🔹مهاجری که «دفاع از حرم» را به زندگی ترجیح میداد
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت. این بار تابوت او بود که مزین به گلهای تازه، به ایران بازگردانده شد.
همسر فاطمه سال ۱۳۹۱ به لشکر «فاطمیون» پیوست و سه سال در جبهههای جنگ برای جمهوری اسلامی جنگید؛ اما باورش دفاع از «حرم معصومین» بود. او عضو تیپ «ابوالفضل» و از نیروهای «اطلاعات» در استان «حمص» سوریه بود و برای فاطمه گفته بود که وظیفه اطلاعاتیها شناسایی منطقه است و در عملیات شرکت ندارند؛ اما یکشب هنگام گشتزنی به همراه پنج عضو دیگر این لشکر، مورد حمله داعش قرار گرفت و کشته شد.
حالا فاطمه با دو فرزندش در مشهد به سر میبرد. همان شهری که پیکر همسرش را در آن به خاک سپردهاند. همسرش از استان «غور» افغانستان بود که در سال ۱۳۸۰ به همراه خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد. او پیش از آنکه عضو لشکر «فاطمیون» شود، در کارخانه «سنگبری» اصفهان کارگری میکرد و هر چند ماه یکبار برای دیدار با خانوادهاش به مشهد میرفت. تا آنکه یک روز با فاطمه تماس گرفت و گفت میخواهد برای «دفاع از حرمین» به جنگ با داعش برود.
گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#مدافعان_حرم #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان
@Farsi_Iranwire
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت. این بار تابوت او بود که مزین به گلهای تازه، به ایران بازگردانده شد.
همسر فاطمه سال ۱۳۹۱ به لشکر «فاطمیون» پیوست و سه سال در جبهههای جنگ برای جمهوری اسلامی جنگید؛ اما باورش دفاع از «حرم معصومین» بود. او عضو تیپ «ابوالفضل» و از نیروهای «اطلاعات» در استان «حمص» سوریه بود و برای فاطمه گفته بود که وظیفه اطلاعاتیها شناسایی منطقه است و در عملیات شرکت ندارند؛ اما یکشب هنگام گشتزنی به همراه پنج عضو دیگر این لشکر، مورد حمله داعش قرار گرفت و کشته شد.
حالا فاطمه با دو فرزندش در مشهد به سر میبرد. همان شهری که پیکر همسرش را در آن به خاک سپردهاند. همسرش از استان «غور» افغانستان بود که در سال ۱۳۸۰ به همراه خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد. او پیش از آنکه عضو لشکر «فاطمیون» شود، در کارخانه «سنگبری» اصفهان کارگری میکرد و هر چند ماه یکبار برای دیدار با خانوادهاش به مشهد میرفت. تا آنکه یک روز با فاطمه تماس گرفت و گفت میخواهد برای «دفاع از حرمین» به جنگ با داعش برود.
گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#مدافعان_حرم #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
مهاجری که «دفاع از حرم» را به زندگی ترجیح میداد
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت.…
Forwarded from Iranwire
🔹مهاجری که «دفاع از حرم» را به زندگی ترجیح میداد
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت. این بار تابوت او بود که مزین به گلهای تازه، به ایران بازگردانده شد.
همسر فاطمه سال ۱۳۹۱ به لشکر «فاطمیون» پیوست و سه سال در جبهههای جنگ برای جمهوری اسلامی جنگید؛ اما باورش دفاع از «حرم معصومین» بود. او عضو تیپ «ابوالفضل» و از نیروهای «اطلاعات» در استان «حمص» سوریه بود و برای فاطمه گفته بود که وظیفه اطلاعاتیها شناسایی منطقه است و در عملیات شرکت ندارند؛ اما یکشب هنگام گشتزنی به همراه پنج عضو دیگر این لشکر، مورد حمله داعش قرار گرفت و کشته شد.
حالا فاطمه با دو فرزندش در مشهد به سر میبرد. همان شهری که پیکر همسرش را در آن به خاک سپردهاند. همسرش از استان «غور» افغانستان بود که در سال ۱۳۸۰ به همراه خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد. او پیش از آنکه عضو لشکر «فاطمیون» شود، در کارخانه «سنگبری» اصفهان کارگری میکرد و هر چند ماه یکبار برای دیدار با خانوادهاش به مشهد میرفت. تا آنکه یک روز با فاطمه تماس گرفت و گفت میخواهد برای «دفاع از حرمین» به جنگ با داعش برود.
گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#مدافعان_حرم #لشکر_فاطمیون
@Farsi_Iranwire
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت. این بار تابوت او بود که مزین به گلهای تازه، به ایران بازگردانده شد.
همسر فاطمه سال ۱۳۹۱ به لشکر «فاطمیون» پیوست و سه سال در جبهههای جنگ برای جمهوری اسلامی جنگید؛ اما باورش دفاع از «حرم معصومین» بود. او عضو تیپ «ابوالفضل» و از نیروهای «اطلاعات» در استان «حمص» سوریه بود و برای فاطمه گفته بود که وظیفه اطلاعاتیها شناسایی منطقه است و در عملیات شرکت ندارند؛ اما یکشب هنگام گشتزنی به همراه پنج عضو دیگر این لشکر، مورد حمله داعش قرار گرفت و کشته شد.
حالا فاطمه با دو فرزندش در مشهد به سر میبرد. همان شهری که پیکر همسرش را در آن به خاک سپردهاند. همسرش از استان «غور» افغانستان بود که در سال ۱۳۸۰ به همراه خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد. او پیش از آنکه عضو لشکر «فاطمیون» شود، در کارخانه «سنگبری» اصفهان کارگری میکرد و هر چند ماه یکبار برای دیدار با خانوادهاش به مشهد میرفت. تا آنکه یک روز با فاطمه تماس گرفت و گفت میخواهد برای «دفاع از حرمین» به جنگ با داعش برود.
گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#مدافعان_حرم #لشکر_فاطمیون
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
مهاجری که «دفاع از حرم» را به زندگی ترجیح میداد
«فاطمه» میگوید که او واقعا «مدافع حرم» بود. مرد افغانستانی متولد ۱۳۶۷ که همسر و دو فرزندش را رها کرد و برای دفاع از «حرم معصومین» به لشکر «فاطمیون» پیوست. به گفته همسرش هنوز بدنش پر بود از زخمهای خمپاره که بازهم راهی جنگ شد و بعد از دهمین اعزام، دیگر بازنگشت.…
🔷کشته شدن هفت «مدافع حرم» در سوریه
استانوایر- گزارشها از کشته شدن دستکم هفت عضو گروه #مدافعان_حرم طی یک هفته گذشته در سوریه دارد.
خبرگزاری «دفاع مقدس» گزارش کرده طی هفته گذشته شش عضو لشکر #فاطمیون در سوریه جان باختهاند.
#حافظ_نظری از ساوه، #منصور_علیدادی از کرج، #قدرتالله_موسوی از سمنان، #زمان_بربری از فشافویه و #علیمحمد_محمدی و #اسماعیل_رضایی از مشهد شش نفری هستند که گزارش شده اخیرا در درگیریهای «ادلب» کشته شدهاند.
شامگاه جمعه نیز پیکر #حمیدرضا_بابالخانی که ۲۸ بهمن امسال در پی حملات موشکی در استان «حلب» سوریه کشته شده بود در اصفهان تشییع شد.
بابالخانی دانشجوی رشته پدافند غیرعامل دانشگاه مالک اشتر گرایش طراحی و عضو انجمن علمی پدافند غیرعامل ایران بوده است.
گزارشهای دیگر حاکی از آن است که جسد #اصغر_پاشاپور یکی از فرماندهان نزدیک به قاسم سلیمانی با دو عضو گروه «تحریر الشام» مبادله و به ایران بازگردانده شده است.
#اخبار_ایران
📩اگر به اطلاعات تکمیلی درباره این خبر دسترسی دارید، لطفاً با این ایمیل با ما تماس بگیرید: info@iranwire.com
📞اگر میخواهید درباره موضوع این خبر با افراد مسوول تماس بگیرید، لطفاً به فهرست مسوولان در سراسر ایران مراجعه کنید: www.ostanwire.com
@Farsi_Iranwire
استانوایر- گزارشها از کشته شدن دستکم هفت عضو گروه #مدافعان_حرم طی یک هفته گذشته در سوریه دارد.
خبرگزاری «دفاع مقدس» گزارش کرده طی هفته گذشته شش عضو لشکر #فاطمیون در سوریه جان باختهاند.
#حافظ_نظری از ساوه، #منصور_علیدادی از کرج، #قدرتالله_موسوی از سمنان، #زمان_بربری از فشافویه و #علیمحمد_محمدی و #اسماعیل_رضایی از مشهد شش نفری هستند که گزارش شده اخیرا در درگیریهای «ادلب» کشته شدهاند.
شامگاه جمعه نیز پیکر #حمیدرضا_بابالخانی که ۲۸ بهمن امسال در پی حملات موشکی در استان «حلب» سوریه کشته شده بود در اصفهان تشییع شد.
بابالخانی دانشجوی رشته پدافند غیرعامل دانشگاه مالک اشتر گرایش طراحی و عضو انجمن علمی پدافند غیرعامل ایران بوده است.
گزارشهای دیگر حاکی از آن است که جسد #اصغر_پاشاپور یکی از فرماندهان نزدیک به قاسم سلیمانی با دو عضو گروه «تحریر الشام» مبادله و به ایران بازگردانده شده است.
#اخبار_ایران
📩اگر به اطلاعات تکمیلی درباره این خبر دسترسی دارید، لطفاً با این ایمیل با ما تماس بگیرید: info@iranwire.com
📞اگر میخواهید درباره موضوع این خبر با افراد مسوول تماس بگیرید، لطفاً به فهرست مسوولان در سراسر ایران مراجعه کنید: www.ostanwire.com
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
کشته شدن هفت «مدافع حرم» در سوریه
استانوایر- گزارشها از کشته شدن دستکم هفت عضو گروه «مدافعان حرم» طی یک هفته گذشته در سوریه دارد.
🔹قاچاقبری برای عضوگیری «فاطمیون»؛ گریز از نیروهای سپاه پاسداران
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به جنگی قدم گذاشتند که در نهایت جز ناامنی برای آنها ارمغانی نداشت. این گزارش، روایت پسر جوانی است که در همان کافه ملاقاتمان جذب لشکر فاطمیون شد و از طریق همان فرد که او را جذب کرد، قاچاقی به ایران و سپس به جنگ رفت، همسنگرانش را از دست داد و در نهایت، مخفیانه به افغانستان بازگشت.
***
کافه از دود قلیان تاریک شده است و «حسن» هم تمام مدت گفتوگویمان سیگار میکشید و در آن فضای مهآلود، هنگام روایتهایش، انگار که به خود میپیچید؛ مثل آن میماند که دردی را تحمل میکند. تنها بیستویک بهار از زندگیاش میگذرد، اما چهرهاش به مردی کهنسال میماند که انگار سالهای زیادی درد کشیده است. خودش را «حسن» نام میگذارد تا روایت کند چهطور از همین کافه به سنگرهای جبهه رفت، دوستانش کشته شدند و خودش به افغانستان پناه آورد.
سیگاری آتش میزند و روایتش را چنین آغاز میکند: «نمیدانم هدفش چه بود. میگفت باید از حرم حضرت زینب دفاع کنید. خیلی من را تشویق کرد. میگفت پسر غیرتی به نظر میرسی و جوانان مثل شما باید داعش را شکست دهند.» انگار که آن شخص، ماموریت داشت جوانان را در محیطهایی که تحصیلکردهها حضور دارند، جذب کند. مثل روایتهایی که برخی از اعضای لشکر فاطمیون تعریف کردهاند و همین اتفاق برایشان در باشگاههای ورزشی رخ داده بود.
چندین بار تلاش آن جوان برای ترغیب حسن جواب گرفت. از طریق همان فرد به قاچاقچی مرتبط شد که او را به ایران ببرد تا به صف «فاطمیون» بپیوندد. حسن بدون هیچ مشکلی از طریق قاچاقبری که آن جوان معرفی کرده بود، به تهران رسید و به محض قدم گذاشتن به این شهر، برای پیوستن به لشکر فاطمیون اقدام کرد: «وقتی با قاچاقبر تماس گرفتم و گفتم از طرف فلان شخص هستم، کمی سوال و جواب کرد و گفت شب به طرف ایران حرکت میکنیم. تاکید داشت که نگران نباشم و راحت از مرز رد خواهیم شد. شب که سر مرز رسیدیم، ماموران مرزبانی ایران با قاچاقبر صحبت کردند و به ما اجازه دادند که وارد ایران شویم.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان #سپاه_پاسداران #افغانستان #مدافعان_حرم
@Farsi_Iranwire
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به جنگی قدم گذاشتند که در نهایت جز ناامنی برای آنها ارمغانی نداشت. این گزارش، روایت پسر جوانی است که در همان کافه ملاقاتمان جذب لشکر فاطمیون شد و از طریق همان فرد که او را جذب کرد، قاچاقی به ایران و سپس به جنگ رفت، همسنگرانش را از دست داد و در نهایت، مخفیانه به افغانستان بازگشت.
***
کافه از دود قلیان تاریک شده است و «حسن» هم تمام مدت گفتوگویمان سیگار میکشید و در آن فضای مهآلود، هنگام روایتهایش، انگار که به خود میپیچید؛ مثل آن میماند که دردی را تحمل میکند. تنها بیستویک بهار از زندگیاش میگذرد، اما چهرهاش به مردی کهنسال میماند که انگار سالهای زیادی درد کشیده است. خودش را «حسن» نام میگذارد تا روایت کند چهطور از همین کافه به سنگرهای جبهه رفت، دوستانش کشته شدند و خودش به افغانستان پناه آورد.
سیگاری آتش میزند و روایتش را چنین آغاز میکند: «نمیدانم هدفش چه بود. میگفت باید از حرم حضرت زینب دفاع کنید. خیلی من را تشویق کرد. میگفت پسر غیرتی به نظر میرسی و جوانان مثل شما باید داعش را شکست دهند.» انگار که آن شخص، ماموریت داشت جوانان را در محیطهایی که تحصیلکردهها حضور دارند، جذب کند. مثل روایتهایی که برخی از اعضای لشکر فاطمیون تعریف کردهاند و همین اتفاق برایشان در باشگاههای ورزشی رخ داده بود.
چندین بار تلاش آن جوان برای ترغیب حسن جواب گرفت. از طریق همان فرد به قاچاقچی مرتبط شد که او را به ایران ببرد تا به صف «فاطمیون» بپیوندد. حسن بدون هیچ مشکلی از طریق قاچاقبری که آن جوان معرفی کرده بود، به تهران رسید و به محض قدم گذاشتن به این شهر، برای پیوستن به لشکر فاطمیون اقدام کرد: «وقتی با قاچاقبر تماس گرفتم و گفتم از طرف فلان شخص هستم، کمی سوال و جواب کرد و گفت شب به طرف ایران حرکت میکنیم. تاکید داشت که نگران نباشم و راحت از مرز رد خواهیم شد. شب که سر مرز رسیدیم، ماموران مرزبانی ایران با قاچاقبر صحبت کردند و به ما اجازه دادند که وارد ایران شویم.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان #سپاه_پاسداران #افغانستان #مدافعان_حرم
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
قاچاقبری برای عضوگیری «فاطمیون»؛ گریز از نیروهای سپاه پاسداران
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به…
Forwarded from Iranwire
🔹قاچاقبری برای عضوگیری «فاطمیون»؛ گریز از نیروهای سپاه پاسداران
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به جنگی قدم گذاشتند که در نهایت جز ناامنی برای آنها ارمغانی نداشت. این گزارش، روایت پسر جوانی است که در همان کافه ملاقاتمان جذب لشکر فاطمیون شد و از طریق همان فرد که او را جذب کرد، قاچاقی به ایران و سپس به جنگ رفت، همسنگرانش را از دست داد و در نهایت، مخفیانه به افغانستان بازگشت.
***
کافه از دود قلیان تاریک شده است و «حسن» هم تمام مدت گفتوگویمان سیگار میکشید و در آن فضای مهآلود، هنگام روایتهایش، انگار که به خود میپیچید؛ مثل آن میماند که دردی را تحمل میکند. تنها بیستویک بهار از زندگیاش میگذرد، اما چهرهاش به مردی کهنسال میماند که انگار سالهای زیادی درد کشیده است. خودش را «حسن» نام میگذارد تا روایت کند چهطور از همین کافه به سنگرهای جبهه رفت، دوستانش کشته شدند و خودش به افغانستان پناه آورد.
سیگاری آتش میزند و روایتش را چنین آغاز میکند: «نمیدانم هدفش چه بود. میگفت باید از حرم حضرت زینب دفاع کنید. خیلی من را تشویق کرد. میگفت پسر غیرتی به نظر میرسی و جوانان مثل شما باید داعش را شکست دهند.» انگار که آن شخص، ماموریت داشت جوانان را در محیطهایی که تحصیلکردهها حضور دارند، جذب کند. مثل روایتهایی که برخی از اعضای لشکر فاطمیون تعریف کردهاند و همین اتفاق برایشان در باشگاههای ورزشی رخ داده بود.
چندین بار تلاش آن جوان برای ترغیب حسن جواب گرفت. از طریق همان فرد به قاچاقچی مرتبط شد که او را به ایران ببرد تا به صف «فاطمیون» بپیوندد. حسن بدون هیچ مشکلی از طریق قاچاقبری که آن جوان معرفی کرده بود، به تهران رسید و به محض قدم گذاشتن به این شهر، برای پیوستن به لشکر فاطمیون اقدام کرد: «وقتی با قاچاقبر تماس گرفتم و گفتم از طرف فلان شخص هستم، کمی سوال و جواب کرد و گفت شب به طرف ایران حرکت میکنیم. تاکید داشت که نگران نباشم و راحت از مرز رد خواهیم شد. شب که سر مرز رسیدیم، ماموران مرزبانی ایران با قاچاقبر صحبت کردند و به ما اجازه دادند که وارد ایران شویم.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان #سپاه_پاسداران #افغانستان #مدافعان_حرم
@Farsi_Iranwire
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به جنگی قدم گذاشتند که در نهایت جز ناامنی برای آنها ارمغانی نداشت. این گزارش، روایت پسر جوانی است که در همان کافه ملاقاتمان جذب لشکر فاطمیون شد و از طریق همان فرد که او را جذب کرد، قاچاقی به ایران و سپس به جنگ رفت، همسنگرانش را از دست داد و در نهایت، مخفیانه به افغانستان بازگشت.
***
کافه از دود قلیان تاریک شده است و «حسن» هم تمام مدت گفتوگویمان سیگار میکشید و در آن فضای مهآلود، هنگام روایتهایش، انگار که به خود میپیچید؛ مثل آن میماند که دردی را تحمل میکند. تنها بیستویک بهار از زندگیاش میگذرد، اما چهرهاش به مردی کهنسال میماند که انگار سالهای زیادی درد کشیده است. خودش را «حسن» نام میگذارد تا روایت کند چهطور از همین کافه به سنگرهای جبهه رفت، دوستانش کشته شدند و خودش به افغانستان پناه آورد.
سیگاری آتش میزند و روایتش را چنین آغاز میکند: «نمیدانم هدفش چه بود. میگفت باید از حرم حضرت زینب دفاع کنید. خیلی من را تشویق کرد. میگفت پسر غیرتی به نظر میرسی و جوانان مثل شما باید داعش را شکست دهند.» انگار که آن شخص، ماموریت داشت جوانان را در محیطهایی که تحصیلکردهها حضور دارند، جذب کند. مثل روایتهایی که برخی از اعضای لشکر فاطمیون تعریف کردهاند و همین اتفاق برایشان در باشگاههای ورزشی رخ داده بود.
چندین بار تلاش آن جوان برای ترغیب حسن جواب گرفت. از طریق همان فرد به قاچاقچی مرتبط شد که او را به ایران ببرد تا به صف «فاطمیون» بپیوندد. حسن بدون هیچ مشکلی از طریق قاچاقبری که آن جوان معرفی کرده بود، به تهران رسید و به محض قدم گذاشتن به این شهر، برای پیوستن به لشکر فاطمیون اقدام کرد: «وقتی با قاچاقبر تماس گرفتم و گفتم از طرف فلان شخص هستم، کمی سوال و جواب کرد و گفت شب به طرف ایران حرکت میکنیم. تاکید داشت که نگران نباشم و راحت از مرز رد خواهیم شد. شب که سر مرز رسیدیم، ماموران مرزبانی ایران با قاچاقبر صحبت کردند و به ما اجازه دادند که وارد ایران شویم.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #لشکر_فاطمیون #قاچاق_انسان #سپاه_پاسداران #افغانستان #مدافعان_حرم
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
قاچاقبری برای عضوگیری «فاطمیون»؛ گریز از نیروهای سپاه پاسداران
به تعداد اعضای «لشکر فاطمیون» روایت برای نقل کردن هست؛ لشکری که از مهاجران و شهروندان افغانستانی تشکیل شد و زیرشاخه نظامی نیروهای قدس سپاه پاسداران در جنگ سوریه به حساب آمد. انسانهایی که به امید دریافت دستمزد و مدارک هویتی یا به خاطر ایدئولوژیهایشان به…