Iranwire
27.6K subscribers
21.1K photos
21.2K videos
940 files
34.4K links
عکس، فیلم، خبر و پیام‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
📞🎥📲📷 t.me/shomaIranwire
iranwire.com
instagram.com/iranwire
twitter.com/iranwire
facebook.com/iranwire
youtube.com/iranwire
Download Telegram
🔹علیه شکنجه، علیه انفرادی؛ سندی که نرگس محمدی ثبت کرد

اگر از کسانی‌ که بازداشت، بازجویی و حبس را تجربه‌ کرده‌اند بپرسیم که سخت‌ترین مرحله کدام بوده است، بیشتر آن‌ها به سلول انفرادی اشاره می‌کنند. بسیاری از زندانیانی که تجربه انفرادی داشته‌اند، در روایت‌های بی‌شماری که تاکنون منتشر شده است، گفته‌اند سلول انفرادی حتی سال‌ها پس از پایان دوران حبس، آن‌ها را همراهی می‌کند.

چه بسیار انسان‌هایی که هنوز از فضای بسته هراس دارند، خواب‌های‌شان هم‌چنان آشفته است و تنهایی برای‌شان حکم شکنجه دارد؛ همان‌هایی که ساعت‌ها، روزها و ماه‌ها در انفرادی، آرامش روان و حتی سلامت جسمانی‌ خود را از دست داده‌اند.

اگرچه تاکنون بسیاری از زندانیان که حبس آن‌ها به پایان رسیده است، به ویژه آن‌هایی که ایران را ترک کرده‌ و به امنیت نسبی رسیده‌اند، بارها درباره سلول انفرادی، بازجویی‌ها و شکنجه‌‌هایی که شده، افشاگری کرده‌اند اما کتاب «شکنجه سفید» به عنوان سندی از شکنجه‌گری جمهوری اسلامی، از روایت‌های زنان زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان تهیه شده است. «نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر که به تازگی آزاد شده، این کتاب را در گفت‌وگو با ۱۲ زن زندانی، کنار روایت‌های خودش از آن‌چه بر او تحمیل کرده‌اند، نوشته‌ است.
***

نرگس محمدی برای بار سوم سلول انفرادی را در اردیبهشت ۱۳۹۱ تجربه کرد. او یک‌بار در سال ۱۳۸۰ و یک‌بار در سال ۱۳۸۹ انفرادی را تجربه کرده بود. بار سوم وی را به بند ۲۰۹ «اوین» منتقل کردند. در آن زمان، همسرش، «تقی رحمانی» که فعال سیاسی است، ایران را ترک کرده بود. نرگس محمدی دو دفعه آخر «مادر» بود و مقابل چشمان فرزندانش، بازداشت شده بود: «از فکر کردن به علی و کیانا می‌گریختم. دلم بی‌تاب و بی‌قرار بود. وقتی ناخودآگاه اسم‌شان به ذهنم خطور می‌کرد، بلند می‌شدم و می‌دویدم. احساس می‌کردم اگر بنشینم، از شدت غم فرو می‌پاشم. مطمئن بودم که بچه‌ها روزهای سختی دارند. از خدا می‌خواستم من را از ذهن و دل بچه‌ها بگیرد.»

او بعدها در مراجعه به روان‌پزشک متوجه شده بود که از محیط در بسته می‌ترسد و خواب آرام را از دست داده است. سوال‌ها رهایش نمی‌کردند: «چرا باید در سلول انفرادی باشم؟» همان‌طور که لحظه‌ای مادر بودنش رهایش نکرد و تمام مدت به علی و کیانا فکر می‌کرد: «تاول‌های زخم‌های سلول انفرادی من گاهی می‌ترکد، گاه عفونت می‌کند، گاه می‌سوزد و گاه وحشت را به رگ‌هایم می‌دواند. هنوز التیام نیافته‌اند این زخم‌ها که دیده نمی‌شوند.»

ادامه گزارش آیدا قجر را اینجا بخوانید👇

#اخبار_ایران #اطلاع_رسانی #نرگس_محمدی #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #زنان #زنان_زندانی
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹علیه شکنجه، علیه انفرادی؛ سندی که نرگس محمدی ثبت کرد

اگر از کسانی‌ که بازداشت، بازجویی و حبس را تجربه‌ کرده‌اند بپرسیم که سخت‌ترین مرحله کدام بوده است، بیشتر آن‌ها به سلول انفرادی اشاره می‌کنند. بسیاری از زندانیانی که تجربه انفرادی داشته‌اند، در روایت‌های بی‌شماری که تاکنون منتشر شده است، گفته‌اند سلول انفرادی حتی سال‌ها پس از پایان دوران حبس، آن‌ها را همراهی می‌کند.

چه بسیار انسان‌هایی که هنوز از فضای بسته هراس دارند، خواب‌های‌شان هم‌چنان آشفته است و تنهایی برای‌شان حکم شکنجه دارد؛ همان‌هایی که ساعت‌ها، روزها و ماه‌ها در انفرادی، آرامش روان و حتی سلامت جسمانی‌ خود را از دست داده‌اند.

اگرچه تاکنون بسیاری از زندانیان که حبس آن‌ها به پایان رسیده است، به ویژه آن‌هایی که ایران را ترک کرده‌ و به امنیت نسبی رسیده‌اند، بارها درباره سلول انفرادی، بازجویی‌ها و شکنجه‌‌هایی که شده، افشاگری کرده‌اند اما کتاب «شکنجه سفید» به عنوان سندی از شکنجه‌گری جمهوری اسلامی، از روایت‌های زنان زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان تهیه شده است. «نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر که به تازگی آزاد شده، این کتاب را در گفت‌وگو با ۱۲ زن زندانی، کنار روایت‌های خودش از آن‌چه بر او تحمیل کرده‌اند، نوشته‌ است.
***

نرگس محمدی برای بار سوم سلول انفرادی را در اردیبهشت ۱۳۹۱ تجربه کرد. او یک‌بار در سال ۱۳۸۰ و یک‌بار در سال ۱۳۸۹ انفرادی را تجربه کرده بود. بار سوم وی را به بند ۲۰۹ «اوین» منتقل کردند. در آن زمان، همسرش، «تقی رحمانی» که فعال سیاسی است، ایران را ترک کرده بود. نرگس محمدی دو دفعه آخر «مادر» بود و مقابل چشمان فرزندانش، بازداشت شده بود: «از فکر کردن به علی و کیانا می‌گریختم. دلم بی‌تاب و بی‌قرار بود. وقتی ناخودآگاه اسم‌شان به ذهنم خطور می‌کرد، بلند می‌شدم و می‌دویدم. احساس می‌کردم اگر بنشینم، از شدت غم فرو می‌پاشم. مطمئن بودم که بچه‌ها روزهای سختی دارند. از خدا می‌خواستم من را از ذهن و دل بچه‌ها بگیرد.»

او بعدها در مراجعه به روان‌پزشک متوجه شده بود که از محیط در بسته می‌ترسد و خواب آرام را از دست داده است. سوال‌ها رهایش نمی‌کردند: «چرا باید در سلول انفرادی باشم؟» همان‌طور که لحظه‌ای مادر بودنش رهایش نکرد و تمام مدت به علی و کیانا فکر می‌کرد: «تاول‌های زخم‌های سلول انفرادی من گاهی می‌ترکد، گاه عفونت می‌کند، گاه می‌سوزد و گاه وحشت را به رگ‌هایم می‌دواند. هنوز التیام نیافته‌اند این زخم‌ها که دیده نمی‌شوند.»

ادامه گزارش آیدا قجر را اینجا بخوانید👇

#اخبار_ایران #اطلاع_رسانی #نرگس_محمدی #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید
@Farsi_Iranwire
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یادداشت اختصاصی #نرگس_محمدی برای ایران‌وایر

#سلول_انفرادی یکی از پیچیده‌ترین شکنجه‌های روحی و روانی است که زندانی را در موقعیتی قرار می‌دهد که روانشناسان از آن به عنوان «#شکنجه_سفید» یا «شستشوی مغزی» یاد می‌کنند.

#اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی

@Farsi_Iranwire
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بر اساس اطلاعات رسیده به ایران‌وایر صبح امروز دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ نرگس محمدی توسط یکی از پرسنل زندان مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته است.
نرگس محمدی فعال شناخته شده حقوق بشر زمانی که به بهداری مراجعه کرده مقابل چشمان شماری از مقامات زندان از سوی یکی از ماموران «دیوانه» خطاب شده و وقتی نسبت به او واکنش نشان داده مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
اطلاعات رسیده به ایران‌وایر حاکی از آن است که هادی محمدی، افسر جانشین، روح الله توسلی معاون سلامت، فردی به نام محمدی رییس حافظت زندان و معاون او همراه با دو مراقب زن شاهد ضرب و شتم و توهین به خانم محمدی بوده‌اند.
نرگس محمدی پس از این به زور توسط یک دستگاه آمبولانس از محل بهداری خارج و احتمالا به بند نسوان زندان اوین بازگردانده شده است.

#اعتراضات_سراسری #نرگس_محمدی #حقوق_بشر #زندان_اوین #شکنجه_سفید

@Farsi_Iranwire
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 وحید افکاری، برادر دادخواهی است که اولین‌بار از ضرب‌و‌شتم و تن رنجور نوید جوان، پیش از اعدام، در همان سلول انفرادی‌اش گفت. سلولی که هنوز هم در یکی از آن‌هاست. حالا گفته‌هایش در پی دیدارهای هر از گاه با خانواده تبدیل به نماد مقاومت شده است. مثل این آخری که به مادرش که بی‌تابی می‌کرده، گفته است «من مشکلی ندارم، صدای برادرای اعدامیم باشید.»

رقیه رضایی، نویسنده گزارش« وحید افکاری؛ ۳ سال و ۵ ماه و ۶ روز در انفرادی »با حضور در برنامه «پشت صحنه خبر با لیدا ایاز» گفت: خانواده افکاری با وجود تحمل صدمات و سرکوب شدید جمهوری اسلامی همچنان صدای مردم ایران هستند.


برای مطالعه متن کامل این گزارش می توانید به این لینک مراجعه کنید.

#شکنجه_سفید #حقوق_بشر #اعدام #گزارش_حقوقی

@Farsi_Iranwire