📝حجاب؛ مبارزه با استعمار؟
حجاب چگونه قانون شد؟ (بخش اول)
🔻حساسیت حاکمیت به مسئله حجاب منجر به این سوال شده است که چرا قانون حجاب تا به این اندازه جایگاه مهمی پیدا کرده است؟ در شریعت احکام متنوعی وجود دارد که بتوان با اجرای آن معنای حکومت دینی را در جامعه تثبیت کرد، اما به نظر میرسد قانون حجاب بیشتر از آنکه مبتنی بر یک استدلال دینی باشد، بر یک استدلال سیاسی تکیه میکند.
🔹در سالهای ابتدای انقلاب، تلاش میشد تا مسئله حجاب تحت عنوان «مبارزه با استعمار» فراگیر شود. #زهرارهنورد یکی از این زنان انقلابی بود که در کنار نقد برخی رویهها درباره حجاب، اعتقاد داشت کشف حجاب دسیسهای استعماری برای تملک سرزمین و منابع ایران بوده است. او بر همین اساس گفته بود: «آیا حق نیست ما نیز برای باز پس گرفتن هویت و شرافت و خویشتن خود، این لباس را بهعنوان رفیعترین پایگاه مبارزه با استعمار بر تن کنیم؟» (ریشههای استعماری کشف حجاب، ص۲۸)
🔸خانم رهنورد مخالفت با فراگیر شدن حجاب را یک عمل استعماری میدانست و از استفادههای اقتصادی غرب استعمارگر از زن شرقی و کالایی کردن او سخن میگفت. او به جنبههای فرهنگی این ماجرا نیز اشاره میکرد و اعتقاد داشت: «وقتی سکس فضای جامعه را لبریز نماید، آگاهی، اعتراض و بیداری نیز نخواهد بود...روزگاری اگر در جامعه شرقی اثری از سکس دیده میشد، همه آن را یک بیماری و یک عارضه آن هم تا حد عارضه جذامی و طاغوتی تنفرآور تلقی میکردند، اما اینک استعمارگر کاری کرده بود که در جامعه پدیدهها و افرادی که خود را قرین سکس نمیکردند، غیرعادی و بیمار به نظر میرسیدند.» (همان، ص۳۱)
🔻#هماناطق سال ۱۳۶۳ در مصاحبهای گفت: «ما بزرگترین خائنین به انقلاب بودیم نه آقای خمینی. آقای خمینی از اول توی [کتاب] ولایت فقیه همین حرف را میزد، من احمق بودم که نفهمیدم.» اشاره او به ماجرای تظاهرات زنان در اسفند ۵۷ در اعتراض به حجاب اجباری است. هما ناطق نه تنها با زنان معترض همراهی نکرد، بلکه آنها را از این اعتراضات منصرف کرد.
🔹خانم ناطق اعتقاد به حجاب نداشت، اما اسفند ۵۷ گفته بود: «حجاب برای ما مسئلهای نبوده. همه زنان ایران حاضرند حجاب سر کنند اگر به قیمت خلاصی از امپریالیسم باشد، اما فکر نمیکنم نیازی به دادن چنین هزینهای باشد.» در همین راستا او زنان را از ادامه تظاهرات منصرف کرد. روایت خانم ناطق از این ماجرا چنین است: «گفتم دیگر تظاهرات نکنید، این تظاهرات شما علیه نظام کنونی [مانند] جریان شیلی است. کودتای شیلی میخواهید به راه بیاندازید که زنان بورژوازی هم به خیابانها ریختند؟»
🔸هما ناطق حتی اشاره کرده که در زمان ریاست جمهوری بنیصدر نیز تجمعی بر ضد قانون حجاب شکل گرفت، اما آن را ارتجاعی توصیف کرده و حاضر به همکاری نشده است، اما او بعدا به شدت از کارش ابراز ندامت کرده و گفته بود: «این کسی که به من میگوید چگونه بپوش همان خواهد بود که به من خواهد گفت چگونه بیندیش. این دو تا لازم و ملزوم همدیگر هستند.» (مصاحبه هما ناطق با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد)
🔺بنابراین در تاریخ ایران معاصر، حجاب فراتر از یک امر دینی بوده است. اگر مسئله زن در زمانی با تکیه بر برخی از نصوص دینی، لزوم پردهنشینی و دوری از حضور در مناصب سیاسی و فضای اجتماعی بود، در آستانه انقلاب ۵۷ با خوانش جدیدی نه تنها حضور اجتماعی زن با حجاب مطلوبیت پیدا کرد، بلکه یکی از مصادیق مبارزه با استعمار تلقی شد.
@AzadSocial
@EveDaughters
حجاب چگونه قانون شد؟ (بخش اول)
🔻حساسیت حاکمیت به مسئله حجاب منجر به این سوال شده است که چرا قانون حجاب تا به این اندازه جایگاه مهمی پیدا کرده است؟ در شریعت احکام متنوعی وجود دارد که بتوان با اجرای آن معنای حکومت دینی را در جامعه تثبیت کرد، اما به نظر میرسد قانون حجاب بیشتر از آنکه مبتنی بر یک استدلال دینی باشد، بر یک استدلال سیاسی تکیه میکند.
🔹در سالهای ابتدای انقلاب، تلاش میشد تا مسئله حجاب تحت عنوان «مبارزه با استعمار» فراگیر شود. #زهرارهنورد یکی از این زنان انقلابی بود که در کنار نقد برخی رویهها درباره حجاب، اعتقاد داشت کشف حجاب دسیسهای استعماری برای تملک سرزمین و منابع ایران بوده است. او بر همین اساس گفته بود: «آیا حق نیست ما نیز برای باز پس گرفتن هویت و شرافت و خویشتن خود، این لباس را بهعنوان رفیعترین پایگاه مبارزه با استعمار بر تن کنیم؟» (ریشههای استعماری کشف حجاب، ص۲۸)
🔸خانم رهنورد مخالفت با فراگیر شدن حجاب را یک عمل استعماری میدانست و از استفادههای اقتصادی غرب استعمارگر از زن شرقی و کالایی کردن او سخن میگفت. او به جنبههای فرهنگی این ماجرا نیز اشاره میکرد و اعتقاد داشت: «وقتی سکس فضای جامعه را لبریز نماید، آگاهی، اعتراض و بیداری نیز نخواهد بود...روزگاری اگر در جامعه شرقی اثری از سکس دیده میشد، همه آن را یک بیماری و یک عارضه آن هم تا حد عارضه جذامی و طاغوتی تنفرآور تلقی میکردند، اما اینک استعمارگر کاری کرده بود که در جامعه پدیدهها و افرادی که خود را قرین سکس نمیکردند، غیرعادی و بیمار به نظر میرسیدند.» (همان، ص۳۱)
🔻#هماناطق سال ۱۳۶۳ در مصاحبهای گفت: «ما بزرگترین خائنین به انقلاب بودیم نه آقای خمینی. آقای خمینی از اول توی [کتاب] ولایت فقیه همین حرف را میزد، من احمق بودم که نفهمیدم.» اشاره او به ماجرای تظاهرات زنان در اسفند ۵۷ در اعتراض به حجاب اجباری است. هما ناطق نه تنها با زنان معترض همراهی نکرد، بلکه آنها را از این اعتراضات منصرف کرد.
🔹خانم ناطق اعتقاد به حجاب نداشت، اما اسفند ۵۷ گفته بود: «حجاب برای ما مسئلهای نبوده. همه زنان ایران حاضرند حجاب سر کنند اگر به قیمت خلاصی از امپریالیسم باشد، اما فکر نمیکنم نیازی به دادن چنین هزینهای باشد.» در همین راستا او زنان را از ادامه تظاهرات منصرف کرد. روایت خانم ناطق از این ماجرا چنین است: «گفتم دیگر تظاهرات نکنید، این تظاهرات شما علیه نظام کنونی [مانند] جریان شیلی است. کودتای شیلی میخواهید به راه بیاندازید که زنان بورژوازی هم به خیابانها ریختند؟»
🔸هما ناطق حتی اشاره کرده که در زمان ریاست جمهوری بنیصدر نیز تجمعی بر ضد قانون حجاب شکل گرفت، اما آن را ارتجاعی توصیف کرده و حاضر به همکاری نشده است، اما او بعدا به شدت از کارش ابراز ندامت کرده و گفته بود: «این کسی که به من میگوید چگونه بپوش همان خواهد بود که به من خواهد گفت چگونه بیندیش. این دو تا لازم و ملزوم همدیگر هستند.» (مصاحبه هما ناطق با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد)
🔺بنابراین در تاریخ ایران معاصر، حجاب فراتر از یک امر دینی بوده است. اگر مسئله زن در زمانی با تکیه بر برخی از نصوص دینی، لزوم پردهنشینی و دوری از حضور در مناصب سیاسی و فضای اجتماعی بود، در آستانه انقلاب ۵۷ با خوانش جدیدی نه تنها حضور اجتماعی زن با حجاب مطلوبیت پیدا کرد، بلکه یکی از مصادیق مبارزه با استعمار تلقی شد.
@AzadSocial
@EveDaughters