گاوش خیلی بد است.
پسر داییم فیلمشان را برایم فرستاده.زخمش آنقدر عمیق است که دست ادمی تا مچ داخلش میرود. احمد گفت: دختر عمه عمقش را ببین!
حیوان نمیتواند بنشیند.
من ندیدم چون نگاهم به گوشه طویله بود.همان قسمت تاریک نمورش.
همان جایی که زندایی "بهچوک" نشسته بود و سر تکان میداد و اشک میریخت...زن دایی را تا حالا این جور مچاله ندیده بودم.
حتی وقتی که دایی بخاطر کمر به پایین صاحاب مردهاش تنهایش گذاشت...حتی وقتی سالهای سال بین گاو و سگ و شغال زندگی میکرد.
هیچ کس نفهمید او زنی است زخم خورده از آدمِ دوپا و پناه برده به حیوان چهارپا.
آدمها توی قلمرو حیوانات هم تنهایش نگذاشتند رفتند قمه را فروکردند توی قلب زندایی زریم./زنامروزی
فاطمه رهبر
@EveDaughters
💔13
چرا برای لذت بردن از ازدواج
رضایت زنان بسیار مهمتر و حیاتیتر از رضایت مردان است؟
➕ در ایالات متحده بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از ازدواج ها به طلاق ختم می شود. شاید فکر کنید که طلاق چیزی است که برای دیگران رخ می دهد و شما آن را تجربه نخواهید کرد اما در عصر کنونی چنین باوری اصولاً اشتباه است. در ادامه این مطلب می خواهیم برای جلوگیری از طلاق و بدست آوردن درکی بهتر از رضایت از ازدواج و رابطه زناشویی به شما کمک کنیم.
➕هر چه رضایت زن از بودن در کنار همسر بیشتر باشد، شوهر از زندگی خود راضی تر و خوشحال تر خواهد بود. موضوع به روانشناسی زن باز می گردد. زنان معمولاً در صورت موفق بودن ازدواجشان، بیشتر از مردان برای رابطه و همسر خود تلاش می کنند و این موضوع تاثیر بیشتر و بهتری بر زندگی شوهر دارد.
➕بر اساس تحقیقاتی که روی ۳۹۴ زوج انجام شد که به طور متوسط ۳۹ سال با هم زندگی کرده بودند، مشخص شد که به طور کلی آن ها از ۶ به ازدواج خود نمره بالای ۵ را می دادند. نکته جالب تر اینکه نمره های داده شده توسط مردان در مورد ازدواج خود بسیار بیشتر و مثبت تر از زنانشان بود. در واقع زن خوشحال از ازدواج باعث می شود که مرد بیشتر از ازدواج خود راضی باشد. این تحقیقات یک نتیجه جالب دیگر نیز داشت و آن اینکه اگر شوهران مریض شوند، زنان آن ها احساس خوشحالی کمتری نسبت به ازدواجشان خواهند داشت. در مقابل ، سطح شادی شوهران وقتی که زنانشان مریض می شدند تغییر پیدا نمی کرد.
➕توضیح این تفاوت نیز ساده است. زنان همیشه از مردانشان مراقبت می کنند وقتی که آن ها را مریض ببینند. این موضوع می تواند برای زنان بسیار استرس زا باشد اما وقتی که زنان مریض می شوند، آن ها بیشتر به دختران خود تکیه می کنند (در صورتی که دختر داشته باشند) به همین دلیل مردان دیگر آن استرس را تجربه نخواهند کرد.
➕ پروفسور پل دولان مدعی می شود که مردان بیشتر از زنان از ازدواج سود می برند. زنان متاهل در اثر استرس ازدواج کمتر عمر می کنند در حالی که طول عمر مردان متاهل بیشتر است. این موضوع ثابت می کند که زوجین می توانند رابطه خود را بهبود بخشند اگر در دوران بیماری و مشکلات یکدیگر، نیازهای دیگری را مد نظر قرار دهند.زن و شوهر باید عشق و علاقه و اهمیت دادن به دیگری را نشان دهند تا زندگی شادتری با هم داشته باشند.در واقع سطح رضایت و خوشحالی از ازدواج ثاثیر مشابهی بر کیفیت ازدواج ندارد در حالی که برای زنان، احساس ناشادی در ازدواج می تواند برای رابطه او با شوهرش بسیار خطرناک و ویرانگر باشد.
➕ از این رو یک قانون بسیار ساده وجود دارد که باید به آن توجه کرد: زن شاد به معنای زندگی شاد است. اگر می خواهید ازدواج موفق و شادی داشته باشید باید نیازهای زنتان را برآورده کنید زیرا این موضوع بهترین انگیزه برای انجام امور دیگر ازدواج را در اختیار وی قرار خواهد داد. اگر از ازدواجتان خوشحال نیستید به شریک زندگی تان بگویید و برای بهبود شرایط با هم همکاری کنید...
@zistboommedia
@EveDaughters
رضایت زنان بسیار مهمتر و حیاتیتر از رضایت مردان است؟
➕ در ایالات متحده بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از ازدواج ها به طلاق ختم می شود. شاید فکر کنید که طلاق چیزی است که برای دیگران رخ می دهد و شما آن را تجربه نخواهید کرد اما در عصر کنونی چنین باوری اصولاً اشتباه است. در ادامه این مطلب می خواهیم برای جلوگیری از طلاق و بدست آوردن درکی بهتر از رضایت از ازدواج و رابطه زناشویی به شما کمک کنیم.
➕هر چه رضایت زن از بودن در کنار همسر بیشتر باشد، شوهر از زندگی خود راضی تر و خوشحال تر خواهد بود. موضوع به روانشناسی زن باز می گردد. زنان معمولاً در صورت موفق بودن ازدواجشان، بیشتر از مردان برای رابطه و همسر خود تلاش می کنند و این موضوع تاثیر بیشتر و بهتری بر زندگی شوهر دارد.
➕بر اساس تحقیقاتی که روی ۳۹۴ زوج انجام شد که به طور متوسط ۳۹ سال با هم زندگی کرده بودند، مشخص شد که به طور کلی آن ها از ۶ به ازدواج خود نمره بالای ۵ را می دادند. نکته جالب تر اینکه نمره های داده شده توسط مردان در مورد ازدواج خود بسیار بیشتر و مثبت تر از زنانشان بود. در واقع زن خوشحال از ازدواج باعث می شود که مرد بیشتر از ازدواج خود راضی باشد. این تحقیقات یک نتیجه جالب دیگر نیز داشت و آن اینکه اگر شوهران مریض شوند، زنان آن ها احساس خوشحالی کمتری نسبت به ازدواجشان خواهند داشت. در مقابل ، سطح شادی شوهران وقتی که زنانشان مریض می شدند تغییر پیدا نمی کرد.
➕توضیح این تفاوت نیز ساده است. زنان همیشه از مردانشان مراقبت می کنند وقتی که آن ها را مریض ببینند. این موضوع می تواند برای زنان بسیار استرس زا باشد اما وقتی که زنان مریض می شوند، آن ها بیشتر به دختران خود تکیه می کنند (در صورتی که دختر داشته باشند) به همین دلیل مردان دیگر آن استرس را تجربه نخواهند کرد.
➕ پروفسور پل دولان مدعی می شود که مردان بیشتر از زنان از ازدواج سود می برند. زنان متاهل در اثر استرس ازدواج کمتر عمر می کنند در حالی که طول عمر مردان متاهل بیشتر است. این موضوع ثابت می کند که زوجین می توانند رابطه خود را بهبود بخشند اگر در دوران بیماری و مشکلات یکدیگر، نیازهای دیگری را مد نظر قرار دهند.زن و شوهر باید عشق و علاقه و اهمیت دادن به دیگری را نشان دهند تا زندگی شادتری با هم داشته باشند.در واقع سطح رضایت و خوشحالی از ازدواج ثاثیر مشابهی بر کیفیت ازدواج ندارد در حالی که برای زنان، احساس ناشادی در ازدواج می تواند برای رابطه او با شوهرش بسیار خطرناک و ویرانگر باشد.
➕ از این رو یک قانون بسیار ساده وجود دارد که باید به آن توجه کرد: زن شاد به معنای زندگی شاد است. اگر می خواهید ازدواج موفق و شادی داشته باشید باید نیازهای زنتان را برآورده کنید زیرا این موضوع بهترین انگیزه برای انجام امور دیگر ازدواج را در اختیار وی قرار خواهد داد. اگر از ازدواجتان خوشحال نیستید به شریک زندگی تان بگویید و برای بهبود شرایط با هم همکاری کنید...
@zistboommedia
@EveDaughters
Telegram
مدرسه علوم انسانی
🔹من یک معلم هستم.
🔹️شنونده ی خوبی باشیم.
🔹خوب زندگی کردن به آموزش نیاز دارد.
🔹علوم انسانی را برای بهتر زیستن بیاموزیم.
🔹️من کامل نیستم، همه ی حقیقت هم در نزد من نیست.
🔹مطالب منتشر شده فقط جهت تبادل اندیشه و تفکر است والزاماً نظر بنده نیست.
🔹️شنونده ی خوبی باشیم.
🔹خوب زندگی کردن به آموزش نیاز دارد.
🔹علوم انسانی را برای بهتر زیستن بیاموزیم.
🔹️من کامل نیستم، همه ی حقیقت هم در نزد من نیست.
🔹مطالب منتشر شده فقط جهت تبادل اندیشه و تفکر است والزاماً نظر بنده نیست.
👍14
آرمسترانگ با اشاره به فیلم وودی آلن مینویسد: «وودی آلن در فیلم زنان و شوهران همدلانه کاریکاتوری از آن نوع اشتیاقی که میتوان سرچشمه اش را به این درک درست رساند، ترسیم میکند. اسپنسر جویای زنی بود که به گلف، شیمی معدنی، رابطه جنسی در فضای باز و موسیقی باخ علاقه داشته باشد. خلاصه اینکه او به دنبال خودش بود، منتها از نوع زنانه اش. جنبه دردناک این لطیفه آن است که این تلاش برای چیرگی بر مشکلی از مشکلات عشق منجر به کناره گرفتن از عشق میشود.»
📚اسطوره کاوی عشق در فرهنگ ایرانی
دکتر #بهمن_نامورمطلق
برای مطالعه بیشتر فیلم:
https://www.cinscreen.com/?id=8427
@EveDaughters
📚اسطوره کاوی عشق در فرهنگ ایرانی
دکتر #بهمن_نامورمطلق
برای مطالعه بیشتر فیلم:
https://www.cinscreen.com/?id=8427
@EveDaughters
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همیشه پای یک مرد در میان است!
✍یاسرعرب
چرا بین تکالیفی که از زنان در جامعهی ما انتظار میرود با میزان اعطای حقوق آنها نسبت متناسبی برقرار نیست؟
چرا در سیاستگذاریهای حوزهی زنان عمدتا مردان حضور داشته و تصمیم ساز هستند؟
چرا فرایندهای تغییر پوشش در زنان بسیار بیشتر از مردان مورد رصد و حساسیت است؟
چرا رشتهی مطالعات زنان داریم اما رشته مطالعات مردان نداریم؟
گزارهی《همیشه پای یک زن در میان است!》تا چه حد منطبق بر واقعیات تاریخ اجتماعی ماست؟
برش انتخابی از قسمت سوم داستان سکسوالیته ایرانی (جنس گناهکار-زیست واکنشی) را ملاحظه فرموده و مخاطب این ارائه دکتر #محسن_بدره، دکتری مطالعات زنان در لینک زیر باشید👇
https://youtu.be/I4ryVfgyG-Y
#نشوز_مردان
#مطالعات_مردان
#مزدکیان
#اشتراک_زنان
@kherad_jensi
✍یاسرعرب
چرا بین تکالیفی که از زنان در جامعهی ما انتظار میرود با میزان اعطای حقوق آنها نسبت متناسبی برقرار نیست؟
چرا در سیاستگذاریهای حوزهی زنان عمدتا مردان حضور داشته و تصمیم ساز هستند؟
چرا فرایندهای تغییر پوشش در زنان بسیار بیشتر از مردان مورد رصد و حساسیت است؟
چرا رشتهی مطالعات زنان داریم اما رشته مطالعات مردان نداریم؟
گزارهی《همیشه پای یک زن در میان است!》تا چه حد منطبق بر واقعیات تاریخ اجتماعی ماست؟
برش انتخابی از قسمت سوم داستان سکسوالیته ایرانی (جنس گناهکار-زیست واکنشی) را ملاحظه فرموده و مخاطب این ارائه دکتر #محسن_بدره، دکتری مطالعات زنان در لینک زیر باشید👇
https://youtu.be/I4ryVfgyG-Y
#نشوز_مردان
#مطالعات_مردان
#مزدکیان
#اشتراک_زنان
@kherad_jensi
👏5👍1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واقعیت مجازی+تجربه دوباره مادری، اخلاق یا بی اخلاقی؟
🔺یه برنامه تلویزیونی در کره پخش میشود به اسم «ملاقات با شما».
این برنامه در یک حرکت جنجال آفرین مادری به اسم «جانگ جی سونگ» را که دخترش «نایون» را در سال 2016 بعلت یک بیماری از دست داده بود، بوسیلهی واقعیت مجازی رو در رو کرده است.
خانم نایون یه هدست واقعیت مجازی VR را روی چشمانش گذاشت و به باغی رفت که دخترش آنجا منتظرش بود.
خانم جانگ در حالی که دخترش رو تو بغلش گرفته بود بهش گفت: قشنگ من... دلم برات تنگ شده بود.
نایون هم با چشمای درخشان و موهای مشکی از مادرش میپرسد کجا بود تاحالا و آیا بهش فکر میکنه؟
مادرش جواب داد: همیشه این کار را میکنم.
نایون گفت: دلم خیلی برات تنگ شده بود مامان.
جانگ هم گفت: منم همینطور عزیزم.
شوهر، پسرش و بقیهی افراد توی استودیو هم که شاهد این اتفاقات بودن اشک میریختند
@hashiyeh_news24
@EveDaughters
🔺یه برنامه تلویزیونی در کره پخش میشود به اسم «ملاقات با شما».
این برنامه در یک حرکت جنجال آفرین مادری به اسم «جانگ جی سونگ» را که دخترش «نایون» را در سال 2016 بعلت یک بیماری از دست داده بود، بوسیلهی واقعیت مجازی رو در رو کرده است.
خانم نایون یه هدست واقعیت مجازی VR را روی چشمانش گذاشت و به باغی رفت که دخترش آنجا منتظرش بود.
خانم جانگ در حالی که دخترش رو تو بغلش گرفته بود بهش گفت: قشنگ من... دلم برات تنگ شده بود.
نایون هم با چشمای درخشان و موهای مشکی از مادرش میپرسد کجا بود تاحالا و آیا بهش فکر میکنه؟
مادرش جواب داد: همیشه این کار را میکنم.
نایون گفت: دلم خیلی برات تنگ شده بود مامان.
جانگ هم گفت: منم همینطور عزیزم.
شوهر، پسرش و بقیهی افراد توی استودیو هم که شاهد این اتفاقات بودن اشک میریختند
@hashiyeh_news24
@EveDaughters
😢4😭3👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن مرد آمد...
مرد هم کمک مالی کرد و هم اسباب کمک بیشتر عابرین را برای زن فراهم کرد.
میشود مرد بود و به بهانه کمک کردن به یک زن از او سواستفادههای جنسی نکرد.
تا وقتی حمایت مالی را در گرو استفاده از بدن یک زن میدانی، به مردانگیات شک کن.
@EveDaughters
مرد هم کمک مالی کرد و هم اسباب کمک بیشتر عابرین را برای زن فراهم کرد.
میشود مرد بود و به بهانه کمک کردن به یک زن از او سواستفادههای جنسی نکرد.
تا وقتی حمایت مالی را در گرو استفاده از بدن یک زن میدانی، به مردانگیات شک کن.
@EveDaughters
👏8👍3
نقش مادر و همسر شاه اسماعیل صفوی!
دلایل کینه اسماعیل به اهل سنت را چنین میتوان برشمرد:
۱:مادر اسماعیل نامش مارتا و مسیحی مسلک بود و نام مادر مارتا نیز کاترینا(=مادربزرگ اسماعیل) بود که یک مسیحی متعصبی بود. چون پدران و برادران مارتا در جنگ با عثمانی ها کشته شده بودند لذا مارتا و کاترینا کینه شدیدی از سنّی ها در دل داشتند که مارتا آنرا به اسماعیل القا کرد.
۲_شیخ جنید سنّی در تهاجم به چرکسها مجبور به جنگ با شروانشاه خلیل الله سنّی شد و شیخ جنید کشته شد. همچنین شیخ حیدر سنّی مذهب که پدر اسماعیل و همسر مارتا باشد برای انتقام خون پدرش(=شیخ جنید) با شروانشاه فرّخ یسار سنّی جنگید و کشته شد، لذا کشته شدن پدر اسماعیل و همسر مارتا به دست حاکمان سنّی باعث شد که مارتا، هرچه بیشتر، آتش سنّی ستیزی را در دل اسماعیل شعله ور تر کند. اینگونه بود که شاه اسماعیل صفوی کمر به قتل اکثرا سنّی مذهب بست تا آنها را به زور شیعه دوازده امامی کند.
📚منبع: قزلباشان در ایران، امیرحسین خنجی، ص 66 تا 70 و 82
@tanz_talkh_tarikh
@EveDaughters
دلایل کینه اسماعیل به اهل سنت را چنین میتوان برشمرد:
۱:مادر اسماعیل نامش مارتا و مسیحی مسلک بود و نام مادر مارتا نیز کاترینا(=مادربزرگ اسماعیل) بود که یک مسیحی متعصبی بود. چون پدران و برادران مارتا در جنگ با عثمانی ها کشته شده بودند لذا مارتا و کاترینا کینه شدیدی از سنّی ها در دل داشتند که مارتا آنرا به اسماعیل القا کرد.
۲_شیخ جنید سنّی در تهاجم به چرکسها مجبور به جنگ با شروانشاه خلیل الله سنّی شد و شیخ جنید کشته شد. همچنین شیخ حیدر سنّی مذهب که پدر اسماعیل و همسر مارتا باشد برای انتقام خون پدرش(=شیخ جنید) با شروانشاه فرّخ یسار سنّی جنگید و کشته شد، لذا کشته شدن پدر اسماعیل و همسر مارتا به دست حاکمان سنّی باعث شد که مارتا، هرچه بیشتر، آتش سنّی ستیزی را در دل اسماعیل شعله ور تر کند. اینگونه بود که شاه اسماعیل صفوی کمر به قتل اکثرا سنّی مذهب بست تا آنها را به زور شیعه دوازده امامی کند.
📚منبع: قزلباشان در ایران، امیرحسین خنجی، ص 66 تا 70 و 82
@tanz_talkh_tarikh
@EveDaughters
👍5🤔1
توییت #علی_شریفی_زارچی، درباره موضوع اهدای کفن در صداسیما، خاصه به پروفسور #مریم_رزاقیآذر: «بند بند وجودم از دیدن ویدئوی دادن کفن و اعلامیه فوت در صداوسیما به پروفسور مریم رزاقیآذر، دانشمند بزرگی که جان بسیاری از کودکان را نجات داده، به لرزه درآمد. صداوسیما زمانی مظهر همبستگی یک ملت بود و اکنون به نماد خشم و تفرقه تبدیل شدهاست. شرم ابدی بر فرومایگانی چون جبلی و جلیلی.»
@EveDaughters
@EveDaughters
👏13👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به زعم من یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران داستان قتلهای زنجیرهای سعید حنایی و بخصوص حواشی پررنگ تر از متن آن است.
حواشی که الان بعد از گذشت دو دهه بیشتر از قبل در نظام اجتماعی دوقطبی حاکم در کشور خودش را نشان میدهد.
مهمترین سونامی ضدفرهنگی، بعد از دستگیری حنایی، آشکارشدن پدیده سهمگین طرفداران حنایی بود. طرفدارانی که از فرزند و همسر و مادر تا مردم محله او و در نهایت در وسعت ملی خودشان را نشان دادند.
برای دیدن مستند کامل سعید حنایی، مردی که ۱۶زن را براحتی به قتل رساند و به ده نفر ایشان هم تجاوز کرده بود از لینک زیر استفاده کنید:
https://www.aparat.com/v/ytUdL/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%26quot%3B%D9%88_
@EveDaughters
حواشی که الان بعد از گذشت دو دهه بیشتر از قبل در نظام اجتماعی دوقطبی حاکم در کشور خودش را نشان میدهد.
مهمترین سونامی ضدفرهنگی، بعد از دستگیری حنایی، آشکارشدن پدیده سهمگین طرفداران حنایی بود. طرفدارانی که از فرزند و همسر و مادر تا مردم محله او و در نهایت در وسعت ملی خودشان را نشان دادند.
برای دیدن مستند کامل سعید حنایی، مردی که ۱۶زن را براحتی به قتل رساند و به ده نفر ایشان هم تجاوز کرده بود از لینک زیر استفاده کنید:
https://www.aparat.com/v/ytUdL/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%26quot%3B%D9%88_
@EveDaughters
👍5
یک گزارش بیسابقه از کابوس کودکان غزه
نتایج تکان دهنده یک پژوهش علمی با موضوع تأثیر روانی جنگ بر کودکان آسیبپذیر در غزه
نوشته و ترجمه: مهگان فرهنگ
بازتولید نا امیدی و بی ثباتی اجتماعی
از ابتدای جنگ بین غزه و اسراییل آمارها و اطلاعات کودکان را در این جنگ دنبال میکنم و گاها دربارهی آن صحبت کردهام یا نوشتهام. مطلبی توسط انجمن یا سازمان وار چایلد ارائه شده که یک ارزیابی علمی شکل گرفته توسط این سازمان و همکارانشان در غزه میباشد و طی این نظر سنجی و تحقیق نشان میدهد که ۹۲٪ از کودکان “واقعیت را نمیپذیرند”، ۷۹ درصد از کابوس رنج میبرند و آمارهای دیگر که در ادامه خواهم نوشت. اما مهمترین اتفاق رنجی است که بر این کودکان میرود و این تأثیر روانی تا سالهای سال و نسلها بعد بر آنها و آن منطقه خواهد ماند. آنقدر حجم تلخی و ناراحتی در خاورمیانه زیاد است که حتی دیدن تصاویر تلخ نیز برای مردمان خاورمیانه عادی شده است. در جامعهشناسی، ناامیدی و خشونت علیه کودکان به عنوان پدیدههای اجتماعی پیچیده مورد بررسی قرار میگیرند که از عوامل ساختاری، فرهنگی و اقتصادی سرچشمه میگیرند. خشونت، چه به صورت فیزیکی، روانی یا نمادین، تأثیرات مخربی بر رشد فردی و اجتماعی کودکان میگذارد و میتواند زمینهساز چرخههای مداوم آسیب اجتماعی شود.
ناامیدی کودکان
ناامیدی در کودکان، بهخصوص در جوامعی که دچار جنگ، فقر یا نابرابریهای اجتماعی هستند، نتیجهی عدم دسترسی به فرصتهای برابر، امنیت روانی و اجتماعی است. این شرایط باعث شکلگیری احساس ناتوانی و بیمعنایی در کودکان میشود که خود میتواند به انزوای اجتماعی، افسردگی و بروز رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
از منظر جامعهشناختی، خشونت علیه کودکان نه تنها یک مسئله فردی بلکه یک مشکل ساختاری است که به بازتولید ناامیدی و بیثباتی اجتماعی دامن میزند. جوامعی که قادر به حمایت از کودکان و محافظت از آنها در برابر خشونت و آسیب نیستند، در آینده با نسلهایی آسیبدیده مواجه خواهند شد که توانایی مشارکت فعال و سازنده در اجتماع را نخواهند داشت.
در این گزارش بیسابقه که توسط مرکز آموزش جامعه برای مدیریت بحران (CTCCM) در غزه تهیه شده و از سوی اتحاد سازمان وار چایلد (War Child) حمایت میشود، تأثیرات روانی تکاندهنده جنگ جاری بر کودکان در غزه را به تصویر کشیده شده است. موضوع: محافظت و ایمنی کودکان در منطقهی غزه میباشد و این مطالعه ارزیابی نیازها که با بیش از ۵۰۰ کودک، والدین و مراقبان آنها مصاحبه کرده است – از خانوادههایی که در آن حداقل یک کودک معلول، مجروح یا بدون همراه وجود دارد – نشان میدهد که بیش از یک سال آوارگی، فقدان و بمباران مداوم، کودکان آسیبپذیر در غزه را دچار آسیبهای روانی شدیدی کرده و خانوادههای آنها را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
🔺برای آسیبپذیرترین کودکان در غزه، مراقبان گزارش دادهاند که:
۹۶٪ از کودکان احساس میکنند مرگ آنها قریبالوقوع است.
۹۲٪ از کودکان واقعیت را نمیپذیرند.
۸۷٪ ترس شدید از خود نشان میدهند.
۷۹٪ کابوسهای شبانه دارند.
۷۷٪ از کودکان از صحبت در مورد حوادث آسیبزا اجتناب میکنند.
۷۳٪ کودکان علائم پرخاشگری نشان میدهند.
۴۹٪ از کودکان به دلیل جنگ آرزوی مرگ دارند.
و بسیاری دیگر علائم انزوا، اضطراب شدید و حس ناامیدی فراگیر را از خود نشان میدهند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://ir-women.com/20491
@EveDaughters
نتایج تکان دهنده یک پژوهش علمی با موضوع تأثیر روانی جنگ بر کودکان آسیبپذیر در غزه
نوشته و ترجمه: مهگان فرهنگ
بازتولید نا امیدی و بی ثباتی اجتماعی
از ابتدای جنگ بین غزه و اسراییل آمارها و اطلاعات کودکان را در این جنگ دنبال میکنم و گاها دربارهی آن صحبت کردهام یا نوشتهام. مطلبی توسط انجمن یا سازمان وار چایلد ارائه شده که یک ارزیابی علمی شکل گرفته توسط این سازمان و همکارانشان در غزه میباشد و طی این نظر سنجی و تحقیق نشان میدهد که ۹۲٪ از کودکان “واقعیت را نمیپذیرند”، ۷۹ درصد از کابوس رنج میبرند و آمارهای دیگر که در ادامه خواهم نوشت. اما مهمترین اتفاق رنجی است که بر این کودکان میرود و این تأثیر روانی تا سالهای سال و نسلها بعد بر آنها و آن منطقه خواهد ماند. آنقدر حجم تلخی و ناراحتی در خاورمیانه زیاد است که حتی دیدن تصاویر تلخ نیز برای مردمان خاورمیانه عادی شده است. در جامعهشناسی، ناامیدی و خشونت علیه کودکان به عنوان پدیدههای اجتماعی پیچیده مورد بررسی قرار میگیرند که از عوامل ساختاری، فرهنگی و اقتصادی سرچشمه میگیرند. خشونت، چه به صورت فیزیکی، روانی یا نمادین، تأثیرات مخربی بر رشد فردی و اجتماعی کودکان میگذارد و میتواند زمینهساز چرخههای مداوم آسیب اجتماعی شود.
ناامیدی کودکان
ناامیدی در کودکان، بهخصوص در جوامعی که دچار جنگ، فقر یا نابرابریهای اجتماعی هستند، نتیجهی عدم دسترسی به فرصتهای برابر، امنیت روانی و اجتماعی است. این شرایط باعث شکلگیری احساس ناتوانی و بیمعنایی در کودکان میشود که خود میتواند به انزوای اجتماعی، افسردگی و بروز رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
از منظر جامعهشناختی، خشونت علیه کودکان نه تنها یک مسئله فردی بلکه یک مشکل ساختاری است که به بازتولید ناامیدی و بیثباتی اجتماعی دامن میزند. جوامعی که قادر به حمایت از کودکان و محافظت از آنها در برابر خشونت و آسیب نیستند، در آینده با نسلهایی آسیبدیده مواجه خواهند شد که توانایی مشارکت فعال و سازنده در اجتماع را نخواهند داشت.
در این گزارش بیسابقه که توسط مرکز آموزش جامعه برای مدیریت بحران (CTCCM) در غزه تهیه شده و از سوی اتحاد سازمان وار چایلد (War Child) حمایت میشود، تأثیرات روانی تکاندهنده جنگ جاری بر کودکان در غزه را به تصویر کشیده شده است. موضوع: محافظت و ایمنی کودکان در منطقهی غزه میباشد و این مطالعه ارزیابی نیازها که با بیش از ۵۰۰ کودک، والدین و مراقبان آنها مصاحبه کرده است – از خانوادههایی که در آن حداقل یک کودک معلول، مجروح یا بدون همراه وجود دارد – نشان میدهد که بیش از یک سال آوارگی، فقدان و بمباران مداوم، کودکان آسیبپذیر در غزه را دچار آسیبهای روانی شدیدی کرده و خانوادههای آنها را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
🔺برای آسیبپذیرترین کودکان در غزه، مراقبان گزارش دادهاند که:
۹۶٪ از کودکان احساس میکنند مرگ آنها قریبالوقوع است.
۹۲٪ از کودکان واقعیت را نمیپذیرند.
۸۷٪ ترس شدید از خود نشان میدهند.
۷۹٪ کابوسهای شبانه دارند.
۷۷٪ از کودکان از صحبت در مورد حوادث آسیبزا اجتناب میکنند.
۷۳٪ کودکان علائم پرخاشگری نشان میدهند.
۴۹٪ از کودکان به دلیل جنگ آرزوی مرگ دارند.
و بسیاری دیگر علائم انزوا، اضطراب شدید و حس ناامیدی فراگیر را از خود نشان میدهند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://ir-women.com/20491
@EveDaughters
کانون زنان ایرانی
یک گزارش بیسابقه از کابوس کودکان غزه | کانون زنان ایرانی
😢6
عروسک بِی از دستساختههای قدیمی زنان شوشتر است که از سادهترین مواد و ابزار اولیه و از دورریز پارچههای ساده و گلدار ساخته میشد. بِی گردن باریک و جثهای تقریباً درشت دارد با پوششی که الگوگرفته از پوشاک زنان قدیم شوشتر است.
ویژگی اصلی این عروسک که سال گذشته بعنوان اثر ملی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ملی به ثبت رسید، عدم تساوی قد پاهای عروسک است. هدف از ساخت عروسک عادت کردن کودکان به پذیرش نقصهای مادرزادی و پس نزدن افراد معلول در جامعه است. برخی هم معتقدند باید پذیرفت همه موجودات نقص دارند و این از ویژگیهای بشر است.
@EveDaughters
ویژگی اصلی این عروسک که سال گذشته بعنوان اثر ملی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ملی به ثبت رسید، عدم تساوی قد پاهای عروسک است. هدف از ساخت عروسک عادت کردن کودکان به پذیرش نقصهای مادرزادی و پس نزدن افراد معلول در جامعه است. برخی هم معتقدند باید پذیرفت همه موجودات نقص دارند و این از ویژگیهای بشر است.
@EveDaughters
👏10
مردها هم عاشق میشوند!
صبحها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر میمانم تا تاکسی مورد علاقهام برسد. در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم.
راننده پیر و درشت هیکلی با دستهای قوی و آفتاب سوخته و چشمهای مشکی رنگ است که تابستان و زمستان سر شیشه ماشین را باز میگذارد و با آنکه چهار سال است بیشتر صبحها سوار ماشینش میشوم فقط سه چهار بار صدای بم و خشدارش را شنیدهام.
ماشینش نه ضبط دارد، نه رادیو و شاید همین سکوت، حضورش را این چنین لذت بخش میکند.
ما هر روز از مسیر ثابتی میرویم، فقط چهارشنبههای آخر هر ماه راننده مسیر همیشگیمان را عوض میکند.
یکی از چهارشنبههای آخر ماه به او گفتم:
- «از این طرف راهمون دور میشه ها.»
- «میدونم.»
دیگر هیچ کدام حرفی نزدیم و او باز هر روز از مسیر همیشگی میرفت و چهارشنبههای آخر ماه مسیر دورتر را انتخاب میکرد.
چهارشنبه آخر ماه پیش وقتی از مسیر دورتر میرفت، سر یک کوچه ترمز کرد نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت، بعد گفت:
«ببخشید الان بر میگردم» و از ماشین پیاده شد. دوباره کمی این طرف و آن طرف را نگاه کرد، یک کوچه را تا نیمه رفت و برگشت بعد سوار شد و رفتیم.
به دستهایش نگاه کردم، فرمان را آنقدر محکم گرفته بود که ترسیدم از جا کنده شود، اما لرزش دستهایش پیدا بود، پرسیدم: «حالتون خوبه؟» گفت: «نه.»
نگاهش کردم و بعد برایم تعریف کرد.
چهل و شش سال پیش عاشق دختر جوانی میشود. چهارشنبه آخر یک ماه دختر جوان به او میگوید خانوادهاش اجازه نمیدهند با او ازدواج کند.
راننده از دختر جوان میخواهد لااقل ماهی یک بار او را از دور ببیند.
دختر جوان قول میدهد تا آخر عمر چهارشنبه آخر هر ماه سر این کوچه بیاید.
چهل و شش سال دختر جوان چهارشنبه آخر هر ماه سر کوچه آمده، راننده او را از دور دیده و رفته است.
از راننده پرسیدم: «دختر جوان ازدواج کرد؟» نمیدانست.
پرسیدم: «آدرسشو دارین؟» نداشت.
در این چهل و شش سال با او حتی یک کلمه هم حرف نزده بود فقط چهارشنبههای آخر هر ماه دختر جوان را دیده بود و رفته بود.
راننده گفت «چهل و شش سال چهارشنبه آخر هر ماه اومد ولی دو ماهه نمیاد.»
به راننده گفتم: «شاید یه مشکلی پیش اومده.» راننده گفت: «خدا نکنه»
بعد گفت: «اگر ماه دیگه هم نیاد میمیرم.»/زنامروزی
@EveDaughters
صبحها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر میمانم تا تاکسی مورد علاقهام برسد. در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم.
راننده پیر و درشت هیکلی با دستهای قوی و آفتاب سوخته و چشمهای مشکی رنگ است که تابستان و زمستان سر شیشه ماشین را باز میگذارد و با آنکه چهار سال است بیشتر صبحها سوار ماشینش میشوم فقط سه چهار بار صدای بم و خشدارش را شنیدهام.
ماشینش نه ضبط دارد، نه رادیو و شاید همین سکوت، حضورش را این چنین لذت بخش میکند.
ما هر روز از مسیر ثابتی میرویم، فقط چهارشنبههای آخر هر ماه راننده مسیر همیشگیمان را عوض میکند.
یکی از چهارشنبههای آخر ماه به او گفتم:
- «از این طرف راهمون دور میشه ها.»
- «میدونم.»
دیگر هیچ کدام حرفی نزدیم و او باز هر روز از مسیر همیشگی میرفت و چهارشنبههای آخر ماه مسیر دورتر را انتخاب میکرد.
چهارشنبه آخر ماه پیش وقتی از مسیر دورتر میرفت، سر یک کوچه ترمز کرد نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت، بعد گفت:
«ببخشید الان بر میگردم» و از ماشین پیاده شد. دوباره کمی این طرف و آن طرف را نگاه کرد، یک کوچه را تا نیمه رفت و برگشت بعد سوار شد و رفتیم.
به دستهایش نگاه کردم، فرمان را آنقدر محکم گرفته بود که ترسیدم از جا کنده شود، اما لرزش دستهایش پیدا بود، پرسیدم: «حالتون خوبه؟» گفت: «نه.»
نگاهش کردم و بعد برایم تعریف کرد.
چهل و شش سال پیش عاشق دختر جوانی میشود. چهارشنبه آخر یک ماه دختر جوان به او میگوید خانوادهاش اجازه نمیدهند با او ازدواج کند.
راننده از دختر جوان میخواهد لااقل ماهی یک بار او را از دور ببیند.
دختر جوان قول میدهد تا آخر عمر چهارشنبه آخر هر ماه سر این کوچه بیاید.
چهل و شش سال دختر جوان چهارشنبه آخر هر ماه سر کوچه آمده، راننده او را از دور دیده و رفته است.
از راننده پرسیدم: «دختر جوان ازدواج کرد؟» نمیدانست.
پرسیدم: «آدرسشو دارین؟» نداشت.
در این چهل و شش سال با او حتی یک کلمه هم حرف نزده بود فقط چهارشنبههای آخر هر ماه دختر جوان را دیده بود و رفته بود.
راننده گفت «چهل و شش سال چهارشنبه آخر هر ماه اومد ولی دو ماهه نمیاد.»
به راننده گفتم: «شاید یه مشکلی پیش اومده.» راننده گفت: «خدا نکنه»
بعد گفت: «اگر ماه دیگه هم نیاد میمیرم.»/زنامروزی
سروش صحت
@EveDaughters
❤8😱1😢1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلا نوشته، سکس کشیده!
✍یاسرعرب
از اولین روزهایی که آدمیان امکان خلوت در غارها را داشتهاند تا همین زمان که این خلا در توالت برایمان ایجاد میشود علاقهای عجیب و مرموز در کشیدن و نوشتن و روایت کردن آنچه در مکنونات قلبی ما آدمها جاری و ساری بوده، مشاهده میشود.
واقعیت نوشتن مطالب اروتیک و کشیدن تصویر رابطه جنسی یا گذاشتن شماره تلفن پشت در توالت عمومیها منحصر به کشور ما نیست و فقط موضوع جنسی را نیز در بر نمیگیرد. فحاشی سیاسی با رادیکالترین شکل خود یکی دیگر از موضوعات خلا نوشتههاست که جای تامل و واکاوی دارد.
اینجاست که ضمن مشاهدهی برشی انتخابی از قسمت چهارم مجموعه داستان سکسوالیته ایرانی با عنوان《خلا نوشته》 میتوانید مخاطب این ارائهی دکتر #محسن_بدره، دکتری مطالعات زنان در لینک زیر باشید:
https://youtu.be/l-tJdjFjE04
@kherad_jensi
@EveDaughters
✍یاسرعرب
از اولین روزهایی که آدمیان امکان خلوت در غارها را داشتهاند تا همین زمان که این خلا در توالت برایمان ایجاد میشود علاقهای عجیب و مرموز در کشیدن و نوشتن و روایت کردن آنچه در مکنونات قلبی ما آدمها جاری و ساری بوده، مشاهده میشود.
واقعیت نوشتن مطالب اروتیک و کشیدن تصویر رابطه جنسی یا گذاشتن شماره تلفن پشت در توالت عمومیها منحصر به کشور ما نیست و فقط موضوع جنسی را نیز در بر نمیگیرد. فحاشی سیاسی با رادیکالترین شکل خود یکی دیگر از موضوعات خلا نوشتههاست که جای تامل و واکاوی دارد.
اینجاست که ضمن مشاهدهی برشی انتخابی از قسمت چهارم مجموعه داستان سکسوالیته ایرانی با عنوان《خلا نوشته》 میتوانید مخاطب این ارائهی دکتر #محسن_بدره، دکتری مطالعات زنان در لینک زیر باشید:
https://youtu.be/l-tJdjFjE04
@kherad_jensi
@EveDaughters
👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 معرفی فیلم
Nightbitch 2024
کارگردان : marielle heller
داستان زنی که از شغل خود فاصله میگیرد تا در خانه از فرزندش نگهداری کند، اما خیلی زود دچار تغییراتی سوررئالی میشود و...
#کارخانگی
#مادران_خانه_دار
#مادران_شاغل
#روزمرگی
لینک مطالعه نقد فیلم به قلم #طاهره_جورکش :
https://t.me/femofilm/842
@EveDaughters
Nightbitch 2024
کارگردان : marielle heller
داستان زنی که از شغل خود فاصله میگیرد تا در خانه از فرزندش نگهداری کند، اما خیلی زود دچار تغییراتی سوررئالی میشود و...
#کارخانگی
#مادران_خانه_دار
#مادران_شاغل
#روزمرگی
لینک مطالعه نقد فیلم به قلم #طاهره_جورکش :
https://t.me/femofilm/842
@EveDaughters
👍3