🎥 متین منانی از آسیب دیدگان چشمی اعتراضات ۱۴۰۱ با انتشار ویدیویی در اینستاگرام خود با بیان شرح حال این روزهای خود نوشت: «بی‌چشم چه بینا همه گشتیم.»

#آسیب_دیدگان_چشمی #متین_منانی

@Farsi_Iranwire

🎥 «چنان نفرتی در من هست که حتی دوست ندارم اسم ایشان را بگویم اما اگر بخواهم حرفی به آقای عراقچی بزنم، می‌گویم که شرافت و انسانیت در وجود این قبیل آدم‌ها وجود ندارد.»

کوثر افتخاری، از آسیب‌دیدگان چشمی جنبش «زن، زندگی، آزادی» در واکنش به صحبت‌های عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی درباره رسیدگی درمانی جمهوری اسلامی به آسیب‌دیدگان چشمی حزب‌الله لبنان می‌گوید: «صحبت‌های ایشان خاطرات آن روزهای من را زنده کرد که چشم من نیاز به تخلیه نداشت اما پزشکان اصرار داشتند چشم من را تخلیه کنند. در شرایطی که چشم من نابینا شده بود، من را به تیمارستان امام‌حسین تهران بردند. با وضعیت اسفناکی که داشتم، قصد داشتند من را در تیمارستان بستری کنند.»

کوثر افتخاری با یادآوری فشار نیروهای امنیتی بر او در دوران پس از نابینا شدن یک چشم‌اش توسط سرکوب‌گران جمهوری اسلامی، می‌گوید: «همه خاطرات در ذهن من می‌پیچد و وقتی که حمایت جمهوری اسلامی از نیروهای حزب‌الله لبنان را می‌بینم، کینه و نفرتم نسبت به جمهوری اسلامی خیلی بیشتر می‌شود.»

#آسیب_دیدگان_چشمی #کوثر_افتخاری

@Farsi_Iranwire

🎥 «آقای عراقچی، من شهروندی هستم که قبل و بعد از اعتراضات فعالیت اجتماعی و فرهنگی داشتم و برای مملکت و مردمم می‌جنگیدم و خواهم جنگید. شما فقط شرایطی ایجاد می‌کنید که ضد بشریت است. این را بدان که ما هیچ‌وقت سکوت نمی‌کنیم. شرم بر شما که برای زندگی ما یک نقطه ارزش قائل نبودید که بگویید ما شهروند شما بودیم. جز زجر و عذاب ما هیچ‌چیز از شما ندیدیم.»

محمد فرضی، از آسیب‌دیدگان چشمی اعتراضات «زن‌، زندگی، آزادی» هنرمندی است که با نام حرفه‌ای «جوکر تهران» در حوزه تئاتر و فرهنگ فعالیت داشت. او طی جنبش ژینا چشم‌اش هدف سلاح‌های سرکوب‌گران جمهوری اسلامی قرار گرفت.

محمد فرضی در پاسخ به عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در خصوص درمان فوری چشم‌های آسیب‌دیده نیروهای حزب‌الله لبنان در ایران، می‌گوید: «ما از بچگی در جوی بزرگ شدیم که واقعا ضد ما بود. ما برای حق خودمان جنگیدیم و آسیب دیدیم و شرایط چشم‌‌مان به این حد رسید، اما چیزی جز تهاجم و فشار و درگیری نگرفتیم. درمان؟ درمانی که با ترس بود؟ من حتی نمی‌توانستم اطمینان کنم به بیمارستان بروم. شما اعزام گروهی می‌کنید؟ شرم بر شما.»

#آسیب_دیدگان_چشمی

@Farsi_Iranwire

🎥 «آقای عراقچی، ما هم بچه‌های آن کشور هستیم؛ همه در آن کشور زندگی، تلاش و تحصیل کردیم تا برای کشورمان مفید باشیم. اما شما در حق ما بی‌عدالتی و بی‌وجدانی مطلق را انجام دادید اما هیچ‌وقت نمی‌توانم شما را برای کشتن و کور کردن جوان‌‌های ایران ببخشم.»

مرسده شاهین‌کار از آسیب‌دیدگان چشمی جنبش «زن‌، زندگی، آزادی» و از دریافت‌کنندگان جایزه «ساخاروف» سال ۲۰۲۳ در مقابل صحبت‌های «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی که از رسیدگی درمانی و تخصصی ایران به آسیب‌دیدگان چشمی نیروهای حزب‌الله لبنان سخن گفته است، می‌گوید: «من بسیار ناراحت و عصبانی شدم. انگار ما بچه‌های آن کشور نیستیم. ما وقتی مسالمت‌آمیز با دستان خالی برای اعتراض به خیابان آمدیم، پس از آسیب‌دیدن با ترس به بیمارستان رفتیم که هر لحظه ممکن است ما را بازداشت کنند. حتی مجبور شدیم دلیل آسیب چشم‌های‌مان را در پرونده‌های پزشکی دروغ بگوییم. من یک مادر هستم، هم خودم آسیب دیده‌ام، هم دخترم و هم خانواده‌ام. زندگی من متلاشی شد بعد از این حادثه و حتی مجبور به مهاجرت شدم.»

#آسیب_دیدگان_چشمی #مرسده_شاهین‌کار

@Farsi_Iranwire

🎥 «آقای عراقچی، الان که شما راحت نشسته‌اید و به بیگانگان خدمت می‌کنید، ما را بیگانه حساب می‌کردید. همان متخصصان ایرانی که شما از آن‌ها اسم می‌برید باید چشم من را معالجه می‌کردند و نه دکترهای آلمانی. من این‌جا که نه زبان و نه آدرس بلدم و نمی‌توانم درد خودم را به پزشکان این‌جا منتقل کنم اما همان متخصصان می‌توانستند من را از جنس خود بدانند که کار بهتری برای من انجام دهند؛ برای جوانی ما، برای بچه‌های‌مان، برای آینده‌ای بهتر.»

«ارسطو پاسیار» از آسیب‌دیدگان چشمی اعتراضات «زن‌، زندگی‌، آزادی» می‌گوید که وقتی صحبت‌های «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران را درباره رسیدگی پزشکی و تخصصی ایران به آسیب‌دیدگان چشمی نیروهای حزب‌الله لبنان شنید، نسبت به آرامش او شوکه شده بود. او می‌گوید: «آیا واقعا آقای عراقچی صدها آسیب‌دیده چشمی را که رسانه‌ای شده‌اند، ندیدند که به راحتی می‌گویند صد نفر از حزب‌اللهی‌ها را با بهترین امکانات درمان کرده‌اند؟»

#آسیب_دیدگان_چشمی #ارسطو_پاسیار

@Farsi_Iranwire

🎥 «اگر آقای عراقچی و پیروان راه او این ویدیو را می‌بینند، می‌خواهم از آن‌ها بپرسم، مگر ما بچه‌های ایران نبودیم؟ چرا باید با ما رفتاری انجام دهید که حق هیچ ایرانی نیست؟ یک فرد تا چقدر می‌تواند بی‌رحم باشد؟ یک حکومت چقدر می‌تواند با مردمان خودش بی‌رحم باشد؟ نمی‌توانم چگونه باید درک کنم که شما یک فرد خارجی را در چند ساعت معالجه می‌کنید اما کسی را که از گوشت و پوست خودت است، دور بیاندازی. من نمی‌توانم هیچ‌وقت کسانی مثل آقای عراقچی را ببخشم.»

عدنان حسینی می‌گوید: «وقتی این صحبت‌ها را شنیدم، قلبم تکه‌تکه شد. یک لحظه همه اتفاق‌هایی که به سرم آمد، جلوی چشمم آمد؛ من چه دردهایی کشیدم برای مساله‌ ساده‌ای مثل درمان. وقتی آقای عراقچی می‌گوید با هواپیمای خصوصی در چندین ساعت این افراد را از کشور بیگانه به ایران منتقل کردند، یاد شبی می‌افتم که از کردستان نتوانستم با آمبولانس به بیمارستان فارابی تهران منتقل شوم.»

#آسیب_دیدگان_چشمی #عدنان_حسینی

@Farsi_Iranwire

🎥 «آقای عراقچی، یعنی واقعا در چند سالی که گذشت خبرهای آسیب‌دید‌ه‌های «زن، زندگی، آزادی» به گوش‌ات نرسیده؟ این همه دختر و پسر که هرکدام به نوعی آسیب دیده‌اند؛ چشم، دست و پا و اندام‌ها و مغزهایی که فلج شدند، یعنی شما ندیدید؟ نمی‌توانستید آسیب‌دیدگان ما را با هزینه خودتان به دکتر ببرید؟ چرا بچه‌های آن‌ها مهم است ولی ما چی؟ به ما مستقیم شلیک می‌کردید، برای‌تان مهم نبود. در بیمارستان‌ها به ما حمله می‌کردید، چرا؟ چرا [ما] برای شما مهم نبودیم؟»‌

نیچروان معروفی‌آذر از آسیب‌دیدگان چشمی اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» می‌گوید وقتی که صحبت‌های عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران را در باره کمک‌ درمانی و تخصصی جمهوری اسلامی به نیروهای آسیب‌دیده چشمی حزب‌الله لبنان شنیده است، دچار حس «تنفر»، «خشم» در دلش ظاهر شده است: «فکر کنم که آن‌ها بچه‌های ایران را دوست ندارند و برای‌شان مهم نیست اما بچه‌های لبنان را بیشتر دوست دارند؛ همان‌طور که به ما شلیک کردند تا ما را بکشند.»

#آسیب_دیدگان_چشمی #نیچروان_معروفی_آذر

@Farsi_Iranwire