🔹وارون آموزی؛ مهارتی فراتر از به فراموشی سپردن
زبان تنها ابزاری برای گفتوگو و تبادل اطلاعات نیست. زبان در انتقال ارزشها، قانونها و هنجارهای فرهنگی، تابوها و رفتارها نقش به سزایی دارد. زبان از آنجا که فرهنگ را بیان و تقویت میکند، بر هویت شخصی و گروهی تاثیر میگذارد و مرزهای رفتاری و فکری ایجاد میکند. اما افراد و گروهها هم از طریق کنش با زبان میتوانند روی فرهنگ خود و جامعه تاثیر بگذارند و عوامل تغییر باشند؛ به عبارت دیگر، تعاملی بین زبان و فرهنگ وجود دارد که هر یک بر دیگری تاثیرگذار است.
در دنیای امروزی که هم بسیاری از انسانها با بیش از یک زبان آشنا هستند و هم به آسانی به زبانهای دیگر دسترسی دارند، فرهنگها هم میتوانند پویاتر و منعطفتر باشند. چه بسا که کسی که در دو زبان روان است، بسته به این که به کدام زبان در یک زمان ویژه سخن میگوید، در خود دو فرهنگ مختلف مییابد.
واژهها آجرهای ساختاری زبان هستند. بعضی واژهها برابر دقیق برای ترجمه ندارند. اما اگر این واژهها توانایی هنجارشکنی و ساختارشکنی دارند و میتوانند در بازنگری فرهنگی و درونکاوی فکری به ما کمک کنند، شایسته است که برای آن نوواژهای بسازیم که بتوانیم آن مفهوم را در قاموس گفتاری و فکری خود بگنجانیم.
«وارون آموزی» نوواژهای است که من برای واژه انگلیسی «unlearning» ساختهام تا بتوانم آن را به فارسی تعریف و توانایی مفهوم آن را برای رشد فردی و گروهی بیان کنم. دلیل ساختن این نوواژه هم این بود که هر چه جستوجو کردم، واژهای مناسب و مترادف برای این مفهوم در فرهنگهای لغت مختلف نیافتم.
وارون آموزی فرآیندی است که در آن منشا افکار، نگرشها، رفتارها، احساسات و تعصبات خود را واکاوی میکنیم و آگاهانه آموختههایی را که دیگر نمیپسندیم و یا بیاساس میدانیم، بایگانی کرده و از آنها گذر میکنیم. از خود میپرسیم که این باورها از کجا آمدهاند و آیا به من آرامش و تندرستی روان میدهند؟ آیا این باورها با هدفهای زندگی کنونی من و نقش من در جامعه کلان مطابقت دارند؟ آیا این آموختهها با کسی که من هستم و یا میخواهم باشم، همرنگ هستند؟ آیا اگر کسی معادل این باورها را نسبت به من داشت، من به آسانی میپذیرفتم؟
این پرسشها آسان نیستند اما مسیری هستند به سوی دنیای ژرف درونی خود.
وارون آموزی یعنی شناسایی باورهای ناکارآمد و تبعیضآمیز و گذار از آن اعتقاداتی که ما توسط آموزش در مدرسه، تربیت خانوادگی و معاشرت در جامعه انباشتهایم. شناسایی، بایگانی و گذار با به فراموشی سپردن فرق کلان دارد؛ به عنوان مثال، به کسی که اعتیاد به الکل داشته و توانسته است ترک کند، هیچگاه نمیگوییم که فراموش کن روزی چنین اعتیادی داشتی. آگاهی و علم او به این سابقه، حتی پس از ترک آن، پیشنیازی است برای جلوگیری از بازگشت و عنصر اساسی وارون آموزی.
ادامه یاددداشت نظام الدین میثاقی را اینجا بخوانید👇
#وارون_آموزی #اخبار_ایران #زبان #فرهنگ
@Farsi_Iranwire
زبان تنها ابزاری برای گفتوگو و تبادل اطلاعات نیست. زبان در انتقال ارزشها، قانونها و هنجارهای فرهنگی، تابوها و رفتارها نقش به سزایی دارد. زبان از آنجا که فرهنگ را بیان و تقویت میکند، بر هویت شخصی و گروهی تاثیر میگذارد و مرزهای رفتاری و فکری ایجاد میکند. اما افراد و گروهها هم از طریق کنش با زبان میتوانند روی فرهنگ خود و جامعه تاثیر بگذارند و عوامل تغییر باشند؛ به عبارت دیگر، تعاملی بین زبان و فرهنگ وجود دارد که هر یک بر دیگری تاثیرگذار است.
در دنیای امروزی که هم بسیاری از انسانها با بیش از یک زبان آشنا هستند و هم به آسانی به زبانهای دیگر دسترسی دارند، فرهنگها هم میتوانند پویاتر و منعطفتر باشند. چه بسا که کسی که در دو زبان روان است، بسته به این که به کدام زبان در یک زمان ویژه سخن میگوید، در خود دو فرهنگ مختلف مییابد.
واژهها آجرهای ساختاری زبان هستند. بعضی واژهها برابر دقیق برای ترجمه ندارند. اما اگر این واژهها توانایی هنجارشکنی و ساختارشکنی دارند و میتوانند در بازنگری فرهنگی و درونکاوی فکری به ما کمک کنند، شایسته است که برای آن نوواژهای بسازیم که بتوانیم آن مفهوم را در قاموس گفتاری و فکری خود بگنجانیم.
«وارون آموزی» نوواژهای است که من برای واژه انگلیسی «unlearning» ساختهام تا بتوانم آن را به فارسی تعریف و توانایی مفهوم آن را برای رشد فردی و گروهی بیان کنم. دلیل ساختن این نوواژه هم این بود که هر چه جستوجو کردم، واژهای مناسب و مترادف برای این مفهوم در فرهنگهای لغت مختلف نیافتم.
وارون آموزی فرآیندی است که در آن منشا افکار، نگرشها، رفتارها، احساسات و تعصبات خود را واکاوی میکنیم و آگاهانه آموختههایی را که دیگر نمیپسندیم و یا بیاساس میدانیم، بایگانی کرده و از آنها گذر میکنیم. از خود میپرسیم که این باورها از کجا آمدهاند و آیا به من آرامش و تندرستی روان میدهند؟ آیا این باورها با هدفهای زندگی کنونی من و نقش من در جامعه کلان مطابقت دارند؟ آیا این آموختهها با کسی که من هستم و یا میخواهم باشم، همرنگ هستند؟ آیا اگر کسی معادل این باورها را نسبت به من داشت، من به آسانی میپذیرفتم؟
این پرسشها آسان نیستند اما مسیری هستند به سوی دنیای ژرف درونی خود.
وارون آموزی یعنی شناسایی باورهای ناکارآمد و تبعیضآمیز و گذار از آن اعتقاداتی که ما توسط آموزش در مدرسه، تربیت خانوادگی و معاشرت در جامعه انباشتهایم. شناسایی، بایگانی و گذار با به فراموشی سپردن فرق کلان دارد؛ به عنوان مثال، به کسی که اعتیاد به الکل داشته و توانسته است ترک کند، هیچگاه نمیگوییم که فراموش کن روزی چنین اعتیادی داشتی. آگاهی و علم او به این سابقه، حتی پس از ترک آن، پیشنیازی است برای جلوگیری از بازگشت و عنصر اساسی وارون آموزی.
ادامه یاددداشت نظام الدین میثاقی را اینجا بخوانید👇
#وارون_آموزی #اخبار_ایران #زبان #فرهنگ
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
وارون آموزی؛ مهارتی فراتر از به فراموشی سپردن
نظامالدین میثاقی
Forwarded from Iranwire
🔹وارون آموزی؛ مهارتی فراتر از به فراموشی سپردن
زبان تنها ابزاری برای گفتوگو و تبادل اطلاعات نیست. زبان در انتقال ارزشها، قانونها و هنجارهای فرهنگی، تابوها و رفتارها نقش به سزایی دارد. زبان از آنجا که فرهنگ را بیان و تقویت میکند، بر هویت شخصی و گروهی تاثیر میگذارد و مرزهای رفتاری و فکری ایجاد میکند. اما افراد و گروهها هم از طریق کنش با زبان میتوانند روی فرهنگ خود و جامعه تاثیر بگذارند و عوامل تغییر باشند؛ به عبارت دیگر، تعاملی بین زبان و فرهنگ وجود دارد که هر یک بر دیگری تاثیرگذار است.
در دنیای امروزی که هم بسیاری از انسانها با بیش از یک زبان آشنا هستند و هم به آسانی به زبانهای دیگر دسترسی دارند، فرهنگها هم میتوانند پویاتر و منعطفتر باشند. چه بسا که کسی که در دو زبان روان است، بسته به این که به کدام زبان در یک زمان ویژه سخن میگوید، در خود دو فرهنگ مختلف مییابد.
واژهها آجرهای ساختاری زبان هستند. بعضی واژهها برابر دقیق برای ترجمه ندارند. اما اگر این واژهها توانایی هنجارشکنی و ساختارشکنی دارند و میتوانند در بازنگری فرهنگی و درونکاوی فکری به ما کمک کنند، شایسته است که برای آن نوواژهای بسازیم که بتوانیم آن مفهوم را در قاموس گفتاری و فکری خود بگنجانیم.
«وارون آموزی» نوواژهای است که من برای واژه انگلیسی «unlearning» ساختهام تا بتوانم آن را به فارسی تعریف و توانایی مفهوم آن را برای رشد فردی و گروهی بیان کنم. دلیل ساختن این نوواژه هم این بود که هر چه جستوجو کردم، واژهای مناسب و مترادف برای این مفهوم در فرهنگهای لغت مختلف نیافتم.
وارون آموزی فرآیندی است که در آن منشا افکار، نگرشها، رفتارها، احساسات و تعصبات خود را واکاوی میکنیم و آگاهانه آموختههایی را که دیگر نمیپسندیم و یا بیاساس میدانیم، بایگانی کرده و از آنها گذر میکنیم. از خود میپرسیم که این باورها از کجا آمدهاند و آیا به من آرامش و تندرستی روان میدهند؟ آیا این باورها با هدفهای زندگی کنونی من و نقش من در جامعه کلان مطابقت دارند؟ آیا این آموختهها با کسی که من هستم و یا میخواهم باشم، همرنگ هستند؟ آیا اگر کسی معادل این باورها را نسبت به من داشت، من به آسانی میپذیرفتم؟
این پرسشها آسان نیستند اما مسیری هستند به سوی دنیای ژرف درونی خود.
وارون آموزی یعنی شناسایی باورهای ناکارآمد و تبعیضآمیز و گذار از آن اعتقاداتی که ما توسط آموزش در مدرسه، تربیت خانوادگی و معاشرت در جامعه انباشتهایم. شناسایی، بایگانی و گذار با به فراموشی سپردن فرق کلان دارد؛ به عنوان مثال، به کسی که اعتیاد به الکل داشته و توانسته است ترک کند، هیچگاه نمیگوییم که فراموش کن روزی چنین اعتیادی داشتی. آگاهی و علم او به این سابقه، حتی پس از ترک آن، پیشنیازی است برای جلوگیری از بازگشت و عنصر اساسی وارون آموزی.
ادامه یاددداشت نظام الدین میثاقی را اینجا بخوانید👇
#وارون_آموزی #اخبار_ایران #زبان #فرهنگ
@Farsi_Iranwire
زبان تنها ابزاری برای گفتوگو و تبادل اطلاعات نیست. زبان در انتقال ارزشها، قانونها و هنجارهای فرهنگی، تابوها و رفتارها نقش به سزایی دارد. زبان از آنجا که فرهنگ را بیان و تقویت میکند، بر هویت شخصی و گروهی تاثیر میگذارد و مرزهای رفتاری و فکری ایجاد میکند. اما افراد و گروهها هم از طریق کنش با زبان میتوانند روی فرهنگ خود و جامعه تاثیر بگذارند و عوامل تغییر باشند؛ به عبارت دیگر، تعاملی بین زبان و فرهنگ وجود دارد که هر یک بر دیگری تاثیرگذار است.
در دنیای امروزی که هم بسیاری از انسانها با بیش از یک زبان آشنا هستند و هم به آسانی به زبانهای دیگر دسترسی دارند، فرهنگها هم میتوانند پویاتر و منعطفتر باشند. چه بسا که کسی که در دو زبان روان است، بسته به این که به کدام زبان در یک زمان ویژه سخن میگوید، در خود دو فرهنگ مختلف مییابد.
واژهها آجرهای ساختاری زبان هستند. بعضی واژهها برابر دقیق برای ترجمه ندارند. اما اگر این واژهها توانایی هنجارشکنی و ساختارشکنی دارند و میتوانند در بازنگری فرهنگی و درونکاوی فکری به ما کمک کنند، شایسته است که برای آن نوواژهای بسازیم که بتوانیم آن مفهوم را در قاموس گفتاری و فکری خود بگنجانیم.
«وارون آموزی» نوواژهای است که من برای واژه انگلیسی «unlearning» ساختهام تا بتوانم آن را به فارسی تعریف و توانایی مفهوم آن را برای رشد فردی و گروهی بیان کنم. دلیل ساختن این نوواژه هم این بود که هر چه جستوجو کردم، واژهای مناسب و مترادف برای این مفهوم در فرهنگهای لغت مختلف نیافتم.
وارون آموزی فرآیندی است که در آن منشا افکار، نگرشها، رفتارها، احساسات و تعصبات خود را واکاوی میکنیم و آگاهانه آموختههایی را که دیگر نمیپسندیم و یا بیاساس میدانیم، بایگانی کرده و از آنها گذر میکنیم. از خود میپرسیم که این باورها از کجا آمدهاند و آیا به من آرامش و تندرستی روان میدهند؟ آیا این باورها با هدفهای زندگی کنونی من و نقش من در جامعه کلان مطابقت دارند؟ آیا این آموختهها با کسی که من هستم و یا میخواهم باشم، همرنگ هستند؟ آیا اگر کسی معادل این باورها را نسبت به من داشت، من به آسانی میپذیرفتم؟
این پرسشها آسان نیستند اما مسیری هستند به سوی دنیای ژرف درونی خود.
وارون آموزی یعنی شناسایی باورهای ناکارآمد و تبعیضآمیز و گذار از آن اعتقاداتی که ما توسط آموزش در مدرسه، تربیت خانوادگی و معاشرت در جامعه انباشتهایم. شناسایی، بایگانی و گذار با به فراموشی سپردن فرق کلان دارد؛ به عنوان مثال، به کسی که اعتیاد به الکل داشته و توانسته است ترک کند، هیچگاه نمیگوییم که فراموش کن روزی چنین اعتیادی داشتی. آگاهی و علم او به این سابقه، حتی پس از ترک آن، پیشنیازی است برای جلوگیری از بازگشت و عنصر اساسی وارون آموزی.
ادامه یاددداشت نظام الدین میثاقی را اینجا بخوانید👇
#وارون_آموزی #اخبار_ایران #زبان #فرهنگ
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
وارون آموزی؛ مهارتی فراتر از به فراموشی سپردن
نظامالدین میثاقی